آشنایی با ۴ نوع گپ قیمت در بازار ارزهای دیجیتال!
طی چند ماه گذشته موضوع بحث جامعه ارزهای دیجیتال حول محور گپ یا شکاف های قیمتی موجود در نمودار قراردادهای آتی بیت کوین CME (بازار بورس شیکاگو) بوده است. بیت کوین به طور شبانه روزی در صرافی های بزرگ مورد معامله قرار می گیرد اما روزهای آخر هفته در CME معامله این ارز دیجیتال صورت نمی گیرد. این موضوع اغلب با شروع مجدد معاملات در CME باعث ایجاد شکاف یا یک فضای خالی در نمودار قراردادهای آتی می شود.
یک جمله معروف در فیزیک وجود دارد که می گوید “طبیعت از خلاء تنفر دارد.” این جمله ای است که به ارسطو نسبت داده شده است، اما بعدا توسط ذره گراهایی نظیر اپیکور و لوکرتیوس مورد انتقاد قرار گرفت که در طبیعت هیچ خلایی وجود ندارد، زیرا طیف چگال تر پیرامون ماده، بلافاصله خلاء موجود را پر می کند. مردم این مفهوم را گسترش داده اند تا جایی که امروزه در بسیاری از جنبه های زندگی از جمله تجارت و تجزیه و تحلیل تکنیکال کاربرد دارد.
شکاف های قیمت یا همان گپ ها یا به تعبیر ژاپنی ها پنجره، یکی از مهم ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. کلاً منظور از گپ های قیمتی این است که در آن حیطه قیمتی هیچ گونه معامله ای توسط معامله گران صورت نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودارها شده که هر یک از این GAPZONE ها یا به اصطلاح محدوده ای که معامله ای در آن صورت نگرفته، می تواند معرف یک روند در آن ناحیه باشد. گپ ها به طورکلی به صورت صعودی و نزولی معرفی می شوند.
باید عنوان کرد که گپ یک فضای پر نشده یا فاصله ای در نمودار است که به دلیل نوسان شدید ایجاد می شود. در روند صعودی، گپ قیمت هنگامی ایجاد می شود که بالاترین قیمت یک کندل کمتر از پایین ترین قیمت کندل بعد از خود باشد. برعکس در روند نزولی، گپ قیمت هنگامی رخ می دهد که پایین ترین قیمت یک کندل بیشتر از بالاترین قیمت کندل بعدی باشد.
گپ ها معمولا در بازار، بخصوص بازار سهام رخ می دهند و می توانند اطلاعات و چشم اندازهای خوبی در مورد حرکات اصلی بازار ارائه دهند. یک گپ وقتی بوجود می آید که قیمت بسته روز قبل و قیمت باز روز بعد با هم تفاوت داشته باشد. در زمان هایی که فراریت قیمت زیاد باشد گپ های میان روزی نیز ایجاد می شود.
۴ نوع گپ قیمت وجود دارد که هر کدام به روش های مختلفی مورد معامله قرار می گیرند. ضروری است که سرمایه گذاران بتوانند بین آنها تفاوت بگذارند.
گپ شکست (Breakaway gap): گپ شکست، نوعی گپ یا شکاف قیمتی است که بر روی سطوح حمایت و یا مقاومت بوجود می آید. این گپ هنگامی مشاهده می شود که قیمت از روند بدون تغییر، دارای یک نوسان قوی باشد. این گپ در ترکیب با الگوهای مشخص در نمودارهایی مانند محدوده های معاملاتی یا مثلث های صعودی و نزولی، برای معامله گران بسیار مفید واقع خواهد شد. گپ شکست با حجم معاملات چشمگیر پس از آن، نشانه ای از روند قوی است و پر شدن آن بعید به نظر می رسد.
گپ رایج (Common gap): همانطور که از اسم این گـپ ها پیداست، کاملا عادی هستند و چیز خاصی در خود ندارند. این گـپ ها معمولا زمانی بوجود می آیند که بازار در حالت بغرنج قرار داشته باشد. اندازه گپ های معمولی نیز بزرگ نیست و در اکثر موارد نیز به سرعت پر می شوند. این گپ به نام گپ الگو، گپ معاملاتی و گپ موقت نیز شناخته می شود. معامله گران این نوع گپ را اغلب در محدوده های معاملاتی و طی نوسان sideway یا همان نوسان متراکم مشاهده می کنند. این گپ ها اغلب پر می شوند، اما اطلاعات بسیار کمی در خصوص شرایط قیمت پس از وقوع خود را ارائه می دهند. این گپ به ندرت در الگوی قیمت نمودارها وجود دارد. باید عنوان کرد که این گپ صرفا محدوده ای است که حداقل مقدار معاملات برای پر کردن گپ وجود دارد.
گپ خستگی (Exhaustion gap): گپ خستگی معمولا در انتهای روندهای بزرگ اتفاق می افتد. در این حالت قیمت گپ پایانی را در جهت روند ساخته و سپس قیمت بر می گردد. این گپ، بعد از یک حرکت تند یا طولانی مدت اتفاق می افتد و معمولا قبل از آن شکاف هایی قرار می گیرند و معمولا با افزایش شدید حجم معاملات همراه است. این گپ نشان دهنده پایان روند فعلی است و در حقیقت، معامله گران از روند موجود در بازار خسته شده اند که این امر نیز باعث تشکیل این گپ می شود و در این نوع گپ نیز حجم معاملات به صورت سنگینی افزایش پیدا می کند، بنابراین این نوع شکاف می تواند بهعنوان یک شکاف ادامه دهنده نیز محسوب شود، ولی دو عامل باعث تشخیص خواهند شد؛ اولا، اینکه در پایان یک روند صعودی یا نزولی است؛ ثانیا، با حجم معاملات سنگین به نسبت میانگین هفته یا روزهای اخیر خود مواجه خواهد بود. این گپ ها، محتمل ترین گپ هایی هستند که باید پر شوند.
