منظور از حد ضرر چیست؟


روش مارتینگل چیست؟ چگونه می‌توان سود خود را مدیریت کرد؟

یکی از دغدغه‌های افرادی که شرط‌بندی می‌کردند همیشه این بوده که چگونه کمترین ضرر را متوجه سرمایه خود کنند یا چه کار کنند که شانس کسب سود آن‌ها از این شرط‌بندی، بیشتر از باخت و ضررشان باشد. در این زمینه نظریه‌های متنوعی منتشر شد که طی آزمون و خطاهای بسیار، کارایی آن چنانی نداشت. تا این که نظریه مارتینگل این گره را تا حدودی باز کرد. در این روش تا حد زیادی شانس کسب سود و برنده شدن بیشتر از حالت نرمال است و به مرور زمان کمی دستخوش تغییرات شد تا این که بعدها در بازار بورس نیز مورد استفاده سرمایه‌گذاران قرار گرفت. به منظور آشنایی با روش خرید پله ای مارتینگل برای کاهش میزان ضرر سرمایه‌گذاری با ما همراه باشید.

آشنایی با تاریخچه ی مارتینگل

مارتینگل نام یک شخص نیست. در لغت، Martingale یعنی افسار اسب! در فرانسه قرن هجدهم این لغت به بعضی استراتژی‌های شرط‌بندی اشاره داشت. مثلا روشی که در آن پرتاب سکه صورت می‌گرفت و افراد بر سر شیر یا خط شرط‌بندی می‌کردند. در سال 1939 دانشمندی به نام ویل (Ville) اصطلاح مارتینگل را در اشاره به یک دنباله از متغیرهای تصادفی به کار برد. بعدها ژوزف دوب(Joseph Doob) تئوری مارتینگل را توسعه داد. این تئوری در گذر زمان از حوزه شرط‌بندی فراتر رفت و راه خود را به بورس و بازارهای مالی باز کرد.

مارتینگل چیست؟

مارتینگل یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند به سود‌های قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته می‌شود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود. در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندی‌ها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدان‌های فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن 18 میلادی مطرح شد.

در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه می‌کنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کرده‌اید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید. این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسک‌پذیری بالایی دارد.

روش خرید پله‌ای مارتینگل

همان‌طور که در بخش‌های قبلی اشاره شد، روش مارتینگل در بازار بورس یک نوع استراتژی معاملاتی برای افراد ریسک‌پذیر است.

برای خرید سهام به صورت پله‌ای به روش مارتینگل باید بر اساس مراحل عمل کنیم:

  1. در مرحله اول تمام مبلغی را که می‌خواهیم سرمایه‌گذاری کنیم، مشخص کرده و مشخص می‌کنیم که این مبلغ را در چند مرحله سرمایه‌گذاری خواهیم کرد.
  2. در مرحله بعدی، سرمایه را به چند قسمت مساوی تقسیم می‌کنیم.
  3. مقدار خرید در هر مرحله باید با نسبتی از توان ۲ انجام شود.

برای درک بهتر به این مثال توجه کنید: فرض کنید بعد از منظور از حد ضرر چیست؟ ارزیابی سهم مورد نظر، قصد داریم سهم را در سه مرحله یا سه پله خریداری کنیم. وقتی می‌گوییم قصد خرید در سه پله را داریم، یعنی می‌خواهیم در (پله اول، ۱ قسمت)، در (پله دوم، ۲ قسمت) و در (پله سوم، ۴ قسمت) از تمام سرمایه‌مان را به خرید سهم اختصاص دهیم. (۱+۲+۴=۷)

  • در مرحله اول، یک قسمت را خریداری می‌کنیم، اگر شرایط مطابق با خواسته ما نبود و قیمت سهم کاهش پیدا کرد، پله دوم را شروع می‌کنیم.
  • در پله دوم، دو قسمت از کل پول (دو برابر مرحله قبل) را روی سهم سرمایه‌گذاری خواهیم کرد.در صورت رشد قیمتی سهام، سریعتر از ضرر خارج خواهیم شد و حتی ممکن است به سود هم برسیم اما اگر باز هم قیمت سهم کاهش پیدا کرد و به حد ضرر تعیین شده رسیدیم، وارد پله سوم خواهیم منظور از حد ضرر چیست؟ شد.
  • در مرحله سوم می‌توانیم ۴ قسمت باقی مانده را در قیمت جدید که پایین‌تر از سایر قیمت‌ها است، خریداری کنیم.

مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل

همان‌طور که تا این بخش از مقاله اشاره کردیم، روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایه‌گذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.

شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما این‌طور نیست! دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شده‌ای امکان‌پذیر است و کافی است بین این فاصله‌های مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.

شرح یک مثال از فرآیند شرط بندی

برای درک بهتر از عنوان روش خرید پله ای مارتینگل بهتر است با یک مثال از شرط بندی شروع کنیم و در ادامه این روش را در بازار بورس بررسی و ارزیابی کنیم. برای شروع فرض کنید یک شخص در یک شرط بندی حاضر شده و عنوان شرط‌بندی هم پرتاب یک سکه به آسمان و ظاهر شدن روی شیر و خط همان سکه است. اگر شخص داستان ما روی شیر سکه شرط‌بندی نکرده باشد، معادل سرمایه‌ای که گذاشته سود کسب خواهد کرد و اگر در این پروسه روی خط سکه ظاهر شود معادل همان سرمایه متضرر خواهد شد.

