امواج الیوت در بورس چیست؟
اگر مدت زیادی است که در بازار بورس (بخوانید در مورد: بورس چیست؟) فعالیت میکنید و ساعتها نمودارها را بررسی کردهاید، مطمئنا میدانید یکسری از روندها، در حالتی که وضعیت احساسی بازار ثابت باشد، مرتبا تکرار میشوند و همیشه نیز نتایجی یکسان دارند. به اینگونه از تکرارها در یک نمودار، امواج الگویی میگویند که توسط برخی از اشخاص مورد بررسی و تدریس قرار میگیرند.
تا به امروز اشخاص زیادی به ارائه چنین الگوهایی پرداختهاند که آقای «الویت» یکی از این اشخاص است؛ زمانی که به نتایج دیگر اشخاص یا خودمان و حتی آقای الیوت نگاه میکنیم، متوجه وجود یکسری از الگوهایی خواهیم شد که مرتباً در نمودار رخ داده و همیشگی هستند.
چیزی که در این مطلب قصد بررسی آن را داریم، امواج الیوت و نمونههای بارز از این امواج در بورس هستند، در این مطلب با زبانی رسا و قابل فهم سخن میگوییم تا درک مفاهیم آن، برای شما آسان باشد.
امواج الیوت چیست؟
آقای الیوت یکی از تحلیلگران بازار سهام بود که سالهای زیادی از عمر خود را پای بررسی نمودارها گذاشت، او پس از مدتها به درکی رسيد که میگفت: امواجی که بر روی نمودارها میبینیم، همیشه بینظم نیستند! بلکه گاهی اوغات در الگوهایی یکسان تکرار شده و نتیجه تقریباً یکسانی نیز دارند.
این تعریفی است که از امواج الیوت انتظار داریم، اما چرا اسم الیوت؟ برای اینکه نظریهپرداز این روش الیوت نام داشت، و الگوها نیز بر همین اساس نامگذاری شدهاند.
الیوت سپس این الگوها را دستهبندی کرد و به دوستان خود آموزش داد، در طول زمان، این الگوها همهگانی شده و افراد با استفاده از آنها توانستند تحلیل بهتر و موثرتری نسبت به دیگران داشته باشند.
قدمهای درک این امواج
بسیاری از آموزشهایی که در سایتها میبینید، از پایه غلط بوده و درک درستی به شما نمیدهند! زیرا از مثالهای قدیمی استفاده کردهاند که تقریباً منسوخ شده و با زبانی از آنها سخن گفتهاند که قابل فهم نیست! اما مشکلی نیست، در ادامه قصد داریم با ذکر تعدادی مفاهیم اصلی، این درس را آغاز کنیم تا برای همه قابل درک باشد.
قدم اول: سطوح امواج
با توجه به تصویر فوق، هر نمودار شامل دو بخش حمایت و مقاومت میشود: همانطور که میبینید، نمودار گاهی درحال مقاومت است و گاهی حمایت، اما در کل روبه بالا میرود. زمانی که ما به الگوهای اصلی که همیشه در نمودارها «چه رو به بالا و چه رو به پایین» تکرار میشوند مسلط شویم، خواهیم دانست عاقبتِ این امواج پیرو مقاومت خواهند بود یا حمایت. یعنی در ادامه رو به بالا خواهند بود یا پایین؟ تمام حرفی که نظریه الیوت دارد همین است، تا الگوهای اصلی را به شما نشان بدهد.
قدم دوم: رسم کانال
قبل از ورود به مثالها، لازم است رسم کانال را در نمودارها بیآموزید. رسم کانال باعث میشود الگوهایی که الیوت از آنها سخن میگوید را بهتر درک کرده و اشتباهاً آنها را بررسی نکنید.
2
همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید، نمودار شامل سه نوع کانال میشود که یک نوع؛ صعودیِ آبی «رو به بالا» است.
نوع دیگر؛ نزولیِ قرمز «رو به درک الگوهای مثلثی پایین» است.
و نوع آخر: مستطیل مشکیِ ثابت است.
این کانالها را لازم است با توجه به سطوح مقاومتی و حمایتی روند رسم کرده و تا زمانی که روند تغییر جهت نداده ادامه دهید.
به طور کلی کف کانال به معنای محدوده خرید بوده و سقف کانال محدوده فروش.
اما متداولترینِ این الگوها چه هستند؟
شناخت و استفاده از الگوهای متداول
الگوهای معروف به معنای همان روندهای تکرار شونده هستند که الیوت از آن سخن میگوید.
بعضی از افراد با توجه به نمودار خطیِ قدیمی این الگوها را فراگرفته و بررسی میکنند که اصلاً درست نیست؛ بلکه لازم است نمودار شمعی را، به دلیل حجم اطلاعاتی دقیقتر برای درک این الگوها استفاده گردد.
الگوی اول: دو مقاومت
در نمودار فوق، میتوانید دو حرکت اصلی رو به بالا را مشاهده نمایید که به عنوان دو مقاوت اصلی شکل گرفتهاند.
مقاومت دوم به معنای قیمت پایانی کم است؛ قدرت خرید افت کرده و با این حساب این اوج نمیتواند دوام بیآورد که مطمعناً حمایت خواهیم داشت.
اگر خط حمایت را تا مقاوت دوم در نظر بگیرید، این ارتفاع بیانگر اندازهی حمایت بعدی «80 درصد مواقع» بعد از حمایت اصلی خواهد بود و دوباره روند ثابت خواهد شد.
در افت اصلی بعد از اوج دوم، شمع چکشیِ برعکس را میبینیم که همیشه به معنای نزول است، هر بخشی از روند که این نوع شمع را مشاهده نمودید، میتوانید 80 درصد احتمال افت را در نظر بگیرید.
الگوی دوم: دو حمایت
این الگو دقیقاً برعکس الگوی قبلی است اما شرطی وجود دارد که میگوید: درصورتی که روند نزولی یا حمایتی، بیش از حالت طبیعی باشد، آنگاه این روند حضور یابد مقاومتی به اندازهی مقاومت پیشین خواهیم داشت.
الگوی سوم: سر و شانه!
این نوع از امواج، یک مقاومت، یک مقاوت بالاتر و یک مقاومت کوچکتر دارد که سرجمع سه مقاومت میشوند با همین قاعدهای که گفتیم: بالا، خیلی بالا و مقداری بالا. برای مطالعه بیشتر در زمینه الگوهای سرو شانه، میتوانید مقاله «الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال» را مطالعه کنید.
