ارتباط مارجین و اهرم


مارجین (Margin) چیست؟ مزایا و معایب مارجین

مارجین چیست؟ کال مارچین چه معنی دارد؟ مارجین، لوریج یا همان اهرم یکی از ابزارهایی است که می‌توانید در بازارهای مالی به‌وسیله آن بیشتر از حجم سرمایه‌تان معامله کنید. این ابزار در نوع معاملات CFD ارائه می‌شود. شاید از خود بپرسید چطور ممکن است که من بیشتر از حجم سرمایه خودم در بازار بتوانم معامله کنم؟

در واقع می‌توانیم مارجین (Margin) را نوعی وام از طرف کارگزار به معامله‌گر تلقی کرد. در حالت عادی شما برای خرید یک خودروی یکصد میلیون تومانی باید به همان مقدار هم موجودی حساب داشته باشید؛ اما با مارجین دیگر این‌طور نیست.

فرض کنید شما یکصد میلیون تومان سرمایه اولیه در اختیار دارید که می‌خواهید در بازار با آن معامله کنید. کارگزاری این اعتبار را به شما می‌دهد که مثلا تا 500 میلیون تومان در بازار معامله کنید. یعنی پنج برابر سرمایه اولیه شما. حالا در بازار می‌توانید با قدرت بیشتری معامله کنید.

تفاوت معاملات مارجین با حالت عادی

در حالت عادی اگر شما یک سهم یا یک دارایی را در بازار خریداری کنید، مالک آن دارایی هستید. زیرا هزینه آن دارایی را پرداخت کرده‌اید و دیگر به کسی بدهکار نیستید. اما در Margin چون شما برای معاملات خود به نوعی وام گرفته‌اید، پس در قبال خرید آن دارایی خود را بدهکار کرده‌اید. لذا مالکیت دارایی نیز برای شما نیست. مثل هر وامی که می‌گیرید، مارجین را هم باید در انتهای معامله‌تان تسویه کنید.

درواقع در معاملات Margin، شما تنها ارزش دارایی را معامله می‌کنید و مالک آن نیستید. این نوع معاملات به معاملات CFD نیز مشهور است. به دلیل این‌که شما مالک دارایی مورد معامله نیستید، پس مالیاتی هم برای آن نمی‌پردازید.

میزان سود در مارجین (Margin)

هر چه مارجین بیشتری در معاملات خود استفاده کنیم، لذا نسبت به حالت بدون Margin، سود بیشتری خواهیم کرید. به‌عنوان مثال اگر شما حجم معاملاتتان را چهار برابر افزایش دهید، سودتان در معاملات هم چهار برابر خواهد بود. بنابراین می‌توان گفت مارجین می‌تواند باعث سودآوری بیشتر برای ما شود.

داشتن مارجین یا اهرم به همان اندازه که می‌توان خوب و جذاب باشد، می‌تواند خطرناک نیز باشد و منجر به از دست دادن کل سرمایه شما شود.

میزان ضرر در مارجین، تعریف کال مارچین

اما از طرفی دیگر اگر ضرر کنیم چه می‌شود؟ و چرا کارگزار با چه اعتباری این وام را در اختیار ما قرار می‌دهد؟ تضمین کننده چنین وامی، سرمایه اولیه شما در بازار خواهد بود. یعنی این اعتبار به این شرط در اختیار شما است که میزان ضرر شما از مبلغ اولیه سرمایه‌تان بیشتر نشود. به عبارتی دیگر اگر ضررهای شما از میزان اعتبار اولیه‌تان بیشتر شود، کارگزار کل موجودی شما را برای تسویه ضرر به‌عنوان بدهی شما برداشت خواهد کرد. به این حالت، کال مارجین یا لیکویید شدن حساب نیز می‌گویند.

به این ترتیب می‌توان گفت که داشتن Margin یا اهرم به همان اندازه که می‌توان خوب و جذاب باشد، می‌تواند خطرناک نیز باشد و منجر به از دست دادن کل سرمایه شما شود.

بهره در مارجین

مارجین مورد نیاز شما در معاملات از طرف تامین‌کننده‌های سرمایه مثل بانک‌ها و موسسات اعتباری بزرگ تامین می‌شوند. یعنی به ازای وامی که شما دریافت می‌کنید، کارگزار برای تامین وجه نقد مارجین، با تامین‌کننده‌های سرمایه قرارداد موازی امضا می‌کند تا از لحاظ قانونی مقدار پول مورد نیاز در حساب نیز موجود باشد. تامین‌کننده‌های مالی نیز برای این‌کار بهره دریافت می‌کنند که بر عهده کسی است که Margin را استفاده می‌کند. به همین دلیل شما درصورت استفاده از مارجین، باید بهره بانکی آن را هم بپردازید.

سررسید در معاملات Margin

در معاملات Margin تاریخ سررسید وجود ندارد و شما تا زمانی که بخواهید و نیاز داشته باشید می‌توانید با پرداخت بهره، معامله خود را باز نگه دارید. اما باید همیشه حواستان به مقدار ضرر در معاملاتتان باشد. اگر میزان ضرر شما به اندازه موجودی شما نزدیک شده باشد و نیاز دارید که همچنان معامله خود را باز نگهدارید، با افزایش موجودی اولیه خود می‌توانید ریسک کارتان را کاهش دهید.

لوریج چیست؟ اطلاعات کامل در مورد اهرم های معاملاتی (Leverage)

لوریج چیست - اهرم های معاملاتی

اجازه دهید با یک تعبیر ساده ببینیم لوریج چیست. هرکس پول بیشتری دهد، آش بیشتری هم می‌خورد. احتمالا این ضرب‌المثل را شما هم شنیده باشید. در گذشته شما برای آنکه در بازارهای مالی سود بیشتری کنید، باید سرمایه‌گذاری بیشتری نیز می‌کردید. طبیعی است که این کار از عهده بسیاری از معامله‌گران برنمی‌آید. به همین دلیل آن‌ها همواره در حسرت این موضوع باقی می‌ماندند که کاش پول بیشتری داشتند تا امکان سود بیشتر نیز برای آن‌ها فراهم می‌شد.

