شروع سرمایهگذاری در سهام – قسمت بیست و هفتم
مقدمه
تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوهایی هستند که سرنخهایی از روند آینده قیمت سهام در اختیارشان بگذارد. کارشناسان با استفاده از الگوی سهام ارزیابی میکنند که مردم به خرید چه نوع سهامی گرایش دارند. در این قسمت به معرفی برخی الگوهای سهام میپردازیم.
الگوهای تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارند؟
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند کمک زیادی به تحلیل و درنتیجه معاملات بهتر کند. یکی از دلایل استفاده از یک نوع الگوی خاص این است که اغلب افراد مثل هم اشتباه میکنند! برای الگوی سر و گردن وارونه مثال خرید گران و فروش ارزان. در بازارهای سرمایه الگوهای کلاسیکی شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه، الگوی برگشتی است که بسیاری از سرمایهگذاران آن را مطمئنترین و سودآورترین الگو میدانند. الگوی بازگشتی به این معناست که جهت روند بازار را متأثر کرده و به جهت کاملاً وارونه مبدل میسازد. هنگامیکه نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند یعنی خرید سهام در سقف روند، حرکتش متوقف شده و سیر قیمت سهام معکوس شده است. برعکس آن، اگر سهمی در روند نزولی باشد با الگوی برگشتی سر و شانه، روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا باز میگردد.
اجزای الگوی سر و شانه، شامل سر (دارای بلندترین قله در الگو) و شانهها یا قلههای دیگر قیمتی است. خط گردن نیز از اتصال دو کف قیمتی الگو یعنی کف قیمتی که بین سه اوج قیمتی تشکیل شده است، به دست میآید. خط گردن میتواند یک خط افقی یا یک خط زاویهدار باشد. عبور قیمت از خط گردن به معنی تکمیل و تأیید الگو است.
ویژگیهای الگوی سر و شانه در روند صعودی
پس از شکلگیری قلهای بالای قله قبلی، قیمت تمایلی برای رسیدن به قیمت قله قبل ندارد، بنابراین قله کوچکتر از قله قبل ایجاد میشود. درنهایت، سه قله وجود خواهد داشت که قله وسط نسبت به قله چپ و راست از ارتفاع بیشتری برخوردار است. قله چپ را بهاصطلاح شانه چپ مینامیم که حجم معاملات بالایی دارد. قله راست هم اصطلاحاً شانه راست نامیده میشود و حجم معاملات آن از دو قله قبلی کمتر است.
قله مابین شانه راست و چپ را هم اصطلاحاً سر مینامند که حجم معاملات متعادلی دارد. خط گردن از اتصال دو کف الگوی سر و شانه به دست میآید. الگو با شکسته شدن خط گردن کامل میشود. بعد از شکست خط گردن، هدف قیمتی نمودار به اندازه موج سر ریزش میکند.
این الگو زمانی که بتواند خط گردن را با حجم معاملات بالا رد کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد و اگر نمودار این شرایط برای سهمی اتفاق بیافتد، باید از سهم خارج شد و تا سیگنال مجدد خرید منتظر ماند.
آشنایی با الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، الگوهایی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهند با الگوی سر و گردن وارونه نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشوند. این الگوها از جمله ابزارهای کارآمد در تحلیل تکنیکال میباشند که بسیار حائز اهمیت هستند. زمانیکه یک الگوی بازگشتی تشکیل میشود، روند قبلی متوقف شده و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود. در واقع، شکلگیری یک الگوی بازگشتی حاکی از آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان در بازار کاسته شده است. الگوی سر و شانه، الگوی کف و سقف دوقلو و الگوی کف و سقف سه قلو از جمله الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال میباشند. پیشتر در مقاله آموزشی الگوی سر و شانه، راجع به این دسته از الگوهای بازگشتی صحبت کردیم. اما در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی نوع دیگری از الگوهای بازگشتی تحت عنوان الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.
الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال: الگوی کف دوقلو
الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
این نوع از الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و نشاندهندهی بازگشت قیمت به شکل صعودی میباشد. تشکیل الگوی کف دوقلو میتواند سود زیادی عاید سهامداران نماید. این الگو از جمله الگوهای بازگشتی صعودی و بسیار شبیه به حرف انگلیسی W است. یک الگوی کف دوقلو شامل دو کف متوالی پشت سرهم و یک خط گردن (neckline) میباشد. این خط گردن همان خط مقاومت میباشد. در واقع پس از آنکه این الگو شکل گرفت و خط مقاومت شکسته شد، انتظار میرود که حداقل به اندازهی فاصلهی سقف تا خط گردن، سهم رشد داشته باشد. در این الگو نیز هرچقدر که مدت زمان شکلگیری الگو طولانیتر باشد، الگو از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. بنابراین به دنبال این الگو در تایمفریمهای بالاتر باشید. دقت داشته باشید که افزایش حجم نیز در شکلگیری این الگو، اعتبار الگو را افزایش خواهد داد.