نتیجهی این روند نزولی به اندازهی سر است.
الگوی چهارم: سروشانه برعکس!
این الگو دقیقاً برعکس الگوی قبل عمل کرده و باعث صعود میشود.
الگوی پنجم: الگوهای دوقلویِ وج «wedge»
این بخش شامل الگوهای همسان است که آنها را مفصلاً تشریح خواهیم کرد.
وجها به معنای یک مکث در روند معاملات هستند، گره معاملاتی نه! بلکه در حراج پیوسته سهم اما معاملات کمتر هستند که بیانگر دودلی معاملهگران در دادوستد است.
در این وج که صعودی نام دارد، میتوانید معاملات ریز اما به سمت مقاومت را ببینید، اما یک شمع Marubozu به میان آمده و باعث نزول در روند شده؛ همیشه بدانید شمع Marubozu باعث نزول میشود، چه در الگوها و چه در روندهای عادی. برای مطالعه بیشتر در رابطه با کندلهای مختلف، مقاله «کندل شناسی چیست؟» را مطالعه کنید.
اینجا، این وج به ما میگوید؛ معاملهگران زیادی هستند که قصد دارند به قیمت پایین بفروشند اما چرا؟
قبل از خرید این سهام لطفاً اطلاعات مهمی از شرکت بدست آورید شاید افشای اطلاعات مهم مثل آتشسوزی یا هر چیز دیگری مثل تحریمها باعث فروش به قیمت کمتر شده!
این وج نزولی نام دارد، که نشانهی رشد قیمت در آینده است.
لطفاً در تشخیص این روند دقت بیشتری داشته باشید تا اشتباهاً آن را درک نکنید، مصداق اصلیِ این الگو اینگونه است که؛ خط قرمز مقاومتهای بالایی روند، شیب بیشتری از خط حمایتهای روند دارد.
الگوی ششم: الگوی پرچمی
این الگو زمانی قابل درک است که خط حمایتهای روند با خط مقاومتهای روند در انتها یکی است که سرجمع نمودار یک مثلث خواهد بود که؛ در بین یک روند نزولی یا صعودی قوی شکل میگیرد.
این پرچم بیانگر افول شدید خواهد بود، بعضی میخواهند در پرچم، ارزش سهم را ثابت نگه دارند، اما بعضی فروشندگان از ندانمکاری وارد شده و میخواهند این ثبات را حفظ کرده یا جلوی نزول را بگیرند که عرضه بیشتر از تقاضا شده و روند دوباره افت میکند.
سخن آخر
در این مطلب سعی شد تمام نکات مربوط به امواج الیوت را بررسی و خدمتتان ارائه کنیم اما قبل از استفاده از آنها حتماً در نظر داشته باشید که موارد دیگری هستند که بر روی روند یا نمودار سهام یک شرکت تاثیر میگذارند، ممکن است تحلیل بنیادی برای درک و شناخت اتفاقات دیگر برایتان لازم و ضروری باشد به خصوص وقتی جداً میخواهید سهامی را خریداری کنید، جدا از تحقیقاتی مثل بررسی نقدینگی و… لازم است نبض بازار را بدست آورده و سپس وارد تحلیل تکنیکال شوید تا الگوهایی که بررسی کردیم را را تحلیل کرده و سفارش خود را ثبت کنید.
الگوی سقف سه قلو و الگوی کف سه قلو در بازار فارکس
الگوی سقف سه قلو و کف سه قلو از قوی ترین الگوهای بازگشت روند است که مشابه الگوی سقف و کف دوقلو عمل میکند.
اکثر معامله گران این الگو را زیر مجموعه الگوی سر وشانه میدانند به همین علت بهتر است اگر میخواهید عملکرد این الگو را به خوبی درک کنید ابتدا تحلیل خط روند و تحلیل سطوح حمایت و مقاومت را به خوبی فراگیرید و قبل از پرداختن به این الگو با الگوهای کف و سقف دوقلو و الگوی سر و شانه آشنا شوید.
این آموزش یکی از دروس دوره رایگان آموزش فارکس است.
آشنایی با الگوی سقف سه قلو (Triple Top Reversal)
الگوی سقف سه قلو Triple Top Reversal یکی از قوی ترین الگوهای بازگشتی است.این الگوی را میتوان در نمودارهای خطی،میله ای یا شمعی ژاپنی مشاهده کرد اما بدیهی است که نمودار شمعی ژاپنی جزئیات بیشتری را نشان میدهد.
اساس کار این الگو همانند الگوی کف و سقف دوقلو واکنش نسبت به سطح مقاومت و در آخر شکست سطح حمایت و تغییر روند قیمت است.
الگوی سقف سه قلو در انتهای یک روند صعودی بلند مدت یا میان مدت ظاهر می شود و نشانه تغییر روند به نزولی در بلند مدت تا میان مدت است.
تصویر زیر شکل ظاهری این نمودار را نشان میدهد.
تصویر بالا نشان می دهد یک الگوی سقف سه قلو در ادامه یک روند صعودی 4 ماه طی یک دوره زمانی 5 ماهه تشکیل شده است.
با توجه به تصویر و شکل ظاهری الگو از این رو می گوییم این الگو از دیگر الگوهای بازگشتی قوی تر است زیرا سقف الگو سه بار به سطح مقاومت برخورد کرده و اعتبار ویژه ای به سطح مقاومت بخشیده است که احتمال شکست سطح مقاومت را بسیار ناچیز می کند.
پس در مقابل زمانی که احتمال شکست سطح مقاومت ناچیز است طبیعی است که بازار میل به نزول پیدا کند و سطح حمایت توسط معامله گران شکسته شود.
مشخصات الگوی سقف سه قلو (Triple Top Reversal)
واکنش همیشه به سطوح مقاومت وجود دارد و چند بار برخورد قیمت با این سطح طبیعی است هر سه بار برخورد با سطح مقاومت الگوی سقف سه قلو را تشکیل نمی دهد مگر تمام شرایط زیر صادق باشد.
- روند الگو:اگر الگوی سه سقف سه قلو در پایان یک روند بلند مدت یا حداقل میان مدت صعودی تشکیل شود احتمال اینکه الگوی سقف سه قلو تشکیل شده باشد بیشتر است.
- سه اوج:نیازی نیست دقیقا هر سه قلو در یک قیمت به سقف قیمتی برسند اما باید سه قله در سطحی باشد که سطح مقاومت را واضح تعیین کنند.
