نمودار لگاریتمی چیست و چه تفاوتی با مقیاس خطی دارد؟
دو نوع اصلی مقیاس قیمت در تحلیل تکنیکال استفاده می شود، مقیاس قیمت لگاریتمی و خطی. بیشتر معاملهگران احتمالاً از مقیاس قیمت خطی استفاده میکنند، زیرا در بسیاری از پلتفرم هایی که نمودار قیمت ارائه می کنند به طور پیشفرض انتخاب می شود. با این حال، مواردی وجود دارد که در آن مقیاس لگاریتمی قیمت تجزیه و تحلیل نمودار را آسانتر میکند. برای آشنایی بیشتر با مقیاس لگاریتمی و مقیاس خطی با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله :
نمودار لگاریتمی (logarithmic scale) در تحلیل تکنیکال
مقیاسهای قیمت لگاریتمی نوعی مقیاس قیمت هستند که در خواندن نمودار استفاده میشوند در حالی که دو تغییر قیمت معادل با تغییر عمودی یکسان در مقیاس نشان داده میشوند. به مقیاس قیمتی “مقیاس ورود” نیز می گویند. اساساً با افزایش قیمت دارایی، فاصله بین اعداد در مقیاس لگاریتمی قیمت کاهش می یابد.
دو دلیل اصلی وجود دارد که ممکن است بخواهید هنگام تجزیه و تحلیل بازار از نمودار مقیاس لگاریتمی استفاده کنید. اولاً، اگر بازار نوسان داشته باشد، در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه شاهد نوسانات عظیم بازار خواهید بود. تجزیه و تحلیل این نوسانات سریع در نمودار خطی دشوار است. به عنوان مثال، اگر بیت کوین در مدت زمان کوتاهی شروع به تصحیح ۵۰۰۰ واحدی کند، حرکت ۵۰۰۰ واحدی در بیتکوین با فرض اینکه بیتکوین نزدیک به ۶۰۰۰۰ دلار معامله میشود، تاثیری مشابه زمانی ندارد که نزدیک به ۱۰۰۰۰ دلار در هر سکه معامله میشد.
دلیل دوم برای استفاده از نمودار لگاریتمی زمانی است که شما در حال تجزیه و تحلیل یک دوره تاریخی طولانی هستید. به عنوان مثال، اگر بخواهید نمودار قیمت ۱۰ ساله سهام فیس بوک را تجزیه و تحلیل کنید، افزایش قیمت آنقدر چشمگیر بوده است که صرفاً منطقی است که به آن در مقیاس لگاریتمی نگاه کنید. نمودار لگاریتمی اندازه حرکات را در حرکات بزرگ قیمت و افقهای زمانی بزرگ استاندارد میکند تا بتوانید پیشرفتها و اصلاحات را به راحتی مقایسه کنید.
نمودار حسابی (arithmetic scale) یا خطی (linear scale) در تحلیل تکنیکال
بسته به نوع مقیاس قیمتی که هنگام مشاهده داده ها استفاده می شود، تفسیر نمودار سهام می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد. اکثر نرم افزارهای آنلاین و کارگزاری ها می توانند سبک های مختلفی از نمودارها را نمایش دهند. دو نوع متداول مقیاس قیمت که برای تجزیه و تحلیل حرکت قیمت استفاده می شود عبارتند از:
مقیاس قیمت لگاریتمی که به آن log نیز گفته می شود و نشان دهنده فاصله قیمت در محور عمودی یا y وابسته به درصد تغییر در قیمت دارایی پایه است. این مقیاس معمولاً سبک نمودار پیش فرض است.
مقیاس قیمت خطی که به آن حسابی نیز گفته می شود و قیمت را در محور y با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده نشان می دهد. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نمایش می دهند. نمودار مقیاس خطی قیمت، حرکات را در رابطه با درصد تغییر آنها نشان نمیدهد. مقیاس خطی قیمت تغییرات سطح قیمت را با هر تغییر واحد مربوط به مقدار واحد ثابت ترسیم می کند. از آنجایی که هر تغییر مقدار در شبکه ثابت است، مقیاس های قیمت خطی را می توان به راحتی به صورت دستی ترسیم کرد.
مواقعی وجود دارد که استفاده از نمودار خطی یا معمولی مفید است. اولین مثال برای معامله گران روزانه خواهد بود. معامله گران روزانه در حال بررسی بازه های زمانی کوتاه تر نمودار هستند و بنابراین فقط روندهای اخیر را در چند روز گذشته ارزیابی می کنند. در نتیجه، مقیاس حسابی به خوبی کار خواهد کرد زیرا تغییر قیمت آنقدرها چشمگیر نخواهد بود. علاوه بر این، مقیاس حسابی هنگام تجزیه و تحلیل نمودارهای فارکس مفید است زیرا جریان های تجاری که هنوز با ارزهای فیات مبادله می شوند، ارزش نسبی آن ارزها سال به سال تغییر چشمگیری نمی کند.
نمودار مقیاس قیمت خطی و لگاریتمی ظاهر بصری یکسانی در بدنه نمودار خواهند داشت. با این حال، نمودار لگاریتمی دارای یک محور عمودی y قابل تنظیم است که می تواند سطوح شکست را که در آن قیمت درصد زیادی حرکت کرده است را به وضوح نشان دهد. اگر تغییرات قیمت در درصدهای پایینی رخ می دهد، نمودار قیمت لگاریتمی نیز آن را با سطوح قیمت متمرکز بر محور y به جای فضاهای بزرگ نشان داده شده بین قیمت ها نشان می دهد.
مقایسهی نمودار خطی با لگاریتمی
در نمودار خطی، با هر تغییر واحد قیمت دقیقاً یکسان رفتار می شود. تغییر از ۱ دلار به ۲ دلار از ۱۰ دلار به ۱۱ دلار یکسان به نظر می رسد. در نمودار لگاریتمی، هر درصد تغییر یکسان است. نمودارهای خطی زمانی مفید می شوند که بخواهید تغییرات قیمت خالص را با محاسبات مقیاس بندی مشاهده کنید. معامله گران روزانه اغلب نمودارهای خطی را ترجیح می دهند. نمودارهای لگاریتمی هنگام مشاهده نمودارهای بلند مدت مفید هستند. در بلندمدت، تغییرات قیمت زیادی ایجاد میشود که نمودار خطی میتواند آنها را مخدوش کند. نمودارهای لگاریتمی همچنین در زمینه رشد تصاعدی مهم هستند.
