نحوه استفاده از اندیکاتور RSI
معاملهگران مدتهاست در تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها استفاده میکنند. این الگوریتمها بطور خودکار حرکات قیمت را منعکس کرده و روند تحلیل بازار و ساختن استراتژی معاملاتی را تا حد زیادی تسهیل میکنند.
یکی از رایجترین ابزارها اندیکاتور RSI (شاخص مقاومت نسبی) است که میتوان آن را افسانه تحلیل تکنیکال نامید. این الگوریتم امکان شناسایی درست روند فعلی و تعیین نقاط احتمالی معکوس شدن آن را امکان پذیر میسازد.
تاریخچه و خلاصهای از اندیکاتور RSI
این ابزار در سال 1978 توسط Wells Wilder، بنیانگذار مشهور مفاهیم مختلف تحلیل تکنیکال ارائه شد. در کتاب او با عنوان “سیستمهای معاملاتی” ماهیت اندیکاتور RSI به دقت شرح داده شده است.
در نتیجه چاپ کتاب او، این ابزار از محبوبیت بالایی در بین معاملهگران بازار برخوردار شد. در معاملات فارکس ، اُسیلاتور RSI در پلتفرمهای متاتریدر مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزار برای همه داراییهای قابل معامله و در هر زمانبندی از چارت قابل اجرا است. میزان سود حاصل از هر معامله به استراتژی معاملهگر بستگی دارد.
توضیحات کلی الگوریتم RSI
اُسیلاتور RSI در یک بازه مشخص بین مقادیر حداکثر (100) و حداقل (0) در نوسان است. این ابزار با تغییرات قیمت کار میکند و نتایج این تغییرات را در بازه بیان شده نمایش میدهد. بیشترین تأثیر عملکرد RSI در زمانی است که نشانگر در بالاترین یا پایینترین سطح بازه قرار دارد.
بازه 70 تا 100 محدوده اشباع خرید و 0 تا 30 محدوده اشباع فروش است. با رسیدن نشانگر به محدوده اول، انتظار میرود که قیمت در بازار افت کند و ورود نشانگر به محدوده دوم سیگنالی برای افزایش قیمت آینده بازار به شمار میرود.
باید توجه داشت که مرزهای 30 و 70 قابل تغییر هستند. برخی از معاملهگران باتجربه که از RSI در استراتژی خود سود میبرند، مرز حدود اشباع را به 20 و 80 تغییر میدهند و هنگامیکه بازار تحت تاثیر یک روند صعودی یا نزولی قوی قرار دارد، به لطف این مرزبندیها قادر به تصمیمگیری بهتری برای ورود به معاملات خواهند بود.
اگرچه، همواره در مورد روند صعودی یا نزولی سوالات منطقی به وجود میآیند: چه مدت RSI در محدوده اشباع باقی میماند و زمان دقیق خروج از محدوده برای تعیین نقطه ورود به معامله خرید یا فروش چه موقع خواهد بود؟
نویسنده اندیکاتور دوره 14 را پیشنهاد داده است. بسیاری از معاملهگران نیز دوره 9 و 25 را برای استراتژیهای خود انتخاب میکنند. بسته به نوع بازه زمانی، این اعداد نشانهی تعداد کندلهای مورد استفاده در محاسبات (دقیقه ، ساعت ، روز و غیره) هستند.
هر معاملهگر جفت ارزهای خاصی را برای معاملات انتخاب میکند و بر همین اساس دوره مناسب با استراتژی خود را تنظیم میکند. برای انتخاب بهترین مرزبندی حدود اشباع، لازم است تا در دورههای مختلف بازار را رصد کنید و با توجه به نقاط عطف و برگشت روند حدود مختلف اشباع را بررسی کنید. با توجه به مورد معامله و حدود اشباع و دورهی آن که توسط RSI نمایش داده میشود، حالت بهینه مرزبندی را برای خود برگزینید.
لازم به یادآوری است که مقدار عددی کمتر دورهها، بر حساسیت ابزار نسبت به تغییرات قیمت اثر گذار است و موجب میشود که منحنی RSI سیگنالهای کاذب بیشتری داشته باشد. افزایش دوره باعث نرمتر شدن نشانگر RSI و حذف سیگنالهای اشتباه میگردد.
خصوصیات محدودههای اشباع اندیکاتور
در صفحه ترمینال معاملات در پنجره پایین چارت، سطح 30 و 70 به صورت یک خط نمایش داده میشود که از آنها برای گرفتن سیگنالهای خرید و فروش استفاده میگردد.
هنگامی که نشانگر اسیلاتور خط 30 را قطع میکند و به سمت پایین محدوده میرود، در واقع به محدوده اشباع فروش وارد شده است. با بالا آمدن نشانگر از کف محدوده و رد کردن خط 30، معاملهگران این اتفاق را سیگنالی برای شروع معاملات خرید میدانند. از سوی دیگر، اگر اسیلاتور خط 70 را رو به بالا قطع کند، نشانگر وارد محدوده اشباع خرید میشود. سپس با حرکت نشانگر از بالا به پایین و شکست خط 70، معاملات فروش آغاز میشوند. این قوانین ورود به بازار فقط در جهت حرکت روند اصلی قابل قبول است. باز کردن معاملهای در خلاف جهت روند میتواند با زیان بسیاری همراه باشد.
لازم به ذکر است که این اسیلاتور میتواند مدتها در محدودههای اشباع باقی بماند. درنتیجه، شما باید با توجه به شرایط مختلف موقعیتهای معاملاتی را تحلیل کنید:
هنگامی که بازار “رِنج” است و قیمت در بازه کوچکی حرکت میکند، تقاطع RSI با سطح 70 از بالا و 30 از پایین به ترتیب سیگنال خوبی برای ورود به معامله فروش و خرید خواهد بود. در مثال پایین این اتفاق قابل مشاهده است. محدودههای کوچک قیمت فرصت مناسبی برای افزایش سود اسکالپرها است.
در مواردی که بازار دارای روند صعودی قوی است، نشانگر اسیلاتور با عبور از مرز 70، میتواند مدتها در محدوده اشباع خرید باقی بماند. در این موارد توصیه میشود سیگنال فروش تا زمانی که نشانگر از محدوده اشباع خرید خارج نشده است، در نظر گرفته نشود. با شکسته شدن خط 70 رو به پایین سیگنال خوبی برای شروع معاملات فروش خواهد بود.
همانطور که قبلاً هم بیان شده، مرزهای 30 و 70 قابل تغییر هستند. برای مثال، معاملهگران در روندهای نزولی از مرزهای 40 و 80 برای تعیین محدودههای اشباع استفاده میکنند و در روندهای صعودی این مرزها را به 20 و 60 تغییر میدهند.
برخی از معاملهگران استفاده از “قانون 5%” را پیشنهاد میکنند. بدین معنا که خط سطح به گونهای ترسیم شود که نشانگر RSI بیش از 5٪ از مدت یک دوره زمانی مشخص، در پشت آن مثالی از رد نوسان RSI باقی نمانده باشد. شما میتوانید یک دوره سه ماهه را برای بررسی در نظر بگیرید که البته با به روز شدن قیمتها تغییر خواهد کرد.
