این مقاله ادامه مطالب الگوهای ادامه دهنده است اگر مطالب قبلی را نخوانده اید خواهشمندم به لینک های زیر بروید تا تمامی مطلب این مقاله را بطور کامل درک کنید. الگوهای ادامه دهنده
الگویاب کندلی در تریدینگ ویو
در ویدئو الگویاب کندلی در تریدینگ ویو به آموزش پیداکردن انواع الگوهای کندلی در پلتفرم تریدینگ ویو می پردازیم .
پلتفرم تریدینگ ویو این امکان را به کاربران خود می دهد که به راحتی این الگو ها را که شامل تمام الگوهای کندلی از جمله تک کندلی ، دو کندلی و سه کندلی هستند را پیدا کرده و در تحلیل های خود استفاده کنند و همچنین در وقت خود نیز صرفه جویی کرده باشند .برای این کار با انتخاب الگوی مورد نظر میتوان آنهارا در چارت قیمتی پیدا کرد و مورد استفاده کاربران قرارگیرد .کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
اندازه بدنه کندل استیک همچنین سایه پایین و سایه بالا در کندل استیک اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارد. از انواع الگوهای کندل استیک میتوان موارد زیر را نام برد:
- الگوی کندل استیک یک کندلی
- الگوی کندل استیک دو کندلی
- الگوی کندل استیک سه کندلی
که کاربرد بسیار زیادی دارند و مفاهیم مهمی را برای تحلیل گران و معامله گران به همراه دارند
الگوی صعودی یا نزولی سه متد یا سه روش Rising and Falling Three Methods
این مقاله ادامه مطالب الگوهای ادامه دهنده است اگر مطالب قبلی را نخوانده اید خواهشمندم
به لینک های زیر بروید تا تمامی مطلب این مقاله را بطور کامل درک کنید.
الگوهای ادامه دهنده
الگوی صعودی یا نزولی سه متد یا سه روش Rising and Falling Three Methods
برای تشکیل این الگو به یک کندل سفید بلند و قدرتمند نیاز است . این کندل شارپ را یک سری کندل با بدنه اصلی کوچک دنبال می کنند . حالت ایده آل سه کندل کوچک است ، ولی دو یا بیشتر از سه کندل هم می توانند در این الگو نقش ایفا کنند . (Rising and Falling Three Methods)
البته باید گفت که این کندل های کوچک هر رنگی می توانند داشته باشند ولی رنگ مشکی معمول تر است . در نهایت کندل آخر باید کندل سفید شارپی باشد که قیمت Close آن بالا تر از Close اولین کندل بوده ، همین طور Open آن باید بالای Close روز قبل باشد .
شکل ۷.۲۶ نمونه Bearish این الگو است . یک کندل مشکی شارپ که بعد از آن سه کندل سفید با بدنه اصلی کوچک ( باید دوباره متذکر شوم که رنگ این گروه سه نفره چندان مهم نمی باشد ولی در حالت Bearish رنگ سفید معمول تر است ) ظاهر می شوند .
در آخر ، الگو برای کامل شدن نیاز به کندل سیاه شارپی دارد که Open آن از Close دیروز پایین تر بوده همچنین Close آن از Close اولین کندل الگو پایین تر باشد .
یک نکته : تمام کندل های گروه Three Methods باید به نوعی در دل اولین کندل الگو جای گرفته باشند ،
یا به عبارتی در رنج قیمتی اولین کندل باشند .
شکل ۷.۲۷ یک نمونه کلاسیک از الگوی Three Methods پایین آورنده را نمایش می دهد . یک فاکتور که دال بر اهمیت این الگوی ادامه دهنده باشد ، میزان حجم معاملات بر روی کندل اول و آخر الگو است . ( چه در بازار Bullish و چه در بازار Bearish )
آن چنان که پیداست در کندل های اول و آخر حجم بیشتری نسبت به کندل گروه وسط داشته ایم و این خود می تواند صحت این الگو را به اثبات برساند .
شکل ۷.۲۸ هم نمونه دیگری از این الگو را نمایش می دهد .
در شکل ۷.۲۹ به جای سه کندل ، دو کندل در گروه الگوی Three Methods ظاهر شد. به اضافه این که کندل آخری نتوانست Close بالا تری نسبت به Close کندل اول ثبت کند . پایداری و درستی این الگو در کندل فردا به ثبت رسید . قیمت در یک High جدید بسته شد و تاکیدی بر این بود که یک بازار Bullish شروع شده است .