فرض کنید سرمایه‌ای که این شخص در بازی گذاشته، به میزان A تومان بوده است. در پرتاب اول اگر روی شیر سکه ظاهر شود طبیعی است که سرمایه این شخص در این شرط بندی به2A تومان تبدیل شده است. حال اگر در نقطه مقابل روی خط سکه ظاهر شود این شخص در شرط‌بندی باخته و طبق این نظریه اگر دو برابر سرمایه را مجدد شرط‌بندی کند سرمایه جدید او 2A تومان است، اگر در این مرحله ببرد سود او به شکل زیر خواهد بود:

  • باخت مرحله اول: A تومان
  • برد در مرحله دوم: 2A تومان
  • محاسبه سود در این شرط بندی: A=2A-A تومان

بیایید فرض کنید این شخص با ادامه شرط‌بندی مجدد در این مرحله می‌بازد و طبق این نظریه باید دو برابر سرمایه قبلی یعنی 4A را به این پروسه تخصیص دهد. اگر برنده شد شرایط به شکل زیر نمایش داده می‌شود:

  • باخت مرحله اول و دوم: A+2A=3Aتومان
  • برد در مرحله سوم: 4A تومان
  • محاسبه سود در این شرط بندی: 4A-3A=A تومان

دقت داشته باشید اگر این چرخه بارها در این فرآیند پیش بیاید به شرطی که سرمایه شما تمام نشده باشد، از این فرآیند با کسب سود خارج خواهید شد.

کاربرد روش مارتینگل در بورس چیست؟

طبق روش مارتینگل در بورس شما سرمایه اولیه خود را به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد 2) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید.

روش مارتینگل

برای درک بهتر تصور کنید که شما یک سهم را با ارزش 100 تومان خریداری کرده‌اید و بر خلاف تصورات و پیش‌بینی‌هایی که داشته‌اید، سهم با ضرر مواجه شده و ارزش قیمتی آن 5 درصد افت کرده است و طبیعتا به 95 تومان رسیده است. مطابق روش مارتینگل در بورس در این مرحله شما باید 2 عدد سهم جدید خریداری کنید. اگر این کار را انجام دهید میزان میانگین کل خرید شما به 96.7 تومان خواهد رسید و در صورتی که سهم رشد قیمتی به بالای 96.7 تومان داشته باشد، کل فرآیند سرمایه‌گذاری شما سودآور خواهد بود و این امر در صورتی اتفاق افتاده که قیمت سهم شما هنوز به 100 تومان اصلی که سهم را در آن قیمت خریداری کرده‌اید نرسیده است.

فرض کنید باز قیمت سهم بر خلاف پیش بینی‌های شما مجدد 5 درصد دیگر ضرر کند و قیمت آن به 90.25 تومان برسد، باز شما طبق روش مارتینگل باید دو برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را خریداری کنید. با این کار میانگین کل خرید شما از این سهم به 93 تومان کاهش پیدا می‌کند و این در حالی است که قیمت اصلی سهم شما 10 درصد کاهش پیدا کرده است. اگر قیمت این سهم تنها 3.5 درصد رشد داشته باشد، باز کل خرید شما طبق نظریه مارتینگل سودآور خواهد بود.

مزایای روش مارتینگل

در صورتی که در فرآیند سرمایه‌گذاری قیمت سهام شما از قیمت اولیه که در آن سهام را خریداری کرده‌اید، فاصله گرفت و به زبان ساده‌تر ارزش قیمتی سهام کاهش پیدا کرد، با این نظریه می‌توان قبل از رسیدن سهام به قیمت اولیه که در آن سهم خریداری شده است وارد سود شد؛ به جای این که دست روی دست بگذاریم تا یک روز سهم به وضعیت عادی برگردد. طبق تجربه در بازار بورس مشاهده شده است که یک سهم زمانی که افت قیمتی پیدا می‌کند به راحتی قیمت قبلی برنمی‌گردد و سرمایه‌گذاران زمان زیادی منتظر برگشت قیمت سهام خود در بازار هستند که این فرآیند برای بسیاری از افراد غیر قابل تحمل است. این جا است که با استفاده از نظریه مارتینگل به راحتی و با خیال آسوده به شرط تمام نشدن پول‌تان می‌توانید قبل از این که قیمت سهام به قیمت خرید شما رسیده باشد، سرمایه‌تان را با سود از بازار خارج کنید.

معایب روش مارتینگل

در نظر داشته باشید که روش خرید پله ای مارتینگل در بخش‌های مختلف دنیا توسط سرمایه‌گذاران و متخصصان بزرگی به اجرا درآمده و بسته با چهارچوب‌ها و ضوابط بازار مالی و سرمایه‌گذاری همان بخش، بومی‌سازی شده است. طبق این نظریه کاملا شفاف است که در صورت داشتن سرمایه، به دفعات می‌توان از آن استفاده کرد تا با ضرر کمتر از سهم خارج شد چه بسا حتی با کسب سود!

نکته مهم این است که سرمایه ما منبع نامحدودی ندارد که به دفعات از آن استفاده کنیم و تا ابد نمی‌توانیم دو برابر سرمایه قبلی سهام بخریم! وقتی چند مرحله طبق این روش پیش‌روی کنیم می‌بینیم که سرمایه‌مان تمام شده و دیگر پولی برای خرید سهام بیشتر در این بازار نمانده است.

در گام اول باید توجه داشته باشید که الزاما دفعات تکرار این پروسه باید توسط سرمایه‌گذار مشخص شده باشد تا بتوان از عهده آن به راحتی برآمد. طبق تجربه معمولا فعالان بازار اظهار می‌کنند که دفعات این نظریه را به 3 مرحله کاهش دهید. یعنی سرمایه خود را به چهار بخش نامساوی تقسیم کنید که به این شکل خواهد شد: 1، 2، 4، 8. همان‌طور که مشخص است این ضرایب طبق روش مارتینگل چیده شده‌اند که در هر مرحله میزان آن به توان 2 رسیده است.

در صورت اجرای این تقسیم‌بندی، زمانی که قیمت سهام اولیه‌تان کاهش پیدا کرد، بازه حد ضرر خود را باید به سه قسمت تقسیم کنید و هر باری که قیمت سهام به یکی از این سه بخش مد نظر نزدیک شد، باید پله‌ بعدی خرید خود روی آن سهم را اجرا کنید. در نتیجه هم حد ضرر را رعایت کرده‌اید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینه ‌شده است و با اولین رشد،کل خریدتان وارد سود می‌شود.

