ارائه مدل تجربی تأثیر خصوصی سازی بر نقدشوندگی بورس اوراق بهادار تهران
چکیده نقدشوندگی به معنی قابلیت خرید و فروش یک دارایی با حداقل هزینه در کمترین زمان ممکن و بدون اثرگذاری قابل ملاحظه در قیمت دارایی است نقدشوندگی مهمترین شاخصه و پیشنیاز استحکام تثبیت و توسعهیافتگی بازار سرمایه را تشکیل می¬دهد به همین دلیل ایجاد نقدشوندگی برای اوراق بهادار یکی از مهمترین کارکردهای بازارهای سرمایه به شمار میرود از آنجا که اجرای برنامه خصوصیسازی از طریق عرضه عمومی سهام شرکتهای دولتی در بورس اوراق بهادار از ابعاد مختلف و بهطور مستقیم و غیر مستقیم میتواند نقدشوندگی بازار را تحت تأثیر قرار دهد پژوهش حاضر در صدد بررسی اثرات اجرای این برنامه بر نقدشوندگی بورس اوراق بهادار تهران در طول سالهای گذشته بوده تا میزان تأثیر خصوصیسازی بر افزایش قابلیت رشد و توسعه بلندمدت بورس تهران را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد از یک سو اجرای موفق برنامه خصوصی¬سازی طی سالیان گذشته یکی از سیاست¬های راهبردی دولت را تشکیل می¬داده و در این رابطه بازار سهام به عنوان یک ساز و کار مؤثر و کانال منطقی برای واگذاری شرکت¬های دولتی مورد تأکید قرار گرفته است و از سوی دیگر انتظار مسئولان اقتصادی و بازار سرمایه نسبت به توسعه و تعمیق بازار و به تبع آن توسعه اقتصادی با محوریت بورس از طریق اجرای برنامههای خصوصی¬سازی را به دنبال داشته است و در این میان توان و قابلیت بورس بهویژه از جنبه نقدشوندگی همواره یکی از دغدغه¬های مسئولان ذیربط و کارشناسان مالی و بازار سرمایه را تشکیل می¬داده است بر همین اساس در تحقیق حاضر تلاش گردیده تا میزان تأثیر عرضه عمومی سهام شرکتهای دولتی بر مهمترین بعد از توسعه بورس تهران یعنی نقدشوندگی مورد مطالعه قرار گیرد و در این رابطه سه فرضیه مستقل بر اساس ابعاد قابل اندازهگیری در حیطه واگذاری شرکتهای دولتی از طریق بورس شامل تعداد شرکت تعداد سهام و مبلغ سهام واگذار شده تدوین و آزمون گردیده است در این تحقیق درجه نقدشوندگی بورس تهران به عنوان متغیر وابسته بهکار گرفته شده که با استفاده از یک معیار مستقیم نقدشوندگی یعنی نسبت گردش معاملات و دو معیار غیرمستقیم شامل سنجههای عدم نقدشوندگی آمیهود و واگنر نسبت به محاسبه آن اقدام شده است در ضمن محاسبه معیارهای عدم نقدشوندگی بر اساس بازده دو شاخص اصلی بورس تهران شامل شاخص سود نقدی و قیم
نقدشوندگی وثیقه سهام، مهمترین مزیت آن نسبت به سایر وثایق
کارشناس بازار سرمایه گفت: یکی از مهمترین مزیتهای وثیقهگذاری سهام برای وثیقهگیر، اینکه میتواند در هر زمانی که وثیقهگذار به تعهدات خود عمل نکرد؛ وثیقه را در بازار بورس یا فرابورس به فروش برساند.
به گزارش بازار، علیرضا توکلی با اشاره به رونمایی از سامانه ستاره اظهار کرد: اصولا توثیق سهام از موضوعاتی است که بیش از ۳۰ سال در بازار سرمایه سابقه دارد و از گذشته امکان توثیق سهام همواره وجود داشته و شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه این سرویس را همیشه ارائه میداده است.
کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: معمولا مکانیزم به این صورت بوده که شرکت وامگیرنده مجموعهای از سهام موردنظرش را پیشنهاد میداد و بانک سهام را ارزیابی و بخشی از آن سهام یا ترکیبی از سهام را بهعنوان وثیقه قبول نقد شوندگی یعنی چه؟ میکرد و طبیعتاً، چون بازار سهام دارای ریسک است و قیمتها نوسانی هستند معمولاً بانکها سهمهایی که نوسان کمتری را داشتند را با یک ضریب قبول میکردند؛ مثلا سهمها را با ارزش ۸۰ درصد یا ۵۰ درصد قبول میکردند که در بدترین حالت اگر سهم دچار نوسان میشود، ارزش آن از ارزش وثیقه اولیه کمتر نشود یا در حد قابل قبول و قابل جبران باشد.
توکلی تصریح کرد: نکته بعد اینکه سهام بر خلاف ملک مسکونی و امثالهم ظرایفی دارد؛ مثلاً شرکتها سالی یکبار سود سهام پرداخت میکنند و باید مشخص شود در صورتی که سهام وثیقه باشد چه اتفاقی برای این سود میافتد با توجه به اینکه ما یک تاریخ مجمع و یک تاریخ نقد شوندگی یعنی چه؟ تقسیم سود داریم و در یک بازه زمانی حداکثر هشت ماهه هم شرکتها پرداخت میکنند و ممکن پرداخت سود عملا تا یک زمان طولانی عقب بیفتد، ولی موضوعی که اهمیت دار این است که مالکیت سود برای چه کسی است و در لحظه موردنظر این سود را چه کسی باید دریافت کند وثیقهگیر یا وثیقهگذار.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: در لحظه وثیقه گذاشتن نیز دو طرف وثیقهگذار و وثیقهگیر روی موضوع تفاهم کنند که در صورت وقوع اقدام شرکتی مثل افزایش سرمایه از هر نوعی که باشد، آن منافع به چه ترتیبی به چه کسی برسد و احتمالا اگر قرار باشد مبلغی به شرکتها پرداخت شود، این مبلغ را کدام یک از افراد وثیقهگذار یا وثیقهگیر متعهد به پرداخت باشد.
