تکنیک های کانال قیمت در بازار فارکس
شما به عنوان یک تریدر یا معامله گر فارکس به ارزش روندهای قیمتی پی برده اید. در این پست یکی از تکنیک های تجزیه و تحلیل و معامله بر اساس گرایش قیمت در فارکس که شامل کانال قیمت نیز می شود را مورد بحث قرار خواهیم داد.
روش معامله بر اساس کانال
چگونه میتوانیم یک کانال را بر روی نمودار ترسیم کنیم؟ ما این کار را با بررسی حرکت قیمت، شروع می کنیم. بدین ترتیب سعی می کنیم یک حرکت قیمتی روند دار را تشخیص دهیم بگونه ای که قله ها و کف ها با شدت یکسان حرکت کنند.
در مورد یک روند صعودی، میتوانیم خطی را ترسیم کنیم که کف ها را به هم وصل می کند و خط دیگری موازی با آن رسم کنیم که قله های قیمت را به هم متصل می کند. حال، شما یک کانال قیمت را بر روی نمودار رسم کرده اید.
نحوه شکل گیری کانال قیمت
در بالا یک کانال استاندارد را می بینید که بر اساس یک روند صعودی ترسیم شده است. سطح پایین کانال، یک خط روند صعودی معمولی است که از پایین ترین سطوح قیمت عبور می کند. سطح بالایی با خط روند پایین، موازی است و قله ها را به هم متصل می کند. این یک کانال کلاسیک قیمت را شکل می دهد.
حال، مثال بالا را دقیق تر بررسی می کنیم. سطح پایین کانال نقش یک حمایت و سطح بالایی نقش مقاومت را ایفا می کند. فلش های سیاه روی نمودار به عملکرد کانال بعنوان حمایت و مقاومت اشاره می کنند. مشاهده می کنید که وقتی قیمت به سطح پایین کانال کاهش می یابد، به سمت بالا جهش می کند. سپس زمانیکه قیمت به سطح مثالی از کانال صعودی بالای کانال برخورد می کند به سمت پایین تمایل پیدا می کند.
تریدرها با دانستن این موضوع می توانند از سطوح کانال برای نقاط ورود و خروج استفاده کنند. وقتی کانال صعودی است، میتوانید هنگام جهش قیمت از کف کانال به دنبال فرصتهایی برای خرید جفت ارز باشید. شما می توانید تا زمانیکه قیمت به سطح بالای کانال نزدیک می شود، معامله را حفظ کنید.
تریدر در این روش به دنبال معامله بر اساس حرکت های انگیزشی (حرکت های در جهت روند اصلی) می باشد. همچنین هنگامی که قیمت از سطح بالای کانال جهش می کند، می توانید بر اساس احتمال حرکت نزولی قیمت تا سطح پایین، وارد معامله فروش شوید. با این حال، این کار معمولاً زیاد مطلوب نیست. زیرا موج های اصلاحی نمودار، نسبتاً کوچکتر از موج های انگیزشی یک روند هستند.
شکست کانال
همانند تمام روندهای قیمت، کانال قیمت نیز نهایتا در نقطه ای به پایان می رسد. زمانیکه قیمت از سطح بالا یا پایین کانال عبور می کند و با قدرت، خارج از آن سطح بسته می شود یک شکست در کانال اتفاق افتاده است. به این ترتیب، با خارج شدن قیمت از کانال، کانال ساختار قبلی خود را از دست می دهد. در زیر، نمونه ای از شکست کانال روند را مشاهده می کنید.
شکست کانال قیمت
در بالا ادامه کانالی که قبلا در مورد آن صحبت کردیم را مشاهده می کنید. همانطور که می بینید، قیمت در یک نقطه، دیگر به سطح حمایت خود، عکس العمل نشان نمی دهد و از سطح پایینی (دایره قرمز) عبور می کند. این همان شکست کانال است. قیمت از سطح پایین تر عبور می کند و نشان می دهد که تأثیر نزول روی جفت ارز به اندازه ای قوی است که روند صعودی را قطع کند. پس از آن، یک روند نزولی جدید شروع می شود و قیمت کاهش شدیدی را تجربه می کند.
شکست های کانال نسبت به پایان روند موجود هشدار و حرکت بالقوه قیمت در جهت شکست را نشان می دهند. به این ترتیب، معاملهگران یا تریدرها میتوانند برای استفاده از فرصت های بازار، در جهت شکست وارد معامله شوند. این یک توضیح ساده از استراتژی معاملاتی شکست کانال است.
معامله پرایس اکشن با استفاده از کانال قیمت
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، معاملات کانال در فارکس شامل اتخاذ موقعیت های معاملاتی بر اساس حرکت های قیمت در درون کانال می باشد. به همین ترتیب، زمانیکه کانال به تکامل می رسد، میتوانید خود را برای معامله شکست نیز آماده کنید، که میتواند در جهت معکوس روند قیمت باشد. حال اجازه دهید نحوه عملکرد آن را به شما نشان دهم.
استراتژی معاملاتی کانال قیمت در جفت ارز یورو دلار
در بالا نمودار یک ساعته EUR/USD را برای 5 تا 12 ماه می سال 2016 مشاهده می کنید. این تصویر یک سیستم پرایس اکشن را با استفاده از یک کانال نشان میدهد.
نمودار با کاهش سریع قیمت شروع شده و یک کف (1) را ایجاد کرده است. این اولین نقطه کانال می باشد که در این لحظه شکل گرفته است.
سپس حرکت قیمت، نمودار را به سمت بالا هدایت می کند و یک قله (2) را ایجاد می کند. سپس یک فشار فروش را مشاهده می کنیم که قیمت را به سمت پایین به نقطه (3) می رساند. افزایش بیشتر قیمت در نقطه (4) متوقف می شود که تأییدکننده کانال است.
این اولین فرصت معامله یا ترید در نمودار است(نقطه 4). هنگامی که قیمت برای دومین بار به سطح بالایی کانال نزولی برخورد می کند، یک فرصت معاملاتی فروش را ایجاد می کند. جهش های بیشتر قیمت، دو معامله خرید و دو معامله فروش دیگر را ایجاد میکند. هرچند لازم است یک بار دیگر توجه داشته باشیم، از آنجاییکه در اینجا یک کانال نزولی داریم ترجیح میدهیم در موقعیت فروش معامله کنیم و قبل از جستجوی یک معامله خرید، منتظر یک شکست کانال باشیم.
به آخرین فرصت فروش در کانال نگاهی بیندازید. ببینید که قیمت به سمت پایین جهش می کند، اما به سطح پایین نمی رسد. قیمت به سقف کانال باز می گردد و آن را به سمت بالا می شکند (دایره قرمز). با شکستن سطح بالایی، پرایس اکشن، یک سیگنال خرید برای معامله جدید ایجاد می کند. چرا که اکنون یک شکست صعودی از کانال نزولی داریم.