- حجم معاملات:درصعود در هر قله با افزایش حجم معاملات از طرف خریدارانی که تمایل به شکست سطح مقاومت دارند مواجه هستیم اما در مقایسه کلی هر سه قله به مرور از حجم معاملات خریداران کم شده است و در نزول از سقف سوم باید حضور پررنگ فروشندگان حس شود تا شتاب و قدرت فروشندگان به قدری باشد که منجر به شکست سطح حمایت شود.
- شکست سطح حمایت:سطح حمایت یا همان خط گردن الگو باید توسط افزایش حجم معاملات فروش شکسته شود.همانند دیگر الگوهای تحلیل تکنیکال تا زمانی که سطح حمایت شکسته نشود الگوی سقف سه قلو کامل نیست و شکست سطح نشانه بارز تشکیل الگوی سقف سه قلو است.
- تبدیل سطح حمایت به مقاومت:اگر حجم معاملات فروش بالا باشد حمایت به مقاومت بالقوه تبدیل می شود و در اکثر اوقات خریداران یکبار دیگر میخواهند از تشکیل مقاومت جلوگیری کنند و یکبار سطح مقاومت جدید به چالش کشیده می شود که با عدم نفوذ قیمت سطح مقاومت تایید می شود.
- هدف قیمت:تعیین هدف قیمت در الگوی سقف سه قلو بسیار ساده است اولین هدف قیمت با این الگو به اندازه فاصله آخرین سقف قیمت تا خط گردن است و پس از آن تحلیل سطوح حمایت و مقاومت هدف های آتی را تعیین میکند.
توصیه می شود در مواجه با الگوی سقف سه قلو تا زمانی که خط گردن شکسته نشده است با این الگو مشابه یک سطح خنثی رفتار کنید و تا زمانی که حجم معاملات در بازگشت قله سوم بیشتر نشده است الگو را تایید شده حساب نکنید.
باز هم مانند الگوهای دیگری که افزایش حجم معاملات موجب تایید الگو است استفاده از اندیکلاتور Volume بسیار منطقی به نظر می آید.
تصویر زیر تمام مشخصات سقف سه قلو را کاملا مشخص نشان داده است.
تحلیل الگوی سقف سه قلو
تحلیل تکنیکال تنها دانش نیست بلکه هنر است.تشخیص صحیح الگوها نیازمند دقت کافی است.به طور مثال در نمودار بالا سه قلویی را مشاهده میکنید که در سقف قیمتی با هم اختلاف دارند اما تمام شرایط یک الگوی سقف سه قلو را دارند.
روند الگو:الگوی سقف سه قلو در نمودار بالا در انتهای یک روند صعودی پر قدرت و بلند مدت(از اکتبر98تا آگوست99) ظاهر شده اند تا اولین شرط تایید این الگو را محقق سازند.
موج سه قلو:سه قله این الگو با اینکه باهم اختلاف قیمت دارند اما توانسته اند سطحی را بعنوان سطح مقاومتی به وجود بیاورند که روند قیمت نتوانسته است بر آن غلبه کند.این سه قله طی 3 ماه تشکیل شده است که امتیاز دیگری برای تایید الگوی سقف سه قلو است.
حجم معاملات:به اندیکاتور ولوم در پایین نمودار توجه کنید.با اینکه در هر موج صعود همراه با حجم معاملات خرید همراه بوده است اما در هر موج میزان تقاضا نسبت به موج قبل کمتر شده است تا جایی که موج سوم حتی به سقف قیمت موج های قبل نیز نرسیده است.
شکست سطح حمایت:در روند بازگشتی موج سوم و در نزدیکی سطح حمایت شاهد افزایش عرضه و بالا رفتن حجم معاملات فروش هستیم به طوری که خط گردن شکسته شده است و سقف سه قلو اثبات می شود.
تبدیل سطح حمایت به مقاومت:پس از شکست سطح حمایت یا همان خط گردن روند قیمت بار دیگر به این محدوده باز میگردد و با اینکه در خط گردن درک الگوهای مثلثی نفوذ می کند اما قادر به شکستن آن نیست و همین باعث می شود سطح حمایت به مقاومت تبدیل شود.
تایید روند نزولی:روی سطح مقاومت جدید میتوانید یک کندل دوجی را مشاهده کنید که نشانه خستگی خریداران و فروشندگان از نبرد است و کندل بعد از دوجی که جهت روند جدید را نشان میدهد میتواند نقطه ورود به معامله فروش باشد.
تعیین حد سود:فاصله خط گردن تا سطح مقاومت بعنوان اولین هدف قیمت تعیین می شود که در این نمودار کاملا صادق است.
آشنایی با الگوی کف سه قلو (Triple Bottom Reversal)
الگوی کف سه قلو Triple Bottom Reversal همانند الگوی سقف سه قلو یک الگوی بازگشت روند که این الگو روند نزولی را به روند صعودی تبدیل می کند.
الگوی کف سه قلو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و میتوان در نمودارهای خطی،میله یا نمودار شمعی ژاپنی آن را مشاهده کرد.
الگوی کف سه قلو با نوسان در یک محدوده بین سطح حمایت و مقاومت سه دهانه تقریبا همسان با برخورد به سطح حمایت و دو قله با برخورد به سطح مقاومت را می سازند.
تصویر زیر شکل ظاهری این الگو را نشان می دهد.
هر بار برخورد دهانه روند به سطح حمایت نشان میدهد که حجم معاملات فروش در حال کاهش و حجم معاملات خرید در حال افزایش است و انتظار ما از این الگو این است که در آخر تقاضای بازار بیشتر از عرضه شود و سطح مقاومت قیمت شکسته شود.
در واقع سه بار برخورد قیمت با سطح حمایت و عدم نفوذ در آن اعتبار زیادی به حمایت بخشیده است و مطمئنا در این روند نزولی سطح حمایت شکسته نمی شود آما آنچه مورد سوال است این است که چه زمانی سطح مقاومت شکسته می شود؟
اگر این الگو کف سه قلو باشد موج سوم باید بتواند با افزایش حجم معاملات خرید از سطح مقاومت عبور کند اما اگر نتواند سقف سه قلو مورد تایید نیست و بازار وارد روند رنج شده است.