گپ اندازه گیری (Measuring gap): به اسم گپ فرار یا گپ ادامه دهنده نیز شناخته می شود. این نوع گپ در میانه الگوی قیمت رخ می دهد و نشانه ای از هجوم خریداران یا فروشندگانی است که عقیده و نظر مشترکی در مورد آینده دارایی ها دارند. گپ های اندازه گیری طی روند بدون تغییر یا محدوده ازدحام رخ نمی دهد، بلکه طی کاهش یا افزایش سریع قیمت رخ می دهند. گپ های فرار معمولاً برای مدت زمان قابل توجهی پر نمی شوند. این نوع از گـپ در طی یک روند رخ می دهد. اگر این گپ در یک روند صعودی رخ دهد، نشان دهنده ادامه حرکت صعودی خواهد بود و اگر در روند نزولی رخ دهد نیز حاکی از وارد شدن فروشندگان بیشتر و ادامه روند نزولی می باشد. البته مشاهده این گـپ ها دلیلی بر ورود بی موقع به بازار نیست، بلکه باید آن را با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب کنید.
توجه به حجم معاملات می تواند به شناخت و تمایز گپ اندازه گیری و گپ خستگی کمک کند. به طور معمول، حجم معاملات زیاد قبل از گپ خستگی رخ می دهد. یکی از اشتباهات رایجی که در خصوص گپ ها رخ می دهد، اشتباه کردن در شناخت گپ اندازه گیری و گپ خستگی است. این موضوع می تواند باعث شود که سرمایه گذار خود را در وضعیت اشتباه قرار دهد و طی نیمه دوم روند صعودی نتواند سود خوبی به دست آورد.
گپ خستگی و گپ اندازه گیری، نوسان قیمت را در جهت های مخالف یکدیگر پیش بینی می کنند، بنابراین شناخت تفاوت های هر کدام بسیار ضرورت دارد. همچنین این نکته قابل ذکر است که به محض پر شدن یک گپ، توقف آن بعید به نظر می رسد، زیرا هیچ محدوده حمایتی یا مقاومتی آنی در این گپ وجود ندارد.
حرف پایانی
احتمال وقوع گپ های اندازه گیری یا گپ های شکست به مراتب کمتر از گپ متداول و گپ خستگی می باشد. درک تفاوت بین انواع گپ ها می تواند به معامله گران و سرمایه گذاران در کسب و کار در هر بازاری کمک کند.
تشخیص تغییر روند بازار – روند برگشتی در فارکس ، ارز دیجیتال و بورس | الگو های تغییر روند
تشخیص تغییر روند بازار یکی از مباحث بسیار مهم تحلیل تکنیکال بوده و تحلیل گران در تلاشند تا با روش های جدید و بهتری روند برگشتی در فارکس ، ارز دیجیتال و بورس را تشخیص دهند. با تشخیص صحیح انتهای روند صعودی و نزولی می توان سیگنال های معاملاتی را بهتر پیدا کرده و با اطمینان بیشتری وارد معامله شد. در این مقاله به آموزش روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی پرداخته و نیز الگو های تغییر روند ، معامله بر اساس آنها و اندیکاتور تغییر روند را آموزش می دهیم.
تشخیص تغییر روند صعودی و نزولی
برای تشخیص انتهای روند در بازار های مالی روش های گوناگونی وجود دارد. ما در این مقاله بهترین روش ها که تحلیل گران زیادی از آن برای تشخیص تغییر روند استفاده می کنند ، بیان می کنیم. برای تشخیص دقیق تر ابتدا باید با شکست روند آشنایی کامل داشته باشید. زیرا در بعضی از انواع شکست ها تغییر روند رخ می دهد. هنگام پایان روند معمولا حجم معاملات بالا تر از روز ها و تایم فریم های عادی می باشد.
تشخیص تغییر روند صعودی
در روند صعودی زمانی که خط روندی که دره ها را به هم وصل کرده است از بالا به پایین شکسته شود ، یعنی یا تغییر روند و یا اصلاح قیمتی پیش رو داریم. در ادامه مقاله نحوه تشخیص تغییر روند از اصلاح را آموزش داده ایم.
تشخیص تغییر روند صعودی
به شکل بالا دقت کنید. در نقطه A چارت قیمتی تغییر جهت داده و در نقطه C خط روندشکسته شده است و نمودار دوباره صعود کرده و به نقطه B رسیده است. چون نقطه B پایین تر از A واقع شده پس به احتمال بسیار بالایی تغییر روند رخ داده و اصلاح قیمتی نمی باشد. در این شکل نقطه A انتهای روند صعودی می باشد. برای تایید پایان روند بهتر است از روش های دیگری مانند واگرایی و نیز الگو های تغیر روند نیز استفاده کنید.
در ادامه بهترین الگو های تغییر روند را برایتان آورده ایم و با پیدا کردن هر کدام از این الگو ها در نمودار قیمتی می توانید پایان روند صعودی و تغییر جهت را شناسایی کنید.
تشخیص پایان روند نزولی
تشخیص پایان روند نزولی نیز دقیقا شبیه پایان روند صعودی می باشد. به شکل زیر توجه کنید.
تشخیص پایان روند نزولی
در شکل بالا درنقطه B شکست روند روی داده است. سپس نمودار حالت صعودی به خود گرفته و تا نقطه C پیش رفته است. و در این نقطه متوقف شده است. نقطه C را با قله قبلی خود یعنی A مقایسه کنید. C بالا تر از A قرار گرفته است. پس به احتمال بالایی شکست خط روند موفق بوده و تغییر در روند در سهم رخ داده است. در این مثال آخرین دره پایان روند نزولی می باشد.
تغییر روند در پرایس اکشن
افرادی که به صورت پرایس اکشن معامله می کنند کندل استیک ها را مداوم بررسی کرده . با پیدا کردن کندل های تغییر روند ، پایان روند و نقاط مناسب ورود را پیدا کرده و با خروج به موقع در مدت کوتاهی کسب سود می کنند. تشخیص کندل های تغییر روند در پرایس اکشن بسیار مهم می باشد.
برای تشخیص تغییر روند در پرایس اکشن علاوه بر رصد بازار پیدا کردن الگو های تغییر روند مهم می باشد. با استفاده از این الگوها می توانید نقاط تغییر و پایان روند را پیدا کرده و با استفاده از تحلیل های دیگر تایید شدن و یا عدم تایید آن را بررسی نمایید.
الگو های تغییر روند
در تحلیل تکنیکال الگو هایی وجود دارند که تریدر ها بر اساس آن سیگنال های خرید و فروش دریافت می کنند. البته این الگو ها به تنهایی نمی توانند پایان روند را تایید کنند. بلکه باید موارد دیگری نیز در نظر گرفته شده و تغییر در روند تایید گردد.