قیمت پس از شکست به شدت بالاتر می رود. برای خروج از این معامله خرید، دو گزینه دارید. اولین مورد زمانی است که قیمت به مقاومت 1.1435 دلار می رسد و به سمت پایین جهش می کند. گزینه دوم برای بستن این پوزیشن، زمانی است که قیمت، حمایت ایجاد شده پس از جهش از 1.1425 دلار را بشکند. در هر دو خروج، معامله سودآور خواهد بود.
کانال رگرسیون خطی
یکی از محبوبترین اندیکاتورهای کانال، کانال رگرسیون خطی است. این نوع اندیکاتور شبیه به یک کانال استاندارد به نظر میرسد. با این حال، اندیکاتور کانال رگرسیون خطی، دارای یک خط میانه است که متوسط قیمت را در کانال نشان می دهد. سطح بالا و پایین به طور مساوی از خط میانه فاصله دارند.
به این ترتیب، خط میانی کانال رگرسیون خطی نیز به عنوان یک حمایت یا مقاومت عمل می کند. علاوه بر این، این خط می تواند به عنوان یک سطح برای ورود به معامله در جهت روند استفاده شود. به تصویر زیر دقت کنید:
کانال رگرسیون خطی
این یک کانال رگرسیون خطی استاندارد است. در اینجا خط بالا، خط پایین و خط میانه را مشاهده می کنید. فلش های مشکی رنگ روی نمودار به زمان هایی اشاره می کند که قیمت در داخل کانال به خط میانی واکنش نشان داده و به عنوان حمایت یا مقاومت عمل می کند.
بعد از جهش نمودار از خط میانی، معمولاً قیمت به جایی که از آن آمده باز می گردد. همچنین، زمانی که قیمت از سطح میانی عبور می کند، شاهد حرکت بیشتر به سمت دیگر کانال هستیم.
معامله گران می توانند از سطح میانه کانال رگرسیون خطی به عنوان تاییدی برای معاملات خود استفاده کنند. در همان زمان، خط میانه می تواند برای دستیابی به سیگنال های خروج نیز کاربرد داشته باشد.
لینک دانلود اندیکاتور کانال رگرسیون خطی را در زیر دانلود و به متاتریدر خود کنید.
کانال دانچین (Donchian)
کانال دانچین یکی دیگر از اندیکاتورهای معاملاتی کانال است. اندیکاتور کانال دانچیان بر اساس بالاترین قله و پایین ترین کف در یک بازه زمانی مشخص، محاسبه می شود. این قله ها و کف ها با خطوط افقی مشخص می شوند. همچنین با تغییر قیمت، خطوط بصورت پویا برای دوره جدید تغییر میکنند. به این ترتیب، پرایس اکشن توسط کانال قیمت دانچین محصور شده است.
اندیکاتور معاملاتی دانچین Donchian نیز دارای یک خط میانی است. این خط تنها یک میانگین بین سطوح بالا و پایین دانچیان است.
سطوح بالا و پایین، نقش حمایت و مقاومت را بازی می کنند. با این حال، زمانی که قیمت به طور مداوم به نوار بالایی برخورد میکند و قیمتها همچنان به رشد خود ادامه میدهند، یک سیگنال خرید در نمودار دریافت میکنیم. همین امر برای باند پایین نیز صادق است. اگر پرایس اکشن شروع به تعامل با باند پایین کانال دانچین کند، سیگنال فروش دریافت می کنیم.
گسترش فاصله بین کانال های بالا و پایین به ما یک سوگیری نسبت به پویایی قیمت و شکل گیری یک روند می دهد. در عین حال، باند میانی می تواند به عنوان یک تأیید بیشتر برای سیگنال های ورود یا خروج، استفاده شود.
شاید متوجه شده باشید که شاخص کانال دانچیان Donchian شبیه اندیکاتور باندهای بولینگر است. در واقع، آنها به روشی مشابه استفاده می شوند. با این حال، ما باید تفاوت بین این دو را درک کنیم. شاخص دانچین بر اساس قله و کف قیمت در یک دوره زمانی مشخص است. در حالیکه اندیکاتور بولینگر باند، مبتنی بر نوسان رسم می شود.
تصویر زیر شاخص کانال دانچین و سناریوی معاملاتی کانال فارکس را به شما نشان می دهد:
معامله بر اساس کانال دانچین یا دانچیان
در بالا استراتژی کانال دانچین را مشاهده می کنید. ابتدا نمودار، اندکی آشفته به نظر می رسد. با این حال، هنگامی که فهمیدید به دنبال چه چیزی هستید، این آشفتگی اولیه از بین می رود. هنگامی که دو باند به هم نزدیک هستند، نوار یا باندهای دانچین به عنوان حمایت و مقاومت عمل می کنند. در این مرحله قیمت بین دو باند بالا و پایین میرود. ما این را یک دوره تحکیم قیمت یا شرایط رنج بازار در نظر می گیریم. شما هنوز هم میتوانید با مثالی از کانال صعودی استفاده از حرکات قیمت بین دو باند، معامله کنید. اما این بهترین کاربرد روش معاملاتی دانچین نیست.
جذاب ترین عملکرد اندیکاتور دانچین در تشخیص شکست های قوی است. این مسئله را زمانی مشاهده می کنیم که قیمت شروع به ضربه زدن به باند بالایی می کند، آن را به سمت بالا هدایت می کند یا شروع به ضربه زدن به باند پایین می کند و آن را به سمت پایین می برد. فلش های سبز رنگ روی نمودار، زمانی را نشان می دهد که قیمت اوج های بالاتر را ایجاد می کند.
به این ترتیب، نوار بالایی دانچین نیز شروع به حرکت به سمت بالا می کند. این بدان معنی است که قیمت با شدت نسبتاً بالا در حال افزایش است و ورود مناسبی را به یک معامله خرید ایجاد میکند. سپس باندها دوباره به هم نزدیک می شوند. قیمت شروع به آزمایش باندهای بالا و پایین به عنوان مقاومت و حمایت می کند. ناگهان، پرایس اکشن شروع به ضربه زدن به باند دانچین پایینتر میکند و سطوح پایینتر (فلشهای قرمز) را ایجاد میکند. این موضوع یک فرصت فروش را در نمودار قیمت نشان می هد.
با اشاره به تصویر بالا، مکان مناسب برای ورود به معامله خرید، اولین فلش سبز روی نمودار می باشد. اینجا محلی است که نمودار، بالاتر از سطح تراکم قیمت قبلی بسته شده است و در چند دوره گذشته، تلاش کرده کانال بالایی دانچین را به سمت بالا بشکند. معامله تا زمانی می تواند حفظ شود که قیمت باند میانی را به سمت پایین بشکند. این همان سیگنال خروج از ترید است. همانطور که می بینید، اینجا در واقع جایی است که باندها به یکدیگر نزدیک می شوند و جفت ارز شروع به حرکت رنج می کند.
