نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
نحوه تشخیص الگوها در تحلیل تکنیکال یکی از مشکلاتی است که معامله گران و تحلیلگران با آن دست و پنجه نرم میکنند. شاید شما هم یکی از این افراد باشید که با تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال مشکل داشته باشید. در این مقاله 3 اصل مهم در مورد الگوها و نحوه تشخیص آنها گفته شده است که میتوانید بعد از مطالعه مقاله و تمرینهای مکرر، الگوهای مختلف تحلیل تکنیکال را شناسایی کنید. تحلیلگران میتوانند با استفاده از الگوهای نمودار قیمت به اطلاعات زیادی دست پیدا کنند، اما چرا شما هم جزو این دسته نباشید؟! پس بهترین کار این است که زودتر شروع کنید.
3 قانون مهم در مورد الگوها
به طور کلی الگوها در بازار کریپتوکارنسی و سایر بازارهای مالی 3 رکن مهم دارند. هر شخصی که از الگوها استفاده میکند باید نسبت به این 3 موضوع اطلاعات کافی داشته باشد. در ادامه مقاله با این 3 قانون در کنار شما هستیم:
1. الگوها توانایی پیشبینی دقیق آینده را ندارند.
معمولاً افرادی که از الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، با این عقیده که الگوها میتوانند آینده را به طور دقیق پیشبینی کنند، از آنها استفاده میکنند. اما اینطور نیست. الگوهای نموداری چوب جادو نیستند که به کمک آنها بتوانید آینده را در کف دستتان مشاهده کنید. الگوها ابزار هستند و ابزار کمک میکند تا برخی کارها سریعتر، راحتتر و… انجام شوند.
2. الگوهای نموداری عملی هستند.
شاید برخی مواقع از عملکرد خود راضی نباشید. چرا؟ چون فکر میکنید که الگوها کارآمد نیستند و دست از آنها میکشید. اما واقعاً اینطور نیست و مشکل از جانب شما بوده است. اگر از الگوها در تحلیل تکنیکال بهدرستی استفاده کنید، متوجه میشوید که اکثر مواقع بازخورد مناسبی داشتهاند و ترید (معامله) بر اساس آنها واقعاً نتیجه داشته است.
3. همه الگوها را به خاطر نسپارید.
در دنیای اندیکاتورها و الگوها و نمودارها، اطلاعات و دادههای زیادی وجود دارند و در خصوص الگوهای نموداری باید گفت که نیازی نیست تا همه آنها را بشناسید و از همه آنها استفاده کنید. اگر با پرایس اکشن آشنا باشید میتوانید هر الگوی نموداری را در بازار درک کنید.
چگونه الگوهای نموداری را در تحلیل تکنیکال و معاملات شناسایی کنیم؟
اگر با الگوهای مختلفی مانند سر و شانه و… آشنا باشید، میدانید که تمامی آنها از اشکالی هندسی ترسیم شدهاند. در ادامه مقاله به روشهای شناسایی الگوها در تحلیل تکنیکال و نمودار میپردازیم.
چگونه الگوهای نموداری را در تحلیل تکنیکال و معاملات شناسایی کنیم؟
3 عامل مهم برای نحوه تشخیص الگوها
1. خطوط الگوها معمولاً سقفها و کفها را به یکدیگر متصل میکند.
2. اغلب الگوهایی که مورد استفاده قرار میگیرند، از خطوط مستقیم تشکیل شدهاند. هرچند تعداد معدودی از آنها از نیمدایره تشکیل شدهاند، مانند الگو فنجان.
3. به الگوهای قیمتی ادامهدهنده طور معمول الگوها بر اساس پیشبینی ادامه یا تغییر روند فعلی قیمت، دستهبندی و مرتب میشوند.
شناسایی الگوها همیشه کار سادهای نیست و ممکن است بعضی اوقات الگویی شکست بخورد. زمانی که الگویی بهدرستی شناسایی میشود، درواقع ابزاری با پیشبینی بسیار قوی خواهید داشت. همانطور که گفتیم تشخیص الگوها در تحلیل تکنیکال نیازمند تمرین و ترسیم زیادی است که اگر انتظار خوبی از نمودارها و الگوها دارید، باید به آنها مسلط شوید. برای همین منظور تصویری در پایین قرار دادهایم تا بتوانید خود را محک بزنید.
مثلث متقارن ناقص
اگر درست حدس زده باشید، این یک مثلث متقارن است که در تصویر بعدی بهصورت خطکشی مشخص شده است.
به مثلث تشکیل شده بالا نگاه کنید؛ الگوی مثلث با سقفهای پایینتر از سقف قبلی قابل رؤیت است که در ادامه میتوانید یک ضلع مثلث را روی آن رسم کنید. ضلع پایین الگو نیز از کفهایی تشکیل شده است که بالاتر از کفهای قبلی خود است. در آخر دو ضلع رسم شده در یک نقطه به یکدیگر متصل میشوند. در این موقعیت قیمت باید با استفاده از حرکات خود ضلعهای رسم شده را بشکند، البته قبل از اینکه دو نقطه به یکدیگر برسند.
• در نظر داشته باشید، زمانی که یک الگو به انتهای خود نزدیک میشود، در معاملات افزایش حجم به چشم میخورد.
• این نکته را نیز در نظر بگیرید که برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال، حتماً نباید حرکات قیمت به طور کامل داخل الگو قرار بگیرد.
