دانلود و خرید کتاب حس ششم
برای خرید و دانلود کتاب حس ششم نوشته لورا دی و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
دیگران دریافت کردهاند
معرفی کتاب حس ششم
میکروکتاب حس ششم، اثر لورا دی یک اثر تمرینی و راهنمای عملی برای کسانی است که میخواهند حس ششم خود را تقویت کنند.
میکروکتابها چکیدهای از کتابهای اصلی هستند که در زمانی حدود ۵۰ دقیقه دانش کامل کتاب را در اختیار شما میگذارد و مهمتر اینکه فضای کتاب کامل حفظ شده و لذت مطالعه را از دست نمیدهید.
سبکتو با میکروکتاب میخواهد فرهنگ مطالعه را تغییر دهد تا هر فردی با هر شرایطی بتواند در سال ۵۰ کتاب مطالعه کند. میکروکتابها شامل بخشهای ثابتی هستند، در ابتدا توضیحاتی در مورد نویسنده وجود دارد چرا که وقتی شما با نویسنده آشنا باشید بهتر با کتاب ارتباط برقرار میکنید. در بخش بعدی، توضیحی کلی در مورد کتاب است که شما بتوانید دریک نگاه با مبحث کلی کتاب آشنا شوید و بخش اصلی هم چکیده مفید آن است.
درباره میکروکتاب حس ششم
در این میکروکتاب یاد میگیرید که چگونه میتوانید از شهود، گواهی دل یا همان حس ششم خود استفاده کنید تا کیفیت همه جوانب زندگی خود را بهبود ببخشید. با انجام تمرینهای این کتاب میتوانید به یک فرد شهودی تبدیل شوید و دیگران را برای دستیابی به یک زندگی بهتر و قرار گرفتن در مسیرهای درستتر، راهنمایی کنید.
خواندن میکروکتاب حس ششم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای روانشناسی و موفقیت مخاطبان این کتاباند.
درباره لورا دی
لورا دِی نویسنده مشهور و معروفی است که نزدیک به چهار دهه به افراد، سازمانها و شرکتهای مختلف کمک کرده تا بتوانند تواناییهای بصری و ذاتی خود را برای ایجاد تغییرات بزرگ به کار گرفته و توسعه دهند. لورا دی، به صورت تخصصی به افراد مختلف آموزش میدهد که چطور میتوانند از شهود خود در زندگی شخصی و کاری استفاده کنند. او کتابهای زیادی در این زمینه نوشته است که همگی توانستهاند عنوان پُرفروشترینهای نیویورکتایمز را به دست آورند.
بخشی از کتاب حس ششم
همیشه از من میپرسند چگونه یاد گرفتم که از حس ششم خودم نهایت استفاده را ببرم؟ آنچه که باعث میشد من این توانایی را داشته باشم، به یک فقدان بازمیگردد. فقدان اینکه نمیتوانم با نقش بزرگسالی تطابق پیدا کنم. به زبان ساده باید بگویم که نمیتوانستم به عنوان یک بزرگسال فکر و رفتار کنم. از این رو از حس ششم خودم استفاده کردم تا در مقابل موقعیتهای مختلف، واکنشهای درستی از خودم نشان دهم.
میدانستم اگر این موضوع که چه در ذهن و درون من میگذرد را با دیگران در میان بگذارم، آن وقت آنها فکر میکردند که من عجیب و غریب هستم شاید هم باعث میشد از من بترسند. سه نسل از خانواده من پزشک بودند و میدانستم که این توانایی من اصلا برای خانوادهام خوشایند نیست و آن را تایید نمیکنند. اما پدرم به من و برای توانایی عجیبی که داشتم احترام قائل بود.
در دوران نوجوانی مربیان و معلمهای زیادی را ملاقات کردم که همه آنها به من میگفتند این توانایی من غیرعادی نیست و نباید به خاطر آن احساس ناخوشایندی داشته باشم. آنها تاکید داشتند که من باید دریافتهای خودم را مفید بدانم، نه اینکه آن را یک توانایی غیر عادی در نظر بگیرم. تنها لازم بود که آن توانایی را به خوبی پرورش دهم و در جهت اخلاقی استفاده کنم.
مادربزرگم تعریف میکرد که در دوران جوانی به پدربزرگم در آزمایشگاه کمک میکرده است. کار او بیشتر شستن و تمیز کاری بود. اما وقتی پدربزرگ در آزمایشگاه دچار مشکل میشد، راهحل به ناگهان به ذهن مادربزرگم خطور میکرد. با این واقعیت من متوجه شدم که این توانایی در خانواده ما ریشه دارد. در دوره مادربزرگم او باید توانایی خود را پنهان نگه میداشت. اما من در دورهای زندگی میکنم که نیازی به این پنهانکاری نیست. حالا اینجا هستم که نبوغ و استعدادی که همواره صاحب آن بودید را دوباره در شما بیدار کنم.