چند سالی است که بروکرهای فارکس و صرافی‌های ارز ارتباط مارجین و اهرم دیجیتال قابلیتی تحت عنوان لوریج (Leverage) یا اهرم معاملاتی را در اختیار معامله‌گران قرار داده‌اند. به کمک لوریج می‌توان چند برابر میزان سرمایه‌ای که در حساب کاربری خود دارید، وارد معامله شوید. البته همه ماجرا به همین سادگی نیست. برای آنکه به‌صورت کامل بررسی کنیم لوریج چیست و چگونه باید از آن در معامله‌گری استفاده کرد، تا انتها با ما همراه باشید.

لوریج چیست - اهرم های معاملاتی

لوریج چیست؟

در بین ابزارهای معاملاتی مختلفی که بروکرها و صرافی‌ها در اختیار تریدرها قرار می‌دهند، لوریج یکی از مهم‌ترین موارد به شمار می‌رود. به زبان ساده تصور کنید شما می‌خواهید 10000 دلار از یک ارز دیجیتال مانند بیت کوین یا اتریوم در صرافی خرید کنید. اگر از اهرم معاملاتی استفاده نکنید، باید تمام 10000 دلار را خودتان وارد حساب کاربری ارتباط مارجین و اهرم در صرافی کنید و سپس اقدام به خرید ارز مورد نظرتان نمایید.

اما در صورتی که از اهرم معاملاتی استفاده کنید، بسته به شرایط و نوع حساب کاربری شما می‌توانید با شارژ کمتر حساب کاربری خود در حد 1000 یا 5000 دلار کار خرید ارز دیجیتال مورد نظر خود را انجام دهید. مابقی مبلغ مانده تا 10000 دلار را با استفاده لوریج به‌نوعی از صرافی قرض می‌گیرید و به کمک به هدف مورد نظرتان دست پیدا می‌کنید. نکته مهم این است که در صورتی که در معامله سود یا ضرر کنید، تمام عایدی سود و تحمل ضرر در معامله به عهده خود شما است. در واقع با استفاده از اهرم ریسک معامله را افزایش می‌دهید تا خود را در معرض سود یا زیان بالاتری قرار دهید.

دلیل ارائه قابلیت لوریج چیست؟

شاید این سؤال برای شما هم ایجاد شده باشد که دلیل بروکرها و صرافی برای اضافه کردن قابلیت لوریج چیست؟ این سؤال بسیار مهمی است که در این قسمت به تشریح آن می‌پردازیم. همه شمایی که در حال مطالعه این مقاله هستید با وام بانکی آشنایی دارید. در اخذ وام بانکی نیز معمولا بانک‌ها به ازای سرمایه‌ای که شما در حساب بانکی خود قرار می‌دهید، مبلغ مشخصی را به‌عنوان وام به شما اعطا می‌کنند. در ازای این وام، بانک نرخ بهره‌ای را تعیین می‌کند و از شما می‌خواهد که تا موعد مقرری پولی که وام گرفته‌اید را به همراه مبلغ بهره به بانک برگردانید.

مسئله لوریج در صرافی‌ها و بروکرها نیز تقریبا مشابه همان وام بانکی است. با توجه به نوع حساب معاملاتی و شرایط صرافی یا بروکر، به شما اجازه داده می‌شود تا در ازای هر مبلغی که در حساب کاربری خود دارید، تا سقف مشخصی از صرافی یا بروکر قرض بگیرید.

در ادامه شما با وجوه در اختیار وارد یک معامله می‌شوید. در انتها پس از خروج از معامله باید مبلغ قرض گرفته شده را به همراه نرخ بهره به صرافی با بروکر برگردانید. بنابراین تنها زمانی استفاده از لوریج برای شما سودبخش است که بتوانید سودی بیشتر از مبلغ نرخ بهره‌ای که باید پرداخت کنید را از محل معامله به دست بیاورید.

اگر در معامله‌ای ضرر کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟

نوعی حساب به نام مارجین در بازارهای مالی وجود دارد که معامله‌گر می‌تواند با استفاده از آن‌ها با وجود سرمایه کمتر، وارد معامله بزرگ‌تری شود. به‌عنوان مثال اهرم معاملاتی در حساب مارجین به‌صورت زیر نمایش داده می‌شود:‌

  • 1:100 (یک به صد): با استفاده از این اهرم پول شما 100 برابر می‌شود.
  • 1:1000 (یک به هزار): با استفاده از این اهرم پول شما 1000 برابر می‌شود.

اینکه تا چه سقفی می‌توانید از اهرم‌های موجود در حساب معاملاتی خود استفاده کنید، بستگی به چند عامل دارد که عبارت‌اند از:

  • میزان دارایی شما در حساب معاملاتی
  • نوع حساب معاملاتی شما
  • شرایط و ضوابط بروکر یا صرافی

حال سوال اساسی این است که در صورت ضرر کردن در یک معامله تکلیف استفاده از لوریج چیست؟ در معاملات مارجین یک حد ضرر به صورت خودکار در یک معامله تعیین می‌شود. اگر در معامله وارد ضرر شوید، به‌صورت خودکار از سوی کارگزاری پوزیشن شما در معامله بسته می‌شود. در ادامه از شما خواسته می‌شود که نقدینگی‌تان را افزایش دهید تا مجددا پوزیشن شما به حالت عادی برگردد. حد ضرر نیز دقیقا به‌گونه‌ای تعیین می‌شود که معادل ارزش وجهی باشد که شما وارد معامله کرده‌اید.

نکات مهم در خصوص استفاده از لوریج در معامله‌گری

تا اینجا بررسی کردیم که لوریج چیست و چگونه می‌توان از آن در معامله‌گری استفاده کرد. با یک تعبیر ساده می‌توان لوریج را شمشیر دو لبه توصیف کرد. اگر مهارت و دانش کافی برای استفاده از آن را نداشته باشید، در مدت زمان کوتاهی کل سرمایه خود را از دست خواهید داد. در اینجا چند نکته ضروری برای استفاده از لوریج را با هم مرور می‌کنیم.