در شکل ۷.۳۰ بدنه های اصلی سه کندل استیک کوچک دقیقا درون بازه تغییرات قیمت کندل اول قرار داشتند ( یکی از پیش نیاز های این الگو ).
Close کندل سفید آخر الگو نتوانست بالاتر از Close کندل اولی بسته شود ، ولی این وظیفه را به کندل بعد از خود واگذار کرد تا الگوی Three Methods ما با کمی انعطاف و اختلاف در معیارهایش به اثبات برسد .
آیا به یکی از کندل های گروه که به شکل دوجی ظاهر شده است توجه کردید ؟
در شکل های بعدی به نمونه های دیگری از این الگو و بحث در مورد آنها خواهیم پرداخت .
در شکل ۷.۳۱ الگوی اول با گروهی متشکل از دو کندل شکل گرفت و در الگوی دوم یکی از سه کندل میانی به رنگ مخالف حالت نرمال الگو ظاهر شد . جایی که می بایست سیاه می بود با بدنه ای سفید رنگ ظاهر شد . اما با وجود این تمایزات بازار بعد از هر دوی این ها به مسیر پیش بینی شده الگو ادامه داد .
در شکل ۷.۲۳ در ماه مارس ۱۹۸۹ پنجره ای رو به پایین در بازار باز شد . بر اساس روایتی که قبلا در مورد پنجره ها بیان کردم ( اصلاحات به سوی پنجره باز می گردند تا ببینند که پنجره را بسته اند یا نه ) ، همین اتفاق هم در هفته بعد افتاد و آنها برگشتند و پنجره را بستند .
بعد از پنجره سه کندل با بدنه های اصلی سفید کوچکی ظاهر شدند که نقاط Open و Close آن ها در رنج قیمت کندل سیاه قبلی بود . و در آخر کندل سیاه بزرگ مهر تاییدی بود بر الگوی Falling Three Methods .
در شکل ۷.۳۳ به جای گروه سه کندلی چهار کندل با بدنه های اصلی کوچک تری شکل گرفت . کلید پی بردن زود تر از موعد به این الگو قبل از کامل شدندش ، این بود که همه این چهار کندل درون رنج High و Low کندل سیاه قبل شکل گرفته بودند . و بالاخره کندل سیاه بزرگ آخر هم صحت این الگو را تایید کرد .
به حجم زده شده بر روی هر کدام از کندل های الگو توجه کنید . در روز اول و آخر می بینید که حجم بیشتری نسبت به کندل های گروه میانی داریم . کندل های گروه میانی در مقایسه با دو کندل اول و آخر حجم منقبض شده تری دارند و این خود می تواند دلیلی بر ریزش های ادامه دار جدیدی باشد . چرا که در روزهای سیاه بازار مبادلات بیشتری را شاهد بوده ایم .
در شکل ۷.۳۴ آرایشی از الگوی Falling Three Methods به وجود آمد . اما این بار نه یک چیدمان و الگوی واقعی . تا کندل چهارم این الگو همه چیز به درستی پیش می رفت ولی در پنجمین کندل با این که Open آن زیر Close دیروزش بود ولی نتوانست پایین تر از Close کندل اول بسته شود . تا اینجا الگویی فاقد ارزش تحلیلی داشتیم که اگر می خواستیم مبنایی برای تصمیم گیری روی آن داشته باشیم باید نیم نگاهی هم به Session روز بعد از اتمام الگو می انداختیم .
روز بعد از شکل گیری الگو ، با پدید آمدن یک دوجی ، بازار نه تنها نتوانست قدرت Bearish ها را حفظ کند ، بلکه خود اکنون به یک الگوی معکوس ساز به نام HaramiCross تبدیل شده بود . الگویی بازگشتی که اشاره می کرد به این که روند نزولی قبل خیلی زود در حال به پایان رسیدن است .
اکنون اگر کوچک ترین حدس و گمانی هم برای صحت پیش بینی الگوی Three Methods وجود داشت دیگر از بین رفته بود .