اعتبار الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
به منظور ارزیابی و اطمینان از شکلگیری این نوع از الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال توجه به نکاتی که در ادامه آورده شده است، ضروری میباشد.
- فاصلهی زمانی بین دو دره معمولا بین ۲ تا ۶ هفته است.
- اندازهی الگوی کف دوقلو معمولا بین ۲۰ تا ۲۵ درصد روند نزولی قبلی خود میباشد.
- در الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال حداقل فاصله عمودی درهها از خط گردن ۱۰ درصد است.
- در الگوی کف دوقلو میتوان شکسته شدن خط گردن و تثبیت قیمت بالای آن را به عنوان یک نقطهی ورود مناسب درنظر گرفت.
- حجم معاملات در اولین دره، معمولاً زیاد است؛ چرا که اکثر بازیگران در این ناحیه به دنبال اخذ پوزیشن خرید بوده و وارد سهم میشوند.
- در الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال بین ارتفاع عمودی درهها تفاوتی زیادی وجود ندارد و یا این تفاوت بسیار ناچیز (بین ۲ تا ۵ درصد) است.
- چنانچه در بالای خط گردن، قیمت با حجم معاملات سنگینی تثبیت شود و یا به عبارت دیگر، خط گردن شکسته شود، یعنی الگوی کف دوقلو کامل شده است. در غیر این صورت نمیتوان اظهار نظری دربارهی کامل شدن این الگو نمود.
الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال: الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
این الگو درست برعکس الگوی کف دوقلو است؛ یعنی در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشاندهندهی بازگشت قیمت به شکل نزولی میباشد. این الگو از جمله الگوهای بازگشتی نزولی بوده و بسیار شبیه به حرف انگلیسی M است. این نوع از الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال شامل دو قلهی متوالی پشت سر هم و یک خط گردن (neckline) میباشد. انتظار میرود پس از تشکیل این الگو؛ یعنی بعد از اینکه خط حمایت شکسته شد و افزایش حجم مشاهده کردیم، حداقل به اندازهی فاصلهی سقف تا گردن، سقف نمودار افت پیدا کند. نکتهی دیگری که در رابطه با الگوی سقف وجود دارد این است که خط حمایت پس از شکسته شدن در این الگو به خط مقاومت تبدیل شده و نقش مقاومتی پیدا میکند. معمولاً بازگشت این خط یک فرصت خروج مجدد خواهد بود، چرا که گفتیم این الگو، یک الگوی به شدت نزولی است.
نکته: هنگام تشخیص الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال دقت داشته باشید که هر دو سقف پیاپی را نباید یک سقف دوقلو تصور کرد.
اعتبار الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
برای ارزیابی و اطمینان از شکلگیری این نوع از الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال باید به نکاتی که در ادامه آورده شده توجه فرمایید.
- در الگوهای کف و سقف دوقلو باید دقت داشت که اندازهی الگوی سقف دوقلو معمولا بین ۲۰ تا ۲۵ درصد روند صعودی قبلی خود میباشد.
- در الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال فاصلهی زمانی بین دو قله معمولا بین ۲ تا ۶ هفته است.
- در الگوی سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال ارتفاع عمودی قلهها تفاوتی ندارد و یا بسیار ناچیز (بین ۲ تا ۵ درصد) است.
- معمولاً در قلهی اول، حجم معاملات زیاد است؛ چرا که اکثر بازیگران (در یک بازار دوطرفه) در این ناحیه به دنبال اخذ پوزیشن فروش هستند و از سهم خارج میشوند.
- چنانچه در زیر خط گردن، قیمت با حجم معاملات سنگینی تثبیت شود و یا به عبارت دیگر، خط گردن شکسته شود، یعنی الگوی سقف دوقلو کامل شده است. در غیر این صورت نمیتوان اظهار نظری دربارهی کامل شدن این الگو نمود.