1. از همان ابتدا با سرمایه هنگفت وارد معامله نشوید

کارکردن با ابزارهای معاملاتی پرریسک مانند لوریج نیاز به مهارت دارد. برای کسب مهارت نیز باید به‌صورت عملی از این ابزار استفاده کنید. دفعات اول را به‌عنوان تمرین در نظر بگیرید. به همین دلیل هیچ‌گاه سرمایه هنگفتی را وارد معامله نکنید. با مبالغ کم وارد معامله شوید. بعد از چندبار آزمون و خطا با زیر و بم اهرم معاملاتی آشنا خواهید شد.

2. از دایره استراتژی معاملاتی خود خارج نشوید

تمام ابزارهای معاملاتی باید در خدمت محقق کردن استراتژی معاملاتی قرار بگیرند. شما چه از لوریج استفاده کنید و چه بدون استفاده از آن معامله‌گری را تجربه کنید، باید حتما در چارچوب استراتژی معاملاتی مشخصی که برای خود در نظر گرفته‌اید، گام بردارید.

3. حد ضرر و حد سود را به‌دقت تعیین کنید

وقتی از لوریج استفاده می‌کنید، اهمیت تعیین دقیق حد زیان و سود در معامله‌گری چند برابر می‌شود. حتما سعی کنید که حد ضرر و سود را با وسواس تمام تعیین کنید و به آن پایبند باشید. به این ترتیب سرمایه خود را از خطرات جدی نجات خواهید داد.

4. شرایط بازار را برای استفاده از لوریج بسنجید

در ادامه بحث لوریج چیست، باید به این نکته اشاره کنیم که استفاده از اهرم معاملاتی در هر شرایط بازار توجیه ندارد. سعی کنید در مقاطعی که نوسانات حالت غیرطبیعی دارند، به سراغ لوریج نروید.

5. سودهای خود در معامله را نقد کنید

وقتی از لوریج استفاده می‌کنید، در واقع در نقش کسی هستید که پولی را از شخص دیگری قرض گرفته است. بنابراین هر لحظه باید به فکر پرداخت دین خود به او باشید. در نتیجه کارشناسان توصیه می‌کنند که زمانی که از لوریج استفاده می‌کنید، نگهداری دارایی برای بهره‌مندی از سود مرکب معنی ندارد. سودهای خود در معامله را نو به نو نقد کنید تا بخشی از باری که روی دوش شما قرار دارد، به مرور زمان سبک شود.

کلام پایانی

در این مطلب بررسی کردیم که لوریج چیست و چگونه می‌توان با استفاده از در معاملات بازارهای مختلف ترید کرد. همان‌قدر که لذت برخورداری از سودهای بیشتر با استفاده از لوریج برای شما شیرین است، باید به فکر تلخی ضررهای سنگین احتمالی نیز باشید. توصیه اکید ما این است که تا زمانی که تبدیل به یک تحلیلگر و معامله‌گر حرفه‌ای در بازار نشده‌اید، به سراغ استفاده از ابزارهای معاملاتی نظیر لوریج نروید. در فینوتیپس تلاش می‌کنیم تا معامله‌کردن و سودآوری را در کنار یکدیگر بیاموزیم.

راهنمای محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) و تنظیم اهرم (Leverage)

راهنمای محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) و تنظیم اهرم (Leverage)

محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) یکی از مهم ترین فاکتورهای حیاتی مدیریت ریسک و تنظیم اهرم (Leverage) در هر ترید میباشد. لذا عدم درک صحیح آن موجب ضرر و زیان های بزرگی برای تریدر شده و موجب بدبینی برخی از تریدرها به مارجین تریدینگ میشود. در این مقاله به طور مفصل به بررسی نحوه محاسبه و تنظیم دقیق آن در هنگام باز کردن پوزیشن میپردازیم.

مفاهیم پایه

پوزیشن سایز (Position Size): تعداد قراردادهای بیتمکس یا حجم سهامی که قصد خرید یا فروش آنها را در یک ترید داریم.

نقطه ورود (Entry): قیمتی که در آن اوردر خرید یا فروش ما اجرا میشود.

استاپ لاس (Stop loss): اوردری که پوزیشن در حال ضرر ما را به منظور جلوگیری از ضررهای بیشتر میبندد.

موجودی یا تراز حساب (Balance): کل موجودی حساب ما.

میزان ریسک (Risk Amount): حداکثر مبلغی که در صورت ناموفق بودن یک ترید از دست خواهیم داد. برای مثال اگر ما مایل نباشیم بیشتر از ۲% موجودی حساب خود را در یک ترید از دست بدهیم، با فرمول زیر قادر به محاسبه “میزان ریسک” خواهیم بود:

Risk Amount = Account Balance x 0.02

لیکویید شدن (Liquidation): از بین رفتن کامل موجودی حساب ما در اثر استفاده نادرست از اهرم.

پوزیشن سایز چیست؟

پوزیشن سایز به معنی حجم سهام یا اندازه پوزیشنی است که در هر ترید قصد باز کردن آن را داریم. ما با کمک اهرم و پوزیشن سایز میتوانیم بین “حداکثر ریسک در هر ترید” و “فاصله استاپ لاس تا نقطه ورود” تعادل برقرار کنیم. (در این مقاله هر سهم، یک قرارداد یا Contract در بیتمکس تلقی میشود)

در هر ترید هر چه فاصله نقطه ورود ما با استاپ لاس بیشتر باشد ریسک ما بالاتر و هر چه فاصله کمتر باشد ریسک ما پایین تر است. اما ما با کمک پوزیشن سایز فارغ از فاصله نقطه ورود و استاپ لاس، میزان ریسک در هر ترید را به میزان دلخواه خود تغییر میدهیم. به عبارتی دیگر ما در هر ترید، در صورت شکست در ترید نهایتا درصد ثابت از دست خواهیم داد. به منظور درک بهتر موضوع به سه مثال زیر دقت کنید، در این سه مثال فرض میشود که بالانس حساب ما ۱۰۰۰ دلار میباشد:

