روزنامه های تهران؛ کشف راز پنهان دو میلیارد دلار
روزنامه های امروز صبح تهران، سه شنبه هفتم اردیبهشت در صفحات اول خود از ادعاهای غلامعلی حدادعادل و پاسخ اصلاح طلبان به وی و بی اعتبار خواندن ادعاهای وی نوشته اند که دولت را متهم به دخالت در دوره اول انتخابات مجلس کرده بود که حدادعادل و همفکرانش در آن کرسی خود را از دست دادند.
مجادله رسانه های دو جناح سیاسی بر سر مسبب سرمایه گذاری دو میلیارد دلاری ایران در ایالات متحده آمریکا که اینک گمان می رود صرف پرداخت غرامت شاکیان پرونده های علیه جمهوری اسلامی خواهد شد، امروز هم ادامه یافته و در عین حال گفتگو بر سر برجام و تمایلات ضد امریکایی اصولگرایان همچنان دنبال شده است.
منبع تصویر، Qanoon
کارتون مهدی عزیزی، بی قانون
پنهانکاری دو میلیارد دلاری
کامبیز نوروزی در مقاله ای در شرق با مطرح کردن پرسش هایی که در چند روز گذشته درباره علت وجود سرمایه های ایران در بانک های آمریکایی که اینک با خطر برداشت به حکم دادگاه های آن کشور روبرو شده نوشته:راه دانستن پاسخ این سؤال سخت نیست. معمولا مقررات و عرف اداری چنان است که اکثر قریببهاتفاق مسائل و کارها به شکل مکتوب در مکاتبات اداری مطرح شده و به جریان میافتد و هر موضوع و مسئلهای پروندهای منظم یا تقریبا منظم دارد. و همه چیز ثبت اعتیاد به سودهای تصادفی است.
به نظر این حقوقدان: مسلما در چنین پروندهای سیر اداری موضوع، نظرات کارشناسی، تصمیمات مختلف و نهایتا فهرستی از اقدامات انجامشده و دلایل، مستندات و نتایج آن بهراحتی قابلرؤیت است. این سابقه به سهولت و روشنی میتواند مشخص کند آنچه انجام شده چه بوده، چه دلایلی داشته و چه اندازه مستند، مستدل و منطقی بوده یا نبوده است؟ بنابراین اگر قصور یا تقصیری رخ داده که بر اثر آن دو میلیارد دلار از دارایی ایران به ناحق در آمریکا بلوکه شده، مسئولیت آن متوجه چه فرد یا افرادی است؟
مقاله شرق به این جا رسیده که: این بررسی باید توسط مقامات مسئول انجام شود و نتیجه آن بهسرعت به افکار عمومی گزارش شود تا به این مجادله پایان داده شود. آثار سنت پنهانکاری ساخت بوروکراتیک و تکنوکراتیک دولت در ایران، غیر از اینکه ملت را از حق نظارت بهعنوان لازمه حق حاکمیت ملی محروم میکند، گاهی اینچنین گریبان همین ساختار را هم میگیرد.
محمد صفری در سرمقاله روزنامه سیاست روز پرسیده: آیا موضوع مهم و اصلی ماجرای ۲ میلیارد دلاری که آمریکاییها دستبرد زدهاند، دولت قبلی است یا دولت قبل تر از آن یا اینکه دولت کنونی؟ و در پاسخ نوشته: در شرایطی که وجود دارد، انتقام گیری و تشدید اختلافات آن هم بر سر موضوع مهمی مثل صدور حکم دادگاه آمریکا علیه ایران و برداشت ۲ میلیارد دلار از داراییهای کشورمان نباید در لابه لای اختلافات کمارزش سرگرمکننده، به حاشیه رانده شود.
نویسنده این روزنامه اصولگرا از زاویه ای دیگر به مخالفت با تصمیم دیوان عالی کشور آمریکا پرداخته و نوشته: دستبرد ۲ میلیارد دلاری به اموال ایران با معاهده ۱۹۵۵ آنها با ایران در تناقض است. عهدنامه مودت اقتصادی میان ایران و آمریکا که در سال ۱۹۵۵ بین دو کشور منعقد شده همچنان دارای اعتبار است و میتوان به آن با قوت استناد کرد. ایران با استناد به این معاهده میتواند شکایت خود را به دیوان بینالمللی دادگستری ارجاع دهد و خواهان احقاق حقوق خود شود. پیگیری حقوقی بینالمللی اکنون بهترین و مناسبترین کاری است که دولت باید در پی آن باشد نه اینکه در داخل دوطرف همدیگر را به قصور و تقصیر متهم کنند.
سیاست روز به روزنامه های همفکر خود هشدار داده: مچگیری و تخریب اکنون به خاطر شرایط حساسی که در منطقه حاکم گشته، فضای نقد غیرمنصفانه و غیرعادلانه را افزایش میدهد. آقای جهانگیری هم باید متوجه باشد که کسی به خاطر اینکه ۲ میلیارد دلار در زمان این دولت از سوی آمریکاییها دزدیده شده ذوق زده نیست. ۲ میلیارد دلار مبلغ کمی نیست که کسی به خاطر مقصر دانستن دولت کنونی ذوق زده شود. با یک حساب سرانگشتی و تبدیل ۲ میلیارد دلار به ریال رقمی معادل ۶ هزار میلیارد تومان به دست میآید که معادل دو ماه یارانه همه مردم ایران است.
ابتکار در سرمقاله خود نوشته: مخالفان دولت روحانی وقایع را چنان تحریف و بازتحریف می کنند و آنقدر تبلیغ و ترویج می کنند که تشخیص راست از دروغ، سره از ناسره و حق از باطل به بیراهه کشیده شده است. نمونه اخیر این تحاریف رای دیوان عالی آمریکا در مورد برداشت دو میلیارد دلاری از پول های بلوکه شدن ایران در ایالات متحده است. درست است که آمریکا و اقدامات خصمانه اش در هر دوره ای بدون تفاوت دولت ها ادامه دارد، اما مخالفان از ابتدای این حکم چنان تبلیغات و رسوایی علیه دولت به بار آوردند که بیشتر به نظر می رسد یا اطلاعی از واقعیت ندارند یا دانسته برای پنهان ماندن واقعیت تلاش می کنند.
به نوشته این مقاله: هر کجا سرک می کشیم و در هر حوزه ای که ورود می کنیم از نفت و بنزین و یارانه و خودرو و مجتمع های تجاری و مالی، مسکونی و کشاورزی و بازار گرفته تا اموال ایران در بانک ها و تجارت خارجی و دور زدن تحریم ها و درآمدهای کشور، ردپای مسئولان دولت قبل دیده می شود و جالب اینکه موافقان آن سینه را سپر کرده و نه تنها از وی حمایت می کنند، بلکه همه تقصیر ها را به گردن دولت بعد از او می اندازند و اگر راه و جا داشته باشد به دولت قبل از احمدی نژاد ارجاع می دهند.
