پوشش ریسک (Hedge)


10.6 درصد از دارایی‌های ارز دیجیتال در اختیار صندوق‌های پوشش ریسک

بررسی پوشش ریسک قراردادهای آتی در بازار مالی ایران

فعالان بازارهای اقتصادی و سرمايه گذاری به دلیل شرايط حاکم بر بازارها، نوسانات و عدم اطمینان از وضعیت آتي بازار
همواره با ريسك هايي مواجه هستند که ممکن است آنها را در معرض زيان قرار دهد. به اين منظور همواره تلاش پوشش ریسک (Hedge) بر اين
بوده است که راهکارهای مناسبي برای پوشش اين ريسك ها اتخاذ شود و به عبارتي ريسك های پیش روی فعالان بازار
سرمايه مديريت شوند. مديريت ريسك بخش مهم برای مديريت مجموعه اوراق بهادار بهینه مي باشد. يکي از
سريعترين بخش ها در بخش مالي ، گسترش مشتقات مالي است. يکي از مخاطراتي که معامله گران در بازار
قراردادهای آتي با آن مواجه هستند، خطر بسته شدن ناخواسته موقعیت های باز معاملاتي آنها به دلیل کاهش بیش از
سقف مقرر وجه تضمین قراردادها است که از آن به کال مارجین تعبیر مي شود. با بررسي دغدغه های سرمايه گذاران و
استفاده از ابزار مشتقه قرارداد آتي و به منظور شناسايي ريسکهايي که در جريان عملیات اجرايي قراردادهای آتي
وجود دارد اقدام به طرح سئوالاتي گرديد که پس از جمع آوری پاسخ معامله گران اين نوع از ابزار) قراردادآتي( کلیه
پاسخها مورد ارزيابي و دقت نظر قرارگرفت با اين هدف که برآيند نظر تخصصي فعالان عرصه بورس ابزار مشتقه در
خصوص مسأله تحقیق مشخص شودبا نگاهي بر سرمايه گذاری و سرمايه گذاران و واکنشهای تیپهای مختلف سرمايه
گذاران براساس نظريه های اقتصادی به بررسي راهکاری برای کاهش ريسك سرمايه گذاران در قراردادهای مشتقه آتي
در زمان call margine پرداخته شد .

کلید واژه ها

نحوه استناد به مقاله

در صورتی که می خواهید به این مقاله در اثر پژوهشی خود ارجاع دهید، می توانید از متن زیر در بخش منابع و مراجع بهره بگیرید :

مهشید برمخشاد؛دکتری اقتصاد؛ ۱۳۹۳، بررسی پوشش ریسک قراردادهای آتی در بازار مالی ایران، دومین کنفرانس بین المللی مدیریت واقتصاد و علوم انسانی، https://scholar.conference.ac:443/index.php/download/file/6070-Check-hedge-financial-futures-market-in-Iran

در داخل متن نیز هر جا به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پرانتز، مشخصات زیر نوشته شود.

هج فاند(Hedge Fund) یا صندوق پوششی چیست؟

هج فاندها صندوق های سرمایه گذاری بسیار پر رسیکی هستند که می توانند در سبد سرمایه گذاری خود انواع دارایی ها از جمله سهام، ملک، طلا یا هر دایی دیگری را نگهداری کنند. همچنین ممکن است این صندوق ها از انواع معاملات مانند معاملات اهرمی، فروش استقراضی ، اتخاذ موقعیت در ابزار مشتقه و بازارهای CFD جهت کسب سود استفاده کنند.

با توجه به ریسک بالای این صندوق ها چرا آنها را صندوق های پوششی یا صندوق های پوشش ریسک می نامند؟ هج فاندها تلاش می کنند تا با متنوع سازی سرمایه گذاری ها ریسک خود را پایین آورده و با استراتژی های مختلف به بازدهی بالا و مستقل از شرایط کلی بازار دست یابند.

هج فاندها یا صندوق های پوششی را می توان به دسته های مختلف تقسیم کرد. این دسته بندی ها ممکن از منظرهای متفاوت انجام شود. گاهی اوقات این صندوق ها بر حسب نوع استراتژی های بکار گرفته شده و گاهی بر اساس نوع دارایی هایی که صندوق ها در آن سرمایه گذاری کرده است طبقه بندی می شوند. این طبقه بندی به ما کمک می کند تا بتوانیم در هنگام سرمایه گذاری بازدهی و ریسک انواع مختلف هج فاندها را با هم مقایسه و گزینه مناسب تر را انتخاب.

انواع هج فاندها بر اساس استراتژی معاملاتی

در یک دسته بندی بر اساس استراتژی های معمول می توان صندوق ها را به چهار نوع تقسیم کرد. این استراتژی ها شامل: رویداد محور(event-driven)، ارزش نسبی(relative value)، کلان(macro) و پوشش ریسک سهام(equity hedge) می باشد.

1- استراتژی های رویداد محور:

هج فاند در این نوع استراتژی به دنبال کسب سود از رویدادهای کوتاه مدت است. این رویدادها ممکن است تملک یا تجدید ساختار کلی در یک شرکت باشد که شرکتهای دیگر را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. این نوع استراتژی از تحلیل جزء به کل استفاده می کند. انواع استراتژی هایی که در این دسته قرار می گیرند به شرح زیر است.