تحلیل شخصیت enfj؛ قهرمان تیپهای شخصیتی MBTI
شخصیت enfj یکی از ۱۶ تیپ شخصیتی در تست شخصیتشناسی MBTI است. این تست کاربردهای مختلفی دارد و با سنجش ۴ عامل درونگرایی یا برونگرایی، احساسی یا منطقی، حسی یا شهودی، ادراکی یا قضاوتی در شخصیت انسانها دیدگاهی درباره خودشان به آنها ارائه میدهد. با شناخت ویژگیهای تیپهای شخصیتی مختلف هم میتوانید خودتان را بهتر درک کنید و هم روش ارتباط صحیح با افراد را بر اساس تیپ شخصیتیشان یاد بگیرید. در این مقاله شخصیت enfj را بررسی میکنیم که بین تیپهای MBTI عنوان «قهرمان» را از آن خود کرده است.
کلیات تیپ شخصیت enfj
enfj اولین حروف ۴ ویژگی برونگرا، شهودی، احساسی و قضاوتی هستند و فقط ۲٫۵درصد از مردم جهان چنین شخصیتی دارند. اولین نکتهای که در مواجهه با چنین افرادی توجهتان را جلب میکند رفتار دوستانه آنهاست. البته گاهی هم این رفتار برایشان خستهکننده میشود، زیرا بعضی وقتها بیشتر از اینکه مراقب خودشان باشند و به احساساتشان توجه کنند، دنبال جلب رضایت دیگران هستند و به تأیید دیگران اهمیت میدهند.
enfjها در زندگی به ارزشها اهمیت زیادی میدهند. آنها گاهی برای اصلاح دیگران تلاش میکنند که آنها را به پیروی از این ارزشها وادار کنند. این رفتار تیپ شخصیتی enfj دیکتاتورگونه است و اطرافیان را میرنجاند. این افراد معمولا انتقادها را به خود میگیرند و حتی زمانی که نظری انتقادی نباشد هم تصور میکنند به آنها انتقاد شده است و جبهه میگیرند.
۵ ویژگی اصلی تیپ شخصیتی enfj
یکی از مزیتهای تست شخصیتشناسی MBTI نتیجه واضحی است که ارائه میدهد. با بررسی ۴ ویژگی enfj میتوانید به رفتارها و ذهنیت آنها پی ببرید. در ادامه ۵ ویژگی اصلی را میگوییم که ممکن است در رفتار enfjها مشاهده کنید. این ویژگیهای مثبت آنها را برای پذیرش مسئولیتهای مهم در زندگی شخصی و کاری آماده میکنند.
۱. صمیمی هستند
افرادی با شخصیت enfj هیچوقت برای ارتباط برقرارکردن با آدمهای جدید مشکلی ندارند و حتی اگر برای اولین بار با کسی صحبت ملاقات کرده باشند، خیلی راحت میتوانند با او صمیمی شوند و بدون اینکه به حریم شخصی او تجاوز کنند، با او ارتباط برقرار کنند.
احتمالا در جمعهای مختلف افرادی را دیدهاید که بهراحتی با همه دوست میشوند و توجهها را به خودشان جلب میکنند. آنها قهرمانان MBTI هستند. صمیمیت یکی از نقاط قوت enfjهاست که به آنها برای شبکهسازی کمک میکند.
۲. باملاحظه هستند
باملاحظهبودن در عین صمیمیت علت اصلی جذابیت enfjهاست. آنها در ارتباطسازی و تصمیمگیری همه جوانب را میسنجند و سعی میکنند موقعیتی دو سر بُرد ایجاد کنند. این افراد هیچوقت قبل از اینکه با کفشهای کسی راه بروند، راهرفتنش را قضاوت نمیکنند! آنها هنگام تصمیمگیری به ذهنیت و نظرات دیگران هم توجه میکنند و به ارزشهای مخاطبشان هم بها میدهند.
۳. جامعهمحور هستند
اگر در رفتار شخصی تبعیض دیدید، مطمئن باشید که او enfj نیست. این افراد نیاز گروه را بر نیازهای افراد مقدم میدانند و حتی گاهی از نیازهای خودشان هم بهخاطر صلاح دیگران میگذرند. این یکی از ۱۰ قانون طلایی رهبری است که به موفقیت آنها کمک میکند.
این افراد بهخوبی میتوانند اختلافات دیگران را حل کنند و میانجیهایی حرفهای هستند. enfjها از اصطکاک و تنش در گروه متنفرند و به محض اینکه مشکلی بین دوستانشان ایجاد شود، برای رفع آن کاری میکنند. آنها مردمانی خوشقلب هستند و بهمعنی واقعی کلمه میتوانند قهرمان باشند.
۴. چشمانداز بلندمدت دارند
شخصیت enfj به برنامههای کوتاهمدت محدود نمیشود و جزو افرادی نیست که فقط یک قدم جلوتر را میبینند. چشمانداز بلندمدت آنها هم برای خودشان و هم برای افرادی که با آنها در ارتباط هستند مزیتهای بسیاری دارد. این افراد برای تعیین اهداف کلی فردی و گروهی زمان میگذارند برای آینده طوری برنامهریزی میکنند که به نفع همه باشد.