ابتکار در نهایت نوشته: مصادره اموال ایران در آمریکا در زمان دولت روحانی بهانه را دست مخالفان داد تا این بار از کم کاری دولت در این ضبط و مصادره شروع به شایعه پراکنی کنند، غافل از اینکه آنچه امروز اتفاق افتاد نتیجه کم کاری و اشتباهات فاحش دولت قبل بوده که اتفاقا منتقدان امروز دولت حامیان دیروز دولت خطا کار گذشته بودند.
گامهای دولت برای پس گرفتن ۲ میلیارد دلار
ابراهیم بهشتی در سرمقاله روزنامه ایران از مواضع دولتمردان حکایت از عزم قوه مجریه برای بازپسگیری داراییهای مصادره شده ایران در امریکا براساس رأی اخیر دیوان عالی این کشور دارد. در پی اعلام این خبر اگرچه جبهه منتقدان دولت آن را مصداق نقض برجام خوانده و هجمههای خود به سمت دولت را شدت بخشیدند، اما توضیحات رئیس کل بانک مرکزی روشن کرد که بی توجهی مسئولان دولت قبل و سرمایهگذاری در «سیتی بانک» امریکا زمینه را فراهم کرده است.
نویسنده توضیح معاون اول رییس جمهوری را تکرار کرده که دولت همه ابزار خود برای پس گرفتن اصل پول و سود آن را به کار خواهد گرفت. با گذشت چند روز از مصادره داراییهای ایران، به نظر میرسد وعده معاون اول رئیس جمهوری در مسیر عملیاتی شدن قرار گرفته است.
در ادامه مقاله ایران آمده: مشاور ارشد رئیس جمهوری با انتقاد از عملکرد مجلس در این زمینه گفت: «باید سؤال شود چرا از آن زمان تا امروز ما نظارتی از سوی مجلس نداشتهایم. این افرادی که امروز کمیسیون برجام تشکیل دادهاند، آن روز کجا بودند؟ در طول دوره احمدینژاد، بیتدبیریهای زیادی رخ داد که مسأله توقیف دو میلیارد دلار دارایی ایران در امریکا تنها یک مورد آن است، تصریح کرد: این اقدام دولت قبل تخلف مشخص از قانون محسوب میشود و باید قوه قضائیه به این مسأله ورود کند. کسانی ۸ سال به اقتصاد، صنعت و تجارت کشور لطمه وارد کردند و امروز ادعا میکنند دولت موفق عمل نکرده و به طرف خارجی امتیاز داده است و اکنون دستاوردی نصیب ایران نشده است.
تاریخچه هروئین؛ چگونه یک اختراع تصادفی زندگی میلیون ها نفر را به آتش کشید؟
هروئین ماده مخدری است که بیش از هر ماده مخدر دیگر شهرت و اعتباری ترسناک دارد. هروئین در سراسر جهان به یک معضل بزرگ تبدیل شده و از یک زیرساخت تجاری بسیار بزرگ از بازار سیاه و فروشندگان خیابانی فراوان سود می برد که حضور و وجود مداوم آن را تضمین می کنند. در چند دهه گذشته، مواد مخدری که برای جایگزینی هروئین ساخته شده یا دیگر مواد شبه هروئین به صورت تصادفی و ناخواسته باعث افزایش فروش این ماده مخدر ترسناک شده اند.
نکته این است که هروئین بسیار ارزان بوده و به راحتی در دسترس قرار می گیرد و هر فردی با هر نوع اعتیادی می تواند آن را مصرف کند. اما در مورد تاریخچه هروئین چه می دانیم و چطور به اینجا رسیدیم؟ چگونه هروئین به ماده مخدری تبدیل شد که هر کسی آن را بدترین بدترین ها در حوزه مواد مخدر می داند؟ در ادامه این مطلب قصد داریم تاریخچه هروئین را در قالب ۱۰ بخش بیان کنیم، از پیدایش تا به امروز.
۱۰- از خشخاش تا هروئین
هروئین که با نام «دیامورفین» (diamorphine) نیز شناخته می شود از مورفین گرفته می شود، یک افیون آلکالوئیدی بسیار قوی که از گیاه خشخاش گرفته می شود. مورفین ماده بسیار اعتیاد آوری است و هروئین در واقع در تلاش برای ساخت نسخه ای کمتر اعتیاد آور از مورفین ساخته شده و فروش آن در پایان قرن نوزدهم آغاز شد. همه بر این باور بودند که خاصیت اعتیاد آوری هروئین نسبت به مورفین کمتر بوده و به همین دلیل گاهگاهی در مغازه ها و فروشگاه های محلی نیز به فروش می رسید. خیلی زود مصرف هروئین بالا رفته و مردم به آن اعتیاد پیدا کردند در شرایطی که بیشترین افراد درگیر مصرف این ماده مخدر زنان میانسال و به خصوص زنان متاهل بودند.
۹- اختراع هروئین
هروئین برای اولین بار توسط یک شیمیدان به نام سی آر آلدر رایت در سال ۱۸۷۴ تولید شد و در ابتدا کسی چیز زیادی در مورد آن نمی دانست. او در حال تحقیقات برای گرفتن مشتقاتی بیشتر از مورفین بود و تلاش های او به نتیجه خاصی ختم نشده بود. تنها ۲۳ سال بعد و در سال ۱۸۹۷ بود که هروئین بار دیگر توسط فلیکس هافمن که برای کمپانی دارویی Bayer کار می کرد از نو تولید شد. تمام ماجرا یک تصادف بود. هافمن تلاش می کرد از مورفین، کدئین (ماده مخدری با قدرت و اعتیاد آوری کمتر نسبت به هروئین) تولید کند اما به جای آن به تولید دیامورفین یا همان هروئین رسید. این ماده مخدر جدید بسیار ضعیف تر از مورفین نبود و قدرت آن بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد مورفین برآورد می شد. این یک موفقیت بسیار بزرگ بود اگر چه با عوارض جانبی اعتیادآور تراژیکی همراه می شد. بدین ترتیب تلاش برای فروش هروئین به عموم مردم آغاز شد.
۸- تجارت بزرگ
با تولید هروئین و کشف قدرت آن، شرکت داروسازی Bayer بسیار نگران فروش این ماده مخدر جید و قدرتمند به مردم بود. آن ها به این نتیجه رسیدند که واژه «دیامورفین» نمی تواند واژه جذابی برای این ماده مخدر جدید باشد و بعد از تحقیق در مورد تاثیراتی که این ماده بر روی مصرف کنندگانش دارد نام آلمانی «هروئین» را برای آن انتخاب کردند. این نام از واژه آلمانی «heroisch» به معنای «قهرمانانه» یا «دلیرانه» می آید و جالب این که این شرکت قبلاً ماده مخدر دیگری را تحت این عنوان به فروش رسانده بود. مصرف کنندگان این ماده جدید احساس قدرتمند بودن، بی باکی و شکست ناپذیری می کردند یا اینها چیزهایی بودند که هروئین قصد داشت به آن ها القا کند. در آن دوران مورفین یک ماده مخدر بسیار اعتیادآور بود که جامعه قصد داشت مصرف آن را تحت کنترل خود درآورد و در حالی که هروئین راهی امیدوار کننده برای خلاصی از اعتیاد به مورفین می نمود به عنوان یک گزینه ایمن جانشین مورفین شد. این ماده مخدر را در هر دارویی وارد کردند، از درمان های سرفه تا درس های مُسکن و حتی برای کودکان نیز تجویز می شد.
