آموزش اندیکاتور حجم معاملات (Volume)+ ویدیوی آموزشی
حجم معاملات یا همان volume، معیاری است از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی. برای سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازه گیری می شود. برای قراردادهای آتی و اختیار معامله، حجم بر اساس تعداد قراردادهایی است که دست به دست شده اند. معامله گران برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه می کنند و تغییرات حجم را با شاخص های فنی ترکیب می کنند تا تصمیمات معاملاتی بگیرند.
استفاده از اندیکاتور حجم معاملات یا همان volume به الگوهای حجم در طول زمان می تواند به دید شما در بازار و پیش بینی مسیر افزایش و کاهش در سهام خاص و کل بازارها کمک کند. در واقع، حجم نقش مهمی در تحلیل تکنیکال ایفا می کند و در میان برخی از شاخص های تکنیکال مهم به طور برجسته ای مشخص می شود.
دستورالعمل کلی برای استفاده از اندیکاتور حجم
هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. به عنوان معاملهگران، ما تمایل بیشتری به پیوستن به حرکتهای قوی داریم و در حرکتهایی که ضعف را نشان میدهند، شرکت نمیکنیم - یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم.
این دستورالعملها در همه موقعیتها صادق نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیمگیریهای معاملاتی ارائه میدهند.
1. تایید روند
بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی است. این ممکن است سخت باشد که ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم سیگنال قوی نیست. کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد سیگنال قوی تری است مبنی بر اینکه چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.
2. حرکت های خسته (Exhaustion) و حجم
در یک بازار رو به رشد یا نزولی، میتوانیم شاهد حرکتهای خسته باشیم. اینها معمولاً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم هستند که نشان دهنده پایان قطعی یک روند است. معامله گرانی که منتظر ماندند و میترسند که نوسانات بیشتری را از دست بدهند، در سقف بازار انباشته میشوند و خریداران را خسته میکنند.
در پایین ترین سطح بازار، کاهش قیمت ها در نهایت تعداد زیادی از معامله گران را مجبور به بیرون راندن می کند و منجر به نوسانات و افزایش حجم می شود. پس از افزایش حجم در این شرایط شاهد کاهش حجم خواهیم بود، اما اینکه چگونه حجم در روزها، هفتهها و ماههای بعدی ادامه مییابد را میتوان با استفاده از سایر دستورالعملهای حجم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
3. علائم صعودی
حجم می تواند در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش مییابد و سپس قیمت بالاتر میرود و به دنبال آن یک حرکت به عقب پایینتر میآید. اگر در حرکت به سمت پایین، قیمت از پایین ترین سطح قبلی پایین نیاید، و اگر حجم در کاهش دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک سیگنال صعودی تعبیر می شود.
4. تغییر حجم و قیمت
پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت بالاتر یا پایین تر، اگر قیمت با حرکت کم قیمت و حجم سنگین شروع به تغییر کند، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک روند معکوس در حال انجام است و قیمت ها جهت خود را تغییر خواهند داد.
5. حجم و شکست در مقابل شکست های کاذب
در شکست اولیه از یک محدوده یا الگوی نمودار دیگر، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت روند است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمالی بالاتر برای شکست کاذب است.
6. تاریخچه نوسانات حجم
حجم را باید نسبت به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکن است داده های نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه داده ها جدیدتر باشند، احتمالا مرتبط تر هستند.
انواع اندیکاتورهای حجم و نحوه استفاده
1.(Accumulation-Distribution (A/D
اندیکاتور انباشت-توزیع (A/D) یک اندیکاتور حجم تجمعی است، به این معنی که هر نقطه داده قبل از ترسیم در پانل نشانگر به نقطه داده قبلی اضافه می شود. همانطور که از نام آن مشخص است، این نشانگر تلاش می کند تا مشخص کند که آیا یک اوراق بهادار در حال انباشته شدن (در طول زمان خریداری شده) یا توزیع (فروش در طول زمان) است. این محاسبه قیمت بسته شدن را در رابطه با محدوده نوار قیمت اندازه گیری می کند و نتیجه را در حجم آن میله ضرب می کند.
جهت نشانگر A/D روابط همگرایی و واگرایی را با قیمت ایجاد می کند که به تصمیم گیری تجاری و مدیریت ریسک در صورت استفاده همراه با تحلیل الگو و سایر شاخص های فنی کمک می کند. افزایش قیمت زمانی که A/D در حال کاهش است باعث ایجاد واگرایی نزولی می شود در حالی که کاهش قیمت زمانی که A/D در حال کاهش است، واگرایی صعودی ایجاد می کند. این نشانگر همچنین الگوهای منظمی را در طول زمان پیوستن به روند صعودی حک میکند که شبیه به عملکرد قیمت هستند و کانالها، خطوط روند و مثلثها به پیشبینی کمک میکنند.