استاپ لاس = میزان ریسک (مثال ۱): فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس ما ۲% تا قیمت کنونی فاصله داشته و ما مایل هستیم حداکثر تا ۲% از سرمایه خود را در این ترید ریسک کنیم، در نتیجه بدون نیاز به محاسبه پوزیشن سایز با کل موجودی حساب یعنی ۱۰۰۰ دلار وارد ترید میشویم. (در صورت ضرر، ۲% از موجودی حساب برابر ۲۰ دلار را از دست میدهیم)

استاپ لاس > میزان ریسک (مثال ۲): فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس ما ۴% تا قیمت کنونی فاصله داشته و ما مایل هستیم حداکثر تا ۲% از سرمایه خود را در این ترید ریسک کنیم، در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز به عدد ۵۰۰ دلار رسیده و ریسک خود را از ۴% به ۲% کاهش میدهیم. (با این عمل سود ناشی از ترید نیز نصف میشود.)

نحوه محاسبه پوزیشن سایز

طبق توضیحات بالا اکنون قادر به درک صحیح فرمول محاسبه پوزیشن سایز خواهیم بود:

Position Size = RiskAmount / Distance to StopLoss

مثال ۱) استاپ لاس = میزان ریسک

پوزیشن سایز = ۱۰۰۰ دلار 🙂

مثال ۲) استاپ لاس > میزان ریسک

در چارت پایین فرض کنید ما قصد داریم در صورت بسته شدن کندل بالای ۵۳۳۵ اقدام به باز کردن پوزیشن مورد نظر نماییم. موجودی حساب ما ۱۰۰۰ دلار و میزان ریسک مورد نظر ما ۲% میباشد. در نتیجه در صورت شکست در ترید ۲۰ دلار (۱۰۰۰ * ۰٫۰۲) از دست خواهیم داد. اما در پوزیشن مشخص شده فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس بیشتر از ۲% و برابر ۳٫۱۶% میباشد! در نتیجه باید به واسطه تنظیم پوزیشن سایز ریسک خود را تا ۲% کاهش دهیم:

Position Size = (1000 x 0.02) / 0.0316 = 632$

(پی نوشت مثال ۲: ترید ناموفق)

مثال ۳) استاپ لاس < میزان ریسک

در چارت پایین فرض کنید با پولبک روی لول مشخص شده ما اقدام به باز کردن پوزیشن لانگ میکنیم. موجودی حساب ما ۱۰۰۰ دلار و میزان ریسک مورد نظر ما ۲% میباشد. در نتیجه در صورت شکست در ترید ۲۰ دلار (۱۰۰۰ * ۰٫۰۲) از دست خواهیم داد. اما در پوزیشن مشخص شده فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس کمتر از ۲% و برابر ۱٫۱۱% میباشد! در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز و استفاده از اهرم ریسک خود را تا ۲% افزایش میدهیم:

Position Size = (1000 x 0.02) / 0.0111 = 1801

در نتیجه پوزیشن سایز ما از موجودی حساب ما بیشتر است و فقط در این صورت از اهرم بالاتر از ۱:۱ استفاده میکنیم…!

(پی نوشت مثال ۳: ترید موفق)

نحوه استفاده از اهرم یا لورج (Leverage)

اگر دقت کرده باشید در توضیحات بالا اشاره ای چندانی به لورج نشد، زیرا بر خلاف اعتقاد عموم دوستان مسئله مهم درک کامل نحوه محاسبه پوزیشن سایز بوده و به عبارتی اندازه پوزیشن سایز ما بیانگر اهرم مناسب در هر ترید میباشد. برای مثال اگر با ۱۰۰۰ دلار بالانس پوزیشن سایز ۲۰۰۰ دلار داشته باشیم لورج ما برابر ۲ بوده و اگر پوزیشن سایز ۱۰۰۰۰ دلار داشته باشیم لورج ما برابر ۱۰ میباشد. به طور خلاصه بر خلاف باور اکثریت ما مجاز به تغییر دلخواه لورج نبوده و فاصله استاپ لاس و پوزیشن سایز محاسبه شده، حد لورج را به ما میدهند.

“فاصله استاپ لاس” و “میزان ریسک” –> “پوزیشن سایز” –> “لورج یا اهرم”

مارجین ایزوله (Isolated Margin) یا کراس (Cross Margin)؟

در صورت استفاده از مارجین کراس از کل بالانس ما در هر ترید استفاده شده و پوزیشن سایز ما بیانگر لورج استفاده شده میباشد (بیتمکس به صورت خودکار محاسبه میکند) و در صورت رسیدن به نقطه لیکوییدی کل حساب ما لیکویید خواهد شد. اما در صورت استفاده از مارجین ایزوله، بیتمکس به ما اجازه استفاده پوزیشن سایزی بیشتر از لورج انتخابی نمیدهد.

با محاسبه صحیح پوزیشن سایز + تنظیم درست استاپ لاس ما نیازی به استفاده از مارجین ایزوله نداشته و به راحتی با مارجین کراس ترید میکنیم. لازم به ذکر است که در صورت تعیین درست پوزیشن سایز و استاپ لاس، لیکویید شدن حساب تقریبا غیرممکن میباشد.

قرار دادن ۱۰ الی ۲۰% مقدار بالانس در بیتمکس و کاهش ریسک دارایی

با قرار دادن حدود ۱۵% از کل بالانس خود در بیتمکس میتوانیم ریسک بسته شدن حساب (هرچند تا به امروز بیتمکس به حساب های محدود شده اجازه برداشت داده است) و یا هر احتمال پیشبینی نشده دیگری را تقریبا حذف نماییم. به این منظور ۸۵% بالانس در والت اصلی ارتباط مارجین و اهرم ما نگهداری شده و پوزیشن سایز ما بر اساس کل مبلغ حساب (۸۵% + ۱۵%) محاسبه و اعمال میشود. تنها نکته مهم این بوده که فاصله نقطه لیکوییدی از فاصله استاپ لاس ما کمتر نشود.