به طور خلاصه، نمودارهای لگاریتمی درصد تغییرات را به صورت خطی نشان می دهند. اندازه خط در نمودار لگاریتمی زمانی که همان سهم در همان نمودار از ۱ دلار به ۲ دلار میرسد، مانند زمانی است که از ۱۰۰ دلار به ۲۰۰ دلار میرسد. درصد تغییرات بدون توجه به قیمت به طور مساوی نشان داده می شود. نمودارهای لگاریتمی هنگام تحلیل رشد نمایی مفید هستند. بیایید نگاهی به یک مثال در یک سهام با روند انفجاری، (Shopify (SHOP بیندازیم.
سهام Shopify از زمان عرضه اولیه سهام در سال ۲۰۱۵ که با قیمت ۲۸ دلار به ازای هر سهم افتتاح شد، تقریباً به طور مستقیم افزایش یافته است. در قیمت امروزی با مقدار بیش از ۱۰۰۰ دلار، مشاهده نمودار خطی می تواند به شدت عملکرد اخیر قیمت را نامناسب نشان دهد. همانطور که می بینید، در نمودار خطی (بالا)، حرکت قیمت از ۵۰۰ دلار به ۱۰۰۰ دلار حتی اگر اولی فقط ۱۰۰٪ افزایش داشته باشد، در مقایسه با افزایش ۵۰۰٪ دومی یعنی حرکت از ۱۰۰ دلار به ۵۰۰ دلار مهم تر به نظر می رسد.
برای آشنایی بیشتر با نمودار شمعی یا نمودار کندل استیک این مقاله را از دست ندهید.
مثالی از مقیاس لگاریتمی برای نمایش قیمت
خط روند یکی از محبوب ترین ابزارهای نموداری است که در تحلیل تکنیکال مدرن و کلاسیک استفاده می شود. با این حال، آنها نیز می توانند با مقیاس بندی نمودار تحریف شوند. آیا این کارکرد خطوط روند را زیر سوال می برد؟ لزوماً نه، اما خوب است از اینکه مقیاس بندی چگونه نمودار شما را شکل می دهد، آگاه باشید. دانستن تفاوت بین مقیاس بندی خطی و لگاریتمی و تأثیری که تغییر بین این دو بر تجزیه و تحلیل نمودار دارد، مهم است. تغییر بین مقیاسبندی قیمت خطی و لگاریتمی، ناسازگاریهایی را در هر پوشش فنی هندسی ایجاد میکند. این شامل خطوط روند، کانال ها، مثلث ها، گوه ها، پرچم ها و هر الگوی نمودار دیگری است.
خط روند با اتصال دو قله از سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ و پیش بینی به جلو ساخته شده است. خط روند در سال ۲۰۱۱ قبل از اینکه قیمت از خط روند برای چند ماه پرنوسان شکسته شود، به عنوان مقاومت جزئی استفاده شد، اما به پایین تر از آن سقوط کرد. سپس، در سال ۲۰۱۲، قیمت به خط روند بازگشت و یک بار دیگر از آن به عنوان یک مقاومت قوی استفاده کرد.
همان خط روند با اتصال همان دو قله ترسیم می شود. همانطور که می بینید، در نمودار مقیاس لگاریتمی قیمت دیگر هرگز به خط روند نمی رسد. هنگام استفاده از هر نشانگر هندسی ساخته شده، حفظ ثبات در نوع مقیاس بندی مهم است. نشانگر هندسی ساخته شده هر شاخصی است که به زوایای صعود یا فرود اشاره دارد (دارای یک جزء مورب). این زوایا هنگام جابجایی بین نمودارهای لگاریتمی و خطی دچار تغییر می شوند.
این مثال اهمیت ثابت بودن در نمودارها را روشن می کند. شما باید یک پروتکل برای مقیاس نمودار خود داشته باشید. شما باید اغلب یا از نمودار لگاریتمی و یا از نمودار خطی استفاده کنید در حالی که از ایرادات ذاتی هر سبک آگاه هستید. میتوانید از لگاریتمی برای نمودارهای روزانه و از نمودار خطی برای زمان های کمتر از یک روز استفاده کنید. اما ثابت قدم باشید وگرنه با مشکل مواجه خواهید شد. خطوط روند به ما ایده ای در مورد نرخ تغییر یک روند می دهند. تمام کاری که ما هنگام اتصال خط روند انجام می دهیم، فقط اتصال نقاط محوری قابل توجه است. بنابراین خطوط روند دقیق چندان اهمیتی ندارند زیرا ابزاری کیفی هستند.
ابزار فیبوناچی و مقیاس لگاریتمی
ابزار فیبوناچی شامل ۲۴ سطح مختلف فیبوناچی شامل سطوح ۰% و ۱۰۰% است که توسط دو انتهای خط روند که در ابتدا ترسیم شده است تعریف می شوند. مقادیر بین ۰ و ۱ سطوح اصلاح داخلی هستند. مقادیر بیشتر از ۱ سطوح اصلاحی خارجی هستند، در حالی که مقادیر کمتر از ۰ پسوند هستند. در پلتفرم های تریدینگ یک چک باکس برای هر سطح تعریف شده در دسترس است که اجازه می دهد آن سطح برای اهداف نمایش روشن یا خاموش شود.
کاربرد اصلی این سطوح این است که وقتی قیمت از یک افزایش یا کاهش اولیه دور می شود، به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت عمل میکنند. این ها سطوح کلیدی هستند که باید هنگام اصلاح قیمت یا تجربه یک جهش متضاد روند، به آنها توجه داشت. ایده این است که پس از یک حرکت اولیه (اعم از کاهش یا پیشرفت)، قیمت اغلب به سمت مسیری که از آن آمده است، باز می گردد. نواحی یا سطوح تعریف شده توسط مقادیر اصلاحی می تواند به تحلیلگر ایده بهتری در مورد تغییرات قیمت در آینده بدهد. به یاد داشته باشید که با حرکت قیمت، سطوحی که زمانی به عنوان مقاومت در نظر گرفته می شدند، می توانند به سطوح حمایتی تبدیل شوند. برعکس این مورد هم درست است.