آیا امکان نقض الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال وجود دارد؟
آیا ممکن است نقض الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال به وجود بیاید
نمیتوان به صراحت گفت که تمام قواعد و قوانین و الگوهای موجود در تکنیکال، درست هستند. از آنجایی که این الگوها تنها پشتوانهی آماری دارند، بنابراین ممکن است که الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال نیز نقض شوند. بهعنوان مثال در الگوی سقف دوقلو اگر قیمت پس از شکسته شدن خط گردن به جای ادامهی روند نزولی، به روند صعودی تبدیل شد و دو قلهی قبلی که حال به عنوان سطح مقاومت آن شناخته میشوند را به سمت بالا بشکند، میتوان گفت الگوی سقف دوقلو نقض میشود. البته بر عکس این فرآیند نیز برای نقض الگوی کف دوقلو صدق میکند. دقت داشته باشید که در صورت نقض هر یک از این الگوها میتوانید خطی که به موازات قلهها یا درهها رسم کردهاید را به عنوان حد ضرر در نظر بگیرید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به الگوهای کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال و نحوهی تشخیص و برخورد با آنها صحبت کردیم. الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند و برای شناسایی صحیح آنها باید روی نمودارهای واقعی تمرین کرده و تجربه کسب نمایید. با تشخیص درست و به موقع الگوهای کف و سقف دوقلو میتوانید آیندهی قیمت را سریعتر و دقیقتر پیشبینی نمایید و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرید. به خاطر داشته باشید که این دسته از الگوها از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری هستند. به همین جهت در مواقع خاص بهتر است تا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. توصیه میشود برای آشنایی با تحلیل تکنیکال ویدیوهای آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را از دست ندهید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و استخدام در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک کند.
الگوی چکش hammer – چگونه ترید کنیم؟
الگوی چکش (Hammer candlestick patterns) از جمله الگوهای پر کاربرد تحلیل تکنیکال که در انواع الگوهای شمعی ژاپنی یافت میشود، یک الگو بازگشتی reversal pattern است که در کف باعث تغییر روند می شود. واژه ژاپنی این کلمه Takuri می باشد و این لغت به معنی چیزی است که سعی می کند به وسیله احساس کردن عمق و ته آب را اندازه گیری کند. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد.
کندل شناسی چیست؟
نمودار کندل استیک نوعی نمودار مالی است که به صورت گرافیکی حرکت قیمت یک دارایی را برای یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد. همان طور که از نامش پیداست، از شمع ساخته شده است که هر یک شمع نشان دهنده زمان یکسانی است. شمعدان ها (کندل ها) می توانند تقریباً هر دوره از ثانیه ها تا سال را نشان دهند.
تنها هنگامی که یک معامله گر بداند چگونه «کندل را بخواند»، می تواند درک کند که الگوها در مورد پویایی بازار، رفتار معامله گران و کنترل خریداران یا فروشندگان به او چه می گویند. معامله گر که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و می داند چگونه تفکر سایر بازیکنان مالی را تفسیر کند، می تواند با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای، از این دانش استفاده کرده و از اقدام قیمت به نفع خود استفاده کند.
تاریخچه نمودارهای کندل استیک به حدود قرن هفدهم برمی گردد. ایجاد آن ها به عنوان یک ابزار نمودار سازی اغلب به یک تاجر برنج ژاپنی به نام Homma اعتبار می یابد. ایده های او احتمالاً همان چیزی بود که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان نمودار کندلی مدرن استفاده می شود را فراهم آورد. یافته های هوما توسط بسیاری، به ویژه توسط چارلز داو، یکی از پدران تجزیه و تحلیل فنی مدرن، تصحیح شد.
هر کندل از یک نقطه شروع و یک نقطه خروج قیمتی تشکیل شده است. اگر قیمت شروع شدن در کندل و یا بسته شدن در قیمت حداکثر نباشد سایه ها به وجود می آیند. به فاصله بین قیمت شروع و پایان بدنه کندل می گویند.
Open: اولین قیمت ثبت شده در یک بازه زمانی معین
Close: آخرین قیمت ثبت شده در یک بازه زمانی معین
Low: کمترین قیمت در یک بازه زمانی معین
High: بالاترین قیمت در یک بازه زمانی معین
ساختار الگو کندل استیک چکش
ساختار کندل چکش مشابه مرد دارآویز است. کندل چکش یا Hammer دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی بایستی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی باشد.
در الگوی چکش می توان گفت قیمت در انتهای یک روند نزولی پس از سقوط تا پایین ترین حد ممکن ناگهان به سطح حمایت مستحکمی برخورد نموده و حتی اندکی درون این محدوده حمایتی فرو رفته است.