هنگامیکه بازار نوسان زیادی ندارد، نشانگر با خطوط 30 و 70 تقاطعی نخواهد داشت. با کاهش دوره محاسبات RSI، میتوان دامنه نوسانات آن را افزایش داد. اگر اُسیلاتور بیش از حد نسبت به تغییرات قیمت حساس باشد، باید دوره محاسبات افزایش یابد و از این طریق نوسانات بیش از حد بازار از بین خواهد رفت.
معاملات بسیاری در نزدیکی محدودهها و با برخورد نشانگر با مرز اشباع بسته میشوند. البته برخی از معاملهگران به امید سود بیشتر و ادامه حرکت در جهت مورد نظرشان، با تغییر میزان زیان معاملات خود را باز نگه میدارند.
الگوهای تحلیل تکنیکال
شما میتوانید برای ورود به معاملات خود از الگوهای مختلف تکنیکال که بر روی اندیکاتور RSI که در صفحه پلتفرم و زیر چارت قیمت نمایش داده میشود، استفاده کنید. این اشکال میتوانند شامل انواع مثلث، کف و سقف دوقلو و پرچم و بسیاری از الگوهای دیگر تحلیل تکنیکال باشند.
در تصویری از چارت جفت ارز EUR/USD الگوی برگشتی سر و شانه به وضوح قابل مشاهده است. در این مثال با ورود به معامله فروش، امکان کسب سود خوبی برای شما فراهم است. سطح 50 برای در نظر گرفتن خط گردن (neckline) مناسب به نظر میرسد.
واگرایی در فارکس
این اندیکاتور میتواند در پیشبینی ادامه حرکت روند اصلی در آینده نیز موثر باشد. با مشاهده واگرایی (تفاوت حرکت در چارت اصلی قیمت و نشانگر اُسیلاتور در قسمت پایین چارت)، برگشت قریب الوقوع قیمت در آینده قابل پیشبینی است.
در این مثال، سیگنال قوی بازگشت در چارت قابل مشاهده است (همگرایی در زیر سطح 30 قرار دارد). این سیگنال باید با توجه به معاملاتی که باز هستند در نظر گرفته شود. بستن آنها مانع از زیان بیشتر خواهد شد.
این واگرایی در دو مورد قابل مشاهده است:
- با افزایش قیمت، RSI کاهش مییابد
- با روند نزولی ، منحنی RSI بالا میرود
این ابزار با همراهی سایر اندیکاتورها و الگوهای تحلیل تکنیکال نتیجه بهتری خواهد داشت و با حذف سیگنالهای اشتباه به کسب سود بیشتر کمک خواهد کرد.
آزمایش و بررسیهای اولیه خود را با یک حساب دمو انجام دهید و بعد از آن با دارایی واقعی خود وارد معامله شوید.
سرمایه گذاری کوتاه مدت در ارزهای دیجیتال چیست؟
سرمایه گذاری کوتاه مدت در ارزهای دیجیتال چیست؟ موضوع مهمی که در این مقاله بررسی خواهیم کرد. استارت ارزهای دیجیتال در سال 2009 با بیت کوین رقم خورد و تا به امروز با وجود چالش های زیادی که پیش روی این صنعت و بیت کوین بود با قدرت پیش رفتن. در همین راستا ارزش کل بیت کوین های در دسترس از 5 میلیارد دلار در سال 2014 به 1تریلیون دلار در سال 2021 رسیده که نشان از علاقه مردم به این حوزه بوده.
علاوه بر بیت کوین سایر ارزهای دیجیتال هم با توجه به حوزه های خود مثل NFT، متاورس، مالی، هوش مصنوعی در این بازار ها فعالیت می کنند و در بعضی مواقع عملکرد و سودی بیشتری از بیت کوین دارن.
کاربران و سرمایه گذاران این حوزه تنها مردم نیستن و شرکت ها و کمپانی های بزرگی مثل تسلا، فیسبوک و. در این حوزه سرمایه های بزرگی وارد کرده اند و هدف های بزرگی دارن. این شرکت ها با پروژه های بزرگ شون قراره تغییراتی در شیوه زندگی روزمره کاربران ایجاد کنن و با این کار سود های کلانی بدست خواهند اورد. ارزهای دیجیتال هم با هدف های خاصی ایجاد شده و توسعه دهندگان این رمزارز ها در تلاش برای پیشبرد این اهداف هستن. در ادامه با ما همراه باشین تا با مطالعه این مقاله بتونین مدیریت سرمایه بکنین و با سرمایه گذاری کوتاه مدت در ارز های دیجیتال هم سود بدست بیارین.برای داشتن اطلاعات بیشتر توصیه می کینم که مقاله آموزش مدیریت سرمایه گذاری رو مطالعه کنین.
سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال:
از اونجایی که بازار ارزهای دیجیتال یک مارکت جدید و نوپا هست، دارای نوسانات قیمتی بالایی هست. فقط افراد و یا سرمایه گذارانی در بازار میتونن فعالیت کنن که ریسک پذیری بالایی دارن. نوسانات این بازار به شدت بالا است و قیمت یک ارز میتونه در روز 50 تا 100 درصد تغییرات قیمتی داشته باشه. یکی از راه های در امان ماندن از این نوسانات شدید قیمتی مدیریت ریسک و سرمایه هست. یک سرمایه گذار نباید همه سرمایه خودش رو درگیر معامله کنه و باید با توجه به استراتژی شخصی و روند بازار بهترین معامله را انجام بده.
یکی از موضوعاتی که برای به دست اوردن سودهای کوتاه مدت میشه استفاده کرد این هست که سیستم معاملاتی هر سرمایه گذار برای چه بازه زمانی تعیین شده است یعنی اگر شخصی بخواد در بازه زمانی کوتاه مدت از بازار کسب درامد کنه باید از ابزار های تحلیلی کوتاه مدت، با بهره گیری از استراتژی معاملاتی کوتاه مدت اقدام به سرمایه گذاری کنه.
روش های پیدا کردن فرصت های سرمایه گذاری:
یکی از ویژگی های این بازار این هست که همیشه فرصت های مختلف برای سرمایه گذاری بوده و نباید نگران سود نکردن و یا از دست دادن یک یا چند فرصت باشین. سرمایه گذاران با استراتژی و سبک معاملاتی بدون در نظر گرفتن احساسات به بازار نگاه می کنند. برای سرمایه گذاری کوتاه مدت ابزار های تحلیلی نقش خوبی داره. اگر از روش های تحلیلی فاندامنتال برای سرمایه گذاری استفاده بشه نباید انتظار داشت که در بازه زمانی کوتاه مدت به سود برسیم زیرا روش تحلیل فاندامنتال برای بلند مدت بوده و برای بازه زمانی کوتاه مدت در بیشتر مواقع منجر به ضرر میشه.در اینجا توصیه میکنیم مقاله بهترین روش مدیریت سرمایه در ارز های دیجیتال رو مطالعه کنید.
بیشتر تحلیلگران مطرح در دنیا با این نظر که روش های تکنیکال و اندیکاتوری برای کسب سود در کوتاه مدت مناسب است موافق هستن بر همین اساس روش های گوناگونی برای تحلیل یک ارزدیجیتال هست و این روش ها همیشه به صورت یک مدل تحلیل نمیشه و با توجه به روند، شرایط، استراتژی و سبک معاملاتی متغیر هست. روش هایی مانند پرایس اکشن، الیوت کلاسیک و پیشرفته، هارمونیک پترنو و بسیاری از روش های دیگه که در تحلیل تکنیکال کاربرد داره.معامله در بازارهای پر نوسان ارزدیجیتال به مهارت خاصی نیاز داره. انتخاب یک استراتژی، تسلط و درک بازار ارزهای دیجیتال دانشی هستن که تنها با اموزش و وقت گذاشتن تجربه لازم به دست میاد. در تمامی بازار های مالی، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال از اصلی ترین شاخص های تحلیل هستن.