2.(On Balance Volume (OBV
اندیکاتور (On Balance Volume (OBV توسط جوزف گرانویل در سال 1963 ایجاد شد و اکنون محبوب ترین شاخص انباشت-توزیع است. OBV، زمانی که قیمت در حال کاهش است و OBV در حال افزایش است واگرایی صعودی و زمانی که قیمت در حال افزایش است و OBV در حال کاهش است واگرایی نزولی ایجاد می کند. ارزش OBV در یک زمان خاص مهم نیست، اما رابطه بین سطوح OBV فعلی و قبلی تعیین می کند که آیا انباشت یا توزیع مطابق با قیمت است یا خیر.
OBV مجموع حجم خرید و فروش اوراق بهادار را ترسیم میکند و به دنبال تعیین اینکه آیا در حال انباشتگی (خرید شده در طول زمان) یا توزیع (فروش در طول زمان) است. محاسبه دارای سه جزء اصلی است. ابتدا، اگر نوار قیمت فعلی بالاتر از نوار قیمت قبلی باشد، OBV فعلی = OBV نوار قبلی + حجم فعلی. دوم، اگر نوار قیمت فعلی کمتر از نوار قیمت قبلی باشد، OBV فعلی = OBV نوار قبلی – حجم فعلی. سوم، اگر نوار قیمت فعلی = نوار قیمت قبلی، OBV فعلی = OBV قبلی.
Chaikin Money Flow (CMF).3
اندیکاتور جریان پول (Chaikin (CMF توسط مارک چایکین در اوایل دهه 1980 ایجاد شد. این اندیکاتور انباشت و توزیع یک امنیت را در طول زمان اندازه گیری می کند. این یک نوسان ساز است، با مقادیری از 100+ تا 100- و یک خط صفر که نه تجمع و نه توزیع را نشان می دهد. مانند سایر نوسان سازها، CMF سیگنال های خرید، فروش و تایید را از طریق همگرایی ها و واگرایی های صعودی و نزولی و همچنین متقاطع ها از طریق خط صفر تولید می کند.
Chaikin یک تنظیم 21 دوره (یک ماه) را روی نشانگر اعمال کرد، اما این عنصر اکنون در برنامه های نموداری قابل تنظیم است و بسته به دوره انتخابی، پیامدهای متفاوتی دارد. به گفته سازنده، تداوم جریان پول طی 6 تا 9 ماه، انباشت یا توزیع توسط صندوق ها و موسسات عمده را ارزیابی می کند. اکثر معامله گران به این اطلاعات نیاز ندارند، اما CMF همچنین همگرایی-واگرایی جریان پول کوتاه مدت را هنگامی که با بازه های زمانی و تنظیمات کوتاه تر مشاهده می شود، نشان می دهد.
Volume Oscillator (VO).4
نوسانگر حجم (VO) با بررسی رابطه بین دو میانگین متحرک حجم، انباشت و توزیع را شناسایی می کند. میانگین متحرک 14 روزه یا هفتگی اغلب همراه با میانگین متحرک 28 روز یا هفتگی استفاده می شود، اما تنظیمات قابل تنظیم هستند. این اندیکاتور میانگین متحرک کند را از میانگین متحرک سریع کم می کند و نتیجه را به صورت یک خط یا هیستوگرام ترسیم می کند. مانند سایر نوسانگرها، VO در یک خط صفر نوسان می کند اما مقادیر بالایی یا پایینی ثابتی ندارد.
VO بدون جهت است و انتظار می رود که در هر دو روند صعودی و نزولی بالاتر باشد. زمانی که قیمت در حال افزایش است و VO در حال کاهش است واگرایی نزولی و زمانی که قیمت در حال کاهش است و VO در حال کاهش است یک واگرایی صعودی ایجاد می کند. این اندیکاتور همچنین قدرت شناسایی بازارهای بیش از حد خرید و فروش بیش از حد و تأیید شکست و breakdown ها را دارد. علاوه بر این، عبور از خط صفر ممکن است نقاط عطف مهمی را نشان دهد یا برای تأیید سایر شاخص های فنی استفاده شود.
5.(Balance of Power (BOP
اندیکاتور تراز قدرت (BOP) قدرت فشار خرید و فروش را اندازه گیری می کند. این نوسان ساز در پانل با خط صفر مرکزی و اضطراری در +1 و -1 رسم شده است. وقتی اندیکاتور بالای خط صفر قرار دارد، خریداران کنترل دارند در حالی که وقتی اندیکاتور زیر خط صفر قرار دارد، فروشندگان در کنترل هستند. گزارش های نزدیک به خط صفر می تواند نشان دهنده معکوس شدن روند یا بازار محدود باشد. مقادیر نزدیک به 1+ نشان دهنده بازار بیش از حد خرید است در حالی که مقادیر نزدیک به 1- نشانه بازار بیش از حد فروش است.
BOP فاصله بین باز و بسته شدن نوار قیمت را بر فاصله بین بالا و پایین نوار قیمت تقسیم می کند. نتیجه اولیه متلاطم و گیج کننده به نظر می رسد، بنابراین محاسبه با یک دوره 14 روزه یا میانگین متحرکی دیگر هموار می شود. فاصله بالای یا زیر خط صفر، حد اعلای تغییر مثبت یا منفی قیمت را نشان می دهد. سیگنالهای خرید و فروش را از طریق واگراییهای صعودی و نزولی با قیمت، و همچنین متقاطعها از طریق خط صفر منتشر میکند.
