انواع روند در بازار


شش روش ساده برای تشخیص روند بازار

روش یک: تنها یک نگاه ساده به نمودار می تواند روند را مشخص کند!

تشخیص روند همیشه روش دقیق و کاملاً عملی ندارد. اما حتی با نگاه ساده به نمودار قیمتی هم می‌توان روند بازار را مشخص کرد. اگر نظر سایر معامله گران بازار فارکس یا سهام را در رابطه با روند بازار بپرسید، پاسخ‌های متفاوتی دریافت خواهید کرد. برخی از آن‌ها از روندهای کوتاه‌مدت، میان مدت و بلندمدت حرف خواهند زد. اما با این حال مهم‌ترین روند بازار، روند غالب در نمودار روزانه است. شما می‌توانید به‌راحتی تنها با نگاه کردن به نمودار روزانه روند کوتاه‌مدت، میان مدت و بلندمدت را مشخص کنید.
وضعیت نمودار روزانه در یک یا دو سال گذشته (روند بلندمدت)، وضعیت نمودار روزانه در شش یا سه ماه گذشته (روند میان مدت) و وضعیت نمودار در چند هفته گذشته (روند کوتاه‌مدت) می‌توانند معیار مناسبی برای تحلیل روند بازار باشند. با این کار شما می‌توانید روند بازار را از سمت چپ نمودار قیمتی تا سمت راست بررسی کنید. اگر باز هم روند بازار مبهم باشد، کافی است که تایم فریم را تغییر دهید. هیچ‌وقت در تحلیل روند بازار شرایط را پیچیده نکنید، تنها کافی است که به این سؤال پاسخ دهید: آیا قیمت در حال افزایش است یا در حال کاهش؟

تحلیل روند بازار نمودار روزانه پوند انگلستان دلار آمریکا

از نمودار روزانه برای تعیین روند بازار استفاده کنید.

تنها با نگاه کردن به نوسانات کلی بازار در سه ماه تا یک سال گذشته می‌توان روند کلی بازار را تشخیص داد.

روش دو: تشخیص روند بازار به کمک اوج و کف‌های قیمتی

با پیشروی قیمت‌ها در انواع روند در بازار نمودار همیشه اوج و کف‌هایی در بازار تشکیل می‌شود. اگر به این اوج و کف‌ها توجه کنید، می‌توانید روند بازار را تشخیص دهید. در نمودار زیر می‌توان به راحتی روند صعودی S&P 500 را تشخیص داد. به نواحی رنگی در نمودار قیمتی توجه کنید، این سطوح حمایت کف‌های قیمتی در بازار هستند. تشکیل کف‌های قیمتی نشانگر روند صعودی بازار هستند و به تدریج این کف‌های قیمتی در سطوح بالاتری تشکیل می‌شوند و پله‌پله بالا می‌روند.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه S&P 500

کف های قیمتی برای تشخیص روند صعودی و اوج های قیمتی برای تشخیص روند های نزولی به کار می روند. همیشه تغییرات کف و اوج های قیمتی را زیر نظر داشته باشید.

توجه داشته باشید که در روندهای نزولی به جای کف، اوج‌های قیمتی در بازار نمایان می‌شوند. معمولاً اوج‌های قیمتی به تدریج در سطوح پایین‌تر تشکیل می‌شوند تا نشانگر یک روند نزولی باشند.

روش سه: اوج و کف‌های بالاتر و اوج و کف‌های پایین‌تر

با تشخیص اوج و کف‌های تشکیل شده در بازار به راحتی می‌توان گفت که آیا اوج و کف‌های جدیدتر در سطوح بالاتری تشکیل شده‌اند یا در سطوح پایین‌تر؟ به طور کلی وقتی روند بازار صعودی است، اوج و کف‌های جدید در سطوح بالاتری تشکیل می‌شوند و نشانگر گرانی در بازار هستند. در نمودار قیمتی زیر روند بازار صعودی است. به نحوه تشکیل اوج و کف‌ها توجه کنید.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه یورو دلار آمریکا

تشخیص روند می تواند کار ساده ای باشد، اگر واقعا بدانید که به دنبال چه هستید.