۷- هیاهو در دهه ۱۹۲۰
دهه ۱۹۲۰ بود و اوج رواج موسیقی جاز. بازار بورس در حال رونق گرفتن مداوم و دنیا خود را در شرایط جشن و پایکوبی دائم می دید. اروپا و ایالات متحده از رشد قابل توجه اقتصادی و تکنولوژیکی ناشی از انقلاب صنعتی برخوردار شده و به نظر می رسد که اوضاع بهتر از این نمی شود. خرید و فروش مشروبات الکلی در ایالات متحده ممنوع بود هر چند به راحتی در دسترس قرار داشت اما با غیرقانونی شدن الکل، مصرف هروئین بسیار بالا رفت، بسیار بالا. مقاله ای که توسط ویلیام مک آدو نوشته شده و در ۳۱ مارس ۱۹۲۳ منتشر شده به وضوح نشان می دهد که اعتیاد به مواد مخدر و به خصوص افیون و هروئین در دوران منع خرید و فروش مشروبات الکلی در ایالات متحده بسیار بدتر بوده است: «یک چیز وجود دارد که اعتیاد به مواد مخدر را بسیار جدی تر از مستی ناشی از اعتیاد به سودهای تصادفی مشروبات الکلی می سازد و آن این است که آدم مست نمی تواند گناه و خلاف خود را پنهان سازد».
عزیزی جدید در هر بلوک ساختمانی دیده می شود و آن هروئین بود که کشف اعتیاد به آن بسیار سخت بوده و از همان شروع شیوعش مشکلاتی جدی را در جامعه ایجاد کرده بود. سال ها طول کشید تا اینکه خرید و فروش و مصرف هروئین در سال ۱۹۲۴ به طور کامل غیرقانونی شده و مصرف آن تا به امروز به خفا کشیده شد.
در بحبوحه دهه ۱۹۳۰، هروئین در ایالات متحده غیرقانونی بود و دولت های سراسر جهان نیز شروع به کشف و مشاهده تهدید اجتماعی نهفته در این ماده مخدر کردند. البته این موضوع باعث ایجاد خلایی در بازار خرید و فروش این ماده مخدر قدرتمند و پرطرفدار شده و بسیاری از مردم از قبل این ماده را امتحان کرده و بسیاری نیز به آن اعتیاد پیدا کرده بودند. بدین ترتیب آن ها برای دسترسی به این ماده مخدر و تسکین درد خماری دست به هر کاری می زدند. این موضوع در ایالات متحده در را برای سازمان های جنایتکار و زیرزمینی بزرگ باز کرد که آماده و مشتاق در دست گرفتن کسب و کاری بودند که شرکت های داروسازی و داروخانه های از فعالیت در آن منع شده بودند. در ایالات متحده، مافیا به طور کامل بر بازار مواد مخدر مسلط بود و خلایی که با ترک عرصه تهیه و خرید و فروش هروئین توسط شرکت های داروسازی ایجاد شده بود و محبوبیت و شیوع مصرف این ماده مخدر باعث افزایش قدرت این سازمان های جنایتکار شده و جرم انگاری مصرف آن نیز نه تنها از محبوبیت آن نکاست بلکه باعث شیوع بیشتر مصرف آن شد.
۵- قاچاق مواد مخدر
مافیا و دیگر سازمان های جنایتکار زیرزمینی باعث می شدند که تجارت مواد مخدر بین ایالات متحده و اروپا همواره فعال و در حالتی رو به افزایش قرار داشته باشد. فراتر از بازارهای خرید و فروش مواد مخدر که در اروپا و ایالات متحده که با سرعتی سرسام آور در حال رشد و بزرگ تر شدن بوده و نیروهای پلیس نمی توانستند به همان سرعت و قدرت با آن مقابله کنند، دهه ۱۹۶۰ عصر جدیدی برای قاچاقچیان مواد مخدر بود که این کسب و کار جنایتکارانه را به یک صنعت بین المللی و بسیار بزرگ تبدیل کردند. در شرایطی که ایالات متحده و فرانسه به مقابله با گروه های مختلف کمونیست در کشورهای جنوب شرق آسیا و حفظ شرایط موجود آن زمان در این کشورها پرداختند و در این مسیر مقدار قابل توجهی هواپیما در اختیار این کشورها قرار دادند، لائوس، کامبوج، ویتنام و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا نیز وارد این بازی ویرانگر اما پرسود شدند.
اما همانطور که همواره سیاست دخالت نشان داده، این رویه با شکست مواجه می شود. در ایالات متحده، هروئین عموماً توسط کسانی که از جامعه طرد شده بودند، افراد خلافکار بالغ که هیچگاه در جامعه مدرن جایی نداشتند و همیشه در فقر بودند مصرف می شد، در حالی که زنان خانه دار و پدران محله های روستایی و حاشیه شهر از آمفتامین و الکل کاملاً قانونی لذت می بردند. همه این شرایط با جنگ ویتنام تغییر کرد، وقتی که نیروهای آمریکایی برای مقابله با تهدید کمونیست ها و در نبردی که هیچ نسبتی با آن ها نداشت به خطوط مقدم نبرد در این کشور فرستاده شدند. نکته طعنه آمیز این است که جنوب شرق آسیا یکی از نقاط جهان است که خشخاش در آن به مقدار فراوان کاشت شده و با ابزارهای جدیدی که آمریکایی ها و فرانسوی ها در اختیار آن ها قرار داده بودند، آن ها تجارت مواد مخدر را در پیش گرفته و برای کاهش اضطراب و استرس سربازان آمریکایی که از جنگ ترسناک در جنگل های ویتنام ایجاد شده بود، هروئین را در اختیار این سربازان قرار دادند.
ویتنام برای سربازان آمریکایی یک جهنم واقعی بود و بسیاری از سربازان آمریکایی در سنین پایین و به اجبار دولت به این مسلخ ترسناک فرستاده شده بودند. با ادامه جنگ ویتنام، آمریکا شاهد افزایش اعتیاد در میان جمعیت جوان خود بود و این آمار با فرستادن جوانان آمریکایی برای تماشای مرگ دوستانشان در آن سوی دنیا و بازگشت با زخم های روحی و جسمی عمیق و درمان ناپذیر به خانه، بیشتر و بیشتر می شد. آن ها برای تسکین دردهای درونی و کابوس های مداوم خود به هروئین روی آوردند که توسط سازمان های جنایتکار در داخل خاک آمریکا به یک ماده در دسترس و ارزان قیمت تبدیل شده بود. بسیاری از سربازان در طول جنگ ویتنام زخمی شده و مجبور بودند برای کاهش درد جراحاتشان خود درمانی کنند. با بازگشت این نوجوانان از لحاظ روحی و جسمی زخمی به خانه، آن ها با دوستانشان پیوسته و هروئین دیگر یک ماده مخدر برای خلافکاران طرد شده نبود بلکه ابزاری بود برای کسانی که می خواستند مدتی را خوش باشند.