• سقفها و کفهای قیمت ممکن است بهصورت دقیق با اضلاع الگو تشکیل شده برخورد نکنند.
3 مؤلفه الگوهای نموداری
با کمی دقت متوجه میشوید که الگوهایی مانند سر و شانه و مثلث و… از اجزای مشابهی تشکیل شدهاند. پس اگر بتوان مؤلفههای مشترک آنها را شناسایی کرد، سریعتر به الگوی موردنظر دست پیدا میکنیم. در نتیجه تصمیمات بهتری برای معاملات گرفته خواهد شد. در ادامه مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال به 3 مؤلفه مشترک بین الگوها میپردازیم:
1. کف و سقفهای الگوها
شاید فکر کنید که سقفها و کفها تأثیر چندانی در تشخیص الگوها نداشته باشند، اما تحلیل و بررسی چگونگی تشکیل شدن این مؤلفهها، زیربنای هر تحلیل و تشخیص الگو میباشد. تا این قسمت متوجه شدیم که رکنهای اصلی یک الگو و تحلیل، کف و سقفها هستند.
سقف ها و کف های قیمتی
زمانی میتوان رند را صعودی دانشت که قیمت به همراه کف و سقفهای به وجود آمده از کف و سقفهای قبلی بالاتر باشند. کفهای بالاتر نمایانگر این هستند که زمان اصلاح قیمت، فروشندگان توانایی مقابله با خریداران را ندارند. سقفهای بالاتر نشاندهنده این است که خریداران قادر به افزایش دادن و بالابردن قیمت هستند؛ بنابراین در این شرایط خریداران در زمان مناسب، برای مقابله با اصلاح قیمت و ادامه روند افزایشی، به بازار ورود پیدا میکنند.
در این بین اگر قیمت توانایی نداشته باشد که سقف بالاتری از سقف قبلی خود بسازد، یا اینکه کمی بالاتر از سقف قبلی نوسان بزند، باید از این موضوع تغییر روند صعودی را برداشت کرد. برای مثال میتوانید به الگوی زیر توجه کنید:
بررسی تغییر روند در الگوی سر و شانه
در این عکس الگوی سر و شانه تشکیل شده است. اگر از شانه سمت چپ به سمت شانه راست حرکت کنیم، مشخص است که قیمت بهسختی سقف جدیدی برای خود تشکیل داده است که نشاندهنده قوی نبودن خریداران است. همچنین شانه راست با تشکیل دادن کف پایینتر بر این موضوع پافشاری میکند که فروشندگان در حال قدرت گرفتن هستند.
به طور کلی سقفها و کفهای قیمت همان نقاط چرخشی میباشند و به منطقههایی اشاره میکنند قیمت در آن معکوس میشود.
2. قدرت روند
قدرت روند چیست؟ قدرت روند توسط امواج به وجود آمده بین هر سقف و کف است. در این وضعیت باید به شیوه خاصی اندازه و پایداری هر یک از امواج را متوجه بشوید. اکثر تحلیلهایی که روی نمودار انجام میگیرد، روی سقف و کفها تأکید دارد. امواج بین سقف و کف نیز مورد اهمیت است و باید به آن توجه شود. به این امواج «پای حرکت» گفته میشود که شاید نام آنها را شنیده باشید.
بهعنوان مثال در تصویر زیر مشاهده میکنید که اولین موج ایجاد شده روند (اولین فلش) دارای شیب و اندازه زیادی است. اما موج دوم ایجاد شده، طول و شیب کمتری دارد. به دنبال آن موج سوم روند کوتاهتر است و تقریباً میتوان گفت که بهسختی توانسته سقف قبلی را بشکند.
طول و استحکام موج های روند
علاوه بر موارد گفته شده فتیلهها و شدوهای بزرگتری روی نمودار قابل مشاهده است که سیگنالی برای خستگی روند صعودی است. با جور کردن این پازل و کنار هم قراردادن آنها در کنار هم، چرخش روند امکان پیشبینی دارد.
3. عمق پولبکها
زمانی که حرکت قیمت در یک روند مشخص میشود، پولبکهایی که روند وجود دارند، توانایی ارائه دادههای با ارزشی در مورد آینده قیمت دارند. اگر به تصویر پایین توجه کنید، وارد شدن قیمت در اصلاحات و فاز استحکام بخشیدن در روند صعودی مشخص است. اصلاح نهایی قیمت در اندازه و زمان بیشتری از موارد قبلی خود اتفاق افتاده است. از این موضوع برداشت میکنیم که در احساسات تغییری رخ داده و خریداران و فروشندگان به تعادل رسیدهاند.
اگر اصلاحات و کوتاه و یا کمعمق را شنیده باشید، منظور این است که روند فعلی نمودار قیمت به مسیر خود ادامه میدهد و تغییری در آن اعمال نشده است. زمانی پتانسیل تغییر روند نشان داده میشود که اصلاحات بهتناوب در اندازه بزرگتری نمایش داده شوند. زیرا تعادل بین خریداران و فروشندگان آرام آرام در حال تغییر است.