روش چهار: آیا بازار در واکنش به یک سطح کلیدی جهش کرده است؟

رفتار حرکات قیمتی در زمان اصلاح‌ها را بررسی کنید. آیا قیمت در حال نزدیک شدن به میانگین‌های متحرک یا سطوح مقاومت و حمایت کلیدی است؟ قیمت در واکنش به سطوح تکنیکال کلیدی به کدام سمت جهش می‌کند؟ در روندهای صعودی باید جهش هم صعودی باشد. در روندهای نزولی هم جهش باید به سمت پایین باشد. چنین رفتارهای قیمتی تأییدی از وجود روند در بازار هستند.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه یورو دلار آمریکا میانگین متحرک

واکنش قیمت به حمایت یا مقاومت در بازار های روند دار همیشه قابل توجه است. واکنش های قوی در اکثر مواقع با روند بازار همسو هستند.

در نمودار بالایی می‌توان بازگشت‌های قیمتی بازار به سطوح مقاومتی و میانگین متحرک نمایی ۲۱ روز را مشاهده کرد. هر بار برخورد بازار به این سطوح با حرکت نزولی قوی همراه بوده است. این یعنی روند غالب بر بازار نزولی است.

روش پنج: به سیگنال‌های پرایس اکشن توجه کنید

اگر سیگنال‌های پرایس اکشنی همسو با روند بازار تشکیل شوند، می‌توان به روند بازار اعتماد کرد. همچنین اگر سیگنال‌های پرایس اکشنی که صادر شده‌اند پشت سر هم باطل شوند، بایستی برای تغییر روند آماده شد.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه اونس طلای جهانی

سیگنال های پرایس اکشن هم می توانند تغییر روند را نشان دهند و هم می توانند از شروع روند جدید حکایت داشته باشند. سیگنال های پرایس اکشن تنها نشانه های اولیه هستند، باید برای تایید از سایر ابزار های تکنیکال استفاده کرد.

در نمودار بالایی به پین بار صعودی که در حمایت تشکیل شده توجه کنید. این پین بار صعودی توانسته یک روند صعودی جدیدی را به راه بیندازد. باطل شدن سیگنال‌های فروش هم از تغییر روند نزولی به صعودی حکایت دارد.

روش شش: تغییر روند

اگر بازاری روند نزولی دارد، باید به اوج‌های قیمتی اخیر توجه کنید. اگر روند بازار صعودی باشد باید همه توجه شما به کف‌های تشکیل شده باشد. چرا؟ وضعیت اوج‌های قیمتی در روند نزولی و کف‌های قیمتی در روند صعودی می‌توانند نشان دهند که آیا روند هنوز هم ادامه دارد یا خیر؟ به طور مثال اگر چند اوج قیمتی جدید در سطوح بالاتری تشکیل شود و در ادامه کف قیمتی هم بالاتر از کف‌های قبلی تشکیل شود، می‌توان گفت که روند بازار صعودی است. اما اگر کف قیمتی قبلی بازار شکسته شود و کف قیمتی پایین‌تری شکل بگیرد، یعنی روند بازار نزولی است.
پس همیشه در روندهای نزولی آخرین اوج قیمتی بازار را در نظر بگیرید، اگر این اوج شکسته شد، به احتمال زیاد بازار در حال تغییر روند است. در روندهای صعودی هم همیشه به کف‌های قیمتی نگاه کنید، شکست آخرین کف قیمتی می‌تواند اولین نشانه از تغییر روند باشد.

تحلیل روند بازار نمودار روزانه دلار استرالیا دلار آمریکا

شکست آخرین اوج در روند نزولی و شکست آخرین کف در روند صعودی نشانه قوی از تغییر یا پایان یک روند است.

نکات مهم در مورد خطوط روند

خطوط روند شاید در اولین نگاه ساده به نظر برسند اما میتوانند به اندازه یک استراتژی معاملاتی کامل به شما فرصت های سودآوری بدهند. بدون استفاده از حتی یک اندیکاتور و یا ابزار دیگری! اما به شرطی که تکنیک های آن را به خوبی فرا گرفته باشید.

در ادامه چند نکته مهم در مورد خطوط روند بیان میکنیم که مسلما دانستن آنها به شما کمک شایانی خواهد کرد. با طلاچارت همراه باشید…

۱- فاصله برخوردها

خطوط روندی که رسم میکنیم باید از لحاظ فاصله بین برخوردها در وضعیت مناسبی باشند. یعنی به این صورت نباشد که فاصله برخوردها خیلی کوتاه بوده و عملا نقاط کم اهمیتی را به همدیگر متصل کرده باشیم. به صورت کلی باید بگوییم هرچه فاصله برخورد نقاطی که خط روند ما را تشکیل میدهند بیشتر باشد، عملا با یک خط روند مناسب تر (از لحاظ کارایی) مواجه خواهیم بود.