اما به تدریج با افزایش قدرت خریداران بر روی نیروی دافعه صعودی افزوده گشته تا حدی که فروشندگان نهایتاً میدان نبرد را به طور کامل به خریداران باختهاند قیمت شروع به صعود نموده و حتی تا مجاورت قیمت بازگشایی اولیه رشد کرده است.
خصوصیات الگو چکش hammer
- این الگو در کف به وجود می آید.
- اصطالح چکش از این جا آورده شده است که اصطالحاً بازار چکش کاری شده است و قیمت پایین تر از این محدوده نمی تواند بیاد.
- بدنه این الگو میتواند قرمز یا سبز باشد. (در صورتی که رنگ بنده سبز باشد احتمال تغییر روند بیشتر می شود) رنگ کندل در الگوی hammer و الگوی man hang تفاوتی ندارد.
- هر چه قدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی بلند تر باشد احتمال شکل گیری الگو قوی تر است.
- این الگو همانند الگوی مرد دار آویز احتیاج به تاییدیه دارد.
- هر اندازه گپ قیمت بین کندل های قبل و بعد به وجود بیاید الگوی برگشتی قویتری ایجاد شده است.
- وجود دو الگوی برگشتی پشت سر هم بر قدرت الگو می افزاید.
کندل تأیید
همانند الگوی مرد دارآویز man hang این الگو نیز در کف نیازمند تایید می باشد. الگوی چکش یک الگوی مثبت و امیدوارکننده است که در انتهای روند نزولی ظاهر می شود و سهامداران را نسبت به آینده بازار خوشبین می سازد دقت کنید که نباید به محض مشاهده الگوی چکش بلافاصله اقدام به خرید سهام بکنید بلکه باید صبر کنید و منتظر بمانید تا اولاً چکش به طور کامل تشخیص تشکیل و تثبیت بشود.
انواع کندل چکش
براساس کندل چکش نزولی می توانیم کندل مرد دارآویز (Hanging man candle) و ستاره دنباله دار (Shooting star candlestick) رو داشته باشیم و براساس کندل چکش صعودی می توانیم الگوی چکش وارونه (Inverted hammer candlestick) رو نام ببریم.
چکش های نزولی Bearish hammers
الگوی کندل استیک چکشی نزولی قرمز است و بدنه کوچکی دارد اما سایه بلندی دارد.
مرد دارآویز Hanging man
الگوی مرد دارآویز Hanging man یک الگو بازگشتی reversal pattern است که در سقف باعث تغییر روند می شود. الگوی مرد دار آویز مشتق شده از واقعیتی است شبیه به شکل یک مرد آویزان یا به دار آویخته شده با پاهای بلند. الگوی مرد به دار آویخته Hanging man و الگوی چکش hammer از جمله الگوهای پر کاربرد تحلیل تکنیکال در الگوهای شمعی ژاپنی است. این دو الگو در ساختار کندل استیک Candle Stick شبیه به یکدیگرند، اما کارایی متفاوتی دارند. سایر اسامیالگوی مرد دارآویز شامل مرد دارآویخته، چتر کاغذی، مرد آویزان، مرد حلق آویز ، Paper umbrella و… می باشد.
ستاره دنباله دار Shooting star
الگوی ستاره دنباله دار یک الگوی بازگشتی نزولی است که تنها شامل یک کندل می شود . این الگو زمانی تشکیل می شود که قیمت به سمت بالا رو به حرکت می باشد و ناگهان قیمت افت می کند و رو به کاهش می رود که به این دلیل سایه ( Wick ) بلندی در سمت بالا شکل می گیرد .
چکش های صعودی Bullish candlestick
این کندل چکشی زمانی ظاهر می شوند که روندهای نزولی بر بازار حاکم باشد. چکش صعودی سبز است و نشان الگوی سر و گردن وارونه دهنده برگشت احتمالی قیمت است.
الگوی چکش وارونه inverted hammer
الگوی چکش وارونه هم نیز یک الگوی بازگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود. تفاوت این الگو با الگوی چکش این است که دم الگو تبدیل به شاخ میشود. اگر در شمع بعدی قیمت سقف چکش را رد کرد میتوانید خرید کنید و Sell Stop را در کف چکش قرار دهید.
چگونه از الگوی چکش در استراتژی ترید استفاده کنم؟
پس باید چگونه از الگو چکش در معاملات ارزدیجیتال خود استفاده کرد؟ در این بخش به شما یاد می دهیم که چگونه از این کندل سود کسب کنید.