سایر اندیکاتورهای حجم معاملات
- Klinger Volume Oscillator - به روند قیمتی بلند مدت و کوتاه مدت نگاه می کند تا روندهای صعودی و نزولی را تأیید کند.
- Negative Volume Index - ارزیابی می کند که چگونه افزایش و کاهش حجم بر حرکت قیمت در طول زمان تأثیر می گذارد.
- On Balance Volume - انباشت یا توزیع در یک اوراق بهادار را در طول زمان محاسبه می کند. زمانی که قیمت در حال کاهش است و OBV در حال افزایش است واگرایی صعودی و زمانی که قیمت در حال افزایش است و OBV در حال کاهش است واگرایی نزولی ایجاد می کند.
- Positive Volume index - ارزیابی می کند که چگونه افزایش و کاهش حجم بر حرکت قیمت در طول زمان تأثیر می گذارد.
- Projected Aggregate Volume - حجم روزانه را تا یک تنظیم روزانه محاسبه میکند و حجم کل را برای باقیمانده جلسه پیشبینی میکند.
- Projected Volume at Time - سشن های معاملاتی گذشته را بررسی میکند تا حجم آینده را در بازههای زمانی مشخص نشان دهد.
- Trade Volume Index - همبستگی بین حرکت قیمت و سطوح حجم را برای ارزیابی انباشت و توزیع دنبال می کند.
- Twiggs Money Flow – شکل دیگری از اندیکاتور Chaikin Money Flow را برای اندازه گیری انباشت و توزیع یک اوراق بهادار در طول زمان اعمال می کند.
- Volume Chart - یک هیستوگرام حجمی را زیر هر نوار قیمت رسم می کند.
- Volume Oscillator - با بررسی رابطه بین دو میانگین متحرک حجم به انباشت و توزیع نگاه می کند.
- Volume Profile - مقدار فعالیت معاملاتی یک اوراق بهادار را در سطوح مختلف قیمت نشان می دهد.
- Volume Rate of Change - درصد تغییر حجم را در یک دوره زمانی مشخص ترسیم می کند تا مشخص کند مشارکت در حال افزایش یا کاهش است.
- Volume Underlay - هیستوگرام های حجم را در همان صفحه قیمت به جای نمایشگر جداگانه نمایش می دهد.
متداول ترین بازه زمانی برای اندازه گیری حجم کدام است؟
حجم روزانه رایج ترین چارچوب زمانی است که هنگام بحث در مورد حجم یک سهام یا جفت ارز استفاده می شود. میانگین حجم معاملات روزانه عبارت است از حجم روزانه سهام معامله شده، به طور میانگین در طی چند روز. این پیوستن به روند صعودی کار روزهایی را که حجم معاملات به طور غیرمعمول کم یا زیاد است، مشخص می کند.
محبوب ترین اندیکاتورهای حجم کدامند؟
شاخصهای محبوب حجم شامل سه مورد ذکر شده در بالا - حجم در تعادل (OBV)، جریان پول Chaikin و نوسانگر کلینگر - و همچنین نشانگر روند قیمت حجم و شاخص جریان پول است.
چه سیگنال های معاملاتی را می پیوستن به روند صعودی توان بر اساس حجم ارائه کرد؟
الگوهای حجمی در اندیکاتورها نشانه ای از قدرت یک روند یا احتمال افزایش یا کاهش قیمت برای یک سهام یا بخش یا حتی کل بازار است. پیشرفت در افزایش حجم به طور کلی به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته می شود، در حالی که کاهش در حجم سنگین می تواند به عنوان یک سیگنال نزولی تفسیر شود. سقف یا کف قیمت در کاهش حجم ممکن است نشاندهنده یک معکوس قریبالوقوع در روند قیمت غالب باشد. مطالعه کنید: سیگنال فارکس تضمینی
در مورد عقب نشینی روند، چگونه می توان حجم را تفسیر کرد؟
در مورد عقب نشینی در یک سهام یا بازار، حجم باید کمتر از زمانی باشد که قیمت در جهت روند حرکت می کند. حجم پایین تر نشان می دهد که معامله گران اعتقاد زیادی به عقب نشینی ندارند و ممکن است نشان دهد که روند صعودی بازار می تواند ادامه یابد و این عقب نشینی را به یک فرصت خرید تبدیل کند.
جمع بندی
حجم ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعملهای اساسی را میتوان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید میکند یا نشان میدهد که ممکن است یک معکوس در دست باشد، استفاده شود. گاهی اوقات از شاخص های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده می شود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنالهای ورود و خروج را میتوان با نگاه کردن به قیمت، حجم و شاخص حجم شناسایی کرد. منبع: زدبورس
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال؛ تشخیص نقاط ریزشی بازار
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث میشوند از پرتگاههای بازار، جان سالم به در ببریم.
تحلیل تکنیکال در خرید و فروشهای شما به چه میزان مؤثر است؟ با الگوهای افزایشی و کاهشی آشنایی دارید؟ آیا بازار طبق الگوهای صعودی و نزولی پیش میرود؟
همانطور که میدانید تشخیص الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. ما در این مقاله سعی داریم به معرفی الگوهای ریزشی در بازار کریتوکارنسی به صورت تک کندلی تا چندین کندلی بپردازیم.