۳- ماده مخدر سوپراستارها
از زمان فرآوری مجدد در اواخر قرن نوزدهم، دیامورفین می خواست به یک ماده مخدر سوپراستارها تبدیل شود. این ماده بسیار قدرتمند، مسحور کننده و تقویت کننده قدرت جنسی بود و خطر آن عنصری از ریسک را به یک زندگی خسته کننده و معمولی اضافه می کرد. شیوع و محبوبیت این ماده مخدر با سوپراستارهایی که با آن زندگی کرده و حتی با آن می مردند نیز تقویت شد. هروئین ماده مخدر محبوب ستاره های راک، افراد با طبع شورشی، مطرود شدگان و کسانی بود که آسیب پذیر بودند. در ایالات متحده، دولت ریچارد نیکسون با تمام توان به مبارزه با قاچاق مواد مخدر و ایجاد تحولی در این حوزه پرداخت و کنگره را ترغیب کرد که یک بودجه هنگفت ۳۷۰ میلیون دلاری را برای مبارزه با رودی از مواد مخدر که از آسیا به سمت این کشور کشیده شده بود اختصاص دهد. بدین ترتیب دایره مبارزه با مواد مخدر (Drug Enforcement Administration (DEA)) در سال ۱۹۷۳ تشکیل شد.
۲- سیاست عمومی
در سراسر جهان دو ابزار اصلی برای مبارزه با هروئین به کار گرفته شد که یکی از آن ها بسیار موثرتر از دیگری بوده است و این دو آموزش و تعقیب خاطیان بوده اند. سوالات و چالش های زیادی در مورد قانونی شدن مصرف این ماده مخدر شکل گرفته و اگر چه هروئین بسیار اعتیاد آور است اما بسیاری این سوال را از خود می پرسند که آیا جرم انگاری مصرف این ماده مخدر ترسناک راه حل موثری برای مبارزه با آن بوده یا خیر. به هر ترتیب در دهه ۱۹۷۰، دایره مبارزه با مواد مخدر در ایالت متحده تاسیس شده اما هنوز هم بعد از نزدیک به نیم قرن مشکل مصرف هروئین در این کشور پابرجاست. از این رو اگر وظیفه این بخش از نیروهای پلیس پایان دادن به اعتیاد به هروئین با قطع جریان این ماده مخدر به درون کشور بوده، براحتی و وضوح می توان گفت که این سازمان در این امر کاملاً شکست خورده است. بسیاری بر این باورند که مصرف هروئین باید قانونی اعلام شود. در مقابل بسیاری نیز بر این باورند که به جای فرستادن این افراد به زندان، جایی که مواد مخدر به وفور در دسترس قرار دارد، و سپس رها کردن آنان در خیابان هایی که هروئین راحتتر خرید و فروش می شود، باید به برنامه های درمانی و بازپروری اهمیت داد.
۱- افزایش غیرمنتظره در مصرف
بحران مدرن افیون ها که در آستانه شروع قرن ۲۱ شکل گرفته و تا به امروز ادامه داشته، تمامی کشورهای جهان را شوکه کرده است. برخلاف دوران شیوع هروئین، اکنون استفاده از مواد افیونی جدید با کاربردهای درمانی در خیابان ها رواج یافته است. برای مثال فنتانیل را در نظر بگیرید که چند برابر قوی تر از هروئین است و به همان اندازه نیز به جامعه خسارت وارد کرده است. بین سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ تعداد مرگ های ناشی از سوء مصرف فنتانیل ۱٫۰۰۰ درصد افزایش یافته و تنها در ایالات متحده ده ها هزار نفر را به کام مرگ فرستاده است. یک چیز را با اطمینان می توان گفت و آن این است که فنتانیل باعث شده هروئین پسر خوب ماجرا در نظر گرفته شود. شاید انتظار داشته باشید که با شیوع استفاده از مواد مخدر جایگزینی که بسیاری از آن ها به صورت قانونی خرید و فروش می شوند شاهد کاهش مصرف هروئین در سطح جامعه باشیم اما واقعیت کاملاً خلاف این موضوع را نشان می دهد.
گروه هایی که قبلاً در خطر مصرف هروئین قرار نداشتند اکنون به خیابان ها آمده و دنبال فروشندگان هروئین می گردند. بسیاری از معتادان جدید با افیون های قانونی و تجویز شده شروع کرده و بعد از آن که جامعه دسترسی آن ها به این داروهای مُسکن را محدود یا قطع می سازد به هروئین ارزان تر و با مصرف ساده تر روی می آورند. نمی دانیم آینده مصرف هروئین چگونه خواهد بود اما در حال حاضر، محققان بسیاری در سراسر جهان به صورت شبانه روزی تلاش دارند راه حلی برای این معضل بیابند که یکی از آن ها تولید مواد افیونی و سرخوش کننده ای است که اعتیاد آور نباشند. نیاز و تقاضا برای مواد مخدر پایانی ندارد و به نظر می رسد که تنها گزینه مناسب پیش رو، تولید مواد مخدری ایمن تر است که خاصیت اعتیاد آوری کمتری داشته باشد.
تفاوت ذهنیت کازینویی و سرمایهگذاری در بورس
احمد یزدانپناه*
بدحالیهای بورس و متضرر شدن جمع کثیری از مردم فراخواندهشده به تالارهای بورس و تداوم رکودها و غلبه بیمها بر امیدها، همه و همه تصورات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار داده است؛ از جمله در بحثهایی که با خویشاوندان و دوستانمان داریم اکثرا میگویند که ما در بورس «باختیم». این باخت باید در این ذهنیت و تفکر ریشه داشته باشد که تالارهای بورس با کازینو و قمارخانه چه فرقی دارند! در غرب هم در باب تفاوت والاستریت و لاسوگاس مطالب زیادی عرضه شده و میشود. پرسش اصلی آن است که سرمایهگذاری در بازار سهام آیا درست مانند شرطبندی و قمار در یک کازینو است؟ ناراحت نشوید، درست است!