برای معامله در نزول بعدی قیمت، همان منطقی را که برای مثال خرید استفاده کردیم، اعمال خواهیم کرد. مکان بهینه برای ایجاد پوزیشن فروش، اولین فلش قرمز روی نمودار است. این مورد بعد از جهش قیمت از باند بالایی و پس از بسته شدن قیمت به زیر سطح حمایت دانچین رخ می دهد.
در همین حال، این دو باند تازه از یکدیگر فاصله می گیرند و این احتمال کاهش بیشتر قیمت را به ما اعلام می کند. می بینیم مثالی از کانال صعودی که هر کف نسبت به کف قبلی، پایین تر است و باند پایین دانچیان با هر دوره بعدی کاهش می یابد. میتوانیم بر اساس این رفتار قیمتی نتیجه بگیریم که روند نزولی نسبتاً قوی است. معامله فروش در طی این دوره قیمت باید تا زمانی که نمودار باند میانی را به سمت بالا بشکند، نگهداری شود. این با آخرین کندل روی نمودار اتفاق افتاده است.
بهترین سیستم معاملاتی بر اساس کانال برای شما کدام است؟
معامل بر اساس کانال که برای جفت ارزها اعمال می شود یک روش ساده و موثر تحلیل تکنیکال است که می تواند به تریدرهای فارکس کمک کند در سمت درست بازار باقی بمانند. هر یک از سه سیستم معاملاتی کانال که در مورد آنها صحبت کردیم، نکات قوت و ضعف خود را دارند.
اگر مبتدی هستید، شاید بهتر باشد از روش معاملاتی ساده پرایس اکشن در کانال استفاده کنید. کف ها و قله های قیمت را در طول یک روند انتخاب کنید و یک کانال رسم کنید. سپس به سادگی، جهش های قیمت را در داخل کانال معامله کنید. ترجیحاً در جهت روند موجود این کار را انجام دهید. همچنین، فراموش نکنید که حرکت شکست را بدقت بررسی کنید. به هر حال، شکست کانال می تواند منجر به حرکت شدید قیمت در مدت زمان نسبتاً کوتاهی شود.
اگر بیشتر یک معامله گر محتاط هستید و همیشه می خواهید تأیید اضافی برای سیستم معاملاتی کانال خود داشته باشید، کانال رگرسیون خطی ممکن است ابزار مناسبی برای شما باشد. دو قله و دو کف را پیدا کنید و کانال رگرسیون را روی آن بکشید. سپس به دنبال جهش از سطوح بالا یا پایین و به دنبال آن یک شکست در سطح میانه باشید. برای معامله گر محافظه کار، خط میانه می تواند یک تأیید اضافی را فراهم کند. اما توجه داشته باشید که با منتظر ماندن در این تاییدیه اضافی، پتانسیل سود در معامله نیز کمتر خواهد شد.
در نهایت، اگر احساس میکنید که با تجربهتر هستید و ایده استفاده از سطح مقاومت و حمایت پیچیدهتر و پویاتر را دوست دارید، ممکن است روش کانال دانچین یا دانچیان را دوست داشته باشید. در جستجوی موقعیت هایی باشید که قیمت یک سطح حمایت یا مقاومت اخیر را شکسته و شروع به برخورد به باند بالا یا پایین می کند. اگر دو باند در حال گسترش هستند، وارد معامله شوید. سپس اگر معامله شما به درستی اجرا شود و قیمت در جهت مورد نظر ادامه یابد، باید معامله خود را حفظ کنید تا زمانی که پرایس اکشن باند میانی را در جهت مخالف بشکند.
حد ضرر چیست و چطور باید آن را محاسبه کنیم؟
بازار سرمایه به طور ذاتی بازاری با ریسک بالا حساب میشود. دلیل این امر آن است که نوسانات قیمت در آن تابع آمار و احتمالات است. و هیچگاه نمیتوان با قطعیت در رابطه با صعود یا نزول قیمت یک دارائی صحبت کرد (اصل عدم قطعیت). یک تحلیلگر و معاملهگر حرفهای با علم به این اصل میداند که معاملهای که در بازار انجام داد در هر لحظه میتواند زیانده شود. به همین دلیل در لحظه انجام معامله برای خود میزان حداقلی از ضرر مشخص میکند که به آن حد ضرر میگوئیم.
حد ضرر چیست؟
در دنیای تحلیل، مخصوصاً تحلیل تکنیکال، حد ضرر نقطهای تعریف میشود که اگر قیمت خلاف جهت مدنظر حرکت کرده و از این نقطه عبور کند، تحلیلگر اعلام میکند که سناریوی اولیهاش نقض شده و معامله خود را میبندد. معاملهگران نیز حد ضرر را میزانی از ضرر تعریف میکنند که بیشتر از آن حاضر به تحمل ضرر نمیشوند. برای مثال ۱۰ درصد پائینتر از قیمت معامله اجرائی که در بازار بورس میتواند سهامی به ارزش ۱۰۰۰ ریال باشد و در ۹۰۰ ریال به فروش برسد.
توصیه میشود که فرد صرفاً به صورت تحلیلگری محض و یا معاملهگری محض مبحث حد ضرر را مدنظر نگیرد. به این معنی که اگر برای مثال در نمودار قیمت حد ضرر ۵٪ به دست آمد، نسبت به کل سرمایه نیز میزان ضرر با توجه به ریسکپذیری فرد تعیین و محاسبه شود. محاسبات مرتبط با حد ضرر و میزان سرمایه ورودی با توجه به حد ضرر یکی از مباحث اصلی و مهم در مدیریت ریسک و سرمایه میباشد.
حد ضرر چطور محاسبه میشود؟
انواع حد ضرر
حد ضرر را با توجه به استراتژی تحلیلی میتوان به دو دسته پویا (Dynamic) و ایستا (Static) دستهبندی کرد:
پویا (Dynamic):
در تحلیلها و معاملات با ابزارهای بر پایه روند، حد ضرر شناور خواهد بود. در صورت بروز شکست سطح حمایت یا مقاومت داینامیک ( مانند خط روند، کانال، میانگین های متحرک و…) ابزار مورد استفاده فعال میشود و به همین دلیل میزان حد ضرر در نقاط شکست مختلف، میزان متفاوتی میباشد.
ایستا (Static):
دو حالت استفاده میشود:
- در تحلیل و معامله با ابزارهای بر پایه سطوح استاتیک که قیمت سطح حمایت یا مقاومت تغییر نکرده و با بروز شکست در این سطوح حد ضرر فعال میگردد.
