تعریف الگوهای قیمتی


هنگامی که مثلث افزایشی در یک روند توسعه پیدا می کند، ما علاقمند به خرید در شکست ضلع مثلث خواهیم بود.

مطالعات مالی Muhasebe - Finansman

الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. تشخیص این الگوها مقداری از تشخیص الگوهای قیمتی کلاسیک مشکل تر می باشد دلیل این امر، وجود نسبت های فیبوناچی در کنار اشکال تشکیل شده می باشد. توصیه می شود برای تشخیص و استفاده از این الگوها سعی کنید از قبل در پیدا کردن نسبت های فیبوناچی با الگوها تلاش کنید تا پس از تشکیل موج آخر آماده ورود به بازار شوید و فرصت را از دست ندهید. در مورد این الگوها نیز حتما در قیمت از پیش تعیین شده وارد شوید و در صورتی که الگو را درست تشخیص دادید زمان و قیمت ورود مناسب را از دست ندهید.
معمولا حد ضرر تمامی این الگوها 15 درصد از اندازه موج آخر حرکتی می باشد که از نقطه ورود به معامله به موج آخر اضافه می شود. حد سود هر الگو نیز بر حسب تعریف الگو متغیر می باشد. در زیر توضیحات تصاویر و مثالهای هر الگو را می توانید مشاهده کنید.

اصول استفاده ازالگوی AB=CD، نحوه رسم و کاربرد

الگوی AB=CD عمومی ترین الگو از مجموع الگوهای فیبوناچی می باشد که به نسبت دیگر الگوها تشخیص آن آسان تر می باشد. همانطور که در شکل مشاهده می کنید برای تشکیل این الگو دو نسبت فیبوناچی باید همخوانی داشته باشد. در زیر مثال بازگشت نزولی الگوی AB=CD نمایش داده شده است. الگوی بازگشت صعودی AB=CD با همین درصدها اما در حالت معکوس شکل می باشد.
- نقطه C تا 61.8 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D(قیمت ورودی) تا 127.2 یا 161.8 Extension فاصله BC حرکت دارد.
- پس از ورود در نقطه D هدف سود این معامله 61.8 درصد بازگشت فاصله CD می باشد.

اصول استفاده ازالگوی Gartley، نحوه رسم و کاربرد

الگوی گارتلی تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E بین 61.8 تا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 درصد فاصله DE می رسد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله BE می رسد.

bearish-gartleybullish-gartley

اصول استفاده ازالگوی Butterfly، نحوه رسم و کاربرد

الگوی باترفلای تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E تا 127.2 یا 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.

bearish-butterflybullish-butterfly

اصول استفاده ازالگوی بت Bat (الگوی خفاش)، نحوه رسم و کاربرد

الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 50 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 88.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله AB می باشد.

bearish-batbullish-bat

اصول استفاده ازالگوی Crab، نحوه رسم و کاربرد

الگوی کِرَب مانند الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.

علامه جعفری: خدایا تو را سوگند به عظمتت در این دار دنیا که جایگاه بده و بستان و معامله است موفق بفرما که ما مغبون نشویم آنچه که می گیریم بیارزد در مقابل آن سرمایه الهی حیات که از دست می دهیم
پس به هر میلی که دل خواهی سپرد از تو چیزی در نهان خواهند برد

دانش هر فرد نه دارایی اوست نه سرمایه او بلکه بدهی او به جامعه است.

ا ین وبلاگ حاوی اطلاعاتي ارزنده در زمینه های حسابداری - مالی -تجاری -اقتصادی - تجارت الکترونیک و بانکداری ، بورس و . مفاهيم عمومی و علوم بروز شده مالی میباشد. با توجه به احساس نیاز در این وادی نویسنده سعی در احیا و آموزشی کردن را نیز از نظر فرو نگذاشته و آن را با هدف ارتقا’ فرهنگ آموزشی بر پایه اصول استاندارد ها و تخصص خود در زمینه های فاینانس و حسابداری تدوین و تالیف نموده است.

از علاقمندان و خوانندگان محترم این بلاگ به همکاری و همفکری در زمینه های فوق با کمال امتنان دعوت بعمل میآید.

◄ با عرض ادب و احترام نویسنده بلاگ اکبر زواری رضائی "

مختصری از شرح حالم:
متولد 1354 تعریف الگوهای قیمتی - ساکن و اهل اورمیه - عضو هیئت علمی گروه حسابداری دانشگاه اورمیه - مدرک دکترای حسابداری و مدیریت مالی دانشگاه غازی - فوق لیسانس حسابداری دانشگاه تهران - لیسانس حسابداری مالیاتی دانشکده امور اقتصادی و دارایی.

آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایج‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرن‌هاست که برای شناسایی و پیش‌بینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. در ادامه می‌توانید با برخی از مهم‌ترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آن‌ها کمک بگیرید.

چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟

در واقع الگوهای شمعی بی‌شماری وجود دارد که معامله گران می‌توانند به کمک آن‌ها، ناحیه‌های موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیم‌گیری کنند. از این موارد می‌توان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطه‌نظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشان‌دهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیم‌گیری باشند.

باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آن‌ها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانه‌ای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده می‌شود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانه‌های گسترده‌تر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، می‌تواند در این الگوها نمود پیدا کند.

به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیه‌وتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روش‌ها و تکنیک‌ها، کاربرد دارند. این تکنیک‌ها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.

مشهورترین الگوهای نمودار شمعی

الف – الگوهای بازگشت صعودی

چکش (Hammer)

شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیل‌شده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی می‌کند.

چکش نشان می‌دهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. به‌طورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش می‌تواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکش‌های سبز نشان‌دهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه می‌توان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.

چکش وارونه

این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته می‌شود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل می‌شود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.

یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و می‌تواند نشان‌دهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت تعریف الگوهای قیمتی روند باشد. فتیله بالایی تشکیل‌شده در شمع نشان می‌دهد که اگرچه فروشندگان تلاش کرده‌اند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. به‌این‌ترتیب، چکش وارونه ممکن است نشان‌دهنده این باشد که خریداران به‌زودی کنترل بازار را به دست می‌گیرند.

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل می‌شود، هر یک از آن‌ها در بدنه شمع قبلی باز می‌شوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته می‌شوند.

به طور ایده آل، در این شمع‌ها نباید فتیله‌های بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمع‌ها و اندازه فتیله‌ها می‌توان بازار را قضاوت کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی، تشکیل‌شده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا می‌شود.

هارامی صعودی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش به‌زودی پایان یابد.

ب – الگوهای وارونه نزولی

مرد به دار آویخته (Hanging Man)

الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. به‌طورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنه‌ای کوچک در بالای شمع و فتیله‌ای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل می‌گیرد.

فتیله به سمت پایین نشان‌دهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانی‌مدت، فروش این‌چنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران به‌زودی کنترل بازار را از دست می‌دهند و روند نزولی آغاز می‌شود؛ تلقی شود.

ستاره دنباله‌دار

الگوی ستاره دنباله‌دار نوعی از شمع‌ها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمی‌شود. بدنه شمع در اندازه‌ای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل می‌شود. ستاره دنباله‌دار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود.

این الگو نشان می‌دهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پس‌ازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول داده‌اند. برخی از معامله گران ترجیح می‌دهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابت‌شده و بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند.

سه کلاغ سیاه (Three black crows)

الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساخته‌شده است که هر یک از آن‌ها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز می‌شوند و در سطحی پایین‌تر از سطح شمع قبلی بسته می‌شوند.

این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمع‌ها نباید دارای فتیله‌های بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمع‌ها و طول فتیله‌ها می‌توان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی نزولی

هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا می‌شود.

هارامی نزولی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار می‌شود.

پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)

الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیل‌شده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز می‌شود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته می‌شود.

اغلب این الگو می‌تواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشان‌دهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.

پ – الگوهای ادامه‌دار

الگو سه‌گانه صعودی(Rising three methods)

این الگو در یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنه‌هایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر می‌شوند. در حالتی ایده آل، شمع‌های قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.

ادامه‌دار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنه‌ای بلند تائید می‌شود، که نشان‌دهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.

الگو سه‌گانه نزولی (Falling three methods)

این الگو نقطه عکس الگو سه‌گانه صعودی است و نشان‌دهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.

دوجی (Doji)

الگو دوجی زمانی تشکیل می‌شود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت می‌تواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته می‌شود. به‌این‌ترتیب،از یک الگو دوجی می‌توان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.

در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق می‌افتد ، می‌توان دوجی را به شکل‌های زیر تفسیر کرد:

۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :

شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیل‌شده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر می‌شود.

۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :

شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر می‌شود.

۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :

الگویی است که بسته به شرایط هم می‌تواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساخته‌شده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان می‌شود.

طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجایی‌که بازار رمزارزها تعریف الگوهای قیمتی تعریف الگوهای قیمتی می‌تواند بسیار بی‌ثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ می‌دهد. به‌این‌ترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده می‌شود.

سخن پایانی

حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آن‌ها برای هر معامله‌گری ضروری است.

علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آن‌ها نیز به‌هیچ‌عنوان توصیه نمی‌شود. آن‌ها می‌توانند بدون شک برای تجزیه‌وتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونی‌ای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.

آشنایی با الگوی مثلث افزایشی (صعودی) برای تحلیل تکینکال!

آشنایی با الگوی مثلث افزایشی (صعودی) برای تحلیل تکینکال!