سرمایهگذاری و قمار هر دو، درگیر و شکلیافته از «ریسک» و «انتخاب» هستند، به خصوص ریسک سرمایه که همراه با امید به کسب سود در آینده است. ولی قمار نوعا یک فعالیت با عمر کوتاه است در صورتی که سرمایهگذاری در سهام میتواند برای سراسر عمر باشد (به نقش آن در بازنشستگی در غرب توجه کنید). همچنین قماربازان به طور متوسط و بلندمدت، با بازده انتظاری منفی روبهرو هستند. از طرف دیگر، سرمایهگذاری یا خرید سهام نوعا در بلندمدت به طور متوسط برای سرمایهگذاران بازده انتظاری مثبت به بار میآورد. اجازه دهید چون همیشه، چکیده اهم مطالب این یادداشت را فهرست کنم؛ سرمایهگذاری و قمار هر دو ما را با تقبل ریسک سرمایههایمان به امید کسب سود در آینده درگیر میکنند. هم در قمار و شرطبندی و هم در سرمایهگذاری، یک اصل کلیدی آن است که باید ریسک را حداقلسازی (کمینهسازی) و پاداش و بازده را حداکثرسازی (بیشینهسازی) کرد. قماربازان راهها و روشهای کمتری نسبت به سرمایهگذاران برای کاهش زیان و ضررها در اختیار دارند. با توجه به نقش حیاتی اطلاعات، سرمایهگذاران نسبت به قماربازان و شرطبندان از منابع اطلاعاتی مرتبط بیشتری برخوردارند. همچنین در طول زمان، شانس موفقیت و امکان پیروزی (Odds) به عنوان یک سرمایهگذار برای شما بیشتر عمل خواهد کرد تا به عنوان یک قمارباز.
سرمایهگذاری چیست؟
سرمایهگذاری عبارت است از تخصیص وجوه یا اختصاص سرمایه به یک دارایی مثل سهام، با این انتظار که به تولید درآمد یا سود دست یابیم. انتظارات به کسب «بازده» به شکل درآمد یا افزایش قیمت آن دارایی فرض میشوند و ستون اصلی و هستهای سرمایهگذاریها به حساب میآیند. «ریسک» و «بازده» دست در دست هم در سرمایهگذاری مطرح هستند. عموما ریسک کمتر را باید همراه با بازده انتظاری کمتر در نظر آورد، در حالی که بازدههای بیشتر را معمولا با ریسکهای بیشتر میتوان انتظار داشت. بهکارگیری روشهای تحلیل بنیادی و تکنیکال و مطالعه الگوهای معاملاتی برای تغییر و تعبیر نمودارهای سهام به روند آتی اینکه سهم به کجا میرود کمک میکنند و بر عملکرد سرمایهگذار تاثیر دارند.
قمار و شرطبندی چیست؟
قمار عبارت است از گذاشتن پول برای امری تصادفی و احتمالی. بدان جهت شرطبندی هم نامیده میشود که پول خود را در معرض ریسک رخدادهایی میگذاریم که با نااطمینانی و عدم حتمیت و نامعلومی همراه و نتایج و پیامد آن وقایع به شدت شانسی هستند. مثل سرمایهگذاران، قماربازان نیز باید با دقت میزان سرمایهای را که میخواهند به بازی بیاورند مشخص کنند. در کل، اتفاقات خوش و شانس موفقیت که درباره سرمایهگذاری اشاره شد در اینجا بر وفق مراد قماربازان نیست. احتمال ضرر و زیان یک سرمایهگذاری معمول بیشتر از احتمال بردن آن سرمایهگذاری است. همچنین شانس یک قمارباز در کسب سود میتواند با مقادیر برای شرطبندی کاهش یابد.
سودسازی در بلندمدت
اما تفاوتهای کلیدی سرمایهگذاری و قمار چیست؟ همانطور که اشاره شد، در قمار و سرمایهگذاری اصل کلیدی حداقلسازی ریسک و حداکثرسازی سود است. اما در مورد قمار این خود قمارخانه است که برنده واقعی و نهایی است. برعکس، در بازار سهام در بلندمدت شما با سودآوری مواجه میشوید. این بدان معنی است که اگر شما در طول اعتیاد به سودهای تصادفی اعتیاد به سودهای تصادفی زمان شکیبایی کنید، عوامل موفقیت به کمکتان میآیند و این امر در مورد یک قمارباز صادق نیست. البته از شرط و شروط آن این است که در سرمایهگذاری صاحب استراتژی باشید و جوزده نشوید.
کاهش ضرر و زیان
تفاوت کلیدی و مهم دیگر بین سرمایهگذاری و قمار آن است که شما در قمار و شرطبندی پولی را که میگذارید کلا از دست میدهید و معمولا استراتژی خاصی برای تقلیل زیان در اختیار ندارید. برعکس، معاملهگران و سرمایهگذاران در بورس سهام گزینههای گوناگونی برای جلوگیری از زیان وارده بر سرمایه خود- که در معرض ریسک به امید نفع قرار دادهاند- در اختیار دارند. سفارش به کارگزار برمبنای «حد ضرر» یکی از سادهترین روشها برای جلوگیری از ریسک غیرضروری است. به فرض اگر قیمت سهام شما به زیر ۱۰ درصد قیمت خرید شما تنزل کرد، شما این فرصت را دارید که آن سهام را به فرد دیگری بفروشید و هنوز مالک ۹۰ درصد سرمایه خود باشید؛ کاری که در قمار میسر نیست.
عامل زمان
تفاوت کلیدی دیگر بین فعالیت سرمایهگذاری و قمار و شرطبندی به مفهوم زمان مربوط میشود. قمار یک رخداد با محدودیت زمانی است، در صورتی که سرمایهگذاری در یک شرکت بورسی میتواند سالها طول بکشد. در قمار با پایان یافتن وقت بازی، فرصت سود برای شما از شرطبندی تمام شده است و شما یا برندهاید یا بازنده سرمایه خود. از طرف دیگر، سرمایهگذاری در سهام پاداشدهی زمانی دارد. به سرمایهگذاران که سهام شرکتی را خریدهاند تحت عنوان «سود تقسیمی» به خاطر ریسکپذیری و تقبل ریسکها به طور واقعی از سود شرکت، مبلغی تعلق میگیرد. شرکتها صرف نظر از اینکه چه اتفاقی برای سرمایه شما میافتد، تا زمانی که سهام آنها را نگه داشتهاید به شما پول میپردازند. سرمایهگذاران مطلع میدانند شناسایی قسمتی از بازده که ناشی از سود تقسیمی است، یکی اعتیاد به سودهای تصادفی از عناصر کلیدی سودسازی از سهام در بلندمدت است.
کسب اطلاعات
هم سرمایهگذاران و هم قماربازان با جستوجو در گذشته و مطالعه عملکرد گذشته و تاریخی و رفتار فعلی تلاش دارند تا شانس برندگی حرکت و بازی بعدی خود را بهبود بخشند. «اطلاعات» یک کالای ارزشمند هم در دنیای شرطبندی و هم در دنیای سرمایهگذاری به حساب میآید، ولی در دسترسی به اطلاعات در این دو حوزه تفاوتی وجود دارد. اطلاعات شرکتها و سهام با سرعت و سهولت در اختیار عموم است. عایدات شرکت، «نسبتهای مالی» و تیم مدیریت یا تحقیق و مطالعه، چه به طور مستقیم و یا از طریق گزارشهای تحلیلگران، قبل از آنکه سرمایههای مردم در معرض ریسک قرار گیرند به همت بورسها باید قابل دسترسی برای سرمایهگذاران باشد. معاملهگران سهام که روزانه صدها معامله دارند میتوانند از اطلاعات فعالیتهای روزانه بورس برای تصمیمات آتی خود بهرهمند شوند. برعکس، وقتی شما پشت میز قمار در یک کازینو هستید، هیچ اطلاعی از اینکه یک ساعت پیش یا یک هفته قبل برای آن میز چه اتفاقی افتاده است، ندارید. امکان دارد شما بشنوید که آن میز خوششانس یا خوشیمن یا بدشانس است. ولی این اطلاع به چه دردی میخورد چون قابل کمی نمودن و اندازهگیری نیست.