استراتژی حمایت و مقاومت در معامله گری
مفاهیم حمایت و مقاومت (Support and Resistance) در سطوح معاملاتی بدون شک دو مورد از مهم ترین ویژگی های تحلیل تکنیکال هستند. بخشی از تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودارهایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند، و مانع از آن می شوند که قیمت ارز به یک جهت خاص سوق یابد.
حمایت، یک سطح قیمتی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا سود خرید، متوقف شود. با کاهش قیمت ارزها یا اوراق بهادار، تقاضا برای آن افزایش می یابد، بنابراین خط حمایت ایجاد می شود. در همین حال، مناطق مقاومت به دلیل علاقه فروش هنگام افزایش قیمت ها بوجود می آیند.
مقاومت یا سطح مقاومتی، قیمتی است که در آن قیمت ارز با ظهور تعداد فزاینده ای از فروشندگان که مایل به فروش با آن قیمت هستند.
براساس استراتژی حمایت و مقاومت و کندل چکش شما می توانید تغییر روند بازار را پیش بینی کنید.
الگوی دوقلو Double Bottom
الگوی دوقلو به انگلیسی Double Top یکی از الگوهای بازگشتی است. یعنی پس از تشکیل این الگو باید انتظار بازگشت قیمت یا تغییر جهت روند قیمت را داشته باشیم. تئوری ساختار این الگو به این شکل است: ابتدا روند افزایشی شکل میگیرد، سپس مقداری افت پیدا میکند، دوباره به اندازه قلهی اول افزایش مییابد و در نهایت بازگشت قیمت شکل میگیرد و یک روند نزولی ایجاد میشود. پس در این الگو دو قله به یک اندازه به وجود میآید که درست مانند حرف M در حروف انگلیسی است. خط گردن در این الگو نیز خطی افقی است که مماس با نقطه فرو رفته ایجاد میشود.
احتمال صعود پولکادات تا ۷۵ دلار بر اساس الگوی وارونه سر و شانه
پولکادات یکی از ارزهای دیجیتالی است که از دیروز به صورت مستمر حالت صعودی خود را آغاز کرده و بیش از پیش سعی دارد خود را به عنوان رقیب اصلی اتریوم در بازار ارزهای دیجیتال نشان دهد. بر اساس دادههایی که تحلیلگران در اختیار دارند، احتمال صعود پولکادات تا ۷۵ دلار نیز وجود دارد. با بیتستان همراه باشید تا جزئیات بیشتری در اختیارتان قرار دهیم.
احتمال صعود پولکادات تا ۷۵ دلار
پولکادات پس از افزایش قیمتی که دیروز داشت، احتمالا سیر صعودی تا ۷۵ دلار را رقم خواهد زد. الگوی وارونه سر و شانه نشان دهنده حرکت صعودی Polkadot در بازار است و تحلیلگران نیز بر همین اساس پیشبینی کردهاند.
بر اساس نمودارهایی که DOT در این چند روز از روند صعودی خود به ثبت رسانده، احتمالا بتواند به طور قاطع بالای محدوده ۴۱ تا ۴۳ دلار خود را ببندد، و حتی ممکن است به رکورد قیمتی جدید یعنی ۷۵ دلار نیز برسد.
حداکثر فاصله بین خط گردن DOT و پایین سر تقریبا ۳۱ دلار است. بنابراین، شکست این سطح میتواند حرکت صعودی به سمت ۴۱ تا ۴۳ دلار و در بلند مدت به ۷۵ دلار را امکانپذیر کند. الگوی معکوس H&S با افزایش ۳۰ درصدی DOT در هفته گذشته ظاهر شد و به بالاترین سطح پنج ماه اخیر یعنی ۴۴ دلار رسید.
DOT که به عنوان نشانهای برای هزینهها، مدیریت، قابلیت همکاری و پیوند در داخل اکوسیستم Polkadot عمل میکند، پس از اعلام حراج پاراچین بیش از ۲۴ درصد افزایش قیمت پیدا کرد.
بعد از معرفی پاراچینها، Polkadot قصد دارد یک ویژگی متقابل زنجیرهای را معرفی کند که از طریق قراردادهای هوشمند تخصصی، زنجیره رله آن را به بلاک چین خارجی (بیت کوین، اتریوم و غیره) قادر میسازد. در همین حال این پروژه قصد دارد ماژولهای پل ارتباطی را راه اندازی کند که قابلیت همکاری بلاکچینهای خارجی با Polkadot را افزایش میدهد.
تحلیلهای انجام شده در این خبر مربوط به سایت منبع بوده و سیگنالی برای خرید، فروش و یا سرمایهگذاری از طرف بیتستان نیست.