از طرف دیگر زمانی که تریدر تشخیص تغییر خط روند داده است ، با استفاده از این الگو ها می تواند صحت تصمیم خود را بررسی کند. الگو های تغییر روند نشان می دهد که گاو ها و یا خرس ها به نوعی کنترل خود را از دست داده اند. الگوی تغییر روند در موقعیتی از بازار اتفاق می افتد که رفتار انواع روند در بازار معامله گران عوض شده و در یک ارز و یا سهمی که خریداران بیشتری داشت تمایل به فروش بیشتر می شود.
مهم ترین الگو های تغییر روند
الگو های تغییر روند زیادی از سوی تحلیل گران ارائه شده است. در این میان چندین الگو به عنوان مهم ترین الگو های تغییر روند بیان شده است.
- الگو های گوه ای
- الگوی سر و شانه
- الگوی سقف دوقلو
- الگوی کف دوقلو
- الگو های سقف سه قلو و کف سه قلو
- الگوی رول سوشی
- الگوی کازیمودو
بهترین اندیکاتور تشخیص تغییر روند
تشخیص تغییر در روند برای پیدا کردن نقاط مهم ورود و خروج به بازار از اهمیت زیادی برخوردار است. اندیکاتور A-Gimat Reversal Indicator یکی از بهترین اندیکاتور ها برای شناسایی نقاطی از نمودار است که در آنها قیمت تغییر جهت می دهد. این اندیکاتور را می توانید از لینک زیر دانلود کنید.
اندیکاتور را از لینک بالا دانلود کرده و در متاتریدر نصب کنید.
بعد از نصب اندیکاتور تشخیص پایان روند را مانند شکل زیر برای یک جفت ارز رسم کنید.
اندیکاتور تشخیص تغییر روند
در این اندیکاتور قسمت هایی که با فلش نشان داده شده است ، نشان از تغییر روند داشته و جهت فلش جهت تغییر را نشان می دهد. اگر به شکل توجه کنید در سمت راست بعد از افت قیمت یک تغییر در روند نشان داده شده است که می تواند نقطه مناسبی برای ورود باشد. بعد از ورود می توانید در نقطه ای که دوباره پایان روند نشان داده شده است از معامله خارج شوید.
تشخیص اصلاح از تغییر روند
زمانی که در یک روند صعودی و یا نزولی قرار داریم ، روند به یک باره رشد و یا افت نکرده و همیشه با نوسانات و یا همان اصلاحاتی همراه است. فرض کنید در یک روند صعودی قرار داریم و نمودار قیمتی در یکی از مقاومت ها تغییر جهت می دهد. حال این سوال برای تمامی تریدر ها وجود دارد که آیا این تغییر جهت یک اصلاح در بازار است و یا تغییر روند؟
برای دریافت این سوال ابتدا باید بتوانید تفاوت این دو را کاملا درک کنید.
تشخیص اصلاح از تغییر روند
در شکل بالا اصلاح و تغییر در روند را نشان داده ایم. برای تغییر روند باید شرایطی وجود داشته باشد. یکی از اصلی ترین شرایط شکست روند می باشد. در این مثال روند نزولی شکسته شده است. ولی اصلاح به نوعی کوتاه بوده و خط روند را نمی شکند.
استراتژی معاملاتی پایان روند
زمانی که در نمودار تغییر در روند را مشاهده می کنیم چندین راه برای معامله وجود دارد و معامله گر باید بر اساس نوع استراتژی و ریسک پذیری خود نوعی از ترید را انتخاب کند. برای مثال و درک بهتر با یک مثال شروع می کنیم. به نمودار قیمتی سهم زیر توجه کنید. در ابتدا نمودار در روند صعودی قرار دارد.
استراتژی معاملاتی تغییر روند
نمودار در روند صعودی خود با اصلاح هایی همراه بوده و در نقاطی که با خطوط آبی رنگ مشخص کرده ایم ، اصلاح قیمتی روی داده و سهم همراه با اصلاح هایی که داشته به روند صعودی خود ادامه داده است. آنچه برای ما اهمیت دارد این است که در کدام یک از این اصلاح ها تغییر در روند رخ داده و باید از معامله خارج شد.
اگر دقت کنید در روند صعودی تا زمانی که دره های تشکیل شده بالاتر از دره قبلی و نیز قله ها بالاتر از قله قبلی باشد ، روند همچنان صعودی بوده و افت قیمت ها به دلیل اصلاح سهم می باشد. نوسان گیران و تریدر هایی که معاملات کوتاه مدت دارند ، در قله ها از معامله خارج شده و در دره ها دوباره وارد معامله می شوند.
حال فرض کنیم به نقطه A در نمودار رسیده ایم. و نمودار تغیر جهت داده است. اگر تریدر کوتاه مدت هستید و ریسک پذیری پایینی دارید ، زمانی که شاهد تغییر جهت شدید از معامله خارج شوده و بازار را دوباره رصد کنید. زمانی که به نقطه B رسیدید به این نقطه توجه کنید که آیا پایین تر از دره قبلی قرار دارد و یا بالا تر است؟
نقطه B کمی پایین تر از آخرین دره واقع شده است. پس احتمالا تغییر در روند رخ داده است. می توان باز هم منتظر تایید تغییر در روند ماند. نمودار صعود کرده و به نقطه C رسیده انواع روند در بازار و دوباره تغییر جهت داده است. در این صورت چون نقطه C پایین تر از نقطه A قرار دارد ، پس تغییر روند در نقطه A تایید شده و روند نزولی آغاز شده است.
بعضی از معامله گران میان مدت نیز در نقطه A از معامله خارج نشده و حد ضرر خود را تا دره قبلی قرار می دهند. و اگر سهم و یا ارز بیشتر از دره قبلی انواع روند در بازار نزول پیدا کند ، حد ضرر برای تریدر فعال شده و باید از معامله خارج شود.
از طرف دیگر خطوطی را که با رنگ صورتی رسم کرده ایم مشاهده کنید. و نشان از الگوی سر و شانه دارد و یکی از نشانه های تغییر در روند می باشد.