تحلیل تکنیکال چیست؟
همونطور که در ابتدای مقاله ی سرمایه گذاری کوتاه مدت درارزهای دیجیتال چیست؟ اشاره کردیم برای تحلیل و تشخیص روند بازار از روش های مختلفی میشه استفاده کرد. یکی از مهم ترین شروط برای موفقیت در بازار های مالی، توانایی پیش بینی درست روند قیمتی بازار و تصمیم گیری برای انجام یک معامله هست. تحلیل تکنیکال در واقع استفاده از ابزار ها بر روی نمودار است که از روش ها و ابزار های خاصی برای تحلیل حرکات قبلی قیمتی، داده ها و حجم معاملات استفاده میشه.
بطور کلی تحلیل تکنیکال ارزدیجیتال به پیش بینی روند قیمتی یک ارز در آینده با استفاده از بررسی روند آن ارز در گذشته می پردازه یعنی با توجه به روند قیمت سال های گذشته و تاریخچه تکرار شده ی اون. چون نقاط حمایت و مقاومت یک ارز از تاریخچه یک ارز مشخص میشه.
اندیکاتورها ابزار پر استفاده در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور ها جزو اصلی ترین ابزار شناسایی و پیش بینی تکنیکال به شمار میرن. استفاد از این ابزار ها در افزایش سرعت و دقیق بودن تحلیل تاثیر به سزایی داره. این ابزار به شناسایی روند های موجود کمک کرده و اطلاعات خوبی درباره روند هایی که در اینده قرار است تشکیل بشه رو ارائه میکنه. این نکته را نباید فراموش کرد که اندیکاتور ها هم امکان اشتباه دارن و به همین دلیل تحلیل گران برای کاهش ریسک معامله از چند اندیکاتور به طور همزمان استفاده می کنند. افرادی که از طریق تحلیل تکنیکال وضع آینده یک ارز را برسی میکنن به ابزار و اندیکاتور های متنوعی نیاز دارن تا تحلیل دقیق تری داشته باشن در ادامه چند مورد از بهترین اندیکاتور ها را توضیح می دیم.
میانگین متحرک ساده(Simple Moving Average)
تعداد اندیکاتور هایی که برای آنالیز تکنیکال وجود دارد بسیار متعدد هست. و هر کدام از این اندیکاتور ها کارایی و میزان دقت متفاوتی دارن. یکی از محبوب ترین و پر استفاده ترین اندیکاتور ها، میانگین متحرک ساده بوده که به اختصار SMA گفته میشه. همانطور که از اسم میانگین متحرک ساده مشخص است، SMA طبق میانگین قیمت های پایانی یک ارز دیجیتال در بازه زمانی مشخص محاسبه شده و یک نمودار برای نمایش ایجاد میکنه.
شاخص قدرت نسبی(Relative Strength Index)
شاخص قدرت نسبی یا RSI نیز یکی از اندیکاتور های خوب برای تحلیل تکنیکال هست. این ابزار بیشتر در بخش نوسان گیری یا اسیلاتورها قرار داره. بر خلاف اندیکاتور میانگین متحرک ساده که خیلی ابتدایی و ساده تغییرات قیمتی را نشان میده، اسیلاتورها از طریق فرمول های محاسباتی ریاضی داده های قیمتی را حساب میکنه و یک سری اطلاعات دقیق ارائه میده. این اطلاعات در یک بازه خاص و از قبل تعریف شده نشان داده میشه به عنوان مثال، اندیکاتور RSI در بازه 0تا100 در حال نوسان است.
بولینگر بندز یا باند های بولینگر(Bollinger Bands)
باند های بولینگر یا به اختصار BB جزو اندیکاتور های محبوب و پر استفاده در بین تریدر ها هستن. اندیکاتور بولینگر بندز از دو باند عرضی و جانبی تشکیل شده که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک حرکت میکنه. از BB برای شناسایی مناطق اشباع خرید و اشباع فروش در یک ارز دیجیتال استفاده شده و برای اندازه گیری میزان نوسان بازار میشه استفاده کرد.
اندیکاتور های مشتق شده
تحلیل و برسی روند بازار تنها متکی به ابزار ساده و پایه نبوده و اندیکاتور هایی هستن که طبق داده های بدست آمده از سایر اندیکاتور عمل می کنه. به عنوان مثال اندیکاتور RSI با اعمال کردن یک سری فرمول های ریاضی محاسبات خود را انجام میده. نمونه دیگر، اندیکاتور محبوب مک دی یا واگرایی میانگین متحرک است که از حاصل تفریق دو EMA ساخته میشه در واقع این اندیکاتور دارای یک هیسوگرام است که ساخت آن، از اختلاف دو EMA انجام میشه.
تحلیل فاندامنتال
یکی از راهای استفاده از فرصت های سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال بهره گیری از تحلیل فاندامنتال هست. در تحلیل بنیادی یا همان فاندامنتال تحلیل گر به بررسی و تحلیل شرایط یک پروژه از جنبه ها و نکات مختلف می پردازه و اخبار و برنامه هایی که در اینده قرار است اجرا بشه را به دقت بررسی میکنه.آنالیز تمام جوانب و عوامل موثر بر یک پروژه به طوری که بشه ارزش اصلی و ذاتی آن را تشخیص داده و از نتیجه بدست آمده در معاملات استفاده کرد را میشه به عنوان تحلیل فاندامنتال تعریف کرد.
بیان دیگر تحلیل فاندامنتال دانش بررسی تغییرات اقتصادی و دیگر موارد تغییر پذیر درباره یک دارایی هست. بررسی تغییرات یک دارایی باعث میشه بتوان ارزش حقیقی فعلی و تحلیل آن در آینده را تعیین کرد. با توجه به تجربه های بدست امده از سرمایه گذاری، برای کسب سود کوتاه مدت میشه بدون در نظر گرفتن تحلیل فاندامنتال، و فقط با تحلیل تکنیکال سود خوبی بدست اورد اما اگر هدف از سرمایه گذاری میان مدت و بلند مدت هست باید علاوه بر تحلیل تکنیکال، حتما پروژه را از نظر فاندامنتال هم بررسی کرد.
وایت پیپر
یک سرمایه گذار حرفه ای قبل از سرمایه گذاری، وایت پیپر پروژه ای که قرار است سرمایه گذاری کنه را بطور کامل مطالعه می کنه. وایت پیپر سندی به صورت PDF هست که تمامی اطلاعات مربوط به پروژه اعم از سرمایه گذاران، هدف ها و برنامه های آینده که در انتخاب یک پروژه برای سرمایه گذاری کمک می کنه. البته همه اطلاعات وایت پیر را نمیشه به قطعیت دانست و ممکن هست یک پروژه با وعده های الکی سعی در جمع کردن سرمایه داشته باشه و باید با مطالعه وایت پیپر به صورت منطقی بررسی کرد و اقدام به سرمایه گذاری کرد.