۵. اجتماعی هستند
برونگرایی شخصیت enfj با مفهوم متضاد درونگرایی فرق دارد. بهتر است بگوییم enfjها افرادی اجتماعی و خونگرم هستند که همیشه حرفی برای گفتن دارند و میتوانند دیگران را سرگرم کنند. توانایی برقراری ارتباط با افراد مختلف و اهمیتدادن به دیگران در روابط از دیگر ویژگیهای شخصیتی آنهاست.
نقاط ضعف و نقاط قوت شخصیت enfj
هرکدام از تیپهای شخصیتی mbti نقاط ضعف و قوت منحصربهفردی دارند که با شناختشان میتوانید ضعفها را مهار و روی تقویت تواناییها تمرکز کنید.
نقاط قوت شخصیت enfj
-
را میدانند و میتوانند با همدلی دیگران را بهخوبی درک کنند.
- باملاحظه هستند و پیش از تصمیمگیری و انجام هرکاری به آینده فکر میکنند.
- خونگرم هستند.
- خیلی جذاباند و وقتی در جمع هستند، توجه دیگران را جلب میکنند. و مردمدار هستند.
- منظم هستند.
- اجتماعی هستند.
نقطهضعفهای شخصیت enfj
- انتقادپذیر نیستند و به کوچکترین انتقادی واکنش نشان میدهند.
- به نظر دیگران اهمیت زیادی میدهند و دنبال تأییدشدن هستند.
- ایدئالگرا هستند.
- در تصمیمگیریها دچار تردید میشوند.
- به خودشان کمتر از دیگران توجه میکنند.
- گاهی بیش از حد همدلی میکنند و توانایی مدیریت دیگران را از دست میدهند.
- گاهی بهخاطر حمایت بیش از حد و کنترل دیگران، آزادی عمل را از آنها میگیرند.
وضعیت تیپ شخصیتی ENFJ در روابط عاطفی
این افراد معامله گر حسی یا شهودی معمولا با ۱۵ تیپ شخصیتی دیگر مشکلی ندارند و میتوانند با هرکسی در رابطه باشند؛ تنها نکته مهم این است که در رابطه تفاوتها و ارزشهای طرفین درک شده باشند.
این افراد ترجیح میدهند در روابطی قرار بگیرند که در کنار شریکشان فرصت رشد داشته باشند. آنها از بحثکردن درباره موضوعات عمیق مثل عشق، فلسفه زندگی یا خودشناسی لذت میبرند. enfjها پتانسیل زیادی برای سازماندهی رابطه عاطفی و ساختن زندگی عاشقانه با شریکشان دارند.
افرادی با شخصیت enfj معمولا آیندهنگر هستند و نگهداشتن تمرکز در لحظه حال و جایی که اکنون در آن قرار دارند برایشان سخت است. این ویژگی گاهی مسئلهساز میشود، مثلا ممکن است نتوانند بر اساس واقعیتهای موجود با شریکشان ارتباط برقرار کنند و مدام دنبال ایدئالها باشند. این مسئله در افرادی که شریک آنها هم احساسی است (تیپهای شخصیتی با f) بیشتر دیده میشود.
enfjها گرم و صمیمی هستند و افرادی مناسب برای برقراری روابط بلندمدت محسوب میشوند. آنها شریکشان را برای رشد و رسیدن به اهدافش تشویق میکنند و از تشویقشدن و حمایت هم لذت میبرند. درک معامله گر حسی یا شهودی متقابل مهمترین ارزش آنها در رابطه است.
وضعیت تیپ شخصیتی ENFJ در محل کار
ویژگیهای شخصیتی و نقاط قوت enfjها در هر شغلی برای آنها کاربردی است. این افراد در محیط کارشان بین افراد مختلف هماهنگی ایجاد میکنند و موقعیتهای دو سر برد میسازند. enfjها از تعامل با دیگران در محیط کار لذت میبرند و با قرارگرفتن در اجتماع و انجام کارهای مفید انرژی میگیرند.
این افراد از اعضای تیمشان حمایت میکنند تا به اهداف فردی که برای خود تعیین کردهاند برسند. حمایت enfjها از دیگران زمانی بیشتر میشود که اهداف فردی و ارزشهای آنها با ارزشهای خودشان هماهنگ باشند. enfjها دیگران را به ایجاد تغییرات مثبت تشویق میکنند و بهخاطر توجه ویژهای که به همکارانشان دارند، محبوب میشوند.