طی تحقیقاتی که “توماس بولکوفسکی” انجام داده و در کتاب خود منتشر کرده است، از بین نمونه های آزمایشی در نمودار سهام شرکت های مختلف، آن دسته از خطوط روندی که فاصله نقاط برخوردشان کمتر از ۲۹ روز بوده، میزان سوددهی آنها ۳۶% بوده است اما خطوط روندی که فاصله نقاط برخورد آنها بیش از ۲۹ روز بوده، بازدهی ۴۱% داشته اند.

نکته: فاصله ۲۹ روزه که در این تحقیق به آن اشاره شده است مربوط به نمودارهای سهام می باشند. مسلما اگر شما در بازارهای دیگری مثل بازارهای مالی و … فعالیت میکنید، بهتر است متناسب با وضعیت همان بازار وضعیت زمانی برخوردها را مورد بررسی قرار دهید.

در ادامه تصویری از فاصله نقاط برخورد را در نمودار یورو/دلار استرالیا در بازار ارز مشاهده می کنید.

۲- تعداد برخوردها

اما مسئله تعداد برخوردها نیز بسیار مهم است. در واقع اگر تعداد برخوردهای یک خط روند بیشتر باشد، نشان میدهد که هر بار به محض رسیدن قیمت به خط روند، معامله گران از فرصت استفاده کرده و بر حجم معاملات شان افزوده اند.

توماس بولکوفسکی در این زمینه نیز تحقیقی انجام داده است. در این بررسی، خطوط روندی که کمتر از ۴ برخورد داشته اند، بازدهی ۳۵% را نصیب تریدرها کرده اند. اما آن دسته از خطوط روند که بیش از ۴ برخورد داشته اند، بازدهی ۴۸% به معامله گران داده اند.

۳- طول خط روند

طول خط روند یکی از مباحث مهمی است که برای تشخیص خطوط روند پرقدرت تر به کمک تحلیلگر خواهند آمد. توماس بولکوفسکی خطوط روند را به ۴ دسته تقسیم بندی کرده است:

خطوط روند کوتاه مدت (۳ ماهه) خطوط روند میان مدت (۳ تا ۶ ماهه) خطوط روند بلند مدت (بیش از ۶ ماه) خطوط روند فراتر از بلند مدت ( بیش از ۱ سال)

وقتی قیمت روی هر کدام از انواع ۴ گانه خطوط روند قرار میگیرد، بالاخره زمان شکستن آنها (Breakout) فرا میرسد. هر خط روند پس از شکست شدن به صورت میانگین درصد مشخصی سود نصیب معامله گر میکند.

خطوط روند کوتاه مدت: ۳۴% خطوط روند میان مدت: ۳۵% خطوط روند بلندمدت: ۴۶% خطوط روند فراتر از بلندمدت: ۵۲%

۴- زاویه خطوط روند

آیا زاویه خطوط روند هم مهم است؟ بدون شک بله! در اینجا به بحث پایداری حرکت قیمت میرسیم (Price Movement Stability). حتما شنیده اید که میگویند “آنچه که به سرعت اوج میگیرد با همان سرعت هم فرود خواهد آمد”. در بازارنیز همین موضوع وجود دارد. در واقع وقتی قیمت با هیجان بسیار زیادی حرکت میکند، معمولا پس از اتمام جو هیجانی با همان سرعت هم برگشت میکند.

در این حالت اگر زاویه حرکت قیمت در صعود یا نزول زیاد باشد، “پایداری حرکت قیمت” معمولا زودتر مختل خواهد شد. بنابراین اگر یک خط روند هم روی حرکات هیجانی رسم کنید (به شرط آنکه کلا امکان رسم خط روند وجود داشته باشد) خط روندتان زودتر شکسته خواهد شد.

برای درک بهتر مسئله باید زوایای خطوط روند را مدنظر قرار دهید. توماس بولکوفسکی کار شما را راحت کرده است. اعدادی که با عنوان بازدهی مشخص شده اند، میزان درصدی حرکت قیمت بعد از بریک آوت هستند.

