شکست قیمت چیست و چطور می شود آن را ترید کرد؟
معامله کردن در بازار 24 ساعته و بین المللی فارکس، پر از هیجان و تجربه های جدید است. همانطور که مطلع هستید، فارکس بزرگترین بازار مالی حال حاضر در جهان است. حجم معاملات در این مارکت، روزانه بالای 7 تریلیون دلار است.
این نشان دهنده نقدینگی بسیار بالای این بازار است. شما در این مارکت دارایی های متفاوتی مثل: ارزهای بین المللی، سهام ها، کالاها، ارزهای دیجیتال و اوراق قرضه را می توانید ترید کنید.
بسته به اینکه چه نوع تریدری هستید، استراتژی شما فرق می کند. برخی ها معامله گران روزانه هستند. این یعنی معاملاتشان را امروز باز می کنند و همین امروز هم پوزیشن شان را می بندند. برخی اما، تریدرهای میان مدت و بعضی دیگر بلند مدت هستند.
فرقی نمی کند چه نوع تریدری باشید، موضوعی که در این مقاله قصد داریم برای شما توضیح دهیم، شامل تمام انواع تریدرها می شود. بله درست حدس زدید؛ ترید کردن در شکست قیمت. برخی به این مسئله، استراتژی هم می گویند؛ استراتژی ترید قیمت در شکست ها.
اگر این مقاله را با ما تا انتها دنبال کنید، به شما قول می دهیم تمام فاکتورهایی که می توانند شما را به سودهای معقول برسانند را، یاد خواهید گرفت. نکاتی که قرار است با هم در این مقاله از سری مقالات ارزشمند وبسایت دنیای ترید یاد بگیریم، به شرح زیر است:
شکست قیمت چیست؟ چرا باید شکست های قیمت را ترید کرد؟ شکست ها کجا ظاهر می شوند، نحوه تشخیص شکست ها، مشخص کردن نواحی روانشناسی بازار، تشخیص شکست واقعی از شکست فیک، قوانین طلایی تایید شکست ها، اندیکاتور مناسب شکست قیمت، استراتژی ترید شکست قیمت و نتیجه گیری.
شکست قیمت یا Break out چیست؟
زمانی که قیمت یک دارایی مثل یک جفت ارز، به بالا یا پایین یک سطح مهم روانشناسی یا حمایت-مقاومت نفوذ می کند و آن را می شکند، می گوییم یک شکست قیمتی شکل گرفته است. اگر به رفتار قیمت در چارت ها با دقت نگاه کنید، متوجه می شوید که قیمت ها تمایل دارند وارد سطوح و مناطق خاصی شوند.
زمانی که قیمت یک دارایی به سطحی برخورد کرده و بر می گردد، ما از این سرنخ به این تئوری می رسیم که قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده و از لحاظ تکنیکالی، برای این سطح ارزش والایی برخورداریم و آن را گرامی می داریم.
حال نکته مهم این جا است که وقتی قیمت دوباره به این سطح نزدیک می شود، باید به شدت مراقب واکنش و رفتار قیمت پس از برخورد دوباره باشیم. دلیل این مسئله این است که ما منتظر شکست این سطح یا بازگشت مجدد قیمت هستیم. البته در چنین مواقعی، امکان رنج زدن هم می رود.
گاهی اوقات می بینیم که قیمت چندین بار به یک سطح مهم برخورد می کند. این مسئله، نشان از اهمیت و قدرت سطح موجود دارد. به عبارتی دیگر، بازار برای این سطح ارزش بسیار بالایی قائل است.
ولی قیمت بالاخره پس از چندبار برخورد، این سطح مهم را خواهد شکست. این جا، همان جایی است که ما باید سریعا ورود کرده و از استراتژی مخصوص شکست که کمی جلوتر درباره آن بیشتر توضیح خواهیم داد، استفاده کنیم.
چرا باید شکست های قیمت را ترید کرد؟
پاسخ به این سوال بسیار ساده است. اجازه دهید سوال ساده تری از شما بپرسیم؟ شما به چه دلیل در بازارهای مالی سرمایه گذاری می کنید؟ شاید بگویید برای اینکه سود کنم. بله، پاسخ شما درست است.
حال، به همان دلیل که شما برای سود کردن به بازارهای مالی ورود کرده اید، به همین دلیل ساده هم باید شکست های قیمت را ترید کنید. ترید کردن در شکست های قیمتی، فرصت بسیار عالی برای کسب سودهای بی نظیر است. دلیل این مسئله هم ساده است؛ معمولا شکستهای قیمت، منجر به شکل گیری روند ها و حرکات جدید قیمت در مارکت می شوند.
به همین دلیل ساده و منطقی، اکثر تریدرهای حرفه ای شاید مدت ها منتظر می مانند تا یک شکست قیمت، رخ دهد. ضمنا، گاهی این شکست های قیمتی، همراه با مومنتوم بالایی است. در نتیجه تریدرهای پرایس اکشن، تمام تلاششان را می کنند تا از این شکستها، نهایت سود و منفعت را کسب کنند. معامله در شکست یا ترید شکست ها، یک تکنیک ساده و مشهور بین تریدرهای بازارهای مالی، مخصوصا بازار فارکس است.
شکست ها کجا ظاهر می شوند؟
خوب، حال که با مفهوم و تعریف شکست قیمت یا Break out آشنا شدید، نوبت این است که بدانید شکست های قیمتی، در چه مناطقی و کجاها به وجود می آیند. شکست های قیمت در مناطق و سطوح مهم روانشناسی پدید می آیند. برخی از مهمترین این مناطق عبارتند از:
- سطوح حمایت و مقاومت
- کف ها و قله های تایم های مختلف
- خطوط روند
- کانال های قیمتی
- میانگین های متحرک
- سطوح فیبوناچی
- پیوت پوینت ها
- اعداد رند
- سطوح الگوهای درون چارت ها
یکی از دلایلی که شکست های قیمتی می توانند قیمت ها را سریعا تکان دهند این است که این سطوح، توسط بسیاری از تریدرها، در حال رصد شدن است.
نحوه تشخیص شکست ها
برای اینکه بتوانید شکست های قیمت را تشخیص دهید، باید پیش نیازهایی داشته باشید. یکی از مهمترین این پیش نیازها، آگاه بودن به علم تحلیل تکنیکال است. اگر تازه با بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس آشنا شده اید، خواندن مقاله زیر را به شما پیشنهاد می کنیم:
وقتی که شما به دانش تحلیل تکنیکال واقف باشید، به راحتی می توانید الگوهای مهمی مثل: شکست های افقی قیمت یا خطوط روند، فیبوناچی، شکست قیمت از میانگین های متحرک، الگوهای ادامه دهنده و چیزهای بیشتری را تشخیص دهید.
بعد از یادگرفتن تحلیل تکنیکال، شما نیازمند صرف زمان و تمرین مداوم در فضای مجازی پلتفرم های فارکس هستید. منظور ما این است که باید با یک بروکر معتبر، یک حساب مجازی باز کنید و سپس شروع به تمرین این الگوهای Breakout کنید.
مشخص کردن نواحی روانشناسی بازار
زمانیکه تشخیص دادید قیمت به دفعات پیاپی در حال تثبیت خود در یک سطح یکسان است، شما به احتمال زیاد با یک سطح مهم روانشناسی، روبرو شده اید. حال اولین کاری که باید بکنید تعریف معاملات روند این است که، پایین ترین و بالاترین سطح قیمت اطراف آن منطقه را مشخص کنید.
به عنوان مثال اگر در یک روند نزولی هستید، باید سطوح حمایت، و اگر در یک روند صعودی می باشید، باید سطوح مقاومت را مشخص کنید. (ضمنا اگر برخی از این کندل ها دارای سایه ها یا دم های بلند هستند، می توانید بسته به اینکه Shadow ها را در نظر می گیرید یا خیر، آنها را لحاظ یا از آنها صرف نظر کنید.)