الگوی سر و شانه معکوس در کف
الگوی سر و شانه معکوس در کف
تریدرهای حوزه رمزارز و سهام، الگوی الگوی سر و شانه معکوس یا همان IHS را به عنوان سیگنال پیش از شروع تغییر روند و آغاز بازار گاوی (روند صعودی بازار) به حساب میآورند. الگوی سر و شانه یا H&S یک الگوی معکوسکننده روند در تحلیل تکنیکال است؛ بدین معنی که اگر در یک روند صعودی دیده شد، روند نزولی خواهد شد و الگوی سر و شانه معکوس یا IHS نیز در پایان یک روند نزولی ساخته میشود و پایان این روند را نشان میدهد. در این مقاله، به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، تشخیص روند صعودی، نحوه محاسبه اهداف قیمتی با استفاده از این الگو و محدودیتهای آن میپردازیم. با ما همراه باشید.
زمانی که قیمتها در حال ریزش هستند، احساسات بازار به سمت منفی سوق پیدا میکند و ترس افراد در بالاترین حد خود قرار دارد. جالب است بدانید که درست در همین مواقع الگوی معکوس هد اند شولدرز (IHS) خود را نشان میدهد. الگوی IHS از نظر ساختار شبیه به الگوی معمول H&S است، اما شکلی کاملا برعکس دارد. این الگو پس از شکلگیری کامل، نشاندهنده پایان روند نزولی بوده و آغاز بازار صعودی را نوید میدهد.
الگوی هد اند شولدرز معکوس به نوعی یک فرم وارونه است که پس از پایان یافتن روند نزولی شکل میگیرد. این الگو دارای یک بخش Head (سر)، یک Shoulder (شانه) سمت چپ و یک شانه راست است و همگی این بخشها به صورت وارونه تشکیل میشوند و زیر خط گردن (Neckline) به وجود میآیند. وقوع شکست در بخش بالایی خط گردن موجب تکمیل و تثبیت الگو شده و نشاندهنده بازگشتن روند نزولی به روند صعودی است.
همانطور که در شکل بالا نیز نمایش داده شده است، ارزش دارایی مورد نظر ما در یک روند نزولی قرار دارد؛ اما پس از کاهش قیمتی قابل توجه، به نظر میرسد که خریداران این دارایی بر این باور هستند که قیمت به سطح جالب توجهی رسیده و خرید در کف قیمت را آغاز میکنند. هنگامی که میزان تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، دارایی مورد بحث ما وارد زمینه شکلدهی به اولین بخش شولدر چپ شده و قیمت وارد روند افزایشی خود میشود.
تریدرها در طول روند نزولی به صورت گروهی داراییهای خود را به فروش میرسانند. خرسها (تریدرهایی بر روی روند نزولی بازار سرمایهگذاری میکنند یا اصطلاحا شورت میکنند) نیز پس از بازگشتن بازار از روند نزولی خود به شدت فروش خود را به انجام میرسانند و این امر موجب سقوط قیمت به میزانی پایینتر از اولین کف قیمتی شده و کف قیمتی جدیدی شکل میگیرد. گاوها (افرادی بر روی صعودی بودن روند بازار سرمایهگذاری میکنند) از طرف دیگر در این کف قیمتی خرید کرده و بخش سر الگو را شکل میدهند. هنگامی که قیمت به قله قبلی خود یعنی در الگوی سر و گردن وارونه الگوی سر و گردن وارونه نقطه توقف پیشین قیمت میرسد، دوباره خرسها وارد عمل میشوند.
الگوی سر و شانه معکوس در کف
این امر موجب سقوط دوباره قیمتها شده و بخش سوم الگو شروع به شکلگیری میکند و در اولین کف قیمتی جدید دوباره شاهد ورود خریداران و خرید تهاجمی آنها هستیم. این ماجرا در حقیقت شانه راست را تشکیل میدهد. سپس قیمت دوباره رو به افزایش پیش میرود و این گاوها هستند که مسئولیت هدایت کردن آن به بالای خط گردن و تکمیل الگو را به عهده دارند.
از اینجا به بعد، خط گردن در نقش کف جدید قیمتی عمل خواهد کرد؛ زیرا این در حقیقت خط مقاومتی است که تریدرها در آن نقطه خرید کرده و چنین مقاومتی را حمایت میکنند. این در حقیقت سیگنالی برای شروع روند صعودی جدید خواهد بود.