شناخت دقیق الگوهای ریزشی ارز دیجیتال باعث میشود که نقاط ریزشی قیمت را بهتر تشخیص دهید تا با توجه به استراتژی معاملاتی خود، سرمایه خود را حفظ کنید یا از ریزش های بازار ارزهای دیجیتال سود کنید.
در این مقاله میآموزید:
- آشنایی با الگوهای قیمتی
- الگوی سر و شانه سقف و دو قلو سقف
- مثلث ادامه دهنده و بازگشتی نزولی
- الگوی الماس و پرچم نزولی
- الگوی تک کندلی مرد به دار آویخته و ستاره ثاقب
- الگوی دو کندلی پوشش ابر سیاه
- الگوی دو کندلی هارامی نزولی و پوشا نزولی
- الگوی ستاره عصرگاهی و سه کلاغ سیاه
این مقاله برای چه کسانی مناسب است:
- تریدرها و سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال
- پژوهشگران بازارهای بورس و ارز دیجیتال
- معاملهگرانی که برای خرید و فروش خود پایبند به تحلیل تکنیکال هستند.
آشنایی با الگوهای قیمتی
الگوها در تحلیل تکنیکال ، قابلیت تکرارپذیری دارند. میتوان در هر چارت نموداری و هر تایم فریم، الگوها را مشاهده نمود.
الگوهای قیمتی، سیگنالی برای ورود، ابزار تائید و یا پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار هستند. زمان تشکیل یک الگوی چند کندلی، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تائید درست بودن و میزان قدرت الگو است.
هر الگویی، یک هدف نموداری از پیش تعیین شده دارد که میزان تحقق آن، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
الگوهای ریزشی به دو بخش تک کندلی و چند کندلی تقسیم میشوند. الگوی ریزشی تک کندلی برای نوسان گیری و یا تعیین نقطه خروج مناسب هستند. الگوهای ریزشی چند کندلی روند مدتدار ریزشی را نشان میدهند.
در بازار فیوچرز ارزهای دیجیتال میتوان با تشخیص الگوی ریزشی چند کندلی، از افت قیمت ارزها سود برد. در شروع الگوی ریزشی، پوزیشن فروش باز کنید و با پایان یافتن الگوی ریزشی ارز را خریداری کنید.
از مهمترین الگوهای ریزشی ارز دیجیتال میتوان به مرد به دار آویخته، ستاره ثاقب، سه کلاغسیاه، پوشش ابر سیاه، پوشا نزولی، هارامی نزولی و ستاره عصرگاهی اشاره کرد.
به طورکلی الگوهای قیمتی چند کندلی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند. الگوهای بازگشتی و نزولی مانند سر و شانه سقف، دو قلو سقف، مثلث بازگشتی، الگوی الماس هستند.
الگو نزولی ادامه دهنده مانند مثلث نزولی و پرچم نزولی، از مهمترین الگوهای ریزشی و تعیینکننده روند نزولی هستند که در بخشهای آینده به معرفی هرکدام میپردازیم.
بررسی الگوهای ریزشی ارز دیجیتال
الگوهای ریزشی ارز دیجیتال: الگوی سر و شانه سقف
الگوی سر و شانه | آکادمی آینده
تشکیل الگو سر و شانه سقف، موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتا مدت و معمولی هست. به لحاظ هندسی، از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که دومین قله که به آن سر میگویند، نسبت به شانهها (قله سمت راست و چپ سر) بلندتر بوده و طرحی شبیه به سر و شانههای انسان پدیدار میشود.
این الگو معمولاً پس از یک روند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل بازگشت قیمت باشد.
دو شانه در صورتیکه ایدهآل باشند، اندازه یکسان داشته و ممکن است همسطح یا غیر همسطح باشند. خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یک سر و یک شانه را به هم میرساند، ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضا در این شرایط اینطور است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان با عرضه سهام خود باعث کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود.
در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود.
دفعه دوم به دلیل تقویت انتظارات مثبت معامله گران و تفکر اینکه اصلاح قیمت پایان یافته، موج جدید صعودی شروع میشود. جریان ورودی پول تقویت شده و سطح مقاومتی پیش رو و قله قبلی شکسته شده و قیمت نقطه جدیدی در بالای نمودار ثبت میکند.
با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی شروع به ذخیره سود میکنند و دارایی خود را میفروشند. همزمان با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهش مییابد و به سطح حمایتی قله یا مقاومت قبلی که حالا نقش حمایتی دارد، میرسد.
با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا نزدیکی دره اول سقوط میکند.
در مرحله سوم، تعدادی از خریداران پیگیر با سفارشهای خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که این روند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین بار روند نزولی قوی ایجاد میکنند و بر بازار مسلط میشوند.
کاهش قیمت با رسیدن به خط روند حمایت قبل که ناشی از اتصال دو دره قبلی بود و به آن خط گردن میگوییم، متوقف نمیشود و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود.
از لحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش ناموفق خریداران در جهت ادامه روند صعودی است که در نهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی ایجاد میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است.