باید در نظر داشته باشید که موفقیت در استفاده از این روش، به میزان دانش و آگاهی شما از فرآیند سرمایه‌گذاری در بازار بورس بستگی دارد. در صورتی که نسبت به روش‌های تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی مسلط باشید، شانس کسب سود شما بسیار قوی‌تر خواهد بود. در غیر این صورت به احتمال زیاد سرمایه شما با ضرر و زیان جبران نا‌پذیری مواجه خواهد شد.

سخن آخر

افراد در فرایند سرمایه‌گذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیش‌بینی‌هایی که داشته‌اند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کرده‌اند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است. در این موارد شخص سرمایه‌گذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتدایی‌ترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد. در حالت آخر ممکن است شخص سرمایه‌گذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد. طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل می‌توانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.

چگونه حد سود تعیین کنیم؟

اگر در بازار مدتی فعالیت داشته اید و با مفاهیم کلی آن آشنایی داشته باشید، به احتمال زیاد با مفهوم “حد سود” و “حد ضرر” نیز آشنایی دارید.

اگر هم مبتدی هستید و به تازگی وارد دنیای معامله گری شده اید، هیچ اشکالی ندارد. ما در این مقاله به ساده ترین شکل ممکن به تعریف

حد سود و انواع آن پرداختیم و یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم.

حد سود و حد ضرر چیست؟

حد سود یا Take Profit: هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید مکانی را برای خارج شدن از آن

معامله با سود در نظر بگیریم. مکان قرار گیری حد سود جایی است که ما این احتمال را میدهیم که معامله انجام شده مجددا در خلاف جهت ما

برگشت کند و سودمان را کاهش دهد.

take-profit

چرا تعیین حد سود مهم است؟

در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود می‌شود که فراموش می‌کند

کی باید از سهم خارج شود و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد.

در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطه‌ای که می‌خواهد از سهم خارج شود را تعیین می‌کند.

البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، می‌توانیم حد سود را ارتقا دهیم ، در اصل به این عمل

تعیین حد سود شناور گفته می‌شود. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، می‌توانیم

این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی می‎کند و فراموش می‌کند که باید

برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند، و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد و گاها سر به سر

یا با ضرر از معامله خارج شود

تعیین حد سود :

برای مثال یک معامله گر می‌گوید که سهم را در کف کانال صعودی می‌خرم و در سقف کانال می‌فروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش

تعیین نقطه خروج محسوب می‌شود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر می‌گیرد و می‌گوید

تا هدف دوم صبر می‌کنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را می‌فروشم.

معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی می‌کند و نقطه ورود را تعیین می‌کند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته

ب اشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین می‌کند.

نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت می‌گوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر می‌باشد که برای موفقیت

در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد.

پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمی‌توانید یک سهم را بخرید و بگویید

“حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود می‌فروشمش”. استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است.

این را همیشه به خاطر داشته باشید که نمی‌توان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و

بفروشیم ، معامله بدون برنامه فقط منجر به ضرر خواهد شد.

چگونه حد سود را تعیین کنیم؟

تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمی‌توان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. حدسود شما با توجه به اینکه

معاملاتتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می‌دهید و یا تحلیل بنیادی متفاوت میباشد.

حد سود در تحلیل بنیـادی

یکی از مهم ترین روش‌های ارزیابی وضعیت دارایی‌ها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیل‌گران بنیادی حین سرمایه‌گذاری

در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روش‌ها و معیارهای گوناگون است. این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایه‌گذاری ارزشی

نامیده می‌شود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روش‌های تحلیل بنیادی می‌باشد.

به بیان ساده تحلیل‌گران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد. زیرا

این روش بیان می‌کند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق دارند.

همان‌طور که مشاهده می‌کنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم می‌باشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود

متصور نیستند. به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه می‌رسید که ارزش ذاتی سهم شما 2000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار

1000 ریال می‌باشد، پس حد سود خود را 2000 ریال قرار می‌دهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج می‌شوید.

حد سود در تحلیل تکنیکال

پیروان تحلیل تکنیکال بر اساس گذشته قیمت، نقطه خروج از معاملات را تعیین می‌کنند. با توجه به تعداد بالای افرادی که از تحلیل نموداری

به منظور انجام معاملات خود در بازار مالی استفاده می‌کنند؛ بسیاری از سرمایه‌گذاران صرفاً حد سود و زیان قیمتی را می‌شناسند و معمولاً

تمرکز اصلی مربیان معامله‌گری نیز بر آموزش این روش مدیریت معاملات است.

در واقع استفاده از نمودار قیمت برای تعیین نقاط خروج روشی مرسوم است که بعضاً معامله‌گرانی که از سایر روش‌های تحلیل استفاده می‌کنند

نیز، برای تعیین حد سود و زیان خود از علم تکنیکال بهره می‌برند. تعیین حد سود و زیان بر اساس قیمت شامل روش‌های مختلفی می‌باشد که

در ادامه به ذکر چند مورد از رایج ترین آن‌ها می‌پردازیم:

حال هریک از این روش هارا باهم مرور میکنیم حتما تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید :

1- تعیین حد سود با استفاده از خطوط روند ( سطوح حمایت و مقاومت) :

این خطوط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار

استفاده می‌کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می‌توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. این روش برای معامله گران

نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا ، که می‌توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل‌گیری روند جدید باشند کمک می‌کند.