الگوی مثلث افزایشی یک الگوی امتداد روند است که معمولاً در یک روند صعودی شکل می گیرد و در حکم تائید کننده‌ی جهت موجود است. این الگو از یک حیطۀ قیمتی محدود بین سقف ها و کف های قیمتی پدید می آید. ویژگی بارز و اصلی این نوع از مثلث این است که به طور کلی یک خط روند افقی (مقاومت) دارد که سقف های قیمتی را تقریباً در یک سطح به یکدیگر وصل می کند و یک خط روند صعودی (حمایت) در حال اتصال کف های قیمتی بالاتر و بالاتر است. این نوع الگو زمانی می افتد که یک سطح مقاومت و یک خط صعودی داشته باشیم. همچنین گفتنی است که این الگو وقتی شکل می گیرد که خریداران قادر به گذشتن از سطح مشخصی نیستند. در هر حال آنها کم کم قیمت را به بالا سوق می دهند.

با استفاده از این راهنما شما یاد می گیرید که چگونه معاملات را با استفاده از الگوی مثلث افزایشی انجام دهید. این تعریف الگوهای قیمتی یک استراتژی معاملاتی شکست است که دارای مزایایی نیز می باشد. همه چیزهایی که باید انجام دهید این است که روش معاملاتی درست را یاد بگیرید و بتوانید آنها را در زمان واقعی انجام دهید.

نکته جالبی که در رابطه با این الگوی وجود دارد، این است که می توان آن را در یک نمودار ۵ دقیقه ای، یک نمودار یک ساعته یا هر چارچوب زمانی مورد نظر استفاده کرد. مهم نیست که سبک معاملاتی شما مقیاس پذیر است یا معاملات روزانه یا معاملات سوئینگ، این یک تئوری عدم تعادل عرضه-تقاضا است که الگوی نمودار قیمت را به وجود می آورد.

در ادامه با نحوه شکل گیری و چگونگی انجام معاملات با الگوی مثلث افزایشی آشنا خواهید شد.

به زیر نگاه کنید:

الگوی مثلث افزایشی

شکل گیری تعریف الگوهای قیمتی مثلث افزایشی یک الگوی امتداد روند است و همانطور که از نام آن پیداست شکل آن شبیه مثلث است. الگوی مثلث افزایشی به عنوان مثلث صعودی نیز شناخته می شود، زیرا باعث یک روند صعودی می شود.

الگوی نمودار مثلث به طور کلی به عنوان الگوی صعودی در نظر گرفته می شود.

نکته: نقطه مقابل یک الگوی مثلث افزایشی، مثلث کاهشی است که به عنوان مثلث نزولی نیز شناخته می شود.

شکل ظاهری الگوی مثلث افزایشی چگونه است:

اولین عنصر الگوی قیمت مثلث افزایشی، یک شیب رو به بالا است و به دنبال آن یک سطح صاف است. این نشان می دهد که بازار چندین بار تلاش کرده است تا سطح مقاومت را شکست دهد، اما نتوانسته است. از این رو، ما یک خط مقاومت ایجاد کرده ایم.

سومین عنصر مثلث افزایشی یک انحنا یا یک روند صعودی است که به سمت بالا حرکت می کند. این چیزی است که باعث می شود تا الگو صعودی شود.

به نمودار مثلث افزایشی زیر نگاه کنید:

به یاد داشته باشید که تمام الگوهای امتداد روند مانند پرچم صعودی، الگوی مستطیلی و بسیاری دیگر از الگوها نیاز به یک چارچوب روند دارند.تعریف الگوهای قیمتی

در مورد صعود مثلث افزایشی ما نیاز به روند صعودی قبلی برای پشتیبانی از شکست خط روند داریم. ساده ترین راه برای یادآوری این است:

  • مثلث افزایشی در روند صعودی رشد می کند.
  • مثلث افزایشی در روند نزولی رشد می کند.

حالا که آموختیم شکل گیری مثلث افزایشی چگونه است، می خواهیم دو ترفند را با شما در میان بگذاریم که از انجام معامله با مثلث صعودی فرا گرفته ایم.

اولین ترفندی که یاد گرفته ایم این است که الگوی مثلث در یک نمودار قیمت به ندرت شکل کاملی دارد. بدون توجه به خاصیت این الگوها (یعنی ادامه دهنده بودن شان) باید توجه داشته باشیم که این الگو زمانی تکمیل می شود که شکست معتبری در آن رخ دهد. یعنی از ضلع بالای آن شکسته شود. تنها در این صورت خواهد بود که ما اجازه ورود به معامله را خواهیم داشت و در غیر اینصورت ورود به معامله بدون شکست ضلع بالایی و تنها با تصور ادامه دهنده بودن مثلث افزایشی بسیار خطرناک خواهد بود.

اغلب اوقات شما می بینید که الگوی تابع صعودی خط مقاومت را می شکند، اما در پشت این شکست شتابی ندارد. بار دیگر، این الگو میله ها را توسعه می دهد که منجر به شکستن های دروغین خواهد شد.