- در معاملات بر پایه تعریف روند و پیوتشناسی که در این حالت حدضرر یک قیمت دقیق تعریف میشود. و حتی یک ریال(در بازارهای جهانی پوینت یا تیک) پائینتر از این قیمت باعث فعال شدن حد ضرر در معامله مرتبط و نقض سناریوی تحلیلی میشود.
نکتهای که در رابطه با ایستا باید مدنظر داشت این است که نقطه خروج میبایست جداگانه در نقاط حد سود مشخص گردد و صرفاً با تکیه بر حد ضرر امکان سوددهی وجود ندارد.
مثال 1
در نماد فولاد، در تاریخ ۱۲ شهریور سال ۱۳۹۷ (فلش آبی اول)، امکان معامله براساس استراتژی کانال ایجاد شد. ضرر آن پویا(شناور) و بر اساس سطح حمایتی کف کانال تعیین میشود. که ۲ ماه بعد در ۲۰ آبان ماه (فلش آبی دوم) با شکست کف کانال صعودی فعال شد. ولی این ضرر همچنان سودده بود و حدود ۲۵٪ سوددهی داشت.
مثال 2
رمز ارز اتریوم، در تاریخ ۱۸ ژولای ۲۰۱۸ (فلش قرمز اول)، یک موقعیت معامله فروش برمبنای استراتژی معاملاتی خط روند نزولی ایجاد کرد. و این خط روند تا ۷ ماه ادامه دار بود و حتی در لحظه فعال کردن حد ضرر پویا در ۳۰ مارس ۲۰۱۹ (فلش قرمز دوم)، سودآوری حدوداً ۲۵۰٪ برای معاملهگر به همراه داشت. بعد از خروج از معامله فروش و به فاصله ۱ ماه بعد، در تاریخ ۷ می (فلش آبی اول)مثالی از کانال صعودی ، امکان یک معامله خرید بر مبنای استراتژی معاملاتی خط روند صعودی ایجاد شد. که تا ۲۸ جولای (فلش آبی دوم) اعتبار داشت. و با فعال شدن حد ضرر پویا معاملهگر میبایست معامله خرید خود را حدوداً ۲۰٪ سوددهی میبست.
مثال 3
جفت ارز GBPUSD (پوند انگلیس بر حسب دلار آمریکا)، در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۹ (فلش آبی اول)، یک موقعیت خرید براساس استراتژی معاملاتی خط استاتیک در محدوده ۱.۲ دلار ایجاد کرد. که تا ۷ ماه بعد اعتبار داشت و سپس با فعال شدن حد ضرر به اتمام میرسید. تحلیلگرانی که قادر به موجشماری الیوت بودند یا خط استاتیک مقاومتی پیش رو را به درستی تشخیص دادند، میتوانستند در ۱۶ الی ۱۸ دسامبر (فلش آبی دوم) اقدام به برداشت سود به میزان ۹۸۰ الی ۱۳۲۰ پیپ (۸ الی ۱۰ درصد) در حدود ۱.۳ دلار کنند.
مثال 4
در تاریخ ۲۱ دسامبر سال ۲۰۰۰ (فلش آبی اول)، شرکت مایکروسافت با نماد MSFT در بازار NASDAQ برای آن دسته از افراد که صرفاً بر اساس روند معامله میکردند یک سیگنال خرید صادر کرد. و برای بسیاری، این سیگنال نشانه ادامه روند صعودی ماژور قبل بود و به دید بلندمدت ورود کردند. حد ضرر این معامله برای روند صعودی ۱۲ دلار و ۷۸ سنت بود که این حد ضرر تا فوریه ۲۰۰۹ (فلش آبی سوم) فعال نشد. و فقط سهامداران بلند مدت این شرکت را تا ۹ سال منتظر صعود نگه داشت. در حالی که آن دسته از افراد که آشنائی نسبی با امواج الیوت داشتند به سادگی متوجه اتمام ۵ موج در روند ماژور صعودی و شروع اصلاح ماژور میشدند. و حتی با ورود در نقطه یکسان بعد از تکمیل ۵ موج مینور در ۲۸ ژوئن ۲۰۰۱ (فلش آبی دوم)، قادر به برداشت سود حدوداً ۵۰٪ بودند.
جمعبندی
حد ضرر نقطهایست که به تحلیلگر و معاملهگر نشان میدهد که سناریوی مطرح شده نقض و میزان ضرر معامله بیشینه شدهاست و میبایست سریعاً از معامله خارج شد. رعایت این نقطه برای همه معاملهگران ضروری و الزامی میباشد و تنها با رعایت حد سود و حد ضرر میتوان به هدف اصلی سرمایهگذاری در بازار سرمایه که بقاست رسید. تأکید بر این نکته ضروریست که مدیریت ریسک و سرمایه در طول پروسه سرمایهگذاری، ۸۰٪ از موفقیت مالی را تضمین میکند و با ورود به معاملاتی با ریسک حسابشده میتوان در مسیر موفقیت معاملاتی گام برداشت.
منابع
Murphy, John J.. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.
الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی، از مهم ترین الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی ، الگوهای ادامهدهندهای هستند که امکان انجام تحلیل تکنیکال روی هر دارایی برای گرفتن تصمیمات مالی درست را به معامله گران و سرمایهگذاران میدهد. این الگوها وقتی شکل میگیرند که قیمت یک دارایی در کوتاهمدت برعکس روند غالب بلندمدت حرکت کند. الگوهای پرچم برای پیشبینی ادامهدار بودن روند کوتاهمدت از نقطهای که در آن قیمت تثبیتشده استفاده میشود. پرچمها بسته به روند قبل از شکلگیری یک شکل، میتوانند گاوی یا خرسی باشند. بیایید نگاه دقیقتری به الگوهای گاوی و خرسی بیندازیم.
الگوی پرچم صعودی و نزولی چیست؟
قبل از بررسی الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی درباره خود الگوی پرچم توضیح میدهیم.
الگوی پرچم
الگوی پرچم یک الگوی ادامهدهنده تحلیل تکنیکال است. این الگو زمانی تشکیل میشود که بازار بعد از یک حرکت شدید به حالت معکوس خود وارد میشود. اکثر مواقع، وقتی پرچم شکسته میشود، به مسیری که قبل از تشکیل پرچم داشته ادامه میدهد. زمانی که قیمت به حالت اصلاح و تثبیت وارد میشود، زمان شکلگیری پرچم است.
الگوهای پرچم میتوانند در هر بازه زمانی کوتاه یا بلندمدت تشکیل شوند.
الگوی پرچم صعودی چیست؟
الگوی پرچم صعودی (Bull Flag) وقتی تشکیل میشود که روندی با حجم بالا در حال صعود است (تشکیل میله پرچم) و در نقطهای قیمت شروع به نزول با شیب کم میکند و حالت نوسانی دارد. قیمت در این محدوده تثبیت میشود. این قسمت خود پرچم را شکل میدهد. بعد از تشکیل پرچم، قیمت دوباره بهصورت صعودی درمیآید.