اهمیت بازده انتظاری
برخی ابعاد بحث ناگفته مانده است، مثل اینکه آیا معاملهگری در بورس سهام میتواند مثل قمار اعتیادآور باشد؟ معایب و هزینههای اعتیاد به بورس چیست؟ اعتیاد مزبور به شغل، ارتباطات شخصی و منابع مالی ما چقدر لطمه میزند؟ مواردی که باید برای یادداشتهای بعدی بماند. فقط در پایان به این نکته که مورد پرسش خیلیها است اشاره کنم که با توجه به ماهیت «سفتهبازی» در بورس سهام برخی این نوع فعالیت بورسی را به خاطر ریسک بالایی که دارد نوعی قمار میدانند، در حالی که اغلب سفتهبازی سهام «بازده انتظاری» مثبت دارد، هرچند بازده هرگز به طور صریح و شفاف بیان نشده باشد. از طرف دیگر، در قمار همیشه با بازده انتظاری منفی سروکار داریم، ولی صاحب و صاحبان قمارخانه هستند که برندهاند. قمار همانطور که اشاره شد با افق زمانی بسیار کوتاهمدتی همراه است. شما در شرطی پول خود را درگیر میکنید یا چرخی را که شمارههایی روی محیط آن است به گردش درمیآورید. در سرمایهگذاری در بورس سهام، حتی وقتی شخصی سفتهبازی میکند نوسانگیری مینماید و فعالیتاش زمان بیشتری برای موفقیت (یا عدم آن) نسبت به قمار میگیرد. به هر حال در مقایسه با سفتهبازی، قمار ریسک بیشتر و بالاتری برای فرد و زیان نسبت به سرمایهگذاری دارد. شاید جدول زیر در مقایسه سرمایهگذاری، قمار و سفتهبازی بتواند ما را از اطاله کلام رها کند.
سرمایه و بازار پول، انواع فرصتها را برای کسب سود در اختیار سرمایهگذاران میگذارند به شرط آنکه آنها با آگاهی، کسب مهارتها، مدیریت ریسک، رعایت قواعد «مدیریت پول» و «مدیریت دارایی» بدانها وارد شوند. برعکس با دیدگاه شرطبندی و این باور که پیامد بازار همچون یک کازینو بر پایه رفتار تصادفی و متکی بر شانس است با غفلت از ساختار بازار سهام و واقعیتهای حاکم بر آن، جز آنکه شکست و پشیمانیهای مکرر در این بازار بالقوه پرمنفعت را برای ما به بار آورد، محصولی نخواهد داشت. اینجاست که نیاز به فرهنگسازی توسط مقام ناظر بورسها و عمل به وظایف آنها جلوه میکند.
* اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا
بهترین کتاب های فارکس که باید مطالعه کنید
در این مقاله با بهترین کتاب های فارکس که باید مطالعه کنید آشنا خواهیم شد؛ معامله در بازار فارکس آنقدر که به نظر میرسد ساده نیست. این بازار تحت تاثیر عوامل بسیار زیادی مانند تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، نرخ بهره و بسیاری عوامل دیگر است و معامله در این بازار نیاز به نظم و انضباط، تعهد، استقامت ذهنی و دانش کامل در زمینههای مختلف است.
بهترین راه برای بدست آوردن دانش خواندن کتاب است. همانطور که میدانید کتب بسیار زیادی در این زمینه نگاشته شده اما خواندن تمام این کتابها اگر نگوییم غیر ممکن حداقل بسیار سخت است. از این رو ما چند کتاب را که به نظرمان بهترین کتابهای موجود در بازار است انتخاب کرده و به شما معرفی میکنیم.
۱. پیشبینی ارز (Currency Forecasting)
اولین کتابی که قصد معرفی آن را داریم کتابی معروف از مایکل روزنبرگ است کسی که برای مدتی طولانی به عنوان تحلیلگر تکنیکال در شرکت مریل لینچ فعالیت میکرد. کتاب پیشبینی ارز در سال ۱۹۹۵ نگاشته شده اما زبان ساده، مختصر و همه فهم آن، این کتاب را به یک رفرنس معتبر برای تازهکارها تبدیل کرده است.
روزنبرگ در این کتاب علاوه بر استفاده از توانایی تکنیکال، از دانش خود در اقتصاد کلان نیز بهره برده است و توانسته روشهای تحلیل تکنیکال و بنیادین را به صورت منطقی و همه فهم ترکیب کند.
این کتاب به زبان فارسی ترجمه نشده است.
۲. معامله در ناحیه (Trading in the Zone)
این کتاب شاهکاری از مارک داگلاس است و بیشتر بر روی عواطف و روحیات معامله گران تمرکز دارد. طبق نظر داگلاس، احساساتی مانند ترس و طمع در میان معاملهگران شایع است و اولین قدم کنترل این عواطف است.
داگلاس در این کتاب روشهایی برای جلوگیری از مشکلات روانی در معامله بیان کرده است و همینطور یک استراتژی تفکر معرفی میکند که شامل پنج عنصر مشترک در موفقترین معاملهگران فارکس است. خواندن این کتاب میتواند کمک زیادی به کنترل احساسات معاملهگران کند.
این کتاب با عناوینی همچون “تحلیل تکنیکال،بنیادی یا ذهنی؟” و “معاملات در منطقه” به فارسی ترجمه شده است.
۳. تکنیک نمودارهای شمعی ژاپنی (Japanese Candlestick Chart Technique)
این کتاب در سال ۱۹۹۱ توسط استیو نیسون نگاشته شد و تقریبا بلافاصله به شهرت زیادی دست یافت به طوری که امروزه تقریبا تمام معامله گران از تکنیکهای این کتاب استفاده میکنند.
این کتاب به شما در درک الگوهای نمودارها و کندلها کمک کرده و اطلاعات مفیدی در مورد انواع و اقسام شمعها و الگوها ارائه میدهد. اما باید توجه داشته باشید که تنها مطالعه این کتاب اعتیاد به سودهای تصادفی ضامن موفقیت نیست و باید با تمرین به این آموختهها مسلط شوید.
این کتاب با ترجمه ی یکی از اساتید مطرح بورس ایران با عنوان “الگوهای شمعی ژاپنی” ترجمه شده است.
۴. معامله گر منضبط (The Disciplined Trader)
یکی دیگر از بهترین کتاب های فارکس از مارک داگلاس است. اکثر کتابهایی که در مورد بازارهای تجاری نگاشته شده مربوط به تئوریها، ابزارها و تکنیکها هستند. اما این کتاب همانطور که از اسمش پیداست در مورد اهمیت نظم و انضباط است.