سوالات متداول
نشانه های تغییر روند بازار چیست؟
زمانی که خط روند به صورت معکوس شکسته شده و تغییر جهت اصلاح قیمتی نباشد. علاوه انواع روند در بازار بر آن الگو های تغییر روند در نمودار قیمتی یکی دیگر از نشاه های تغییر روند می باشند.
بهترین الگوی تغییر روند چیست؟
الگوی سر و شانه برای شناسایی تغییر روند در میان تحلیل گران از اهمیت بالایی برخوردار است.
اصطلاح گپ در فارکس و بازارهای مالی به چه معناست؟
با توجه به اهمیت سرمایه گذاری در زمینه بورس و ارز های دیجیتال و فارکس، در این مقاله قصد داریم به اصطلاح گپ در فارکس بپردازیم و پر تکرار ترین سوال های شما که ” اصطلاح گپ در فارکس چیست ” است، پاسخ دهیم. بنابراین از شما می خواهیم تا پایان این مقاله همراه ما باشید تا با در اختیار گذاشتن اطلاعات بسیار در این زمینه به تمام سوال های شما پاسخ داده باشیم.
- اگر تازه کار هستید، مقاله راهنمای ورود به فارکس را بخوانید.
اصطلاح گپ در فارکس
گپ در فارکس همان شکاف قیمت در بازارهای مالی است. که از اتفاق های جنجال برانگیز است که در بازارهای مالی اتفاق میافتد. حال در این قسمت به طور مفصل پیرامون آن که اصطلاح گپ در بازار فارکس چه کاربردی دارد خواهیم پرداخت. شکاف قیمت های زیادی بر روی نمودار تحلیل فارکس اتفاق می افتد که به قسمت هایی گفته میشود که معمولاً در آن معامله انجام نشده است و روند صعودی در این نمودار بالاتر از قیمت های بالای روز قبل می باشد که باعث می شود که فضای بازی بر روی نمودار ایجاد شود که در طول روز پر نخواهد شد که به این اتفاق اصطلاح گپ اطلاق می شود.
روند نزولی زمانی اتفاق میافتد که بالاترین قیمت بازار در آن روز کمتر از قیمت های پایین در روزهای قبل باشد و یک شکاف ایجاد شود که در روند نزولی نشانه ضعف آن بازار به حساب بیاید و در روند صعودی نیز نشانه استحکام آن نمودار باشد. زمانی که نمودار های روزانه را چک کنید متوجه خواهید شد که این شکاف ها غالباً در نمودار های روزانه صورت می گیرد. شاید شما نیز این اصطلاح به گوشتان خورده که شکاف ها همیشه پر می شوند. این اصطلاح، یکی از رایج ترین اصطلاحاتی است که در کتاب های قیمتی وجود دارد. البته می انواع روند در بازار توان گفت این اصطلاح همواره صدق نمیکند و بعضی اوقات خلاف آن ثابت شده است. اما این موضوع ثابت شده که زمانی که گپ ها بسته می شوند، پیش بینی های زیادی می توان از این موضوع انجام داد.
اصطلاح گپ در فارکس چه کاربردی دارد؟
در پاسخ به این سوال که گپ چیست؟، میتوان به سراغ مقالات مختلف می رفت و در فارکس تحلیل هایی را انجام داد در این قسمت قصد داریم، چند اصطلاح در گپ فارکس را نام ببریم و در این زمینه نیز اطلاعاتی را در اختیارتان قرار دهیم. با توجه به تحلیل ها و شاهد هایی که پیرامون کندل ها انجام دادیم، به اصطلاح فاصله گرد یا پنجره دست پیدا کردیم. در بین یک واحد از تایم فریم که در این قسمت سرعت نوسان پیدا میکند، اصطلاحی به وجود می آید که به آن، پنجره یا فاصله اطلاق می شود.
گپ ها نشان دهنده این موضوع می باشند که زمانی که در روند صعودی نمودار با حالت صعودی روبهرو شدید، می توانید امیدوار باشید که ادامه روند در جهت باز شدن گپ صورت پیدا خواهد کرد. بنابراین با قدرت ادامه دهید و اگر به روند نزولی رسیدید می توانید معامله را به فروش باز کنید و شیوه فعالیت در فارکس خود را به این صورت تغییر دهید. اگر یک پنجره معکوس گشوده شد می توان گفت آن روند به پایان خواهد رسید. برای مثال می توان گفت اگر یک روند نزولی در این حالت نمودار دیده شود، این حال به معنی کم شدن فروش میزان آن میباشد و بازار شتاب پیدا خواهد کرد و قدرت اولیه بسیار کمتر از قدرت های بعدی می باشد. بنابراین روند نزولی رو به پایان می رود و روند صعودی جای خود را به روند نزولی خواهد داد. این مسائل را به طور عکس نیز می توان بیان نمود که در این حالت به هر حال بهتر است که معاملات خرید خود را در زمینه فارکس ببندیم و به معاملات فروش بپردازیم.
انواع اصطلاح گپ در فارکس
در این قسمت قصد داریم به انواع اصطلاح گپ در فارکس بپردازیم. اصطلاحات گپ هر کدام مفاهیم و تعابیر خاص خود را دارد و برای ان که معانی هر کدام را متوجه شویم نیاز به مطالعه در این زمینه داریم.
گپ شكست
در چارت ها و در نمودار ها با توجه به ان که سطح زیر نمودار معنی خاص خود را دارد، می توان مقاومت قوی را برای سطح زیر نمودار نشان داد. در یک نقطه از نمودار قیمت ها به صورت قوی سطح مقاومت نشان داده شده را می شکانند و حرکات بعدی را ایجاد می کنند و روند صعودی به نمودار می بخشند.
گپ خستگي
گپ خستگی نیز تعبیر و معنی خود را دارند. این اصطلاح نیز زمانی مورد استفاده قرار می گیرد. که در پایان روند و دوره های بزرگ، قیمت ها در جهت روند به وجود امده و بعد به حالت سابق خود بر می گردد.
گپ معمولي
گپ معمولی توانایی رخداد و ایجاد به کرات دارد و بدون ان که شما حرکات قیمت را در ان مشاهده نمایید می توانید شاهد رخداد گپ باشید. این گپ اتفاقی عادی در بازار فارکس می باشد.