حال، اجازه دهید تا به شما این مطلب را با ذکر یک مثال نشان دهیم.
تصویر زیر نمودار جفت ارز GBP/CAD را در تایم روزانه نشان می دهد. همانطور که مشاهده می کنید بعد از اینکه قیمت بالا رفته، برای مدتی شروع به رنج زدن کرده است. طبق فرمولی که پیشتر برای شما توضیح دادیم، قیمت به دفعات با سطح حمایتی که با مستطیل تو خالی بنفش مشخص کرده ایم، برخورد کرده و در حال تثبیت خود بوده است. زمان که قصد ترید کردن شکست ها را دارید، باید صبر کنید تا کندل پایین سطح حمایت (در روند نزولی و مقاومت در روند صعودی)، بسته شود. البته ما کمی جلوتر، قوانین طلایی شکست قیمت را کامل برای شما شرح خواهیم داد. در چارت پایین، وقتی کندلی پایین یک سطح حمایتی مهم بسته می شود، ما به آن یک شکست نزولی می گوییم. همینطور که مشاهده می کنید، بعد از شکست این سطح مهم، مارکت شروع به ریزش می کند.
تشخیص شکست واقعی از شکست فیک
نکته مهمی که قرار تعریف معاملات روند است اینجا برای شما توضیح دهیم، یکی از بحث های بسیار جدی میان تحلیلگران تکنیکال می باشد. بسیاری از تریدرها، نفوذ سایه یا Shadow یک کندل را در یک سطح مهم روانشناسی، شکست نمی دانند. ولی عده کمی از تکنیکالیست ها آن را جزو شکست به حساب می آورند.
من شخصا شکست قیمت را فقط زمانی یک شکست واقعی می دانم که کندل مورد نظر در طرف دیگر سطح مهم روانشناسی، بسته شود و نه فقط با سایه یا دم کندل درون سطح روانشناسی نفوذ کند. لطفا به عکس زیر توجه کنید.
تصویر بالا، چارت 4 ساعته GBP/CAD می باشد. همانطور که در قسمت قبل عنوان کردیم، ابتدا باید ناحیه مهم روانشناسی را مشخص کنید. در تصویر بالا، کادر مستطیل شکلی که با رنگ بنفش مشخص شده، سطح مهم روانشناسی یا حمایت پوند-لونی است.
قیمت پس از تقریبا 50 کندل که رنج زده، بالاخره با یک کندل بسیار قوی از این سطح مهم روانشناسی بیرون رفته است. ولی اگر به فلش سیاه رنگ دقت کنید، فقط سایه کندل چند باری از کادر ما بیرون زده که این سایه ها، شکست واقعی نمی باشند و به آنها شکست فیک یا دروغین گفته می شود.
در قسمت بعدی این مقاله، شما را با نکات بسیار ارزشمند و گرانبهایی که نام آنها را قوانین طلایی شکست گذاشته ایم، آشنا خواهیم کرد. لطفا برای خواندن ادامه مقاله، با ما همراه باشید.
قوانین طلایی تایید شکست ها
آیا به محض اینکه یک کندل از یک سطح مهم روانشناسی عبور کرد و آن را شکست، تعریف معاملات روند باید یک پوزیشن باز کنیم و شروع به ترید کنیم؟! آیا این کار در علم تکنیکال مورد تایید می باشد؟ پاسخ به این سوال و سوالاتی از این دست، خیر می باشد. اگر تکنیکالیست خوبی باشید، می دانید که تریدرهای حرفه ای فقط با یک ابزار تنها، وارد یک ترید نمی شوند.
آنها باید تاییدیه های مختلفی از ابزارهای متفاوت، دریافت کنند. معامله گران حرفه ای هیچ وقت فقط با دیدن یک سیگنال؛ هرچند قوی، وارد یک پوزیشن نمی شوند. این قانون، درباره قوانین طلایی شکست نیز، صادق است. هیچ وقت فقط با دیدن یک کندل که از یک سطح مهم روانشناسی عبور کرده، وارد یک ترید نشوید.
فراموش نکنید که ما در بازارهای مالی قرار نیست قمار کنیم بلکه هدف، ترید کردن برای کسب سودهای بیشتر است. برای همین منظور، ما به شما 4 گام یا قوانین طلایی شکست را می آموزیم تا با دیدن به محض مشاهده یک شکست قیمتی، وارد پوزیشن نشوید.
قانون اول: شکست واقعی با بدنه کندل صورت می گیرد نه با سایه آن
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، کندل مورد نظر با بدنه خود در یک روند صعودی در حال بالا رفتن است و سپس سطح مهم روانشناسی را می شکند.
قانون دوم: قیمت بعد از شکست و عبور از سطح روانشناسی، یک سقف درست می کند
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، قیمت پس از شکست سطح مهم روانشناسی، تا دو کندل دیگر بالا رفته و سپس پس از ایجاد یک سقف، مجددا به سمت پایین حرکت می کند.
قانون سوم: قیمت مجددا سطح مقاومت شکسته شده را، آزمایش و لمس می کند
همین طور که در تصویر مشاهده می کنید، قیمت پس از ایجاد یک سقف، باز می گردد و مجددا سطح مقاومت شکسته شده را تست می کند. برخی ها به این عمل قیمت، بوسه آخر یا Last Kiss هم می گویند. در حقیقت حال این سطح مقاومت، نقش یک سطح حمایت را بازی می کند.
قانون چهارم: حال، سقف ایجاد شده، با بدنه یک کندل جدید شکسته می شود
حال که قیمت از سطح اول روانشناسی عبور کرد، یک سقف جدید ایجاد کرد و به سمت سطح مقاومت اول بازگشت (بوسه خداحافظی)، باید با یک کندل جدید از سقف ایجاد شده عبور کند. این کندل آخری، تاییدیه ای است برای شکسته شدن سطح مهم و ادامه روند صعودی در تصویر بالا.
فراموش نکنید که هیچ چیز در بازارهای مالی و دنیای تکنیکال و تحلیل ها، همان گونه که ما فکر می کنیم، اتفاق نخواهند افتاد. گاهی هم ممکن است تعریف معاملات روند قیمت، تمام مراحل ذکر شده را طی کند و سپس مجددا به هر دلیلی سقوط کند. به همین دلیل است که گفته می شود بازارهای مالی دارای ریسک هستند.
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که آیا راهکاری برای این مشکل، وجود دارد. لطفا تا پایان این مقاله با ما همراه باشید چونکه قصد داریم به شما ابزاری برای تشخیص بهتر این معضل، معرفی کنیم.
اندیکاتور مناسب شکست قیمت
تحلیل تکنیکال و در کل بازارهای مالی پر است از ابزارهای قوی و ارزشمند. قبل از اینکه وارد یک پوزیشن شوید، شما باید تمام نکات مرتبط با تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و روانشناسی بازار را در نظر بگیرید.
اگر برای تشخیص یک شکست واقعی از فیک مشکل دارید، ما به شما اندیکاتورهایی را معرفی می کنیم که می توانند کمک شایانی بکنند. دو تا از این اندیکاتورهای بسیار با ارزش، اندیکاتور مومنتوم و اندیکاتور RSI است. همان طور که می دانید اندیکاتور مومنتوم شامل یک محیط عددی بعلاوه یک خط منحنی، که در این محیط نوسان می کند، می باشد.