گزینه Fib levels based on log scale هنگامی که مقیاس لگاریتمی روشن است، محاسبه سطوح فیبوناچی را به مقیاس لگاریتمی تغییر می دهد. این نمودار خطی چیست؟ گزینه زمانی در دسترس است که مقیاس لگاریتمی در نمودار فعال باشد.
جمع بندی
مقیاس بندی نمودار می تواند درک شما را از موقعیت های معاملاتی خاص تحریف کند. به عنوان مثال، نمودارهای خطی میتوانند درک شما را در مورد سهام پرطرفدار به هم بزنند. در این شرایط میتواند روند را نسبتاً قوی به نظر برساند. از طرف دیگر، نمودار لگاریتمی می تواند همین کار را انجام دهد. همانطور که در مثال اولیه در حباب بیت کوین مشاهده کردید، آنها می توانند از نظر ادراکی چیزی را که در واقع یک حرکت انفجاری قیمت است، نادیده بگیرند. راه حل این است که بدانید نمودارهای شما چگونه محاسبه می شوند و بدانید که چرا از یک روش مقیاس بندی خاص استفاده می کنید.
چگونه با نمودار خطی در فاركس معامله کنیم؟
گاهی اوقات در طول دوران معاملهگری و ابتدای آموزش فارکس، احساس سردرگمی داشتهام. نمودارهایم بقدری شلوغ بود که نمیتوانستم یک تصمیم واضح بگیرم. خلاصه همه تحلیلها و بررسیها حسابی درهم و بینظم بود. هر وقت سیگنالی در یک جهت دریافت میکردم، سایر مطالبی که آموخته بودم سیگنالی در خلاف جهت سیگنال قبلی به من میدادند. دیگر وقت هرس کردن رسیده بود. الان در نمودار خطی چیست؟ مورد اندیکاتورها صحبت نمیکنم. بلکه درباره چیزی میخواهم بنویسم که همه عاشق آن هستند، یعنی کندلاستیکها. انگار از همان زمان استیو نیسون یا هر کس دیگری که ادعا میکند آن را به دنیای غرب معرفی کرده، نوعی فرقه حول کندلاستیکها شکل گرفته است.
پرایس اکشن پادشاه است، بله البته که هست. اما گاهی اوقات برای من open، close، high و low هر کندل اطلاعات خیلی زیادی بودند که نمیتوانستم آنها را هضم کنم. بنابراین تصمیم گرفتم نمودارهای دیگری مثل تیکچارت، نمودار حجم، نمودار رِنکو و غیره را امتحان کنم. اما وقتی به نمودار خطی رسیدم، آن زمان بود که دوباره توانستم همه چیز را بوضوح ببینم. یک نمودار خطی استاندارد، در واقع قیمت بسته شدن (close) هر کندل را به ما نشان میدهد. میتوان گفت این نمودار معادل یک میانگین متحرک (مووینگ اورج) با دوره یک است که با close کندلها محاسبه میشود. همه مریدان نمودارهای کندلاستیکی همیشه میگویند صبر کنید تا کندل بسته شود. خوب با این حساب چرا فقط به close هر کندل توجه نکنیم؟
تمام اطلاعات نمودارها مانند الگوها، سقف و کفها و حتی جهت روند در نمودارهای خطی خیلی راحتتر قابل مشاهده هستند، حداقل برای من. از آن نمودار خطی چیست؟ زمان تاکنون، هربار که میخواهم با نمودار کندلاستیکی معامله کنم، یک نمودار خطی هم باز میکنم.معاملهگران بسیاری را میشناسم که در شناسایی جهت روند و الگوهایی مانند ۳-۲-۱ و حتی کف و سقفهای مهم قیمت و صرفنظر کردن از نوسانات کوچک مشکل دارند، کاملاً مطمئن هستم که نمودار خطی میتواند در ابتدا تا حد زیادی به آنها کمک کند. اجازه دهید منظورم را روی نمودار توضیح دهم.
من وقتی به نمودار بالا نگاه میکنم، به زحمت میتوانم یک موقعیت معاملاتی پیدا کنم.(البته بگویم همه اینطور نیستند) چشمهای من این نوع نمودار را دوست ندارند، البته نمیدانم، شاید فقط من اینطور باشم. بله قطعا موقعیتهای خوبی وجود دارد، اما برای من واضح نیستند، اگرچه قیمت در طول این دوره که میبینیم ۵۰۰ پیپ یا بیشتر حرکت کرده است. اما اگر نمودار فوق را به خطی تبدیل کنیم، چه چیزی میتوانیم ببینیم؟
اولاً، خیلی راحت میتوانیم شکلگیری الگوی سر و شانه را تشخیص دهیم. و فقط همین نیست. الگوهای ۲B و ۱-۲-۳ را هم خیلی آسانتر میتوانیم ببینیم.
در این تصویر تعداد کمی از مواردی که در یک چشم به هم زدن توانستم شناسایی کنم را مشخص کردم. بعلاوه، من در این نوع نمودار خیلی راحتتر میتوانم جهت روند، سطوح مهم حمایتی و مقاومتی و خطوط روند را تشخیص دهم.
حالا اگر دوباره برگردیم به نمودار کندلاستیکی، میبینید که هر چیزی که من در تصویر بالا مشخص کردهام، از بین شادوهای کندلها عبور کرده است. من همیشه سطوح حمایتی و مقاومتی را اینطور مشخص کردهام و میبینید که انجام این کار و دیدن آنها روی نمودار خطی خیلی راحتتر است. البته یک معاملهگر مجرب میتواند الگوی ۱-۲-۳ و سایر موارد را به همین راحتی روی نمودار کندلاستیکی هم شناسایی کند. ولی من هیچوقت نتوانستم آنها را روی نمودار کندلاستیکی ببینم، مگر اینکه قبلا نمودار خطی را بررسی کرده باشم. آن وقت تازه نمودار کندلاستیکی برای من قابل درک میشود.