توکلی گفت: با توجه به افزایش تعداد سهامداران، سیستم به صورت الکترونیکی ارائه خواهد شد؛ به این ترتیب که وثیقهگذار و وثیقهگیر وقتی به تفاهم میرسند درخواست خود را به صورت نامه به شرکت سپردهگذاری ارایه میکنند تا بتوانند در قالب یک سیستم الکترونیکی درخواست خودشان را اعلام و سهام وثیقه شود.
توکلی تصریح کرد: معمولا وثیقهگذاری عملی است که هزینه دارد، یعنی چه بخواهیم زمین، ملک، سپرده بانکی یا سهام وثیقهگذاری شود هزینه دارد. در مجموع ابزارهایی که میتوان به شکل وثیقه استفاده کرد کمترین میزان هزینه را سهام دارد. یعنی اگر قرار باشد یک ملک، سپرده یا سهام ۱۰۰ میلیارد تومانی را وثیقه قرار بدهیم وثیقهگذاری سهام کمترین هزینه را در میان این سه دارد که این هم مزیت بزرگی است که در واقع وثیقهگذار و وثیقهگیر میتوانند به آن توجه کنند.
این کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: مزیت مهم دیگری که برای وثیقه گیر دارد، اینکه سهام در مقایسه با ملک، به سرعت تبدیل به نقد میشود، یعنی هر زمانی که وثیقهگذار به تعهدات خود عمل نکند و وثیقهگیر اجازه داشته باشد که وثیقه را نقد کند، صرفا میتواند با یک نامه به سپردهگذاری درخواست آزاد کردن سهام وثیقه به نفع خودش را داشته باشد و توسط یکی از کارگزاران در بازار بورس یا فرابورس وثیقه را به فروش برساند و این مهمترین مزیت این در مقایسه با وثیقه ملکی است.
وی درباره تاثیر توثیق سهام بر بازار سهام ادامه داد: تاثیر خاصی ندارد، حقیقت این است که هیچ کسی به واسطه توثیق سهام، سهام خریداری نمیکند. اتفاقی که میافتد اینکه جذابیت سهام ممکن است کمی افزایش پیدا کند تا کسانی که قبلا سهام داشتهاند بتواند از آن سهام بهعنوان وثیقهگذاری و گرفتن تسهیلات بانکی یا هر نوع نقد شوندگی یعنی چه؟ خدمت دیگری که به وثیقه نیاز داشته باشد، استفاده کنند. البته، چون یک قابلیت به قابلیتهای سهام اضافه میشود این است که باعث میشود جذابیت سهام افزایش پیدا کند و معمولا جذابیت با یک افزایش جزئی در قیمت همراه است و باعث میشود قیمت سهام افزایش پیدا کند.
این کارشناس بازار سرمایه در مورد جایگزین شدن وثیقه سهام نقد شوندگی یعنی چه؟ برای سایر وثایق هم گفت: این اقدام شدنی است و هیچگونه منع قانونی و مقرراتی و اجرایی ندارد و تنها مسئلهای که داریم اینکه نهادهای وثیقهگیر که عمدتا بانکها و بعضی از نهادها و سازمانهای دولتی هستند با این فرهنگ آشنا شوند و با یک مکانیسمهای کنترل ریسکی بتوانند ارزیابیای بر روی ریسک داشته باشند و بر این مبنا سهام را انتخاب کنند.
وی ادامه داد: بنابراین اگر کسی ۱۰۰ واحد وام گرفته و قصد دارد وثیقه سهام بگذارد اگر سهام، سهام رشدی و مورد اعتمادی باشد میتواند به میزان ۱۰ درصد بیشتر از ارزش موردنظر سهام وثیقه بگیرد، اما اگر احساس کند که این سهم ممکن است با نوسانات زیادی همراه باشد که باید این را به کارشناسان و شرکتهای مشاور و ارزیابان بدهد که این سهام را برای دوره چهارساله ارزیابی کنند میتواند به جای ۱۱۰ واحد ۱۵۰، ۲۰۰ یا حتی ۳۰۰ واحد را در ازای خدمتی که یک وثیقه ۱۰۰ واحدی نیاز دارد، به وثیقه بگیرد.
این کارشناس بازار سرمایه در پایان تاکید کرد: اگر افراد میخواهند از سهامشان بهعنوان وثیقه استفاده کنند طبیعتا باید سجامی شوند؛ کمااینکه افراد اگر بخواهند اصولا در بازار سرمایه خرید و فروش کنند هم باید سجامی شده باشد؛ بنابراین این یک پیش نیازی است که دو سال پیش در واقع در مجموعه بازار سرمایه، سازمان بورس و شرکت سپردهگذاری به جمعبندی رسیدند و الان این شرط پیش نیاز همه خدمات بازار سرمایه است.
فرابورس چیست؟ آموزش نحوه خرید و فروش سهام در فرابورس
یکی از دیگر از بازارها برای معامله سهام، بازار فرابورس است. در این مطلب به معرفی فرابورس و انواع بازار در آن و همچنین نحوه خرید و فروش سهام در فرابورس میپردازیم.