الگوهای نموداری ادامهدهنده (Continuation)
الگوهای نموداری ادامه دهنده
الگوهای نموداری ادامهدهنده یکی از ابزارهایی است که به کمک آن میتوان الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص داد. الگوهای ادامهدهنده نشاندهنده آن هستند که روند فعلی، شانس بیشتری برای ادامه و پایداری دارد؛ در نتیجه احتمال تغییر روند در این الگوها کم است. برای نمونه میتوان به مثال زیر اشاره کرد:
اگر ارزش جفت ارز BTC / USD (بیت کوین و دلار) برای چند روز متوالی صعود زیادی داشته باشد و سپس به مسیر خود ادامه دهد، احتمالاً زمان آن رسیده است که آن را خریداری کنید. زیرا این الگو ادامه دارد و افزایش قیمت بیشتری در انتظار این جفت ارز است. در این موقعیت شما با الگوی گاوی روبهرو شدهاید.
بنابراین وقتیکه در حال تماشای الگوی ادامهدهنده در کاهش قیمت هستید، بهترین کار این است که در یک فرصت خوب و مناسب اقدام به فروش کنید. چون احتمال این وجود دارد که کاهش قیمت در ادامه مسیر بیشتر شود که در این موقعیت به الگوهای نموداری، الگوهای خرسی گفته میشود.
الگوهای گاوی (Bullish Harami)
الگوهای گاوی عبارتاند از:
• پرچم مستطیلی + پرچم سهگوش (Flag + Pennant)
• الگوی فنجان و دستگیره (Cup with Handle)
• مثلث صعودی (Ascending Triangle)
• الگوی گوشماهی صعودی (Ascending Scallop)
• 3 دره رو به افزایش (3 Rising Valleys)
الگوهای خرسی (Bearish Pattern)
الگوهای خرسی که نوع دیگری از الگوهای ادامهدهنده هستند، عبارتاند از:
• الگوی فنجان و دستگیره (Inverted Cup with Handle)
• مثلث نزولی (Descending Triangle)
• الگوی گوشماهی نزولی (Descending Scallop)
• 3 دره رو به کاهش (3 Descending Peaks)
الگوهای بازگشتی (Recursive patterns)
الگوهای بازگشتی (recursive patterns)
همانطور که نام این الگوها مشخص است، برخلاف الگوهای ادامهدهنده هستند. این الگوها نیز در نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکنند. به کمک این الگوها احتمال شکست و تغییر روند تداوم مشخص میشود. در الگوهای بازگشتی، بعد از یک الگوی معکوس، روند صعودی، کاهش پیدا میکند و یا برعکس این موقعیت نیز قابل اجرا است. در این قسمت نام تعدادی از الگوهای بازگشتی برای شما قرار داده شده است:
• دره دوتایی (Double Bottoms)
• الگوی سر و شانه (Head & Shoulders Tops)
• الگوی کف الماس (Diamond Bottoms)
نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین عواملی است که باید یک تریدر یا تحلیلگر توانایی شناسایی انواع الگوها را داشته باشد. در این مقاله نیز سعی شد تا راههایی برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید و در تحلیلهای خود از آنها استفاده کنید. تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال نیازمند صبر، تلاش و تمرین است که باید از هر نظر خود را قوی کنید تا به نتیجه دلخواه برسید. در مقاله تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال مطالب مفیدی را ارائه کردیم که امیدواریم از آنها نهایت استفاده را ببرید. در مقاله بعدی در مورد اندیکاتور مکدی چیست؟ آموزش کامل استفاده از MACD در معاملات اطلاعات بسیار خوبی را فراهم کردهایم.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ طریقه معامله در الگوی پرچم
در این قسمت از سری آموزش های تحلیل تکنیکال به بررسی یکی از الگوهای قیمتی مهم یعنی الگوی پرچم می پردازیم. الگوی پرچم که از سری الگو های ادامه دهنده یا Continuous Pattern می باشد به معامله گران کمک می کند تا بتوانند در نقطه ای مناسب وارد یک روند قدرتمند شوند. الگوهای ادامه دهنده بدین معنا هستند که ما با شناسایی آنها انتظار داریم روند جدیدی در جهت روند پیشین خود شکل دهند.
در واقع الگوی پرچم زمانی تشکیل می شود که حجم زیادی از معامله گران سود خود را دریافت کرده و از بازار خارج شده اند. واکنش قیمت به این خروج یک اصلاح قیمتی بوده که به شکل یک کانال که مخالف جهت اصلی روند ایجاد می شود شکل می گیرد. همچنین این توقف قیمتی، فرصتی برای معامله گرانی که روند اصلی را از دست داده اند، به وجود می آورد تا بتوانند وارد بازار شوند.
انواع الگوی پرچم
الگوی پرچم از دو بخش «میله پرچم» (Flag Pole) و «پرچم» (Flag) تشکیل می شود و دقیقاً مانند سایر الگوهای قیمتی، این الگوی نیز دو نوع اصلی دارد:
– الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag Pattern)
– الگوی پرچم الگوهای قیمتی ادامهدهنده نزولی (Bearish Flag Pattern)
میله پرچم در واقع همان روند اصلی بوده که معامله گران انتظار دارند ادامه روند نیز به همان سمت بوده و خود پرچم یک «ادغام قیمتی» (Consolidation) می باشد. معامله گران برای شناسایی و معامله کردن با استفاده از این الگو نیازمند به شناخت کافی از مبانی Price Action و همچنین کار با اندیکاتور Volume دارند. در مثال زیر که مربوط به جفت ارز LINK/USDT در بازه زمانی یک روزه است، مرحله به مرحله یک الگوی پرچم صعودی را بررسی می کنیم.