مشخصات الگوی کف سه قلو (Triple Bottom Reversal)
برای اینکه بدانیم پس از مکث بازار در حال نوسان بین سطوح حمایت و مقاومت کی روند صعودی آغاز می شود باید از شکل گیری کامل الگوی کف سه قلو مطمئن باشیم.
کف سه قلو زمانی کاملا مورد تایید قرار میگیرد که شرایط زیر را دارا باشد:
- روند الگو:این الگو یک الگوی بازگشت روند به صعودی پس باید در انتهای یک روند بلند مدت یا میان مدت نزولی تشکیل شود.
- سه دهانه:لازم نیست هر سه دهانه دقیقا به یک قیمت واکنش نشان دهند اما باید اختلاف این سه دهانه به اندازه ای باشد که بتوانند یک سطح حمایت را تشکیل درک الگوهای مثلثی دهند.
- حجم معاملات:تشکیل سه قلو یعنی آخرین تلاش فروشندگان برای نزولی نگه داشتن روند.در هر موج باید حجم معاملات فروش کاهش یابد و در بازگشت موج سوم باید حجم معاملات خریداران افزایش یابد تا الگو مورد تایید باشد.(حجم معاملات در الگوی کف سه قلو از اهمیت بیشتری برخوردار است.زیرا بازار همیشه میل به نزول دارد)
- شکست سطح مقاومت:افزایش تقاضا در پایان موج سوم باید به اندازه ای باشد که بر سطح مقاومت غلبه کند و مقاومت را با یک روند قوی و پرشتاب بشکند.هیچ کف سه قلویی بدون شکست سطح مقاومت کامل نیست.
- تبدیل مقاومت به حمایت:پس از شکست خط گردن الگو یا همان سطح مقاومت باید این سطح به حمایت تبدیل شود.بازگشت روند و عدم نفوذ به سطح مقاومت جدید میتواند این تبدیل را تایید کند.
- هدف قیمت:فاصله سطح حمایت الگو تا خط گردن را اندازه گیری کنید اولین هدف قیمت یا حد سود به این اندازه است.هدف های بعدی را میتوانید با تحلیل سطوح حمایت و مقاومت و خط روند به دست آورید.
هر گونه سکون قیمت یا سردرگمی بین خریداران و فروشندگان میتواند موجب بازگشت روند نزولی شود زیرا بازار ذاتا میل به نزول قیمت دارد پس تا زمانی که حجم معاملات به اندازه کافی بالا نرفته است و موجب شکست سطح مقاومت نشده است بهتر است نوسان قیمت سه موج را محدوده رنج در نظر بگیرید و وارد معامله خرید نشوید.
تحلیل الگوی کف سه قلو
نمودار تصوبر بالا نمونه خوبی برای تحلیل الگوی کف سه قلو است.
روند الگو:همانطور که در تصویر بالا مشخص است الگو در ادامه یک روند بلند مدت نزولی(از اکتبر98)ظاهر شده است که این الگو را از نظر بازگشتی بودن تایید میکند.
تشکیل درک الگوهای مثلثی سه دهانه:سه دهانه ای که سطح حمایت را تشکیل می دهند اختلاف کمی با یکدیگر دارند و توانسته اند سطح حمایت را به خوبی نشان دهند.
حجم معاملات:همانطور که اندکاتور ولوم نشان میدهد حجم معاملات فروش هر موج از موج قبلی کمتر می شود و در مقابل در انتهای موج سوم حجم معاملات خرید افزایش پیدا میکند تاز مانی که سطح مقاومت شکسته شود.
شکست سطح مقاومت:در مورد الگوهایی که نیاز به شکست خط گردن یا سطح حمایت و مقاومت دارند همیشه گفته ایم که از شکست سطح مطمئن شوید بعد وارد معامله شوید.
نمودار بالا مثال خوبی است که نشان میدهد خط گردن در تلاش اول شکسته نشده است و تنها یک نفوذ در سطح مقاومت رخ داده است اما نفوذ کامل نبوده است و قدرت خریداران نیز برای نزولی نگه داشتن روند کافی نبوده است.
نفوذ دوم در خط گردن فقط توسطه سایه کندل ها بوده است که نشان میدهد با اینکه فروشندگان هنوز در بازار وجود دارند اما این خریداران هستند که قدرت را در دست گرفته اند.
تبدیل مقاومت به حمایت:در واقع نفوذ دوم به سطح حمایت را میتوان تایید تبدیل سطح حمایت به مقاومت و آغاز روند صعودی دانست.
هدف قیمت:فاصله سطح حمایت الگو تا سطح مقاومت 11.5 است که همین عدد را میتوان از سطح حمایت جدید بعنوان هدف اول حد سود تعیین کرد.
نکات مهم الگوی سقف و کف سه قلو
الگوی کف و سقف دوقلو بیشتر از الگوی کف و سقف سه قول در بازار مشاهده می شود اما بدیهی است که الگوی سه قلو اعتبار بیشتری دارد.
به دلیل تکشیل سه قله یا سه قعر در این الگو ممکن است الگوی سه قلو با الگوهای مثلث صعودی مثلث نزولی یا مستطیل اشتباه گرفته شود پس باید تمام مشخصات این الگو را بخاطر بسپارید.
ورود به معامله با الگوی کف و سقف سه قلو:میتوان در بازگشت موج سوم با افزایش حجم فروش در الگوی سقف سه قلو یا افزایش حجم خرید در الگوی کف سه قلو وارد معامله شد اما تا قبل از شکست خط گردن این الگوها معتبر نیستند و ریسک معامله بالا می رود.
برای کاهش ریسک بهتر است صبر کنید تغییر روند آغاز شود قیمت یک بار تا خط گردن پولبک بزند(اصلاح شود.)سپس وارد معامله شوید.
برای معامله گران بورس یا سهام ممکن است صبر کردن تا زمان پولبک قیمت منجر به ایجاد صف خرید و فروش و جا ماندن از معامله شوند اما عمده مخاطبان ما در این سایت فارکس کاران هستند و این مشکل را ندارند و کاهش ریسک برای این معامله گران بسیار حائز اهمیت است.
حد سود و حد ضرر:اگر الگو در یک دوره زمانی 6 ماهه ایجاد شود سطح ظهور الگو در روند صعودی بالاترین سطح قیمت و در روند نزولی پایین ترین سطح قیمت است و احتمال تغییر روند بسیار بیشتر است اما تعیین حد ضرر نیز مشکل تر است.