ادامه دهنده يا روند
گپ های روند و یا گپ های ادامه دهنده، در میانه روند نمودار رخ می دهند. این گپ ها در یک روند صعودی ایجاد می شوند و نشان دهنده یک باره خریداران به بازار می باشد و فشار بازار در این حرکت ناگهانی را انواع روند در بازار صورت خواهد داد. این گپ ها نیز بسیار کاربردی اند و تعابیر مشخصی دارند.
اصطلاح گپ در فارکس همان شکاف قیمتی
اصطلاح gap در فارکس به معنی شکاف قیمتی می باشد و اگر شما این اصطلاح را در هر سایت و منبع اطلاعاتی جستجو کنید متوجه این موضوع خواهید شد. اصطلاح گپ در بازار سهام را می توانید در سایت ایران بورس نیز جستجو نمایید و تمام اطلاعات مورد نظر را دریافت نمایید. به هر حال اصطلاحات مربوط به بازار فارکس مانند اصطلاحات گپ بسیار پر کاربرد است و در صورت فعالیت در بازار فارکس ملزم به یادگیری انان می باشید.
اصطلاح گپ در تحلیل تکنیکال
زمانی که بین دو کندل و یا بین دو بازه زمانی شاهد ایجاد شکاف قیمتی باشیم به اصطلاح می گوییم گپ در فارکس مشاهده نموده ایم. در این فاصله نه عرضه و تقاضا ای رخ می انواع روند در بازار دهد و نه خرید و فروشی انجام می گیرد. به همین دلیل یک شکاف قیمتی در نمودار ایجاد می شود که به تحلیل ان می توان گفت تا چه زمانی حالت دور شدن فارکس از خرید و فروش مشاهده می شود. مناطق مهمی بر روی روند نمودار است که اگر نقطه ورود و خروج ان را بتوانیم تشخیص دهیم، توانسته ایم نقطه حمایتی و مقاومتی نمودار را تشخیص بدهیم و نقاطی که شکاف نموداری داشته ایم را تشخیص داده باشیم. بد نیست این را هم بدانید که در بازار زمانی که اخبار و رویداد های مهمی رخ بداند برگشت های سریع در انتظارمان خواهند بود که در پی ان افزایش سرمایه و اخبار خاصی برای یک شرکت رخ می دهند و شکاف های قیمتی گسترده ای بر روی قیمت ها و سرمایه شرکت ایجاد خواهد شد. گپ تریدینگ و گپ ها در فارکس نیاز به تحلیل بسیار بالا دارد و نمی توان بدون شناخت ان دست به فعالیت در فارکس زد.
اصطلاح گپ در فارکس
شکاف قیمتی که بین دو بازه زمانی ایجاد شود را ما در بازار فارکس به نام گپ می شناسیم و از ان با این اصطلاح یاد می کنیم. در فاصله ای که بر روی نمودار گپ ایجاد شده و شکاف قیمتی داریم کم تر می توانیم شاهد ایجاد معامله بین معامله گران باشیم. حتی خرید و فروش و تقاضا نیز در بازه گپ بسیار کمیاب می شود. دلایل زیادی می تواند باعث ایجاد گپ در بازار فارکس شود. اخبار و اطلاعاتی که به یک باره به عنوان خبر فاش می شود بر روز بازار فارکس اثر گذار است و منجر به ایجاد گپ و شکاف بر روی نمودار خواهد شد. به هر حال با افشا شدن اطلاعات سود دهی و ضرر دهی غیر منتظره و یکباره یک گپ قیمتی مثبت و یا منفی ایجاد خواهد شد.
گپ در بازار های مالی
به دلایل مختلف و متنوع شاهد ایجاد گپ ها در بازار های مالی می باشیم. دلایل تکنیکی و بنیادی ایجاد کننده گپ می باشند و اگر در شرکتی درامدی بیش از انتطار به دست آید، در روز بعد قیمت این شرکت به گپ رو به رشد دچار خواهد شد. این جمله تعابیر خاصی دارد. یک تعبیر مشخص ان این است که قیمت سهم این شرکت رکورد جدیدی خواهد داشت. در فصل بعد توانایی بازگشایی با قیمتی بیشتر را خواهد داشت و به همین دلیل توانایی ایجاد گپ را داشته است. در نهایت باید بگوییم پیشنهاد ایران بورس به شما مطالعه پست مدیریت ریسک در فارکس می باشد.
سوالات متداول
گپ به معنای شکاف قیمتی در بازار می باشد که بر روی نمودار فارکس قابل مشاهده است.
بله اصطلاح گپ همان شکاف قیمتی می باشد.
به دلایل تکنیکی و مختلف که اخبار سیاسی و اطلاعات سیاسی از جمله آن می باشد.
زیرا گپ از ملزومات بازار فارکس می باشد و بدون شناخت محتوا و معنای گپ نمی توان به بازار فارکس چیره و غالب گشت و دانستن معنای آن مهم می باشد.
5 اندیکاتور کاربردی برای تشخیص روند
مسلماً تجزیه و تحلیل روند ، مهمترین حوزه تجزیه و تحلیل تکنیکال است و برای تعیین روند کلی قیمت، امری کلیدی است. روندها میتوانند افقهای زمانی متفاوتی داشته باشند، به همین خاطر در این مقاله به معرفی پرکاربردترین اندیکاتور های تشخیص روند خواهیم پرداخت.
به طور مثال میتوان گفت، یک روند صعودی کلی در بازه زمانی هفتگی میتواند شامل روند نزولی روزانه باشد، درحالیکه در تایم فریم ساعتی در انواع روند در بازار حال افزایش است. تجزیه و تحلیل در چارچوب چندگانه به معامله گران کمک میکند تا روند را بهتر درک کنند.
تجزیه و تحلیل روند را میتوان با استفاده از خطوط روند و با در نظر گرفتن سطوح قیمتی که حمایت و مقاومت سهم را نشان میدهند، انجام داد.
معامله گران با تشخیص روند معاملات سعی میکند از طریق تجزیه و تحلیل حرکت یک سهم در یک جهت خاص، سود خود را به دست آورند.
همچنین علاوه بر تجزیه و تحلیل، معامله گران باید به مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات مسلط باشند. اما برخی از استراتژیها امتحان خود را پشت سر گذاشتهاند و اندیکاتورهایی را بهعنوان ابزار تحلیل روند در اختیار معامله گرانی که به تحلیل روند شاخصها علاقهمند هستند، قرار دادهاند.
1. میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال است که در یک بازه زمانی با استفاده از خط میانگین، میتوان قیمت را مشخص کرد.
این اندیکاتور بر اساس بازه زمانی مشخص، از میانگین قیمتها به عنوان داده استفاده میکند و آن را به صورت یک خط، روی نمودار نشان میدهد.
میانگین متحرک در یک بازه زمانی خاص در نظر گرفته میشود 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازه زمانی که معاملهگر انتخاب میکند.
برای سرمایهگذاران و دنبالکنندگان روند بلندمدت، میانگین متحرک ساده 200 روزه، 100 روزه و 50 روزه گزینههای مناسبی هستند.
فرمول ساخت مووینگ اوریج در سادهترین حالت به شکل زیر است:
SUM(CLOSE, N)/N
جمع = SUM
تعداد دوره =N
قیمت پایانی = CLOSE
بهطورکلی، مووینگ اوریجی که از آن در چارت استفاده میشود با تایم فریم نسبت مستقیم دارد. برای مثال زمانی که مووینگ اوریج در بازه زمانی 100 روی تایم فریم روزانه تنظیم شود، به معنای داشتن یک میانگین قیمت 100 روزه روی چارت میباشد. تصویر زیر نشاندهنده مووینگ اوریج ساده 100 روزه روی نماد خساپا است.
بر اساس فرمول داخلی انواع MAها شامل:
- میانگین متحرک ساده Simple Moving Average) SMA)
- میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average) EMA)
- میانگین متحرک صاف شده Smoothed Moving Average) SMMA)
- میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted Moving Average) LWMA or WMA)
روشهای مختلفی انواع روند در بازار برای استفاده از میانگین متحرک وجود دارد.
روش اول: بررسی زاویه میانگین متحرک است.
اگر قیمت برای مدتزمان طولانی، عمدتاً به صورت افقی حرکت کند به این معنا است که قیمت آن روندی ندارد و بهاصطلاح حالت رنج گفته میشود.
محدوده متغیر معاملاتی زمانی اتفاق میافتد که برای مدتی اوراق بهادار بین آستانه قیمتهای بالا و پایین معامله میشود.
روش دوم: میتوان با رسم کراس اور سیگنال خرید یا فروش را دریافت کرد.
زمانی که تقاطع میانگین 50 روزه با نمودار 200 روزه روبهبالا باشد، سیگنال خرید و اگر تقاطع میانگین 50 روزه و 200 روزه رو به پایین باشد، سیگنال فروش صادر میشود.
بازههای زمانی باتوجهبه استراتژی سیستم معاملاتی قابل اصلاح است.
2. همگرایی و واگرایی MACD
مکدی (Moving Average Convergence Divergence) نوعی اندیکاتور برای نوسانگیری است که باگذشت زمان، پیرامون خط مرکزی و محور صفر نوسان میکند. این اندیکاتور علاوه بر آنکه اندیکاتور روند نما است، بهعنوان اندیکاتور نوسانگر مومنتوم نیز استفاده میشود. در این
با توجه به اینکه خط مکدی بالای خط صفر قرار میگیرد یا در پایین آن، روند مشخص میشود.
- خط مکدی بالای صفر قرار گیرد، احتمالاً روند صعودی خواهد بود.
- خط مکدی پایین صفر قرار گیرد، احتمالاً روند نزولی خواهد بود.
MACD داری دو خط سریع و کند است. زمانی که خط سریع خط کند را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر و اگر خط سریع خط کند را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
3. اندیکاتور آر اس آی RSI
سومین اندیکاتوری که برای تشخیص روند مورد استفاده قرار میگیرد اندیکاتور Relative Strength Index) RSI) میباشد.
RSI بهعنوان یک نوسانساز نمایش داده میشود و میتواند از 0 تا 100 حرکت کند؛ بنابراین حرکت بین صفر تا 100 اطلاعات متفاوتی نسبت به MACD ارائه میدهد. در این اندیکاتور دو سطح 30 و 70 بسیار مهم و کاربردی هستند
- تفسیر و استفاده از RSI این است که مقادیر 70 یا بالاتر نشان میدهد که اوراق بهادار بیش از حد خریداری میشود (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزشگذاری میشود و ممکن است برای تغییر روند اصلاح قیمت آغاز شود.
- حرکت RSI به سمت 30 یا کمتر نشاندهنده وضعیت بیش از حد فروش (اشباع فروش) است.
در یکروند صعودی قوی، قیمت اغلب برای دورههای طولانیمدت به 70 و فراتر از آن میرسد. برای روندهای نزولی، قیمت میتواند برای مدت طولانی در 30 یا کمتر باقی بماند.
در یکروند صعودی سیگنال خرید زمانی صادر میشود که RSI به پایین 50 میرسد و سپس به بالای آن سطح برمی گردد.
اما بهطورکلی سطوح اشباع خریدوفروش را نمیتوان بهعنوان سیگنال در نظر گرفت.
4. اندیکاتور OBV
حجم به خودی خود یک شاخص با ارزش است و حجم موجود (OBV) اطلاعات قابل توجهی از حجم را گرفته و آن را به یک اندیکاتور و با یک خط سیگنال تبدیل میکند.
این شاخص فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "مثبت" و کم کردن حجم در روزهای "منفی" اندازهگیری میکند.
در حالت ایدهآل، حجم باید روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV و کاهش قیمت نیز باید با کاهش OBV همراه باشد.
تصویر زیر نمونهای از یک سهم را نشان میدهد که همراه با OBV روند صعودی دارد. ازآنجاکه OBV نسبت به خط روند خود پایین نیامد، این نشانه خوبی است که قیمت حتی پس از پولبک نیز به روند صعودی خود ادامه میدهد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش میکند.
- اگر قیمت در حال افزایش است و OBV به صورت تخت یا در حال افت است، ممکن است قیمت حالت رنج باشد.
- اگر قیمت در حال سقوط است و OBV در حال صاف شدن یا افزایش است، قیمت ممکن است کاهش یابد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش خواهد کرد.
5. باند بولینگر Bollinger Band
باند بولینگر توسط مجموعهای از خطوط روند طراحی شده است که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ترسیم میکند، اما میتواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود.