اخبار ارزهای دیجیتال یکی از مهمترین تحلیل های فاندامنتال هست که تاثیر به سزایی در نوسان قیمتی یک ارز دیجیتال میتونه بزاره اخبار ارزدیجیتال را باید از منابع معتبر استخراج کرده و با بررسی صحت و درستی خبر از سایت رسمی میشه سرمایه گذاری کرد. اخبار ارزهای دیجیتال به طور کلی میتونه به دو صورت تاثیر قیمتی مثل اثر کوتاه مدت و اثر بلند مدت داشته باشه. که خیلی از معامله گران نوسان های کوتاه مدت را از دست میدن چون در اثر انتشار خبر نوسان قیمتی خیلی فوری انجام میشه و این شعار معروف که میگه با شایعه بخر و با خبر بفروش در بین معامله گران رایج هست.
حمایت از طرف افراد تاثیر گذار
یکی دیگه از روش های تاثیر گذار بر قیمت یک ارزدیجیتال، حمایت افراد پر قدرت و با طرفدار هست که با انتشار یک خبر و اشاره به یک ارزدیجیتال خاص باعث افزایش قیمت آن شده و طرفداران با انتشار خبر اقدام به خرید میکنن. این روش قبلا هم توسط ایلان ماسک در خصوص حمایت از ارزدیجیتال دوج انجام شده و با توئیت ایلان ماسک ارزدیجیتال دوج پامپ قیمتی را تجربه کرد.
با توجه مطالبی که در مقاله ی سرمایه گذاری کوتاه مدت درارزهای دیجیتال چیست؟ اشاره شده متوجه شدیم که برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال باید کاملا اموزش دیده و با مهارت کافی در این بازار ها فعالیت کرد. این بازار ها نوسان های زیادی داشته و سرمایه گذاری در اون ریسک بالایی میخواد و افرادی که صبر و حالت ریسک پذیری ندارن برای فعالیت در این بازار ها مناسب نیستن. حال اگر قصد سرمایه گذاری در این بازار را دارین باید از روش هایی که اشاره شد به تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بپردازین تایک معامله و یا سرمایه گذاری حرفه ای داشته باشین.
بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی (Divergence)
بسیاری از معامله گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی توانند مفهوم واگرایی را با استفاده از اندیکاتورها به طور دقیق اعمال کنند. واگرایی ها توسط معامله گران و در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف تر می شود استفاده می شود که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند شود. اگر می خواهید یک معامله گر یا سرمایه گذار موفق شوید، باید یاد بگیرید که چگونه واگرایی را مانند یک حرفه ای تشخیص دهید و معامله کنید. قبل از اینکه به بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی بپردازیم، مروری بر مفهوم مثالی از رد نوسان RSI واگرایی خواهیم داشت.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی (یک اندیکاتور) یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
دونوع واگرایی مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در دارایی امکان پذیر است.
چند نکته درمورد واگرایی وجود دارد:
- واگرایی می تواند بین قیمت یک دارایی و تقریباً هر شاخص یا داده فنی یا اساسی رخ دهد. اگرچه، زمانی که قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور فنی حرکت می کند، معمولاً از واگرایی توسط معامله گران فنی استفاده می شود.
- سیگنال های واگرایی مثبت قیمت نشان دهنده این است که بازار می تواند به زودی شروع به صعود کند و زمانی اتفاق میافتد که قیمت به سمت پایینتر حرکت میکند، اما یک شاخص فنی بالاتر میرود یا سیگنالهای صعودی را نشان میدهد.
- واگرایی منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد و زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر میرود اما یک اندیکاتور فنی پایینتر میرود یا سیگنالهای نزولی را نشان میدهد.
- نباید به طور انحصاری به واگرایی تکیه کرد، زیرا سیگنال های ترید را به موقع ارائه نمی دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی بدون تغییر قیمت ادامه یابد.
اما حالا که با مفهوم واگرایی آشنا شدیم، چگونه واگرایی را شناسایی و برمبنای تشخیص آن معامله کنیم؟ بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی کدام هستند؟ در ادامه به اندیکاتورهایی اشاره می کنیم که به عنوان بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی شناخته می شوند.
بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی
اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index یک شاخص قدرتمند و یکی از قابل اعتمادترین نوسانگرها (در صورت استفاده صحیح) است. شاخص قدرت نسبی برای جستجوی واگرایی بین RSI و قیمت سهام است. معامله گران RSI مثالی از رد نوسان RSI را به دلیل دقت آن، یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی می دانند.
- با دو سطح اضافی (70 و 30) وارد محدوده 0 تا 100 می شود.
- RSI فقط کندل های سفید و سیاه و بدون سایه (شدو) را نشان می دهد.
- در صورتی که بازار به سمت پایین می رود، کندل ها معمولاً سیاه هستند، جهت رو به بالا با کندل های سفید به تصویر کشیده می شود.
فرمول ساده RSI به شرح زیر است:
(RSI = Σ white candles / Σ black candles x 100%)
اندیکاتور شاخص کانال کامودیتی(CCI)
یکی دیگر از اندیکاتورهای عالی برای معاملات واگرایی، CCI است. اندیکاتور کانال کامودیتی یا Commodity channel index یک نوسانگر است که در تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری تغییرات قیمت سهام از میانگین آماری استفاده می شود. دو روش اصلی توسط معامله گران برای تفسیر شاخص کانال کامودیتی به دنبال واگرایی و به عنوان یک شاخص خرید یا فروش مورد استفاده قرار می گیرد. دونالد لمبرت این ابزار را با قیمت معمولی و متوسط ساده پایه گذاری کرد.
- قیمت معمولی (حداکثر + حداقل + قیمت بسته) ÷ 3 است.
- در این روش میانگین متوسط قیمت نسبت به قیمت بسته کمتر معقول است، بنابراین از زمانی که یک روند ضعیف تر یا بسته می شود، اطلاع می دهد.
- نماهای CCI بین 100- و 100+ در نوسان هستند.
- اگر خط کمتر از 100- باشد، به این معنی است که، برای مثال، یک سهم بیش از حد فروخته شده و قیمت آن رشد خواهد کرد.
- اگر خط بالای 100+ باشد، یک سهم بیش از حد خرید شده و قیمت آن پایین تر می شود.
اندیکاتور حجم متوازن (OBV)
یکی دیگر از ابزارهای مفید برای تشخیص واگرایی ها، اندیکاتور حجم متوازن است که حجم را به تغییر قیمت مرتبط می کند. obv یا On-balance volume نشان میدهد که آیا حجم بازار به سمت یک اوراق بهادار میرود یا از آن خارج میشود یا زمانی که حرکت قیمت توسط obv تأیید نمیشود، واگرایی سهام رخ میدهد. از obv عمدتاً برای واگرایی های منظم استفاده می شود.
OBV یک اندیکاتور معاملاتی فنی است که از جریان حجم برای پیشبینی تغییرات قیمت سهام استفاده میکند. جوزف گرانویل برای اولین بار متریک OBV را برای سود بازار سهام در سال 1963 توسعه داد. گرانویل معتقد بود که حجم، نیروی کلیدی پشت بازارها است و OBV را طوری طراحی کرد که پیشبینی کند چه زمانی حرکتهای عمده در بازارها بر اساس تغییرات حجم اتفاق میافتد. او معتقد بود که وقتی حجم بدون تغییر قابل توجهی در قیمت سهام به شدت افزایش می یابد، قیمت در نهایت به سمت بالا صعود یا به سمت پایین سقوط می کند.