معمولا کمی بالاتر از سطح مقاومت در الگوی سقف سه قلو و کمی پایین تر از سطح حمایت در کف سه قلو بعنوان حد ضرر تعیین می شود.
برای تعیین حد سود محسابه فاصله بین سطح حمایت و مقاومت الگو بعنوان هدف اول منطقی است پس از آن میتوانید از دیگر روش های تحلیل تکنیکال برای هدف های بعدی استفاده کنید.
تریلینگ استاپ نیز روش خوبی برای خروج با حداکثر سود از این نوع معاملات است زیرا روند جدید ایجاد شده پس از این الگو میان مدت یا بلند مدت است.
درک جایگاه عوامل زمینه ساز ایجاد بنادر خشک در ایران با استفاده از رویکرد ترکیبی GRA، MCDM و اعداد فازی مثلثی بازه ای
توسعه ارتباطات و نیاز به برون سپاری فعالیت های موجب شده است تا امروزه تبادلات بین المللی نقش مهمی در اقتصاد و بازرگانی کشورها داشته باشد؛ اما وجود محدودیت هایی باعث شده است تا کشورهایی مانند ایران، به سراغ الگوی جدیدی به نام بندر خشک بروند. از این رو، پژوهش حاضر با رویکردی کاربردی و با هدف بومی سازی برنامه ریزی استقرار بندر خشک در ایران، به تحقیقی زیرساختی پرداخته و از رویکرد آمیخته از نوع اکتشافی بهره گرفته است. به این ترتیب که در بخش کیفی، از بازنگری ادبیات و فن دلفی برای استخراج عوامل زمینه ساز ایجاد یک بندر خشک، استفاده شده است. همچنین، در بخش کمی، روش توصیفی پیمایشی برای تحلیل و ارزیابی این عوامل به کار گرفته شده است. ابزار اصلی استفاده شده در این زمینه پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر بخش کیفی است که خبرگان و متخصصان بازرگانی بین المللی (جامعه آماری) آن را تکمیل کرده و پاسخ داده اند. برای افزایش دقت اندازه گیری و کاهش خطاهای نظرسنجی، از اعداد فازی مثلثی بازه ای در ترکیب رویکردهای GRA و MCDM برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که زیرساخت و ساختار، مهم ترین عوامل زمینه ساز ایجاد یک بندر خشک موفق در ایران محسوب می شوند.
10 الگو نمودار که هر معامله گر باید بداند
الگوهای نمودار یک جنبه جدایی ناپذیر از تجزیه و تحلیل فنی است ، اما قبل از استفاده برخی از آنها نیاز به یادگیری دارد. برای کمک به شما در کنار آمدن با آنها ، در اینجا 10 الگو نمودار که هر معامله گر باید بداند آموزش می دهیم.
الگوی نمودار شمعی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک می کند تا براساس آنچه در گذشته اتفاق افتاده اند ، قیمت ها در مرحله بعدی پیش بینی شوند. الگوهای نمودار اساس تجزیه و تحلیل فنی است و نیاز به یک معامله گر دارد که بداند دقیقاً به دنبال چه چیزی است.
بهترین الگوهای نمودار
- سر و شانه
- سقف دوقلو
- کف دوقلو
- پایین گرد
- فنجان و دسته
- کنج ها
- پرچم
- مثلث صعودی
- مثلث نزولی
- مثلث متقارن
هیچ الگوی نمودار “بهترینی” وجود ندارد ، زیرا همه آنها برای برجسته کردن روندهای مختلف در بازارهای مختلف استفاده می شود. غالباً ، از الگوهای نموداری در معاملات استفاده می شود ، که دیدن باز و بسته شدن کندلی در بازار را کمی آسان تر می کند.
همانطور که گفته شد ، مهم است که “بهترین” الگوی نمودار را برای بازار خاص خود بدانید ، زیرا استفاده از یک الگوی اشتباه یا عدم دانستن اینکه کدام یک را استفاده می کنید ، باعث می شود فرصت سود را از دست دهید.
قبل از ورود به پیچیدگی های الگوهای مختلف، مهم است که به طور خلاصه سطح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. پشتیبانی به سطحی اشاره دارد که در آن قیمت دارایی متوقف می شود و دوباره برگشت می کند. مقاومت جایی است که قیمت معمولاً متوقف می شود و دوباره پایین می آید.
دلیل ظاهر شدن سطح حمایت و مقاومت به دلیل تعادل بین خریداران و فروشندگان – یا تقاضا و عرضه است. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود دارند (یا تقاضای بیشتری نسبت به عرضه دارند) ، قیمت تمایل به افزایش دارد. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد (عرضه بیشتر از تقاضا) ، قیمت معمولاً کاهش می یابد.
به عنوان مثال ، قیمت دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا از عرضه پیشی می گیرد. با این حال ، قیمت در نهایت به حداکثر قیمت خریداران می رسد و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش می یابد. در این مرحله ، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که موقعیت خود را ببندند.
این باعث ایجاد مقاومت می شود و با شروع پیشی گرفتن عرضه از تقاضا ، با افزایش خریداران بیشتر و موقعیت های خود ، قیمت شروع به نزولی شدن به سطح حمایت می کند. هنگامی که قیمت یک دارایی به اندازه کافی کاهش یابد ، خریداران ممکن است دوباره خرید کنند زیرا قیمت اکنون قابل قبول تر است – ایجاد سطحی از پشتیبانی که در آن تقاضا شروع می شود.
در صورت ادامه خرید ، قیمت با افزایش تقاضا نسبت به عرضه ، قیمت را به سمت سطحی از مقاومت برمی گرداند. هنگامی که قیمت از سطح مقاومت عبور می کند ، ممکن است به سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند: الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه.
- یک ادامه سیگنال ادامه یک روند مداوم است.
- الگوهای نمودار معکوس نشان می دهد که روند ممکن است در شرف تغییر جهت باشد.
- الگوهای نمودار دو جانبه به معامله گران می فهماند که قیمت می تواند از هر دو جهت حرکت کند – یعنی بازار بسیار بی ثبات است.
1- سر و شانه (Head and shoulders)
سر و شانه ها یک الگوی نمودار است که در آن یک قله بزرگ دارای قله کمی کوچکتر در دو طرف آن است. معامله گران به الگوهای سر و شانه ها نگاه می کنند تا یک چرخش صعودی از نزولی را پیش بینی کنند.