آنچه که شما باید انجام دهید این است که صبر کنید تا الگوی نمودار مثلث خط روند را بشکند و به خط مقاومت نزدیک شده و سپس در کندل بعدی اقدام به خرید کنید.

اگر سعی کنید که در سوئینگ بالا خرید کنید، زمانی که از این الگو برای انجام معاملات خود استفاده می کنید، در هر صورت پیروز خواهید شد.

سپس، ما می توانیم از یک استراتژی معاملاتی شکست استفاده کنیم که به ما آموزش می دهد تا چگونگی شکل گیری مثلث افزایشی را شناسایی و بر اساس آن معاملات خود را انجام دهیم.

نمودار مثلث افزایشی

حالا بیایید تا نکاتی را برای شما عنوان کنیم که باعث می شود تا درک الگوی مثلث ساده شود.

شما باید در مورد آنچه که در پشت پرده اتفاق می افتد آگاهی داشته باشید. ما صرفا دوست نداریم که به قیمت نگاه کنیم، بلکه تمایل داریم تا در مورد آنچه که شرکت کنندگان در بازار انجام می دهند نیز آگاهی داشته باشیم.

هنگامی که قیمت در حال افزایش است، این نمودار به سمت بالا توسعه می یابد. به هر دلیلی خریداران ممکن است با کوچک ترین افزایش قیمتی تهاجمی عمل کنند یا اینکه می توانیم بگوییم، زمانی که بازار در داخل الگوی نمودارمثلث افزایش قرار می گیرد، فروشندگان بیش از حد تهاجمی نیستند.

به هر حال، این مسئله باعث شکل گیری نمودار قیمت مثلث می شود.

هنگامی که ما به نقطه اوج مثلث، جایی که قیمت بالاتر از آن نمی رود، می رسیم همان لحظه ای است که ما باید شکست خط روند را پیش بینی کنیم.

هنگامی که شکست مثلث اتفاق می افتد، ما باید حجم بالا را انتخاب کنیم که منجر به انجام یک معامله خوب می شود.

محل الگو نیز مهم است!

اگر الگوی مثلث در داخل یک محدوده بزرگ معاملاتی باشد، سطح مقاومت ممکن است چندان مهم نباشد. با این حال، اگر شکل گیری قیمت مثلث افزایشی در وسط یک روند صعودی توسعه پیدا کند، این امر وزن بیشتری را به الگو اضافه خواهد کرد.

هنگامی که مثلث افزایشی در یک روند توسعه پیدا می کند، ما علاقمند به خرید در شکست ضلع مثلث خواهیم بود.

استراتژی معاملاتی مثلث افزایشی

استراتژی معاملاتی مثلث افزایشی یک روش آسان برای شکست یک روند است. به منظور تائید شکست، ما قصد داریم از ابزار RSI استفاده کنیم که یک شاخص قدرت وابسته است.

شاخص قدرت وابسته، اندیکاتوری است که توسط ولیس ویلدر برای ارزیابی قدرت یا ضعف حرکات کنونی قیمت و سنجش شتاب قیمت توسعه داده شد. شاخص قدرت وابسته این ارزیابی و سنجش را توسط مقایسه افزایش قیمت با کاهش آن در طی یک دوره زمانی معین انجام می دهد. با شاخص RSI در معاملات خود می توانیم از قبل مشخص کنیم که چه کسی در این نبرد پیروز خواهد شد.

این شاخص چگونه عمل می کند؟

در ادامه با نحوه عملکرد آن آشنا خواهیم شد.

مرحله ۱: مثلث افزایشی باید دارای یک سطح مقاومت هموار و یک روند حمایتی بالا رونده باشد.

دو عنصر یک الگوی مثلث افزایش خوب عبارتند از:

عنصر تعریف الگوهای قیمتی اول، یک سطح مقاومت هموار که چندین بار شکسته شده است. هرچه سطح مقاومت بیشتر مورد آزمایش قرار می گیرد، بیشتر احتمال دارد که نتواند سطح مقاومت را حفظ کند.

عنصر دوم، یک خط روند حمایتی بالارونده است که پایین ترین سطوح متوالی را به شکل گیری مثلث افزایشی متصل می کند.

نمودار مثلث افزایشی زیر را نگاه کنید:

سپس، ما از شاخص فنی RSI استفاده خواهیم کرد.

به زیر نگاه کنید:

مرحله ۲: دوره ۲۰ کندلی RSI را در نمودار خود اعمال کنید

به طور معمول، قیمت در مثلث افزایشی پایدار است. این بدان معناست که جنگی بین بازار گاوی و بازار خرسی در جریان است. با نگاهی به شاخص RSI می توان ارزیابی کرد که چه کسی در این نبرد پیروز خواهد شد.

قبل از شکست، با نگاهی به پایداری قیمت می توانیم تصمیم بگیریم که آیا این شکست ارزشمند است یا بهتر است منتظر یک معامله دیگر باشیم.