پس الگوی پرچم صعودی ناشی از یک حرکت صعودی پرشیب و سپس یک بازه تثبیت قیمت است. در اکثر الگوهای پرچم، موقع شکلگیری پرچم، حجم افزایش یافته و در زمان تثبیت قیمت کم میشود. درنهایت الگوی پرچم با افزایش دوباره حجم به پایان میرسد که میتواند نشاندهنده بازگشت خریداران باشد.
الگوی پرچم نزولی چیست؟
الگوی پرچم نزولی (Bear Flag) برعکس الگوی پرچم صعودی (Bull Flag) از یک حرکت نزولی پرشیب و سپس یک بازه تثبیت قیمت به شکل نسبتاً صعودی تشکیل میشود. موقع شکلگیری پرچم، با کاهش حجم مواجهیم و در زمان تثبیت قیمت، افزایش حجم داریم. درنهایت الگوی پرچم با کاهش دوباره حجم به پایان میرسد و به الگوی نزولی خود برمیگردد.
در تصویر زیر مثالی از حرکت سهام شرکت آمازون را در چارت 5 دقیقهای میبینید. حرکت اصلی صعودی بوده و در بازه کوتاهی متوقف میشود که خود پرچم را شکل میدهد. شکست آن باعث حرکت 100دلاری سهام میشود.
مثالی از پرچم نزولی
الگوی پرچم نزولی (Bear Flag) از یک سری کندل قرمز با شیب بالا و سپس یک دوره استراحت و تثبیت قیمت که معمولاً شیب افزایشی دارد و سپس شکست قیمت و به دنبال آن، کاهش مجدد قیمتها ایجاد میشود.
مزایا و معایب الگوی پرچم نزولی
همانطور که پیشتر گفتیم، الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی هردو یک الگوی ادامهدهنده است که تریدرها به کمک آن میتوانند تعیین کنند روند نزولی فعلی در چه مرحلهای قرار دارد. به بیان دقیقتر، پرچم به ما میگوید که با افزایش فشار خریداران، فاز تثبیت قیمت به اتمام رسید است. نقطه شکست نیز، سطح دقیق تعریف شده را به ما میدهد که در مثال زیر خواهید دید.
در حالت کلی، پرچم نزولی یک الگوی تکنیکال قوی است. بخصوص وقتی اصلاح قیمت در حدود 38.2درصد رخ میدهد. بنابراین اصلیترین مزیت آن نسبت ریسک به پاداش جذابی است که دارد چراکه سطوح آن کاملاً تعریفشدهاند.
ضعف این الگو در این است که فاز تثبیت و اصلاح قیمت میتواند باعث تغییر جهت روند شود. ممکن است با طولانی شدن این فاز، خریداران هم تحرک خود را از دست بدهند و فروشندگان با این فکر که این فاز، تثبیت و اصلاح نیست بیشتر شوند اما جریان، برعکس این است.
بنابراین پیشنهاد میشود روی الگوهای پرچمی که فاز تثبیت و اصلاح آنها بلند و متلاطم است و نیز آنهایی که تا بیش از 50درصد گسترش مییابند وارد نشوید.
مزایا و معایب الگوی پرچم صعودی
در الگوی پرچم صعودی (Bull Flag) بهعنوان یک قانون کلی هرگز توصیه نمیشود روی یک قیمت تصادفی و به امید افزایش آن خرید کنید بلکه منتظر شکستن یک مقاومت یا کاهش قیمت باشید. الگوی پرچم صعودی موجب سادهتر شدن معامله بعد از شکست پرچم و ادامه صعود میشود. نقطه شکست، زمان مناسبی برای معامله است.
رویهمرفته این الگو، تا وقتی همهچیز خوب پیش برود، الگوی قدرتمندی برای ترید است. بخصوص اگر اصلاح قیمت در سطح 38.2درصد به پایان برسد و روند به حالت صعودی برگردد. بهاینترتیب نسبت ریسک به پاداش خوبی دارد.
ازدیگرسو، همانند الگوی پرچم خرسی اگر اصلاح تا زیر 50درصد دسته پرچم ادامه یافت، ممکن است جریان معکوس شود و هیچگاه به حالت صعودی برنگردد. قویترین اصلاحات پرچمهای صعودی در سطح 38.2درصد رخ میدهد.
مقایسه پرچم نزولی و پرچم صعودی
الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی بهعنوان دو نوع الگوی پرچم، هر دو الگوهای ادامهدهنده و معکوس هم هستند که تنها در موارد زیر تفاوت دارند:
- روند رو به پایین و روند رو به بالا: پرچم صعودی و پرچم نزولی، هر دو الگوهای ادامهدهندهای هستند که وقتی قیمت سهام یا دارایی از روند از قبل تعیینشده به یک کانال موازی پولبک میکند تشکیل میشوند.
- پرچم صعودی در هنگام افزایش شدید و قوی ارزش دارایی رخ میدهد و نشاندهنده یک تحول مثبت است.
- پرچم نزولی نشاندهنده کاهش با شتاب حجم و قیمت و نیز یک علامت منفی است.
- رفتار الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی شامل سطوح حمایت و مقاومت، شکل پرچم، میله پرچم، نقاط شکست و هدف قیمت مشابه هم هستند.
نحوه معامله با شناخت الگوهای پرچم نزولی و پرچم صعودی
مهمترین مؤلفه ترید الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی، نقطه ورود است. بهطورکلی توصیه میشود که قبل از هرگونه سفارش خرید یا فروش، منتظر کندلی بمانید که در نقطه بالاتر از نقطه شکست بسته میشود. اکثر تریدرها روز بعد از شکست قیمت و بسته شدن آن در خط موازی بالاتر از خط روند، به الگوی پرچم وارد میشوند.
ممکن است تریدرهای روزانه، نقطه ورود خود را چند کندل بعد از تریدهای کوتاهمدتتر قرار دهند اما در این حالت ریسک دریافت سیگنال اشتباه بالاتر میرود. باید در نظر داشته باشید که چون الگوهای پرچم الگوهای ادامهدهنده هستند نباید بعد از تشخیص این الگو بهسرعت وارد آن شوید.
شما میتوانید پس از شناخت این الگوها با ثبت نام و احراز هویت در صرافی کیوسک به معامله ارزهای دیجیتال بپردازید.