الگوی پرچم صعودی در جفت ارز LINK/USDT:
در ابتدا مشاهده می کنید که قیمت با شکستن خط مقاومت ۵ دلار، وارد یک کانال صعودی قدرتمند شده و خریداران موفق شده اند این کانال را تا محدوده قیمتی ۹ دلار نیز هدایت کنند (نقطه ۱). پس از برخورد قیمت با محدوده مقاومت جدید، بسیاری از معامله گران سود حاصل از این روند صعودی را دریافت نموده و از بازار خارج شده اند و در نتیجه این خروج، قیمت وارد یک کانال جدید شده است (نقطه ۲).
کانال جدید برخلاف روند اصلی، یک کانال نزولی است. اگر به اندیکاتور Volume دقت کنید الگوهای قیمتی ادامهدهنده متوجه می شوید که حجم معاملات با ورود به کانال جدید کاهش چشمگیری داشته است. همچنین با دنبال کردن حجم معاملات مشاهده می کنید که تقریباً در انتهای کانال یک کندل نزولی با سایه بلند و حجم معاملاتی زیاد ساخته شده است.
تحلیلی که از این کندل می تواند داشت، ورود حجم زیادی سرمایه از سوی اشخاصی می باشد که روند صعودی قبلی را از دست داده و با شناسایی آن نقطه به عنوان یک کف قیمتی، وارد بازار شده اند. قیمت ارز پس از ورود سرمایه های جدید مجدداً وارد یک روند صعودی شده و موفق گشته از کانال قبلی خود خارج و الگوی پرچم مذکور را تکمیل نماید(نقطه ۳).
ادغام قیمتی در الگوی پرچم:
مهم ترین بخش این الگو در واقع خود پرچم یا ادغام قیمتی می باشد که در بین دو روند به وجود می آید. در ادامه چند نکته مهمی که معامله گران می باید در این بخش مد نظر قرار دهند را بیان می کنیم:
– در پرچم باید حداقل دو نقطه برخورد از بالا و پایین وجود داشته باشد.
– روند پرچم، حدوداً ۴۰ تا ۶۰ درصد میله پرچم اصلاح قیمتی دارد.
-پس از Break out، باید منتظر کندل تأیید نیز باشیم تا بتوانیم به الگوی خود استناد کنیم. کندل تأیید کندلی است که بتواند بالای سایه کندل قبلی خود بسته شود.
اهداف قیمتی:
در الگوی پرچم دو هدف قیمتی وجود دارد:
۱- فاصله بین Breakout و انتهای میله پرچم.
۲- از نقطه Breakout به اندازه طول میله پرچم.
البته این نکته الگوهای قیمتی ادامهدهنده در نظر داشته باشید که این اهداف قیمتی باید با نقاط حمایتی و مقاومتی شما بررسی شده و احتمال چند درصد اختلاف نیز لحاظ گردد. بهترین نقطه برای خروج از بازار و کسب سود، مقداری پایین تر از خط مقاومت است.
قدرتمندترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال شامل چه مواردی است؟
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.
الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال هم مثل آچار پیچگوشتی میمونن. اگه نباشن نمیشه کار تخصصی انجام داد. نمیشه به یه تحلیل درست و بیدردودرمون رسید. ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای بهبود تشخیص معامله و نحوهی انجام دادن اون بهمون خیلی کمک میکنه.
چند بار بهتون گفتیم درآمد دلاری داشته باشید؟! کِی میخواهید کارتون رو شروع کنید؟ تو دنیایی که داره وارد فضای مجازی میشه و همه چی رو میشه از اینترنت به دست آورد، هنوز داری فکر میکنی که “چه میشه کرد”؟ خب ما بهتون میگیم! توی این پست قراره راجع به ابزارهای تحلیل تکنیکال صحبت کنیم. این پست میشه “بسم الله” کار شما! بریم ببینیم این ابزارها و الگوها چی هستن؟
مروری بر الگوهای تحلیل تکنیکال
اول از همه باید بدونیم تحلیل تکنیکال خودش چی هست؟
تحلیل تکنیکال (Technical analysis) روشیِ که برای ارزیابی سرمایه گذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری جمعآوریشده از فعالیتهای تجاری، مانند حرکت و حجم معامله به دست میاد. بر خلاف تحلیلگرای فاندامنتال (بنیادی) که تلاش میکنن ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا ارزی رو ارزیابی کنن، تحلیلگرای تکنیکال برای نقاط قوت و ضعف یک اوراق بهادار بر الگوهای حرکت قیمت، ابزارهای نموداری و سیگنالهای تجاری تکیه میکنند.
از تحلیل تکنیکال در معاملات مختلفی میشه استفاده کرد. این معاملات شامل سهام، معاملات آتی، بازارهای بورس، فارکس و کریپتو و سایر اوراق بهادار میشه.
امروزه الگوهای تحلیل تکنیکال بر پایهی سه فرض اصلی است
1) بازار همه چیز رو تخفیف میده
خیلی از متخصصان از تحلیل تکنیکال انتقاد میکنند چرا که فقط روی حرکت قیمت تمرکز داره و عوامل فاندامنتالی رو نادیده میگیره. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز از اصول شرکت و عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار از قبل در یک سهم الگوهای قیمتی ادامهدهنده وجود داره. این نیاز قبل از تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری به طور جداگانه باید در نظر گرفته بشه. تنها چیزی که باقی میمونه اینه که تحلیل حرکات قیمته که تحلیلگران تکنیکال اون رو محصول عرضه و تقاضا برای یک صحنه خاص در بازار میدونن. پس یادتون نره بازار همیشه یه فرصت دوباره به همه میده تا بتونیم در آن معامله کنیم. این شما هستید که باید تصمیم درستی برای سرمایهگذاری در بازار و ارز درستی داشته باشید.