ما دو نوع خطوط روند داریم:

1-خطوط روند استاتیک

2-خطوط روند داینامیک

حمایت و مقاومت استاتیـک :

به حمایت یا مقاومتی که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست، حمایت و مقاومت استاتیک می‌گویند. بطور مثال

می‌گوییم مقاومت ۱۴۰ ریال یا مقاومت ۵۵۰ ریال، مقاومت این سهم است. هر زمانی که قیمت به این سطح نزدیک شود، ما شاهد حمایت یا

مقاومت هستیم. اگر قیمت در حال ریزش باشد شاهد حمایت و اگر در حال صعود به آن سطح قیمتی باشد به مقاومت خودش نزدیک می‌شود.

ساده ترین حالت همان حمایت و مقاومت افقی است که به صورت معمول داریم و جز حمایت و مقاومت های استاتیک به حساب می‌آید.

تصویر زیر را مشاهده کنید خط روند که نقش مقاومت دارد مشخص شده است:

حمایت و مقاومت داینامیک:

به حمایت یا مقاومتی که وابسته به زمان بوده و با توجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آن متفاوت است، حمایت و مقاومت داینامیک می‌گویند.

بطور مثال در مبحث خط روند ها با توجه به اینکه قیمت در کجا با خط روند برخورد می‌کند و در آنجا حمایت یا مقاومت دارد، مبلغ ریالی آن سطح

هم متفاوت خواهد بود.

تصویر زیر را مشاهده کنید خطوط روند داینامیک که نقش مقاومت و حمایت دارند مشخص شده است:

اساسی‌ترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است.

به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می‌شود.

نکات مهم در ارتباط با خط روند:

1- هرچه خط روند سابقه زمانی بیشتری داشته باشد از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.

2- هرچقدر خطوط روند شیب کمتری داشته باشند اعتبار بیشتری خواهند داشت.

با استفاده از گذشته سهم خطوط حمایت و مقاومت را رسم میکنیم و به این صورت برای سهم حد سود و حد ضرر تعیین میکنیم.

در این مقاله به تعریف حد سود و انواع آن پرداختیم ، یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم

منظور از حد ضرر چیست؟

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / استاپ لاس چیست و استفاده از آن چه اهمیتی دارد؟

استاپ لاس چیست و استفاده از آن چه اهمیتی دارد؟

در این مطلب به بیان استاپ لاس چیست؟، و چرا باید این موضوع در ترید و معامله ها جدی گرفته شود بپردازیم. بطور خلاصه زمانیکه ما اقدام به خرید ارز و سهام می کنیم، برای خود تارگت و یا هدفی را در نظر می گیریم از این رو برای جلوگیری از ضرر بیشتر باید برای خود حد ضرر و یا استاپ لاس (Stop Loss) در نظر بگیریم تا اگر ارز و یا سهام به هدف و تارگت (قیمت مورد نظر) ما نرسید و افت قیمت پیدا کرد، از ضرر بیشتر جلوگیری کند و از معامله خارج شود. در ادامه بیشتر به این موضوع می پردازیم. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سایر اصطلاحات بورسی، کلیک کنید.

منظور از استاپ لاس و یا حد ضرر چیست؟

استاپ لاس، نقطه ای است که مانع از ضرر بیشتر تریدر می شود. به عبارت ساده تر هر معامله گری برای کسب سود، معامله می کند و قصد دارد ارز و سهام خریداری شده را به قیمت بیشتر به فروش برساند از این رو اگر دارایی او به هدف و یا قیمت بیشتر نرسد برای جلوگیری از ضرر بیشتر، یک نقطه ای را به عنوان حد ضرر و یا استاپ لاس (Stop Loss) در نظر میگرید و دارایی خود را در آن نقطه به منظور جلوگیری از ضرر بیشتر میفروشد.

این موضوع در معاملات فیوچرز (Futures) و پوزیشن لانگ (Long position) و یا پوزیشن شورت (short position) نیز وجود دارد و اگر تارگت های پایینی محقق نشد و رشد قیمت اتفاق افتاد استاپ لاس ما آن زمان فعال شده و باید پوزیشن را ببندیم و به عبارت ساده تر کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی‌ که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌

اهمیت استفاده از استاپ لاس

اکنون این سوال برای برخی از معامله گر و تریدر ها مطرح است که اهمیت استفاده از استاپ لاس چیست؟ و چرا باید از آن استفاده کنیم و با ضرر از پوزیشن خارج شویم؟ چرا صبر نکنیم و با سود از پوزیشن خارج شویم؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که همیشه قرار نیست در بازار ارزها دیجیتال آن تارگت و قیمت های بالایی برای ما محقق شود و اگر از استاپ لاس رد شد و ما ضرر زیادی متحمل شدیم و افت قیمت شدید رخ داد، هیچ وقت قرار نیست قیمت های بالایی مشاهده شود.

این نکته را فراموش نکنید که ما در یک مارکت جدید و نوپا فعالیت داریم و طبیعی است که یکسری اتفاقات و شرایط وجود دارد که مختص این مارکت است و برخی از افراد در بازارهای مالی دیگر همچون فارکس و بورس فعال هستند و قدرت های آن مارکت را دیدند اما در بازار ارزهای دیجیتال اینطور نیست و ممکن است مانند بورس و فارکس ارز شما بعد از چند ماه چند برابر نشود!!

شما باید این مساله را برای خود روشن کنید که شما قصد انجام چه کاری را در این بازار دارید؟ اگر هدف شما ترید است، چند نوع ترید وجود دارد (scalping، day trading، swing trading و position trading …) و یا قصد سرمایه گذاری دارید. به عبارتی استاپ لاست شما در هر کدام از این ترید ها متفاوت است و در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه‌گذار بسیار اهمیت دارد. مثلا تعیین حد برای معامله‌های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله‌های بلند مدت متفاوت است.

به عنوان مثال نقطه استاپ لاس شما در day trading و scalp trading بسیار نزدیک به نقطه خرید شما است اما در معاملات بلند مدت، نقطه استاپ لاس شما می تواند فاصله بیشتر از نقطه خرید شما داشته باشد (۷% ،۱۰% و ۱۵ %) باشد که به سیستم کاری و سطح ریسک شما بستگی دارد.