زاویه ۰ درجه: بازدهی ۷۵%

زاویه ۶ درجه: بازدهی ۴۵%

زاویه ۱۲ درجه: بازدهی ۴۱%

زاویه ۱۸ درجه: بازدهی ۲۸%

زاویه ۲۴ درجه: بازدهی ۳۱%

زاویه ۳۰ درجه: بازدهی ۲۵%

زاویه ۳۶ درجه: بازدهی ۲۲%

زاویه ۴۲ درجه: بازدهی ۵۸%

زاویه ۴۸ درجه: بازدهی ۳۷%

زاویه ۵۴ درجه: بازدهی ۲۰%

زوایایی مثل ۰، ۶ و ۱۲ درجه معمولا روندهای قدرتمندی را نشان نمیدهند و بیشتر شامل روندهای رنج میشوند. اما در بین زوایای دیگر که روندهای خوب را نشان میدهند، زاویه ۴۲% بازدهی بسیار مناسبی بعد از بریک آوت خواهد داشت. در سایر کتاب های تحلیل تکنیکال نیز به زاویه ۴۵ درجه اشاره شده است که تفاوتی با ۴۲ درجه ندارد.

اما چرا ۴۵ درجه زاویه مناسبی برای خط روند است؟ چون قاعده “پایداری حرکت قیمت (PMS)” در آن حفظ شده است. حرکات کاملا معقول انجام میشوند و هیجانی در کار نیست. بنابراین در این حالت بازار منطقی است.

۵- سطوح حمایتی و مقاومتی ایجاد شده در زمان برخورد قیمت به خط روند

هنگامی که یک خط روند صعودی داریم٬ هر برخورد به خط روند صعودی و سپس بالا رفتن قیمت٬ یک سطح حمایتی ایجاد می کند. در روند نزولی این قضیه برعکس می باشد. در واقع هر بار که قیمت به خط روند نزولی برخورد می کند و مجددا ریزش میکند٬ یک سطح مقاومتی ایجاد می شود.

هنگامی که بازار نتواند سقف قبلی را بزند و یکی از این سطوح را بکشند٬ میتوانیم بگوییم که احتمالا روند به پایان رسیده است. حالا میتوانیم از سطوح حمایتی که قبلا ایجاد شده (خطوط افقی مشکی رنگ) برای در نظر گرفتن حد سود و یا جابجایی حدضرر برای موقعیت های فروش (بعد از تثبیت شکسته شدن خط روند صعودی) استفاده کنیم.

نکته: تمامی موارد برای خطوط روند نزولی به صعود معکوس می باشد و تفاوتی در اصل روش وجود ندارد.

۶- خطوط روند در حرکات کانالیزه

اتفاقی که به وفور در یک کانال رخ می دهد این است که می توان روی حرکات در جهت کانال یک خط روند کشید. این خط روند می تواند جایی که قیمت به سقف کانال میرسد را نشان داده و همچنین در اندازه گیری زمانی نیز به ما کمک کند. جالب اینجاست که در یک کانال٬ معمولا شیب خط های روند کوتاه مدت داخل کانال تقریبا با یکدیگر برابر است.

انواع روند در بازار

پرایس اکشن از اصولی ترین مباحث در آموزش فارکس مبحثی است که بطور ناقص تعریف شده است. معامله‌گران بسیاری وجود دارند که در درک آن دچار سوء تفاهم شده‌اند. بعضی افراد آن را فقط محدود به تحلیل کندل‌استیک‌ها می‌دانند و برای برخی دیگر نیز پرایس اکشن چیزی جز معامله‌کردن با الگوهای نموداری و میله‌های قیمتی بدون استفاده از اندیکاتورها نیست.

اما برای من، پرایس اکشن یعنی چگونگی حرکت بازار. همان نیروی بنیادین پشت حرکات بازار است. این پرایس اکشن است که داستان و حکایت هر یک از کندل‌ها را روایت می‌کند. پرایس اکشن یک سیستم معاملاتی نیست، بلکه یک مهارت معاملاتی است که از طریق تمرین و تجربه بدست می‌آید. ما می‌توانیم رفتار بازار را کندل به کندل و تیک به تیک بخوانیم و متوجه شویم. منظور از پرایس اکشن در اصلی‌ترین حالت آن تحلیل رفتاری روانشناسی بازار است.

پرایس اکشن و ساختار بازار

پرایس اکشن را می‌توان بصورت حرکت بازار در حالت دینامیک و پویا تعریف نمود که ساختار بازار را ایجاد می‌کند و ساختار بازار در واقع ثبت و ضبط رفتار و واکنش‌های آن در گذشته است. ما پرایس اکشن را از طریق ساختار بازار می‌توانیم متوجه شویم.یعنی با بررسی اصولی حرکات مارکت در گذشته. به یاد داشته باشید که پرایس اکشن به معنی درک روانشناسی پشت حرکات بازار است که به شکل حرکات فیمت در نمودارها دیده می شود.