2) قیمت در روند حرکت میکنه
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمتها در روندهای کوتاهمدت، میانمدت، و بلندمدت حرکت میکنن. به عبارت دیگه قیمت یک سهم یا ارز احتمالاً روند گذشته را پیش میگیره و بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکی بر اساس این فرض است.
۳) تاریخ تمایل به تکرار داره
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ بازار تمایل به تکرار داره. ماهیت تکراری حرکت قیمتها اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشه که بر اساس احساساتی مانند ترس یا طمع زیاد قابل پیشبینی است.
تحلیل تکنیکال از الگوهای نموداری برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکنه. در حالی که بیش از صد سال از انواع مختلف تحلیل تکنیکال استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر اینه که این ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال مهم هستند چرا که الگوهای حرکت قیمت را نشون میدن که اغلب تکرار میشه.
چطور از تحلیل تکنیکال میشه استفاده کرد؟
بازارهای سهام میتونن در طول روز بر روی موجهای جدید سوار بشن و نگرانی و هیجانهایی رو در سرمایهگذاران به وجود بیارن. اما یک روش دیوونتون میکنه. تحلیل تکنیکال یکی از روشهاییه که میتونه با استناد به تحقیق در رویدادهای گذشته به شما در یافتن روند بازار کمک کنه. اگه میخواهید در سهام، کالاها، ارزها، معاملات آتی و رمز ارزها معامله کنید پس چنین تحلیلی قطعاً به دردتون میخوره. این روش تحلیل برای شناسایی روندهای کوتاهمدت در بازار بسیار مناسبه.
اندیکاتورها در الگوهای تحلیل تکنیکال
میانگینهای متحرک
میانگین متحرک ساده با نماد (SMA) و میانگین متحرک نمایی با نماد (EMA)، دو نوع از میانگینهای متحرک هستند که به شما کمک میکنه الگوهای بعدی بازار را پیدا کنید. میتونید میانگین متحرک کوچکی رو با افزودن قیمت بستهشدن سهام یک شرکت و تقسیم آن بر تعداد روز محاسبه کنید.
بنابراین اگر میخواهید یک میانگین متحرک ۵۰ روزه را محاسبه کنید، باید قیمت بستهشدن سهام ۵۰ روز گذشته را جمع کنید و سپس آن را بر ۵۰ تقسیم کنید. به همین منوال میتونید میانگین متحرک ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه را محاسبه کنید. از طرف دیگه میانگین متحرک نمایی به دادههای معاملات اخیر اهمیت بیشتری میده به همین دلیل میانگین متحرک نمایی در تشخیص تغییرات قیمت، نسبت به میانگین متحرک ساده بهتر عمل میکنه.
بنابراین میانگین متحرک انتخاب اکثر معاملهگران است. پلتفرمهای بسیاری وجود دارند که میتونند در محاسبه میانگین متحرک سهام یک شرکت به شما کمک کنن.
مکدی MACD
تفاوت بین میانگین متحرک ۲۶ روزه و میانگین متحرک ۱۲ روزه، میانگین متحرک همگرایی و واگرایی مکدی را به ما میده. مکدی منفی نشون میده که قیمت سهام احتمالا کاهش خواهد یافت در حالی که مکدی مثبت بیانگر آن است که قیمت سهام ممکنه در کوتاهمدت افزایش پیدا کنه.
اندیکاتورهای حرکتی
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی محبوب است. این اندیکاتور با استفاده از دادههای قیمت و حجم محاسبه میشه.
شاخص قدرت نسبی تعیین میکنه که سهامی بیش از حد فروخته یا خریداری شده. سهامی که بیش از حد فروخته میشه، میتونه گزینهی خوبی برای خرید باشه، زیرا الگوهای قیمتی ادامهدهنده احتمال کاهش بیشتر قیمت وجود نداره. از طرف دیگه سهامی که بیش از حد خریداری شده باشه ممکنه در کوتاهمدت اصلاح بشه.
مقدار شاخص قدرت نسبی از صفر تا صد است. سهامی بیش از حد خریداری شده که شاخص قدرت نسبی آن بالای ۷۰ باشه و وقتی این شاخص زیر عدد ۳۰ باشه یعنی سهام بیش از حد فروخته شده.
خط روند
خطوط روند روش دیگه برای بررسی بازار سهام یا ارز است و معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنن. وقتی یک خط روند صعودی باشه نشون میده تقاضا برای سهام خاص زیاده و احتمالاً قیمت افزایش خواهد یافت. برعکس وقتی یک روند شیب نزولی داره، احتمالا قیمت سهام کاهش پیدا میکنه، زیرا معاملهگران به دنبال فروش سهامشان هستند نه خرید!
الگوهای قیمتی یکی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال اشکال و خطوط عجیب و غریبی را در همه بازارها ایجاد میکنن. اما این عجیب بودن برای افراد ناآگاهه. اگه بدونید این شکل ها و خطوط چه ارزشی دارند!