حالا اگر اطلاعات خوب نمودارهای کندلاستیکی مانند پینبارها، کندلهای قوی نزولی و صعودی، شادوهای بلند و غیره را با قدرت سادگی نمودارهای خطی و راحتیِ تشخیص روندها و الگوهای آنها ترکیب کنیم، به همان چیزی میرسیم که باعث ارتقاء سطح موفقیت معاملات من شد.
آیا تغییر یک نمودار از کندلاستیکی به خطی باعث موفقیت شما در معاملهگری میشود؟ البته که خیر. اما این کار باعث میشود نمودارهای شما سادهتر و واضحتر شوند. اگر شما هم مثل من نمیتوانید این همه شلوغی و اطلاعات نمودارهای کندلاستیکی از قبیل open، close، high، low، شادوها، بدنهها و غیره را تحمل کنید، میتوانید از نمودارهای خطی کمک کنید
معاملهگری یعنی تشخیص الگوها و این کار در نمودارهای خطی خیلی راحتتر انجام میشود. شما چه نظری دارید؟ آیا شما هم به اندازه من به نمودارهای خطی تمایل دارید یا فکر میکنید میتوان به طریق بهتری با نمودارهای خطی معامله کرد؟خوشحال میشویم نظرات خودرا با ما به اشتراک بگذارید.
انواع نمودار و کاربرد آنها : ۲۱ نمودار کاربردی
به دنبال تولید محتوای دیداری هستند و نمیدانید چگونه این کار را انجام بدهید؟ سادهترین کار، استفاده از یک یا چند نمودار است. نمودارها یکی از مهمترین ابزارها در تصویر سازی محتوا و داده محسوب میشوند. هرچند هر نموداری را نمیتوان برای تصویری سازی هر دادهای به کار برد و خوب است که نمودارتان را با توجه به نوع موضوع و دادهای که در اختیار دارید انتخاب کنید. در ادامه با انواع کاربرد نمودار بیشتر آشنا خواهید شد.
فهرست مطالب
نمودار چیست؟
نمودارها تصاویری هستند که میتوانند اطلاعات موجود را به سرعت در معرض دید قرار دهند. با دیدن یک نمودار در یک نگاه میتوان به بسیاری از ویژگیهای مجموعهای از اطلاعات پی برد. نمودار یا منحنی اطلاعات عددی و آماری را بهصورت منظم نشان میدهد و ارتباط دو یا چند عامل را ترسیم میکند.
چه زمانی باید از نمودار استفاده کنیم؟
استفاده از نمودار میتواند بررسی اطلاعات و دادههای مرتبط بهم را سادهتر کند. در صورتی که نمودارها یکسان و یک شکل باشند، سبب خستگی و ملالت خاطر میشوند، به همین دلیل سعی میشود آنها را متنوع تهیه کنند و از هاشورها و رنگها بهره بگیرند تا جلوه بصری بهتری داشته باشند.
چند نکته مهم
- نمودارها را نباید جایگزین توصیفهای متن کرد، بلکه باید آنها را برای تأکید بر روابط مهم و خاص با نوشتههای متن همراه ساخت.
- نمودارها باید به قدر کافی ساده باشند تا مفهوم را بهگونهای روشن به بیننده انتقال دهند و بدون استفاده از توصیفهایی که در متن آمده است، قابلفهم باشند.
- استفاده از رنگ در نشان دادن نمودارها ضروری است ولی نباید بیش از حد از رنگ استفاده کنید. اگر تعداد نمودارهای شما زیاد است سعی کنید از یک طیف رنگی خاص استفاده کنید.
انواع نمودار
به طور کلی هر نموداری را میتوان در یکی از سه دسته خطی، ستونی و دایرهای جا داد. انواع دیگر نمودار نیز وجود دارند ولی هر یک از آنها کمابیش در یکی از این سه دسته قرار میگیرند. در ادامه انواع نمودارها را براساس موضوعی که برای آن مناسب هستند بررسی خواهیم کرد.
بازاریابی
نمودار خطی یک ابزار بصریسازی قدرتمند است که روند تغییرات را به خوبی نمایش میدهد. برای دادههای پیوسته مناسب است و زمانی بیشترین کاربرد را خواهد داشت که تغییرات یک کمیت در گذر زمان را نشان بدهد. خطوط این نمودار در واقع تعداد زیادی نقطه بهم پیوسته هستند که هر نقطه مقدار کمیت مربوط به محور عمودی را در زمان مشخصی نشان میدهد.
کاربرد نمودار خطی
این نمودار یکی از پرکاربردترینها در بازاریابی است که چرا که به کمک آن میتوانید به خوبی روندهای مختلف (مانند میزان تغییرات ترافیک سایت طی چند ماه، میزان تغییرات تعداد فالوورها و …) را به خوبی نمایش بدهید.
ستونی
نمودارهای ستونی سادهترین نوع نمودار و از بهترین راهها برای مقایسه چند کمیت هستند. یک محور (معمولاً ستون افقی) به دستهبندیهایی که قرار است مقایسه شوند اختصاص دارند و یک محور کمیت مقایسهشده بین دستههای مختلف را به نمایش میگذارد.
محور افقی نام دادهها و محور عمودی نشاندهنده فراوانی دادهها است، درحالیکه پهنای ستونها همه به یک اندازه باقی میمانند. به عنوان مثال در بحث بازاریابی میتوانید کاربران را براساس جنسیت، رده سنی و تحصیلات با این نمودار دستهبندی کنید.
کاربرد نمودار ستونی
- کاربرد نمودار ستونی در مقایسه تعداد محدودی اطلاعات است که بین شش تا هشت دسته اطلاعات دارند. در صورت لزوم میتوانید تعداد بیشتری اطلاعات را نیز با استفاده از آن نشان بدهید ولی در چنین حالتی باید ستونها را رنگآمیزی کنید یا مطابق طرحهای متفاوتی آنها را ترسیم کنید تا خواندن آن سادهتر شود.
نمودار تصویری و کاربردهای آن
نمودارهای تصویری حالت واقعی و جذابی دارند. چراکه در این نوع نمودارها از شکلهای سیاه و سفید یا رنگی مختلفی برای نمایش دادهها استفاده میشود. این نمودارها به دلیل شکل بصری جذابی که دارند به راحتی قابل فهم هستند و در کاربردهای مختلفی در نشان دادن قیمتها، جمعیت و … دارند.