افرادی با شخصیت enfj بهخاطر چشمانداز بلندمدتی که دارند ترجیح میدهند در مجموعههایی کار کنند که به ایدههای بزرگ و بلندمدت نیاز دارد. آنها دوست دارند ایدههایشان را با دیگران به اشتراک بگذارند، راهکارهای جدید کشف کنند و تصمیماتی بگیرند که به بهبود کیفیت زندگی مردم کمک کنند. ویژگیهای شخصیتی آنها به گونهای است که هم توانایی مدیریت و رهبری سازمان را به آنها میدهد و هم امکان فعالیت بهعنوان یکی از اعضای تیم را برایشان فراهم میکند.
تنها نقطهضعف enfjها در محیط کار انتقادپذیرنبودنشان است. زمانی که احساس کنند همکارانشان درباره آنها نظر منفی دارند یا منتقد هستند، ناراحت میشوند و تصور میکنند برای دیگران ارزشی ندارند؛ حتی گاهی بهخاطر نظر دیگران درباره خودشان، احساس شرم دارند و فکر میکنند بهاندازه کافی خوب نبودهاند.
مشاغل مناسب برای شخصیت ENFJ
- تدریس؛
- سرمایهگذاری؛
- فعال اجتماعی؛
- مددکار و خیّر؛
- مدیر فروش و بازاریابی (این شغل در صورتی برای شخصیت ENFJ مناسب است که محصولات یا خدمات ارائهشده با ارزشهای فردی او سازگار باشند).
نکاتی برای پیشرفت ENFJها در زندگی
این تیپ شخصیتی میتواند موهبتی الهی باشد، البته به شرطی که بدانید چطور و در چه موقعیتهایی باید از ویژگیهایش استفاده کنید. این ۳ نکته طلایی برای موفقیت افرادی با شخصیت ENFJ را در نظر بگیرید.
- دنبال محیطها و روابطی باشید که امکان تأثیرگذاری روی دیگران را برای شما فراهم میکنند. شما بهخاطر ویژگیهای شخصیتتان از موقعیتهای بردبرد و فضاهایی لذت میبرید که در آنها میتوانید برای دیگران ارزش افزوده ایجاد کنید. پس در هر تصمیمگیری به منافع خود و طرف مقابلتان فکر کنید.
- گاهی باید خودتان را کنترل کنید و از مرزهای دیگران نگذرید. بعضی وقتها ممکن است بهخاطر حمایتگری و همدلی بیش از حد در کارهای دیگران دخالت کنید. شما قصد بدی ندارید، اما با این کارها دیگران را دچار مشکل میکنید. اجازه بدهید دیگران کارهایشان را به روشی انجام بدهند که صلاح میدانند. تا زمانی که کسی از شما کمک نخواسته است پیشقدم نشوید.
- ENFJها عبارات «چه میشد اگر…» را زیاد تکرار میکنند. این نشان از ایدئالگرایی و زیادهخواهی آنها دارد. گاهی اوقات ترکیب ایدئالگرایی و چشمانداز بلندمدت باعث فرورفتن فرد در وهم و خیال و دوری از واقعیتها میشود و تصمیمگیری را مختل میکند. ایدئالگرایی و برنامهریزیهای بلندمدت کنترلشده بسیار خوب هستند، اما اگر زیادهروی کنید هم شما و هم عزیزانتان دچار مشکل میشوید.
کلام آخر
شخصیت ENFJ مزیتهای بسیاری دارد. این تیپ شخصیتی مثل اسبی چموش است که اگر رامکردنش را یاد بگیرید، میتواند به شما تا رسیدن به قلههای موفقیت سواری بدهد. مهار برخی از جنبههای منفی این شخصیت و تقویت ابعاد مثبت آن تنها رمز رامکردن این اسب چموش است که کسی جز خود شما از عهده آن برنمیآید.
شما بگویید
اگر شخصیت ENFJ دارید، به ما بگویید که چقدر از ویژگیهایی گفتهشده در این مقاله را دارید. اگر در روابط شخصی و کاری تجربهای دارید که به تیپ شخصیتیتان برمیگردد، لطفا آن را با ما در میان بگذارید.
راهکارهای مقابله با اضطراب اجتماعی و کمرویی را در این مجموعه صوتی یاد بگیرید؛
تا بتوانید شبکه ارتباطات اجتماعی خود را تقویت کنید.
چگونه فرصت معاملات سودده را از دست ندهیم؟
آیا تابهحال حسرت از دست رفتن معاملات برایتان پیشآمده؟ آیا پیشآمده که وارد معامله خوبی شده باشید اما به دلیل عدم اطمینان یا وسواس بیش از حد، زود از آن خارج شوید و پس از مدتی ببینید که آن معامله میتوانست سود بالایی برای شما به همراه داشته باشد؟ تا به حال چندبار چنین موارد مشابهی برای شما رخ داده است؟ چگونه میتوان از این وضعیت اجتناب کرد؟ چگونه میتوانیم فرصت معاملات سودده را از دست ندهیم و اجازه دهیم تا سود کامل از این معاملات کسب شود؟
حقیقتا دوری از این موارد گاهی غیرممکن است، اما اگر از تصمیمات معاملاتی خود احساس پشیمانی و ناامیدی دارید بهتر است به فکر چاره باشید!