  • آربیتراژ ادغام: در این استراتژی زمانیکه یک شرکت اعلام می کند که قصد تملک یا ادغام با شرکت دیگر را دارد سهام شرکت مورد تملک خریداری و سهام شرکت سرمایه گذار را فروخته می شود. در این حالت مدیر هج فاند انتظار دارد شرکت سرمایه گذار برای تملک شرکت کوچکتر بهای گزافی بپردازد که بخشی از آن از طریق بدهی تامین می شود. در این استراتژی ریسک این وجود دارد که ادغام یا تملک اتفاق نیفتد و یا صندوق در زمانبندی مناسب از موقعیت های خرید و فروش خود خارج نشود.
  • تجدید ساختار: در این استراتژی تمرکز بر روی شرکتهای ورشکسته یا در حال ورشکستگی است. هج فاندها تلاش می کنند تا از طرق مختلف از سهام شرکتهای در حال ورشکستگی کسب سود کنند. ممکن است هج فاند اوراق با درآمد ثابت این شرکتها را با قیمت بسیار پایین خریداری کند. این کار زمانی انجام می شود که انتظار تجدید ساختار و بهبود شرایط شرکت مورد نظر وجود دارد. همچنین ممکن است هج فاند در یک رویکرد پیچیده تر اوراق بدهی با اولویت بالاتر را خریداری و اوراق بدهی بنجل را بصورت استقراضی بفروشد. به همین ترتیب ممکن است سهام ممتاز خریداری و سهام عادی بصورت استقراضی فروخته شود. این معاملات به امید افزایش شکاف قیمتی بین دو نوع اوراق انجام می شود.
  • سهامدار مخالف: در این نوع استراتژی ها هج فاند می خواهد با خرید درصد قابل توجهی از سهام یک شرکت بر روی سیاست ها و خط مشی های آن شرکت تاثیر بگذارد. ممکن است هج فاند از واگذاری زیر مجموعه ها، تقسیم سرمایه بین سهامداران و تغییرات مدیریتی حمایت کند.
  • موقعیت های خاص: این استراتژی تمرکز بر سهام شرکتهایی دارند که درگیر تجدید ساختار به غیر از ادغام تملک یا ورشکستگی هستند. در این رویکرد فعالیت هایی مانند انتشار و بازخرید اوراق بهادار، توزیع سرمایه و فروش دارایی ها مورد توجه واقع می شود.

2- استراتژی های ارزش نسبی:

این استراتژی به دنبال کسب سود از قیمت گذاری نا صیحیح بازار در مورد چند اوراق مرتبط است. انتظار بر این است که با گذشت زمان کوتاهی این قیمت گذاری های اشتباه اصلاح شوند. مثال هایی از استراتژی ارزش نسبی در زیر پوشش ریسک (Hedge) آمده است.

  • آربیتراژ اوراق با درآمد ثابت قابل تبدیل: این روش در پی کسب سود از قیمت گذاری اشتباه اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام است بگونه ای که اوراق قرضه خریداری و سهام مربوطه فروخته می شود.
  • اوراق با درآمد ثابت با پشتوانه دارایی: این استراتژی ها تمرکز بر ارزش نسبی بین انواع اوراق با درآمد ثابت با پشتوانه دارایی(ABS) و اوراق رهنی(MBS) دارد تا بتواند از قیمت گذاری اشتباه اوراق با پشتوانه دارایی، کسب سود کند.
  • اوراق درآمد ثابت معمول: این استراتژی وارد اوراق بدهی دو شرکت متفاوت، اوراق یک شرکت و اوراق دولتی یا اوراق مختلف یک ناشر خاص می شود.
  • نوسان پذیری: این استراتژی ها از اختیار خرید و اختیار فروش در یک دارایی خاص یا در دارایی های مختلف استفاده می کنند. قیمت اختیار معامله ، نوسان ضمنی قیمت ها را منعکس می کند و هر چه قیمت ها نوسان بیشتری داشته باشند قیمت اختیار معامله نیز افزایش می یابد.
  • استراتژی چندگانه: در این استراتژی بجای تمرکز بر قیمت های نسبی یک طبقه دارایی یا یک ابزار مالی، کل بازار برای یافتن هر نوع فرصت جستجو می شود.

3- استراتژی های کلان:

هج فاندهایی که از این نوع استراتژی استفاده می کنند با رویکرد کل به جزء سعی در شناسایی روندها در بازارهای مالی جهان دارند. بطور کلی این صندوق ها معاملات خود را در بازارهای سهام، اوراق بدهی، ارز و کالا انجام می دهند. هج فاندهای کلان با استفاده از فاکتورهای کلان اقتصادی روندهای کلی بازار را پیش بینی می کنند و جهت کسب سود وارد موقعیت های خرید و فروش مختلفی می شوند.

4- استراتژی های پوشش ریسک سهام:

این نوع صندوق ها را می توان بعنوان اولین هج فاند ها در نظر گرفت. آنها با تمرکز بر بازارهای سهام موقعیت های خرید و فروش روی سهام و ابزار مشتقه سهام می گیرند. نمونه هایی از استراتژی های این دسته از هج فاندها در زیر آمده است:

  • بازار خنثی: در این استراتژی با استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال، سهام قیمت گذاری شده بالاتر یا پایین تر از ارزش ذاتی کشف می شود. سپس سهام با قیمت بیش از ارزش ذاتی بصورت استقراضی فروش و سهام با ارزش خریداری می شود. این صندوق های پوششی سعی می کنند تا با حفظ خالص موقعیت های خود بازده مستقلی از بازده بازار کسب کنند و در اصطلاح بتای نزدیک به صفر داشته باشند. رویکرد این است که از یک دارایی خاص کسب سود شود در حالیکه ریسک کل بازار کنترل می شود.
  • رشد بنیادی: در این رویکرد سهامی که از نظر بنیادی قوی هستند به منظور رشد زیاد در قیمت خریداری می شوند.
  • ارزش بنیادی: صندوق در این استراتژی سهامی را خریداری می کند که از ارزش ذاتی خود کمتر قیمت گذاری شده است.
  • جهت گیری آماری: این استراتژی از تحلیل تکنیکال جهت خرید و فروش و یافتن روابط بین اوراق مختلف استفاده می کند.
  • تمایل به فروش: این استراتژی بدنبال یافتن اوراقی است که بیش از ارزش ذاتی قیمت گذاری شده اند. برای این منظور هم از تحلیل بنیادی و هم از تحلیل تکنیکال استفاده می شود.
  • بخش مشخص: در این استراتژی هج فاند در یک صنعت فعال است و بدین صورت فعالیت خود را تخصصی می کند.

بسیاری از هج فاندها با تمرکز بر یک استراتژی یا یک دسته از دارایی ها فعالیت خود را آغاز و در صورت موفقیت کار خود را گسترش داده و از استراتژی های چند گانه استفاده می کنند. گر چه سرمایه گذاری در هج فاندهای تک استراتژی مزیت هایی مانند تخصص بیشتر در یک زمینه، دسترسی با سرمایه کمتر و مدیریت تخصصی را برای سرمایه گذار فراهم می کنند تفاوت اصلی بین هج فاندهای تک استراتژی با هج فاندهای استراتژی چند گانه در کارمزدهای مدیریتی بالاتری است که سرمایه گذار به صندوق می پردازد. هر هج فاند معمولا دو کارمزد دارد. درصدی که بر دارایی تحت مدیریت صندوق اعمال می شود بعلاوه درصدی از بازده صندوق که بعنوان کارمزد انگیزشی مدیریت می باشد. برای مثال ممکن است کارمزد مدیریت صندوق برابر با بیست درصد کل بازده بعلاوه دو درصد مجموع دارایی تحت مدیریت باشد. بنابراین با توجه نرخ بالای کارمزد این نوع صندوق ها بسیار حائز اهمیت است که قبل از سرمایه گذاری در صندوق های پوششی به ساختار کارمزد آن توجه شود. برخی اوقات کارمزد انگیزشی تنها زمانی از پوشش ریسک (Hedge) سرمایه گذار کسر می شود که صندوق حداقل بازدهی از قبل تعیین شده را کسب کرده باشد. معمولا این حداقل بازدهی برابر با نرخ بازده بدون ریسک است.