اگر شما قصد ترید در این بازار را دارید و در پلتفرم صرافی هستید (چه معاملات فیوچرز انجام می دهید و چه در بخش اثبات صرافی ها کار می کنید) مشخص کردن استاپ لاس بسیار ساده است.

اگر در صرافی بایننس باشید، معاملات OCO در بخش اثبات وجود دارد و چنانچه در فیوچرز بایننس باشید که خیلی ساده تری می توانید استاپ لاس خود را فعال کنید.

اگر شما قصد سرمایه گذاری بلند مدت (چند ساله) دارید، باید ارزهایی آینده دار و با بنیه قوی را انتخاب کنید تا خیال شما از آینده این ارز راحت باشد. در چنین شرایطی دیگر افت و خیز قیمت ارزی که انتخاب کردید، برای شما اهمیت ندارد و اگر استاپ لاس هم نگذارید، مهم نیست!

نکته: مشخص کردن استاپ لاست و یا حد ضرر زمانی مهم نیست که شم ارزی با بنیه قوی انتخاب کردید و دید چند ساله دارید! نه ارزی که جدید و نو پا هستند و ریسک بالایی دارند.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

استفاده از دستورهای حد ضرر در معاملات فارکس

حرکت‌های بازار می‌توانند غیرقابل پیش بینی باشند، و حد ضرر، یکی از مکانیزم‌های معدودی است که معامله‌گران برای محافظت از معاملات خود در برابر زیان‌های زیاد در بازار فارکس باید آن را در نظر داشته باشند. حد ضرر‌ها در فارکس به شکل‌ها و روش‌های کاربردی مختلفی وجود دارند.

در این درس شکل‌های مختلف حد ضرر از جمله حد ضرر ثابت (static stops) و حد ضرر متحرک (trailing stops) مطرح می‌شوند. همچنین اهمیت حد ضررها در معاملات فارکس نشان داده می‌شود.

حد ضرر چیست؟

حد‌‌ضرر فارکس عملکردی است که توسط بروکرها ارائه می‌شود تا در بازارهای نوسانی‌‌ای که بر خلاف جهت معامله اولیه حرکت می‌کنند، بتوانند زیان‌ها را محدود بسازند. این عملکرد می‌تواند با تعیین یک سطح حد ضرر انجام شود؛ حد ضرر مقدار مشخصی پیپ است که پایین‌تر یا بالاتر از قیمت ورودی است. حدضرر می‌تواند در خرید و فروش به کار برده شود و آن را به یک ابزار مفید برای هر استراتژی معاملاتی فارکس تبدیل کند.

چرا دستور حد ضرر مهم است؟

حد ضررها به دلایل متعددی بسیار مهم هستند، اما در واقع همه‌ی آنها را می‌توان در یک مورد خلاصه کرد: ما هرگز نمی‌توانیم آینده را ببینیم. صرف نظر از اینکه ست آپ چقدر ممکن است قدرتمند باشد یا چه مقدار از اطلاعات ممکن است درست باشند، قیمت آینده‌ی ارزها برای بازار نامعلوم است و انجام هر معامله‌‌ای، یک ریسک است. در تحقیقات مربوط به ویژگی‌های معامله‌گرانِ موفق، که در سایت DailyFX انجام شد، این موضوع که معامله‌گران معمولاً در اکثر مواقع در بسیاری از جفت ارزها سود می‌کنند، یک منظور از حد ضرر چیست؟ یافته ی مهم در نظر گرفته شد. نمودار زیر بعضی از جفت ارزهای متداول‌تر را نشان می‌دهد.

مربوط به مقاله حد ضرر

همانطور که مشاهده می‌کنید، در بیشتر از نصف مواقع در جفت ارزهای متداول، معامله‌گران به طور موفقیت آمیزی برنده شده‌اند، اما به دلیل اینکه مدیریت پولشان بد بوده، باز هم به طور کلی ضرر می‌کنند.
معامله گران وقتی که اشتباه کرده‌اند (رنگ قرمز) نسبت به وقتی که درست عمل کرده‌اند (رنگ آبی)، منظور از حد ضرر چیست؟ بیشتر ضرر کرده‌اند.

مربوط به مقاله حد ضرر

دیوید رودریگز (David Rodriguez) در مقاله خود با عنوان چرا بسیاری از معامله‌گران پول خود را از دست می‌دهند، توضیح می‌دهد که معامله‌گران می‌توانند با پیدا کردن یک هدفِ سود که حداقل تا جایی که امکان دارد از حد ضرر آنها دورتر باشد، به راحتی راه حل این مشکل را پیدا کنند. یعنی اگر یک معامله‌گر پوزیشنی را با ۵۰ پیپ حد ضرر باز کند، حداقل منظور از حد ضرر چیست؟ باید به دنبال هدف سود ۵۰ پیپ باشد.
بدین ترتیب، اگر یک معامله‌گر بیش از نصف مواقع موفق شود، فرصت خوبی برای سودآوری دارد. اگر معامله‌گر بتواند در ۵۰% معاملاتش موفق شود، احتمالاً می‌تواند یک سود خالص به دست آورد، که برای اکثریت معامله‌گران یک گام قدرتمند به سوی اهدافشان محسوب می شود.

استراتژیهای حد ضرر فارکس

در ادامه ۵ استراتژی برای استفاده در معاملات فارکس در هنگام ثبت دستورهای حد ضرر، ارائه شده است:

۱. تعیین حد ضررهای ثابت

معامله‌گران می‌توانند با پیش بینی تخصیص حد ضرر، دستورهای حد ضرر را با یک قیمت ثابت تنظیم نمایند و تاوقتیکه معامله به قیمت توقف یا سفارش لیمیت نرسیده است، حد ضرر خود را جابه جا نکنند و آن را تغییر ندهند.