وقتی نوک این منحنی به سمت بالا می رود، یعنی قیمت و مومنتوم در حال افزایش هستند و بالعکس. همچنین زمانیکه نوک مومنتوم خیلی بالا یا خیلی پایین است (اشباع خرید یا اشباع فروش)، بدین معنی است که امکان دارد روند به پایان خودش رسیده باشد. البته گاهی هم در چنین شرایطی روند باز هم به مسیر اصلی خود ادامه می دهد.
ولی در کل، بسیاری از تریدرها از مومنتوم به منظور پیدا کردن واگرایی در چنین شرایطی، استفاده می کنند. واگرایی دو نوع می باشد؛ مثبت و منفی. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمت در حال افزایش و مومنتوم در حال کاهش باشد. واگرایی منفی هم زمانی اتفاق می افتد که قیمت در حال کاهش است ولی اندیکاتور مومنتوم در حال افزایش. به زبان ساده تر مسیر و جهت قیمت و اندیکاتور مومنتوم متضاد یکدیگر باشد.
پس در ادامه مطلب بالا، اگر در تشخیص شکست قیمت و قوانین طلایی شکست دچار شک و تردید شدید، می توانید از یک ابزار کمکی مثل اندیکاتور مومنتوم جهت پیدا کردن واگرایی، استفاده کنید. لطفا به تصویر زیر با دقت نگاه کنید.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، جفت ارز GBP/CAD در تایم روزانه پس از برخورد به یک سطح مهم مقاومت، چند روزی بدون روند بوده است. سپس با بدنه یک کندل، از مستطیل بنفش رنگ، خارج شده است (البته اگر قوانین طلایی شکست را برای این تصویر در نظر بگیرید، مشاهده خواهید کرد که این ترید، شامل تمامی قوانین شکست می باشد.)
حال چنانچه هنوز هم شک دارید که آیا این شکست یک شکست واقعی است یا یک شکست فیک، می توانید از اندیکاتور مومنتوم برای تشخیص واگرایی کمک بگیرید. همین طور که مشاهده می کنید، قیمت در حال بالا رفتن و مومنتوم در حال پایین آمدن است. در نتیجه، می توانید با اطمینان بیشتر و با در نظر گرفتن نکات مهم دیگر، وارد این معامله شوید.
استراتژی ترید شکست قیمت
حال که با مفهوم شکست قیمت، قوانین طلایی شکست و یک اندیکاتور مناسب کمکی برای تشخیص شکست آشنا شدید، نوبت این است که از تمام ابزارهایتان برای ورود به یک ترید پرسود، استفاده کنید. ما استراتژی شکست را به شما در چند گام ساده یاد خواهیم داد.
- مارکتی را پیدا کنید که بین مناطقی از مقاومت و حمایت، گیر کرده باشد.
- آن مناطق یا الگوها را مشخص کنید.
- منتظر بمانید که مارکت از این مناطق مهم روانشناسی عبور کند و آنها را بشکند.
- قوانین طلایی شکست را درباره آنها، چک کنید و در صورت شک داشتن، از یک اندیکاتور کمکی، استفاده کنید.
- حد ضرر خود و دیگر قوانین مدیریت ریسک را لحاظ کنید.
- به محض مشاهده تمام قواعد ذکرشده، وارد پوزیشن شوید و منتظر بمانید تا حد سودتان فعال شود.
نتیجه گیری
حال که شکست قیمت را یاد گرفتید، می توانید از این تکنیک برای ورود به موقع به مارکت، استفاده کنید. بسیاری از تریدرها از این استراتژی برای کسب سودهای بسیار عالی در مارکت، استفاده می کنند. لطفا چنانچه این مقاله برای شما مفید بود، آن را با عزیزانتان نیز به اشتراک بگذارید تا آنها هم از این روش برای کسب سود در بازارهای مالی بهره مند شوند.
الگوی وایکوف چیست؟
باید بدانیم الگوها یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال به شمار می روند. این الگوها قادرند در تشخص و شناسایی روند قیمت و حرکت آن به تریدر کمک کنند. الگوی وایکوف هم مانند دیگر الگوها مثل الگوی الیوت و الگوی پین بار و غیره، کمک کننده تریدر در تحلیل بازار ارز دیجیتال میباشد. تیم توکن باز در این مقاله قصد دارد به بررسی الگوی وایکوف بپردازد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
الگوی وایکوف چیست؟
در تعریف این الگو میتوانیم اینگونه بگوییم که این الگو در 92 سال پیش یعنی 1930 توسط Richard Wyckoff ابداع شد، که در راستای آن یک سری اصول و استراتژیها برای تریدها و سرمایه گذاران طراحی و تعریف کرد.
این الگو را میتوان یکی از راه کارهای مهم تحلیل تکنیکال برشمرد که به تریدرها کمک خواهد کرد در بازارهای رمز ارز و بازارهای مالی تصمیمات مطلوبی بگیرند.
در واقع الگوی وایکوف پروسهای میباشد که از آن جهت تمرکز بر مرحله انباشت یک نمودار قیمت بهره وری میشود. ضمن آنکه تریدرها با فهم الگوهای عرضه و تقاضا قادرند به شاخص بازار دست پیدا کرده و آن را تحلیل کنند و به نتیجه مطلوب خود برسند.
ریچارد وایکوف برای توسعه و بهبود این الگو زمان بسزایی را صرف کرد و کوششها و فعالیتهای وی تأثیر بسزایی بر تحلیل تکنیکال مدرن گذاشت. وی از این روش در بازار سهام بهره جست. اما به مرور این روش در دیگر بازارهای مورد بهره وری قرار گرفت.
wyckoff
الگوی وایکوف و درصد قابل اطمینان آن
این الگو برای تریدرهایی که به دنبال اخذ سود از قسمت اصلی یک روند هستند تأثیر بسزایی دارد.
اما باید بدانیم این روش قاعدتاً همیشه مؤثر واقع نمی شود. باید دانست به طور کلی تریدرها اغلب روی نقطهٔ حمایتی خرید کرده و روی نقطهٔ مقاومتی به فروش میرسانند. باید بدانیم اگر یک تریدر آگاهی و مهارت لازم را از مرحله انباشت و بالا رفتن قیمت داشته باشد، انجام معاملات برای وی به سهولت و درصد موفقیت بیشتر خواهد بود.
مقصود از تحلیل تکنیکال این میباشد که قیمت احتمالی یک رمز ارز یا سهام را در آینده بر مبنای احتمالات بتوانیم پیش بینی کنیم. الگوی وایکوف قادر است به تریدرها کمک کند احتمال تحلیل هدفهای قیمتی و جهتهای محتمل را بالا ببرد. باید بدانیم که روش وایکوف نیز همانند سایر ابزارهای معاملاتی محدودیتهای مختص به خود را در بر دارد. ضمن آنکه باید یادآور شویم در معاملات مالی هیچ ابزاری قادر نخواهد بود تا اطمینان و تضمین کنندهٔ سود 100% به کاربران باشد.
لازم است به این موضوع دقت کنید که بازار همواره در نوسان است و هیچ ضمانتی وجود ندارد که قدم به قدم با الگوی وایکوف هم مسیر شود. باید بر این امر واقف آیید که حتی اگر همهٔ مراحل وایکوف را بر روی یک قیمت پیاده سازی کنید، باز هم قادر نخواهید بود که اطمینان حاصل کنید که به سود خواهید رسید. بدین جهت میزان اطمینان کاربر به الگوی وایکوف بسته به نحوه تمرین و پیگیری همهٔ قوانین آن ضمن بهره وری از یک سیستم مدیریت سرمایه ی قدرتمند دارد.
قانون سهگانهی الگوی وایکوف
روش شناسی بر پایهٔ الگو وایکوف بر سه اصل استوار است که وجود این اصلها در بسیاری از تحلیلهای بازار رایج و قابلیت کاربردی دارد.