اندیکاتور تصادفی (Stochastic)
اندیکاتور تصادفی یا Stochastic، یک اندیکاتور عالی در تعیین واگرایی ها است. این نوع اندیکاتور نسبتی از قیمت نزدیک فعلی را به حداکثر یا حداقل در بازه زمانی تعیین شده در نمودار نشان می دهد. 3 نوع تصادفی وجود دارد: سریع، آهسته و کامل. این اندیکاتور در دوره غیر روند کاملاً کار می کند.
اندیکاتور جریان پول (MFI)
از اندیکاتور جریان پول (Money Flow Index) برای تشخیص واگرایی ها استفاده می کنند. این شاخص قدرت جریان پول در داخل و خارج از یک اوراق بهادار یا سهام را اندازه گیری می کند، شاخص جریان پول با شاخص قدرت نسبی مرتبط است اما با یک چرخش، در حالی که RSI فقط قیمت جریان پول را نیز در بر می گیرد. این اندیکاتور حجم را در خود جای می دهد، به همین دلیل شاخص جریان پول در تشخیص واگرایی ها عالی است، زیرا یک مزیت بزرگ نیز دارد که شامل حجم می شود.
اندیکاتور مومنتوم (Momentum)
اندیکاتور مومنتوم (Momentum) میتواند سیگنالهای واگرایی مناسبی تولید کند. اندیکاتورهای مومنتوم در بازارهای مالی و تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری سرعت قیمت ها در یک بازه زمانی خاص به منظور ورود و خروج در معامله در لحظه مناسب، عالی هستند. معامله گران قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال افزایش است بتوانند وارد شوند، (که نشان می دهد بازار و معامله گران به روند فعلی اعتماد زیادی دارند). یا قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال کاهش است، بتوانند خارج شوند، (که نشاندهنده عدم اطمینان معاملهگران است)، زیرا آنها شانس تعقیب قیمت را دوباره ارزیابی میکنند.
اندیکاتورهای مومنتوم می توانند بهترین لحظه را برای انجام معامله، خرید یا فروش با شانس بالاتری که بازار به نفع شما حرکت کند را نشان دهد. آنها همچنین می توانند به شما بگویند که چه زمانی حرکت روند ضعیف می شود و شما می توانید از این اطلاعات برای کسب سود یا تنظیم مجدد توقف های انتهایی خود استفاده کنید.
اندیکاتور واگرایی میانگین متحرک (MACD)
در نهایت MACD یا Moving Average Convergence/Divergence احتمالاً پر استفاده ترین و یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی توسط معامله گران است. این نوع اندیکاتور می تواند مبنایی برای کل سیستم معاملاتی باشد. جهت بازار را با استفاده از میانگین های متحرک نشان می دهد و فاصله بین آنها را محاسبه می کند. در این اندیکاتور هنگامی که خط از علامت صفر به سمت بالا عبور می کند، سیگنالی برای خرید وجود دارد، اگر نزولی باشد، پس از معامله واگرایی، فروش قدم درستی خواهد بود.
معامله گران توجه زیادی به بازار نزولی یا صعودی ثابت دارند (زمانی که MACD زیر یا بالای صفر است)، زیرا زمان بهتری برای اقدام است.
در انتها نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که هنگام استفاده از تایم فریم های بالاتر، واگرایی ها قابل اطمینان تر هستند، سیگنالی که در نمودار 4 ساعته یا نمودار روزانه تولید می شود قابل اعتمادتر از سیگنال تولید شده در نمودار 15 دقیقه ای است که در آن واگرایی ایجاد می شود. زیرا بازار به سرعت حرکت نمیکند و تعریف روندها آسانتر است، در تایم فریم های بالاتر شما الگوی در حال توسعه را مشاهده خواهید کرد و برای تصمیمگیری درست، زمان خواهید داشت.
از سوی دیگر یک معامله گر ممکن است کارکردهایی را در میان منابع یک پلتفرم معاملاتی ببیند که هرگز فکر نمی کرد چنین توانایی هایی در مورد آنها داشته باشد و یا بینشی را ارائه دهد. اما باید توجه داشت که بهترین شاخص واگرایی وجود ندارد، هر یک از آنها مزایا و معایب خود را دارند. هر متخصص برای استراتژی خود بهترین را انتخاب می کند.
مثالی از رد نوسان RSI
واگرایی هنگامی ایجاد می شود که روند یک قیمت با روند اندیکاتور ها هماهنگی نداشته و مشابه هم نباشند. اندیکاتورهایی که معمولا در آنالیز واگرایی بکار می روند عبارتند از Stochastic ،CCI ،RSI و .MACD
آنالیز واگرایی کمک می کند که تغییرات در آستانه وقوع را مشخص بکنیم. تغییر روند با ناتوانی اندیکاتور در تایید حرکت و روند قیمت مشخص می شود. این ناتوانی می تواند به صورت ضعف یا قدرت ذاتی قیمت تفسیرشود که یک تغییر جهت سریع در روند را ایجاد می کند .در مورد واگرایی فرض می شود که اندیکاتور ها همیشه صحیح حرکت می کنند و قیمت مسیر غلطی را نشان می دهد و گمراه کننده هست .
یک مثال معمول در این مورد وقتی است که اندیکاتور قادر به تایید حد بالای قیمت جدید ایجاد شده، توسط ایجاد یک مقدار حد بالای جدید نباشد.
یک مثال
این مثال توسط شکل یک با استفاده ازRSI (14) شرح داده می شود:
(شکل 1 )
زمانی که قیمت یک تاپ واضح و جدید ایجاد کرده، RSI یک تاپ پائین تر ساخته. این مدل از واگرایی منفی به صورت نشانه ای از تضعیف روند تفسیر می شود و به صورت کاهش مختصر و سریعی در قیمت ادامه پیدا می کند. دایره های آبی روی شکل جهت عکس این قضیه را نشان می دهند. در اینجا قیمت یککف قیمت که در ادامه آن یک کف قیمت کمتر ایجاد شده را نشان می دهد. RSI در این نقطه یک الگوی دو کف یا double bottom ایجاد کرده که تضعیف بیشتر قیمت را رد می کند. در نتیجه شکل گیری روند به صورت بازگشتی خواهد بود.
اگر به مثالهای مطرح شده در شکل یک به دقت نگاه کنید متوجه می شوید که قیمت واندیکاتور در بخش اول خلاف جهت همدیگرحرکت کرده اند در حالی که در بخش دوم اندیکاتور به طور واضحی یک الگوی دو کف یا Double Bottom ایجاد کرده.
آیا این مسئله قدرتهای مختلف و گونه های مختلف واگرایی را نشان می دهد؟ پاسخ این سوال قطعا "بله!" هست. طبقه بندی و کلاسه کردن واگراییها ما را در استفاده بهتر و صحیح تر از آنها کمک خواهد کرد.
واگراییهای قوی تر باعث حرکت های قوی تر در قیمت خواهند شد.
کلاسه های زیر شامل مثالهائی هم از واگرایی مثبت و هم از واگرایی منفی می باشند.