در سالهای اخیر نام «بورس» را مکرراً از اخبار و دوستان خود میشنویم و بسیاری از ما با آن سروکار داریم. دیگر تقریباً همه این را میدانند که بورس درواقع بازاری برای معامله سهام و اوراق بهادار است و با فعالیت و سرمایهگذاری منطقی در آن میتوان سرمایه و سود خود را افزایش داد. اما در کنار آن، ممکن است عبارت دیگری به نام «فرابورس» به گوش شما خورده باشد که در ذهنتان علامت سؤالهای زیادی به وجود میآورد. بسیاری نیز ممکن است این دو بازار را یکی بدانند و بدون آگاهی لازم، به خرید و فروش سهام در آنها بپردازند. بنابراین، در این مطلب به معرفی کامل بخشهای مختلف این بازار بزرگ میپردازیم تا هیچگونه ابهامی در ذهن شما باقی نماند.
فرابورس چیست؟
برخلاف تصور بسیاری افراد، فرابورس بازاری نقد شوندگی یعنی چه؟ مجزا از بازار بورس است که از سال 1387 فعالیت خود در ایران را تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار آغاز کرد. البته دلیل اصلی ایجاد این تفکر در ذهن افراد، شباهت ساختار و نحوه خرید و فروش سهام در این دو بازار است. در فرابورس نیز مانند بازار بورس میتوان به خرید و فروش سهام و اوراق بهادار پرداخت. این در حالی است که شرکتهای عضو بازار بورس که با شرایطی بسیار سختتر پذیرفتهشدهاند، نظارت بیشتری بر آنها حاکم است، گزارشهای سالیانه بیشتری را بهمنظور شفافیت عملکرد شرکت ارائه میدهند و قاعدتاً سرمایهگذاری در آنها با ریسک کمتری همراه است. بازار فرابورس درواقع برای شرکتهایی راهاندازی شده است که مایل به شرکت در بازار سرمایه و افزایش نقد شوندگی هستند، اما هنوز شرایط لازم برای حضور به بازار بورس را ندارند. نام این بازار از عبارت انگلیسی Over the Counter Market (OTC) به معنی «خارج از بورس» گرفتهشده است. بازار OTC به شرکتهای متقاضی این اجازه را میدهد که با شرایط پذیرش آسانتری روبهرو شوند و با ورود سریعتر به بازار سرمایه، از تمام مزایای شرکتهای پذیرفتهشده در بازار اوراق بهادار بهرهمند شوند.
مقاله مرتبط: انواع روش های سرمایه گذاری در بورس
مزایای ورود و سرمایهگذاری در فرابورس
ورود به بازار بورس به معنی معرفی کالا، برند و خدمات شرکت به طیف وسیعی از مردم و بهرهگیری از مزایای ورود به فرابورس است . عمده مزایای فرابورس شامل موارد زیر هستند:
شرایط پذیرش آسان
همانطور که بیان شد، فرابورس با صرفنظر از برخی شرایط پذیرش در بازار بورس اوراق بهادار، راه را برای بسیاری از شرکتها صاف میکند. به این ترتیب، حداکثر یک ماه طول میکشد تا شرکتها بتوانند به فروش سهام و افزایش سرمایه خود در این بازار بپردازند.
تأمین مالی ارزان
افرادی که در این بازار به سرمایهگذاری میپردازند، معمولاً سرمایه خود را پخش کرده و از هر شرکت، تنها چند سهام خریداری میکنند. به این ترتیب، ریسک معاملات خود را کاهش میدهند. شرکتهای عضو بازار OTC مجموع این سرمایههای کوچک را در طرحها و پروژههای بزرگ خود به کار میبرند و از مزایای تأمین مالی ارزان قیمت بهره میگیرند. در این راستا علاوه بر فروش سهام و افزایش سرمایه میتوان از فروش انواع مختلف اوراق بهادار مانند انتشار گواهی سپرده سرمایهگذاری خاص و عام و . نیز کمک گرفت.
برای تمام شرکتهای عضو فرابورس، به جز شرکتهای بازار پایه، تسهیلات ویژهای مانند معافیت مالی 10 درصد درآمد در نظر گرفته شده است. این معافیت مالیاتی به صورت مستقیم بر سود سرمایهگذاران تأثیر میگذارد.
وثیقه گذاری سهام
شرکتهای عضو فرابورس میتوانند سهام خود را به صورت وثیقه نیز استفاده کنند و از تسهیلات آن بهره بگیرند. در این روند، شرکت از بخشی از سهام به عنوان وثیقهای برای بهره گرفتن از تسهیلات بانکی استفاده کند. با وثیقه گذاری سهام، آن بخش از سهام شرکت دیگر قابل معامله نیست و ارزشگذاری آن به نقد شوندگی یعنی چه؟ دست فرابورس انجام میشود.
امکان خروج از فرابورس یا تغییر بازار
در صورتی که یک شرکت بخواهد به طور کلی از فرابورس خارج شود، فرآیندی برای آن در نظر گرفته شده است که روند خروج از بازار را تسهیل میبخشد. همچنین این شرکتها میتوانند از سهامی عام به سهامی خاص تغییر پیدا کنند. امکان تغییر بازار و منتقل شدن نقد شوندگی یعنی چه؟ از یک بازار به بازار دیگر نیز ازجمله مزایای OTC به شمار میآید. این روند در بازار بورس اوراق بهادار سخت است و تنها با داشتن شرایط سختگیرانه لازم و پیشرفت قطعی شرکت ممکن میشود.