باید بدانیم که این قوانین دربرگیرندهٔ، مشخص یا معین نمودن شرایط فعلی بازار، توانایی بالقوهٔ حرکتی بازار و رمز ارز، انتخاب نمودن مطلوبترین موقعیتهای شورت و لانگ، شناسایی آمادگی وضعیت یک رمز ارز یا دارایی، به صرف خارج شدن از وضعیت رنج و دستیابی به قیمت و هدف مدنظر است.
این قوانین قابلیت بهره وری در تمامی چارتها و بازارها را دارند.
قانون اول: عرضه و تقاضا
باید بر این امر واقف آییم که قانون عرضه و تقاضا در صدر کانون توجه سرمایه گذاری در الگوی وایکوف میباشد. با بالارفتن تقاضا نسبت به عرضه و پیشی گرفتن آن موجب افزایش قیمتها میشود. علت این امر آن است که میزان خریداران از فروشندگان بیشتر خواهد بود اما در شرایط عکس این موضوع یعنی فروش بیش از خرید باشد عرضه نیز از تقاضا پیشی گرفته و قیمت دچار کاهش میشود.
بیشتر سرمایه گذارانی که پیروی الگوی وایکوف هستند برای آنکه بتوانند دید مطلوبتری از رابطهٔ بین عرضه و تقاضا داشته باشند، دست به مقایسه روند حرکت قیمت و حجم معاملات میزنند که این رویکرد دید کلی در مورد حرکتهای بعدی بازار به سرمایه گذاران عرضه میکند.
قانون دوم: علت و معلول
این قانون به کاربر میگوید که تمایزها و یا تفاوتهای بین دو مقولهٔ عرضه و تقاضا امری تصادفی نیست. بلکه این امر پس از آماده شدن در طی ادوار گوناگون و در نتیجهٔ یک اتفاق به خصوص رخ میدهد.
از منظر وایکوف یک دوره انباشت و ماندگاری (علت) در آخر به روند افزایشی (معلول) ختم خواهد شد. در روبهرو نیز دوره پخش و یا توزیع (علت) روند نزولی یا افت (معلول) را به دنبال خواهد داشت.
وایکوف برای تخمین توانایی بالقوهٔ معلولهای یک علت، راهکاری منحصربهفرد را خلق و به اختیار گرفت. به نوعی میتوان گفت، وی راهکارهایی ساخت که قادر بودند اهداف معامله را بر مبنای دورههای انباشت و توزیع مشخص کنند.
قانون سوم: تلاش و نتیجه
قانون انتهایی وایکوف اذعان میدارد که تغییرات قیمتی، حاصل یک تلاش میباشد که با حجم معامله نمایش داده میشود. در صورتی که حرکت قیمت شبیه با حجم معاملاتی باشد، روند شانس مطلوبی برای تداوم خود دارد، اما اگر واگرایی بین قیمت و حجم قابل ملاحظه باشد، محتملاً روند بازار ایست کرده و یا آنکه تعریف معاملات روند مسیر خود را عوض خواهد کرد.
wyckoff
رویکردهای وایکوف نسبت به بازار
رویکردهای وایکوف به ارائه ۵ اصل کلی نسبت به بازار میپردازد. این اصول به شرح زیر است:
تأثیر روند فعلی بازار بر آتی آن
با تعیین روند فعلی بازار قادر خواهیم به روند آتی آن پی ببریم. در مورد بازار ارزهای دیجیتال، اگر قادر به شناسایی موقعیت بازار فعلی باشیم، قادریم که بدانیم بازار به چه سمت و سویی در حرکت خواهد بود.
انتخاب رمز ارز همسو با روند
یک معامله گر با مهارت بالا و حرفهای باید تمام سعی خود را بر آن دارد که سهام یا رمز ارز خود را همانند و هم مسیر با روند بازار انتخاب کند. به گونهای که اگر روند بازار افزایشی بود رمز ارزهایی را انتخاب کند که همسو با بازار رشد کرده و افت کمتری را تجربه کرده باشند. عکس این موضوع نیز صدق خواهد کرد. بهطوریکه در روند نزولی ارزهایی صرف معامله انتخاب میشوند که عملکرد و کارایی ضعیفی داشته و همسو با روند دچار افت قیمت شدهاند.
انتخاب دلیل برای رمز ارز متناسب با هدف
در این اصل میتوان اینگونه عنوان کرد که الگوی وایکوف به نمودارهای «P&F» وابسته است. لازم است بدانیم این اصل نشات گرفته از قانون علت و معلول است. باید اینگونه بگویم که در بازار رمز ارزها، نمودار افقی نمایانگر (علت) و حرکات همسو با روند نمایانگر (معلول) میباشند.
انتخاب رمز ارز در شرف حرکت
یک سرمایه گذار قادر است با بهره وری از ابزارهای متعدد به شناسایی رمز ارزهای در شرف حرکت دست پیدا کند و با پیش بینی حرکتها پوزیشن خرید یا فروش را باز کند.
برای شناسایی روند حرکت رمز ارزها میتوان از تستهای 9 گانه بهره جست.
این بدان معنی است که اگر 9 تست شناسایی روند در مورد یک ارز دیجیتال به حرکت افزایشی و روند صعودی آن اشاره داشت، خریداری کنید. همین امر معکوس هم پابرجاست.
تخصیص وقت برای ارزیابی شاخصها
بیش از سه چهار رفتارهای بازار از یک الگوی تکرار شونده بهر جویی میکنند. وجود همین امر قادر است علت کافی برای موفقیت تریدرها باشد. به طوری که تریدر قادر است، رفتارهای شاخص پیشین اندوختهها را پیروی کرده و برای آینده حرکت خود از آنها تبعیت بجوید. باید بدانیم تاریخ همیشه در بازارها از خود ردپا به جا گذاشته و تکرار میشود. پس همچنین اصلی قادر است برای تریدرها سودآور تلقی شود.
آشنایی با مفاهیم (تعداد معاملات، ارزش معاملات و حجم معاملات) در بورس و نگاهی به آمار آن ها
یکی از کاربردی ترین نکات آماری برای تجزیه و تحلیل ها در بازار بورس مربوط به تعداد معاملات و حجم معاملات است که در تحلیل های بازار، کاربرد بسیار زیادی نیز دارند. به همین بهانه قرار است تا برای شما در مورد این فاکتورها نکات بسیار مهمی را بازگو کنیم. پس با ما همراه باشید تا بیشتر با این مفاهیم آشنا شویم.
آشنایی با مفاهیم (تعداد معاملات، ارزش معاملات و حجم معاملات) در بورس و نگاهی به آمار آن ها
آشنایی با مفاهیم (تعداد معاملات، ارزش معاملات و حجم معاملات) در بورس
بازار بورس این روزها بسیار پررونق و پر از موقعیت های بسیار خوب برای پیشرفت و کسب سود است. همان طور که می دانید هر بازاری ویژگی های خاص خود را دارد که هر سرمایه گذاری لازم است در مورد آن ها اطلاعات کاملی را داشته باشد، چرا که آگاهی از نکات مختلف یک تجارت برای سود بردن حداکثری از آن بسیار حیاتی است.
بازار بورس هم مثل هر بازار دیگری دارای میزانی از ریسک است و باید آگاه باشید که میزان علم و اطلاعات ما در مورد این تجارت است که به ما از طریق تجزیه و تحلیل ها کمک می کند تا از این ریسک ها دور بمانیم. یکی از کاربردی ترین نکات آماری برای تجزیه و تحلیل ها در بازار بورس نیز مربوط به تعداد معاملات و حجم معاملات است که در تحلیل های بازار، کاربرد بسیار زیادی نیز دارند. به همین بهانه قرار است تا برای شما در مورد این فاکتورها نکات بسیار مهمی را بازگو کنیم. پس با ما همراه باشید تا بیشتر با این مفاهیم آشنا شویم.