نحوه معامله با الگوی پرچم صعودی
در مقایسه با سایر الگوهای تحلیل تکنیکال، معامله با الگوی پرچم صعودی (Bull Flag) راحتتر است چراکه استراتژی معامله بر اساس شکل پرچم ایجاد میشود. هر الگوی پرچم صعودی که برای معامله خوب باشد از این دو مؤلفه تشکیلشده:
- حد ضرر: اکثر تریدرها از جهت معکوس الگوی پرچم بهعنوان حد ضرر برای حفاظت از خودشان در مقابل حرکت قیمت در جهت مخالف استفاده میکنند. فرض کنید الگوی پرچم صعودی را برای BTC/USDT تشخیص دادهاید، اگر خط روند بالایی، 43.000دلار و خط روند پایینی، 40.000 دلار باشد، باید حد ضرر خود را زیر 40.000دلار قرار دهید.
- نقطه هدف سود: معمولاً از طول دسته پرچم برای محاسبه هدف سود استفاده میشود. فرض کنید یک الگوی پرچم نزولی را برای BTC/USDT تشخیص دادهاید، اگر 1000 دلار اختلاف داشتن باشند و نقطه ورود شکست روی 43.000 دلار باشد، هدف سود، 44.000دلار خواهد بود. داشتن نقطه هدف سود مناسب، اهمیت زیادی دارد چون اگر خوشبین باشیم ممکن است جهت حرکت قیمت قبل از اینکه سود خود را برداشت کنید، برعکس شود.
نحوه معامله با الگوی پرچم نزولی
الگوی پرچم نزولی (Bear Flag) نیز درست شبیه الگوی پرچم صعودی اما در جهت معکوس کار میکنند. هر الگوی پرچم نزولی که برای معامله خوب باشد دارای سه مؤلفه زیر است:
- حد ضرر: اکثر تریدرها از سمت متضاد الگوی پرچم بهعنوان حد ضرر و برای حفاظت از خودشان در مقابل حرکت قیمت در جهت دیگر استفاده میکنند. فرض کنید یک الگوی پرچم نزولی برای BTC/USDT تشخیص دادهاید اگر خط روند بالایی، 34.000دلار و خط روند پایینی، 40.000 دلار باشد، باید حد ضرر خود را جایی نزدیکی 43.000 دلار قرار دهید.
- هدف سود: معمولاً از طول دسته پرچم برای محاسبه هدف سود استفاده میشود. فرض کنید یک الگوی پرچم نزولی برای BTC/USDT تشخیص دادهاید. اگر یک تفاوت 1000 دلاری وجود داشته باشد و نقطه ورود شکست، 43.000 دلار باشد، هدف سود، 42.000دلار خواهد بود. داشتن نقطه هدف سود مناسب اهمیت زیادی دارد چون ممکن است جهت روند حرکتی قیمت برگردد و نتوانید سود خود را برداشت کنید.
حتی وقتی شکلگیری الگوی پرچم واضح است، تضمین نیست که قیمت در جهت مورد انتظار حرکت کند. این امر در مورد ارزهای دیجیتال که نوسانات بیشتری دارند شدیدتر است. همانند بسیاری از تحلیل گران تکنیکال، شما هم بهترین نتیجه را از الگوهای پرچم چارتهای بلندمدت خواهید گرفت چراکه زمان بیشتری برای بررسی آن و تعیین استراتژی خود دارید.
مهم نیست چقدر در تشخیص الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی توانایی دارید، زمانهایی هستند که تریدها نتیجهبخش نیست. شناسایی الگوی پرچم در بازه زمانی طولانی همراه با مدیریت ریسک میتواند سودآفرین باشد.
جمع بندی
الگوی پرچم صعودی و پرچم نزولی نشاندهنده ادامه روند صعودی قبلی و پرچم نزولی نشاندهنده روند نزولی گذشته است. این پرچمها به دنبال یک حرکت تند قیمت و ایجاد یک دوره تثبیت قیمت شکل میگیرند. این الگوها پیشبینی قیمت دارایی را در آینده تسهیل میکنند.
استفاده از الگوی کانال نزولی برای ورود و خروج از موقعیتهای معاملاتی
سرمایهگذاران حجم معاملات و سایر شاخصهای قیمت را به همراه الگوی کانال نزولی زیر نظر میگیرند تا زمان ورود و خروج از موقعیتها را بهتر ارزیابی کنند.
خرید دارایی در روند نزولی میتواند یک اقدام پر ریسکی باشد، چون سرمایهگذاران برای تشخیص معکوس شدن روند تلاش میکنند و با شدت گرفتن روند نزولی، آنها متحمل ضررهای سنگینی میشوند. در مواردی مانند این، شناسایی الگوی کانال نزولی میتواند به معاملهگران در جلوگیری از خرید در روند نزولی کمک کند.
یک کانال نزولی با ترسیم دو خط روند نزولی موازی یکدیگر شکل میگیرد که حرکت قیمت دارایی را محدود میکند.
مفهوم کانال نزولی
در یک روند نزولی، حرکت قیمت باعث میشود تا چندین سطح مقاومت پایینتر از مقاومتهای قبلی (lower highs) و چندین سطح حمایت پایینتر از حمایتهای قبلی (lower lows) تشکیل شوند. اگر به وسیله دو خط موازی سطحهای مقاومت را به یکدیگر و سطحهای حمایت را به هم وصل کنیم، یک کانال نزولی تشکیل میشود. خط روند اصلی ابتدا در جایی که دو یا چند سطح مقاومت به هم وصل میشوند، ترسیم می شود. سپس یک خط موازی (موسوم به خط کانال) با آن رسم میشود که سطوح حمایت را به هم وصل میکند.
قیمت در داخل یک کانال نزولی حرکت خود را به سمت پایین ادامه میدهد، در حالی که فروشندگان در هر روند صعودی جزئی به سمت خط روند اصلی اقدام به فروش میکنند.
کانال نزولی
نمودار بالا نشان میدهد که دارایی در یک روند نزولی قرار دارد و سطحهای مقاومتی پایینتر از مقاومت قبلی و سطحهای حمایتی پایینتر از حمایت قبلی خود تشکیل میدهد. خط روند اصلی با متصل کردن دو سطح مقاومت به یکدیگر (مشخص شده با بیضی) و خط کانال با وصل کردن دو سطح حمایت به یکدیگر ترسیم میشوند.
با شکست خطوط کانال چه اتفاقی میافتد
وقتی قیمت به خط کانال میرسد، خریداران قیمت را معقول و جذاب میبینند و برای خرید وارد موقعیت میشوند. بنابراین قیمت به سمت خط روند اصلی حرکت میکند، ولی فروشندگان اجازه ادامه روند صعودی را نمیدهند. در نتیجه آنها با رسیدن قیمت به خط روند اصلی اقدام به فروش میکنند و روند قیمت، نزولی باقی میماند.
معاملات داخل کانال معمولا بدون برنامه قبلی هستند، اما بین این دو خط محدود میشوند. شکست به زیر کانال نشان میدهد که حرکت نزولی سرعت گرفته و میتواند منجر به کاهش سریع قیمت شود.