سهام و اوراق بهاداری که در فرابورس خرید و فروش میشوند، حجم مبنا ندارند و سرعت نقد شوندگی آنها بالا است. به این معنی که عرضه و تقاضا خیلی سریع به تعادل رسیده و همواره میتوانید سهام خود را فروخته و سهام مورد نظرتان را در کمترین مدت لازم خریداری کنید.
مزایای پذیرش شرکتها در فرابورس
با وجود ریسک بیشتر سرمایهگذاری در OTC، هنوز هم بسیاری از سرمایهگذاران با قرار دادن سهام تعداد زیادی از شرکتهای عضو این بازار در سبد خود به سود بالایی دست پیدا میکنند. از جهت دیگر، ورود به فرابورس نیز مزایای زیادی برای شرکتها دارد و گاهی موجب جان گرفتن و منتقل شدن آنها به بازار بورس میشود.
آشنایی با ساختار فرابورس
ساختار OTC برخلاف بازار بورس اوراق بهادار که شامل دو بازار (بازار اول و بازار دوم) است، از 4 بازار تشکیل میشود. عملکرد دو بازار بورس اوراق بهادار در ارتباط کامل با یکدیگر است. شرکتهای بازار اول که با شرایط سختتری پذیرفتهشدهاند، در صورت از دست دادن عملکرد مطلوب خود به بازار دوم انتقال مییابند. شرکتهای بازار دوم در صورت پیشرفت عملکرد خود میتوانند به بازار اول ورود پیدا کنند و در صورت مشاهده ضعف در عملکرد، بهطورکلی از بازار اخراج میشوند.
انواع بازار در فرابورس
ساختار OTC (فرابورس) از 4 بازار اول، دوم، پایه (زرد، نارنجی و قرمز) و سوم تشکیل میشود:
ویژگیهای بازار اول
بازار اول دارای سختترین شرایط در میان بازارهای OTC بوده و ریسک سرمایهگذاری در شرکتهای عضو آن کمتر از سایرین است. دامنه نوسان قیمت سهام در آن حداکثر 10 درصد و بدون حجم مبنا است. در این بازار، تنها آن دسته از شرکتهای سهامی عام پذیرفته و سهام آنها مورد معامله قرار میگیرد که شرایط زیر را داشته باشند:
فاقد هرگونه زیان انباشته باشد.
حداقل 10 درصد از کل سهام ثبتشده، شناور باشد.
در بدترین حالت، 24 ماه از بهرهبرداری شرکت گذشته باشد.
مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره فاقد سوء پیشینه و محکومیتهای کیفری، سوء شهرت در زمینه فعالیتهای شغلی خود و پرونده تخلف مرتبط با قوانین بازار بورس باشند.
ویژگیهای بازار دوم
در بازار دوم نیز مانند بازار اول، اوراق بهادار شرکتهای سهامی عام خرید و فروش میشوند. اما بازار دوم دارای شرایط سختگیرانه کمتری است و شرکتهایی که شرایط کافی برای عضو شدن در بازار اول را نداشته باشند، در بازار دوم پذیرفته میشوند. این عضوها ممکن است شرکتهای کوچک، نوپا، زیانده و یا شرکتهایی باشند که قصد تبدیل شدن به سهامی عام از سهامی خاص به منظور افزایش سرمایه را دارند. این شرکتها باید شرایط زیر را برای پذیرش در بازار دوم داشته باشند:
حداقل 12 ماه از تأسیس این شرکت گذشته باشد.
هیچگونه پرونده یا شکایت مالی در ارتباط با شرکت وجود نداشته باشد.
میزان سهام شناور شرکت، حداقل 5 درصد از سهام ثبت شده را شامل شود.
میزان آخرین سرمایه ثبت شده در شرکت به 100 میلیون تومان رسیده باشد.
اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت، فاقد هرگونه سابقه محکومیت قطعی کیفری باشند.
ویژگیهای بازار پایه
در بازار پایه به آنچه به عنوان شرایط برای دو بازار اول و دوم ذکر شد نیازی نیست. شرایط در این بازار تسهیل پیداکرده و نیازی به گذراندن پروسه پذیرش نیست. این بازار شامل سه بخش زرد، نارنجی و قرمز است که از زرد تا قرمز، ریسک سرمایهگذاری در آنها به مراتب افزایش مییابد. دامنه نوسان قیمت سهام در بازارهای زرد، نارنجی و قرمز به ترتیب 3،2 و 1 است.
شرکتهای عضو بازار زرد درخواست پذیرش را نداشته و تنها به دلیل الزام قانونی باید در این بازار ثبت شوند. اعضای بازار نارنجی درواقع شرکتهایی هستند که نام آنها در سازمان بورس ثبت شده است اما فاقد شرایط لازم برای پذیرش هستند. به این ترتیب، آن دسته از شرکتها که پذیرش آنها به دلیل از دست دادن شرایط لازم برای حضور در بازارهای فرابورس یا بورس لغو میشود، در بازار قرمز حضور پیدا میکنند. این بازار دارای شرایط خیلی سادهتر و ابتداییتر بوده و ریسک سرمایهگذاری در آن بیشتر است.
ویژگیهای بازار سوم
بازار سوم را شرکتهایی تشکیل میدهند که شرایط پذیرش در فرابورس را ندارند و تنها با انجام کارهای اداری میتوانند عضو بازار شوند. بنابراین، حتی شرکتهای سهامی عام در شرف تأسیس نیز میتوانند در آن به پذیرهنویسی انواع مختلفی از اوراق بهادار مانند اوراق مشارکت رهنی، گواهی سپرده بانکی، اوراق مشارکت، سهام شرکتهای سهامی و. بپردازند.