میلهای
نمودار میلهای شبیه نمودار ستونی است با این تفاوت که ۹۰ درجه چرخیده است. مزیت استفاده از آن به جای نمودار ستونی، خواندن راحتتر نام دسته بندیهای آن است. پس بهتر است در مواردی که نام آیتمها طولانی باشند از نمودار میلهای استفاده شود.
راداری (عنکبوتی)
زمانی که بخواهید دو یا چند متغیر را از نظر کیفی مقایسه کنید این نمودار برای شما کاربرد خواهد داشت. نمودار راداری از تعدادی قطاع تشکیل شده است که هر قطاع یک دستهبندی کیفی متفاوت را نشان میدهد. از مرکز مکودار نیز پرههایی خارج شده است که مقدار آنها با مقدار متغیری که نشان میدهند متناسب است. رأس هر یک از این پرهها در نهایت بهم وصل میشود و شکلی شبیه به یک ستاره را به وجود میآورد. نتیجه، نموداری است که میتواند روند و مقایسه را همزمان نشان دهد.
نمودارهای گانت در واقع یکی از انواع نمودارهای ستونی هستند که برای رسم پروژهّها و برنامهریزی به کار میروند. این نمودار از میلههای افقی تشکیل شده که جدا از هم هستند و هر میله با رنگ متفاوتش بخشی از فرایند انجام پروژه را نمایش میدهد.
- در سایت آسانا میتوانید نمونهای از کاربرد نمودار گانت را ببینید.
آبشاری
شبیه به یک نمودار گانت منتها به صورت عمودی رسم میشود. کاربردش در تحلیل کیفی دادههاست و نشان میدهد که شرایط چگونه بر مقدار اولیه متغیرها اثر میگذارند.
توابع
توابع نقش بسیار پررنگی در علم و تکنولوژی دارند. بسیاری از نمودارهایی که در این زمینه رسم میشوند در واقع جزو دستهبندی خاصی نیستند بلکه هریک تابعی خاص را نشان میدهند. یکی از مثالهای معروف این دسته که در آمار بسیار استفاده میشود، نمودار گاوسی است که توزیع نرمال جمعیت را نشان میدهد.
پیکتوگرام
در پیکتوگرام از آیکونها و المانهای گرافیکی برای نشان دادن داده استفاده میشود. از آنجا که تصاویر و گرافیک پتانسیل بیشتری برای نمایش دادههای خام دارند، خیلی اوقات از آنها برای نمایش دادههای مربوط به پزشکی استفاده میشود.
هیستوگرام
هیستوگرام نوع خاصی از نمودار ستونی است که دادههای عددی براساس تعداد دفعات تکرار آن نمایش میدهد. این نمایش داده براساس گذر زمان رسم میشود ولی خود پارامتر زمان معمولاً به صورت بارز در نمودار جایی ندارد.
مساحتی
نمودارهای مساحتی معمولاً برای نشان دادن تغییرات چند کمیت در گذر زمان استفاده میشوند. در این نمودارها مساحتی که زیر هر خط اشغال شده است اهمیت دارد. نمودارهای پیش رو، روند تغییرات تقاضای دو کالای خاص را نشان میدهند. شکل اول برای کالای اول و شکل دوم برای هر دو کالا رسم شده است، توجه داشته باشید که شکل اول به راحتی روند صعودی درخواست کالای موردبررسی را نشان میدهد. حال اگر برای دو کالا، بهصورت همزمان نمودار سطح را رسم کنیم (مانند شکل دوم) به راحتی با یک نگاه به نمودار متوجه میشویم که درخواست برای کالای اول کلاً بیش از درخواست برای کالای دوم بوده است، این نتیجهگیری از مقایسه سطوح این دو نمودار به دست میآید که مزیت نمودار سطح است.
دونات یا حلقوی
شبیه نمودار دایرهای است با این تفاوت که میتوان بیش از یک سری داده به وسیله آن نمایش داد. مزیت آن این است که چند سری مختلف داده با هم مقایسه میشوند.
گونهای دیگر از نمودارهای دوناتی بیش از یک لایه دارند و میتوان از آنها برای نشان دادن سلسله مراتب، گذر زمان و … استفاده کرد.
کدام نمودار برای من مناسب است؟
در این مطلب سعی کردیم انواع نمودارهای کاربردی را با ذکر حوزه کاربرد آنها معرفی کنیم. با این حال این دستهبندیها به معنی این نیست که نموداری از یک گروه را نمیتوان برای سایر گروهها به کار برد. نوع نموداری که استفاده میکنید در درجه اول بستگی به نوع دادههای مورد انتخاب شما دارد. دنیای نمودارها بسیار متنوع و بزرگ است و میتوانید با دست و دلبازی هرچه تمامتر از آن بهره ببرید.
در این مقاله آکادمی اینفوگرام با انواع نمودار آشنا شدید. استفاده از این نمودارها در گزارش، اینفوگرافیک یا پرزنت بسیار حرفهای است. در تمام ابزارها مانند پاورپوینت و پرزی میتوانید از نمودارها و عکس آنها استفاده کنید.
سوالات متداول
برای نمایش تغییرات از چه نموداری استفاده میکنیم؟
نمودار خطی یکی از ابزارهای قدرتمند برای تصویرسازی است. با استفاده از نمودار خطی میتوان به خوبی روند تغییرات را به نمایش گذاشت. این نمودار برای نمیاش برای دادههای پیوسته هم مناسب است و بیشترین کاربرد آن برای زمانی است که بخواهیم تغییرات یک کمیت را در گذر زمان نشان دهیم.
برای مقایسه داده ها از چه نموداری استفاده می شود؟
اگر بخواهیم چند سری داده مختلف را با یکدیگر مقایسه کنیم میتوانیم از نمودار دونایت یا حلقوی استفاده کنیم. علاوه بر آن برای مقایسه متغیرها از نظر کیفی، نمودار عنکبوتی را به کار میگیریم. از نمودار ستونی هم برای مقایسه تعداد محدودی از اطلاعات استفاده میکنیم.