هجینگ (hedging) چیست و چه ریسک و کاربردهایی دارد؟

ابزارهای مالی

در این مطلب با معنی کلمه هجینگ و انواع کاربردهای آن آشنا خواهید شد. یک هج (Hedge) عبارت از انجام دادن یک سرمایه­‌گذاری به منظور کاهش دادن ریسک مربوط به تغییرات نامطلوب قیمت یک دارایی است. معمولا یک هج شامل گرفتن یک پوزیشن جبران‌کننده در اوراق بهادار مربوطه می­‌باشد. منبع:

هجینگ hedging چیست ؛ معنی و کاربردها

تعریف هج

هجینگ (hedging) مشابه یک سیاست بیمه­‌ای است؛ برای مثال در صورتی که خانه شما در یک منطقه دارای خطر سیل باشد، تمایل خواهید داشت تا از طریق بیمه سیل، دارایی خودتان را در برابر ریسک سیل محافظت کنید (به بیان دیگر شما تمایل به هج کردن آن خواهید داشت). در این مورد شما نمی‌­توانید از وقوع سیل پیشگیری کنید، ولی می‌توانید قبل از وقوع سیل خطرات آن را کاهش دهید. هجینگ به صورت طبیعی یک بده بستانی مابین ریسک و پاداش است؛ با وجود اینکه هجینگ منجر به کاهش ریسک بالقوه می­‌شود، ولی همچنین منجر به از بین رفتن سودهای بالقوه هم می­‌شود. به زبان ساده می­‌توان گفت که هجینگ رایگان نیست.

در مثال مربوط به سیاست بیمه­‌ای سیل شما باید به صورت ماهیانه یک سری هزینه‌­ها را پرداخت کنید و در صورتی‌که هیچ وقت سیل اتفاق نیفتد، هیچ نوع دریافتی نخواهید داشت. با این وجود اکثر افراد ترجیح می­‌دهند که این زیان قابل پیشبینی و محدود را متحمل شوند، ولی هیچ وقت کل دارایی­شان را به صورت یکجا از دست ندهند.

در دنیای سرمایه‌­گذاری، هجینگ دقیقا به همین روش صورت می­‌گیرد. سرمایه­‌گذاران و مدیران مالی از روش‌های مختلف هجینگ استفاده می­‌کنند تا میزان ریسک­‌های موجود را کاهش دهند و آن‌ها را کنترل کنند. به منظور اینکه بتوانیم یک هج مناسب در سرمایه­‌گذاری داشته باشیم، باید از ابزارهای مختلفی به صورت استراتژیک استفاده کنیم تا ریسک مربوط به نوسانات نامطلوب قیمت کاهش پیدا کند.

کاربرد هج

بهترین روش برای انجام این کار عبارت از انجام دادن یک سرمایه­‌گذاری دیگر به صورت هدفمند و کنترل‌شده است. البته موارد مشابه مثال بیمه که در بالا بیان شد، محدود هستند: در مثال مربوط به بیمه سیل، زیان فرد بیمه‌شونده پوشش ریسک (Hedge) به صورت کامل جبران خواهد شد و احتمالا یک سری مبالغ کسر خواهد شد (برای مثال بابت مالیات). در فضای سرمایه­‌گذاری بحث مربوط به هج پیچیده­‌تر است و علم مربوط به آن ناکامل می­‌باشد.

یک هج کامل عبارت از هجی است که تمامی ریسک‌های مربوط به یک موقعیت یا دارایی را از بین ببرد؛ به عبارت دیگر این هج دارایی همبستگی معکوس 100% نسبت به دارایی باارزش دارد. این شرایط بیشتر دارای ماهیت ایده­‌آل است و کمتر در دنیای واقعی مصداق پیدا می­‌کند و حتی یک هج کامل فرضی هم بدون هزینه نیست. ریسک پایه مربوط به ریسک تغییرات همسو دارایی و هج مطابق انتظار می­‌باشد؛ در واقع پایه به معنای معکوس و ناهمخوانی است. (منبع: https://capital.com/hedging-definition)

نحوه کار هجینگ

رایج‌ترین روش هجینگ در سرمایه­‌گذاری از طریق مشتقات است. مشتقات عبارت از الگوهای بهاداری هستند که همسو با یک یا چند دارایی مرتبط نوسان می­‌کنند. مشتقات شامل قراردادهای اختیارات یا آپشن، سواپ، فیوچرز و فوروارد می­‌باشد. دارایی مربوطه می‌تواند سهام، اوراق قرضه، محصولات، ارزها، شاخص‌ها یا نرخ­‌های بهره باشد. مشتقات می­‌توانند هج­‌های مناسبی در مقابل دارایی­‌های مربوطه باشند، چرا که رابطه مابین این دوتا کم و بیش به صورت مشخصی تعریف شده است. با استفاده از مشتقات می­‌توان یک استراتژی تجاری تنظیم کرد که در نتیجه آن زیان یک سرمایه­‌گذار از طریق سود ایجادشده در مشتق مشابه، کاهش یابد یا جبران شود.

یک مثال

برای مثال در صورتی که فردی 1000 سهم plc را با قیمت 10 دلاری مربوط به هر سهم خریداری کند، می­‌تواند از طریق پوت آپشن آمریکایی 5 دلاری در قیمت استرایک 8 دلاری در پایان سال اقدام به هج کند. این آپشن به این فرد اجازه خواهد داد تا در هر زمانی از سال دیگر، 100 سهم خودش را به قیمت 8 دلار بفروشد. در صورتی که سال آینده این سهم با قیمت 12 دلاری معامله شود، این فرد آپشن را اجرا نخواهد کرد و 5 دلار (قیمت هج) زیان خواهد دید.