نحوه خرید و فروش سهام در فرابورس
همان طور که پیشتر بیان شد، ساختار فرابورس و بازار بورس شباهت زیادی به یکدیگر دارند. اما ممکن است برخی تصور کنند به دلیل جدا بودن بازارها، ممکن است به شرایط، کد بورسی و روند متفاوتی برای خرید و فروش سهام و اوراق بهادار نیاز باشد؛ اما اینطور نیست. خرید و فروش سهام در فرابورس کاملاً شبیه به بازار بورس اوراق بهادار است و برای معامله نیازی به اخذ کد بورسی جدا نیست. اگر در بازار بورس فعالیت دارید، از کد بورسی خود میتوانید به منظور خرید و فروش سهام در فرابورس نیز بهره بگیرید. در غیر این صورت، اخذ کد بورسی الزامی است.
برای دریافت کد بورسی، ابتدا در سایت سجام ثبت نام کنید. سپس کارگزاری مناسب را انتخاب و در آن احراز هویت شوید. درنهایت، با استفاده از کد بورسی و توسط شرکت کارگزاری خود به معامله سهام و اوراق بهادار بپردازید. کارگزاریها دارای یک پرتفوی با رابط کاربری مطلوب هستند که به شما اجازه میدهند به راحتی عملکرد بخشهای مختلف را درک کرده و از آنها استفاده کنید. در این پرتفوی، اطلاعات و گزارش دقیق و کامل از قیمت سهام و شاخصهای مختلف را در اختیار سهامداران قرار میدهند تا با آگاهی کامل به فعالیت در این بازار مشغول شوند.
ریسک سرمایهگذاری و خرید و فروش سهام در فرابورس را به راحتی میتوان کاهش داد. یک عبارت در میان سرمایه گذاران رایج است که میگوید: «تمام تخممرغهای خود را درون یک سبد قرار ندهید». این جمله به یکی از ترفندهای حفظ سرمایه و کاهش ریسک معامله در این بازار نا امن تبدیل شده است که با استفاده از آن میتوان سود خوبی را به دست آورد. سهامداران میتوانند از معافیت مالیاتی اعمال شده بر شرکتهای عضو این بازار نیز بهره بگیرند.
در آخر، این سهامداران نسبت به میزان سهام خود در هر شرکت، حق رأی در مجمع عمومی خواهند داشت. به این ترتیب، شما نیز میتوانید بازار و شرایط شرکتها را به صورت دقیق بررسی کرده و با خرید و فروش سهام در فرابورس و سرمایهگذاری منطقی، سود و سرمایه خود را افزایش دهید.
نسبت نقدینگی چیست
جهت تعیین میزان توانایی شرکت برای اجرای تعهدات و نیز پرداخت بدهی های کوتاه مدت، نسبت نقدینگی (Liquidity ratio) مورد استفاده قرار می گیرد، که از فاکتورهای مالی می باشد.
نسبت نقدینگی بالا نشان دهنده این است که حاشیه امنیت شرکت بیشتر است و از پس بدهی های کوتاه مدتش بر می آید. اما این بدان معنی نیست که نسبت نقدینگی هر چه بالاتر باشد بهتر است، این نسبت خیلی هم نباید بزرگ باشد.
افزایش نسبت نقدینگی به شکلی که به بالاتر از حد تعیین شده برسد نشان می دهد که شرکت توانایی کافی در جذب سرمایه و منابع خارجی ندارد و یا نتوانسته به درستی بر روی دارایی های خود سرمایه گذاری کند.
انواع نسبت های نقدینگی:
انواع نسبت های نقدینگی عبارت است از
معمولا در محاسبه نقدینگی، دارایی های زیادی مورد محاسبه قرار می گیرد.
برخی تحلیل گران معتقدند کافی است مقدار پول نقد (و مشابه ها) تقسیم بر بدهی جاری شود.
استدلال این تحلیل گران این است که موارد گفته شده دارایی هایی با میزان نقدینگی زیاد هستند و احتمالا جهت رفع و رجوع بدهی های کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرند.
هنگامی که پای طلبکاران شرکت وسط می آید، توانایی شرکت در تبدیل دارایی کوتاه مدت به وجه نقد بسیار مهم است.
در بررسی های مربوط به ورشکستگی از نسبت های نقدینگی استفاده شده و تخمین زده می شود که شرکت به چه میزان و با چه درصدی قادر به ادامه حیات است.
آزمون نقدینگی برای یک شرکت از گام نقد شوندگی یعنی چه؟ های اساسی برای تحلیل وضعیت شرکت است.
نسبت جاری:
نسبت جاری در میان نسبت های نقدینگی، ساده ترین است. برای محاسبه این نسبت دارایی های جاری بر بدهی های جاری تقسیم می شود. دارایی های جاری، دارایی هایی ست که به یک دیگر تبدیل می شوند و در صورت نیاز در عرض یک سال می توان آن نقد شوندگی یعنی چه؟ ها را به پول نقد تبدیل کرد. بدهی های جاری به آن دسته از بدهی ها گفته می شود که موعد پرداخت آن ها کمتر از یک سال است.
بدهی های جاری / دارایی های جاری = نسبت جاری
به عنوان مثال اگر نسبت جاری عدد 1.17 باشد یعنی در برابر هر صد تومان که برای پرداخت بدهی هزینه می شود، توانایی کسب 117 تومان دارایی وجود دارد.