نمودار حبابی برای نمایش چند متغیر به کار میرود؟
از نمودار حبابی برای نمایش سه پارامتر در دو بعد استفاده میشود. دو پارامتر در این نمودار با محور مختصات نمایش داده میشوند و پارامتر سوم را با تغییر مساحت دایرههای رسم شده مشخص میشوند.
نمودار میله ای چه کاربردی دارد؟
کاربرد نمودار ستونی دقیقا مثل نمودار میلهای است. با این نمودار خطی چیست؟ تفاوت که نمودار میلهای ۹۰ درجه چرخش داشته است. از این نمودار برای مقایسه تعداد محدودی اطلاعات است که بین شش تا هشت دسته تقسیم شدهاند استفاده میشود.
مقدار متغیر سوم در نمودار حبابی متناسب با چیست؟
در نمودار حبابی پارامتر سوم با تغییر مساحت دایرههای رسم شده مشخص میشود.
چه تفاوتی بین نمودار هیستوگرام و نمودار ستونی وجود دارد؟
نمودار هیستوگرام درواقع نوع خاصی از نمودار ستونی است. در این نمودار دادههای عددی براساس تعداد دفعاتی که تکرار میشوند، نمایش داده میشود. نمایش این دادهها با گذر زمان رسم میشود ولی خود پارامتر زمان معمولاً به صورت مستقل در نمودار وجود ندارد.
رسم نمودار معادله خطی رگرسیونی با Trendline اکسل
داده های زیر را در نظر بگیرید.این جدول رابطه بین مقدار محصول گندم(بر حسب تن در هکتار) و نمودار خطی چیست؟ مقدار آب به کار رفته (بر حسب متر مکعب) را نشان می دهد.
از شما می خواهند معادله رگرسیون خطی آن را ارائه دهید و هم چنین نمودار آن را رسم کنید.
شاید در ابتدا نیاز باشد که مطلب “رگرسیون چیست” را مطالعه کنید و سپس به کمک دو تابع SLOPE و INTERCEPT شیب و عرض از مبدا آن را به دست آورده و بر مبنای آن نمودار مورد نظر را رسم کنید.
اما اکسل به کمک ابزار Trend Line در نمودارها، این امکان را به ما می دهد که نیاز به هیچ کدام از موارد گفته شده نداشته باشیم.یعنی هم معادله خط را به ما می دهد و هم نمودار داده ها و نمودار خط را برای ما رسم می کند.یعنی تصویر زیر:
Trend Line (مسیر رشد یا روند خط) روند نموداری از داده های شما را برایتان ترسیم می کند.به کمک این ابزار روند داده ها را بررسی می کنید و همچنین آینده را به کمک آن پیش بینی خواهید کرد.
برای این کار ابتدا داده های خود را انتخاب کنید.و بر روی مربع کوچکی که در کنار جدول ایجاد می شود،کلیک کنید.نام این مربع ابزار Quick Analysis می باشد.سپس از منوی باز شده بر روی Chart و سپس بر روی نمودار Scatter کلیک کنید.
اکنون باید نمودار زیر را مشاهده نمایید.
بر روی خود نمودار(خط آبی رنگ) راست کلیک کنید و گزینه Add Trend Line را انتخاب کنید.
اکنون باید نمودار معادله خط را ببینید و علاوه بر آن Format Trendline برای شما ظاهر خواهد شد.
دز این صفحه گزینه Linear را انتخاب کنید.و علامت گزینه Display Equation on Chart را فعال کنید تا معادله نمودار برای شما نمایش داده شود.
چنانچه علاقه مند بودید که نمودار شما از چپ به راست تنظیم گردد، از این آموزش کمک بگیرید.
تا الان شما نمودار(بر حسب X و Y) و معادله نمودار و نمودار معادله رگرسیونی را به دست آوردید.اما در ادامه با ما همراه باشید تا با تنظیمات این بخش آشنا شوید و اینکه چرا گزینه Linear را انتخاب کردیم؟
انواع Trendline:
با فرمول Y=m.x+b محاسبه می شود.كه m شيب خط و b عدد ثابت (عرض از مبدا) می باشد.
با فرمول Y=c.Lnx+b محاسبه می شود كه c و b اعداد ثابت و LN لگاریتم طبیعی می باشد
با فرمول Y=b+c1x+c2x2+c3x3+…+cnxnمحاسبه می شود كه در آن c عدد ثابت است.
با فرمول Y=C.xb محاسبه می شود كه b و c اعداد ثابت هستند.
نكته: هنگامی كه دادهها شامل اعداد منفی يا صفر باشند قابل استفاده نيست!
با فرمول Y=C.ebx كه b و c اعداد ثابت و e(همان 2.71) مبنای لگاريتم نپر می باشد.
نكته: هنگامی كه دادهها شامل اعداد منفی يا صفر باشند قابل استفاده نيست!
Moving Average(ميانگين متحرك):
با فرمول Ft=(At+At-1+…+At-n+1)/n محاسبه می شود.
نكته: تعداد نقاط در اين سير روند برابر است با تعداد دادهها منهای نقطهای كه معين میكنيد.
R-squared value یا R^2 چیست؟
R^2 را ضریب تعیین می گویند.ضریب تعیین شاخصی برای خوبی برازش می باشد.در مقاله ای جداگانه این مبحث را توضیح خواهیم داد ولی این را فعلا بدانید که این شاخص تعیین می کند که تا چه حد خط، به نقاط مشاهده شده نزدیک می باشد یا به عبارتی تا چه حد خط رگرسیون به داده ها برازش شده است.این شاخص عددی بین 0 و 1 به ما می دهد و هرچه این شاخص به 1 نزدیکتر باشد شما مدل خوبی برازش کرده اید.
چگونه ضریب R^2 را بر روی نمودار نمایش دهیم؟
کافیست گزینه Display R-squared value on chart را فعال کنید.
چرا گزینه Linear را انتخاب کردیم؟
انتخاب نوع این روند (trendline) بستگی به نوع داده های شما و ضریب R2 دارد.زمانی از گزینه Linear استفاده می کنیم، که الگوی داده های ما شبیه به یک خط عمل می کنند.خط روند Linear معمولا برای داده هایی به کار می رود که با یک نرخ ثابت،کاهش یا افزایش می یابد.