تعداد معاملات در بورس چیست؟
در بازار سرمایه هر روز تعدادی از معاملات بین سهامداران مختلف از شرکت های مختلف انجام می شود و در اثر همین معاملات مقادیر مالی زیادی نیز جابجا می شود. اینجاست که یک مفهوم به نام تعداد معاملات مطرح می شود. تعداد معاملات در بازار بورس در واقع تعداد دفعات انجام یک معامله در یک نماد بورسی خاص را نشان می دهد. با زبان ساده می توان گفت که تعداد معاملات به ما می گوید که یک نماد در یک بازه زمانی مشخص، چه تعدادی معامله در بخش های خرید و فروش داشته است.
فاکتور تعداد معاملات می تواند نشان دهنده ی میزان استقبال سهامداران و سرمایه گذاران مختلف از یک نماد خاص باشد. اما باید توجه داشته باشید این که چه تعدادی از سرمایه گذاران و معامله گران اقدام به معامله برای خرید یا فروش یکسان می کنند، نمی تواند به تنهایی فاکتور قابل استنادی برای تجزیه و تحلیل در مورد یک سهم خاص باشد و در کنار آن باید فاکتور حجم معاملات نیز مورد بررسی قرار بگیرد. یک نکته مهم دیگر در مورد این فاکتور این است که معمولاً تعداد معاملات به صورت روزانه محاسبه می شود. (1)
ارزش معاملات در بورس چیست؟
- ارزش معاملات عبارت است از مجموعه ارزش های تمام معاملات انجام شده بر روی یک سهم خاص .
حالا کافیست که ارزش این دو معامله که روی سهم مورد نظر ما انجام شده اند را با هم جمع بزنیم تا به ارزش معاملاتی سهممان دست پیدا کنیم. در واقع می تعریف معاملات روند توان گفت که ارزش معاملاتی سهم مورد نظر ما در روزی که این معاملات در آن انجام شده اند برابر با ۳۰۰۰۰۰۰۰ ریال است.
البته باید این نکته را نیز در نظر داشته باشید که ارزش معاملات روزانه در بازار سهام را می توان در صفحه نخست سایت بورس اوراق بهادار نیز مشاهده کرد.
واحد اندازه گیری ارزش معاملات نیز میلیارد ریال است.به طور کلی می توان گفت که ارزش معاملات بین و این نشان دهنده حجم نقدینگی موجود در بازار است به همین دلیل می تواند یکی از راهکارهای مناسب برای تشخیص زمان خرید و فروش سهام نیز باشد، چرا که تعیین می کند که آیا در یک سهم خاص معاملات به چه صورت بوده است. (2) و (3)
مفهوم حجم معاملات در بورس
در قسمت های قبلی با تعداد و ارزش معاملات آشنا شدیم، حالا وقت آن رسیده تا شما را با مفهوم حجم معاملات نیز آشنا کنیم. برای شروع لازم است بدانید که به میزان و حجم معاملاتی که در مورد یک سهام اتفاق می افتد حجم معاملات می گویند. در واقع حجم معاملات در کنار تعداد معاملات بیانگر میزان ارزش یک معامله است.
تعداد معاملات صرفاً تعداد معامله ها روی یک سهم خاص را در یک بازه ی زمانی نشان می دهد، اما حجم معاملات یک قدم از تعداد معاملات فراتر می رود و میزان پولی معاملات را نیز نشان می دهد؛ به همین دلیل است که در تحلیل های تکنیکال بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. به طور کلی بررسی تغییر در حجم معاملات می تواند به ما در تجزیه و تحلیل بازار کمک بسیاری نماید، چرا که به طور کلی هر چقدر که حجم معاملات در یک سهم بالاتر برود، یکی از این پیام ها به ما منتقل می شود که:
۱ - تمایل کل بازار برای سرمایه گذاری و خرید در نماد مورد نظر بالا رفته است .
۲- فشار برای فروش آن سهم بالاست و بسیاری از سهامداران در حال تلاش برای فروش سهم خودشان هستند. (4) و (5)
انواع حجم معاملات در بازار بورس
۱ . اندیکاتور حجم یا volume
به طور کلی می توان گفت که اندیکاتور حجم یکی از ساده ترین و در عین حال پرکاربردترین انواع اندیکاتورها برای معامله گران تکنیکال است که به سبب ویژگی های خاصش بسیار پرطرفدار است. در این اندیکاتور بسیار پرکاربرد، نمودار ها به صورت میله ای و با رنگ های سبز و قرمز نشان داده می شوند. میله های سبز رنگ در این اندیکاتور نشان دهنده افزایش حجم معاملات در یک بازه زمانی و متعاقباً میله های قرمز نیز نشان دهنده کاهش حجم معاملات در آن بازه زمانی نسبت به روز قبل هستند.
یکی از دلایل دیگری که این اندیکاتور را بسیار پر طرفدار و پر کاربرد کرده است نیز این مورد است که می توان از آن برای بررسی صحت تحلیل ها استفاده نمود. به طور کلی می توان گفت که با این اندیکاتور می توان میزان سود دهی را در معاملات بالا برد و از ریسک ها نیز فرار کرد و خطر برخورد با آن ها را به حداقل رساند.
۲. اندیکاتور حجم متوازن یا OBV
در ابتدا لازم است بدانید که این اندیکاتور دارای دو نوع مختلف است:
برخی از انواع این اندیکاتور دارای محاسبات بسیار سنگین و پیچیده ای هستند و به همین دلیل استفاده از آن ها نیاز به دسترسی به کامپیوتر دارد. به طور کلی این اندیکاتور ها با ترکیب دو ویژگی قیمت و حجم معاملات، میزان قدرت تغییر در معاملات مختلف را نشان می دهند که برای آنالیز و پیش بینی بازار یک امر بسیار حیاتی است. نباید اشاره به این نکته را فراموش کنیم که یکی از ویژگی های استثنایی این اندیکاتور ها این است که به طرز فوق العاده دقیق عمل می کنند.
نکته دیگری که این اندیکاتور ها را بسیار خاص و پرطرفدار کرده است این است که می توان با استفاده از آن ها در تایید یا تثبیت الگوهای نموداری، تصمیمات بسیار خوب و تعیین کننده ای گرفت. لازم به ذکر است که تمامی الگوهای مختلف در نمودار قیمت را می توان با استفاده از اندیکاتور حجم متوازن تایید یا تثبیت کرد.
همانطور که می دانید در الگوهای نموداری، چندین نقطه به عنوان نقاط اساسی وجود دارند که بررسی آن ها می تواند مطالب و اطلاعات بسیار زیادی را به معامله گران انتقال دهد. در این بین بسیاری از معامله گران و متخصصان بازار روی این نکته تاکید دارند که اگر از اندیکاتور های مختلف حجم معاملات برای تایید این نقاط حیاتی روی الگوی نموداری قیمت استفاده نکنیم، تا حد زیادی اطلاعات مهم در مورد این الگوهای اساسی را از دست خواهیم داد. (6)
جایگاه حجم معاملات در تحلیل تکنیکال
همانطور که می دانید یکی از اصلی ترین و مهم ترین موضوعات در مبحث تحلیل تکنیکال، توانایی تشخیص روند است، چرا که تشخیص صحیح روند بازار به ما کمک می کند تا در کوتاه مدت تصمیمات بسیار خوبی را جهت سرمایه گذاری اتخاذ نماییم. بررسی حجم معاملات به ما این قدرت را می دهند تا صحت روند هایی که تشخیص داده ایم را به خوبی بسنجیم. از طرفی اندیکاتورهای حجم نیز در مورد قدرت روندها و تغییر روند ها و اطلاعات بسیار مفیدی را در قالب سیگنال ها می دهند. (7)
به طور کلی و بسیار ساده می توان گفت که ارتباط بین حجم معاملات و روند به این شکل است که:
افزایش حجم معاملات در روز های مثبت یک روند صعودی به خوبی نشان می دهند که روند ادامه دار خواهد بود و به نوعی روند صعودی را تایید می کنند. در طرف مقابل، افزایش حجم در روزهای منفی، یک روند نزولی نیز نشان می دهد که این روند نزولی ادامه دار خواهد بود یا به نوعی روند نزولی توسط اندیکاتور حجم تایید می شود. از طرف دیگر نباید این نکته را فراموش کنید که شکسته شدن نقاط حمایت و یا مقاومت در حجم های معاملات بالا، اعتبار بسیار بیشتری نسبت به حجم های معاملات پایین دارد.