تجزیه و تحلیل نسبت جاری:
بالا بودن نسبت جاری نشان می دهد که برای طلب کاران هیچ جای نگرانی نیست و اصل مبلغ خود به همراه سود آن را از شرکت دریافت خواهند کرد. شرکت به آسانی توانایی تامین نقدینگی مورد نظر را دارد. میان ریسک و نقد شوندگی یعنی چه؟ بازده ارتباط موثری وجود دارد، وقتی بستانکاران در وضعیت امن تری قرار دارند، در مقابل بازدهی کمتری برای سهامداران وجود دارد.
دارایی های جاری در حقیقت بخش غیر مولد شرکت است و تمرکز بیش از حد بر آن باعث عدم مدیریت نقدینگی می شود . جهت تعیین حد مناسب برای دارایی های جاری فاکتورهای زیادی دخیل هستند از جمله:
- نوع فعالیت
- نسبت جاری
- اوضاع کلان اقتصادی
- ترکیب اعتبار و موقعیت شرکت
- دارایی های جاری
اگر نسبت جاری بیش از اندازه بالا باشد یعنی از دارایی ها به درستی در راستای سودآوری استفاده نمی شود و اگر این نسبت از حد متعارف پایین تر باشد یعنی نقدینگی شرکت در حالت نامطلوبی قرار دارد و باید انواع دارایی های جاری شرکت افزایش پیدا کند. این دارایی ها عبارتند از:
- حساب ها و اسناد دریافتنی
- موجودی
- اوراق بهادار کوتاه مدت
- موجودی نقد
تحلیل گران عدد مناسب برای این نسبت را عدد یک می دانند.
موسسه مشاوران ارائه دهنده انواع خدمات اعزام حسابدار در محل می باشد.
نحوه محاسبه نسبت نقدینگی
نسبت آنی یا سریع:
نسبت آنی در مقایسه با نسبت جاری کمی سخت تر محاسبه می شود. برای محاسبه این نسبت فهرست دارایی هایی که در مقایسه با پول نقد (و مشابه ها) از قدرت نقد شوندگی کمتری برخوردارند (مانند موجودی و ملزومات کالا) از دارایی های جاری شرکت کسر می شود.
بدهی های جاری / (حساب های دریافتنی + سرمایه گذاری های کوتاه مدت+ پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت آنی
البته یک فرمول دیگر هم برای این نسبت وجود دارد:
بدهی های کنونی / (موجودی کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
تجزیه و تحلیل نسبت آنی:
به بالا بودن نسبت آنی می توان از دو زاویه نگاه کرد:
- اعتبار دهندگان کوتاه مدت دچار هیچ مشکلی نخواهند شد.
- نقدینگی یا مطالبات شرکت بسیار زیاد است.
هیچ کدام از دو عامل گفته شده خوب نیست و نشان دهنده مدیریت نادرست یا محافظه کاری اغراق گونه در تامین نقدینگی جاری می باشد.
از طرفی پایین بودن این نسبت هشداری است برای پرداخت های کوتاه مدت. اگر این نسبت کمتر از یک باشد ممکن است شرکت نتواند بدهی های کوتاه مدت خود را سر موعد پرداخت نماید.
معمولا نسبت آنی از نسبت جاری کوچک تر است.
نسبت آنی اگر حدود عدد 1 باشد بدون مشکل است.
نسبت پول نقد:
در این نسبت موجودی کالا، دارایی های جاری و حساب های دریافتنی در نظر گرفته نمی شود. جهت پیش بینی توانایی پرداختی شرکت در مواقع ضروری این نسبت در مقایسه با نسبت قبلی بیشتر به کار می آید.
اگر شرکتی به میزان کافی توانایی نقد شوندگی نداشته باشد به مشکل بر می خورد حتی اگر از سود دهی بالایی برخوردار باشد.
بدهی های جاری / (سرمایه گذاری های کوتاه مدت + پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت پول نقد
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله بودجه و حسابداری را به شما پیشنهاد می کنیم.
اولویت نقدشوندگی(Liquidation Preference) در قراردادهای سرمایه گذاری خطرپذیر
در پست های قبلی نوشتم که بندهای مختلفی در قراردادهای سرمایه گذاری خطرپذیر وجود داره و به مرور میخوام راجع بهشون بنویسم. قبلا راجع به vesting نوشتم که راجع به اعطای سهام به کارآفرین بود و از موضوعات مهم قرارداد بود. متن فعلی راجع به یکی دیگه از بندهای قرارداد سرمایه گذاری خطرپذیر تحت عنوان «اولویت نقدشوندگی» یا Liquidation Preference هست. این موضوع به طور کلی برای حفاظت از سرمایه ی سرمایه گذار در قراردادهای سرمایه گذاری خطرپذیر استفاده میشه و میگه در صورتی که کل یا بخش قابل توجهی از سهام شرکت نقد بشه، سرمایه گذار نسبت به کارآفرین از اولویت برای برداشتن از مبلغ حاصل از نقد شدن شرکت برخورداره. یعنی ابتدا سرمایه گذار اصل یا ضریبی از مبلغ سرمایه گذاری شده رو بر میداره و بعد مابقی پول طبق قاعده های سهامداری بین همه سهامدارها از جمله کارآفرین و سرمایه گذار تقسیم میشه. این بند به عنوان یک حق برای سرمایه گذار محسوب میشه و حالت های مختلفی هم براش وجود داره. در این پست قصد دارم با مثال همه این حالتها رو توضیح بدم و یک سری لینک و مرجع هم برای مطالعه بیشتر بذارم. راجع به چگونگی اعمال این حق در قرارداد هم نکاتی هست که قابل توجه هستن.خیلی خلاصه به این بخش هم یک اشاره ای کردم.