از دید کلی، اندیکاتور RSI یک اندیکاتور بازگشتی است و برای تائید و تعیین محل بازگشت بازار استفاده می‌شود. لازم به ذکر است که در رابطه با دوره کندلی RSI باید به این نکته توجه کرد که با طولانی‌تر شدن دوره زمانی (یعنی انتخاب عددی بالاتر از ۱۴) دقت اندیکاتور بیشتر می‌شود. در مقابل هر چه دوره کندلی RSI کوتاه‌تر باشد شاهد بالا رفتن میزان نوسانات RSI خواهیم بود.

به نمودار مثلث افزایشی زیر نگاه کنید:

اکنون، قبل از خرید، ما باید یک چیز دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهیم.

به زیر نگاه کنید:

مرحله ۳: بررسی کنید که آیا قبل از مثلث افزایشی، یک روند صعودی دارید

به عنوان یک الگوی تداوم روند، به طور طبیعی ما نیاز به یک روند قبلی داریم. در مورد مثلث افزایشی که یک الگوی صعودی است، ما باید از قبل یک روند صعودی داشته باشیم.

اگر ما یک روند صعودی قبلی داشته باشیم، نشان دهنده این است که احتمال بروز شکست زیاد است.

به نمودار مثلث افزایشی زیر را نگاه کنید:

آخرین مرحله این است که نقطه ورودی را تعریف کرده و سود مورد انتظار خود را بسنجیم.

به زیر نگاه کنید:

مرحله ۴: به محض اینکه بالاتر از سطح مقاومت هموار قرار گرفتید، خرید خود را انجام دهید

در الگوهای تداوم روند، بهترین استراتژی، خرید در سطح شکست است. اگر بیش از حد صبر کنیم، مفداری از سودی را که می توانستیم به دست بیاوریم را از دست خواهیم داد.

نتیجه گیری

مثلث افزایشی یک الگوی بسیار قدرتمند است که از عدم تعادل عرضه و تقاضا در بازار بهره برداری می کند. شما می توانید معاملات خود را با این الگوی ساده انجام دهید.

با یک مثلث افزایشی می توانیم شروع خوبی داشته باشیم و می توانیم فرصت معاملاتی را قبل از آنجام آن پیش بینی کنیم. بنابراین، توانایی تشخیص الگوی مثلث افزایشی می تواند یک ابزار ارزشمند باشد، چرا که می توانید از آن برای شناسایی معاملات سود آور استفاده کنید.

الگوهای قیمتی ادامه دهنده؛ پترن های کلاسیک

الگوی مثلث رو به بالا حالتی از تغییرات قیمت است که ارزش هر بار در صعودهایش در محدوده ای از مقاومت متوقف می شود در حالی که بعد از رجوع و برگشت تعریف الگوهای قیمتی از این محدوده مقاومت هر بار به دره یا این کهکمینه قبل از خود نمیرسد ; امتداد خطوط پایینی در اتصال به مقاومت بالایی , الگویی بوجود می‌آورد که نشان دهنده آغاز یک حرکت قدرتمند بازار است ; تغییرات ارزش معمولا خط مقاومت در‌این سرمشق رامیشکند و می توان توقع داشت که به مقدار قاعده اولی حرکت درون مثلث رو به بالا بازار در جهت بالایی ارتقا داشته باشد ; این سرمشق معمولا پس از یک فرایند صعودی به‌وجود می‌آید با این کههیچ الزامی بدین فرآیند صعودی نمی‌باشد .

الگوی مثلث کاهشی حالتی از تغییرات قیمت است که قیمت هر بار در نزول هایش در محدوده ای از حمایت متوقف می شود در حالی که پس از بازگشت از این محدوده حمایت هر بار به قله یا بیشینه قبل از خود نمی رسد; امتداد خطوط بالایی در اتصال به مقاومت پایینی; الگویی می سازد که نشان دهنده آغاز یک حرکت قوی بازار می باشد; تغییرات قیمت معمولا خط حمایت در این الگو را می شکند و می توان انتظار داشت که به اندازه قاعده اولین حرکت داخل مثلث کاهشی بازار در جهت پایینی کاهش داشته باشد; این الگو معمولا بعد از یک روند کاهشی به وجود می آید با اینکه هیچ الزامی به این روند کاهشی نمی باشد.

اصول استفاده ازالگوی مثلث متقارن Symmetrical Triangles

مثلث متقارن یا همسان الگویی دیگر از خانواده مثلث ها می باشد که معمولا بعد از یک روند کاهشی یا افزایشی به وجود می آید گرچه هیچ الزامی برای این مورد وجود ندارد; در این الگو حرکات صعودی و نزولی داخل الگو به حمایت ها یا مقاومت های قبل از خود نمی رسند به همین جهت امتداد این خطوط مثلثی متقارن را ایجاد می کند; با شکسته شدن امتداد نقاط به هم متصل شده بالایی و پایینی در الگو می توان انتظار داشت موج جدید به اندازه فاصله اولین قاعده درونی مثلث پیش روی داشته باشد.