واقعیت اینه که این الگوها و شکلهای ایجاد شده با اقدام حرکات قیمت در نمودارهای بازار بارها و بارها تکرار میشه. این الگوها شرایط بازار رو نشون میده که در آن معاملهگران به تحلیل میپردازند و ازش استفاده میکنن. گرچه الگوهای قیمتی نیز بیعیب و نقص نیستند اما فرصتهایی رو برای معاملهگر فراهم میکنن تا در آن بتونن بازار را شکست و کسب سود کنن.
در ادامه پست به چند نوع از الگوهای قیمتی میپردازیم و به سرمایه دیجیتالیهای عزیزمون آموزش خواهیم داد.
الگوهای ادامهدهنده
معاملهگران مدام از خودشون میپرسن که آیا روند فعلی ادامه داره؟! تصمیمگیری برای ورود و خروج در میانهی یک روند خیلی پیچیده است. شما هیچ وقت نمیدونید که آیا ارزی ریزشی خواهد بود یا خیر؟ اما راههای زیادی هست که بتونی تا حدی روند را تشخیص یا فرض کنید.
الگوهای ادامه دهنده به شما هشدار میدهند که چه وقت یک روند به حرکت خود ادامه میده و تا کِی و در چه جهت قرار خواهد گرفت. البته الگوهای ادامهدهنده همیشه درست از آب در نمیان، اما خیلی وقتها هم موفقآمیز بودن. اولین الگوی ادامهدهندهای که میخوام راجع بهش صحبت کنم، الگوهای مثلث هاست.
الگوی مثلث متقارن در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث متقارن یکی از رایجترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای تریدرها و معاملهگرانه. الگوی مثلث متقارن زمانی تشکیل میشه که ما شاهد یک روند صعودی هستیم، اما این روند با اصلاح مواجه میشه و دو خط روند کوتاه مدت میسازه که در شکل زیر مشاهده میکنید.
در مثلث متقارن معمولا شکست قیمتی مطابق با روند قبل از ورود به الگوی مثلث رخ میده. مثلاً اگر روند قبلی صعودی باشه احتمال شکست از سقف الگو بیشتره و بعد از اون میتونه یک پولبک (اصلاح قیمت) داشته باشه و سپس رشد سهم رو داشته باشه. ترجیحاً داخل مثلث هیچ خریدی انجام نشه و بعد از شکست از هر طرف سقف یا کف الگو اقدام به معامله کنید.
مثلث صعودی در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث صعودی و مثلث متقارن شباهت زیادی به هم دارن اما تفاوت متمایزی که در مثلث صعودی وجود داره اینه که سقفهای مثلث صعودی در محدوده خط افقی قرار میگیرن و کفها یکی بالاتر از دیگری بسته میشن. در مثلث صعودی اکثر مواقع شکست از بالای روند رخ میده و کمتر دیده میشه که شکست قیمتی به سمت پایین داشته باشیم.
مثلث نزولی
الگوی مثلث نزولی در روندهای نزولی اتفاق میافته و دقیقاً برعکس مثلث صعودی هست که راجع بهش حرف زدیم. به این صورت که کفهای روند در یک خط افقی و سقفهای روند یکی پس از دیگری پایینتر بسته میشه. اکثر مواقع هم شکست به سمت قیمت کمتر اتفاق میافته.
الگوهای کنج، نوع دیگه از مثلثها هستند. این نوع الگو نیز میتونه نوعی از الگوهای ادامهدهنده باشه. کنجها در میانههای یک روند نزولی و صعودی اتفاق میفتن. تفاوتی که بین کنجها و دیگر الگوهای مثلث وجود داره اینه که ضلع بالایی و پایینی مثلث هم جهت هستند.
یعنی خطوطی که سقفها و کفها را به هم وصل میکنه هر دو در میانهی یک روند صعودی، نزولی هستن و در میانهی یک روند نزولی، صعودی هستند. شکست معمولا از بالا اتفاق میافتد.
تفاوت دیگری که بین الگوهای کنج و مثلثها وجود داره اینه که مثلثها در بازه زمانی دو الی سه ماه در تایمفریم یک روزه اتفاق میفتن. ولی کنجها بازه زمانی بلندمدت رو شامل میشه. یعنی درون یک الگوی کنج ممکنه ۶ ماه طول بکشه تا یک شکست رخ بده. در این بازه زمانی بازار به نوسانات درون الگو واکنش نشون میده.
الگوی مستطیل
الگوی مستطیل نیز نوعی الگوی ادامهدهنده است که سهمها معمولاً در این الگو به اصطلاح استراحت میکنن. پس از یک رشد قیمتی معمولاً شاهد اصلاح قیمت هستیم که در آن معاملات بین دو خط افقی در بالا و پایین مستطیل انجام میشه. این خطوط افقی میتونه همون سطح مقاومت یا حمایت باشه. ترجیحاً معاملهای داخل الگو انجام نشه و منتظر شکست قیمت برای ورود و خروج باشید. این الگو هم در روند صعودی و هم در روند نزولی ممکنه رخ بده.