چطور عرض از مبدا را تغییر دهیم؟
از طریق گزینه Set Intercept این کار را انجام می دهیم.کافیست آن را فعال کنید و عدد دلخواه خود را وارد کنید.اگر به تصویر قبلی دقت کنید،عرض از مبدا ما برابر با 3.9893 می باشد که با فعال کردن این گزینه در ابتدا روی 0 قرار می گیرد.
چگونه دوره های آینده و دوره های قبلی را بر روی نمودار مدل اعمال کنیم؟
از طریق دو گزینه Forward و Backward این کار را انجام می دهیم.
چگونه مقدار دوره های قبلی و بعدی (نه بر روی نمودار) را بدست آوریم؟ جواب
رسم نمودار خطی در نمودار خطی چیست؟ اکسل
رسم نمودار خطی در اکسل:نرمافزار اکسل نمودار سازی را آسان کرده است. نمودارهای خطی همراه با نمودارهای میلهای و نمودارهای پراکندگی، هرکدام یکی از گزینههای استاندارد نمودار در اکسل هستند. گرچه نمودارهای میلهای ممکن است برای نشان دادن نسبتها و سایر نقاط داده بهترین باشند، نمودارهای خطی برای ردیابی روندها و پیش بینی نتایج دادهها در بازههای زمانی ثبت نشده ایدهآل هستند همانطور که نمودارهای خطی برای پیش بینی دادهها مفید هستند، میتوانند گمراه کننده هم باشند،اگر سازنده، داده ها را به طور صحیح ترسیم نکند نمودار ممکن است دادهها را بزرگتر یا بهتر از آنچه در واقعیت است نشان دهد.
برای یادگیری نحوه ایجاد نمودار خطی در مایکروسافت اکسل و آشنایی با مولفههای اصلی، چگونگی خواندن آنها و چگونگی گمراه کردن آن، ادامه مطلب را بخوانید. در عرض چند دقیقه تمام اطلاعات لازم برای شروع ایجاد نمودارهای خطی را خواهید داشت.
نمودار خطی چیست؟
نمودار خطی( نمودار اجرای نیز نامیده میشود) ابزاری ساده اما قدرتمندی است و به طور کلی برای نشان دادن تغییرات در طول زمان استفاده میشود. نمودارهای خطی میتوانند شامل یک خط واحد برای یک مجموعه داده یا چندین خط برای مقایسه دو یا چند مجموعه داده باشند. نمودار خطی تصویری از مجموعهای از نقاط نشان میدهد که توسط یک خط مستقیم به هم متصل شدهاند. معمولاً برای نمایش بصری دادههای کمی در یک بازه زمانی خاص استفاده میشود.
اجزای اساسی نمودار خطی
اجزای اساسی نمودار خط همانند نمودارهای دیگر است. آنها شامل موارد زیر هستند:
محور X (محور افقی): روی نمودار خطی، محور X متغیر مستقل است و به طور کلی دورههای زمانی را نشان می دهد و مقادیر منفی، در صورت وجود، در زیر محور x رسم میشوند.
محور Y (محور عمودی): این محور مقادیر وابسته مانند قیمت ها ، فروش و موارد مشابه است و داده هایی را که ردیابی میکنید نشان می دهد.
راهنما (Legend): این بخش اطلاعات مربوط به دادههای ردیابی شده را برای کمک به بینندگان در خواندن و درک نمودار ارائه میدهد. راهنما زمانی بیشتر کاربرد دارد که نمودار بیش از یک خط داشته باشد.
Plot Area : فضایی که دادهها روی آن ترسیم میشوند.
سقوط و افزایش خط در نمودار خطی روندهای مجموعه داده را نشان میدهد: یک شیب رو به بالا افزایش مقادیر را نشان میدهد و یک شیب رو به پایین نشان دهنده کاهش است.
برای نشان دادن بهتر واقعیتها میتوانید مقیاسهای هر محور را تغییر دهید.با این حال، دستکاری زیاد میتواند گمراه کننده باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره، بخش زیر با عنوان”چگونه نمودارهای خط میتوانند گمراه کننده باشند” را بخوانید.
توجه داشته باشید که نمودارهای خطی برای انواع دادهها مناسب نیستند. به عنوان مثال، آنها در نشان دادن تناسبات خوب کار نمیکنند
استفاده از نمودار خطی چه زمانی مناسب است:
نمودارهای خطی در شرایط زیر به خوبی کار میکنند:
- تجسم خوب روندها و تغییرات: از میان انواع نمودارهای اکسل، یک نمودار خطی برای نشان دادن تغییر دادههای مختلف در طول زمان مناسبتر است.
- به راحتی ایجاد و خوانده میشود: اگر به دنبال یک روش ساده و شهودی روشن برای تجسم دادههای بزرگ و پیچیده هستید، نمودارخطی انتخاب خوبی است.
- نمایش روابط بین چندین مجموعه داده : یک نمودار چند خطی میتواند به شما کمک کند روابط بین دو یا چند متغیر را نشان دهید.
چه زمانی از نمودار خط استفاده نکنید:
چند مورد وجود دارد که نمودار خطی برای آنها مناسب نیست:
- برای مجموعه داده های بزرگ مناسب نیست . نمودارهای خطی بهتر است برای مجموعه دادههای کوچک با مقادیر کمتر از ۵۰ استفاده شوند. مقادیر بیشتر خواندن نمودار شما را دشوارتر میکند.
- بهترین برای داده های پیوسته: اگر دادههای گسسته در ستونهای جداگانه دارید، از نمودار میلهای استفاده کنید
- برای درصدها و نسبت ها مناسب نیست: برای نمایش دادهها به صورت درصدی از کل، بهتر است از یک نمودار دایرهای یا stacked column استفاده کنید.
- برای زمانبندی توصیه نمی شود: در حالی که نمودارهای خطی برای نشان دادن روندها در طی یک دوره خاص عالی هستند، اما نمای بصری پروژههای برنامه ریزی شده با گذشت زمان بهتر است توسط نمودار گانت انجام شود.
نمودارهای پراکندگی در مقابل نمودارهای خطی
نمودار خطی شبیه نمودار پراکندگی است از این جهت که هر دو تغییر متغیرها را در طول زمان نشان میدهند. در نمودار پراکندگی، نقاط داده به هم متصل نیستند.