شاید راهی برای کاهش این خطاها و درد روحی ناشی از آنها وجود داشته باشد. شاید بتوانید وارد آن معاملات بزرگی شوید که همیشه از آنها صحبت میکنید. شاید بتوانید این وضعیت روحی را درمان کرده و درنهایت آزاد شوید.
بسته به نگرش شما این مقاله میتواند برایتان خوب یا بد باشد. خوب از این جهت که این مقاله در یافتن علت مشکلات میتواند به شما کمک کند و به شما اعتماد به نفس دهد تا این مشکلات را اصلاح کنید و وارد معاملاتی شوید که تا به حال از آنها صرفنظر میکردید. در چنین شرایطی دیگر لازم نیست از جملات «میخواستم وارد آن معامله شوم اما …» یا «میخواستم آن معامله را نبندم اما …» استفاده کنید. بد هم از این جهت که خودتان باید این کار را انجام دهید، راه موفقیت به شما نشان داده میشود و این خود شما هستید که باید در آن قدم بگذارید.
پس اگر از درجا زدن خسته شدهاید و بهجایی نمیرسید، مسیر همین است، تنها کاری که باید انجام دهید این است که شروع کنید.
سوگیری به گذشته را درک کنید و از آن دوری کنید
انسان عادت دارد که برای تصمیمگیری در مورد آینده از گذشته کمک بگیرد و به دلایلی این رفتار مفید بوده و میتواند از تکرار اشتباهات جلوگیری کند. اگرچه این رفتار غریزی در گذر قرنها برای ما بسیار مفید بوده اما در معاملهگری معمولا علیه ما کار میکند. وقتی از گذشته درسی میگیریم باعث خوشبینی میشود، اما در محیطی که نتایج تصادفی زیاد است این رفتار میتواند سریعا منجر به بدبینی شود. با ذکر مثال این مطلب را بیشتر توضیح میدهیم.
ما تمایل داریم فکر کنیم که اتفاقات گذشته بر آینده تاثیر دارند که از قضا در اکثر موارد نیز اینچنین است، اما در معاملهگری برای هر مزیت معاملاتی، توزیعی تصادفی از برد و باخت وجود دارد. حتی اگر مزیت معاملاتی شما در ۸۰% موارد برنده باشد، بازهم به طور قطع نمیتوانید بگویید که معاملهای منجر به سود خواهد شد یا ضرر. حتی در یک نمونه بسیار کوچک از ۳ سیگنال سودده و ۲ سیگنال ضررده در یک بخش تصادفی از نمودار، معاملهگر ممکن است یکی از معاملات ضررده را انتخاب کند و از نظر ذهنی آشفته شود، همانند گوزنی که با نور چراغقوه خشکش میزند، و به دلیل سوگیری به گذشته از معامله سودده بعدی صرفنظر کند. به عبارت دیگر فرد در مواجهه با واقعیت بیش از حد تحت تاثیر گذشته یا نتایج معاملات قبلی قرار دارد، نتایجی که هیچ ارتباطی با نتیجه معامله بعد ندارد.
نمونهای از سوگیری به گذشته در عمل:
اکنون به ذکر یک مثال از حالت واقعی و نحوه تأثیرگذاری سوگیری به گذشته بر معاملات میپردازیم.
فرض کنیم شما یک تحلیلگر تکنیکال باشید و تنها مزیت معاملاتی شما در تحلیل تکنیکال استفاده از پین بارها (Pin Bars) در تایم فریم روزانه باشند، در این صورت میتوانید در نمودار زیر بر اساس دو سیگنال با نامهای Winning Pin Bars وارد بازار شوید. این پین بارها سایه نسبتا بزرگی دارند که از الگوهای محبوب تحلیل تکنیکال به شمار میروند. این دو معامله سودده بودند یا در بدترین حالت در نقطه سربهسر خارج میشدید که ضرری متوجه شما نمیشد.
حالا به قسمت جالب داستان میرسیم. در ادامه دو پین بار متوالی و معکوس هم مشاهده میکنیم که هر دو منجر به ضرر میشوند. بنابراین اگر شما بر اساس این دو سیگنال وارد معامله میشدید و ضرر میکردید بهاحتمالقوی به دلیل سوگیری به گذشته از آخرین پین بار در سمت راست نمودار صرفنظر میکردید.؛ پین باری که سود خوبی میتوانست برای شما به همراه داشته باشد. این مسئله علت پایبندی به برنامه معاملاتی را علیرغم وجود ضرر و نتایج ناخوشایند، نشان میدهد. نه شما، نه ما و نه هیچکس دیگر قدرت غیبگویی ندارد، بنابراین تلاش برای پیشبینی نتیجه معامله بعد بر اساس معامله قبلی نهتنها بیهوده، بلکه احمقانه است.