این اندیکاتور نوسانهایی که در سهم به وجود میآید را بهخوبی نشان میدهد. برای تنظیمات پیشفرض باند بولینگر اکثراً از میانگین متحرک با دورهی زمانی ۲۰ در نمودارهای معاملاتی استفاده میشود.
باند بولینگر روند مرز حرکت بین سقف و کف قیمت را بر اساس تایم فریم معاملاتی مشخص میکند. معاملهگر به کمک این اندیکاتور میتواند از بیشترین و کمترین قیمت سهم آگاه شود.
همچنین برای سنجش نوسانهای صعودی و نزولی، باند بالا و پایین میتواند به معامله گران بسیار کمک کند.
- هرچه روند قیمتها به باند بالایی نزدیکتر شود، بازار بیشتر به حالت اشباع خرید نزدیک میشود و هرچه حرکت قیمت به باند پایینی نزدیکتر میشود، بازار در معرض فشار فروش قرار میگیرد.
برای استفاده از باندهای بولینگر 22 قانون برای سیستم معاملهگری توسط جان بولینگر ارائه شده است.
اندیکاتور تشخیص روند رنج
جمعبندی
در این مقاله سعی شد به معرفی پرکاربردترین اندیکاتورهای تشخیص روند پرداخته شود که در تمام تایم فریمهای معاملاتی مورد استفاده انواع روند در بازار قرار میگیرند و معمولاً هر معاملهگر باتوجهبه ترجیحات خود متغیرهای موردنیاز را تنظیم میکند.
این اندیکاتورها به کمک سایر اندیکاتورها برای تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله گران کمک میکنند.
معروفترین اندیکاتورهای تشخیص روند که به آن ها اشاره شد: اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)، مکدی (MACD)، اندیکاتور آر اس آی (RSI)، اندیکاتور OBV و باند بولینگر (Bollinger Band) میباشند.
- اندیکاتور میانگین متحرک که آن را بهاختصار (MA) مینامند، رفتار روند قیمتی را درگذشته و حال مورد بررسی قرار میدهد و نوسانات بازار را به صورت خطی ملایم و صاف روی نمودار نمایش میدهد.
- واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نوعی شاخص نوسانی است که میتواند به معامله گران کمک کند تا در کوتاهمدت بهسرعت عمل کنند. میزان جهت، قدرت و شتاب به کمک 3 میانگین متحرک 9،12 و 26 روزه تعیین میشود.
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید اندازهگیری میکند.
- شاخص حجم موجود (OBV) فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "بالا" و کسر حجم در روزهای "پایین" اندازهگیری میکند.
در رابطه با توضیح بیشتر در مورد هریک از اندیکاتورهای تشخیص روند، توصیه میشود مقالات آموزشی مربوط به آن ها را مطالعه کنید.
یادگیری معامله با شاخصها میتواند یک فرایند پیچیده باشد. اگر شاخص خاصی برای شما جذاب است، در مورد آن بیشتر تحقیق کنید.
مهمتر از همه، این ایده خوبی است که قبل از استفاده از اندیکاتورها تحقیق کرده و برای انجام معاملات آن را آزمایش کنید.
راهنمای رسم خط روند (Trendline)
روند (Trend) اصطلاحی است در بازارهای مالی که تمایل کلی حرکت قیمت در یک بازار را مشخص میکند. در واقع روند از گرایش جامع قیمت حکایت دارد. شاید تشخیص روند، مهمترین وظیفه و هدف یک تحلیلگر در تحلیل تکنیکال باشد. از این رو رسم خط روند بسیار اهمیت دارد. در این مقاله سعی شده تا با زبانی ساده روند قیمت و نحوه ترسیم خط روند آموزش داده شود.
خط روند چیست؟
خطوط روند (Trendlines) در بازارهای مالی، خطوط اُریبی هستند که بر نمودار ترسیم میشوند. این خطوط، نقاطی از دادهها را به هم متصل میکنند تا تشخیص روند بازار و تصور حرکات قیمت را برای تریدرها و چارتیستها تسهیل کنند.
خطوط روند یکی از اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به حساب میآید. رسم خط روند به صورت گستردهای در بازارهای سهام، ارز فیات، ابزار مشتقه و ارزهای دیجیتال به کار میرود.
خطوط روند اساساً شبیه به سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند، با این تفاوت که به جای خطوط افقی، از خطوطی مورب ساخته شدهاند. از این رو میتوانند شیبی مثبت یا منفی داشته باشد. معمولاً وقتی که شیب خط زیاد باشد، روند قویتر خواهد بود.
رسم خط روند
میتوانیم خطوط روند را به دو دستۀ اصلی تقسیم کنیم: روند صعودی (Uptrend) و روند نزولی (Downtrend). خط روند صعودی، همانطور که از اسمش برمیآید، از موقعیتی فروتر در نمودار، به جایگاهی بالاتر ترسیم میشود و دو یا چند نقطه را، همانند تصویر زیر، به هم متصل میسازد.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین نمایش داده شده که خط سبز نمایانگر روندی صعودی است.
در مقابل، روند نزولی هم از جایگاهی فراتر به موقعیتی فروتر در نمودار رسم میشود و دو یا چند نقطه را به هم وصل میکند.
در تصویر بالا نیز خط قرمز نمایانگر روندی نزولی در قیمت بیت کوین است.
در نتیجه، تفاوت این دو نوع روند در انتخاب نقاطی انواع روند در بازار است که برای ترسیم آنها استفاده میشود. رسم خط روند صعودی، با استفاده از پایینترین نقاط نمودار انجام میشود (یعنی کف نمودارهای شمعی در سطحی بالاتر تشکیل میشود). از طرف دیگر، رسم خط روند نزولی، با استفاد از بالاترین نقاط نمودار انجام میشود (یعنی سقف نمودار شمعی در سطحی پایینتر ایجاد میشود).
چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟
خط روند با توجه به فراز و فرود نمودار، قیمت روند غالب را اندکی به چالش میکشد، آن را میآزماید و با خود هم جهت میسازد. سپس برای پیشبینی سطوح مهم آینده امتداد مییابد. رسم خط روند ممکن است بارها انجام شود و مادامی که دچار شکست نشود، معتبر است.