انفجار قیمت این ارز دیجیتال با وجود ریزش بازار
به دنبال خرید بخش قابل توجهی از سهام توییتر توسط ایلان ماسک و پیوستن وی به هیات مدیره این شرکت، دوجکوین که رمزارز محبوب مدیرعامل تسلا به شمار میرود، روند صعودی در پیش گرفته است.
پس از اینکه توییتر اعلام کرد ایلان ماسک به هیات مدیره این شرکت پیوسته، دوجکوین روند صعودی در پیش گرفت. مدیرعامل تسلا در حال حاضر ۹.۲ درصد از سهام توییتر را خریداری کرده و به عنوان بخشی از توافق برای پیوستن به هیات مدیره، قبول کرده که سهام خود را به بیش از ۱۴.۹ درصد افزایش ندهد.
پاراگ آگراوال، مدیرعامل توییتر هیجان و علاقه خود را برای همکاری با این میلیاردر ابراز کرد و گفت: "از طریق گفتگو با ایلان در هفتههای اخیر، برای ما مشخص شد که او ارزش زیادی برای هیات مدیره خواهد داشت."
ماسک اظهار کرد: مشتاقانه منتظر همکاری با پاراگ و هیات مدیره توییتر برای ایجاد پیشرفتهای قابل توجهی در توییتر در ماههای آینده هستم.
پس از این اخبار، دوجکوین روند صعودی در پیش گرفته اکنون برای اولین بار در دو ماه گذشته به بالای ۰.۱۶ دلار رسیده است.
در چند ماه گذشته، ماسک، مدیرعامل تسلا، دوجکوین را تبلیغ کرده و حتی اجازه داده از این رمزارز برای پرداخت در ایستگاههای سوپرشارژ تسلا و فروشگاه کالای آنلاین آن استفاده شود.
ماسک که اکنون بزرگترین مالک سهام توییتر و یکی از اعضای هیات مدیره است، میتواند برای ادغام پرداختهای دوجکوین به نوعی در پلتفرم این شرکت رسانههای اجتماعی تلاش کند.
تومر نونی، مدیر ارشد بازاریابی کریپتومون، گفت: "گمانهزنی میشود که تبلیغ کنندگان بتوانند برای تبلیغات و استفادههای دیگر در توییتر با دوجکوین پول پرداخت کنند. زمانی که تسلا امکان پرداخت با دوجکوین برای خدمات خود را اعلام کرد ما شاهد همین اتفاق بودیم."
بر اساس دادههای کویندسک، دوجکوین ماه خوبی را پشت سر گذاشته و رشد ۳۰.۶ درصدی را در ۳۰ روز گذشته ثبت کرده است. این میمکوین مشهور در حال حاضر به قیمت ۰.۱۶۱۱ دلار معامله میشود و ارزش بازار آن ۲۱ میلیارد و ۳۵۴ دلار است.
بهبود عملکرد آلتکوینها نسبت به بیتکوین
همراه با افت 2 درصدی بیتکوین، اتر روند ثابتی داشت؛ سولانا و لونا هم به ترتیب 4 و 7 درصد رشد کردند.
آلتکوینها بهتازگی یک روند صعودی را در پیش گرفته و امید فعالان بازار کریپوکارنسی به آنها بیشتر شده است. بیتکوین به یک روند تقریباً ثابت رسیده و به میانگین متحرک 200 روزه خود نزدیک شده است که یک سطح حمایت تکنیکال برای این ارز محسوب میشود. در صورتی که این سطح شکسته شود، فشار فروش بیتکوین بیشتر خواهد شد.
در حال حاضر به نظر میرسد که بیتکوین به رسیدن به سطح اشباع فروش، افت 2 درصدی را تجربه کرد. اتر هم روند ثابتی داشت ولی ارزهای سولانا (SOL) و لونا (LUNA) بهترتیب 4 و 7 درصد رشد کردند.
برخی از تحلیلگران بر این باور هستند که واکنش صعودی بازار به تصمیم فدرال رزرو احتمالاً کوتاهمدت خواهد بود. فدرال رزرو بهتازگی از سرعت بخشیدن به کاهش خرید داراییها سخن گفت. البته بسیاری از فعالان بازار انتظار داشتند که چنین اتفاقی بیفتد.
برخی از تحلیلگران اظهار داشتند: «سرمایهگذاران بلندمدت نباید بهخاطر این اقدامات، دیدگاه خود را در مورد انقباض طبیعی شرایط مالی، از دست بدهند. این اقدامات خیلی آرام و بهصورت تدریجی، تقاضا برای داراییهای پرریسک را کاهش میدهد. ریسک اصلی که بازار ارزهای دیجیتال را تهدید میکند، تغییر رژیم پولی در چند ماه گذشته است که این تغییر میتواند نشانه کاهش تقاضا برای ارزهای دیجیتال باشد.»
اتر، سطح حمایت خود را حفظ میکند
اتر از نظر ارزش بازار، دومین ارز دیجیتال بزرگ جهان محسوب میشود که بهتازگی سطح 4000 دلار را هم لمس کرد. این ارز دیجیتال در ماه گذشته افت 4 درصدی را تجربه کرد؛ در حالی که بیتکوین با افت 20 درصدی همراه بود. اتریوم، در حدود میانگین متحرک 100 روزه خود، یک سطح حمایت دارد (حدود 3900 دلار) و همین مسئله میتواند پولبکهای کوتاهمدت را تثبیت کند.