این فرد زیان قابل توجهی نخواهد دید چرا که سود شناخته‌نشده وی 200 دلار است (که 195 دلار آن شامل قیمت پوت می­‌باشد). از طرف دیگر در صورتی که این سهم به قمیت صفر دلار معامله شود، این فرد قرارداد آپشن را اجرا خواهد کرد و سهم خودش را به قیمت 8 دلار خواهد فروخت و زیان 200 دلاری خواهد داشت (20 دلار مربوط به قیمت پوت است). این فرد در صورتی که قرارداد آپشن را نداشت، کل سرمایه خودش را از دست می­‌داد.

کارایی یک هج مشتق از طریق عبارت دلتا (delta) بیان می­‌شود که در برخی مواقع به عنوان «نرخ هج» شناخته می­‌شود. دلتا عبارت از مقدار تغییر در قیمت یک مشتق است که به ازای یک دلار تغییر در قیمت دارایی مربوطه مشخص می­شود.

ابزار های هج کردن ریسک

خوشبختانه وجود داشتن انواع مختلف قراردادهای آپشن­‌ها و فیوچرز این اجازه را به سرمایه­‌گذاران داده است تا در مقابل هر نوع سرمایه­‌گذاری هج کنند؛ این سرمایه­‌گذاری­‌ها شامل سهام، نرخ­‌های بهره، ارزها، محصولات و سایر مواردند. درباره صفر تا صد قرارداد فیوچرژ می‌توانید مقاله مربوط به آن را در وبسایت مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان بخوانید.

استراتژی هجینگ مشخص و همچنین قیمت­‌گذاری ابزارهای هجینگ بستگی به ریسک منفی اوراق بهادار مدّ نظر دارند که سرمایه­‌گذار متمایل به هج کردن آن می­‌باشد. معمولا هر چقدر که ریسک معکوس بیشتر باشد، هج هم بزرگتر خواهد بود. ریسک معکوس در نتیجه وجود داشتن سطح بالایی از نوسان و در طول زمان افزایش پیدا خواهد کرد؛ آپشنی که بعد از یک دوره طولانی خاتمه می­‌یابد و به اوراق بهادار دارای نوسان بیشتری مرتبط است، به عنوان یک ابزار هجینگ دارای قیمت بالاتری خواهد بود.

هر چقدر که قیمت استرایک در مثال سهام بیان شده در بالا بیشتر باشد، آپشن هم قیمت بالاتری خواهد داشت ولی پوشش قیمتی بیشتری را هم ارائه خواهد کرد. این متغیرها می‌توانند برای ایجاد آپشن ارزانتری تعدیل شوند که پوشش کمتری خواهد داشت؛ همچنین این متغیرها می­‌توانند برای ایجاد آپشن گرانتری تعدیل شوند که پوشش گسترده­‌تری دارد. با این وجود از نقطه­‌ای به بعد، خرید پوشش قیمیتی اضافی از دیدگاه کارایی هزینه­‌ای غیرقابل توجیه می­‌باشد.

هجینگ از طریق ایجاد تنوع

استفاده از مشتقات به منظور هج کردن یک سرمایه­‌گذاری باعث می­‌شود که محاسبه دقیق ریسک امکان­‌پذیر شود، ولی این کار به اندازه­‌گیری ماهرانه نیاز دارد و در اغلب مواقع منجر به از دست رفتن بخشی از سرمایه می‌شود. با این وجود، مشتقات تنها راه ممکن برای هج کردن نیستند.

تنوع­‌سازی استراتژیک یک پرتفلیو به منظور کاهش دادن پوشش ریسک (Hedge) ریسک­‌های خاص هم می‌تواند به عنوان یک هج در نظر گرفته شود، هر چند که در برخی مواقع خام می­‌باشد. برای مثال فردی می­‌تواند در شرکت کالاهای لوکسی سرمایه­‌گذری کند که دارای مارجین‌های صعوی است. با این وجود این فرد ممکن است نگران این موضوع باشد که یک رکود منجر به از بین رفتن میزان قابل توجهی از مصرف کالاهای لوکس شود. یک روش مقابله با این ریسک عبارت از خرید سهام دخانیات یا صنایع دخانیات می­‌باشد؛ دلیل این موضوع عبارت از این است که بخش دخانیات دوره­‌های رکود را به صورت مناسبی تحمل می­‌کند و منجر به بدست آمدن درآمد قابل توجهی برای صاحبان خودش می­‌شود.

نقطه ضعف این استراتژی

این استراتژی دارای یک سری نقاط ضعف و قوت است: در صورتی که دستمزدها بالا باشد و شغل­‌های فراوانی وجود داشته باشند، بازار کالاهای لوکس پیشرفت خواهد داشت، ولی سرمایه­‌گذاران محدودی نسبت به تحمل کردن سهام ضدچرخه­‌ای متمایل خواهند بود؛ دلیل این موضوع عبارت از این است که سرمایه­‌ها بیشتر به سمت صنایع جذابتر حرکت خواهند کرد.

این مورد ریسک­های خاص خودش را هم دارد: هیچ ضمانتی وجود ندارد که سهام پوشش ریسک (Hedge) کالاهای لوکس و هج به صورت معکوس حرکت کنند. هر دوی این موارد ممکن است به دلیل یک اتفاق فاجعه­‌آمیز کاهش یابند. این اتفاق مصیبت‌بار می‌تواند شامل بحران مالی یا یک دلیل نامرتبط باشد؛ برای مثال اتفاق افتادن سیل در چین منجر به افزایش قیمت تنباکو خواهد شد و ایجاد بحران در مکزیک منجر به افزایش قیمت نقره خواهد شد.

هجینگ اسپریدینگ

در حوزه مربوط به شاخص، کاهش­‌های قیمت معتدل یک مورد کاملا رایج است و همچنین این کاهش­‌ها غیرقابل پیشبینی هستند. سرمایه­‌گذارانی که بر روی این حوزه تمرکز دارند ممکن است بیشتر نگران کاهش­‌های معتدل باشند و کمتر به موارد شدیدتر توجه کنند. معمولا در این شرایط یک پوت اسپرید (put spread) به عنوان یک استراتژی هجینگ بکار گرفته می­‌شود.پوشش ریسک (Hedge)

در این نوع از اسپرید، سرمایه­‌گذار شاخص یک پوتی را خریداری می­‌کند که دارای قیمت استرایک بالاتری است. این سرمایه­‌گذار در مرحله بعدی یک پوت دارای قیمت پایین­‌تر ولی دارای همان تاریخ سررسید را می­‌فروشد. سرمایه‌گذار براساس روشی که شاخص رفتار می­‌کند یک درجه از پوشش قیمت را دارد که برابر است با تفاوت مابین دو قیمت استرایک. در حالیکه احتمال دارد این مقدار یک مقدار پوشش متوسط باشد، ولی در اغلب مواقع برای پوشش یک کاهش مختصر در شاخص کافی خواهد بود.