دانستن این بند و کلا سایر بندهای قرارداد سرمایه گذاری برای کارآفرین ها و سرمایه گذارهای اکوسیستم ایران خیلی مفید و تاثیرگذاره و کمک میکنه که درست تصمیم بگیرن. برخی کارآفرینها با مواجه شدن با این بند حس میکنن که سرمایه گذار نباید این حق رو بگیره و در نقد شدن شرکت اولویت داشته باشه، اما اگر با دانش سرمایه گذاری خطرپذیر و مثالهای موجود در دنیا برای این موضوع آشنا باشند، و یا حتی اگر قراردادهای چند تا از سرمایه گذار های خطرپذیر رو مرور کنن، میبینن که این بند در قرارداد خیلی معمول هست(مخصوصا برای اکوسیستم کارآفرینی ایران که نوپا هست و علاوه بر اون شرایط اقتصادی هم طوری هست که وجود داشتن این بند جزو شرایط غیرقابل مذاکره برای سرمایه گذار محسوب میشه) و برای کنترل ریسک سرمایه گذار خطرپذیر هم بسیار مفیده. و همینطور برای اینکه کارآفرین به فکر ۲-۳ برابر کردن ارزش شرکت و نقد کردنش نباشه، بلکه به چند ده برابر کردن ارزش شرکت فکر کنه.
اولویت نقدشوندگی و انواع آن
اولویت نقدشوندگی یعنی زمان نقد شدن شرکت(این نقد شدن می تواند مثبت باشد، یعنی مثلا فروش کل شرکت به یک کمپانی بزرگتر، یا اینکه منفی باشد، یعنی شکست و انحلال و نقد کردن دارایی های شرکت)، سرمایه گذار این حق را دارد که اصل یا ضریبی از سرمایه خود را بردارد، یا اینکه به میزان سهام خود در شرکت در میزان نقدشدن شرکت سهیم شود.به این حالت اصطلاحا non-participating می گویند. حالت دیگری وجود دارد که سرمایه گذار در آن ابتدا اصل یا ضریبی از سرمایه خود را برمی دارد و سپس در مابقی مبلغ نقدشدن شرکت نیز به اندازه سهامش سهیم می شود. این حالت را اصطلاحا participating می گویند. البته در این حالت می توان سقفی هم برای اعمال این حق در نظر گرفت، یعنی اگر رشد ارزش سهام سرمایه گذار مثلا از ۳ برابر بیشتر شد، این حق نادیده گرفته می شود.
مثال ( برگرفته از منبع [۱] )
فرض کنید یک تیم جذب سرمایه کرده و ۱۰۰ میلیون تومان از سرمایه گذار پول گرفته و ۱۰ درصد سهام داده. یعنی ارزشگذاری post-money برابر با ۱ میلیارد تومان هست.
حالا چهار حالت زیر رو در نظر بگیرید. در هر کدوم از این حالتها می خوایم میزان پولی که به سرمایه گذار و کارآفرین در زمان نقد شدن شرکت میرسه رو حساب کنیم.
حالت ۱ – سرمایه گذار حق دارد که در زمان نقد شدن شرکت یا اصل سرمایه خود(یعنی ۱۰۰ میلیون تومان) را بردارد و مابقی پول را به کارآفرین بدهد، یا اینکه به میزان سهام خود در میزان نقد شدن شرکت سهیم شود. (۱x preference, non-participating)
حالت ۲ – سرمایه گذار حق دارد در زمان نقد شدن شرکت یا دوبرابر اصل سرمایه خود(یعنی ۲۰۰ میلیون تومان) را بردارد و مابقی پول را به کارآفرین بدهد، یا اینکه به میزان سهام خود در میزان نقد شدن شرکت سهیم شود. (۲x preference, non-participating)
حالت ۳ – سرمایه گذار حق دارد در زمان نقد شدن شرکت ابتدا اصل سرمایه خود(یعنی ۱۰۰ میلیون تومان) را بردارد و سپس به نسبت سهام خود از مبلغ باقی مانده بردارد. (۱x preference, participating)
حالت ۴ – سرمایه گذار در صورتی که ارزش سهامش در زمان نقد شدن شرکت بیش از ۵ برابر رشد نکرده باشد، حق دارد در زمان نقد شدن شرکت ابتدا اصل سرمایه خود(یعنی ۱۰۰ میلیون تومان) را بردارد و سپس به نسبت سهام خود از مبلغ باقی مانده بردارد. (۱x preference, نقد شوندگی یعنی چه؟ participating with cap 5x)
حالا برای چهار حالت بالا، میزان پولی رو که به سرمایه گذار و کارآفرین میرسه رو برای نقد شدن شرکت در مبالغ ۱۰۰ میلیون تومان، ۲۰۰ میلیون تومان، ۲ میلیارد تومان و ۱۰ میلیارد تومان حساب می کنیم.
حالت ۱ – با نقد شدن ۱۰۰ میلیون تومان
در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و به کارآفرین هم مبلغی نمی رسد.
حالت ۱ – با نقد شدن ۲۰۰ میلیون تومان
در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و به کارآفرین هم ۱۰۰ میلیون تومان می رسد. اگر سرمایه گذار این حق را اعمال نمی کرد، ۲۰ میلیون تومان به سرمایه گذار و ۱۸۰ میلیون تومان به کارآفرین می رسید.