شاخص قدرت نسبی (RSI) در چارت روزانه، از اواخر سپتامبر به حد اشباع فروش رسیده است. به نظر میرسد که رشد قیمت اتر به سقف قیمت 4800 دلار محدود باشد.
تحلیل تکنیکال بررسی خط روند داخلی | فیبوناچی بازگشتی
در مبحث قبلی گفتیم که در روند صعودی هر چقدر که به شیب روند دقت میکنیم با بالا رفتن قیمت سهم نقاط حمایتی در بالا دست هم قرار میگیرند. برای خرید در ابتدای ورود به بورس باید سهم را زیر نظر گرفت بعد ازموج اصلاحی درآنجایی که سهم حداقل ۲ عدد کندل مثبت ثبت کرد ( دو روز معاملاتی مثبت همراه با حجم بالا ) میتوانیم خرید انجام بدهیم. قبلا اشاره کردیم که کندل مثبت کندلی است که قیمت پایانی آن از قیمت باز شده آن بالاتر باشد . بدنه ضعیف کندل نشان دهنده عدم ثبات در بازار می باشد.
در روزهایی که بازار منفی است عرضه بیشتر از تقاضا و در روزهای مثبت عرضه کمتر از تقاضا میباشد.
باید دقت کنید که خواب سرمایه و ریسک معامله خود را به حداقل میزان برسانید.
برایند موج های انگیزشی و اصلاحی تشکیل دهنده روند یک سهم میباشند. در تحلیل نمودار برای کشیدن خط روند صعودی نقاط حمایتی و برای کشیدن خط روند نزولی نقاط مقاومتی را به هم متصل میکنیم.
خط روند داخلی :
خطی است که حمایت هارا به مقاومت ها ، و مقاومت ها را به حمایت ها متصل میکند.
هر زمان که از نمودارهای معاملاتی به عنوان وسیله ای برای شناسایی فرصت های معاملاتی با کیفیت استفاده می کنید، همیشه باید اعتبار خطوط روند داخلی روی آنها را ارزیابی کنید.
اساساً، آنها با خطوط روند استاندارد متفاوت هستند زیرا با پیوستن به نقاط بالا و پایین روند رایج ساخته نمی شوند. در مقابل، ایجاد خطوط داخلی نیاز به سطحی از مهارت دارد که برای تسلط بر آن زمان کمی از شما می گیرد. با این حال، متوجه خواهید شد که این سرمایه گذاری در زمان و انرژی ارزش تلاش را دارد زیرا می توانند به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی بسیار قدرتمند برای روندها عمل کنند.
خطوط روند
خطوط روند یکی از پرکاربردترین و پر استفاده ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال مدرن هستند. یک تعریف خوب از خط روند، خطی است که بین دو نقطه در نمودار کشیده میشود، اما سپس خطوط روند داخلی، که میتوان آنها را در هر جایی از وسط میلههای قیمت ترسیم کرد. تغییرات احتمالی زیادی برای این خطوط وجود دارد، اما یک قانون این است که به هر حال معامله گر تصمیم می گیرد خطوط روند را تعریف کند باید به طور مداوم استفاده و اعمال شوند.
بسیاری از معاملهگران حرفهای پس از اینکه متوجه شدند که این اندیکاتور به آنها در بهبود سوددهی کمک کرده است، از شایستگیهای این اندیکاتور فنی قدردانی کردهاند. بنابراین، خطوط روند داخلی دقیقاً چیست و چگونه میتوانید به بهترین شکل از آنها استفاده کنید ؟
دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی 0 تا 100
موزش بورس و کسب دانش بورس پیشنیاز ورود به این بازار است. داشتن دانش در یکی از دو نوع تحلیل فاندامنتال(بنیادی) یا تحلیل تکنیکال بورس برای ورود به حوزه بازارهای بورس لازم و ضروری است.
دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته
سر فصلها: چنگال اندروز فیبوناچی معرفی فیبوناچی فیبو قیمتی RET فیبو EXT فیبو قیمتی projection یافتنPRZ در نمودار الگوهای زمانی…
کارگاه روانشناسی معاملات
ارگاه تخصصی بسیار عملی و کاربردی روانشناسی معاملات بورس ایران
در کارگاه تخصصی روانشناسی معاملات بورس میتوانید الگوهای رفتاری لازم برای شناخت خودتان را بشناسید و با توجه به نقاط قوت و نقاط ضعف خود بهترین تصمیمها و واکنشها در مواجه با چالشهای سرمایهگذاری را اخذ نمایید.
خط روند داخلی چیست ؟
برای تکمیل بحث در مورد خطوط در حال حاضر، باید بدانید که برخی از تحلیلگران چشم خوبی برای ترسیم خط روند داخلی دارند. اینها مانند خطوط روند معمولی نیستند، که هر کسی می تواند آن را با رعایت قوانین ساده اتصال نقاط بالا یا پایین ترسیم کند. در عوض، خطوط روند داخلی به شما متکی هستند که به نمودار نگاه می کنید و تجسم می کنید که چگونه می توانید نقاط بالا و پایین را با یک خط مستقیم به هم متصل کنید. اینها را می توان به معنای واقعی کلمه در هر نقطه از قیمت قرار داد و ترسیم آنها بسیار ذهنی است.