ابزار محاسبه خودکار پوزیشن سایز

از طریق فرم زیر میتوانید به صورت خودکار پوزیشن سایز خود را محاسبه نمایید. (پیشنهاد میشود مثال های مطرح شده را تست کنید)

نکات مهم

  • فاصله نقطه لیکوییدی باید از فاصله استاپ لاس بیشتر باشد. در غیر اینصورت قبل از فعال شدن استاپ لاس لیکویید میشوید.
  • حتما از استاپ لاس نوع مارکت استفاده کنید (Stop Market)
  • مدیریت ریسک فقط محاسبه پوزیشن سایز نبوده و مبحثی بسیار مفصل میباشد.
  • هر چه فاصله استاپ ما از نقطه ورود کمتر باشد طبق فرمول امکان استفاده از پوزیشن سایز بالاتری فراهم میشود. در این صورت با لورج بالاتر احتمال سود کردن ما بیشتر شده اما احتمال برخورد قیمت با استاپ لاس بیشتر میشود، پس تعادل را رعایت کنید!
  • هیچ گاه تحت هیچ شرایطی بیش از ۳% حداکثر ریسک انتخاب نکنید و برای یک تریدر تازه کار ۰٫۵% الی ۱% بازه مناسبی میباشد. طی گذشت زمان افزایش وین ریت امکان افزایش حداکثر ریسک تا سقف ۳% ممکن میشود.

سوالی دارید؟ در منتوریفای مطرح کنید:

صحبت پایانی

با وجود منابع سرشار انگلیسی تا به امروز هیچ یک از گروه های VIP یا رایگان ایرانی، و هیچ یک از افراد فعال در مارکت کریپتو ایران مقاله یا آموزش یا حتی پیام تلگرامی صحیحی در این رابطه ارائه نکرده اند و متاسفانه حتی واژه ای در رابطه با پوزیشن سایز در گوگل یافت نمیشود. این روزها ارائه سیگنال های VIP با لورج دلخواه و غیر اصولی برای اعضا امری عادی در ایران میباشد (حال اینکه حداکثر ریسک هر کاربر متفاوت میباشد و برای استفاده از لورج ۱۰ و ۲۰ و ۵۰ استاپ لاس بسیار کوچکی نیاز است). چنین وضعی باعث ناخرسندی شدید شخص بنده بوده و این امر نشان از ناآگاهی اکثر دوستان نام آشنای مارکت میباشد. چنین موارد مطرح نشده ای در این بازار وفور یافت میشود.

هر چند از امروز شاهد اضافه شدن “پوزیشن سایز” به کانال های ایرانی خواهیم بود اما امید است روزی دوستان و عزیزان با ارائه نکات آموزشی رایگان یا حتی غیررایگان به بار علمی جامعه ایران و حتی شخص بنده کمک کنند و رقابتی سالم را کلید بزنند. در آخر همانطور که بارها در تاپ تریدرز مطرح شده است بنده هم در حال یادگیری میباشم و هیچ شخصی کامل نیست، منتظر حضور شما عزیزان در تاپ تریدرز هستیم، موفق و پرسود باشید.

آپدیت (۱۶ مرداد ۱۴۰۰)

دوستان فارکس کار اکنون میتوانند مقاله جدید محسابه لات سایز را مطالعه کنند.

Margin Trading چیست؟ هرآنچه باید بدانید.

Margin Trading روشی برای معامله دارایی ها با استفاده از وجوه ارائه شده توسط شخص ثالث است. هنگامی که با حسابهای معاملاتی معمولی مقایسه می شود ، حسابهای حاشیه ای به معامله گران اجازه می دهد تا به مبالغ بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و به آنها اجازه می دهد از موقعیتهای خود استفاده کنند.

اساساً ، معاملات مارجین نتایج معاملات را تقویت می کند تا معامله گران بتوانند سود بیشتری را از معاملات موفق به دست آورند. این توانایی گسترش نتایج معاملات باعث می شود که Margin Trading به ویژه در بازارهای کم نوسان ، به ویژه بازار بین المللی فارکس محبوبیت داشته باشد. هنوز هم از معاملات مارجین در بازارهای سهام ، کالا و ارزهای رمزنگاری شده استفاده می شود.

در بازارهای سنتی ، وجوه وام گرفته شده معمولاً توسط یک کارگزار سرمایه گذاری تأمین می شود. با این وجود ، در معاملات ارزهای رمزنگاری شده ، وجوه اغلب توسط معامله گران دیگر تأمین می شود ، آنها سود خود را براساس تقاضای بازار برای وجوه حاشیه ای کسب می کنند. اگرچه کمتر رایج است ، اما برخی از صرافی های ارز رمزنگاری شده نیز بودجه های حاشیه ای را در اختیار کاربران خود قرار می دهند.

Margin Trading چگونه کار می کند؟

وقتی Margin Trading آغاز شد ، معامله گر ملزم به درصدی از ارزش سفارش کل خواهد شد. این سرمایه گذاری اولیه به عنوان حاشیه شناخته می شود و با مفهوم اهرم نیرو ارتباط نزدیک دارد. به عبارت دیگر ، از حسابهای معاملاتی حاشیه برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده می شود و اهرم نسبت وامهای قرض گرفته شده به حاشیه را توصیف می کند. به عنوان مثال ، برای باز کردن معامله ۱۰۰۰۰۰ دلار با اهرم ۱۰: ۱ ، یک معامله گر باید ۱۰،۰۰۰ دلار از سرمایه خود را متعهد شود.

به طور طبیعی ، سیستم عامل ها و بازارهای مختلف تجاری مجموعه متمایزی از قوانین و نرخ اهرم را ارائه می دهند. به عنوان مثال در بازار سهام ۲: ۱ یک نسبت معمول است ، در حالی که قراردادهای آتی اغلب با اهرم ۱۵: ۱ معامله می شوند.