واگرایی کلاس A: نوع قوی واگرایی
مثال 1: قیمت یک کف قیمت جدید ایجاد می کند. اندیکاتور یک کف قیمت بالاتر از کف قیمت قبلی ایجاد می کند. (انتظار بالا رفتن قیمت هست)
مثال 2: قیمت یک High جدید می سازد. اندیکاتور یک High پایین تر از High قبلی ایجاد می کند. (انتظار کاهش قیمت هست)
واگرایی کلاس B: واگرایی با قدرت متوسط
مثال 1: قیمت یک الگوی دو کف می سازد، در حالیکه اندیکاتور یک کف قیمت بالاتر از کف قیمت قبلی خود می سازد.(انتظار افزایش قیمت هست)
مثال 2: قیمت یک الگوی دو سقف قیمت می سازد، ، در حالیکه اندیکاتور یک کف قیمت پایین تر از کف قیمت قبلی خود می سازد.(انتظار کاهش قیمت هست)
واگرایی کلاس C: ضعیف ترین نوع واگرایی
مثال 1: قیمت به یک کف قیمت پایین تراز کف قیمت قبلی می رسد، اندیکاتور یک الگوی دوکف تشکیل می دهد. (انتظار افزایش قیمت هست)
مثال 2: قیمت به یک سقف قیمت بالاتر از سقف قیمت قبلی می رسد، قیمت قبلی می رسد ولی اندیکاتور یک ایجاد می کند. ( انتظار کاهش قیمت هست)
بر اساس قدرت، واگرایی های کلاس A باید دقیقا مانیتور شوند در حالی که واگراییهای کلاس C را معمولا می توان نادیده و کم اهمیت در نظر گرفت.
چرا آنالیز واگرایی باید کارا باشد؟
چه تئوری در پس آنالیز واگرایی نهفته است؟ چگونه می توان مطمئن بود که واگرایی بوجود آمده رفتار رندم اندیکاتورها و گول زننده نیست؟ نظریه فاندامنتال واگراییها بر این فرض بنا شده است که اندیکاتورهای تکنیکال رفتار و روانشناسی حرکت بازار را نشان می دهند و بعد از آن قیمت ها در آن سمت حرکت می کنند.
گذشته از همه این حرفها، اندیکاتورها هیچ کاری جز کنار هم قراردادن رفتار قیمت ها وقابل مقایسه کردن آنها انجام نمی دهد.
(شکل 2)
در حالی که قیمت ها نمی توانند هیچ وقت خیلی بالا یا خیلی پائین باشند، اندیکاتورها (حداقل اسیلاتورها) به طور مشخص حد بالا و پائین دارند که مشخص می کنند قیمت ها می توانند حرکت تند و زیادی داشته باشد
این مسئله اشاره به این نکته دارد که حجم حرکت می تواند خیلی خوشبینانه یا خیلی بدبینانه تفسیر شود.
جدید می رسد، کف قیمت وقتی قیمتها به یک بالاتر می سازد، کف قیمت ولی اندیکاتور ها یک فرض می شود که تمایلات سرمایه گذاری تغییر یافته است.
این واگرایی مثبت نشان می دهد که با وجود قیمت پائین جدید، سرمایه گذاران کمتر از قیمت پائین قبلی شوکه شده اند. برگشت مثبت در تمایلات بازار اولین نشانه وجود پتانسیل برای تغییر جهت بازار می باشد.
در سطوح تکنیکال صرف، وقتی اندیکاتوری نتواند High و Low قیمت جدید را تائید کند، صرفا نشانه این است که نوسانات قیمت (دینامیک قیمت) کاهش پیدا می کند.
ممنتم
ممنتم سرعت تغییر قیمت در یک بازه زمانی توسط محاسبه تفاوت قیمت در دونقطه را اندازه می گیرد. برای مثال استاندارد با بازه زمانی 12 روز، قیمت 12 روز گذشته را از قیمت کنونی تفریق می کند. وقتی قیمتها به سرعت 12 روز گذشته افزایش پیدا نمی کند ممنتم شروع به سرازیر شدن و کاهش پیدا کردن می کند. وقتی قیمتها با همان سرعتی که در بازه زمانی تعیین شده حرکت می کردند، حرکت کنند ممنتم به صورت افقی حرکت می کند. بطور ساده اگر قیمتها با قدرت کمتری فازایش پیداکنند، ممنتم محو می شود و شرایطی را بوجود می آورد که احتمال ایجاد واگرایی در هرجای نمودارمی رود. گرچه این ضعف در اندیکاتور ممنتم، این اندیکاتور را در آنالیز واگرایی بی استفاده نخواهد کرد ولی در این شرایط نمی توان به استفاده صرف از این اندیکاتور اکتفاء کرد و وجود اندیکاتور دیگری در کنار این اندیکاتور ضروری می باشد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
اندیکاتور RSI در قیاس با ممنتم، اندیکاتورمتفاوتی است. اگر بخواهیم دقیق تر بگوئیم اندیکاتوری بهترازRSI برای نشان دادن واگرایی وجود ندارد. به این اندیکاتور تابع آنالیز واگرایی نیز می گویند چون قدرت نسبی قیمت ها را قابل مقایسه می سازد.
تفاوت های قابل اندازه گیری در نوسانات قیمت منجر به نتیجه گیری و تخمین در مورد حرکت قیمت خواهد شد. توانائی RSI در اندازه گیری قدرت نسبی قیمت ها از این اندیکاتور برای آنالیز واگرایی یک اندیکاتورایده آل ساخته است. با تمام این وجود ومزایای واضح این اندیکاتور، استفاده صرف ازاین اندیکاتور برای آنالیز واگرایی یک اشتباه محض خواهد بود.
مقایسه ممنتم و RSI
بگذارید قدرت و ضعف نسبی ممنتم وRSI را با توجه به یک مثال روشن کنیم. شکل 2 نشان می دهد که ممنتم ( پنجره میانی) دریک حرکت صعودی قوی به سرعت ایجاد واگرایی می کند. هنگامی که قیمت یک High جدید می سازد ممنتم به تدریج کاهش پیدا می کند ولی از طرف دیگر RSI ( پنجره بالائی) هیچ واگراییی را نشان نمی دهد. در Low قبلی به خاطر تغییر روند یک الگوی دو کف ایجاد شده، ولی حرکت رو به بالای بعدی را بطور صحیح دنبال کرده است.
تنظیمات صحیح
بعد از انتخاب اندیکاتور مناسب، باید پارامتر زمان را تعیین کرد. در اکثر موارد دوره 14 روزه برای RSI و 12 12 روزه برای ممنتم می تواند یک تنظیم صحیح و قابل قبول باشد. مقادیر بیشتر یا کمتر از این بطور قطع ارزش
افزوده ای برای ما نخواهد داشت.
مبانی واگرایی
قبل از شروع به شکار واگراییها مطالبی است که می بایست یادآوری شود. معامله با استفاده از واگرایی به علت طبیعت واضح و قابل درکی که دارد برای خیلی از افراد یک تصور جذاب است. بسیاری از تازه کارها با شور و هیجان نمودارها را چک می کنند تا ببینند چه موقع یک واگرایی اتفاق می افتد. در ابتدا آرزوی دیدن واگرایی در چارت آرزوی بزرگ و دور از دسترسی به نظر می رسد. مهمترین قانون در اینجا این است که اگر در بررسی واگراییی در صحت و سقم آن سوال پیش آمد که آیا واگرایی هست یا نه، به این سوال یک جواب " نه! " بدهید.