الگوی پرچم، جذابترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای پرچم بسیار جذابن و در بازار معاملاتی زیاد دیده میشن. یکی از ویژگیهای این الگو اینه که در بازه زمانی خیلی کوتاه، بازدهی بسیار خوبی برای سرمایهگذاران داره. برای پیدا کردن الگوی پرچم معمولاً باید به دنبال یک حرکت صعودی شارپی قیمت باشیم و بعد از آن شاهد اصلاح خیلی کم از لحاظ قیمتی و بعد از اون دوباره حرکت صعودی اتفاق میافته. این الگو تقریباً مشابه الگوی مثلث متقارن است اما بازههای زمانی الگوی پرچم کمتر از مثلث متقارن است. هر چه به انتهای مثلث پرچم نزدیکتر بشین، کندلهای نمودار کوچکتر خواهد شد. (سایهها بلند و بدنهها کوچکتر). معمولاً بعد از شکست ضلع بالایی شاهد رشد الگوهای قیمتی ادامهدهنده قیمت زیادی هستیم. یکی از جذابیتهای این الگو، هدف (تارگت) بالای آن است.
تا اینجا راجع به پرچم مثلث حرف زدم. حالا میخوام راجع به یک نوع الگو پرچم دیگه صحبت کنم که شبیه مستطیل است که در آن به جای اینکه نوسانات در قالب مثلثی تشکیل بشه در قالب مستطیل انجام میشه، اما از لحاظ رشد قیمتی تفاوتی با الگو پرچم مثلث نداره.
الگوی سر و شانه در کف، سر و شانه معکوس در سقف
الگوی سر و شانه هم نوعی از الگوهای ادامهدهنده است. این الگو معمولاً در سقف اتفاق میافته ولی گاهی در کف و سر وشانه معکوس در سقف انجام میشه.
الگوهای بازگشتی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای بازگشتی به الگوهایی گفته میشه که در آن قیمت از روند قبلی خود به روند جدید تغییر میکنه.
3 نوع الگوی بازگشتی داریم که در ادامه راجع به تک تکشون با هم حرف میزنیم.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو بسیار شبیه الگو مستطیل در الگوهای ادامهدهنده است. بعد از این که یک حرکت صعودی اتفاق میفته، با یک اصلاح قیمت (پولبک)، قیمت در سطح موازی شروع به نوسان میکنه و زمانی میگفتیم این الگو مستطیل است که از ضلع بالایی و در جهت روند قبلی باشد. اما اگر در خلاف اون و ضلع پایینی رو شکست و به قولی شکست سطح حمایت رو تایید کرد، سقف دو قلو ایجاد میشه. و این الگو از جمله الگوهایی است که انتهای یک روند رو به ما نشون میده.
برعکس، این الگو فرصت خوبی را برای خرید ایجاد میکنه. انتهای یک روند نزولی ما شاهد نوسانات در قالب مستطیل هستیم و واکنش بین دو سطح حمایتی دوبار اتفاق میافتد که در اصطلاح میگیم کف دوقلو ایجاد شده. بعد از شکست سطح مقاومتی که ایجاد شده میتونیم سیگنال خرید بگیریم و به سهم وارد بشیم.
کف و سقف سه قلو
این الگو همانند الگوی کف و سقف دوقلو هست اما از اونجایی که از اسمش پیداست، 3 تا سقف یا کف داره.
در روند صعودی، نوسانات قیمتی بعد از یک اصلاح وارد الگوی مستطیلی میشه که در نهایت با ریزش مواجه هستیم. و برعکس در روند نزولی، قیمت بعد از یک اصلاح با سه بار برخورد، وارد رشد صعودی خود میشه و به تارگتهای احتمالی میرسه.
الگو سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف
یکی دیگه از الگوهای جذابی که در بازار دیده میشه، الگوی سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف هست. این الگو هدفهای جذابتری نسبت به الگو کف دو قلو و سه قلو داره که الان میریم باهاش آشنا میشیم.
اول میخوام الگوی سر و شانه معکوس در کف رو بگم. اگه دقت کنید توی عکس زیر یک سر و شانهای رو میبینید که انگار برعکس شده. دو تا شانه داریم یک سر.
نوسانات قیمت در این الگو اینطوریه که بعد از یک اصلاح قیمت، شاهد یک اصلاح مجدد هستیم و بعد از اون رشد قیمت و اصلاحی که دقیقا به اندازه اصلاح اول اتفاق میفته و دوباره رشد قیمت رو خواهیم داشت. در این الگو، زمانی باید موقعیت معاملاتی بگیریم که خط گردن شکسته و تایید بشه.
الگوی سر و شانه هم کاملا برعکس هست که در شکل زیر میبینید.
در آخر میخوام خلاصه ای از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال رو براتون تصویری بزارم تا بتونید راحتتر به ذهنتون بسپارید یا اینکه ذخیره کنید و بعدا ازش استفاده کنید.
الگوی سقف و کف دوقلو چیست؟
یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال الگوهای نموداری هستند. با استفاده از این الگوها میتوان تغییر روند یا ادامه روند قیمتی را تعیین کرد. این الگوها به دو دسته ادامه دهنده و برگشتی تقسیم میشوند. وقتی الگوهای ادامه دهنده در نمودار ظاهر میشوند قیمت پس از کمی استراحت دوباره در جهت روند قبلی قیمت حرکت میکند و هنگامیکه الگوهای قیمتی ادامهدهنده الگوهای برگشتی در نمودار پدیدار میشوند قیمت بعد از این الگوها روندش تغییر میکند و خلاف جهت روند قبل حرکت میکند. اینک میخواهیم به تعریف و توضیح از الگوی برگشتی سقف و کف دوقلو بپردازیم، با آکادمی بورسی پشوتن همراه باشید.
منظور از الگوی برگشتی سقف و کف دوقلو چیست؟
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی مدت قیمت است. الگوی سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه ای از احتمال صعود بازار است.