در کنار موارد ذکر شده، از حجم معاملات برای تایید گرفتن از الگوها نیز استفاده می شود؛ با استفاده از این فاکنور می توان گفت که حجم معاملات تعیین می کند که آیا یک الگو از اعتبار لازم برخوردار است یا خیر.
اما نکته بسیار جالبی که در مورد حجم معاملات وجود دارد این است که طبق گفته بسیاری از کارشناسان فعال در بازار سرمایه و بورس، حجم معاملات فاکتوری است که زودتر از قیمت ها تغییر می کند. یعنی هر وقت که تغییری در قیمت ها اتفاق افتاده است، زودتر از این تغییر، در حجم معاملات تغییری رخ داده است!و دقیقاً به همین دلیل است که برای تحلیل گران تکنیکال، مفهوم حجم معاملات دارای ارزش بسیار زیادی است، چرا که استفاده از آن می تواند منجر به پیش بینی صحیح قیمت ها شود و به معامله گران برای استفاده از فرصت های مختلف کسب سود، کمک بسیار زیادی می کند. (8) و (9)
جمع بندی و نتیجه گیری
همان طور که در این مطلب نیز به آن اشاره کردیم، حجم معاملات می تواند برای انجام معاملات کوتاه مدت بسیار مفید و موثر واقع شود. فراموش نکنید که به طور کلی یک سهم باید دارای حجم میانگین معاملات بالایی باشد تا شما توانید به سادگی وارد معامله شوید و یا از آن خارج شوید. این مورد یک فاکنور بسیار اساسی در هنگام نوسان گیری نیز به شمار می آید. به یاد داشته باشید که بهتر است برای تحلیل بازار از نمودار قیمت استفاده نمایید و پس از کار روی قیمت، اندیکاتورهای حجم را هم اضافه کنید تا بتوانید صحت عملکرد خودتان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید.
آشنایی با مفهوم شاخص در بورس
فعالان بازار سرمایه برای انجام سرمایهگذاری موفق در این حوزه، اطلاعات و عوامل متعددی را بررسی مینمایند. این اطلاعات شامل: حجم و ارزش معاملات، بهای تمام شده، روند قیمت یا بازدهی سهام شرکتها و . میباشد. شاخص های بورسی به عنوان یکی از مهمترین معیارهای این حوزه به شمار میروند که با تحلیل آنها میتوان وضعیت عمومی قیمت شرکتها و میزان بازدهی آنها را ارزیابی نمود. در این مقاله، مفهوم شاخص بورس و انواع آن را به شما معرفی میکنیم.
شاخص یا نمودار چیست؟
شاخص (Index) در لغت به معنای عددی است که در یک بازه زمانی، ارزش گروهی از اقلام وابسته به یکدیگر را به صورت میانگین و بر اساس درصدی از همان میانگین اعلام مینماید. به طور کلی، با استفاده از شاخص میتوان تغییرات یک یا چندین متغیر را در طول یک بازه زمانی مشخص، بررسی نمود. فعالان بازار مالی با استفاده از شاخص ها و نمودارها به مقایسه پدیدههای مرتبط با این حوزه پرداخته و با بررسی آنها به وضعیت کلی بازار در گذشته و حتی پیشبینی روند آینده آن دست مییابند.
هر کدام از شاخص ها روش اندازهگیری مخصوص به خود را دارند، در نتیجه، مقایسه عددی آنها اطلاعات درستی در اختیار ما قرار نمیدهد. برای مقایسه شاخص ها لازم است درصد تغییرات آنها نسبت به گذشته (به عنوان مثال روز یا ماه قبل) در نظر گرفته شود. در واقع، شاخص بورس را با توجه به وضعیت پیشین خود، بررسی و مقایسه میکنند.
* روش محاسبه شاخص به این صورت است:
1- ابتدا یک سال را به عنوان سال مبنا یا پایه در نظر میگیریم.
2- پس از محاسبه ارزش جاری و ارزش مبنای سال منتخب، ارزش جاری را بر ارزش مبنا تقسیم میکنیم.
3- حاصل را در عدد 100 ضرب نموده و به این ترتیب، شاخص گروه یا دسته مورد نظر را محاسبه مینماییم.
انواع شاخص ها در بورس
در بازار بورس و اوراق بهادار تهران 9 شاخص مهم و شناخته شده وجود دارد. هر کدام از این شاخص ها ابعاد خاصی از وضعیت بازار را در اختیار افراد قرار میدهند. فعالان این حوزه با توجه به کارکرد و هدف هر شاخص، از آنها استفاده میکنند. در ادامه، به معرفی کامل این 9 شاخص برجسته میپردازیم.
انواع شاخص در بازار بورس
1. شاخص کل قیمت (TEPIX)
شاخص کل قیمت (Tehran Price Index) معرف تغییرات سطح عمومی قیمت در کل بازار میباشد و افزایش یا کاهش قیمت سهام را به صورت میانگین بیان میکند.
شاخص کل قیمت، در بر گیرنده تمام سهام شرکتهای پذیرش شده در سازمان بورس و اوراق بهادار میباشد. در روند محاسبه این شاخص، چنانچه سهمی بسته بوده یا برای مدتی معامله نشود، قیمت پایانی آخرین روز معامله آن در نظر گرفته میشود. وزن شرکتها (تعداد سهام و سرمایه آنها) نیز در محاسبه این شاخص تأثیرگذار است. به این صورت که، شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچکتر، تأثیر بیشتری در محاسبه آن خواهند داشت.
شاخص کل قیمت به صورت میانگین وزنی و بر اساس فرمول زیر محاسبه میگردد:
100 ˟ ( ارزش جاری بازار سهم در زمان مبدأ ÷ ارزش جاری بازار سهم در زمان محاسبه) = شاخص کل
ارزش جاری هر شرکت از حاصلضرب تعداد سهام شرکت در قیمت آن حاصل میشود. با محاسبه مجموع ارزش جاری تمامی شرکتهای پذیرش شده در بورس، ارزش جاری بازار به دست میآید. منظور از ارزش جاری بازار در زمان مبدأ نیز ارزشهای جاری بورس در سال پایه میباشد. سال 1369 به عنوان سال پایه در بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته میشود.
در بازار بورس تهران، شاخص کل برای سه دسته محاسبه میشود که عبارتند از:
- شاخص قیمت کل بازار: در محاسبه این شاخص، قیمت سهام تمام شرکتهای پذیرش شده در سازمان بورس و اوراق بهادار، لحاظ میشود.
- شاخص قیمت تالار اصلی: در محاسبه این شاخص، تنها قیمت سهام شرکتهای پذیرش شده در تالار اصلی تاثیرگذار میباشد.
- شاخص قیمت تالار فرعی: در محاسبه آن، تنها قیمت سهام شرکتهای پذیرش شده در تالار فرعی در نظر گرفته میشود.