اصل خط روند داخلی این است که موقعیتی را برای خط مستقیم پیدا کنید که تا حد امکان نقاط بالا و پایین را به هم متصل می کند. اگر چشمی برای تشخیص چنین پیوندهایی پرورش دهید، با یک خط روند پاداش می گیرید که ممکن است در آینده حمایت یا اقدام مقاومتی جالبی ارائه دهد. اعتبار خط روند داخلی به راحتی در گذشته نسبت به قبل اثبات می شود، اما ابزار تحلیلی جالب دیگری است .
برای تکمیل بحث در مورد خطوط در حال حاضر، باید بدانید که برخی از تحلیلگران چشم خوبی برای ترسیم خط روند داخلی دارند. اینها مانند خطوط روند معمولی نیستند، که هر کسی می تواند آن را با رعایت قوانین ساده اتصال نقاط بالا یا پایین ترسیم کند. در عوض، خطوط روند داخلی به شما متکی هستند پیوستن به روند صعودی که به نمودار نگاه می کنید و تجسم می کنید که چگونه می توانید نقاط بالا و پایین را با یک خط مستقیم به هم متصل کنید. اینها را می توان به معنای واقعی کلمه در هر نقطه از قیمت قرار داد و ترسیم آنها بسیار ذهنی است.
اصل خط روند داخلی این است که موقعیتی را برای خط مستقیم پیدا کنید که تا حد امکان نقاط بالا و پایین را به هم متصل می کند. اگر چشمی برای تشخیص چنین پیوندهایی پرورش دهید، با یک خط روند پاداش می گیرید که ممکن است در آینده حمایت یا اقدام مقاومتی جالبی ارائه دهد. اعتبار خط روند داخلی به راحتی در گذشته نسبت به قبل اثبات می شود، اما ابزار تحلیلی جالب دیگری است .
نمونه هایی از خطوط روند داخلی
گاهی اوقات متوجه میشوید که نمودارهای معاملاتی فرصتهای بالقوهای برای ایجاد خطوط روند استاندارد ارائه میدهند، اما مشکلاتی وجود دارد که این کار را سختتر از حد معمول میکند. به عنوان مثال، حد بالا و پایین ممکن است به طور کامل در یک راستا قرار نگیرند. زاویه روند ممکن است خیلی تند باشد یا قله های کلیدی ممکن است خیلی نزدیک به یکدیگر باشند. در چنین شرایطی، به جای نادیده گرفتن این فرصت ها، همچنان می توانید با طراحی خط روند داخلی اقدام کنید.
به عنوان مثال، پس از مطالعه نمودار معاملات، ممکن است به این نتیجه برسید که اگر چند اوج و پایین را رد کنید، همچنان می توانید خط روند تولید کنید. باید بدانید که اگر قیمت بیش از حد عمل کند و افزایش پیدا کند این ویژگیهای کلیدی روندها اغلب میتوانند تحریف شوند، بهویژه زمانی که نوسانات بالا باشد.
شما می توانید با ترسیم خطوط روند داخلی بر چنین مشکلاتی غلبه کنید تا از افزایش قیمت ها چشم پوشی کنید. همانطور که اکنون می توانید درک کنید، این کار بسیار ذهنی است و برای تسلط بر آن نیاز به زمان دارید .
برای جمع بندی، می خواهیم موارد زیر را انجام دهیم:
- محل تلاقی را پیدا کنید – از خطی استفاده کنید که بیشترین بازدیدهای تاریخی را دارد.
- از طریق فضای خالی معامله کنید و سطوح اصلی را هدف قرار دهید . سطوح اصلی را می توان به روش های مختلفی به دست آورد. ما حرکت های اندازه گیری شده و حمایت افقی و مقاومت نگهدارنده تلاقی کلیدی را توصیه می کنیم.
- یک نقطه لنگر پیدا کنید – این معمولاً آخرین نقطه اوج یا پایینی است که در آن قیمت در طول خط روند شما ضربه خورده است.
- یک روند صعودی دارای اوج های بالاتر و پایین تر است. یک روند نزولی دارای اوج و نزول پایین تر است. یک روند جانبی یا «بیروند» عملکرد قیمت افقی دارد.
- روندها را می توان به بخش های کوچکتر تقسیم کرد. روندهای اصلی، فرعی و فرعی به طور کلی شناخته می شوند.
- پس از شکسته شدن، حمایت یا مقاومت می تواند نقش خود را معکوس کند.
- در یک روند صعودی می توان یک خط روند صعودی را در پایین ترین حد افزایشی ترسیم کرد.
- یک خط روند نزولی بر روی اوج های نزولی در یک روند نزولی ترسیم می شود.