به طور معمول ، قله اول و سوم کوچکتر از قله دوم خواهد بود ، اما همه آنها در همان سطح پشتیبانی قرار می گیرند ، در این صورت به عنوان “خط گردن” شناخته می شود. هنگامی که قله سوم به سطح پشتیبانی بازگشت ، احتمال دارد که به یک روند صعودی به نزولی تبدیل شود.
2 – سقف دوقلو (Double top)
معامله گران برای برجسته کردن روند معکوس از آن استفاده می کنند. به طور معمول ، قیمت قبل از بازگشت به سطح پشتیبانی ، اوج می گیرد. سپس یکبار دیگر صعود خواهد کرد قبل از اینکه دائماً بر خلاف روند غالب برگردد.
3- کف دوقلو (Double bottom)
الگوی نمودار کف دوقولو نشان دهنده یک دوره فروش است که باعث می شود قیمت یک دارایی به زیر سطح پشتیبانی کاهش یابد. سپس قبل از افت دوباره ، تا حدی از مقاومت بالا می رود. سرانجام ، روند معکوس و حرکت صعودی را آغاز خواهد کرد.
کف دوقولو الگوی برگشت صعودی است ، زیرا این نشان دهنده پایان روند نزولی و تغییر به سمت روند صعودی است.
4-پایین گرد (Rounding bottom)
الگوی نمودار پایین گرد می تواند به معنی ادامه یا تغییر باشد. به عنوان مثال ، در طی روند صعودی قیمت دارایی ممکن است قبل از اینکه یکبار دیگر افزایش یابد ، کمی افت کند. این می تواند یک ادامه صعودی باشد.
نمونه ای از پایین چرخش معکوس صعودی – که در زیر نشان داده شده است – این خواهد بود که قیمت یک دارایی در یک روند نزولی قرار داشته باشد و قبل از تغییر روند و ورود به روند صعودی صعودی ، یک پایین گرد گرد تشکیل شود.
معامله گران با خرید نیمه راه پایین ، در نقطه پایین و سرمایه گذاری در ادامه ، به دنبال استفاده از این الگو خواهند بود.
5-فنجان و دسته (Cup and handle)
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده سرسخت کله شق است که برای نشان دادن یک دوره احساس نزولی در بازار قبل از اینکه روند کلی سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه یابد ، استفاده می شود. فنجان شبیه الگوی نمودار پایین گرد است و دسته آن شبیه الگوی کنج است – که در بخش بعدی توضیح داده شده است.
پس از پایین شدن سطح پایین ، قیمت دارایی احتمالاً وارد یک اصلاح موقت می شود که به عنوان دسته شناخته می شود زیرا این اصلاح در نمودار قیمت به دو خط موازی محدود شده است. در نهایت دارایی از روند معکوس خارج شده و به روند کلی صعودی ادامه خواهد داد.
6-کنج (Wedges)
کنج ها به عنوان فشرده شدن حرکات قیمت بین دو خط روند شیب دار شکل می گیرند. دو نوع کنج وجود دارد: بالا صعودی و نزولی.
یک کنج در حال ظهور با یک خط روند نشان داده شده بین دو خط حمایت و مقاومت مایل به سمت بالا نشان داده شده است. در این حالت خط حمایت تندتر از خط مقاومت است. این الگو به طور کلی نشان می دهد که قیمت یک دارایی سرانجام به طور دائمی کاهش می یابد – که با شکستن سطح حمایت نشان داده می شود.
یک کنج در حال نزول بین دو سطح شیب دار رو به پایین رخ می دهد. در این حالت خط مقاومت نسبت به تکیه گاه تندتر است. نزول یک کنج معمولاً نشانگر افزایش قیمت دارایی و شکستن سطح مقاومت است ، همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است.
کنج های در حال افزایش و نزول الگوی معکوس هستند ، کنج صعودی نشان دهنده یک بازار نزولی و کنج های نزولی بیشتر به یک بازار صعودی متصل هستند.
7-پرچم (Pennant or flags)
الگوی پرچم، پس از اینکه یک دوره حرکت رو به بالا را تجربه کرد و به دنبال آن ادغام ایجاد می شود. به طور کلی ، در مراحل اولیه روند ، قبل از اینکه وارد یک سری حرکات کوچکتر به سمت بالا و پایین شود ، افزایش چشمگیری وجود خواهد داشت.
نشانه ها می توانند صعودی یا نزولی باشند ، و می توانند نشان دهنده یک ادامه یا یک وارونه باشند. نمودار فوق مثالی از ادامه روند صعودی است. از این نظر ، پرچم ها می توانند شکلی از الگوی دو طرفه باشند زیرا یا ادامه و هم نزول نشان می دهند.
اگرچه ممکن است یک پرچیم شبیه به یک الگوی کنج یا یک الگوی مثلث باشد – که در بخشهای بعدی توضیح داده شده است – توجه به این نکته ضروری است که کنج ها باریک تر از پرچم ها یا مثلث ها هستند. همچنین ، کنج ها با پرچم تفاوت دارند زیرا یک کنج همیشه صعودی یا نزولی است ، در حالی که یک پرچم همیشه صعودی است.
8-مثلث صعودی (Ascending triangle)
مثلث صعودی یک الگوی ادامه صعودی است که نشانگر ادامه روند صعودی است. مثلث های صعودی را می توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد بالاترین سطح قیمت مقاومت – و سپس رسم یک خط روند صعودی در امتداد پایین قیمت، روی نمودارها رسم کرد.
مثلث های صعودی غالباً دارای دو یا چند موج یکسان هستند که اجازه می دهد خط افقی ترسیم شود. خط روند نشان دهنده روند صعودی کلی الگو است ، در حالی که خط افقی سطح مقاومت تاریخی آن دارایی خاص را نشان می دهد.
9-مثلث نزولی (Descending triangle)
در مقابل ، یک مثلث نزولی نشان دهنده ادامه نزولی روند نزولی است. به طور معمول ، یک معامله گر در تلاش برای سودآوری از بازار در حال سقوط ، در یک مثلث نزولی وارد موقعیت کوتاه می شود.
مثلث نزولی به طور کلی تغییر می کند و حمایت را می شکند زیرا نشان دهنده بازاری است که فروشندگان تسلط دارد ، به این معنی که قله های متعاقباً پایین تر هستند و بعید است که معکوس شوند.