ویژگی های شاخص کل قیمت
این شاخص که به عنوان یکی از شاخص های اصلی بازار قلمداد میشود، دارای ویژگیهای زیر میباشد:
- دسترسی آسان: این شاخص توسط سازمان بورس و اوراق بهادار و به صورت لحظهای محاسبه میشود، در نتیجه همواره در دسترس استفاده کنندگان آن قرار دارد.
- جامعیت: در محاسبه این شاخص ، قیمت سهام تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس لحاظ میگردد، از این رو، شاخص بسیار جامعی به شمار میرود.
- موزون بودن: در محاسبه این شاخص ، تعداد سهام منتشر شده شرکتها نیز در نظر گرفته میشود. به عبارتی، هر چه شرکتی تعداد سهام بیشتری منتشر نموده باشد، تأثیر تغییرات قیمتی آن بر شاخص، بیشتر خواهد بود.
نکته: شاخص کل قیمت به دلیل موزون بودن، نمیتواند به تنهایی معیار خوبی برای ارزیابی وضعیت بازار باشد، زیرا شرکتهای بزرگ به دلیل تاثیر زیاد در محاسبه این شاخص، میتوانند وضعیت کلی بازار را تحت تاثیر قرار دهند. به عنوان مثال، در وضعیت نزولی بازار، چنانچه شرکتهای بزرگ رشد مناسبی داشته باشند، در روند محاسبه شاخص اثر گذاشته و شاخص ، رشد قابل توجهی را ثبت خواهد کرد.
نکته: در محاسبه این شاخص، تنها تغییرات قیمت سهام، مبنا قرار گرفته و سود نقدی در آن لحاظ نمیشود. تفاوت این شاخص با شاخص کل (که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد) نیز در همین امر است. به عبارتی در شاخص کل، علاوه بر تغییرات قیمت، سود نقدی نیز در روند محاسبه در نظر گرفته میشود، در حالی که در شاخص قیمتی چنین نیست.
2. شاخص هم وزن
این شاخص از سال 1393 مورد استفاده سرمایهگذاران فعال حوزههای مالی در بازار بورس ایران قرار گرفته است. در محاسبه شاخص هم وزن، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس با وزنی یکسان در نظر گرفته میشوند. در واقع، برخلاف شاخص کل، در روند محاسبه این شاخص، وزن و اندازه شرکتها تاثیرگذار نمیباشد. به عبارتی، چنانچه این شاخص مثبت باشد، به این معناست که بیش از نیمی از شرکتهای موجود در بازار مثبت میباشند.
در واقع، این شاخص ، شرکتها را بر اساس میزان بازدهی آنها در نظر میگیرد و میزان سرمایه در آن تاثیری ندارد. به عنوان مثال؛ هنگامی که شاخص هم وزن، نزولی و شاخص کل، صعودی باشد، بیانگر آن است که بیشتر سهمهای موجود در بازار، سیر نزولی داشتهاند. شاخص کل نیز تنها به دلیل وضعیت مثبت چند شرکت بزرگ، وضعیت صعودی را نشان میدهد.
3. شاخص بازده نقدی (TEDIX)
شاخص بازده نقدی، بیانگر روند تقسیم سود در شرکتها میباشد. به عبارتی، تغییرات این شاخص بیانگر میانگین بازدهی ناشی از پرداخت سود نقدی شرکتها به سهامداران میباشد. چنانچه، میانگین شرکتها سود نقدی بیشتری را میان سهامداران خود تقسیم نمایند، این شاخص رو به افزایش خواهد بود. سپس، تقسیم سود در مجمع عادی سالیانه مورد بررسی و اظهار نظر قرار میگیرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روند تقسیم سود و برگزاری مجامع، میتوانید مقالات مربوط به آن را در سایت nezarat.com مطالعه نمایید.
4. شاخص قیمت و بازده نقدی (TEDPIX)
شاخص قیمت و بازده نقدی، یکی از شاخص های شناخته شده در میان فعالان بازار سرمایه میباشد. در واقع، این شاخص ، همان شاخصی است که در رسانهها تحت عنوان شاخص کل نامیده میشود. این شاخص، بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس میباشد. به عبارتی، این شاخص، تغییرات قیمت سهام و سودهای سالیانه (که شرکتها پرداخت میکنند) را محاسبه مینماید. از این رو، سهامداران میانگین بازدهی سرمایهگذاری خود در بورس و تغییرات آن را با در نظر گرفتن این شاخص به دست میآورند.
میزان تغییرات این شاخص، نکته بسیار مهمی است که هنگام بررسی باید به آن توجه کرد. به عنوان مثال؛ چنانچه طی یک سال، شاخص کل از عدد 50,000 به 110,000 برسد، میانگین بازدهی بورس، طی آن سال 70% میباشد.
شاخص کل، با توجه همزمان به تقسیم سود و تغییرات قیمت، یکی از دقیقترین شاخص های بازار میباشد. این شاخص نیز همچون شاخص کل قیمت به صورت میانگین موزون، محاسبه میشود. به این معنا که، هر چه شرکت بزرگتر و سرمایه بیشتری داشته باشد، تأثیر آن در شاخص بیشتر خواهد بود.
5. شاخص صنعت و شاخص مالی
شرکتهای حوزه بورس در یک تقسیمبندی کلی و بر اساس نوع فعالیتهای خود، به دو دسته تولیدی و خدماتی تقسیم میشوند. بیشتر شرکتهای این حوزه (بیش از 60%) جزء شرکتهای تولیدی محسوب میشوند. شرکتهای تولیدی دسته اول را در بخش صنعت و شرکتهای خدماتی را در بخش مالی تفکیک مینماییم.
شرکتهای تولیدی مانند شرکت مخابرات، پتروشیمی، خودروسازی و . در بخش صنعت قرار میگیرند و شاخص صنعت، سطح عمومی سهام شرکتهای این بخش را نمایان میسازد. شرکتهای خدماتی نیز مانند بانک، بیمه، شرکت سرمایهگذاری و . در بخش مالی قرار میگیرند. شاخص مالی، میانگین تغییرات قیمت سهام شرکتهای این بخش را نشان میدهد.
شاخص صنعت و شاخص مالی نیز همچون شاخص کل قیمت، به صورت میانگین موزون محاسبه میشوند. تنها تفاوت این دو شاخص در تعداد شرکتهای حاضر در آن صنعت میباشد.
6. شاخص سهام آزاد شناور (TEFIX)
برای محاسبه این شاخص ، لازم است ابتدا ترکیب سهامداران را بررسی و آنها را تفکیک نمود. به طور کلی، سهامداران به دو دسته سهامدار راهبردی و سهامدار جزء (سهامدار سهام شناور آزاد) تقسیم میشوند. سهامدار راهبردی، سهامداری است که قصد واگذاری سهام خود در کوتاه مدت را نداشته و جهت اعمال مدیریت، سهم خود را حفظ مینماید.
منظور از سهام شناور آزاد، درصدی (کمتر از 5%) از سهام شرکت است که در اختیار سهامدار جزء قرار دارد. این سهامداران برخلاف سهامداران راهبردی، تنها به قصد خرید و فروش سهام، اقدام به معامله مینمایند. شاخص سهام شناور آزاد، بازدهی میانگین تغییرات قیمتی و سود این دسته از سهام را نشان میدهد. محاسبه شاخص سهام شناور آزاد نیز همچون شاخص کل، بر اساس میانگین موزون شرکتها میباشد. به این صورت که هر شرکتی، تعداد سهام شناور آزاد بیشتر و سرمایه بزرگتری داشته باشد، تاثیر بیشتری بر روی شاخص خواهد داشت. تنها تفاوت آن با شاخص کل، در تعداد سهامی است که تحت عنوان ضریب قیمتی مورد توجه قرار میگیرد.