داگلاس معتقد است یک معاملهگر بینظم ممکن است یک بار موفق شود اما بدون داشتن نظم و انضباط نمیتوان این موفقیت را تداوم بخشید. مارک این کتاب را پس از چندین شکست و ضررهای هنگفت در معاملات خود نوشته است. پس پشت کلمات این کتاب درسهای ارزشمندی نهفته است.
این کتاب با همین عنوان و عناوینی دیگر به فارسی ترجمه شده است.
۵. معامله روزانه و معامله شناور در بازار ارز (Day Trading and Swing Trading the Currency Market)
این کتاب اکنون یکی از پرفروشترین کتابها در زمینه معاملات روزانه است. نویسنده این کتاب، خانم کتی لین، کسی که در شبکههایی مانند بلومبرگ و CNBC به عنوان تحلیلگر فعالیت کرده است.
این کتاب بینشی ارزشمند از ابزارهای تکنیکال و بنیادین به شما ارائه میدهد تا با استفاده از آن بتوانید درک بهتری از بازار داشته باشید.
ترجمه ی این کتاب با همین عنوان توسط نشر چالش منتشر شده است.
۶. معامله گری در فارکس (Forex Trading)
این کتاب ساده، توسط جیم براون، معاملهگر استرالیایی فارکس که سالها در این بازار تجربه دارد نوشته شده است. مباحث این کتاب عموما در مورد مفاهیم پایه ای فارکس مانند بازار، جفت ارز، حجم، ریسک، تحلیل و موارد دیگر است.
این کتاب ترجمه ی فارسی ندارد.
۷. تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه (Technical Analysis of the Financial Market)
کتابی از جان جی مورفی، پدر تحلیل تکنیکال است. این کتاب در بین معاملهگران به عنوان «کتاب مقدس» شناخته میشود و یکی از بهترین کتاب های فارکس است که تقریبا تمام تحلیلگران برتر فارکس آن را خوانده و خواندن آن را پیشنهاد کرده اند.
این کتاب شامل بیش از ۴۰۰ نمودار و اندیکاتور است که با جزئیات توضیح داده شده است.
این کتاب در ایران نیز شهرت زیادی دارد و با نام “تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه” ترجمه شده است.
کتاب معاملات فارکس برای تازهکاران
یکی دیگر از بهترین کتاب های آموزش فارکس است که مامتا میشرا (Mamta Mishra) آن را برای افراد مبتدی نوشته است. این کتاب دید بسیار خوبی از بازار فارکس و مفاهیم آن به معاملهگر میدهد و مسائل مهمی را با او در میان میگذارد.
در بخش نخست این کتاب با اصول ابتدایی که در معاملات فارکس به کار میرود، آشنا میشویم و میفهمیم که فارکس چیست. در بخش دوم، نویسنده به مفهوم تبادل ارز و سودی که از این راه عاید معاملهگران میشود، میپردازد. در بخش سوم این کتاب یک سری از مهمترین واژههای بازار فارکس مطرح و معنا و مفهوم هر کدام مطرح میشود. بخش چهارم و پنجم این کتاب به تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال یا بنیادی اختصاص دارد. آخرین بخش این کتاب هم مدیریت ریسک را توضیح میدهد.
خوشبختانه این کتاب در کشورمان توسط آقای محمد علینژاد توجه و از سوی انتشارات مهربان به بازار عرضه شده است. ساده و روان بودن این کتاب باعث شده است که بسیاری از معاملهگران مبتدی برای آشنایی بیشتر با بازار فارکس آن را مطالعه کنند.
9. کتاب تحلیل بنیادی تکنیکال یا ذهنی (Trading in the Zone)
کتاب تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی یکی از بهترین کتابهایی است که در زمینه روانشناسی معاملهگری نوشته شده است و یکی دیگر از کتابهای خوب آقای مارک داگلاس است. خوشبختانه این کتاب به فارسی ترجمه و به بازار کتاب کشورمان عرضه شده است. بسیاری از تحلیلگران و بزرگان دنیای معاملهگری، مارک داگلاس را پدر علم روانشناسی معاملهگری میدانند و کتابهای او حکم کتابهای مرجع دانش معاملهگری را دارند.
در این کتاب مارک داگلاس تأکید زیادی روی تأثیر عقاید بر معاملات در بازارهای مالی دارد. او بر این باور است که زندگی انسان نتیجه عقاید و باورهای او است و عقاید انسان میتواند معاملات و تحلیلهای او را هم تحت تأثیر قرار دهد. وی در این کتاب یک سری از مشکلات مهم معاملهگران در دنیای معاملهگری را بیان میکند که از جمله این مشکلات میتوان به مقاومت در برابر ایجاد قوانین، ناتوانی در قبول مسئولیت و اعتیاد پیدا کردن به سودهای تصادفی اشاره کرد.
او در این کتاب به معاملهگران آموزش میدهد که در بازار فارکس به سود مستمر دست پیدا کنند. سپس یک مسئله مهم را بیان میکند و توضیح میدهد که چرا با وجود یکسان بودن مفاهیم فاندامنتال (بنیادی) و تکنیکال، تعداد کمی از معاملهگران به سود بالایی میرسند. او به آن دسته از معاملهگرانی که همیشه موفق هستند و سود میکنند، فاتحان همیشگی بازار میگوید.
آقای مارک داگلاس در کتاب تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی روی یک نکته مهم تأکید میکند و به مخاطب میگوید که برای موفقیت در بازارهای مالی باید یک ساختار درونی برای خودمان به وجود بیاوریم و با استفاده از این ساختار درونی به یک انضباط ویژه فکری برسیم. با استفاده از این ساختار درونی میتوانیم رفتار خودمان را در بازار مدیریت کنیم. وی در کتاب خود میگوید:
قبول مسئولیت در معاملهگری و آموختن اصول اصلی موفقیت اموری جدایی ناپذیر است که برای موفقیت در معاملهگری باید به آن اهتمام ویژه ورزید. لازمه این امر این است که در درجه اول به شکلدهی محیط ذهن خود بپردازیم و در گام بعدی به واقعیت بازار که شامل سه گروه برندگان، بازندگان و چرخه رونق یا ورشکستگی است، اشراف کامل داشته باشیم.
کتاب داینامیک تریدینگ اثر رابرت ماینر
رابرت ماینر برای مدت بیست سال مربی بازرگانی بوده است و گزارش های روزانه را برای بازارهای موجود و آینده منتشر کرد. او درباره ی تجارت در سراسر جهان صحبت کرد و برای تعداد وسیعی از نشریه های بازرگانی مطالبی نوشته است. ماینر به نام معلم و رهبر سال نام گذاری شد و برنده ی جایزه ی اول شرکت های کارگزاری در هر سال و به طور همزمان رقابت های بازرگانی شد.