مثلث های نزولی را می توان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت شیب دار به سمت پایین تشخیص داد. سرانجام ، این روند حمایت شکسته خواهد شد و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
10-مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
الگوی مثلث متقارن بسته به بازار می تواند صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت ، به طور معمول یک الگوی ادامه دار است ، به این معنی که بازار پس از شکل گیری الگو معمولاً در همان جهت ادامه خواهد یافت.
مثلث های متقارن زمانی شکل می گیرند که قیمت با یک سری قله های پایین تر و فرورفتگی های بالاتر همگرا شود. در مثال زیر ، روند کلی نزولی است ، اما مثلث متقارن به ما نشان می دهد که یک دوره کوتاه از چرخش های صعودی وجود داشته است.
با این حال ، اگر روند مشخصی قبل از شکل گیری الگوی مثلث وجود نداشته باشد ، بازار می تواند در هر دو جهت شکسته شود. این مثلث های متقارن را به الگویی دو طرفه تبدیل می کند – به این معنی که در بازارهای ناپایدار استفاده می شوند ، جایی که مشخص نیست که قیمت دارایی به کدام سمت حرکت می کند. نمونه ای از یک مثلث متقارن دو طرفه را می توان در زیر مشاهده کرد.
خلاصه الگوهای نمودار شمعی
تمام الگوهای توضیح داده شده در این مقاله شاخص های فنی مفیدی هستند که می توانند به شما کمک کنند تا درک کنید که چگونه یا چرا قیمت دارایی به یک روش خاص حرکت کرده است – و به چه روشی ممکن است در آینده حرکت کند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار قادر به برجسته کردن مناطق پشتیبانی و مقاومت هستند ، که می تواند به یک معامله گر کمک کند تصمیم بگیرد که آیا باید یک موقعیت خرید یا فروش را باز کنند. یا اینکه آیا باید سفارش های باز خود را تغییر و احتمالاً ببندند.
الگوهای قیمتی
تعداد الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال بسیار است. آن ها اطلاعات زیادی را در مورد حرکت های قیمت در اختیار شما قرار می دهند.
اما همه آن ها سیگنال های قوی و درستی صادر نمی کنند. لذا در این مقاله ضمن معرفی بهترین الگوهای قیمتی، اجزای آن مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
فهرست محتوای مقاله
پولبک
سقف ها و کف ها
طول و شیب موج های روند
- بهترین الگوهای قیمتی
- ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین
- جمع بندی بهترین الگوهای قیمتی
الگوی قیمتی به چه معنایی است؟
چارتیست ها برای تحلیل بازار و پیش بینی آینده ی آن از روش های گوناگونی استفاده می کنند. بعضی بیش تر توجه شان روی انواع شاخص ها است.
بعضی دیگر بیش تر حجم معاملات را ملاک قرار می دهند. تریدرهایی هم هستند که در تحلیل شان به بررسی حرکت و روند قیمتی می پردازند.
برای رسیدن به این منظور، آن ها بر روی نمودارهای شمعی نمای کلی قیمت را به دست می آورند.
در این روشی که آن ها استفاده می کنند یک سری قانون و قاعده بر اساس رنگ، نوع کندل، قیمت باز و بسته شدن و غیره وجود دارد که سبب می شود الگوهای قیمتی مختلفی وجود داشته باشند.
تریدرها می توانند از این روش های مختلف قیمتی برای بازارهای مالی گوناگون نظیر بورس، فارکس، آتی و حتی ارزهای دیجیتال استفاده کنند.
تعداد این الگوهای قیمتی بسیار زیاد هستند. اما در ادامه به بهترین آن ها اشاره می شود؛ آن هایی که بسیار قوی، شناخته شده و پرکاربرد هم هستند.
اجزای الگوهای قیمتی
همه ی الگوهای قیمتی (مهم نیست که از چه نوعی هم باشند) در ۳ جزء با هم شباهت دارند. اگر بتوانید این اجزا را به درستی بررسی کنید، تصمیم های خرید و فروش سود آورتری خواهید گرفت.
در این صورت مسلماً میزان ضررهایتان هم پایین می آید. حقیقتا شناخت این اجزا سبب می شود شما حرکت های قیمتی را به شیوه ی نوینی درک نمایید.
پولبک
پولبک در حرکت های شدید، زیاد به چشم می خورد. آن اطلاعاتی در رابطه با ادامه ی حرکت بازار را به شما ارائه می دهد.
هر چه حرکت های اصلاحی از نظر اندازه و زمان تشکیل شدنشان بزرگ تر باشند احتمال معکوس شدن روند خیلی زیادتر است.
دلیلش هم این است که در این وضعیت تعادل بین خریداران و فروشندگان در حال تغییر پیدا کردن چشمگیری است.
ولی هر چه مدت زمان و اندازه ی این اصلاحات کوچک تر باشند نشانه ی یک سری اصلاحات جزئی تری در بازار هستند که معمولاً در این موقعیت روند کنونی ادامه پیدا می کند
سقف ها و کف ها
بررسی چگونگی شکل گرفتن سقف ها و کف ها، بنیان (اساس) بررسی الگوهای قیمتی را تشکیل می دهد. در واقع این موضوعی است که تریدر بزرگ، داو، هم به آن اشاره کرده است.
به این معنا که شما باید بدانید در حرکت های صعودی، سقف ها یکی پس از دیگری بالاتر از هم زده می شوند.
یعنی سقف اول بالاتر از سقف دوم، سقف دوم بالاتر از سقف سوم و به همین ترتیب سقف ها زده می شوند.
سقفهای بالاتر بیانگر این هستند که خریدارها زیاد می باشند و توانسته اند قیمت را به جهت بالا حرکت دهند.
در حرکت صعودی، کف ها نیز یکی پس از دیگری بالاتر زده می شوند؛ یعنی این که کف اول بالاتر از دوم، کف دومی بالاتر از سومی و به درک الگوهای مثلثی همین ترتیب کف ها زده می شوند.
در موقعیت های اصلاحی که کف های بالاتر شکل می گیرند به این معناست که فروشنده ها قدرت کافی برای پایین آوردن نرخ را ندارند و هم چنان خریداران قدرت را در دست گرفته اند.
بنابراین توجه به این سقف ها و کف ها برای ورود و خروج به موقع از بازار لازم است.
به عنوان نمونه وقتی نرخ توان زدن سقف تازه ای را نداشته باشد یک اخطاری است مبنی بر این که روند صعودی، معکوس خواهد شد.