اگر بخواهیم صادق باشیم، دو معامله ضرر ده فوق که بر اساس پین بارها صورت گرفته باعث زیان افراد بسیاری شده است. این افراد ضرر کردند، همانطور که تمام معاملهگران ضرر میکنند. اما فردی که در معاملات خود منظم است، در آخرین پین بار نمودار فوق بازهم وارد معامله میشود و میبینیم که سود هم میکند. این چیزی است که به آن معاملهگری منضبط میگویند. اگر اجازه دهید سوگیری به گذشته بر شما غلبه کند، به دلیل ترس از ضرر وارد معامله آخر نمیشوید و در ادامه با دیدن سود کسب نشده احساس پشیمانی میکنید. احساس پشیمانی بسیار خطرناک است، این احساس میتواند منجر به معاملات انتقامی (بیش از حد معامله کردن) شود که نتیجهای جز ضرر بیشتر ندارند.
باید به مزیت معاملاتی خود ایمان داشته و به آن پایند باشید. باید بدانید نتیجه معاملات تا حدی تصادفی هستند و همانطور که پیشتر بیان شد برد و باخت توزیعی تصادفی دارند. اما این بدان معنی نیست که شما باید وارد هر معاملهای بشوید. همانطور که در مثال جفت ارز GBPUSD مشاهده کردید، سیگنالها اغلب منجر به حرکات شدیدی میشوند که برای جبران ضررهایتان باید در اکثر آنها وارد بازار شوید.
اجازه ندهید ترس از زیان شما را از نظر ذهنی فلج کند
ترس از زیان و زیان دوباره یکی از علل اصلی از دست دادن معاملات خوب است. سختی ورود به معامله پس از زیانی سنگین را انکار نمیکنیم، اما باید به این باور برسید و بر ترس خود غلبه کنید. همانطور که پیشتر نیز گفتیم این طرز فکر که به علت زیان قبلی معامله بعدی شما نیز ضررده خواهد شد احمقانه است.
برای غلبه بر این ترس یا از بین بردن آن باید هر معامله را بهصورت تجربه و رویدادی منحصربهفرد ببینید، چراکه در واقعیت نیز همینگونه است. نباید به یک معامله بیش از حد متعهد شوید و سرمایه زیادی روی آن ریسک کنید. شما باید از سرمایه خود حفاظت کنید تا اعتماد به نفس شما ضربه نخورد و احساس مثبتی داشته باشید. این احساس موجب میشود تا بدانید که میتوانید در یک یا چند معامله پیاپی متحمل زیان شوید و بازهم حالتان خوب باشد. به یاد داشته باشید که سرمایه شما در بازار حکم اکسیژن را دارد، پس مطمئن شوید که همیشه مقدار زیادی از آن را در اختیار دارید و مشکلی برای تنفستان پیش نخواهد آمد.
بسیاری از معاملهگران اغلب تجربیات و اتفاقات بد زندگی شخصی خود را با معاملاتشان مرتبط میکنند. اثرات این اتفاقات بد در زندگی شخصی میتوانند در معاملات یا امور مالی شما ظاهر شوند (به این فکر کنید که فرد معتاد به قمار تمام سرمایه خود را در شرطبندیها از دست خواهد داد).
این مسئله ازنظر روانشناختی میتواند بسیار پیچیده شود، اما فقط این نکته را بدانید که زندگی شخصی و اتفاقات بد باید از دنیای معاملهگری جدا باشند. اگر برای تحقق این امر باید یک یا دو هفته معامله نکنید تا شرایط زندگیتان آرام شود، پس درنگ نکنید. شما باید به هر قیمتی از ذهنیت معاملهگری و سرمایه خود محافظت کنید.
اجازه ندهید اعتمادبهنفس بیشازحد به ضررتان عمل کند
همه ما با اعتمادبهنفس و خوشبینی بالایی وارد دنیای معاملهگری میشویم اما بازار بهسرعت آن را نابود میکند. اگر بدون مطالعه و تمرین به معاملهگری میپردازید خود را برای سالها رنج و درد آماده کنید.
ما با هیجان و انگیزه فراوان شروع میکنیم، چند کتاب میخوانیم، چند فیلم و دوره آموزشی میبینیم و سپس وارد بازار میشویم و بخش اعظم پولی که با زحمت به دست آوردیم را به خطر میاندازیم. این کار حتی میتواند معاملهگران بزرگ را هم نابود کند، چراکه منتظر نوبت خود نبوده و به بازار و رویه آن احترام نگذاشتهاند. یک ضربه بزرگ به سرمایه میتواند برای چندین سال فشار روحی و مالی داشته باشد. برخی از معاملات زیانده میتوانند بااستعدادترین و باهوشترین معاملهگران را از نظر ذهنی فلج کنند.
شما در ابتدای ورود به این حرفه و در طول آن باید از فکر خود استفاده کنید. از اعتمادبهنفس خود مطمئن شوید، اما قبل از هر چیزی باید سرمایه خود را حفظ کنید. نمودارها را بهصورت روزانه بررسی و از روال روزانه خود پیروی کنید، هفته به هفته سخت کار کنید و در انجام تمرینات خود تعهد داشته باشید. بخشی که در آن مهارت دارید را آنقدر تمرین کنید که با نمودار یکی شده و به درجه استادی برسید.