واگراییها باید کاملا واضح و متمایز باشند (داد بزنه که واگراییه) اینها تنها نوعی از واگرایی هستند که میتوان به آنها اهمیت داد.
تناسب
قانون بنیادی دوم، به عنوان قانون تناسب تشریح می شود. گرچه واگراییها در اغلب نقاط نمودار دیدهخ می شوند اما نکته مهم افق زمانی، حجم معاملات و اندازه پترن قیمتی است که در هنگام اندازه گیری واگرایی استفاده می شود. واگراییها در High و Low های اصلی نمودار با اهمیت ترین آنها می باشند.
یک واگرایی کافی نیست
اگر در نمودار واگراییی تشخیص داده شد ابتدا سعی کنید که نسبت ریسک و نفع را مشخص کنید. دو راه برای این کار وجود دارد. یک راه گشتن به دنبال واگراییهای مسلسل و پشت سر هم است. و راه دیگر یافتن سطری از واگراییها کهبطور همزمان در اندیکاتورهای مختلف ظاهر می شوند.
واگراییهای مسلسل می توانند زهرآگین و پر خطر باشند گرچه پیدایش آنها با روند های قوی همراه است که اما اغلب منجر به ضد روند ( مقاومت در برابر روند جدید وحرکت برگشتی) می شود که ریسک زیادی در بر دارد.
روشی که ریسک کمی دارد و شدیداً توصیه شده است معامله در زمانی است که واگراییهای همراه هم در اندیکاتورهای مختلف شناسائی و تائید شده. تائید شدن در اینجا به این معنا است که اگر مثلا سه اندیکاتور بکار رفته دو تا از آنها واگرایی را نشان بدهند. ( تصمیم با اکثریت می باشد)
انتخاب روش
بعد از اینکه در تعداد متعددی از اندیکاتورها واگرایی شناسائی و تائید شد این سوالات پیش می آیند که:
- اکنون باید چه استراتژی برای ترید اعمال شود؟
- چه موقع واگرایی کامل می شود؟
- نقاط ورود و خروج ترید چگونه شناسائی می شوند؟
اندیکاتورهای استاندارد در آنالیز واگرایی برای تعیین نقاط ورود و خروج مطلوب نیستند و استفاده از قوانین کلاسیک ورود و خروج در ارتباط با اندیکاتورها و تنظیم های استاندارد آنها معمولا منجر به از بین رفتن سرمایه و ورشکستگی می شود.
(شکل 3)
بعلاوه اندیکاتورهائی که به عنوان تولید کننده سیگنال بکار می روند معمولاً یک تاخیر زمانی دارند در صورتی که واگراییها معمولاً سیگنالها را زودتر از موعد ارائه می دهند. ترکیب صحیح و دقیق ایندو با هم هیچگاه امکان پذیر نخواهد بود.
واگرایی و آنالیز تکنیکال کلاسیک:
جدا از اندیکاتورها، انالیز تکنیکال کلاسیک (استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس،خطوط روند و . ) با واگرایی تطابق و همخوانی دارند چون سیگنالهای ایجاد شده تاخیر زمانی ندارند مشکلات اصلی آنالیز تکنیکال که اغلب منجر به ترید در جهت اشتباه می شوند را ندارند. واگراییها نشان از تغییر روند می دهند و برای کاهش تعداد سیگنالهای اشتباهی که در آنالیز تکنیکال پیش می آید ایده آل هستند.
یک مثال عملی
طبق صحبت قبل مبنی بر عدم کفایت یک اندیکاتور در تشخیص واگرایی، به شکل 3 توجه کنید. دو تا اندیکاتور استفاده شده است. CCI با رنگ قرمز و RSI با رنگ آبی؛ البته یک اندیکاتور دیگر هم می توانست مورد استفاده قرار گیرد که در اینجا بخاطر شلوغ نشدن شکل از ان صرفنظر شده. برای وضوح مثالی از رد نوسان RSI راحتی کار همه High و Low ها شماره گذاری شده است.
سه نقطه اکستریم آخر
برای تشخیص بهتر واگرایی همیشه سه نقطه اکستریم آخر تشکیل شده در نمودار را بررسی کنید. High1، Low2 و3High، در چارت High3 کمی پایین تر از High1 هست. اگر به اندیکاتورها نگاه کنیم متوجه می شویم که High هائی که آنها نیز نشان داده اند در نقطه 3 پائین تر از نقطه 1 هست.
خوب، از واگرایی خبری نیست. در ادامه چارت توجه کنید Low2و High3 و Low4، Low4، مختصری بالاتر از Low2 است و مشابه همین امر در اندیکاتور هم قابل مشاهده می باشد. دوباره واگراییی موجود نیست. وقتی High3، Low4 و High5 را امتحان می کنیم قضیه جالب تر خواهد شد. High5 تقریبا هم سطح یا شاید کمی پایین تر از High3 می باشد و RSI هم ساختار مشابهی را نشان می دهد ولی CCI ساختار متفاوتی را نشان می دهد. ولی CCI ساختار متفاوتی را نشان می دهد. پیک این اندیکاتور در نقطه 5 بطور واضحی بالاتر از نقطه قبلی می باشد، . یک واگرایی!
با توجه به فرض قبلی برای تعیین واگراییی که شرایط وارد شدن به ترید را مهیا کند ما احتیاج به تائید توسط بیش از یک اندیکاتورداریم. پس در این مورد می توان از وجود این واگرایی در CCI صرفنظر نمود. در ادامه اندیکاتورها به طور صحیح همه High و Low ها را دنبال می کنند تا به نقطه Low8، High9 و Low10 برسند. Low10 بوضوح پایین تر از Low8 می باشد، درصورتیکه اندیکاتورها تصویر متفاوتی را ارائه داده اند. RSI یک الگوی دو کف ایجاد کرده و این در حالی است که CCI یک واگرایی کلاس A را نشان می دهد.
حال سوال اینجاست که چطور می توان از واقعی بودن این واگرایی اطمینان حاصل کرد، چه بسا این پترنها قبل از این هم تشکیل شده بودند ولی واگرایی نبودند. می توان دو فرض برای تشخیص واقعی بودن واگرایی در نظر گرفت. یکی اینکه Low دیگری پایین تر از نقطه 10 ایجاد نشود و دیگر اینکه Low بعدی ایجاد شده بالاتر از Low8 باشد. با ایجاد این دو مسئله واگرایی تائید و کامل خواهد شد. روزی که قیمت این شرایط را پیدا می کند در شکل 3 با یک خط آبی عمودی نشان داده شده است. این روز، روز قطعیت یافتن واگرایی که سیگنالهای RSI و CCI تایید شده اند. توجه کنید که قیمت بالاتر از خط آبی افقی بسته شده است. یک آلترناتیو دیگر این است که یک روز دیگر هم صبر کنیم تا شرایط قطعی شود.
خروج
همانطور که قبلا گفته شد واگراییها باید درکاهش سیگنالهای غلطی که در آنالیز تکنیکال کلاسیک رخ می دهند موثر باشند. اگر ورود به ترید موفقیت آمیز باشد نقطه Stop می تواند دربهترین مکان بالای نمودار قرار گیرد. در این مورد مسئله بسیار ساده است چون بر اساس سناریوی ما که صعود قیمت را پیش بینی کرده بودیم، غلط بودن این پیش بینی وقتی ثابت می شود که قیمت کمتر از Low10 شود. پس نقطه Stop را روی این خط یا کمی پائین تر از آن قرار می دهیم.