یک نکته یا بهتر است بگویم یک نصیحت :
همیشه و همیشه صبر کنید تا الگو و Pattern شما is Formed ، یعنی این که به خود آرایش بگیرد،
and Confirmed ، یعنی این که تایید شود و سپس وارد پوزیشن شوید …
شکل ۷.۳۵ نمونه کلاسیکی از الگوی Falling Three Methods است . الگویی که با یک Hammer به پایان رسید . در واقع مدرکی که اثبات کرد بعد از Hammer بازار دیگر روند نزولی ندارد و تغییر جهت می دهد الگوی Bullish Engulfing Pattern بعد از Hammer بود .
توجه داشته باشید تمامی این مثال ها را برای خود در چارت های اصلی تست کنید و نگاه کنید ،
بهترین سایتی که میتوانید در زمینه چارت ها به خوبی آن ها رو به صورت لحظه نگاه کنید سایت تریدینگ ویو می باشد.
الگوهای تک کندلی
حالا که الگوهای اصلی کندل مانند فرفره، ماروبوزو و دوجی را یاد گرفتید، بیایید ببینیم که چطور میتوانیم الگوهای تک کندلی را تشخیص دهیم.
وقتی این الگوها روی نمودار ظاهر میشوند، نشاندهندهی برگشت احتمالی بازار هستند.
در ادامه 4 الگوی کندل ژاپنی اصلی را میبینید:
چکش (Hammer) و مرد دارآویز (Hanging Man)
الگوهای چکش و مرد دارآویز کاملاً شبیه هم هستند، اما با توجه به حرکت قیمت گذشته معنای متفاوتی دارند.
هر دو الگو، بدنهی کوچک (مشکی یا سفید)، سایهی پایینی بلند و سایهی بالایی کوتاه دارند. سایهی بالایی ممکن است وجود نداشته باشد.
الگوهای چکش و مرد دارآویز چکش، مرد دارآویز
چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول یک روند نزولی شکل میگیرد. دلیل نام گذاری آن این است که بازار دارد کف بازار را میکوبد و میسازد.
وقتی قیمت در حال کاهش است، چکشها میگویند که کف نزدیک است و به زودی قیمت دوباره افزایش مییابد.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمت را پایین کشیدند، اما خریداران توانستند بر این فشار فروش غلبه کنند و قیمت را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
اما تنها به این دلیل که یک چکش را در یک روند نزولی دیدهاید، نباید به صورت خودکار یک سفارش خرید قرار دهید! پیش از تصمیمگیری، به تأییدیههای صعودی بودن بیشتری نیاز دارید.
یکی از این تأییدیهها میتواند یک کندل سفید باشد که در سمت راست چکش، قیمت بسته شدن بالاتری از قیمت باز شدن داشته باشد.
معیارهای تشخیص یک چکش:
- سایهی بلند پایینی تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست.
مرد دارآویز یک الگوی برگشتی نزولی است که میتواند نشاندهندهی یک سطح مقاومت قوی یا سقف باشد.
وقتی قیمت در حال افزایش است، اگر یک مرد دارآویز تشکیل شود، یعنی تعداد فروشندگان کمکم از تعداد خریداران بیشتر میشود.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در طول دورهی معاملاتی بازار، قیمت را پایین کشیدهاند.
خریداران نیز توانستند کمی قیمت را بالا بکشند، اما تنها موفق شدند آن را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
این به ما هشدار میدهد، چون نشان میدهد که دیگر خریداری باقی نمانده که تحرک لازم را ایجاد کند و قیمت را بالا بکشد.
معیارهای تشخیص مرد دارآویز
- سایهی پایینی بلند تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست، اگرچه بدنهی مشکی سیر نزولی بیشتری نسبت به بدنهی سفید دارد.
چکش معکوس (Inverted Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Star)
الگوی چکش معکوس و ستارهی ثاقب نیز دقیقاً شبیه هم هستند. تنها تفاوت بین آنها صعودی یا نزولی بودن روند است.
یک چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است.
یک ستارهی ثاقب، یک کندل برگشتی نزولی است.
هر دو کندل، بدنهی اصلی کوچک (توپر یا توخالی)، سایهی بالایی بلند و سایهی پایینی کوچک دارند. سایهی پایینی میتواند وجود نداشته باشد.
چکش معکوس و ستارهی ثاقب چکش معکوس، ستارهی ثاقب
اگر چکش معکوس در زمان افت قیمت شکل گیرد، احتمالاً یک برگشت رخ میدهد. سایهی بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمتهای بالاتری را پیشنهاد دهند.
با این وجود، فروشندگان متوجه قصد خریداران شدند و با گفتن “فکر کردی!”، دوباره تلاش کردند قیمت را پایین بکشند.