حالت ۱ – با نقد شدن ۲ میلیارد تومان
در این حالت اگر سرمایه گذار حق خود را اعمال کند، ۱۰۰ میلیون تومان بر می دارد و مابقی به کارآفرین می رسد. اگر حقش را اعمال نکند به اندازه سهام خود یعنی ۱۰ درصد از مبلغ را بر می دارد. یعنی ۲۰۰ میلیون تومان. بنابراین حق خود را اعمال نمی کند و به سرمایه گذار ۲۰۰ میلیون تومان و به کارآفرین ۱۸۰۰ میلیون تومان می رسد.
حالت ۱ – با نقد شدن ۱۰ میلیارد تومان
در این حالت نیز مشابه حالت قبل، سرمایه گذار حق خود را اعمال نمی کند و به سرمایه گذار ۱ میلیارد و به کارآفرین ۹ میلیارد تومان می رسد.
حالت ۲ – با نقد شدن ۱۰۰ میلیون تومان
در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و به کارآفرین هم مبلغی نمی رسد.
حالت ۲– با نقد شدن ۲۰۰ میلیون تومان
در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ۲۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و به کارآفرین هم مبلغی نمی رسد.
حالت ۲ – با نقد شدن ۲ میلیارد تومان
در این حالت اگر سرمایه گذار حق خود را اعمال کند، ۲۰۰ میلیون تومان بر می دارد و مابقی به کارآفرین می رسد. اگر حقش را اعمال نکند به اندازه سهام خود یعنی ۱۰ درصد از مبلغ را بر می دارد. یعنی ۲۰۰ میلیون تومان. بنابراین تفاوتی در اعمال یا عدم اعمال این حق وجود ندارد و به سرمایه گذار ۲۰۰ میلیون تومان و به کارآفرین ۱۸۰۰ میلیون تومان می رسد.
حالت ۲ – با نقد شدن ۱۰ میلیارد تومان
در این حالت اگر سرمایه گذار حق خود را اعمال کند، ۲۰۰ میلیون تومان بر می دارد و مابقی به کارآفرین می رسد. اگر حقش را اعمال نکند به اندازه سهام خود یعنی ۱۰ درصد از مبلغ را بر می دارد. یعنی ۱ میلیارد میلیون تومان. بنابراین حق خود را اعمال نمی کند و به سرمایه گذار ۱ میلیارد و به کارآفرین ۹ میلیارد تومان می رسد.
حالت ۳ – با نقد شدن ۱۰۰ میلیون تومان
در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و به کارآفرین هم مبلغی نمی رسد.
حالت ۳ – با نقد شدن ۲۰۰ میلیون تومان
در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ابتدا ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و در مبلغ باقی مانده نیز به میزان سهام خود یعنی ۱۰ درصد که می شود ۱۰ میلیون تومان شریک است. بنابراین در نهایت به سرمایه گذار ۱۱۰ میلیون تومان و به کارآفرین ۹۰ میلیون تومان می رسد.
حالت ۳ – با نقد شدن ۲ میلیارد تومان
در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ابتدا ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و در مبلغ باقی مانده نیز به میزان سهام خود یعنی ۱۰ درصد که می شود ۱۹۰ میلیون تومان شریک است. بنابراین در نهایت به سرمایه گذار ۲۹۰ میلیون تومان و به کارآفرین ۱۷۱۰ میلیون تومان می رسد.
حالت ۳ – با نقد شدن ۱۰ میلیارد تومان
در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ابتدا ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و در مبلغ باقی مانده نیز به میزان سهام خود یعنی ۱۰ درصد که می شود ۹۹۰ میلیون تومان شریک است. بنابراین در نهایت به سرمایه گذار ۱۰۹۰ میلیون تومان و به کارآفرین ۸۹۱۰ میلیون نقد شوندگی یعنی چه؟ تومان می رسد.
حالت ۴ – با نقد شدن ۱۰۰ میلیون تومان
در این حالت رشد ارزش سهام سرمایه گذار نه تنها از ۵ برابر بیشتر نیست بلکه ارزش سهام کمتر نیز شده بنابراین در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و به کارآفرین هم مبلغی نمی رسد.
حالت ۴ – با نقد شدن ۲۰۰ میلیون تومان
در این حالت رشد ارزش سهام سرمایه گذار نه تنها از ۵ برابر بیشتر نیست بلکه ارزش سهام کمتر نیز شده بنابراین در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ابتدا ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و در مابقی آن نیز به میزان ۱۰ درصد یعنی ۱۰ میلیون تومان سهیم است. یعنی به سرمایه گذار ۱۱۰ میلیون تومان و به کارآفرین ۹۰ میلیون تومان می رسد.
حالت ۴ – با نقد شدن ۲ میلیارد تومان
در این حالت رشد ارزش سهام سرمایه گذار ۲ برابر است و از ۵ برابر بیشتر نیست. بنابراین در این حالت سرمایه گذار حق خود را اعمال می کند. یعنی ابتدا ۱۰۰ میلیون تومان را برمی دارد و در مابقی آن نیز به میزان ۱۰ درصد یعنی ۱۹۰ میلیون تومان سهیم است. یعنی به سرمایه گذار ۲۹۰ میلیون تومان و به کارآفرین ۱۷۱۰ میلیون تومان می رسد.
حالت ۴ – با نقد شدن ۱۰ میلیارد تومان
در این حالت رشد ارزش سهام سرمایه گذار ۱۰ برابر است و از ۵ برابر بیشتر است. بنابراین در این حالت سرمایه گذار نمی تواند حق خود را اعمال کند. یعنی سرمایه گذار به میزان سهام خود یعنی ۱۰ درصد در کل مبلغ نقد شدن سهیم شده و مابقی به کارآفرین می رسد. یعنی ۱ میلیارد تومان به سرمایه گذار و ۹ میلیارد تومان به کارآفرین می رسد.
دیدگاه شما