دو میلیون معتاد داریم
اعتیاد
یکی از آمار هایی به دفعات طی سالیان سال اعلام تکرار نیز می شود آمار معتادین در کشور است.آقای احمدی مقدم فرمانده ناجا به دو میلیون معتاد اشاره کرد.آقای بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی اعلام کرده خوشبینانه دو میلیون معتاد داریم.و …
رسانهها در ایران روزانه خبرهای زیادی درباره موادمخدر منتشر میکنند؛ این به تنهایی میتواند نشاندهنده جدی بودن این آسیب اجتماعی باشد. برای مثال روز گذشته رضا جهانگیریفر، معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران با اشاره به روند رو به رشد اعتیاد در دو سال اخیر و تاثیر آن بر بحث بیخانمانهای شهر تهران گفت: رشد اعتیاد بر تعداد بیخانمانهای شهر تهران افزوده است. همزمان مدیرکل مقابله با عرضه ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام کرد: زائران معتادی که قصد تشرف به مکه مکرمه و مدینه منوره را دارند نسبت به ترک اعتیاد خود اقدام کنند.
به گفته علیرضا اکبرشاهی ستاد مبارزه با موادمخدر معرفی این عزیزان به مراکز مجاز ترک اعتیاد را تسهیل خواهد کرد تا انشاءا… بتوانند با سلامت کامل از این فیض عظیم معنوی، بهرهمند شوند. حتی اگر همین خبرها نیز منتشر نشود آمار معتادان در ایران، تغییر الگوی مصرف، نگرش به موادمخدر و… خود اثباتکننده خطرناکبودن وضعیتی است که در آن قرار داریم. بسیاری از آسیبشناسان اجتماعی اعتیاد را بزرگترین آسیب اجتماعی ما دانستهاند. آنها میگویند بیش از ۹۰ درصد خانوادههای ایرانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با این مشکل دست به گریبانند. با این وجود، آمارهای رسمی تعداد معتادان را چیزی بین یک میلیون و ۲۰۰ تا یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نشان میدهد؛ رقمی که همواره مورد مناقشه بوده است.
نرخ اعتیاد: ۶۵/۲ درصد
مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با موادمخدر درباره تعداد معتادان کشور و چگونگی محاسبه رقم آنها به آرمان میگوید: «طرح ملی شیوعشناسی اعتیاد و مصرف موادمخدر در میان شهروندان کشور در سال ۱۳۹۰ به سفارش ستاد مبارزه با موادمخدر و از طریق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی اعتیاد به سودهای تصادفی جهاد دانشگاهی به روش نمونهگیری خوشهای و تصادفی چند مرحلهای سیستماتیک بهصورت خانه به خانه در مناطق شهری و روستایی سطح کشور انجام شده است که نرخ شیوع مصرف موادمخدر ۶۵/۲ درصد و تعداد تقریبی معتادان یک میلیون و ۳۲۵ هزار نفر بوده است». حمید صرامی همچنین تاکید کرد: «۷/۹۰ درصد معتادان مرد و ۳/۹ درصد آنها زن بودهاند و از لحاظ سنی ۵۰ درصد نمونه زیر ۳۴ سال سن داشتهاند و میانگین سن آغاز مصرف دو گروه نمونه ۲۱ سال بوده است».
به گفته این مقام مسئول دلایل شروع مصرف مواد در گروه نمونه به ترتیب اولویت عبارت بوده است از کسب لذت، کنجکاوی، تفریح، رفع مشکلات روحی، در دسترس بودن مواد، فشار دوستان، رفع درد، کار سنگین، کاهش علائم بیماری جسمی و اختلافات خانوادگی. مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با موادمخدر همچنین ادامه داد: «نرخ شیوع مصرف موادمخدر به نسبت جمعیت استانها در ۱۲ استان کشور شامل کرمان، مازندران، خوزستان، آذربایجانشرقی، لرستان، سیستان و بلوچستان، کرمانشاه، فارس، تهران، خراسانرضوی، قم و البرز از میانگین نرخ شیوع کشور بالاتر بوده است». او همچنین درباره برنامهها، عملکرد و سیاستگذاریهای ستاد مبارزه با موادمخدر گفت: «باید بپذیریم در مقابل ما سیستمی هوشمند، فعال، خلاق، پویا و دینامیک وجود دارد که ترافیکی از انواع موادمخدر توهمزا، روانگردان و مواد جدید با منشاء گیاهی (NPS) را به نوجوانان و جوانان عرضه میکند و دائما با هدف جذب مشتریان جدید و کسب سود بیشتر، به فکر قتل عام آنهاست. بنابراین باید کلیه دستگاههای فرهنگی و پیشگیری و همچنین درمانی در کنار اقدامات سختافزاری از سوی دستگاههای انتظامی و اطلاعاتی تلاش مضاعف داشته باشند. البته جایگاه مردم در این عرصه بسیار مهم است و انتظار میرود شاهد حضور جدیتر نخبگان، سازمانهای مردمنهاد، اساتید، هنرمندان، ورزشکاران و … باشیم».
شک و شبهه درباره تعداد معتادان
اما سیدحسن موسویچلک در مقابل پاسخهای مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با موادمخدر، آمار اعلام شده توسط این ستاد را محل شک و شبهه قلمداد کرد. به گفته این آسیبشناس «سالهاست همین رقم کمی کمتر و کمی بیشتر منتشر میشود حال آنکه، پژوهشهای جدید نشان میدهد تعداد معتادان چیزی بین دو میلیون تا دو میلیون و ۱۰۰ هزار نفر است». او البته به قطعی نبودن آمار این حوزه اشاره کرده و گفته است: «در حوزه اعتیاد مانند سایر حوزههای اجتماعی نمیتوان آمار دقیقی داد. افراد باید خود مراجعه کنند یا حداقل اذعان کنند که معتاد هستند حال آنکه، بسیاری از آنها چنین کاری نمیکنند».
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا نگاه امنیتی به مقوله اعتیاد باعث میشود آمار شفافی وجود نداشته باشد، گفته است: «این میتواند یکی از دلایل باشد هرچند، در سالهای اخیر تا حد زیادی این نگاه تغییر کرده است. بههر حال واقعیتی که درباره اعتیاد در ایران وجود دارد اینکه تعداد زیادی از شهروندان بهصورت مستقیم و تعداد بیشتری بهصورت غیرمستقیم با این آسیب اجتماعی دست بهگریبانند. از طرف دیگر در سالهای اخیر تغییر الگوی مصرف موادمخدر اتفاق افتاده است که نگرانکننده است». او درباره اینکه آیا نباید در بحث کنترل و کاهش آسیبهای ناشی از موادمخدر به سمت تعیینتکلیف با یکسری مواد برویم تا استفاده از مواد پرخطر کاهش یابد، گفته است: «سالها درباره این بحث شده است که اعتیاد جرم است یا بیماری؟ باید گفت بهرغم تمامی تلاشهایی که در این حوزه انجام شده است در ایران اعتیاد همچنان جرم است مگر برای کسانی که برای درمان مراجعه میکنند. اینکه متادون درمانی، شلتر، دیآیسی و… داریم نشاندهنده غالب شدن نگاه درمانی در این حوزه است اما، بهنظر نمیرسد بهزودی بتوانیم درمورد مواد کمخطر تعیینتکلیف کنیم».
منبع:روزنامه آرمان/۱۸/۹/۹۲/صفحه ۴
دیدگاه شما