اصول استفاده ازالگوی مثلث افزایشی و کاهشی غیر متقارن Reverse Symmetrical Triangles Patern

الگوی مثلث صعودی و نزولی غیر متقارن ; الگویی است که امتداد خطوط بیشینه و کمینه قیمت مثلثی واگرا را تشکیل میدهد و دست کم سه بار قیمت بایستی با هر یک از خطوط بالایی و پایینی برخوردکرده‌باشد ; این الگو معمولا در بازار مبادلات ارز کم یاب می‌باشد ; معمولا این سرمشق بعداز یک فرآیند تشکیل می شود با این که تعریف الگوهای قیمتی هیچ الزامی به‌این این قضیه نیست ; حد سود این الگو همان طور که درصورت مشاهده می شود می توان به مقدار مسافت آغاز فرایند پیشین تا نقطه تشکیل الگو میباشد که توقع داریم با شکسته شدن یکی‌از امتداد ها , بازار به همین مسافت حرکت نماید .

اصول استفاده ازالگوی پرچم Flag Patern

الگوی پرچم از امتداد اتصال محدوده ای از تغییرات قیمت در میانه یک روند به وجود می آید که شیبی کم و خلاف جهت روند قبل از خود دارد; این الگو معمولا مدت زمان زیادی پایدار نمی ماند و خیلی زود شکسته می شود; با شکسته شدن امتداد خطوط الگو بازار به اندازه ابتدای روند قبلی تا نقطه آغاز اولین موج الگوی پرچم پیش روی دارد.

اصول استفاده ازالگوی پرچم سه گوش Pennant Patern

الگوی پرچم سه گوش مانند الگوی پرچم در میانه یک روند تشکیل می شود با این تفاوت که اتصال خطوط بیشینه و کمینه در داخل الگو موازی نبوده و متقارن می باشند; شیب اتصال خطوط بیشینه و کمینه در این الگو حتما باید زیاد باشد و قبل از آن حتما روند با شیب زیاد داشته باشیم در غیر این صورت یک الگوی مثلث افزایشی را تشخیص داده ایم; در این الگو دو هدف قیمتی داریم; هدف اول مانند شکل اندازه قاعده اولین حرکت تصحیحی داخل الگو می باشد و حد سود دوم به اندازه فاصله آغاز روند صعودی قبلی تا نقطه تشکیل الگو می باشد که با شکسته شدن یکی از خطوط بالایی و پایینی الگو انتظار داریم قیمت پیش روی کند.

اصول استفاده ازالگوی گوه Wedge- Ascending & Descending Patern

الگوی گوه کاهشی یا افزایشی جزو الگوهایی می باشد که حتما باید در امتداد روند تشکیل شود; اگرچه جهت تشکیل گوه کاهشی یا افزایشی می تواند هم راستا با روند قبل از خود نباشد اما اگر هم راستا باشد درجه اطمینان و اهمیت بیشتری الگو پیدا می کند; در الگوی گوه افزایشی شیب خط امتداد بالایی نقاطی که به هم متصل می شوند باید حتما کمتر از شیب خط پایینی باشد و در گوه کاهشی; شیب خط امتداد پایینی نقاطی که به هم متصل می شوند باید حتما کمتر از شیب خط بالایی باشد.

در دو حالت گوه کاهشی و افزایشی باید امتداد دو خط بالایی و پایینی در نهایت به یکدیگر برسند و حالت واگرایی نداشته باشند; در این الگو دو حد سود تعریف می شود; هدف قیمتی حد سود اول به اندازه برابر با اولین حرکت تصحیح قیمت در داخل الگو می باشد که با شکسته شدن یک امتداد انتظار داریم; هدف قیمتی حد سود دوم نیز به اندازه برابر فاصله آغاز روند قبلی تا نقطه تشکیل الگو با شکسته شدن یکی از امتدادها را می توان انتظار داشت.

اصول استفاده ازالگوی مستطیل Rectangle Patern

الگوی مستطیل پس از یک فرآیند نزولی یا این که صعودی تشکیل می شود که امتداد خطوط بیشینه و کمینه داخل آن موازی – افقی بوده و تشکیل یک مستطیل خیالی را می‌دهد ; دستکم دو توشه ارزش هامی بایست به امتداد خطوط بالایی و پایینی درین سرمشق برخورد کرده‌باشد ; برای حد سود توقع داریم پس از شکسته شدن خط بالایی در فرایند صعودی و خط پایینی در پروسه نزولی انگیزه قیمتی تازهبه مقدار مسافت درونی دو خط موازی داخل الگو پیش روی کند .