خوشبختانه، خریداران صبحانهی مفصلی خورده بودند و توانستند دورهی معاملاتی بازار را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
از آنجایی که فروشندگان نتوانستند قیمت را پایینتر بکشند، یعنی هر کسی که قصد فروش داشته، توانسته بفروشد.
و اگر دیگر فروشنده نداشته باشیم، پس چه کسی باقی مانده؟ خریداران.
ستارهی ثاقب یک الگوی برگشتی نزولی است که دقیقاً شبیه چکش معکوس است، اما زمانی که قیمت در حال افزایش باشد، شکل میگیرد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت باز شدن بسیار پایین بوده، افزایش یافته اما دوباره به کف برگشته است.
این یعنی خریداران سعی کردند قیمت را بالا بکشند، اما فروشندگان وارد میدان شده و آنها را شکست دادند. این یک علامت قطعی نزولی است، چون همهی خریداران کشته شده و دیگر خریداری باقی نمانده است.
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.
در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل الگوهای سه کندلی میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگو دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگو دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
روانشناسی با کندل استیک : الگوی ستاره
مثال هایی از ستاره صبحگاهی : The Morning Star Pattern
شکل زیر مثال هایی از الگوی ستاره صبحگاهی را نشان می دهد.
الگوی ستاره عصرگاهی : The Evening Star
الگوی ستاره عصر گاهی همانطور که از نامش پیداست نشان دهنده شروع تاریکی و آغاز شب می باشد. پس می توان گفت که این الگو معکوس ساز و نشان دهنده کاهش قیمت سهم در آینده می باشد و معمولا در راس اتفاق می افتد. همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید الگوی ستاره صبحگاهی باید دارای شرایط زیر باشد.
1- سهم در یک حرکت صعودی و رو به بالا باشد.
2- تشکیل بدنه اصلی بلند و سبز رنگ که به دنبال آن کندلی با یک بدنه کوچک که با یک گپ قیمتی بالاتر از قیمت بسته شدن دیروز باز می شود. کندل سوم نیز یک بدنه مشکی (قرمز) دارد که بخش زیادی از کندل سفید ( سبز) را پوشش می دهد.
3- وجود شکاف بین 3 کندل نشان داده شده مهم می باشد به طوری که هر چه گپ یا شکاف بین کندل ها بیشتر باشد اعتبار این الگو نیز بیشتر خواهد بود.
مثال هایی از ستاره صبحگاهی : The Evening Star Pattern
شکل زیر مثال هایی از الگوی ستاره عصرگاهی را نشان می دهد.
ستاره دوجی صبحگاهی یا عصرگاهی : Doji Stars
ستاره دوجی صبحگاهی با عصر گاهی زمانی به وجود می آید که یک دوجی در یک بازار صعودی بالای یک بدنه اصلی و یا در یک بازار نزولی پایین بدنه اصلی بسته شود. ستاره دوجی صبحگاهی یا عصر گاهی نشانی از برگشت روند قبل می باشد . کندلی که بعد از دوجی قرار می گیرد باید برگشت بازار را تایید کند. پس به لحاظ قدرت در نظر داشته باشیبد که الگوی دوجی صبحگاهی و عصرگاهی بهتر از الگوی دوجی معمولی می باشد. شکل الگوهای سه کندلی زیر یک الگوی دوجی ستاره صبحگاهی را نشان میدهد.
حال زمانی که هیچ کجای نوسانات قیمت در طول session ستاره با کندل های قبل و بعد از خودش تماس نداشته باشد و به عبارتی همدیگر را لمس نکرده باشند به آن یک ABANDONED BABAY گفته می شود. این الگو با اینکه یک الگوی کمیاب است ولی بسیار قابل اطمینان می باشد و دارای اعتبار است.
شاید علاقمند باشید این مقالات را هم مطالعه کنید.
ساز و کار فروش تعهدی در بورس
روانشناسی بازار با الگوهای سه کندلی کندل استیک
خرید کتاب های بورسی با تخفیف
2 دیدگاه در “ روانشناسی با کندل استیک : الگوی ستاره ”
احمد گفت:
باسلام
آیا کندل دوم وسوم در ستاره صبحگاهی وعصرگاهی می تواند همپوشانی داشته باشد یا بایستی هراین دو کندل هم دارای گپ باشند؟
mehdi afzalian گفت:
دیدگاه شما