در مورد کارگزاری های فارکس ، Margin Trading اغلب با نسبت ۵۰: ۱ اعمال می شود ، اما در برخی موارد از ۱۰۰: ۱ و ۲۰۰: ۱ نیز استفاده می شود. وقتی صحبت از بازار ارزهای رمزنگاری می شود ، این نسبت ها از ۲: ۱ تا ۱۰۰: ۱ متغیر است و جامعه تجارت اغلب از اصطلاحات (…,۲x ، ۵x ، ۱۰x ، ۵۰x) استفاده می کند.

Margin Trading چیست؟ هرآنچه باید بدانید.

از Margin Trading می توان برای باز کردن موقعیت های لانگ و شورت استفاده کرد. موقعیت طولانی منعکس کننده فرضیه افزایش قیمت دارایی است ، در حالی که موقعیت کوتاه برعکس آن است. در حالی که موقعیت حاشیه باز است ، دارایی های معامله گر به عنوان وثیقه برای وجوه قرض گرفته شده عمل می کنند.

درک این مهم برای معامله گران ضروری است ، زیرا بیشتر کارگزاران این حق را برای خود محفوظ می دارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف موقعیت آنها (بالاتر یا کمتر از یک آستانه خاص) ، فروش این دارایی ها را مجبور کنند.

به عنوان مثال ، اگر یک معامله گر موقعیت اهرمی طولانی مدت را باز کند ، هنگامی که قیمت به طور قابل توجهی کاهش می یابد ، می توان آنها را حاشیه گرفت. هنگامی که یک معامله گر برای رسیدن به حداقل نیازهای معاملاتی حاشیه نیاز به واریز بودجه بیشتری به حساب مارجین خود دارد ، تماس حاشیه رخ می دهد.

اگر تاجر نتواند چنین کاری انجام دهد ، دارایی های آنها به طور خودکار تصفیه می شود تا زیان آنها را بپوشاند. به طور معمول ، این زمانی اتفاق می افتد که ارزش کل سهام در یک حساب مارجین ، که به آن حاشیه انحلال نیز گفته می شود ، به زیر نیاز کل حاشیه آن صرافی یا کارگزار خاص کاهش یابد.

مزایا و معایب

بارزترین مزیت معاملات مارجین این واقعیت است که به دلیل ارزش نسبی بیشتر موقعیت های معاملاتی می تواند سود بیشتری به همراه داشته باشد. به غیر از این ، Margin Trading می تواند برای متنوع سازی مفید باشد ، زیرا معامله گران می توانند چندین موقعیت با سرمایه نسبتاً کم سرمایه باز کنند. سرانجام ، داشتن یک حساب حاشیه ای ممکن است بازرگانان را سریع تر بدون نیاز به جابجایی مبالغ زیادی به حساب خود آسان تر کنند.

با وجود تمام افتهای خود ، معاملات حاشیه ای ضرر آشکاری در افزایش ضررها دارد به همان روشی که می تواند سودها را افزایش دهد. برخلاف معاملات منظم ، Margin Trading احتمال ضررهایی را که بیش از سرمایه اولیه معامله گران است ، ارائه می دهد و به همین ترتیب ، یک روش معاملاتی با ریسک بالا محسوب می شود.

بسته به میزان اهرم درگیر در یک معامله ، حتی کاهش اندک قیمت بازار نیز ممکن است ضررهای قابل توجهی برای معامله گران به وجود آورد. به همین دلیل ، مهم است که سرمایه گذارانی که تصمیم به استفاده از معاملات حاشیه ای می گیرند ، از استراتژی های مدیریت ریسک مناسب استفاده کنند و از ابزارهای کاهش ریسک ، مانند سفارشات حد مجاز استفاده کنند.

Margin Trading در بازارهای ارزهای رمزنگاری شده

معاملات مارجین ذاتاً خطرناک تر از معاملات عادی است ، اما وقتی صحبت از ارزهای رمزپایه می شود ، ریسک ها حتی بیشتر هم هستند. با توجه به سطح بالای نوسانات ، معمول در این بازارها ، معامله گران حاشیه ارزهای رمزنگاری باید بسیار مراقب باشند. گرچه ممکن است استراتژی های پوشش و مدیریت ریسک مفید واقع شوند ، معاملات حاشیه ای برای مبتدیان مناسب نیست.

توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها ، شناسایی روندها و تعیین نقاط ورود و خروج خطرات مربوط به معاملات حاشیه ای را برطرف نمی کند ، اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسک ها و تجارت موثرتر کمک کند. بنابراین قبل از استفاده از معاملات ارزهای رمزنگاری شده ، به کاربران ابتدا توصیه می شود که درک دقیق تجزیه و تحلیل فنی را کسب کرده و یک تجربه گسترده تجارت محلی را کسب کنند.

Margin Trading چیست؟ هرآنچه باید بدانید.

بودجه حاشیه

برای سرمایه گذاران که تحمل ریسک را ندارند که خودشان در معاملات مارجین شرکت کنند ، روش دیگری برای سودآوری از روشهای معاملاتی اهرمی وجود دارد. برخی از سیستم عامل های معاملاتی و صرافی های ارز رمزپایه یک ویژگی را ارائه می دهند که به عنوان بودجه حاشیه شناخته می شود ، جایی که کاربران می توانند پول خود را برای تأمین معاملات حاشیه سایر کاربران تأمین کنند.

معمولاً این فرآیند از شرایط خاص پیروی می کند و نرخ بهره پویایی دارد. اگر یک معامله گر شرایط را بپذیرد و پیشنهاد را بپذیرد ، ارائه دهنده وجوه حق بازپرداخت وام با سود توافق شده را دارد.

اگرچه سازوکارها ممکن است از بورس به بورس دیگر متفاوت باشد ، اما خطرات تأمین وجوه حاشیه ای نسبتاً کم است ، به این دلیل که می توان موقعیت های اهرمی را به زور تصفیه کرد تا از ضررهای زیاد جلوگیری کند. هنوز هم ، بودجه حاشیه ای به کاربران نیاز دارد تا وجوه خود را در کیف پول مبادله ای نگهداری کنند. بنابراین ، مهم است که خطرات موجود را در نظر بگیریم و درک کنیم که این ویژگی در تبادل انتخاب آنها چگونه کار می کند.