برعکس، شکست به بالای کانال نزولی نشان دهنده تغییر احتمالی روند است. گاهی اوقات چنین شکستهایی باعث شروع یک روند صعودی جدید میشوند. اما در برخی مواقع، قیمت پس از تشکیل یک منطقه محدود معاملاتی، روند نزولی خود را از سر میگیرد.
شکست به بالای کانال نزولی
نمودار روزانه قیمت تتا
نمودار بالا توکن تتا را در یک کانال نزولی نشان میدهد که خط روند اصلی آن با وصل کردن دو سطح مقاومت تشکیل شده در 16 آوریل و 9 مه شکل گرفته است. با وصل کردن سطحهای حمایت به یکدیگر در جهت موازی با خط روند اصلی، خط کانال تشکیل شد.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، قیمت تا حد زیادی بین این دو خط در نوسان بود. روندهای صعودی در 17 ژوئن قیمت را به بالای کانال رساندند، اما نتوانستند قیمت را در سطوح بالاتر حفظ کنند. روندهای نزولی خیلی سریع قیمت را به داخل کانال برگرداندند و خریداران را به دام انداختند.
چند کاهش به زیر خط کانال رخ داد، اما دنباله بلند شمعها بیانگر آن است که خریداران از فرصت استفاده کرده و در هنگام کاهش قیمت به سطوح پایینتر اقدام به خرید کردهاند. این نشان میدهد که خط روند اصلی یک مقاومت قوی و خط کانال یک حمایت قوی است.
سرانجام، قیمت در 24 جولای به بالای کانال شکست و پس از نوسان کوتاه در یک منطقه محدود به روند صعودی خود ادامه داد. این یک شکست واقعی و تغییر روند به صعودی را تایید کرد.
مونرو در یک کانال نزولی
نمودار روزانه قیمت مونرو
مونرو در 23 ژوئن سال 2019 به بالاترین سطح خود رسید و سپس روند نزولی را آغاز کرد. خط روند اصلی کانال با اتصال سطحهای مقاومت تشکیل شده در 8 جولای و 8 آگوست (همان سال) شکل گرفت. خط کانال از سطح حمایت 16 جولای ترسیم شد. قیمت این ارز تا 4 ژانویه سال 2020 در داخل این کانال در نوسان بود.
روندهای صعودی در 5 ژانویه 2020 قیمت را به بالای کانال رساندند و شمع روزانه در بالای آن بسته شد. با جمع کردن ارتفاع کانال و سطح شکسته شده با یکدیگر میتوان هدف قیمت را بدست آورد.
در مثال مونرو، ارتفاع کانال 31.50 دلار بود. با افزودن این مقدار به سطح شکست 51.80 دلار، هدف 83.30 دلار بدست آمد. قیمت این ارز به راحتی از هدف تعیین شده عبور کرد و در 15 فوریه 2020 از سطح 96.90 دلار کاهش یافت.
این نشان میدهد که معاملهگران باید از هدف تخمین زده شده به عنوان راهنما استفاده کنند و پس از تجزیه و تحلیل سایر شاخص ها و الگوهای قیمتی، در مورد بستن موقعیتهای خود تصمیم گیری کنند.
شکست به زیر کانال مثالی از کانال صعودی نزولی
نمودار روزانه قیمت ترا
توکن ترا در 21 مارس به سقف 22.40 دلار رسید. پس از آن، شروع به نوسان در یک کانال نزولی کرد. روندهای نزولی در 18 آوریل قیمت را به زیر خط کانال رساندند، اما نتوانستند آن را در زیر این خط حفظ کنند. روندهای صعودی در 23 آوریل قیمت را دوباره وارد کانال کردند و فروشندگان را به دام انداختند.
روندهای نزولی مجددا در 19 مه قیمت را به زیر خط کانال کاهش دادند. روندهای صعودی در 20 و 21 مه تلاش کردند تا قیمت را به داخل کانال برگردانند، اما موفق نشدند ویک شکست نزولی قوی تایید شد. هدف این الگوی شکست، سطح 5.10 دلار بود و قیمت ترا به کف 3.91 دلار رسید.
پرچمهای صعودی را با کانالهای نزولی اشتباه نگیرید
نمودار روزانه قیمت بیتکوین
قیمت بیتکوین از سطح 17572.33 دلار در 11 دسامبر 2020 به سطح 41950 دلار در ژانویه 2021 افزایش یافت. سپس، قیمت به داخل دو خط موازی اصلاح شد که یک الگوی پرچم صعودی بود و ممکن بود که با یک کانال نزولی اشتباه گرفته شود.
توماس بولکوفسکی، نویسنده کتاب دانشنامه الگوهای نموداری، میگوید وقتی یک الگو کمتر از سه هفته طول بکشد، یک پرچم است. اما طولانیتر از آن میتواند یک کانال در نظر گرفته شود.
در مثال بالا، اصلاح نزولی کمی بیش از سه مثالی از کانال صعودی هفته طول کشید و قیمت پس از شکست به بالای پرچم، روند صعودی خود را از سر گرفت.
چگونه شکست ها را با استفاده از خط روند، کانال و مثلث معامله کنیم؟
در این مقاله از مجموعه مقالات آموزش فارکس، با شما هستیم تا نحوه معامله شکست با استفاده از خط روند، کانال و مثلث را به شما اموزش دهیم.
درست مانند جوش صورت که براحتی قابل مشاهده است ، خوبیِ شکست (بریک آوت) در فارکس نیز این است که کشف آنها با چشم غیر مسلح بسیار آسان است!
برخلاف جوش صورت ، حتی نیاز به آینه هم نیست!
به محض آشنا شدن با نشانه های شکست ، خواهید توانست معاملات بالقوه خوبی را به سرعت شناسایی کنید.
الگوهای نموداری
اکنون دیگر باید برای شما ساده باشد که با نگاهی به نمودارها ، الگوهای نموداری آشنا که نشان دهنده شکست برگشتی است ، را تشخیص دهید.
در اینجا چند مورد از آنها را یادآوری می کنیم:
-
یا کف دو قلو
- سر و شانه
- سقف سه قلو یا کف سه قلو
برای اطلاعات بیشتر ، درس ما در خصوص الگوهای نموداری را مطالعه کنید.
علاوه بر الگو های نموداری ، ابزار ها و اندیکاتور های گوناگون وجود دارند که می توانید به عنوان کمکی جهت رفع کاستی های موجود در زمینه شکست برگشتی از آنها استفاده کنید.
خطوط روند
اولین راه برای شناسایی یک شکست احتمالی ترسیم خطوط روند بر روی نمودار است.
برای ترسیم یک خط روند ، کافیست به نمودار نگاه کرده و یک خط همراستا با روند فعلی ترسیم می کنید.