پرایس اکشن و ساختار بازار فارکس

در هنگام تحلیل پرایس اکشن، به ویژگی‌های حرکات بازار دقت می‌کنیم و سوالاتی را از خود می‌پرسیم مانند اینکه: بازار پس از اینکه در یک جهت یک حرکت بزرگ را تجربه کرده، چگونه واکنش نشان داده است؟ آیا خریداران فشار بیشتری وارد می‌کنند یا فروشندگان؟ پس از اینکه فشار خریداران کاهش یابد، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ بازار با رسیدن به یک سطح حمایتی چه واکنشی نشان می‌دهد؟ سطح مقاومتی کجاست و بازار چه واکنشی در برابر آن خواهد داشت؟ قله ها و دره ها به چه شکل و ترتیبی قرار گرفته اند؟جایگاه آنها نسبت بهم چگونه است؟با توجه به جایگاهشان چه نوع و فرمتی از روند را ایجاد کرده اند؟تغییر روندها به چه شکلی ایجاد می شود؟آیا رفتارهای مشابهی در تغییر روندها اتفاق می افتد؟ و…

بررسی و ارزیابی ساختار بازار شبیه به فرایند مشاهدات علمی است. بطور کلی یک معامله‌گر بایستی به منظور درک حالت طبیعی روانشناسی بازار از ثبات قدم و صبر و شکیبایی بالایی برخوردار باشد.

معامله با پرایس اکشن به معنای معامله کردن الگوهای نموداری نیست

حرکات بازار در ظاهر بصورت تصادفی هستند، لذا الگوهایی که در بازار شکل می‌گیرند نیز در ظاهر رندوم و تصادفی هستند. یک پرایس اکشن کار واقعی تمام الگوهای قیمتی را می شناسد اما برای ورود به معامله فقط بر الگوهای قیمتی تکیه نمی کند.بلگه الگوهای نموداری را فقط به عنوان حرکاتی تکرار شونده در نظر می گیرد و برای استفاده از آنها به منطقه تشکیل الگو (اصالت منطقه)انواع روند در بازار توجه می کند و مدام به مناطقی توجه می‌کند که در ظاهر کمتر تصادفی هستند تا بتواند فرصت‌های معاملاتی سودآوری پیدا کند. درک روانشناسی پشت این حرکات بظاهر تصادفی قیمت، کلید اصلی برای افزایش احتمال موفقیت در معاملات است.

خوانش و درک روانشناسی پشت این حرکات بظاهر تصادفی قیمت، الگوهای زمینه‌ای و اصلی بازار را نشان خواهد داد که تصادفی نیستند و در این صورت می‌توان فرصت‌های معاملاتی را محاسبه نمود. به بیانی منطقی، معامله‌گری که پرایس اکشن را در نظر دارد، با استفاده از الگوهای نموداری معامله نمی‌کند، بلکه با بهره‌گیری از روانشناسی بازار پشت این الگوها معامله می‌کند. به واقع، این افراد روی ساختار حرکتی بازار معامله می‌کنند، نه روی حرکات به ظاهر تصادفی بازار.

موازنه و عدم موازنه در بازار

موازنه

بازارهای مالی معمولا در وضعیت بالانس و موازنه (Equilibrium) قرار دارند. به این معنی که خریداران و فروشندگان عدم توافق خیلی بزرگی روی قیمت بازار ندارند. قیمت بازار حول و حوش یک ارزش مرکزی حرکت می‌کند، که این حرکت را در پرایس اکشن به عنوان ساختارهای تصادفی بزرگ یا کوچک می‌نامند. رفتار بازار در محدوده‌های نوسانی به لحاظ آماری می‌تواند به مدل “وِلگشت ” یا قدم زدن تصادفی نزدیک باشد.

(ولگشت یا گام تصادفی مطالعه رفتار یک مسیر تشکیل شده از گام‌های تصادفی و پی‌در‌پی با استفاده از ابزار ریاضیات است.نتایج کاوش در مورد این موضوع در شاخه‌های مختلف علم همچون علوم کامپیوتر، فیزیک، بوم‌شناسی، اقتصاد، روانشناسی و موارد دیگر به عنوان مدلی پایه برای فرایندهای تصادفی در طول زمان استفاده شده است. به عنوان مثال، مسیر طی شده توسط یک مولکول هنگام حرکت درون گاز یا مایع، مسیر حرکت یک حیوان علف‌خوار، نوسانات قیمت سهام و وضعیت مالی یک قمارباز مواردی هستند که می‌تواند با ولگشت مدل‌سازی شود._ویکی‌پدیا) البته تحلیل‌گران تکنیکال بایستی از معامله با این قبیل ساختارهای بازار خودداری کنند، چرا که در این شرایط نمی‌توانیم احتمال موفقیت بالایی داشته باشیم.