نحوه خواندن نمودار خطی
نمودارهای خطی راهی آسان برای نشان دادن روندها فراهم میکنند. در بسیاری از موارد، روند دادهها پیشبینی نتایج دادهها را در بازههای زمانی مشخص، آسان میکند.
محورها به طور معمول در نقطه صفر تلاقی میکنند (که مبدا نامیده میشود). متغیرها در محور افقی به محور عمودی برای هر مجموعه داده یک به یک رابطه دارند (برای هر X یک Y) – به طور مثال شما نمی توانید همزمان هم سه کلوچه و هم چهار کلوچه را در یک روز بفروشید. با این حال، این یک رابطه متقابل نیست، زیرا شما میتوانید چهار کلوچه را چهارشنبه و چهار مافین دیگر را روز پنجشنبه بفروشید.
همچنین میتوانید از نمودار خطی برای مقایسه چندین مجموعه داده استفاده کنید.
چگونه نمودارهای خط میتوانند گمراه کننده باشند:
گرچه نمودارهای خطی ابزاری عالی هستند، اما میتوانند به چند دلیل مختلف گمراه کننده باشند:
- عدم نمایش مقیاس کامل: به عنوان مثال، اگر هر دو محور از مبدا شروع نشوند، دادهها میتوانند به عنوان اغراق در واقعیت ظاهر شوند.
- استفاده از مقیاسهای مختلف: هنگامی که از مقیاسهای مختلف در دو نمودار قرار گرفته در کنار هم استفاده میکنید، دادهها میتوانند در هنگام مقایسه، متفاوتتر از آنچه که در واقع است ظاهر شوند. در هر دو مورد، این یک برداشت غلط از دادهها است.
هنگام خواندن نمودارهای خطی، به نقطه شروع و مقیاس توجه کنید تا درک دقیقتری از آنچه گزارش دادهها است، بدست آورید نه آنچه ممکن است سازنده نمودار بخواهد شما فکر کنید.
چگونه میتوان یک نمودار یک خطی در اکسل ایجاد کرد؟
برای ایجاد نمودار خطی در اکسل ۲۰۱۶ ، ۲۰۱۳ ، ۲۰۱۰ و نسخههای قبلی، لطفا این مراحل را دنبال کنید:
- دادههای خود را تنظیم کنید
یک نمودار خطی به دو محور نیاز دارد، بنابراین جدول شما باید حداقل شامل دو ستون باشد: بازههای زمانی در ستون سمت چپ و مقادیر وابسته در ستون (ها) راست.
دادههایی را که باید در نمودار گنجانده شود، انتخاب کنید
در بیشتر مواقع، کافی است فقط یک سلول برای اکسل انتخاب کنید تا کل جدول به صورت خودکار انتخاب شود. اگر میخواهید فقط بخشی از دادههای خود را رسم کنید، آن قسمت را انتخاب کنید و مطمئن شوید که عناوین ستون را در انتخاب قرار دادهاید.
- یک نمودار خطی وارد کنید
با انتخاب دادههای منبع، به برگه درج> گروه نمودارها بروید، روی نماد درج خط یا نمودار منطقه کلیک کنید و یکی از انواع نمودار موجود را انتخاب کنید.
همانطور که نشانگر ماوس را روی الگوی نمودار قرار میدهید، اکسل شرح آن نمودار و همچنین پیش نمایش آن را به شما نشان میدهد. برای درج نوع نمودار انتخابی در صفحه کار خود ، کافی است روی الگوی آن کلیک کنید.
الان نمودار خطی اکسل شما آماده است و میتوانید در این مرحله متوقف شوید. مگر اینکه بخواهید برخی از تنظیمات را برای شیک و جذاب نشان دادن آن انجام دهید.
- چگونه میتوان نمودار چند خطی در اکسل تنظیم کرد
برای ترسیم نمودار چند خطی، همان مراحل ایجاد نمودار یک خطه را انجام دهید. با این حال، جدول شما باید حداقل شامل ۳ ستون داده، باشد: فواصل زمانی در ستون سمت چپ و مشاهدات (مقادیر عددی) در ستونهای سمت راست. هر سری داده به صورت جداگانه رسم خواهد شد.
با برجسته کردن دادههای منبع، به تب Insert بروید، روی نماد Insert Line یا Area Chart کلیک کنید و سپس بر روی نوع نمودار دیگری که انتخاب کرده اید کلیک کنید:
نمودار چند خطی بلافاصله در صفحه کار شما درج میشود .
انواع نمودارهای اکسل
در Microsoft Excel ، انواع مختلفی نمودار خطی موجود است:
نمودار خطی ۲-D کلاسیک در بالا نشان داده شده است. بسته به تعداد ستونها در مجموعه دادههای شما، اکسل نمودار یک خط یا نمودار چند خطی ترسیم میکند.
خط انباشته شده(Stacked Line): این نوع نمودار طراحی شده است تا نشان دهد چگونه قطعات با گذشت زمان تغییر میکنند. خطوط این نمودار تجمعی است، به این معنی که هر سری داده اضافی به اولین مجموعه اضافه میشود، بنابراین خط بالا مجموع تمام خطوط زیر آن است. بنابراین، خطوط هرگز عبور نمیکنند.
۱۰۰٪ خط انباشته(۱۰۰% Stacked Line): این نوع نمودار شبیه نمودار خطی انباشته است، با این تفاوت که محور y درصد را نشان میدهد نه مقادیر مطلق. خط بالا همیشه ۱۰۰٪ را نشان میدهد و مستقیماً از بالای نمودار عبور میکند. این نوع معمولاً برای تجسم مشارکت بخشی به کل در طول زمان استفاده میشود.
خط با نشانگرهاLine with Markers)): نسخه علامت گذاری شده از نمودار خطی با نشانگرهایی در هر نقطه دادهها. همان نسخههای نشان شده نمودارهای Stacked Line و ۱۰۰٪ Stacked Line هستند.
نمودار خطی۳ بعدی: یک تغییر سه بعدی از نمودار خط اساسی.
در قسمتهای بعدی، بیشتر با آموزش اکسل و نمودارهای مختلف آن با شما صحبت خواهیم کرد.
دیدگاه شما