ریسک­ های هجینگ

هجینگ hedging چیست ؛ معنی و کاربردها

هجینگ تکنیکی است که به منظور کاهش ریسک به کار گرفته می­‌شود، ولی نکته مهمی که همواره باید در نظر داشته باشیم عبارت از این است که تقریبا تمامی روش­‌های هجینگ دارای یک سری نواقص هستند. مورد اولی که در بالا هم بیان شد عبارت از این است که هجینگ یک روش ناقص است و هیچ تضمینی برای موفقیت آن در آینده وجود ندارد؛ همچنین هجینگ این اطمینان را ایجاد نمی­‌کند که زیان­‌ها کاهش پیدا کنند.

در مقابل، سرمایه‌گذار باید نقاط قوت و ضعف هجینگ را به صورت هم‌زمان مد نظر داشته باشد. آیا منفعت مربوط به یک استراتژی خاص بیشتر از هزینه­‌های آن است؟ به دلیل اینکه هجینگ در موارد نادری منجر به ایجاد درآمد برای سرمایه­‌گذار می­‌شود، نکته مهمی که باید همواره به یاد داشته باشیم عبارت از این است که یک هج موفق فقط منجر به پیشگیری از زیان می‌شود.

سرمایه­ گذاری روزمره

اکثر سرمایه‌گذاران در فعالیت‌های مالی خودشان از هجینگ استفاده نمی­‌کنند. همچنین اکثر این افراد از قرارداد مشتقه استفاده نمی­‌کنند. یکی از دلایل این موضوع عبارت از این است که سرمایه­‌گذاران دارای یک استراتژی بلندمدت (همانند افرادی که برای دوره بازنشستگی خودشان پس­‌انداز می­‌کنند)، هیچ تمایلی نسبت به دنبال کردن نوسانات روزمره اوراق بهادار خودشان ندارند. در این موارد نوسانات کوتاه­‌مدت اهمیت زیادی ندارد، چرا که یک سرمایه­‌گذاری به احتمال زیاد همراه با کل بازار رشد خواهد داشت.

در مورد سرمایه­‌گذارانی که در گروه سرمایه­‌گذاران خریدار و نگهدارنده قرار دارند، هیچ دلیلی برای یادگیری هجینگ وجود ندارد. با این وجود به دلیل اینکه شرکت‌ها و صندوق­‌های سرمایه­‌گذاری بزرگ به صورت منظم می­‌خواهند از ابزارهای هجینگ استفاده کنند و به دلیل اینکه این سرمایه­‌گذاران ممکن است نهادهای مالی بزرگتر را دنبال کنند یا حتی جزئی از آن‌ها باشند، شناخت مواردی که شامل هجینگ می­‌باشد اهمیت زیادی دارد چرا که توانایی افراد را برای شناخت بهتر و درک بهتر اقدامات این بازیگران بزرگتر افزایش می‌دهد.

۱۰.۶ درصد از دارایی‌های ارز دیجیتال در اختیار صندوق‌های پوشش ریسک

10.6 درصد از دارایی‌های ارز دیجیتال در اختیار صندوق‌های پوشش ریسک

10.6 درصد از دارایی‌های ارز دیجیتال در اختیار صندوق‌های پوشش ریسک

صندوق‌های پوشش ریسک یا هج فاند (hedge funds) آمریکای شمالی، پیشتاز سرمایه گذاران کنجکاو بازار رمز ارز هستند. صندوق‌های اتحادیه اروپا و انگلیس از صندوق آمریکای شمالی چندان عقب‌تر نیستند. انتظار می‌رود صندوق‌های اتحادیه اروپا و انگلیس طی ۵ سال ۶.۸ درصد از دارایی‌های خود را به رمز ارزهای بازار کریپتو کارنسی اختصاص دهند.

افزایش سرمایه گذاری در بیت توسط مدیران صندوق‌های پوشش ریسک

نظرسنجی جدید از ۱۰۰ مدیر مالی صندوق‌های پوشش ریسک انجام شده است. این نظر سنجی نشان داده است که آن بخش قصد دارد در آینده‌ای نزدیک، میزان تعاملات خود را در بازار رمز ارز افزایش دهد.

این نظر سنجی توسط گروه اینترتراست (Intertrust) انجام شده است. بررسی‌های این نظر سنجی نشان می‌دهد که اگر پیش‌بینی پاسخ‌دهندگان در تمام بخش منعکس شود و به گوش همه کارکنان آن بخش برسد، مقدار دارایی‌های نگهداری شده توسط صندوق‌های پوشش ریسک به۳۱۲ میلیارد دلار می‌رسد. سرمایه‌های مستقر در ایالات متحده در کلاس جدید دارایی روند صعودی داشت. آن‌‌ها انتظار داشتند که طی ۵ سال، میزان قرارگیری پرتفولیو خود در معرض ارز دیجیتال را افزایش دهند. انتظار آن‌ها بر این بود که به طور متوسط مقدار ۱۰.۶ درصد افزایش را تجربه کنند.

درصد سرمایه گذاری اتحادیه اروپا کم‌تر از آمریکا است

از آن طرف، صندوق‌های پوشش ریسک در اتحادیه اروپا و انگلستان درصد کم‌تری را در این کار سرمایه گذاری کردند. آن‌ها به طور متوسط مقدار ۶.۸ درصد از دارایی‌های خود را به بازار ارز دیجیتال اختصاص دادند. گزینه‌هایی که گروه اینترتراست (Intertrust) برسی کردند شامل افسران ارشد مالی و بودجه بود. این افسران به تنهایی مبلغ ۷.۲ میلیارد دلار دارایی را در اختیار دارند. به نظر می‌رسد که مدیرعاملان شرکت‌ها نیز حداقل ۱ درصد از پرتفولیو خود را در بازار کریپتو کارنسی سرمایه گذاری کرده باشند.