سادگی مکانیزم حد ضرر و همچنین به خاطر اینکه به معامله‌گران این امکان را می دهد تا از حداقل نسبت ریسک به ریوارد یک به یک اطمینان یابند، باعث سهولت استفاده از آن شده است.
برای مثال، یک نوسانگیر را در کالیفرنیا درنظر بگیریم که با پیش بینی اینکه نوسان در طی نشست‌های اروپایی و آمریکایی بر معاملات آنها بیشترین تاثیر می‌گذارد، پوزیشن‌هایی را در طی نشست آسیایی شروع می‌کند. این معامله‌گران می‌خواهند به معاملاتشان فضای کافی برای عملکرد بدهند، بدون اینکه در رویدادهایی که اشتباه هستند، اکوئیتی (equity) زیادی از دست بدهند.

بنابراین یک حد ضرر ثابت ۵۰ پیپ را برای هر پوزیشنی که شروع می‌کنند، تعیین می‌کنند. آنها می‌خواهند هدف سود را حداقل تا فاصله‌ی دستور توقف تعیین کنند، بنابراین هر سفارش لیمیت (limit order) برای حداقل ۵۰ پیپ تعیین می‌شود. اگر معامله‌گر بخواهد برای هر ورودی، یک نسبت ریسک به ریوارد دو به یک را تعیین کند، به راحتی می‌تواند یک حدضرر ثابت را در ۵۰ پیپ تعیین کند و برای هر معامله‌‌ای که شروع می‌کند، یک سفارش لیمیت ثابت را در ۱۰۰ پیپ تعیین می‌کند.

۲. حد ضررهای ثابت براساس اندیکاتورها

بعضی از معامله‌گران در مورد استفاده از دستورهای توقف ثابت، یک گام فراتر می‌روند و بر اساس یک اندیکاتور مانند میانگین محدوده واقعی (Average True Range) فاصله‌ی حد ضرر ثابت خود را تعیین می‌کنند. فایده‌ی اولیه‌ی این کار این است که معامله‌گران از اطلاعات واقعی بازار برای کمک به تعیین آن حد ضرر استفاده می‌کنند. بنابراین، اگر یک معامله‌گر، حد ضرر ثابت ۵۰ پیپ با سفارش لیمیت ثابت ۱۰۰ پیپ در مثال قبلی را تعیین کند، آن حد ضرر ۵۰ پیپ در یک بازار نوسانی چه معنایی داشته و در یک بازار آرام چه معنایی خواهد داشت؟

اگر بازار کاملاً آرام باشد، ۵۰ پیپ می‌تواند یک حرکت بزرگ باشد و اگر بازار نوسانی باشد، آن ۵۰ پیپ می‌تواند یک حرکت کوچک در نظر گرفته شود. استفاده از یک اندیکاتور مانند میانگین محدوده واقعی، نقاط پیوت یا نوسان‌های قیمت می‌توانند به معامله‌گران این امکان را بدهند که از اطلاعات اخیر بازار استفاده کنند تا به طور صحیح تری گزینه‌های مدیریت ریسکشان را آنالیز کنند. میانگین محدوده واقعی می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تادستورهای توقف‌ را با استفاده از اطلاعات اخیرِ بازار تعیین کنند.

مربوط به مقاله حد ضرر

۳. حد ضرر متحرک دستی (Manual Trailing Stops)

برای معامله‌گرانی که می‌خواهند معاملات خود را بهتر کنترل کنند، هنگامیکه پوزیشن به نفع معامله‌گران حرکت می‌کند، معامله‌گران می‌توانند حد ضررهای فارکس خود را به صورت دستی جابه‌جا کنند.
نمودار زیر جابه‌جایی حد ضررها را در یک پوزیشن فروش نشان می‌دهد. هر چه پوزیشن، بیشتر در جهت معامله حرکت می‌کند (پایین تر رود) معامله‌گر سطح استاپ را به پایین‌تر جابه‌جا می‌کند. وقتی که روند معکوس می‌شود (و سقف‌های جدید تشکیل می‌شوند) در نهایت پوزیشن بسته می‌شود.

معامله‌گر در یک روند نزولی قدرتمند، حد ضرر‌ها را در سقف‌های نوسان پایین‌تر قرار می‌دهد.

مربوط به مقاله حد ضرر

۴.حدضرر متحرک (Trailing Stop)

اشاره به این نکته مهم است که بعضی از کشورها به بروکرها (کارگزاری ها) این اجازه را می‌دهند که عملکرد حد ضرر متحرک را اعمال کنند.
حد ضررهای ثابت می‌توانند روش معامله‌گران جدید را به طور چشمگیری بهبود بخشند، اما سایر معامله‌گران از حد ضررها به روش‌های دیگری استفاده می‌کنند تا مدیریت پول خود را به حداکثر برسانند.

حد ضررهای متحرک دستورهای توقفی هستند که زمانی تنظیم می‌شوند که معامله به نفع معامله‌گر حرکت می‌کند، تا در صورتی که معامله‌گر در جهتِ اشتباه وارد شده باشد، ریسک نزولی را بیشتر کاهش دهد.
برای مثال فرض کنیم که یک معامله‌گر در نقطه‌ی ۱.۱۷۲۰ یک پوزیشن خرید را بر روی جفت ارز EUR/USD، با حد ضرر ۱۶۷ پیپ در نقطه ۱.۱۵۵۳ باز کرده است. اگر معامله از ۱.۱۷۲۰ به سمت بالا حرکت کند، معامله‌گر می‌تواند دستور حد ضرر خود را از نقطه ۱.۱۵۵۳ تا نقطه‌ی ۱.۱۷۲۰ جابه‌جا کند (تصویر زیر را مشاهده کنید).