از لحاظ نموداری این الگوها نشان دهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییر یافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو از لحاظ تئوریک نشان دهنده این است که، پس از یک روند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند.
اولین فاز افزایشی پس از یک روند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست بکار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دو دره پیاپی و در نتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابل توجهی افزایش یافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تائید میشود.
در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و دره ها از نقطه شکست است.
ویدئوی آموزش الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو، یک الگوی بسیار قوی میباشد. این الگو شامل 2 سقف قیمتی یکسان و یک دره میباشد. به خطی که در امتداد دره رسم میشود خط گردن میگویند. برای شناسایی این الگو حتماً باید منتظر بمانیم تا خط گردن شکسته شود. بنابراین قبل از شکست خط گردن، هنوز شکل گیری این الگو مورد تائید نیست.
اهداف الگوی سقف دوقلو
با اندازه گیری فاصله سقف الگو با دره آن و کم کردن آن از محل شکست خط گردن هدف الگو مشخص میشود.
مثال از الگوی سقف دوقلو
با توجه به چارت بالا قیمت در 500 ریال سقف دو قلو میزند و در محدوده 448 ریال خط گردن را میشکند و تا قیمت 407 ریال ریزش میکند.
برای اطمینان از شکل گیری الگوی سقف دوقلو باید به نکات زیر توجه کرد:
- در هر الگوی بازگشتی، باید روندی وجود داشته باشد که برگشتی شود. در الگوی سقف دوقلو، باید یک روند صعودی چند ماهه داشته باشیم تا این الگو برقرار شود
- اولین اوج باید بالاترین اوج در روند جاری باشد. در این حالت، اوج اول کاملاً الگوهای قیمتی ادامهدهنده نرمال است و تا این لحظه، روند صعودی هنوز در خطر نیست.
- بعد از اوج اول، یک کف شکل میگیرد که معمولاً ۱۰ تا ۲۰ درصد میباشد. حجم معاملات در کف اول اهمیتی ندارد.
- بعد از شکل گیری کف، قیمتها افزایش یافته و تا اوج اول افزایش میابند. حتی بعد از دستیابی به اوج اول، الگوی سقف دوقلو هنوز احتیاج به تائید دارد. فاصله زمانی بین اوجها از چند هفته تا چند ماه است؛ معمولاً یک تا سه ماه. هرچند بهتر است که اوجها دقیقا با هم برابر باشند، اما کمی تفاوت بین دو نقطه اوج مجاز است.
- بعد از سقف دوم، قیمتها شروع به ریزش میکنند و در چنین حالتی باید حجم معاملات افزایش یابد. کاهش قیمتها نشان دهنده این است که نیروی عرضه از نیروی تقاضا قویتر است و انتظار میرود که سطح حمایت حفظ نشود.
- زمانی که خط حمایت شکسته شود، الگوی سقف دوقلو کامل میشود. در چنین حالتی حجم معاملات افزایش میابد.
- سطح حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت میشود و معمولاً بعد از شکسته شدن این سطح، قیمتها مجدد این سطح را تست میکنند.
الگوی کف دوقلو
الگوی کف دوقلو یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که در مورد تغییر روند هشدار میدهد و یک الگوی برگشت صعودی است. اگر این الگو در یک روند نزولی شکل بگیرد نشان دهنده وقوع احتمالی روند صعودی میباشد. در این الگو، قیمتها تا یک کف جدید کاهش یافته، سپس کمی افزایش میابند و تا کف قبلی افت میکنند و درنهایت مجدد افزایش میابند.
الگوی کف دوقلو همانند حرف دبلیو در الفبای انگلیسی است.
کف قیمتی که دو بار توسط بازار لمس شده است یک سطح حمایتی تشکیل میدهد. قبل از شکل گیری یک الگوی کف دوقلو، حتماً باید یک روند نزولی در جریان باشد.
در این الگو، در دومین افزایش قیمتها شاهد افزایش شدید حجم معاملات هستیم که این امر به خودی خود نشان دهنده فشار صعودی بر قیمتها است که شکل گیری این الگو را مورد تائید قرار میدهد.
همانند سایر الگوها، الگوی کف دوقلو نیز برای تحلیل میان مدت و بلند مدت بازار مورد استفاده قرار میگیرد. بهطورکلی، هر چه فاصله زمانی بین دو کف بیشتر باشد، احتمال درست بودن این الگو بیشتر است. برای اینکه بتوانیم سود زیادی از این الگو به دست بیاوریم، حداقل باید سه ماه بین دو کف فاصله زمانی وجود داشته باشد. بنابراین در زمان تحلیل بازار با استفاده از این الگو، بهتر است که از چارت روزانه و یا هفتگی استفاده کنیم.
هرچند این الگو در چارت طی روز هم شکل میگیرد، اما تعیین اعتبار آن در قیمتهای طی روز بسیار دشوار است.
اهداف قیمتی الگوی کف دوقلو
با اندازه گیری فاصله میان دره و قله (خط گردن) و اضافه کردن آن به محل شکست خط گردن هدف الگو مشخص میشود. با شکستن خط گردن میتوان وارد معامله شد.
مثال از الگوی کف دوقلو
با توجه به چارت بالا قیمت در 1600 ریال تشکیل کف دو قلو داده و خط گردن را در محدوده 1919 ریال شکسته و تا هدف احتمالی 2233 ریال رشد کرده است.
دیدگاه شما