پرایس اکشن و ساختار بازار فارکس

عدم موازنه

بالاخره زمانی می‌رسد که یک موقعیت بالانس و موازنه به لحاظ نقدینگی دچار مشکل می‌شود. در این هنگام، قیمت ناگهان و به شدت به یک سمت حرکت می‌کند. دلایل زیادی برای تغییر فاز بازار از حالت موازنه به عدم موازنه (Anti-equilibrium) وجود دارد. به لحاظ روانشناسی، فعالان بازار ممکن است این حرکت بزرگ و ناگهانی بازار را به عنوان یک تغییر و تحول موقت در نظر بگیرند که قیمت را مجددا به حالت تعادلی بازخواهد گرداند. یکی دیگر از احتمالات این است که حرکات ناگهانی و شدید بازار به شکست یک حالت موازنه منتهی شود. این حالت در پرایس اکشن تحت عنوان شکل‌گیری یک روند جدید شناخته می‌شود.در دوره پرایس اکشن امینو نشانه های این انواع روند در بازار تغییر موازنه با عنوان “نشانه های اتمام روند” بصورت کامل مورد بررسی قرار گرفته و آموزش داده شده است.

پرایس اکشن و ساختار بازار فارکس

ماهیت بازار

این تعامل و رفت و برگشت بین حالات موازنه و عدم موازنه، ذات و ماهیت بنیادین ساختار بازار است. این موضوع ریشه اصلی درک چگونگی رفتار بازار است. هر لحظه باید ببینیم که آیا بازار در حالت موازنه است یا عدم موازنه. سپس باید به پرایس اکشن توجه کرده و روانشناسی بازار را دنبال کنیم. این روانشناسی بازار است که موقعیت‌های معاملاتی سودآوری پیش روی ما قرار می‌دهد.

الگوهایی که در نمودارها می‌بینیم، انعکاسی از روانشناسی بازار هستند. این الگوها از این جهت که نشان دهنده نوع رفتارهای معامله گران در موقعیت های مشابه هستند مهم اند.ما می‌توانیم با استفاده از آن‌ها و با بررسی اصالت منطقه ای که الگو در آن ایجاد شده طبق چک لیست معاملاتی خود معامله کنیم و میزان ریسک معاملات را تعیین کنیم اما فراموش نکنید که این الگوها تنها هنگامی مفید و سودآور هستند که نشانی واضح از رفتار بازار باشند.

برای آشنایی بیشتر با اصول پرایس اکشن مقاله “پرایس اکشن(Price Action)در فارکس چیست؟ ” را مطالعه کنید

روند نزولی قیمت انواع میوه

قیمت انواع میوه

تهران (پانا) - رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی از ادامه روند نزولی قیمت انواع میوه در پی عرضه انبوه به بازار خبر داد.

به گزارش مهر،‌ اسدالله کارگر از ادامه روند نزولی قیمت میوه در بازار خبر داد و گفت: عرضه انبوه موجب کاهش قیمت‌ها در بازار شده است.

وی قیمت هر کیلوگرم هلو پیش‌رس را بین ۴ تا ٧ هزار و هر کیلوگرم هلوی هسته جدا را بین ٧ تا ١٢ هزار تومان اعلام کرد.

کارگر اضافه کرد: قیمت هر کیلوگرم موز نیز بین ٩ هزار تا ١٢ هزار و ۵٠٠ تومان است.

رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی قیمت هر کیلوگرم هندوانه را بین ١۵٠٠ تا ٣٠٠٠ تومان اعلام کرد و گفت: قیمت هر کیلوگرم گیلاس مشکی بین ٧ تا ١٢ هزار تومان، گیلاس صورتی بین ٧ تا ١١ هزار تومان و گیلاس تکدانه بین ١۶ تا ٢٣ هزار تومان است.

وی قیمت هر کیلوگرم طالبی را نیز بین ٢ تا ۵ هزار تومان اعلام کرد و افزود: قیمت هر کیلوگرم زردآلوی بادامی بین ۵ تا ١٣ هزار تومان، زردآلوی قیسی بین ۴ تا ٨ هزار تومان و زردآلوی کاشان بین ۴ تا ٨ هزار تومان اعلام کرد.