در تصویر بالا میبینیم که بیت کوین از زمان تشکیل سقف قیمتی بومی ۱۳۹۷۰ دلار در ۲۶ ژوئن سال ۲۰۱۹ (۵ تیر ماه سال ۱۳۹۸) در روند نزولی بود. در این هنگام خریداران وارد عرصه شده و از نزول قیمت در سطح حمایتی ۷۰۰۰ دلار تا ۶۵۰۰ دلار جلوگیری کرده و شانه سمت چپ الگوی سر و شانه معکوس را تشکیل دادند. این موضوع موجب آغاز شدن فرایند بهبود بازار و رسیدن قیمت به ۱۰۴۵۰ دلار شد. در این سطح، گاوهایی که در کوتاه مدت ترید میکنند سود خود را کسب کرده و خرسها نیز فرایند پوزیشن گرفتن شورت (استفاده از قراردادهای آتی و بستن قرارداد خود بر روی ریزش قیمت ارز مورد نظر) خود را با هدف برگشتن به روند نزولی آغاز کردند.
در نهایت، فروش شدید این دارایی توسط افراد موجب شکسته شدن خط حمایتی شده و جفت ارز بیت کوین/تتر (BTC/USDT) در ۱۳ مارس سال ۲۰۲۰ (۲۳ اسفند ماه سال ۱۳۹۸) به قیمت ۳۷۸۲ دلار رسید. گاوها از طرف دیگر این رویداد را غنیمت شمرده و آن را به عنوان فرصت خرید به حساب آوردند و همین امر موجب بازگشتن بازار و بهبود قدرتمندانه و رسیدن قیمت بیت کوین به ۱۰۴۵۰ شد. این بخش موجب شکل گرفتن بخش سر در الگوی مورد بحث ما شد.
اما شانه سمت راست بسیار کمعمق بود و دلیل این امر کاهش فشار فروش و عدم صبر کردن گاوها برای خرید دوباره در اصلاحات عمیقتر بود. در نهایت، گاوها موفق شدند تا در ۲۷ جولای سال ۲۰۲۰ (۶ مرداد ماه سال ۱۳۹۹) قیمت را به سطحی بالاتر از خط گردن هدایت کرده و الگوی سر و شانه را کامل کنند. زمانی این الگو تکمیل میشود که شکست (Breakout) در منطقه خط گردن اتفاق بیافتد؛ پس از این شکست، معمولا قیمت دوباره به محدوده Neckline باز میگردد و آن را تست میکند (که به آن پولبک (Pullback) میگویند) تا یک سطح حمایتی برای خود بسازد و پس از آن، روند صعودی را ادامه میدهد.
خرسها بسیار تلاش کردند تا گاوها را در تله انداخته و قیمت را تا خط گردن کاهش دادند. با وجود اینکه قیمت حتی پایینتر از این نیز رفت اما تریدرها اجازه ریزش جفت ارز BTC/USDT به سطح کمتر از ۱۰٫۰۰۰ دلار را ندادند. این در حقیقت بیانگر وقوع تغییراتی در احساسات افراد و روانشناسی بازار است. خریداران نیز با افزایش فشار و بالا بردن قیمت و رد شدن آن از ۱۲٫۵۰۰ دلار موجب افزایش حرکت صعودی بازار شدند.
برای محاسبه هدف کف قیمتی الگوی سر و شانه معکوس، عمق را از خط گردن تا پایینترین نقطه محاسبه کنید، تا سر تشکیل میشود. در مثال بالا، خط گردن در حدود ۱۰۴۵۰ دلار قرار دارد و با کم کردن کف قیمتی ۳۷۸۲.۱۳ دلار از آن، به عمق ۶۶۶۷.۸۷ دلاری دست پیدا میکنیم.
سپس با افزودن این مقدار به سطح شکست در مثال بالا به حدود عددی ۱۰۵۵۰ دلار میرسیم. در حقیقت این هدف را در سطح ۱۷۲۱۷.۸۷ دلار تعیین میکند. هنگامی که روند از نزولی به صعودی تغییر پیدا میکند، ممکن است ریزش قیمتی کمی را تجربه کنیم و یا حتی به سطحی بالاتر از هدف مورد نظر دست بیابیم. بنابراین، تریدرها باید هدف محاسبه شده را تنها به عنوان یک راهنما در نظر داشته باشند و پوزیشن خود را با رسیدن به هدف مورد نظر به خطر نیاندازند و دارایی خود را با عجله به فروش نرسانند.