افکار پایانی

مسلماً Margin Trading ابزار مفیدی برای کسانی است که می خواهند سود معاملات موفق خود را افزایش دهند. در صورت استفاده صحیح ، معاملات اهرمی ارائه شده توسط حساب های حاشیه ای می توانند به سودآوری و تنوع پرتفوی کمک کنند.

همانطور که گفته شد ، با این حال ، این روش معاملاتی می تواند زیان ها را نیز افزایش دهد و خطرات بسیار بالاتری را شامل می شود. بنابراین ، فقط باید توسط بازرگانان بسیار ماهر استفاده شود. از آنجا که مربوط به ارز رمزپایه است ، به دلیل سطح بالای بی ثباتی بازار ، باید با دقت بیشتری به معاملات مارجین نزدیک شوید.

لوریج Leverage یا اهرم در ترید چیست + مزایا و معایب آن

لوریج Leverage یا اهرم چیست

لوریج Leverage یا همان اهرم یکی از اصطلاحات پرکاربرد در معاملات مالی است که آشنایی با آن برای تریدرها ضروری محسوب می شود. امروز قصد داریم در داناپ مفهوم لوریج را با نگاهی عمیق تر مورد بررسی قرار دهیم، پس با ما همراه باشید.

لوریج چیست؟

تریدرها (معامله کنندگان) از لوریج استفاده می کنند تا بازدهی بیشتری از سرمایه گذاری های کوچک داشته باشند. در حقیقت تریدرها فقط بخشی از سرمایه مورد نیاز برای بازکردن یک پوزیشن معاملاتی را فراهم می کنند و این سرمایه از طریق اهرم به سپرده نقدی بزرگتری تبدیل می شود و سود و ضرر آنها نیز بر اساس کل ارزش پوزیشن معاملاتی محاسبه می گردد.

در حقیقت اگر همه چیز به خوبی پیش رود، بازده نهایی آن معامله بسیار بیشتر از مبلغ اولیه سرمایه گذاری خواهد بود، اما اگر روند معاملاتی طبق انتظار پیش نرود، شما با ضرر عظیمی مواجه خواهید شد. تریدرها زمانی که می خواهند با سرمایه کم به بخش بزرگی از بازار دسترسی داشته باشند از لوریج سخن به میان می آورند. Leverage در برخی از محصولات مالی نظیر معاملات آپشن (Option)، مشتقات و قراردادهای CDF مورد استفاده قرار می گیرد.

لوریج یک تعریف دیگری نیز دارد؛ در حقیقت لوریج به بدهی های یک شرکت در مقایسه با ارزش سهام آن نیز اطلاق می شود. اگر یک شرکت، دارایی یا سرمایه گذاری لوریج بالایی داشته باشد به معنی این است که کالا یا سهام آن بدهی بیشتری به نسبت سهام آن دارد.

موضوع Leverage در مباحث بحران مالی بین سال های 2007 تا 2009 بر سر زبان ها افتاد، اما ارتباط مستقیم لوریج با رفتارهای ریسک پذیری که به سقوط مالی منجر می شدند موجب بدنامی آن در بین معامله کنندگان شد. البته لوریج تا به امروز، دوباره اعتبار و شهرت خود را بدست آورده است.

آنچه که باید درمورد Leverage بدانید

لوریج یا اهرم یک مدل سرمایه گذاری به شمار می رود که در آن تریدر تنها بخشی از ارزش پوزیشن را پرداخت خواهد کرد. در حقیقت سپرده اولیه از طریق Leverage افزایش می یابد و تریدر می تواند سهام بیشتری را خریداری کند. این سهام نقدی کوچک با نام پرداخت مارجین (Margin) شناخته می شود و با تمام دارایی ها و بازارهای دیگری که قصد تجارت در آن را دارید، متفاوت است.

یک بازار عمیق، شناور و نسبتا آرام به مارجین کمتری (حدود 5 تا 7 درصد ارزش پوزیشن) نیاز دارد، درحالی که تریدرها در یک بازار بی ثبات، مارجین بالاتری (حدود 10%) را درخواست می کنند. علاوه بر این، نرخ مارجین با توجه به مقررات و قوانین کشوری که حساب شما در آن قرار دارد، متفاوت خواهد بود.

leverage

لوریج و مارجین

لوریج و مارجین اگرچه با یکدیگر مرتبط هستند اما مفهوم یکسانی ندارند. زمانی که تریدر یک پوزیشن معاملاتی باز می کند، او مبلغ سپرده گذاری اولیه را با استفاده از Leverage افزایش می دهد تا از طریق آن سهام بیشتری را خریداری کند. به عبارت دیگر اهرم به معنای افزایش قدرت خرید یا فروش ابزارهای مالی است و عموماً به صورت نسبت های 1:2، 1:50 و غیره بیان می شود.

مارجین نیز وجه نقدی است که تریدر برای باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی باید پرداخت کند. مارجین در حقیقت عملکردی همانند ضمانت دارد تا خطرات ناشی از معاملات تجاری را پوشش دهد. به عبارت دیگر یک معامله کننده می تواند از مارجین برای ساخت لوریج استفاده کند.