یکی از مدیران برجسته صندوق‌های پوشش ریسک، پاول تئودور جونز (Paul Tudor Jones) است. او یکی از مدافعان بیت کوین با وجود نگرانی‌های موجود برای تورم اقتصادی است. آنتونی اسکاراموچی (Anthony Scaramucci) مدیر عامل شرکت اسکای بریج (SkyBridge Capital) است. او پتانسیل بیت کوین را فراتر می‌بیند و معتقد است بیت کوین از طلا با ارزش‌تر است.

آشنایی با انواع بازارهای مالی و بازار سرمایه

آشنایی با انواع بازارهای مالی و بازار سرمایه

وقتی از بازارهای مالی حرف می‌زنیم، بیشتر افراد تصویر بازار شلوغ بورس نیویورک یا معامله‌گران عصبانی تالار معاملات آتی شیکاگو را به یاد می‌آورند. البته این تصاویر دیگر قدیمی شده‌اند، زیرا این روزها معاملات آنلاین جای مبادلات رو در رو را گرفته‌اند. صرافی‌های ارز دیجیتال تنها بخشی از بازارهای مالی هستند؛ زیرا این بازارها مدت‌ها پیش از وجود صرافی‌ها و کارگزاری‌ها به شکل امروزی وجود داشته‌اند. بازارهای مالی از زمانی که بشر به کشاورزی و داد و ستد آن با دیگران روی آورد، وجود داشته اند. اگر کشاورزان برداشت مناسبی نداشتند باید برای کاشت محصول در سال بعد بذر به‌دست می‌آوردند. اگر هم برداشت خوبی داشتند باید تصمیم می‌گرفتند که محصولات مازاد خود را ذخیره یا مبادله کنند. این شرایط آنها را مجبور می‌کرد تا برای به‌دست آوردن بذر یا غذای ذخیره با دیگران معامله کنند.

درآمد ماهیگیران نیز به مقدار صید، نوع ماهی‌ها و آب و هوا وابسته و بی‌ثبات بود. در حقیقت، تصمیمات و مبادلات تمامی آن کشاورزان و ماهیگیران بود که اساس بازارهای مالی و بازار سرمایه امروزی را تشکیل داد. داد و ستد هایی که هدف آن بسیار شبیه بازارهای امروزی است. در این مقاله شما با مفهوم بازار مالی و انواع پوشش ریسک (Hedge) بازارهای مالی و بازار سرمایه آشنا خواهید شد.

بازارهای مالی چیست؟

بازار مالی (Financial Market) بستری است که افراد و نهادها از آن برای انجام معاملات با انواع دارایی‌ها مانند اوراق بهادار، ارزهای دیجیتال و دیگر دارایی‌های قابل تعویض استفاده می‌کنند. بازار براساس قرار گرفتن فروشندگان و خریداران در یک مکان کار می‌کند و قانون عرضه و تقاضا نیز قیمت‌ها را در بازار مشخص می‌کند. در حقیقت، انواع بازارهای مالی به افراد کمک می‌کند تا به راحتی یکدیگر را پیدا کنند؛ آنها با این کار انجام معامله میان کاربران را تسهیل می‌کنند.

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی انواع مختلفی دارند؛ ویژگی‌های دارایی مورد معامله و نیازهای کاربران است که مشخصات هرکدام از این بازارها را تعیین می‌کند. بازار سهام، بازار فارکس، بازار ارزهای دیجیتال، بازار پول، بازار اوراق قرضه، بازار کالا و بازار مشتقه از محبوب‌ترین شکل‌های بازارهای مالی هستند. این بازارها بستری هستند که کسب و کارهای مختلف برای جذب سرمایه مورد نیاز خود برای توسعه، از آن استفاده می‌کنند. در واقع، بازارهای مالی مانند کانال‌هایی هستند که جریان سرمایه‌ را از عرضه‌کنندگان به سمت تقاضاکنندگان هدایت می‌کنند.

بازار سرمایه (Capital Market) نیز بخشی مهم از بازارهای مالی است که معاملات ابزارهای مالی مانند سهام، اوراق بدهی، صندوق‌های قابل معامله (ETF) و غیره را تسهیل می‌کند. همچنین، منبع جذب سرمایه برای افراد، شرکت‌ها و دولت‌های است و نقش مهمی در تقسیم منابع و ایجاد نقدینگی برای کارکارآفرینان بازی می‌کند. انواع بازارهای مالی را می‌توان براساس نوع دارایی مورد معامله و زمان سررسید آنها تقسیم‌بندی کرد.

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی بسیار زیادی در سراسر جهان وجود دارند و هر کشوری حداقل از یکی از انواع آنها استفاده می‌کند. برخی از این بازارها کوچک‌تر هستند و سرمایه در گردش کمی دارند، برخی دیگر نیز مانند «بازار بورس نیویورک» که روزانه تریلیون دلار معامله در آن انجام می‌شود در سطح بین‌المللی شناخته شده هستند. در ادامه این مقاله ۶ نوع از شناخته‌شده‌ترین انواع بازارهای مالی را بررسی می‌کنیم:

بازار سهام (Stock Market)

بازار سهام یا بازار بورس، شناخته‌شده‌ترین شکل از بازارهای مالی است. در این بازار سهام شرکت‌ها (سهامی عام) توسط معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خرید و فروش می‌شود. هر سهم قیمتی دارد که براساس عواملی مانند ارزش بازار، دارایی‌های شرکت و عرضه و تقاضا و .. مشخص می‌شود. زمانی که قیمت این سهم‌ها به دلیل عوامل اقتصادی یا تجاری افزایش می‌یابد، سرمایه‌گذاران می‌توانند با فروش آنها کسب درآمد کنند. در این بازار خرید سهام برای سرمایه‌گذاران ساده است، اما چالش واقعی انتخاب سهامی است که در نهایت سودآور باشد. در واقع، زمانی که سهام را با قیمت کمتر می‌خرید و با قیمت بالاتر می‌فروشید می‌توانید کسب درآمد کنید.

بسیاری از شرکت‌ها از بازار سهام برای جذب سرمایه استفاده می‌کنند؛ آنها این کار را از طریق بازار اولیه یا عرضه اولیه عمومی (IPO) انجام می‌دهند. بازار اولیه (Primary Market) زمانی شکل می‌گیرد که دارایی شرکت برای اولین بار عرضه و فروخته شود. در این بازار، شرکت سرمایه مورد نیاز خود را به طور مستقیم و از طریق فروش سهام به سرمایه‌گذاران تامین می‌کند. معامله‌گران پس از لیست شدن شرکت و عرضه آن در بازار اولیه، معامله‌گران می‌توانند سهام شرکت را در بازار ثانویه خرید و فروش کنند. در حقیقت، تمامی معاملات سهام در بازار بورس، درون بازار ثانویه (Secondary Market) انجام می‌شوند.