این کار چند فایده برای معامله‌گر دارد: این کار دستور حد ضرر را به قیمت ورودی منتقل می‌کند که به آن، نقطه‌ی “سربه‌سر” ( ‘break-even) گفته می‌شود. بنابراین اگر جفت ارز EUR/USD برگردد و برخلاف معامله‌گر حرکت کند، حداقل ضرر نکرده است چرا که حد ضرر وی در قیمت اولیه ورود تنظیم شده است.
این دستور توقف در نقطه سربه‌سر به معامله‌گر این امکان را می‌دهد تا ریسک اولیه خود در معاملات را از بین ببرند.

پس از آن، معامله‌گر می‌تواند به دنبال قرار دادن آن ریسک در یک فرصت معاملاتی دیگر باشد، یا صرفاً دیگر آن مقدار ریسک را در نظر نگیرد و از پوزیشن حفاظت شده‌ی خود در معامله‌ی خریدِ جفت ارزِ EUR/USD لذت ببرد.

دستورهای توقف در نقطه‌ی سربه‌‌سر می‌توانند به معلامله‌گران کمک کنند که ریسک اولیه را از معاملاتشان حذف کنند.

مربوط به مقاله حد ضرر

۵.حدضررهای متحرک با مقدار ثابت (Fixed Trailing Stops)

معامله‌گران همچنین می‌توانند حدضررهای متحرک را به نحوی تعیین کنند که دستور توقف به صورت پله‌‌ای تنظیم شود. برای مثال، معامله‌گران می‌توانند دستورهای توقف را به نحوی تعیین کنند که با حرکت هر ۱۰ پیپ به نفع آنها، تنظیم شوند. برای مثال یک معامله‌گر، جفت ارز EUR/USD را در نقطه ۱.۳۱۰۰ با دستور توقف اولیه در نقطه ۱.۳۰۵۰ می‌خرد. بعد از اینکه جفت ارز EUR/USD به ۱.۳۱۱۰ می‌رسد، دستور توقف تا ۱۰ پیپ بالاتر و در نقطه‌ی ۱.۳۰۶۰ تنظیم می شود.

بعد از اینکه قیمت، ۱۰ پیپ بالاتر می رود و برای جفت ارز EUR/USD به ۱.۳۱۲۰می رسد، دستور توقف هم یک مرتبه دیگر، ۱۰ پیپ جابه جا می شود و در نقطه ۱.۳۰۷۰ تنظیم می‌شود. این فرایند تا وقتی ادامه می‌یابد که قیمت به سطح توقف برسد یا معامله‌گر به طور دستی معامله را ببندد.

حد ضررهای متحرک با مقدار ثابت به صورت پله‌‌ای توسط معامله‌گر تعیین می‌شوند.

اگر معامله از آن نقطه معکوس شود، پوزیشن معامله‌گر، برخلاف دستور توقف اولیه‌‌ای که در نقطه ۱.۳۰۵۰ قرار داده بود، در نقطه‌ی ۱.۳۰۷۰ متوقف می‌شود و ۲۰ پیپ سود در این معامله، سِیو می شود (نجات پیدا میکند). اگر این دستور توقف تنظیم نشده بود این ۲۰ پیپ سود به دست نمی آمد.

حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) راهکار جلوگیری از زیان در ترید

در معاملات رمزارزها بسیار ضروری بوده و جز اصلی معاملات در بازارهای مالی می‌باشد. بطور کلی در تمام استراتژی‌های معاملاتی در بازار‌های مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را بتوانید محاسبه کنید. در غیر این صورت یک بخش از ترید شما ناقص خواهد بود. با توجه به این که نوسان بازار رمزارزها می‌تواند بسیار زیاد باشد. و محدودیتی ندارد. لازم است که استاپ لاس یا حد ضرر در ترید را قرار دهید. این به خودکار از اعمال ضرر بیش از جلوگیری شود. پیش از هر چیز باید با مفهوم حد ضرر آشنا شوید. و بدانید که استاپ لاس چیست. تریدرهای حرفه‌ای همواره ریسک معاملات خود را مشخص می‌کنند. و بر اساس مقدار ریسک موجود و به دور از احساسات اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند.

حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟

حد ضرر یا استاپ لاس

حد ضرر یا استاپ لاس ساده‌ترین ابزاری است. می‌توان به وسیله آن مدیریت ریسک را انجام داد. میزان ضرر کاهش داد. همچنین یک ابزار خوب برای اینکه از ضرر زیاد جلوگیری کنید. در ترید ارز دیجیتال به شما یادآوری کند که شما در اشتباه هستید. باقی ماندن در ترید ارز دیجیتال بدون هیچ برنامه‌ای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد. ریسک زیادی دارد و می‌تواند منجر به از دست رفتن بخش زیادی از سرمایه شود. خروج از ترید بعد از تحمل مقداری کاهش، قطعا منطقی‌تر به نظر می‌رسد. هر چند احتمال افزایش سود وجود داشته باشد.

حدضرر قیمتی است که توسط تریدر تعیین می‌شود. که به واسطه آن هر زمان بازار به آن قیمت رسید، سفارش به صورت خودکار بسته می‌شود و سفارش معکوس اعمال می‌شود.

اهمیت تعیین حد ضرر یا استاپ لاس

حد ضرر یا استاپ لاس

در بازارهای مالی همچون بازار رمزارز و forex هیچگونه الزامی برای تبعیت از تحلیل‌های شما وجود ندارد. همواره احتمال خطا در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال وجود دارد. لذا باید آمادگی انتخاب تصمیم درست را در مواقعی که سیر قیمت‌ها با پیش‌بینی شما منطبق نیست را داشته باشید. به منظور این کار پس از انتخاب موقعیت مناسب ورود به یک موقعیت ترید ارز دیجیتال، قدم بعدی انتخاب حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) است.