معرفی چند الگوی ادامه دهنده قدرتمند در تحلیل تکنیکال

در این مقاله قصد داریم به معرفی چند الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال بپردازیم. همان‌طور که می‌دانید، روش‌های بسیار زیاد و متنوعی برای بررسی نمودارها بر اساس تحلیل تکنیکال وجود دارد. تحلیل‌گران بر اساس هدف و استراتژی خود به انتخاب یکی از این روش‌ها یا استفاده از چند روش به صورت هم‌زمان می‌پردازند و بعد از کسب تجربۀ لازم، به این نتیجه می‌رسند که کدام یک از این روش‌ها برای آنها مناسب‌تر و سودده‌تر خواهد بود.

فارغ از اینکه از چه روش و استراتژی برای تحلیل نمودارها استفاده می‌کنید، باید بدانید که نمودارها بازتاب‌دهندۀ تمامی عوامل فاندامنتال و تکنیکالی هستند که در بازۀ زمانی مورد نظر شما اتفاق افتاده‌اند و بر قیمت رمزارز یا دارایی مورد نظر شما تأثیر گذاشته‌اند. بنابراین نمودارها یکی از اجزای اصلی و مهم در ترید و معامله‌گری هستند.

الگوی ادامه دهنده (Continuation Pattern) چیست؟

همان‌طور که می‌توان از روش پرایس اکشن یا روش‌های دیگر موجود در بازارهای مالی استفاده کرد، امکان تشکیل الگوهای قیمتی در بازه‌های زمانی مختلف و کسب سود از آنها نیز وجود دارد. برخی از این الگوها، الگوهای بازگشتی قیمت هستند، برخی نشان‌دهندۀ کاهش شتاب و قدرت در نمودار و برخی جزو الگوهای ادامه دهنده روند هستند.

الگوی ادامه دهنده روند الگویی است که با تشکیل آن در میانۀ یک روند، تحلیلگران متوجه می‌شوند که روند موجود فعلاً ادامه خواهد داشت. بعد از تشکیل و مشاهدۀ هر یک از الگوهای ادامه دهنده، نمودار قیمت برای مدتی وارد فاز استراحتی یا فشردگی می‌شود و سپس بعد از خروج از آن الگو به روند قبلی خود ادامه می‌دهد.

در ادامه به معرفی چند الگوی ادامه دهنده روند خواهیم پرداخت.

الگوی ادامه دهنده پرچم مستطیل (Flag)

الگوی پرچم مستطیل یک الگوی ادامه دهنده روند است که بعد از روندهای بسیار قوی تشکیل می‌شود. فارغ از جهت روند، الگوی پرچم مستطیل از یک بدنۀ زاویه‌دار و شیب‌دار و یک میلۀ بلند تشکیل می‌شود. میله (Pole) پرچم نشان‌دهندۀ روند موجود و قدرت آن است.

بدنه (Body) یک پرچم چه نزولی باشد و چه صعودی، نشان‌دهندۀ استراحت بازار بعد از یک روند است. نام این الگو با توجه به شکل ظاهری و شباهتی که با پرچم‌های پارچه‌ای دارد، انتخاب شده است.

الگوی ادامه دهنده

معامله بر اساس الگوی پرچم مستطیل بسیار ساده است. با توجه به مشخص بودن جهت روند قبل از ورود به بدنه الگوی پرچم مستطیل، تنها لازم است که منتظر بمانیم تا نمودار قیمت از بدنۀ پرچم خارج شود. بعد از خارج شدن نمودار قیمت از بدنۀ پرچم مستطیل، هدف قیمتی به اندازه طول میلۀ پرچم خواهد بود.

معمولاً در بدنه پرچم، 5 موج شکل می‌گیرد و بعد از تشکیل موج پنجم، بدنۀ پرچم رو به بیرون شکسته خواهد شد.

الگوهای ادامه دهنده پرچم مستطیل اغلب با شکست‌های قدرتمندی همراه هستند. برای پیش‌بینی قدرت شکست‌ها، تحلیلگران به عمق بدنه، زاویۀ شیب و تعداد موج‌های موجود در بدنه توجه می‌کنند. هر چه شیب بدنه بیشتر باشد، شکست الگو با قدرت بیشتری صورت می‌گیرد.

تحلیلگران باتجربه توصیه می‌کنند که در صورت مشاهدۀ چنین الگوهایی، بعد از تأیید شکست و اطمینان از شکست معتبر، به پوزیشن‌های جدید وارد شوید.

الگوی ادامه دهندۀ پرچم مثلث (Pennant)

الگوی ادامه دهنده پرچم مثلث بسیار شبیه به الگوی قبلی است. تنها تفاوت آن با الگوی قبلی این است که شکل آن به صورت مثلث است. این الگو نیز معمولاً در اواسط یک روند دیده می‌شود. یکی دیگر از تفاوت‌های الگوی پرچم مثلث با الگوی پرچم مستطیل این است که نمودار قیمت در پرچم مثلث در یک محدودۀ باریک حرکت می‌کند و حرکات قیمتی قبلی تقریباً به صورت عمود و با زاویه خیلی کم است.