نکته جالب اینجاست که بازار بورس اوراق بهادار از قرن‌ها پیش و زمانی که هیچ فناوری پوشش ریسک (Hedge) در کار نبوده، وجود داشته است. بزرگترین بازارهای سهام که در کشورهای توسعه یافته مانند آمریکا و ژاپن به شکل امروزی از قرن ۱۹ یا ۲۰ ایجاد شده‌اند.

بازار اوراق قرضه (Bond Market)

بازار اوراق قرضه که با نام بازار درآمد ثابت نیز شناخته می‌شوند، شکل دیگری از بازارهای مالی است. شرکت‌ها، سازمان‌ها و دولت‌ها با فروش اوراق قرضه در این بازار سرمایه مورد نیاز خود برای توسعه را به‌دست می‌آورند. بسیاری از شهرداری‌ها نیز برای تامین مالی مخارج مورد نیاز خود برای ساخت پروژه های عمومی مانند مدرسه، ایستگاه آتش نشانی، پارک‌ها و جاده‌ها اوراق قرضه منتشر می‌کنند. ارواق قرضه (Bond) نوعی سرمایه‌گذاری است که در آن سرمایه‌گذار از طریق خرید اوراق پول قرض می‎‌دهد؛ در مقابل شرکت یا نهاد فروشنده متعهد می‌شود تا اعتبار دریافتی را در بازه زمانی مشخص و با پرداخت سود دوره‌ای ثابت بازپرداخت کند.

اوراق قرضه شبیه توافقی میان وام‌دهنده و وام‌گیرنده است که جزییات وام مانند مقدار سرمایه، زمان بازپرداخت و سود پرداختی در آن مشخص شده است. به همین دلیل گاهی اوقات به بازار اوراق قرضه بازار بدهی یا بازار اعتباری نیز می‌گویند. بیشتر معاملات بازار اوراق قرضه در بازار اولیه انجام می‌شود؛ جایی که در آن سرمایه‌گذاران اوراق قرضه را از فروشندگان (وام‌گیرندگان) خریداری می‌کنند. معامله‌گران می‌توانند اوراق بهاداری را که قبلا منتشر شده در بازار ثانویه خرید و فروش کنند. معمولا این معاملات از طریق بازار بورس یا فرابورس انجام می‌شود، البته که حجم سرمایه معامله شده در بازارهای اوراق پوشش ریسک (Hedge) قرضه بسیار بیشتر از بازارهای سهام است.

مهم‌ترین مزیت بازار اوراق قرضه نسبت به بازار سهام، ریسک پایین‌‌تر سرمایه‌گذاری است. همین ویژگی باعث می‌شود تا اوراق قرضه نسبت به سهام بازدهی و سودآوری کمتری نیز داشته باشد. همچین این نکته را در نظر داشته باشید، با اینکه اوراق قرضه شرکتی نرخ بهره بالاتری دارند اما اوراق تحت حمایت دولت از امنیت بیشتری برخوردار هستند. ورشکستگی بدترین سناریویی است که سرمایه‌گذاران می‌توانند تجربه کنند؛ در این شرایط شرکت‌ها معمولا می‌توانند بخشی از سرمایه را پس بدهند.

بازار کامودیتی (Commodity Market)

بازار کامودیتی یکی دیگر از انواع بازارهای مالی است که تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان در آن به معامله کالای اساسی می‌پردازند. در یک تعریف ساده، کامودیتی کالایی است که می‌توان آن را با کالاهای مشابه دیگر معامله کرد. در این بازار کالاهای اساسی را به دو دسته کلی کامودیتی سخت و کامودیتی نرم تقسیم می‌کنند. کالاهای انرژی مانند نفت و گاز و فلزات گران‌بها مانند طلا، نقره و پلاتین در دسته کامودیتی‌‌های سخت قرار می‌گیرند. کالاهای کشاورزی مانند گندم، ذرت و سویا و محصولاتی مانند پنبه، قهوه و شکر را می‌توان در دسته کامودیتی‌های نرم قرار داد. فلزات اساسی مانند آلومینیوم، مس، روی و آهن نیز در دسته کامودیتی‌های جای می‌گیرند.

انواع کامودیتی‌ها

معاملات در بازار کامودیتی به دو دسته تقسیم می‌شود: معاملات اسپات (Spot) و معاملات آتی یا فیوچر (Future). در بازار اسپات، کالاهای اساسی با پول مبادله می‌شوند. در بازار آتی نیز کالاهای اساسی در تاریخی از پیش تعیین شده و با قیمتی مشخص معامله می‌شوند. بیشتر معاملات کالاهای اساسی در بازارهای مشتقه و به شکل معاملات اسپات انجام می‌شود. معامله‌گران همچنین می‌توانند کامودیتی‌ها را بازار بورس، فرابورس و صرافی‌های لیست شده به شکل آتی معامله کنند. بورس کالای شیکاگو (CME) و اینترکانتیننتال اکسچنج (ICE) دو کارگزاری بزرگ برای انجام معاملات کامودیتی در جهان هستند.

بازارهای کامودیتی قدمتی به اندازه تاریخ تمدن بشری دارند، این بازارها یک بستری متمرکز و با قدرت نقدشوندگی بالا برای تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان ایجاد می‌کنند. برای مثال، این بازارها می‌توانند تجارت محصولات کشاورزی را کارآمدتر و هماهنگ‌تر کنند. معاملات آتی بازار کامودیتی، با ایجاد یک مکانیسم خرید تضمین‌شده به بسیاری از کشاورزان کوچک کمک می‌کند.