با اینکه خطوط روند میتوانند برای انواع دادههای نموداری به کار بروند، اما معمولاً در نمودارهای مالی (بر اساس قیمت بازار) مورد استفاده قرار میگیرند.
همچنین آنها اطلاعاتی از عرضه و تقاضا ارائه میدهند. خط روند صعودی، طبیعتاً بیانگر نیروی خرید فزاینده است (تقاضا بیشتر از عرضه است). خط روند نزولی نیز با افت پیوسته قیمت در ارتباط است ( عرضه بیشتر از تقاضا است).
حجم معاملات نیز میتواند در چنین تحلیلهایی منظور شود. به عنوان مثال اگر قیمت افزایش یابد اما حجم معاملات کاهش یابد یا نسبتا اندک باشد، ممکن است به اشتباه تصور شود که تقاضا در حال افزایش است.
همان طور که اشاره شد، از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشود. این سطوح از مفاهیم اساسی و بسیار مهم تحلیل تکنیکال به شمار میروند. خط روند صعودی نمایانگر سطح حمایتی ست که بعید است قیمت به زیر آن برود. در مقابل، روند نزولی هم نشاندهندۀ سطح مقاومتی است که افزایش قیمت به بالای آن غیرمحتمل است.
به عبارت دیگر، هنگامی روند بازار غیرمعتبر است که سطوح حمایت و مقاومت به سمت پایین و بالا شکسته شوند. در بسیاری از موارد هنگامی که این سطوح اصلی در حفظ روند ناموفق باشند، بازار تمایل دارد جهت حرکت خود را تغییر دهد.
تحلیل تکنیکال همچنان عرصهای ذهنی است و هر کس میتواند روش کاملاً متفاوتی برای رسم خط روند ارائه دهد. از این رو، ترکیب چندگانۀ تکنیکهای تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال برای کاهش ریسک میتواند سودمند باشد.
ترسیم خطوط معتبر روند
از لحاظ فنی، خطوط روند میتوانند هر دو نقطۀ روی نمودار را به هم متصل کنند. اما بسیاری از چارتیستها اتفاق نظر دارند که استفاده از سه نقطه (یا بیشتر)، روند را معتبر میسازد. در برخی موارد استفاده از دو نقطه میتواند به معنی پتانسیل روند باشد و استفاده از سه نقطه نیز به عنوان آزمون اعتبار روند تلقی میشود.
در نتیجه هنگامی که قیمت، خط روند را در سه نوبت (یا بیشتر) لمس کند و نشکافد، روندی معتبر محسوب میشود. آزمون چندبارۀ خط روند ثابت میکند که روند مذکور صرفاً از نوسانات قیمت ناشی نشده است.
تنظیمات مقیاس در رسم خط روند
علاوه بر انتخاب تعداد نقاط کافی برای تشکیل روندی معتبر، لحاظ کردن تنظیمات مناسب نیز هنگام ترسیم خط روند حائز اهمیت است. تنظیمات مقیاس، مهمترین بخش تنظیمات نمودار است.
مقیاس در نمودارهای مالی به نحوۀ نمایش تغییر قیمت مرتبط است. مقیاس عددی (Arithmetic) و مقیاس نیمه لگاریتمی (Semi-Logarithmic) رایجترین مقیاسهای موجود هستند. در نمودار عددی، تغییر قیمت بر حسب حرکات عمودی قیمت به موازات محور Y بیان میشود. حال آنکه در نمودار نیمه لگاریتمی، تغییرات بر اساس درصد نمایش داده میشود.
برای مثال، در نمودار عددی، تغییر قیمت از 5 به 10 دلار همانند تغییر قیمت از 120 به 125 دلار است. اما در یک نمودار نیمه لگاریتمی افزایش 100% قیمت (از 5 به 10 دلار) مقدار بیشتری از نمودار را در مقایسه با افزایش 4% (120 به 125 دلار) اشغال میکند.
هنگام استفاده از خطوط روند باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
هنگام ترسیم خط روند، توجه به تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع از نمودار ممکن است فراز و فرود متفاوتی در پی داشته باشد و در نتیجه به خط روندی متفاوت منجر شود.
انتخاب نقاطی که برای ترسیم خط روند به کار میروند، بر میزان نمایش دقیق چرخههای بازار و روند واقعی تأثیرگذار است و باعث میشود قدری ذهنی باشند.
برای مثال برخی از چارتیستها خطوط روند را تنها بر اساس بدنۀ نمودار شمعی و بدون در نظر گرفتن فتیله (Wicks) ترسیم میکنند و برخی دیگر ترجیح میدهند خطوط روند را با لحاظ کردن بالا و پایین فتیلهها ترسیم کنند.
در انواع روند در بازار نتیجه اهمیت دارد از خطوط روند به همراه سایر ابزارهای نموداری و اندیکاتورهایی از قبیل ابرهای ایچیموکو، نوارهای بولینگر (BB)، مکدی (MACD)، شاخص RSI، و میانگین متحرک (MA) استفاده شود.
سخن پایانی
روند یک نمودار، گرایش کلی حرکت قیمت در یک نمودار را نشان میدهد که با اتصال دو یا چند نقطه به روی نمودار تشکیل میشود. اهمیت روند و تشخیص آن تا آنجا است که میتوانیم آن را هدف اصلی تحلیلگر تکنیکال بدانیم.
روندها سه دسته هستند: صعودی، نزولی و خنثی. خطوط روند در تمامی بازارهای مالی از جمله بازار رمزارزها به کار میروند. اهمیت دیگر خطوط روند در این است که میتوان آنها را همچون سطوح مقاومت و حمایت در نظر گرفت.
برای ترسیم خط روند به یاد داشته باشید که با اتصال دو نقطه احتمال وجود روند تقویت میشود؛ حال آنکه با استفاده از سه نقطه اعتبار روند محرز میگردد. روندها آزمون میشوند و اگر دچار شکست نشوند اعتبارشان ثابت میشود.
اگر روند صعودی باشد، به معنی مازاد تقاضا است و اگر روند نزولی باشد، از افزونی عرضه بر تقاضا حکایت دارد. باید توجه داشته باشید که به تنهایی استفاده کردن از خطوط روند میتواند شما را دچار اشتباه کند. لذا پیشنهاد میگردد که همراه با آن از سایر ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده شود.
دیدگاه شما