روش دیگری برای محاسبه اهداف قیمتی IHS، این است که در قسمتهایی از دو شانه چپ و راست که قیمت معکوس شده، یک خط روند رسم کنید تا خط گردن شما به دست بیاید. سپس با استفاده از ابزار Cursor Cross در تریدینگ ویو، میزان پیپ سر تا نکلاین را اندازه بگیرید. نصف این میزان به عنوان هدف H/2 و کل این مقدار با عنوان هدف H در نظر گرفته میشود. به عبارتی دیگر، هدف سر و شانه معکوس ، به اندازه سر تا گردن است؛ اما برخی اوقات الگوی سر و گردن وارونه این مقدار رشد نمیکند؛ بنابراین بسیاری از تریدرها اندازه H/2 را به عنوان تارگت خود قرار میدهند.
هیچ یک از الگوها در شکست روندهای مختلف به موفقیت کامل دست پیدا نمیکنند و لازم است تا تریدرها تا پایان شکلگیری الگو و تکمیل آن برای آغاز معاملات خود صبر کنند. برخی اوقات، ساختار الگو شکل میگیرد، اما شکست روند اتفاق نمیافتد. درست در همین هنگام است که تریدرهایی که معاملات خود را پیش از تکمیل روند آغاز میکنند به دام میافتند.
به عنوان مثال میتوان به روند قیمت LINK اشاره کرد که در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۹ (۸ تیر ماه سال ۱۳۹۸) با قیمت ۴.۵۸ دلار وارد روند نزولی شد و اصلاح خود را آغاز کرد. خریداران نیز تلاش کردند تا کاهش قیمت را در ناحیه ۲.۲۰ دلار تا ۲.۰۰ دلار متوقف کنند. این امر موجب تشکیل یک الگوی هد اند شولدرز معکوس شد که در تصویر بالا میتوانید مشاهده کنید.
با وجود اینکه حد قیمتی در ۱۹ آگوست ۲۰۱۹ (۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۹۸) به محدوده خط گردن رسید، اما خریداران نتوانستند آن را به بالاتر از این حد برسانند. به همین دلیل الگوی تشکیل شده تکمیل نشد.
جفت ارز LINK/USDT در این نقطه از حد قیمتی نکلاین برگشت و به سطحی پایینتر از سر و در نقطه ۱.۹۶ دلار قرار گرفت و الگو را نامعتبر کرد؛ این ماجرا موجب به دام افتادن تریدرهایی شد که احتمالا در انتظار معکوس شدن روند نزولی، خرید خود را به ثبت رسانده بودند.
الگوی سر و شانه میتواند ابزار مفیدی برای تریدرهایی باشد که به دنبال همراه شدن با روند صعودی در حال آغاز هستند. لازم به ذکر است که در این رابطه نکات مهمی وجود دارند که به یاد داشتن آنها خالی از لطف نیست.
سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوهای ترید در بازار رمز ارزهاست. اما درست مانند تمامی الگوهای تحلیل تکنیکال، معایبی نیز دارد:
الگوی سر و شانه معکوس یکی از قدرتمندترین الگوها در تحلیل تکنیکال است. این الگو معکوس شدن قیمت، از روند نزولی به صعودی را نشان میدهد. ترید با الگوی IHS نیاز به مقداری تجربه دارد و تشخیص آن برای افراد تازهوارد چندان راحت نیست. برای باز کردن پوزیشن با استفاده از هد اند شولدرز معکوس، شما باید منتظر بمانید تا الگو تکمیل شود و خط گردن شکسته شود. در این مقاله، به به معرفی الگوی Inverse Head and Shoulders، نحوه تشخیص روند صعودی، محاسبه اهداف قیمتی و محدودیتهای آن پرداختیم.
برای تحلیل سهام در بازار سرمایه، ابزارهای متفاوتی وجود
دارد که هرکدام کارایی خاص خود را در تعیین موقعیت سهام و انتقال دادههای مؤثر به
تحلیلگران دارد. به طور معمول در تحلیل تکنیکال باید از ابزارهای تکنیکالی و الگوهای مهم بهره برد تا با بررسی و ارزیابی نمودار سهم، بتوان تحلیل دقیق و مناسبی
نسبت به وضعیت انواع سهام داشت. در بین الگوهای تحلیل تکنیکال، الگوی سر و
شانه بسیار مورد توجه تحلیلگران بازار قرار میگیرد. مشاهده این الگو در نمودار، از
جهات مختلفی حائز اهمیت میباشد. الگوی سر و شانه دارای ویژگیهای خاصی است که در
این مقاله قصد داریم تا به بررسی آن بپردازیم و مطالبی که در ادامه شرح خواهیم
داد:
دیدگاه شما