الگوی ادامه دهنده

علاوه بر این، بعد از تشکیل این الگوی ادامه دهنده و ورود نمودار قیمتی به این الگو، حجم معاملات به شدت کاهش می‌یابد و بعد از شکست این الگو، حجم مجدداً افزایش پیدا می‌کند.

مواردی که گفته شد باعث می‌شود که این الگو از الگوهای مثلث و پرچم جدا شود. این الگو شبیه به یک مثلث کوچک است که بر یک میلۀ کشیده و بلند قرار گرفته است.

الگوی پرچم مثلث نیز از یک بدنه و یک میله تشکیل شده است و همانند الگوی تعریف الگوهای قیمتی پرچم مستطیل طول بدنه نشان‌دهنده هدف قیمتی بعد از شکست بدنه است. در این الگو نیز معمولاً بدنه بعد از تشکیل 5 موج شکسته خواهد شد.

الگوی ادامه دهنده مثلث (Triangle)

یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده، الگوی مثلث است. این الگو در نمودار شکلی شبیه به مثلث دارد و بسته به نوع مثلثی که تشکیل می‌شود، بدنه‌ای متشکل از قله‌هایی با ارتفاع‌های متفاوت دارد. الگوهای مثلث معمولاً در انتهای روند موجود در بازار شکل می‌گیرند و با توجه به جهت روند موجود، می‌توانند نشانه‌ای از ادامۀ پرقدرت یا ضعیف روند موجود باشند.

سه نوع مثلث وجود دارد که در ادامه به بررسی کلی هر یک از آنها خواهیم پرداخت: مثلث متقارن، مثلث افزایشی و مثلث کاهشی.

الگوی ادامه دهنده

معمولاً در هر نقطه از یک روند که مثلث متقارنی تشکیل و مشاهده شود، نشان‌دهندۀ ادامه‌دار بودن آن روند است. این مثلث معمولاً از 6 نقطه تشکیل می‌شود که این تعداد برخورد، برای تشکیل بدنۀ مثلث نیز لازم است.

اینکه ادامه‌دار بودن یک روند بعد از تشکیل الگوهای ادامه دهنده مثلث تا چه حد قدرتمند خواهد بود، بستگی به روندی دارد که قبل از تشکیل الگوی مثلث وجود داشته است.

اگر در یک روند نزولی، یک مثلث صعودی شکل بگیرد یا در یک روند صعودی، یک مثلث نزولی تشکیل شود، از احتمال ادامه‌دار بودن روند موجود کاسته می‌شود. البته باید این موضوع با استفاده از روش‌ها و ابزارهای دیگری نیز تأیید شود.

اما برعکس، اگر در یک روند صعودی، مثلثی صعودی شکل بگیرد یا در یک روند نزولی، مثلثی نزولی تشکیل شود، احتمال ادامه‌دار بودن روند بسیار قدرتمندتر از حالت قبلی است.

الگوی مثلث نیز همچون الگوهای قبلی از 5 موج تشکیل می‌شود. هر چه تعداد این موج‌ها بیشتر شود، حرکتی که بعد از شکست این الگو صورت می‌گیرد، قدرتمندتر خواهد بود.

اگر قبل از رسیدن نمودار قیمت به محدودۀ یک‌سوم پایانی الگو، بدنه مثلث شکسته شود و خروج از الگو اتفاق بیفتد، حرکت بعد از آن بسیار قدرتمندتر خواهد بود. در صورتی که الگوی مثلث در دوسوم ابتدایی خود شکسته نشود و نمودار قیمت وارد محدودۀ یک سوم پایانی شود، الگو به نوعی اعتبار خود را از دست می‌دهد و در صورتی که به طور کل منقضی نشود، حرکت بعد از شکست این محدوده خیلی پرقدرت نخواهد بود.

سخن پایانی

در این مقاله به بررسی مفهوم الگوهای ادامه دهنده و معرفی برخی از آنها پرداختیم. توجه داشته باشید که تشکیل یک الگوی ادامه دهنده زمان‌بر است و ممکن است همیشه نتوانید یک الگوی ادامه دهنده را در نمودار مورد نظر خود بیابید. تشخیص الگوها نیاز به تمرین و بررسی زیاد دارد، اما بعد از اینکه یکی از این الگوها در نمودار دیده شد، می‌توانید از اهداف قیمتی آن و ادامه دار بودن روند، بسته به نوع الگوی تشکیل‌شده، استفاده کنید و برای چگونگی معاملات خود تصمیم‌گیری نمایید.

نکتۀ دیگری که وجود دارد این است که ممکن است گاهی این الگوها مطابق با حالت معمول و پیش‌بینی شما پیش نروند و با خطا مواجه شوند. بنابراین پس از آنکه تأییدات لازم را با استفاده از روش‌های دیگر موجود به دست آوردید، برای ورود یا خروج از یک پوزیشن معاملاتی تصمیم بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.