نقطه خروج از ترید می تواند بر اساس سود مطلوب ما ( معمولاً چند برابر مقدار ضرر احتمالی تعیین شده) یا بر اساس یافتن نقاط تکنیکی در روی چارت تعیین شود.
در شکل 3 بر اساس خط روندی که رسم شده می توان نقطه شکست این خط را به عنوان نقطه خروج از ترید در نظر گرفت.
برخی از علائم هشدار دهنده
مثال بالا ثابت می کند که راههائی برای سیستماتیک کردن ترید توسط واگراییها وجود دارد. مسئله حل نشده این است که چطور می توان اهمیت یک واگرایی را ثابت کرد. راه های زیادی برای تفسیر این مسئله موجود می باشد که همگی بسته به کسی که نمودار را تحلیل می کند دارد.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
اشباع خرید و فروش چیست؟ تشخیص اشباع خرید و فروش با RSI در بورس و فارکس
اشباع خرید یعنی چه؟ اشباع فروش در بورس یعنی چی؟ در این مقاله ضمن آشنایی با این مفاهیم، نحوه تشخیص اشباع خرید و فروش با RSI در بورس و فارکس را آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.
اشباع خرید و فروش چیست؟
اگر در بازار های مالی مثل بورس و فارکس فعالیت داشته باشید حتما با اصطلاح اشباع مواجه شده اید.
وقتی معاملهگران با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی اوراق بهادار اقدام به مبادله آنها میکنند، در این صورت به عقیده تحلیلگران اشباع خرید صورت گرفته است.
اشباع خرید دورهای از بازار را نشان میدهد که قیمت بدون اصلاح نزولی به حرکات صعودی ادامه داده است.
این حرکت صعودی یکسویه و افراطی بوده است و به همین دلیل هر لحظه احتمال بازگشت بازار وجود دارد.
و حاکی از آن است که بازار در آینده نزدیک قیمتها را تعدیل خواهد کرد.
اشباع خرید به معنای مبادله اوراق بهادار بیش از ارزش واقعی آنها است.
سیاری از سرمایهگذاران برای تعیین اینکه در بازار سهام وضعیت اشباع خرید بهوجود آمده است یا خیر، از اصطلاح نسبت قیمت به درآمد (P/E) استفاده میکنند، درحالی که معاملهگران از شاخصهای فنی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میکنند.
اصطلاح مقابل اشباع خرید، اشباع فروش است
یعنی مبادله اوراق بهادار کمتر از ارزش واقعی آنها.
اشباع فروش اصطلاحی است که بهطور گسترده به اوراق بهاداری اطلاق میشود که به عقیده معاملهگران و تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند.
این اصطلاح بهطور کلی نوسانات کوتاه مدت، و نه بلند مدت، در ارزش سهام را نشان میدهد.
سهامهایی که در وضعیت اشباع فروش هستند، به عقیده تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند.
این امر میتواند نتیجه اخبار ناخوشایند راجع به شرکت مورد نظر، صنعت آن، یا بهطور کلی مرتبط با بازار باشد.
در هر صورت، سهام اشباع فروش قربانی واکنش بیش از حد میان سرمایهگذاران واقع شده و عرضه سهام در آن بیش از تقاضا است.
سرمایهگذاران معمولا به اشتباه تصور میکنند که این امر تنها در شرکتهای کوچکتر و کمتر شناخته شده اتفاق میافتد.
طبق تحقیقات انجام شده، سهام شرکتهای بزرگ نیز در معرض فروش بیش از حد قرار دارند.
اما سریعتر از همتایان کوچکتر خود بازیابی میشوند.
چگونه اشباع خرید و فروش را تشخیص دهیم؟
یکی از آسان ترین و در عین حال ساده ترین راه ها برای تشخیص اشباع خرید و فروش استفاده از اندیکاتور RSI میباشد ، اندیکاتوری که بسیار مورد استقبال معامله گران بازارهای مالی قرار گرفته است .
rsi در متاتریدر بصورت پیشفرض نصب هست و براحتی فعال میشود .
این اندیکاتور دارای دو سطح مهم 30 و 70 میباشد ، هنگامی که نمودار در محدوده خط 30 قرار میگیرد به معنی اشباع فروش است.
و زمانی که نمودار روی خط 70 قرار میگیرد نشان از اشباع خرید در بازار میباشد.
آموزش اندیکاتور rsi
در اینجا سوال پیش می آید که آیا هر زمان نمودار در این اندیکاتور به خط 30 یا 70 رسید بازار تغییر روند به سمت صعود یا نزول پیدا میکند ؟
در جواب این سوال باید بگوییم که rsi صرفا یک اندیکاتور هست که با توجه به داده ها و فرمولی که برنامه نویسی شده عمل میکند و قطعا تا بحال مشاهده کردید که در گاهی اوقات نمودار خط 30 را هم رد کرده و بسیار نزدیک به خط 0 شده ، بنابراین نباید به هیچکدام از اندیکاتور های موجود در مارکت 100 درصد اعتماد کنید چرا که فقط یک ابزار هستند جهت کمک کردن به تحلیل کردن شما.
لذا همیشه سعی کنید برای تایید سیگنال های اشباع خرید یا فروش از الگو های تحلیل تکنیکال و سایر ابزار ها استفاده نمایید .
توجه به روند اصلی بازار ، از درک کامل و صحیح از rsi اهمیت بالایی دارد.
در واقع برای سیگنال گرفتن از این اندیکاتور باید روند اصلی بازار مورد نظرتان را مد نظر قرار دهید.
بطور مثال در هنگامی که روند کلی بازاری صعودی میباشد و در rsi اشباع فروش را مشاهده میکنید بهتر است هنگامی از این فروش افراطی مطمئن شوید که نمودار rsi به زیر خط 30 نزول کرده باشد.
نواحی در rsi
در یک روند نزولی ، rsi تمایل دارد نسبت به روند صعودی در محدوده های خاصی نوسان کند.
این رفتار را میتوان نسبتا منطقی خواند.
چرا که rsi کار محاسبه سود ها در برابر زیان ها را صورت میدهد.
بطور مثال ؛ در یک روند صعودی سودهای بزرگتر و بیشتری بدست می آید لذا نمودار آر اس آی خود را بالای خط 40 نگه میدارد و همچنین بلعکس در روند نزولی تمایل به سطوح پایین تر را دارد.
باید چنین درک های درستی از این اندیکاتور داشته باشید تا بتوانید نقاط بازگشت احتمالی را با دقت بالاتری تشخیص دهید.
چگونه متوجه شویم که یک روند تضعیف شده ؟
بطور مثال در یک روند نرولی ، زمانی که بعد از چند موج rsi نتوانست به خط 30 برسد و سپس به محدوده 70 وارد شده نشان از تضعیف روند نزولی و آغازگر روند صعودی میباشد.
همانطور هم که در تصویر بالا با خط زرد مشخص کرده ایم RSI به ما کمک کرده تا یک واگرایی مثبت را تشخیص دهیم که در این مواقع باید منتظر بازگشت روند باشیم که دقیقا همان اتفاق در نمودار بالا افتاده است.
امیدواریم مقاله آشنایی با مفهوم اشباع خرید و فروش در بورس و فارکس برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
دیدگاه شما