برای ایجاد یک خط روند معتبر به سه امتیاز نیاز است:
- خط روند نشانه ای از سطوح حمایت یا مقاومت در آینده را ارائه می دهد
- پس از شکسته شدن، خط روند می تواند نقش خود را معکوس کند
- خطوط روند باید مطابق با تقاضای فعالیت قیمت تنظیم یا ترسیم شوند
- یک خط کانال به موازات خط روند رسم می شود و تمام فعالیت های قیمت در کانال روند را شامل می شود.
- نرسیدن به خط کانال ممکن است نشانه اولیه شکست روند باشد.
- خطوط مقاومت سرعت، روند افزایشی یا نزولی فعلی را به یک سوم تقسیم میکنند و اهداف قیمتی را ارائه میکنند.
- خطوط روند ممکن است از ابتدای روند تا قله ها یا نواحی پایین کشیده شوند. یا به 32% و 68% برای خطوط فیبوناچی.
محدودیت های خط روند
- خطوط روند دارای محدودیتهایی هستند که همه ابزارهای نموداری را به اشتراک میگذارند، زیرا باید با ورود اطلاعات قیمت بیشتر، آنها را مجدداً تنظیم کرد.
- خط روند گاهی اوقات برای مدت طولانی دوام میآورد، اما در نهایت عملکرد قیمت به اندازهای منحرف میشود که نیاز به بهروزرسانی داشته باشد. علاوه بر این، معامله گران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب می کنند. به عنوان مثال، برخی معاملهگران از پایینترین قیمتها استفاده میکنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است تنها برای یک دوره از پایینترین قیمتهای پایانی استفاده کنند.
- در نهایت، خطوط روند اعمال شده در تایم فریم های کوچکتر می توانند به حجم حساس باشند. خط روند تشکیل شده در حجم کم ممکن است به راحتی با افزایش حجم در طول جلسه شکسته شود.
پول بک :
معمولا در ۹۰ درصد صعود ها و نزول ها سهم بعد از تثبیت ۲ الی ۳ کندل مثبت در صعود و منفی در نزول یک بار دیگر به قیمت قبلی خود در خط روند سر میزند یعنی در روند صعودی اگر از ابتدای رشد جاماندید و خرید نکردید میتوانید در قسمتی که سهم پول بک کرده و به قیمت قبلی خود سر زده وارد سهم شوید و در روند نزولی هم اگر در ابتدای روند نتوانستید سهم خود را بفروشید در زمان پول بک برای شما فرصت خروج مهیا میشود.
نکته مهم این است که در صف های خرید و فروش اقدام به معامله نکنید، در صف های فروش شما نفروشید و در صف های خرید نخرید، اجازه بدهید سهم به زمان پول بک خود برسد بعد اقدام به معامله کنید.
پول بک در بازار نزولی توسط افراد متعصب به سهم صورت میگیرد ( اشاره به روانشناسی معاملات )
گپ قیمتی : فاصله قیمتی در ۲ روز متوالی که برای یک سهم اتفاق میافتد را گپ قیمتی میگویند.
عوامل متعددی ممکن است باعث ایجاد گپ قیمتی بشوند، از جمله افزایش سرمایه شرکت که بصورت مثبت نمود میکند ، یا ایجاد مشکل فنی حاد در خط تولید شرکت که بصورت منفی خود نمایی میکند.
فرق نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده در این است که نمودار تعدیل نشده گپ های قیمتی را نمایش میدهد شما تحلیل خود را بر روی نمودار تعدیل شده انجام میدهید.
فیبوناچی بازگشتی :
به ما کمک میکند که چه در روند صعودی و چه در روند نزولی تشخیص دهیم که چه موقع سهم به حمایت یا مقاومت برخورد میکند.
فیبوناچی از یک سری درصد ها تشکیل شده که به شرح زیر می باشند:
۰ % ۲۳٫۶ % ۳۸٫۲ % ۵۰ % ۶۱٫۸ % ۷۸٫۶ % ۱۰۰ %
۵۰ % و ۱۰۰ % درصد های روانی بازار هستند که طی چندین سال گذشته مشخص شده که بازار در این درصد ها از خود واکنش نشان میدهد.
۶۱٫۸ % درصد طلایی نام دارد یعنی اگر سهم موج اصلاحی خود را از ۵۰% ردکند به احتمال قوی در ۶۱٫۸ % نقطه ایست و بازگشت سهم می باشد. به ترتیب اعتبار سنجی در اکثر سهام اولویت نقطه طلای بعد از ۶۱٫۸ % به منطقه ۳۸٫۲ % بعد ۷۸٫۶ % بعد ۲۳٫۶ % می باشد.
حتما به نحوه ترسیم فیبوناچی اصلاحی توجه ویژه ای داشته باشید. چرا که برخی افراد این کار را به شکل معکوس و کاملا اشتباه انجام می دهند.
زمانی که یک حرکت صعودی داشته باشیم و قیمت در حال انجام یک حرکت اصلاحی (نزولی) باشد، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت صعودی یک فیبوناچی اصلاحی ترسیم کنیم.
در حالت معکوس، زمانی که یک حرکت نزولی داشته ایم و قیمت در حال انجام یک حرکت اصلاحی (صعودی) است، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت نزولی یک فیبوناچی اصلاحی ترسیم کنیم.
دیدگاه شما