انواع روند در بازار

پرایس اکشن از اصولی ترین مباحث در آموزش فارکس مبحثی است که بطور ناقص تعریف شده است. معامله‌گران بسیاری وجود دارند که در درک آن دچار سوء تفاهم شده‌اند. بعضی افراد آن را فقط محدود به تحلیل کندل‌استیک‌ها می‌دانند و برای برخی دیگر نیز پرایس اکشن چیزی جز معامله‌کردن با الگوهای نموداری و میله‌های قیمتی بدون استفاده از اندیکاتورها نیست.

اما برای من، پرایس اکشن یعنی چگونگی حرکت بازار. همان نیروی بنیادین پشت حرکات بازار است. این پرایس اکشن است که داستان و حکایت هر یک از کندل‌ها را روایت می‌کند. پرایس اکشن یک سیستم معاملاتی نیست، بلکه یک مهارت معاملاتی است که از طریق تمرین و تجربه بدست می‌آید. ما می‌توانیم رفتار بازار را کندل به کندل و تیک به تیک بخوانیم و متوجه شویم. منظور از پرایس اکشن در اصلی‌ترین حالت آن تحلیل رفتاری روانشناسی بازار است.

پرایس اکشن و ساختار بازار

پرایس اکشن را می‌توان بصورت حرکت بازار در حالت دینامیک و پویا تعریف نمود که ساختار بازار را ایجاد می‌کند و ساختار بازار در واقع ثبت و ضبط رفتار و واکنش‌های آن در گذشته است. ما پرایس اکشن را از طریق ساختار بازار می‌توانیم متوجه شویم.یعنی با بررسی اصولی حرکات مارکت در گذشته. به یاد داشته باشید که پرایس اکشن به معنی درک روانشناسی پشت حرکات بازار است که به شکل حرکات فیمت در نمودارها دیده می شود.

پرایس اکشن و ساختار بازار فارکس

در هنگام تحلیل پرایس اکشن، به ویژگی‌های حرکات بازار دقت می‌کنیم و سوالاتی را از خود می‌پرسیم مانند اینکه: بازار پس از اینکه در یک جهت یک حرکت بزرگ را تجربه کرده، چگونه واکنش نشان داده است؟ آیا خریداران فشار بیشتری وارد می‌کنند یا فروشندگان؟ پس از اینکه فشار خریداران کاهش یابد، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ بازار با رسیدن به یک سطح حمایتی چه واکنشی نشان می‌دهد؟ سطح مقاومتی کجاست و بازار چه واکنشی در برابر آن خواهد داشت؟ قله ها و دره ها به چه شکل و ترتیبی قرار گرفته اند؟جایگاه آنها نسبت بهم چگونه است؟با توجه به جایگاهشان چه نوع و فرمتی از روند را ایجاد کرده اند؟تغییر روندها به چه شکلی ایجاد می شود؟آیا رفتارهای مشابهی در تغییر روندها اتفاق می افتد؟ و…

بررسی و ارزیابی ساختار بازار شبیه به فرایند مشاهدات علمی است. بطور کلی یک معامله‌گر بایستی به منظور درک حالت طبیعی روانشناسی بازار از ثبات قدم و صبر و شکیبایی بالایی برخوردار باشد.

معامله با پرایس اکشن به معنای معامله کردن الگوهای نموداری نیست

حرکات بازار در ظاهر بصورت تصادفی هستند، لذا الگوهایی که در بازار شکل می‌گیرند نیز در ظاهر رندوم و تصادفی هستند. یک پرایس اکشن کار واقعی تمام الگوهای قیمتی را می شناسد اما برای ورود به معامله فقط بر الگوهای قیمتی تکیه نمی کند.بلگه الگوهای نموداری را فقط به عنوان حرکاتی تکرار شونده در نظر می گیرد و برای استفاده از آنها به منطقه تشکیل الگو (اصالت منطقه)توجه می کند و مدام به مناطقی توجه می‌کند که در ظاهر کمتر تصادفی هستند تا بتواند فرصت‌های معاملاتی سودآوری پیدا کند. درک روانشناسی پشت این حرکات بظاهر تصادفی قیمت، کلید اصلی برای افزایش احتمال موفقیت در معاملات است.

خوانش و درک روانشناسی پشت این حرکات بظاهر تصادفی قیمت، الگوهای زمینه‌ای و اصلی بازار را نشان خواهد داد که تصادفی نیستند و در این صورت می‌توان فرصت‌های معاملاتی را محاسبه نمود. به بیانی منطقی، معامله‌گری که پرایس اکشن را در نظر دارد، با استفاده از الگوهای نموداری معامله نمی‌کند، بلکه با بهره‌گیری از روانشناسی بازار پشت این الگوها معامله می‌کند. به واقع، این افراد روی ساختار حرکتی بازار معامله می‌کنند، نه روی حرکات به ظاهر تصادفی بازار.