هنگام ترسیم خط روند بهترین کار این است که بتوانید حداقل دو سقف یا دو کف را بهم متصل کنید. هرچه سقف ها یا کف های بیشتری به هم متصل شوند ، خط روند قوی تر است.
خب ، حال ببینیم چگونه می توانید از خط روند ها به نفع خود استفاده کنید؟ وقتی نمودار قیمتی به خط روند شما نزدیک می شود ، دو اتفاق می تواند رخ دهد.
- قیمت یا می تواند به خط روند واکنش داده و روند را ادامه دهد.
- قیمت می تواند خط روند را شکسته و باعث برگشت قیمت شود.
ما اینجا می خواهیم از مورد شماره 2 یعنی شکست شده روند سود بریم!
با این حال تنها نگاه به نمودار قیمتی کافی نیست. اینجاست که استفاده از یک یا چند اندیکاتوری که قبلاً در این درس ذکر شد می تواند به شما کمک فوق العاده ای کند.
در این مثال دقت کنید که با شکسته شدن خط روند EUR / USD ، اندیکاتور مکدی حرکت نزولی را نشان می دهد.
با توجه به این اطلاعات می توان با اطمینان گفت که این شکست سبب خواهد شد تا روند نزولی یورو ادامه یافته و پایین تر کشیده شود و ما به عنوان تریدر ، بهتر است روی این جفت ارز فروش بگیریم.
کانال ها
روش دیگر برای شناسایی فرصت های معاملاتی مربوط به شکست ، ترسیم کانال روند است.
ترسیم کانال های روند تقریباً دقیقا مشابه ترسیم خطوط روند است با این تفاوت که پس از ترسیم خط روند باید خط طرف دیگر را نیز اضافه کنید.
کانال ها به این دلیل مفید هستند که شما می توانید شکست در هر دو طرف روند را شناسایی کنید.
رویکرد ما نسبت به کانال ، بسیار مشابه رویکرد ما نسبت به خط روند است. از این رو که منتظر می مانیم قیمت به یکی از خطوط کانال برسد و بعد اندیکاتور ها را نگاه می کنیم تا در تصمیم گیری به ما کمک کنند.
در نمودار بالا دقت کنید که با شکسته شدن EUR / USD و رفتن به زیر خط پایینی کانال روند ، اندیکاتور مکدی یک حرکت نزولی شدید را نشان می دهد. این یک نشانه خوب برای فروش گرفتن بوده است!
مثلث ها
سومین راهی که می توانید فرصت های معاملاتی مربوط به شکست را پیدا کنید ، پیدا کردن مثلث هاست.
مثلث ها زمانی تشکیل می شوند که قیمت بازار تصمیم به نوسانی شدن می گیرد و بعد شروع به تثبیت در یک بازه تنگ و محدود می کند.
هدف ما این است که در هنگام تثبیت قیمت بازار ، طوری موقعیت خود را بگیریم که در صورت رخ دادن شکست بتوانیم روی حرکت قیمتی سود بزنیم.
3 نوع مثلث وجود دارد:
- مثلث صعودی
- مثلث نزولی
- مثلث متقارن
مثلث صعودی
مثلث های صعودی وقتی شکل می گیرند که یک سطح مقاومت وجود داشته و قیمت بازار همچنان کف های بالاتری را بزند.
این نشانه ای این است که گاوها (خریداران) به آرامی دارند دست بالا را در برابر خرس ها (فروشندگان) می گیرند.
داستان یک مثلث صعودی از این قرار است که هر بار قیمت به سقف خاصی می رسد ، معامله گران متعددی در آن سطح حضور دارند که معتقد به فروش در آن سطح هستند و در نتیجه قیمت مجدد پایین می آید.
از طرف دیگر ، معامله گران متعددی نیز وجود دارند که معتقدند قیمت باید بالاتر رود و به محض افت قیمت ، بالاتر از کف قیمت قبلی ، خرید می گیرند.
نتیجه یک نزاع بین گاوها و خرس ها است که در نهایت به شکل نوعی سردرگمی خود را نشان می دهد…
آنچه ما به دنبال آن هستیم ، شکستن به سمت بالا است زیرا مثلث های صعودی به طور کلی سیگنال خرید هستند. وقتی می بینیم سطح مقاومت دریده می شود ، تصمیم صحیح و مناسب ، خرید گرفتن خواهد بود.
مثلث نزولی
مثلث نزولی اصولاً نقطه مقابل مثلث صعودی است.
فروشندگان همچنان در حال حفظ فشار به خریداران هستند و در نتیجه ، ما شاهد تشکیل سقف های پایین تر هستیم که با سطح حمایت قوی برخورد می کنند.
به طور کلی مثلث های نزولی سیگنال های فروش هستند. برای بهره بردن از این امر ، هدف ما این است که در صورت شکست قیمت به زیر سطح حمایت ، خود را آماده فروش کنیم.
مثلث های متقارن
سومین نوع مثلث ، مثلث متقارن است.
به جای سطوح حمایت یا مقاومت افقی ، هم خریداران و هم فروشندگان باعث شکل گیری کف های بالاتر و سقف های پایین تر شده و تقریبا در نقطه وسط ، راس مثلث را تشکیل می دهند.
برخلاف مثلث های صعودی و نزولی که به طور کلی سیگنال های خرید و فروش هستند ، مثلث های متقارن هیچ حس جهت داری ندارند.
شما باید آماده معامله کردن شکست از هر دو طرف باشید!
در مثال مثلث متقارن ، شما باید خود را در موقعیتی قرار دهید که هم برای معامله شکست از بالا و هم برای معامله شکست از پایین آماده باشید.
در واقع این حالت زمان مناسب برای استفاده از سفارش OCO (لغو یکی با فعال شدن دیگری) است! جان؟ سفارش OCO را به خاطر نمی آورید؟ به سرعت درس انواع مختلف سفارش را یکبار دیگر مرور کنید!
در این سناریو ، GBP / USD از بالا شکسته و صعود کرده و سفارش ورود یا خرید ما فعال شده است.
تجزیه و تحلیل شکست در مثلث
برای اینکه بتوانید انواع مختلف شکست در مثلث را به خاطر بسپارید ، کافیست به جوش های صورت فکر کنید.
مثلث های صعودی معمولاً از بالا شکسته می شوند. بنابراین وقتی به مثلث های صعودی فکر می کنید ، یاد جوش های روی پیشانی خود بیفتید.
مثلث نزولی معمولاً شکست از پایین دارد. بنابراین وقتی به مثلث های نزولی فکر می کنید ، به جوش های چانه خود فکر کنید.
مثلث های متقارن می توانند هم از سمت بالا و هم از پایین بشکنند. بنابراین وقتی به مثلث های متقارن فکر می کنید ، هم یاد جوش های چانه و هم یاد جوش های پیشانی خود باشید.
دیدگاه شما