یکی از بزرگترین اشتباهات رایج :

در میان تریدر‌های آماتور، تعیین نکردن حد ضرر است. اغلب تریدرهای غیر حرفه‌ای بعد از این‌ که قیمت ارز دیجیتال مورد نظرشان افت می‌کند و وارد منطقه ضرر می‌شوند، منتظر می‌مانند تا قیمت آن ارز دیجیتال دوباره رشد کند. و به نقطه خریدشان بازگردد. در این حالت سرمایه آن‌ها به خواب می‌رود و ممکن است که چندین ماه و یا حتی چندین سال طول بکشد که دوباره به قیمت مورد نظر آن‌ها برسد. در نتیجه از سودهای دیگر بازار عقب می‌مانند. پس می‌توان گفت که سیستم معاملاتی که حد ضرر ندارد ممکن است روزی تمام سرمایه را نابود کند. و در اینجاست که اهمیت تعیین حد ضرر مشخص می‌شود. بنابراین تریدرها باید برای خرید و فروش‌های خود برنامه داشته باشند. و برای شرایط مختلف بازار اقداماتی را از پیش برنامه‌ریزی کنند.

مزایا و معایب استفاده از استاپ لاس چیست؟

از مزایای حدضرر (Stop Loss) یا استاپ لاس چیست :

این است که با اعمال حدضرر، لازم نیست که به طور مداوم بازار را رصد کنید. در هنگام مسافرت یا در مواقعی که به بازار دسترسی ندارید. قرار دادن حد ضرر (Stop Loss) دارایی شما را از زیان زیاد و یا نابودی کامل محافظت می‌کند. و در مواقعی که قیمت ارز دیجیتال وارد یک روند نزولی می‌شود و یا زمانی که از معاملات مارجین استفاده می‌کنید در صورت عدم استفاده از حد ضرر احتمال از بین رفتن بخش زیادی از سرمایه در چند لحظه وجود دارد.

در برابر مزایای استفاده از حد ضرر، تنها مشکل :

استفاده از این ابزار این است که گاهی در بازار نوسانات شدید مقطعی بوجود می‌آید. که این نوسانات باعث فعال شدن حدضرر می‌شود. و در آن زمان پوزیشن ترید بسته می‌شود و ممکن است بازار فقط درحد چند معامله یا در حد چند ثانیه به قیمت حدضرر تعیین شده برسد. و بلافاصله پس از آن به سمت تارگت‌هایی که در تحلیل به دست آمده حرکت کند. در این حالت سبب می‌شود تا از سود به دست آمده محروم شوید و مقداری ضرر متحمل شوید.

چگونه از حد ضرر یا استاپ لاس استفاده کنیم؟

حد ضرر یا استاپ لاس-استاپ لاس چیست

در نظر داشته باشید که قانون ثابت و روش سریعی برای تعیین حدضرر (Stop Loss) وجود ندارد. و به طور کلی حدضرر به استراتژی خرید و فروش شخصی هر فرد بستگی دارد. یک تریدر که در ترید روزانه خرید و فروش می‌کند. ممکن است ۴ درصد به عنوان حدضرر انتخاب کند و تریدر دیگری که هدف سرمایه‌گذای بلندمدت‌تری دارد، می‌تواند ۲۰ درصد ضرر را به عنوان حدضرر سرمایه گذاری خود انتخاب کند.

تعیین حد ضرر در انواع تحلیل‌ها و موقعیت‌های معاملاتی متفاوت است و در اصل حد ضرر یا استاپلاس نشان دهنده زمانی است که تحلیل‌گر دچار اشتباه شده است و باید تصمیم‌گیری خود را تغییر دهد.

بنابراین با هر سبک تحلیل و در هر پوزیشن معاملاتی که انجام می‌شود، حد ضرر جایی تعیین می‌شود که تحلیل اشتباه باشد. به عنوان مثال: تحلیل‌گر با در نظر گرفتن تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، پیش‌بینی کرده است که خرید بیت‌کوین در ۴۲۰۰۰ دلار منطقی است و امید دارد که تا ۴۲۵۰۰ دلار افزایش یابد. پس در این حالت برای خود یک حد ضرر در ۴۱۰۰۰ در نظر می‌گیرد و اینگونه استدلال می‌شود که اگر بیت کوین تا ۴۱۰۰۰ دلار ریزش کرد، پس پیش‌بینی برای صعود و تحلیل انجام شده اشتباه می‌باشد و اگر قیمت بیت کوین به ۴۱۰۰۰ دلار برسد نشان دهنده قرار گرفتن قیمت در یک روند نزولی است و تریدر سریعا پوزیشن معاملاتی را می‌بندد.

مهمترین نکته در مورد حدضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) این است که شما را از گرفتن تصمیمات احساسی منع می‌کند. اکثر تریدرها دلبسته به رمزارز که خریده‌اند می‌شوند. عبارت معروفی در بازار سرمایه در این زمینه وجود دارد که می‌گوید:

با سهام خود ازدواج نکنید! این عبارت در خصوص رمزارزها نیز کاربردی است.

هیچگاه با خودتان نگویید :

من این ارز دیجیتال را دوست دارم و حتما باید آن را در سبد خود داشته باشم. و به آینده آن کاملا اطمینان دارم. در نظر داشته باشید که هر ارز دیجیتالی در بازه‌های مختلف زمانی رفتار متفاوتی از خود نشان می‌دهد. و احتمال اینکه تمام پیش‌بینی‌های شما نادرست شود، وجود دارد. بنابر‌این پیش از شروع ترید، حد ضرر یا استاپلاس خود را تعیین کنید و نزدیک‌ترین قیمتی که ثابت کند تحلیل شما اشتباه بوده را به عنوان حد ضرر در نظر بگیرید و هرگز احساسی عمل نکنید و از جابجا کردن حد ضرر بر اساس احساسات اجتناب کنید.

حتما قبل از ورود به هر تریدی اول حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید. و بعد وارد شوید و با استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) سرمایه‌گذاری خود را بیمه کنید.

با دریافت و مشاهده دوره آموزش صرافی کوینکس(Coinex)، به دنیای جذاب و پرسود رمز ارزها وارد شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.