شهود و احساس درونیتان را توسعه دهید
معاملهگران شکستخورده فاقد احساس درونی و شهود هستند، آنها دیگر به خودشان اعتماد ندارند. شما باید دوباره روی پای خود بایستید و آن حس ششم (شهود معاملاتی) را احیا کنید. جسی لیورمور در کتاب “خاطرات یک اپراتور سهام” اغلب از درک بازار و حدس اتفاقی که در شرف وقوع است صحبت میکند.
فرد اگر انتظار امرارمعاش از این بازار دارد باید به خود و قضاوتش ایمان داشته باشد
اگر سه مشکلی تا به اینجا گفته شد را شناسایی و رفع کنید شهود و احساس درونیتان بهآرامی، همانند یک دونده استقامت، توسعه خواهد یافت. زمانی که به آنجا برسید، هنگام ورود به بازار ذهنتان بهصورت خودکار میلههای سمت راست نمودار را رسم میکند و حس درونیتان، اعتمادبهنفس لازم برای ورود به معامله را به شما میدهد. برای معاملهگرانی که با پرایس اکشن کار میکنند، این کار با فراگیری خواندن رد پای بازار در گذشته شروع میشود.
کار دیگری که برای توسعه حس شهود خود میتوانید انجام دهید این است که فهرستی از مانتراهای معاملاتی روزانه تهیه کنید. مانند:
- من به مزیت (Edge) معاملاتی خود ایمان دارم.
- من به قوانین غربالگری خود ایمان دارم و وارد معاملاتی میشوم که از فیلترهایم عبور کنند.
- برای صرفنظر کردن از معامله پشت قوانین غربالگریام پنهان نمیشوم.
- من به شهود و احساس درونیام ایمان دارم.
- در معامله بعدی بیشازحد به مسئلهای فکر نمیکنم.
- به نتیجه آخرین معاملهام اهمیت نمیدهم، این معامله به معامله بعدی من ارتباطی ندارد.
آمار دروغ نمیگویند
بسیاری از اوقات معاملهگران به دلیل عدم اعتماد یا درک واقعیت و آمار واقعی در مورد درستی معاملهای، آن را از دست میدهند.
در هر مزیت معاملهای (Edge)، برد و باخت بهصورت تصادفی توزیع میشوند. یعنی با فرض اینکه درصد برد مزیت معاملاتی شما X است بازهم نمیدانید که کدام معامله ضرر و کدام سود خواهد داد. پیامدهای این مورد به سه دسته تقسیم میشود:
۱) تغییر قابلتوجه ریسک در معاملات هیچ فایدهای ندارد، زیرا معامله بعدی هرچقدر هم که خوب به نظر برسد مشخص نیست که ضرر خواهد کرد یا سود.
۲) نمیتوان جلوی ضرر را گرفت، تنها کاری که میشود کرد این است که آن را کنترل کنید. وقتی معاملهگری سعی دارد معاملات ضررده را فیلتر کند یا کارهایی مشابه این که قصد جلوگیری از ضرر را دارد، درواقع در راه پیشبینی چیزی است که غیرقابلپیشبینی است. بنابراین مرتکب اشتباهات پیاپی شده و درنهایت سرمایه خود را از دست خواهد داد.
۳) هر معامله در مسیر معاملهگری شما نقش ناچیزی دارد، یا باید داشته باشد. اگر با ریسک بیشازحد روی معاملهای اهمیت آن را بالا ببرید و به آن وابسته شوید، خود را برای مرگ قطعی در دنیای معاملهگری آماده کنید.
نتیجهگیری
معاملهگری به این معنا نیست که هرگز ضرر نکنید یا هرگز معاملهای را از دست ندهید. اما اگر متوجه شدید که معاملات زیادی را از دست میدهید و از این مسئله بهشدت احساس پشیمانی میکنید باید به فکر ایجاد تغییرات باشید.
بهعنوان معاملهگر، دشمن و رقیب شماره یک شما خودتان هستید. اینکه چقدر طول میکشد تا متوجه این موضوع شوید و آن را قبول کنید زمان سودآوری مستمر معاملات شما را تعیین میکند. این مقاله راهحلهای متعددی برای تشخیص و رفع یکی از مشکلات معاملهگری ارائه داد، مشکلی که به خود فرد ضربه زده و موجب از دست رفتن معاملات سودده میشود.
ماموریت شما بهعنوان یک معاملهگر این است که بر تمامی رفتارهای خودتخریبی غلبه کنید، رفتارهایی که تمام معاملهگران در مسیر رسیدن به فرصت سودآوری با آنها روبهرو هستند. این همان چیزی است که در مدرسه معاملهگری از طریق دورههای مختلف به شرکتکنندگان آموزش داده میشود تا روزی تمام آنها بتوانند خودشان از نوسانات بازار سود کسب کنند.