7. شاخص بازار اول و بازار دوم
در بازار بورس اوراق بهادار تهران، شرکتها بر اساس معیارها و مؤلفههای خاصی تقسیمبندی میشوند. از جمله آنها میتوان به: میزان سرمایه شرکتها، وضعیت سودآوری، تعداد سهامداران، درصد سهام شناور آزاد و . اشاره نمود. بر این اساس، شرکتی که به لحاظ معیارهای ذکرشده، شرایط بهتری داشته باشد، در بازار اول و دیگر شرکتها در بازار دوم پذیرش خواهند شد.
به طور کلی شاخص بازار اول، سطح عمومی قیمت سهام شرکتهای پذیرش شده در بازار اول را بیان میکند. شاخص بازار دوم نیز بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکتهایی است که در بازار دوم بورس جای گرفتهاند.
8. شاخص ۵۰ شرکت برتر
سازمان بورس و اوراق بهادار هر سه ماه یک بار اقدام به انتشار لیستی از پنجاه شرکت برتر موجود در بازار مینماید. این شرکتها به جهت قابلیت نقدشوندگی بالا و حجم زیاد معاملات در بازه زمانی مشخص، در این فهرست قرار داده میشوند. این شاخص، همچون شاخص کل قیمت به صورت میانگین وزنی محاسبه میشود. به عبارتی شاخص پنجاه شرکت برتر، بیانگر میانگین وزنی این شرکتها میباشد. تنها تفاوت این شاخص با شاخص کل، در تعداد شرکتهای مورد نظر در روند محاسبه میباشد. این تعداد در شاخص ذکر شده، تنها پنجاه شرکت و در شاخص کل، بیش از صد شرکت میباشد.
* اسامی این شرکتها را میتوانید با مراجعه به سایت tsetmc.com مشاهده نمایید.
9. شاخص ۳۰ شرکت بزرگ
این شاخص، بیانگر عملکرد 30 شرکت بزرگ پذیرش شده در بازار بورس تهران میباشد. معیار انتخاب در این شاخص (که بر اساس استانداردهای جهانی طراحی شده است) اندازه و ارزش روز شرکت میباشد. ارزش روز یک شرکت از حاصلضرب قیمت پایانی سهام در تعداد کل سهام شرکت به دست میآید.
شاخص 30 شرکت بزرگ، میانگین تغییرات قیمت سهام این شرکتهای بزرگ موجود در بازار بورس را نشان میدهد. با وجود اینکه این شرکتها، تنها کمتر از 10% شرکتهای بازار را تشکیل دادهاند، اما بیش از 70% ارزش بازار را در اختیار دارند. از این رو، تغییرات قیمت آنها تأثیر قابل توجهی بر میزان شاخص کل خواهد داشت.
ملاک انتخاب شرکت ها
همانطور که گفته شد، معیار انتخاب شرکتها ارزش بازار و قدرت نقدشوندگی سهام آنها میباشد. برای انتخاب این 30 شرکت، ابتدا فهرستی از صد شرکت بزرگ پذیرش شده فعال در بازار بورس تهران تهیه میشود. در این فهرست، شرکتها بر اساس ارزش بازار آنها و به ترتیب از بیشترین به کمترین مرتب شدهاند. حال از میان آنها، سی شرکت که دارای شرایط زیر باشند را انتخاب مینماییم:
- گذشت بازه زمانی (حداقل سه ماه) از پذیرش و معامله سهام شرکتها در بازار بورس اوراق بهادار
- دارا بودن سهام شناور آزاد (حداقل به میزان 10%)
- دارا بودن بیش از 25% میانگین ارزش ماهانه معاملات همان دوره صد شرکت بزرگ بازار نسبت به ارزش ماهانه معاملات شش ماه گذشته آنها
* با مراجعه به سایت tsetmc.com میتوانید اسامی این 30 شرکت بزرگ شاخص را مشاهده نمایید.
سخن آخر
در مقاله ارائه شده به توضیح جامعی از مهمترین شاخص های بازار بورس تهران پرداخته شد. سرمایهگذاران میتوانند با بررسی و تحلیل شاخص ها به دیدی کلی از وضعیت بازار دست یابند. به عبارتی، شما برای یافتن صنعت و گروه مناسب جهت سرمایهگذاری، میتوانید از شاخص ها برای مقایسه آنها استفاده نمایید. البته باید دقت داشت که، سرمایهگذاری و خرید و فروش سهام نباید صرفاً با توجه به تغییرات روزانه شاخص باشد.
سوالات متداول
مفهوم شاخص بورس چیست؟
شاخص های بورس معیارهای مهمی هستند که با بررسی و تحلیل آنها، میتوان وضعیت گذشته و حال بورس را ارزیابی کرد.
شاخص کل TEDPIX چیست؟
در بورس تهران شاخص بازدهی یا همان شاخص قیمت و بازده نقدی با نام TEDPIX نیز شناخته میشود. این شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن به عنوان شاخص بورس تهران یاد میشود.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش فاطمه محمدجانی و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
روند نزولی در تحلیل تکنیکال
یکی از مهم ترین مفاهیم در مسیر یادگیری تحلیل تکنیکال ، روندها هستند. روندها جهت حرکت قیمت بازار را نشان می دهند، به این معنی که اگر قیمت افزایشی باشد روند صعودی، و اگر قیمت کاهشی باشد روند نزولی است.
تغییرات قیمت سهم ها هیچ گاه به صورت یک خط راست و بدون تغییر جهت حرکت نمی کنند و همواره در لحظاتی دچار تغییر جهت می شوند. این تغییرات جهت سبب به وجود آمدن حرکاتی زیگزاگی در نمودار سهم می شوند، این حرکات زیگزاگی به دنبال یکدیگر قرار می گیرند و موج های مختلفی را به وجود می آورند. با تحلیل حرکت این امواج و تشخیص الگوهای خاص، می توانیم روندهای نزولی و صعودی را شناسایی و از آنها استفاده کنیم.
یک روند نزولی، در هر لحظه می تواند تغییر جهت بدهد و اینگونه نیست که روند نزولی همواره به مسیر خود ادامه دهد.
در درس پیوت در تحلیل تکنیکال، به بررسی پیوت ها و نحوه تشخیص آنها پرداختیم. پیوت ها بسته به صعودی یا نزولی بودن، نام های مختلفی دارند.
نام دیگر پیوت های سقف، قله و نام دیگر پیوت های کف، دره یا حفره است.
در این آموزش، به بررسی روندهای نزولی و نحوه تشخیص آنها می پردازیم.
تشخیص روند نزولی
در تعریف روند نزولی دو قانون وجود دارد:
- هر حفره یا پیوت کف، باید از حفره یا پیوت کف قبل از خود پایین تر باشد.
- هر قله یا پیوت سقف، باید از قله یا پیوت سقف قبل از خود پایین تر باشد.
در تصویر زیر یک روند نزولی را مشاهده می کنید. در این تصویر، هر پیوت سقف پایین تر از پیوت سقف قبل از خود، و هر پیوت کف پایین تر از پیوت کف قبل از خود قرار دارد.
در تصویر زیر، نموداری با روند نزولی مشاهده می کنید.
در تصویر بالا خطوط قرمز نشان دهنده پیوت های سقف (قله ها) و خطوط زرد نشان دهنده پیوت های کف (حفره ها) هستند. همانطور که مشاهده می کنید، هر قله از قله قبل از خود پایین تر و هر حفره از حفره قبل از خود پایین تر است.
تمرین و تکرار برای تسلط بر این موضوع و تشخیص سریع روندهای نزولی امری لازم است.
برای تسلط بر روندهای نزولی می توانید نمودار را باز کرده و سعی کنید که روندهای نزولی، در نمودارهای گذشته را بیابید.
دیدگاه شما