یا وقتی نرخ با سختی سقف های تازه شکل گرفته را می شکند اخطاری است که نشان می دهد خریدار ها و فروشنده ها نسبتا به تعادل رسیده اند.
در چنین وضعیتی ممکن است چرخش بازار در کار باشد و شما باید حواستان را بیش تر جمع کنید.
طول و شیب موج های روند
بررسی این موضوع بسیار مهم است. شما می توانید قدرت روند را از طریق ریز موج هایی که در بین سقف ها و کف ها زده می شوند، مشاهده کنید.
در حقیقت قدرت روند از طریق بررسی طول شیب و اندازه ی این ریز موج ها شناسایی می شود. پس شما اگر می خواهید یک معامله گر موفق باشید فقط نباید به محدوده ی کف ها یا سقف ها توجه کنید.
بلکه باید موج هایی هم که بین آن ها اتفاق می افتد و حاکی از رویدادهای موجود در بازار هستند را نیز مورد توجه قرار دهید.
هر چه سایه های کندل های این ریز موج ها بلند تر باشد معمولاً نشانه ی برگشت روند و افت قیمت هستند.
بهترین الگوهای قیمتی
از جمله بهترین نوع آن ها می توان به الگوی پرچم و انواع آن، مثلث و انواع آن، سقف و کف دو قلو، فنجان و دسته، سر و شانه و انواع آن و گُوِه ی را نام برد.
به غیر از الگوی گوه ای، بقیه ی الگوها در مقاله هایی مجزا مورد بررسی قرار گرفته اند و برای کسب اطلاعات بیش تر می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نموده و آن ها را مطالعه کنید.
گُوِه ای (Wedges)
آن شبیه الگوهای مثلثی است؛ از این نظر شباهت دارد که متشکل از خط های روند همگرا است و هم چنین بیانگر پایین آمدن نوسان ها نیز می باشد.
خط های روند در این جا بیان کننده ی این هستند که کف ها و سقف ها با سرعتی گوناگون بالا یا پایین می روند.
گوه معمولا بیانگر این باشد که معکوس شدن روند خیلی نزدیک است؛ چون حرکت کنونی به تدریج ضعیف می شود.
شاید در این جا شما شاهد پایین آمدن حجم معامله ها هم باشید که این موضوع نشان دهنده ی این است که احتمال از دست رفتن قدرت در روند حاضر وجود دارد.
گوه به دو شکل صعودی یا افزایشی و نزولی یا کاهشی وجود دارد.
گوه ی صعودی (Rising Wedge) معکوس نزولی است و بیان می کند که بعد از بالا رفتن نرخ، حرکت صعودی به تدریج قدرتش را از دست می دهد.
در این موقعیت احتمال دارد نهایتا خط روند به صورت نزولی شکسته شود.
گوه ی نزولی (Falling Wedge) بر عکس گوه ی صعودی است و بیان می کند که با وجود پایین آمدن قیمت، فشار فروش هم به تدریج کم می شود.
خط های روند در این جا نشان دهنده ی این هستند که نوسان ها در حال کم شدن می باشند. در نهایت هم گوه ی نزولی معمولاً به یک روند صعودی ختم می شود.
ترکیب الگوهای قیمتی با تحلیل بنیادین
استفاده از الگوهای قیمتی به خصوص الگوهایی که در این مقاله نام آن ها مطرح شد، در پیش بینی آینده ی سهام یا دارایی های مالی مختلف دیگر به شما کمکی خیلی زیادی می کنند.
ولی برای این که یک پیش بینی دقیق تر و کامل تری داشته باشید، بهتر است از تحلیل بنیادین هم استفاده نمایید.
در تحلیل بنیادین می توانید مواردی نظیر صورتهای مالی، ترازنامه، درآمد خالص، قراردادهای و هزینه های شرکت، پشتوانه های مالی و غیره را مورد بررسی قرار دهید.
در تحلیل بنیادین نیز باید به این موضوع توجه کنید که این دارایی ای که می خواهید خریداری کنید یا به فروش برسانید الان در چه وضعیتی قرار دارید.
یعنی نیاز مردم به آن الان بیش تر است یا بعدا بیش تر خواهد شد یا در چه مدت نیاز مردم نسبت به آن چیز برطرف خواهد شد.
بنابراین بر اساس نیازهای مردم می توانید انتخاب های مناسب و سودآوری را انجام دهید.
در تحلیل بنیادین موضوع های سیاسی و اقتصادی تأثیرگذار بر بازارهای مالی را هم باید مورد توجه قرار دهید تا میزان خطا در پیش بینی آینده ی بازار مورد نظرتان را به حداقل میزان ممکن برسانید.
البته ریسک سیستماتیک هم وجود دارد که کنترل کردن آن در دست شما نیست.
ریسک سیستماتیک غیر قابل پیش بینی است؛ مثلاً ممکن است در مدت کوتاهی دارایی شما افت یا رشد شدید قیمتی را به علت یک خبر خوب اقتصادی یا یک خبر بد سیاسی تجربه کند.
ولی شما باید دارایی تان را به صورتی مدیریت کنید تا بتوانید در مواقع بحرانی، شرایط بد را به خوبی پشت سر بگذارید و ضررهایتان را جبران نمایید.
جمع بندی بهترین الگوهای قیمتی
دانستید که برای موفقیت در بازارهای مالی باید از تحلیل تکنیکال و بنیادین در کنار هم استفاده نمایید.
یک از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی هستند.
در الگوهای قیمتی باید 3 قسمت مهم یعنی پولبک، سقف ها، کف ها، طول و شیب موج های روند را مورد بررسی قرار دهید.
الگوهای قیمتی بسیارند ولی بهترین آن ها عبارتند از پرچم، مثلث، سقف و کف دو قلو، فنجان و دسته، سر و شانه و گُوِه.
الگوهای فوق ار می توانید در سایت آکادمی طهرانی مورد مطالعه قرار دهید. اما گوه مشابه الگوهای مثلثی از خط روندهای همگرا تشکیل شده و نشانه ی کم شدن نوسان ها است.
گوه دو نوع نزولی و صعودی دارد. گوه ی نزولی بیانگر این است که فشار فروش در حال کم شدن است. در نهایت هم احتمال صعودی شدن روند وجود دارد.
گوه ی صعودی هم درست برعکس گوه ی نزولی است. اما اگر دوست دارید با الگوهای قیمتی بیش تری آشنا شوید حتما همراه سایت آکادمی طهرانی باشید.
دیدگاه شما