مزایای لوریج

مزایای لوریج تقریبا در انواع مختلف دارایی کاربرد دارد که در ادامه آنها را معرفی خواهیم کرد:

  1. تریدرها بازار سهام می توانند لوریج را از طریق قراردادهای آتی، وام مارجین و معاملات آپشن به سبد سهام خود اضافه کنند. برای مثال تریدرها به جای این که 10 هزار یورو از سهام یک شرکت را خریداری کنند، می توانند همان مبلغ را در قراردادهای آتی سرمایه گذاری کرده و از این طریق سهام بیشتری را در کنترل داشته باشند.
  2. فرصت های Leverage در بازار اوراق قرضه نیز یافت می شود. تریدرها از طریق سرمایه گذاری در معاملات کوتاه مدت ارزان قیمت سهم بازار خود را افزایش می دهند و سپس آن را به یک سرمایه گذاری بلند مدت با نرخ بالاتر تبدیل می کنند، آنها در نهایت از اختلاف قیمت بین این دو سرمایه گذاری سود خواهند برد.
  3. بازار تبادل ارز یا همان بازار فارکس نیز یکی از مکان هایی است که لوریج های بالایی در آن ارائه می شود. برای مثال برخی کارگزاری های فارکس لوریج 1:400 یا بیشتر را به مشتریان خود پیشنهاد می دهند که یعنی 100 دلار شما را تبدیل به 40000 دلار می کند.
  4. شرکت هایی وجود دارند که برای تامین مالی خود از Leverage استفاده می کنند و تریدرها نیز با سرمایه گذاری بر روی آنها به طور غیر مستقیم به فرصت های لوریج دسترسی پیدا خواهند کرد. شرکت ها اغلب از وام های مالی برای توسعه بخش های جدید استفاده می کنند و از این طریق حقوق سهامداران خود را افزایش می دهند. شما می توانید با تحلیل تراز مالی شرکت ها از وام ها و بدهی آنها آگاه شوید.

نرخ اهرم و نوسانات بازار

سرمایه گذاری لوریج اغلب با نام نرخ اهرم نیز شناخته می شود که بر اساس میزان حقوق صاحبان سهم در مقایسه با دارایی های محاسبه می گردد. برای مثال اگر یک تریدر مبلغ 1000 پوند را با لوریج 1:4 در یک پوزیشن مالی سرمایه گذاری کند، سرمایه وی 3000 پوند افزایش خواهد یافت. در حقیقت سرمایه گذار به ازای هر 1 دلار نقدینگی می تواند معامله ای به ارزش 4 دلار انجام دهد، بنابراین اگر سرمایه گذاری آتی 10% سود کسب کند، ارزش سهام آن نیز به علت لوریج 40% افزایش خواهد یافت.

البته به خاطر داشته باشید که نسبت لوریج یک محاسبه ساده است و از هزینه های Leverage صرف نظر می کند. شما همچنین می توانید از طریق ضرب کردن نوسانات دارایی مربوطه در نرخ لوریج، نوسانات سهام را بدست آورید. یک سرمایه گذاری با نرخ لوریج 4 برابر به همان میزان از نوسان بیشتری نیز برخوردار خواهد بود که این نشان دهنده افزایش ریسک در معاملات Leverage است.

نحوه عملکرد لوریج

فرض کنید که می خواهید 1000 سهم از شرکت X که قیمتی معادل 1 پوند دارد را خریداری کنید، آنگاه باید مجموعا 1000 پوند هزینه اولیه برای این کار در نظر بگیرید. اگر ارزش هر سهم 20 پنی افزایش یابد، شما می توانید هزار سهم خود را به مبلغ 1200 پوند به فروش برسانید و در نتیجه 200 پوند (20%) سود کسب کنید.

مثال ذکر شده روند عادی خرید سهام بود، اما با استفاده از Leverage می توانید با پرداخت بخشی از هزینه اولیه (مارجین)، سهام شرکت X را معامله کنید. اگر مبلغ مارجین 10% باشد، باید از فرمول 10% × 1 پوند × 1000 استفاده کنیم که جواب 100 پوند خواهد بود. به عبارت دیگر شما با مبلغ 100 پوند می توانید یک سهام 1000 پوندی را خریداری کنید و اگر سهام با افزایش 20 درصدی به قیمت 1.20 پوند معامله شود، با فروش کل دارایی به مبلغ 1200 پوند به یک سود 200 درصدی خواهید رسید.

مزایای لوریج

استفاده موفقیت آمیز از لوریج، سود بسیار خوبی را برای سرمایه گذاران به ارمغان می آورد. مزیت شاخص Leverage این است که سرمایه شما را آزاد می کند و از این طریق می توانید معاملاتی به مراتب بزرگتر را انجام دهید؛ به عبارت دیگر شما قادر خواهید بود که سرمایه گذاری خود را در طیف وسیع تری انجام دهید.

علاوه بر این اگر دارایی های مربوط به سرمایه گذاری لوریج با نرخ بالایی همراه باشند به مراتب سوددهی بسیار بیشتری در مقایسه با معاملات بلند مدت برای شما به ارمغان خواهند آورد. برای مثال اگر یک وامی 10 هزار پوندی با نرخ بهره 5% دریافت کنید و سپس آن را در یک معامله با سود 10% سرمایه گذاری کنید، از تفاوت بین سود معامله و نرخ بهره (500 پوند) درآمد کسب خواهید کرد و این در حالی است که سود چنین معامله ای در بازه زمانی 10 ساله مبلغی حدود 9.648 پوند خواهد بود.

معایب لوریج

یکی از معایب بزرگ در Leverage این است که شما از مزایای مالکیت کامل دارایی لذت نخواهید برد و اگر سرمایه گذاری با شکست روبرو شود ، ضرر و زیان زیادی گریبان گیر شما خواهد شد. برای مثال بحران مالی بین سال های 2007 تا 2009 کشور آمریکا به علت استفاده بیش از حد از لوریج های مالی اتفاق افتاد.

برای اینکه خطرات احتمالی لوریج را بهتر درک کنید، فرض کنید که یک سرمایه گذار در زمینه املاک با مبلغ 20 هزار پوند 10 خانه مسکونی به ارزش 200 هزار پوند را خریداری کرده است اما اگر ارزش هر خانه مسکونی به 160 هزار پوند کاهش یابد با مشکلات مالی بسیاری روبرو خواهد شد. در این حالت سرمایه گذار با ضرر 2000% مواجه خواهد شد و مبلغ 400 هزار پوند را از دست می دهد. علاوه بر این سرمایه گذار باید اقساط وام و بیمه را نیز پرداخت کند، بنابراین اهرم مالی همانقدر که سودآور است در برخی اوقات بسیار زیان بار خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.