موازنه و عدم موازنه در بازار

موازنه

بازارهای مالی معمولا در وضعیت بالانس و موازنه (Equilibrium) قرار دارند. به این معنی که خریداران و فروشندگان عدم توافق خیلی بزرگی روی قیمت بازار ندارند. قیمت بازار حول و حوش یک ارزش مرکزی حرکت می‌کند، که این حرکت را در پرایس اکشن به عنوان ساختارهای تصادفی بزرگ یا کوچک می‌نامند. رفتار بازار در محدوده‌های نوسانی به لحاظ آماری می‌تواند به مدل “وِلگشت ” یا قدم زدن تصادفی نزدیک باشد.

(ولگشت یا گام تصادفی مطالعه رفتار یک مسیر تشکیل شده از گام‌های تصادفی و پی‌در‌پی با استفاده از ابزار ریاضیات است.نتایج کاوش در مورد این موضوع در شاخه‌های مختلف علم همچون علوم کامپیوتر، فیزیک، بوم‌شناسی، اقتصاد، روانشناسی و موارد دیگر به عنوان مدلی پایه برای فرایندهای تصادفی در طول زمان استفاده شده است. به عنوان مثال، مسیر طی شده توسط یک مولکول هنگام حرکت درون گاز یا مایع، مسیر حرکت یک حیوان علف‌خوار، نوسانات قیمت سهام و وضعیت مالی یک قمارباز مواردی هستند که می‌تواند با ولگشت مدل‌سازی شود._ویکی‌پدیا) البته تحلیل‌گران تکنیکال بایستی از معامله با این قبیل ساختارهای بازار خودداری کنند، چرا که در این شرایط نمی‌توانیم احتمال موفقیت بالایی داشته باشیم.

پرایس اکشن و ساختار بازار فارکس

عدم موازنه

بالاخره زمانی می‌رسد که یک موقعیت بالانس و موازنه به لحاظ نقدینگی دچار مشکل می‌شود. در این هنگام، قیمت ناگهان و به شدت به یک سمت حرکت می‌کند. دلایل زیادی برای تغییر فاز بازار از حالت موازنه به عدم موازنه (Anti-equilibrium) وجود دارد. به لحاظ روانشناسی، فعالان بازار ممکن است این حرکت بزرگ و ناگهانی بازار را به عنوان یک تغییر و تحول موقت در نظر بگیرند که قیمت را مجددا به حالت تعادلی بازخواهد گرداند. یکی دیگر از احتمالات این است که حرکات ناگهانی و شدید بازار به شکست یک حالت موازنه منتهی شود. این حالت در پرایس اکشن تحت عنوان شکل‌گیری یک روند جدید شناخته می‌شود.در دوره پرایس اکشن امینو نشانه های این تغییر موازنه با عنوان “نشانه های اتمام روند” بصورت کامل مورد بررسی قرار گرفته و آموزش داده شده است.

پرایس اکشن و ساختار بازار فارکس

ماهیت بازار

این تعامل و رفت و برگشت بین حالات موازنه و عدم موازنه، ذات و ماهیت بنیادین ساختار بازار است. این موضوع ریشه اصلی درک چگونگی رفتار بازار است. هر لحظه باید ببینیم که آیا بازار در حالت موازنه است یا عدم موازنه. سپس باید به پرایس اکشن توجه کرده و روانشناسی بازار را دنبال کنیم. این روانشناسی بازار است که موقعیت‌های معاملاتی سودآوری پیش روی ما قرار می‌دهد.

الگوهایی که در نمودارها می‌بینیم، انعکاسی از روانشناسی بازار هستند. این الگوها از این جهت که نشان دهنده نوع رفتارهای معامله گران در موقعیت های مشابه هستند مهم اند.ما می‌توانیم با استفاده از آن‌ها و با بررسی اصالت منطقه ای که الگو در آن ایجاد شده طبق چک لیست معاملاتی خود معامله کنیم و میزان ریسک معاملات را تعیین کنیم اما فراموش نکنید که این الگوها تنها هنگامی مفید و سودآور هستند که نشانی واضح از رفتار بازار باشند.

برای آشنایی بیشتر با اصول پرایس اکشن مقاله “پرایس اکشن(Price Action)در فارکس چیست؟ ” را مطالعه کنید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.