بازار ارزهای دیجیتال (Crypto Market)

گسترش فناوری بلاک چین در سال‌های گذشته باعث شده تا ارزهای دیجیتال به عنوان یک دارایی ارزشمند مورد توجه بسیاری قرار بگیرند. از سال ۲۰۱۸ بازارهای ارزهای دیجیتال به عنوان بخشی از بازارهای مالی رشد بسیار سریعی را تجربه کرده‌اند. بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH) و سایر رمز ارزها، همگی دارایی‌های دیجیتال غیر متمرکز مبتنی بر بلاک چین هستند. در حال حاضر، نزدیک به ۱۴ هزار کوین و توکن متفاوت در حدود ۵۰۰ صرافی ارز دیجیتال در سراسر جهان معامله می‌شوند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بازار رمز ارزها برای خرید و فروش و نگهداری این دارایی‌ها دیجیتالی نیاز به استفاده از یک کیف پول ارز دیجیتال خواهند داشت.

ماهیت دیجیتال و ناشناس بازارهای دیجیتال باعث می‌شود تا بستر مناسب‌تری برای انجام پروژه‌های پانزی یا کلاهبرداری باشد. در این بازار، صرافی‌هایی که از آنها برای انجام معاملات استفاده می‌شود به دوسته صرافی‌های متمرکز (CEX) و صرافی‌های غیرمتمرکز (DEX) تقسیم می‌شوند. صرافی‌های متمرکز همانطور که از نامشان پیداست پلتفرم‌های متمرکزی برای معامله رمز ارزها هستند. صرافی‌های غیرمتمرکز بدون هیچ مرجع مرکزی کار می‌کنند؛ این صرافی امکان مبادله بدون واسطه و همتا به همتا (P2P) ارزهای دیجیتال را برای کاربران خود فراهم می‌کنند.

با اینکه بازار کریپتوکارنسی یک بازار مالی بسیار جوان است اما در دهه گذشته به طور شگفت انگیزی گسترش یافته است. بر طبق گزارش وب‌سایت coinmarketcap، ارزش کل بازارهای ارزهای دیجیتال بیش از ۲.۵ تریلیون دلار است. برخی افراد عقیده دارند که عدم وجود یک سیستم قانون‌گذاری مشخص، بزرگ‌ترین مشکل این بازار است. کشورهای مختلف قوانین متفاوتی در رابطه با استفاده از رمز ارزها دارند؛ در حقیقت بسیاری از کشورها بازار ارزهای دیجیتال را به‌جای نوآوری یک خطر برای اقتصاد خود می‌دانند.

بازار فارکس (Forex Market)

فارکس (Forex) مخفف عبارت Foreign Exchange به معنی تبادل ارزهای خارجی است. بازار فارکس مهم‌ترین نوع بازارهای مالی است؛ این بازار امکان انجام معاملات جفت ارزهای مختلف را برای معامله‌گران فراهم می‌کند. سرمایه‌گذاران خرد، بانک‌ها، شرکت‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های مدیریت سرمایه گذاری همگی از بازار فارکس برای انجام سفته‌بازی و پوشش ریسک (Hedging) استفاده می‌کنند. برخلاف تصور بسیاری از افراد، اولین شکل از بازارهای فارکس قرن‌ها قدمت دارند و به دوره بین النهرین باز می‌گردند.

بازار فارکس در مقایسه با بازار سهام

معامله‌گران می‌توانند ۱۷۰ جفت ارز مختلف را در بازار فارکس معامله کنند. امروزه، حجم معاملات روزانه بزرگترین بازار مالی چیزی در حدود ۶.۶ تریلیون دلار و بیش از مجموع بازارهای سهام، بازارهای مشتقه و بازار ارزهای دیجیتال است. فارکس یک بازار مالی گسترده است، در واقع شبکه گسترده‌ای از کامپیوترها و واسطه‌ها در سراسر جهان این بازار را تشکیل داده‌اند. همچنین، کارگزاران فارکس می‌توانند به عنوان بازارساز (Market Maker) عمل کنند و قیمت‌های بید (Bid) و اسک (Ask) پیشنهاد دهند که با قیمت رقبا در بازار متفاوت است.

بازار فارکس را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: بازار بین بانکی و بازار خارج بورس (OTC). بازار بین‌ بانکی (Interbank Market) شبکه‌ای جهانی است که بانک‌ها و موسسات مالی از آن برای مبادله ارزها و سایر مشتقات ارزی میان خود استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نیز می‌توانند با استفاده از کارگزاری‌ یا بروکر‌ها به معامله در بازار خارج از بورس (OCT) فارکس بپردازند.

بازار مشتقه (Derivatives Market)

بازار مشتقه یکی از مدرن‌ترین انواع بازارهای مالی است. به زبان ساده، بازار مشتقه بستری را فراهم می‌کند که در آن خریداران و فروشندگان دارایی مورد نظر خود را بر روی یک قیمت توافقی پیش خرید یا پیش فروش می‌کنند. در این بازار، دارایی‌ها و کالاها به شکل اوراق مشتقه‌ مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله، مورد خرید و فروش قرار می‌گیرند. این قراردادهای مالی ارزش خود را از یک کالای اساسی یا گروهی از دارایی‌ها مانند سهام، اوراق قرضه، ارزها و غیره به‌ دست می‌آورند به همین علت به اوراق مشقه، اوراق ثانویه نیز می‌گویند.

سرمایه‌گذاران از اوراق مشتقه برای پوشش ریسک (Hedge)، کاهش ریسک و با سفته‌بازی استفاده می‎‌کنند. به این معنی که آنها ریسک با انتظار پاداش می‌پذیرند. بسیاری از افراد سرمایه‌گذاری در بازار مشتقه را به عنوان شکلی پیشرفته از سرمایه‌گذاری در نظر می‌گیرند. قراردادهای اوراق مشتقه به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: لاک (Lock) و آپشن (Option). در قراردادهای لاک مانند قراردادهای آتی، طرفین معامله از ابتدا در مورد شرایط و مدت زمان قرارداد متعهد می‌شوند. در قراردادهای آپشن یا اختیار معامله مانند قراردادهای سهام، به طرفین این اجازه را می‌دهند تا پیش از پایان زمان قرارداد، حق خرید یا فروش دارایی خود را داشته باشند.

سوالات متدوالسوالات متداول

سهم بازار کریپتو و فارکس از بازار مالی چقدر است؟

یبشتر از ۹۹ درصد حجم بازار در پوشش ریسک (Hedge) اختیار مارکت فارکس و حدود ۰.۱ درصد در بازار کریپتوکارنسی‌ در حال گردش است.

معاملان مشتقات چیست؟

به مجموع معاملات آپشن و مارجین معاملات مشتقات می‌گویند.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی شما با بازارهای مالی نوشته شده است و آکادمی ارز تودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات یا عواقب مالی آن برای افراد ندارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.