* مزیت یا برتری معاملاتی (Trading Edge) به معنای استراتژی یا روشی است که در آن معاملهگر برتری خود را در بازار حفظ میکند. مزیت معاملاتی میتواند روش تازهای در معاملهگری باشد، یا سبک معاملهگری متفاوت یا نوعی اطلاعات فاندامنتال که دیگر معاملهگران از آن بیبهره هستند.
در صورتی که هرگونه سوالی داشتید، میتوانید از مشاوره با ما نیز بهره بگیرید.
بررسی عملکرد کمربند قدامی در زهن تریدرها
در این قسمت از بحث با دو ارگان سروکار داریم ۱٫هسته اکومبنس (NAC) مجموعه ای از نرون هاست که در محلی مستقر شده اند که راس قسمت قدامی و قسمت دمسان پوسته در مغز به طور جانبی به غشای پلوسیوم می رسد (اساسا در پشت چشم ها قرار گرفته است). این سطح از مغز نقش مهمی در تشویق، لذت و رفتارهای اعتیادآور ایفا می کند. ۲٫ کمربند قدامی قسمت پیشین قشر کمربندی، در بسیاری از اعمال خودکار مانند تنظیم ضربان قلب و فشار خون نقش دارد و در اقدامات شناختی مانند پیش بینی پاداش و تصمیم گیری، عاملی مهم محسوب می شود.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
هسته اکومبوس و کمربند قدامی روی هم به افراد کمک می کنند که الگوها را تشخیص داده و از بین بدیل ها، انتخاب خود را انجام دهند. زمانیکه فعالیت هایی پیرامون شما انجام می گیرد، این دو دست به کار شده و شروع به جستجوی الگوها در محیط پیرامون شما می کنند. میلیون ها سال پیش، این غریزه آغازین به انسان سود می رساند و به او کمک می کرد که بر پدیده هایی مثل آب و هوا، توزیع غذا و تغذیه از شکار تسلط یابند. امروزه اکثر مردم احتمالا آگاه نیستند از این موضوع که مغز به طور مداوم در جستجوی الگوهاست. اما هسته اکومبوس و کمربندی قدامی مثل همیشه، از ابتدای خلفت تا کنون، فعال هستند.
مفاهیم کمربند قدامی و هسته اکومبوس با معامله گران
روشن ترین مفهوم تلویحی برای سرمایه گذاران این است که چون مغز در جستجوی الگوهاست، ممکن است قشر مخ (مرکز عملیات شبکه) را متقاعد کند که یک الگوی خاص وجود دارد در حالیکه واقعا وجود ندارد. به عنوان مثال در دهه ۱۹۹۰ بسیاری از شرکت ها بر اساس یک قاعده منظم گزارش کردند که سودهای فعلی آنها – معامله گر حسی یا شهودی هرچند اندک – از میزان برآوردی فراتر رفته است. اکنون روشن شده است که در این شرکت ها غالبا مدیریت سود یا Earning Management انجام گرفته است.
معمولا قیمت سهام در پاسخ به اخبار و اطلاعات تغییر می کند. زمانی که مغز الگویی را مشاهده می کند، اغلب برون یابی کرده و فرض می کند که این الگو در آینده نیز ادامه خواهد یافت. سرمایه گذارانی که بدون تفکر عینی مناسب در دام می افتند، از افت سود متضرر می شوند. رفتار مغز می تواند این موضوع را توضیح دهد که چرا سهام ارزشی که سودشان به ندرت از الگوی خاصی پیروی می کند، در بلند مدت عملکرد خوبی دارند.
احتمال دارد افراد الگوهای موجود در شرکت هایی که سودشان از نوعی ناهماهنگی برخوردار است را درک نکنند، لذا ممکن است به سرعت متوجه وجود این شرکت ها به عنوان مورد مناسبی برای سرمایه گذاری نشوند.
توصیه هایی در ارتباط با این بخش از مغز
همانند تنفس یا ضربان قلب، جستجوی الگوها نیز امری مداوم و فطری است و شما نمی توانید از این غریزه فطری جلوگیری کنید. اما می توانید مطمئن شوید که تصمیم گیری خود را بر مبنای روندهایی شکل داده اید که آن ها را به طور منطقی از طریق تحقیقات درست، نه قاعده های منطقی یا شهودی، شناسایی کرده اید. در مورد سرمایه گذاری های برخوردار از سودهای غیر عادی محتاط باشید. مورد سیسکو در دهه ۱۹۹۰ را به یاد آورید. سیسکو که در ساخت و اداره زیر ساختهای شبکه ارتباطی فعالیت می کرد، به طور مداوم در سالیان متمادی سودهای چشم گیری را نشان داد، اما زمانی که رونق سریع کسب و کارهای اینترنتی متوقف شد، قیمت سهام سیسکو با افت شدیدی مواجه شد. مطالعات نشان می دهد که سیسکو تنها موردی نیست که در معرض این شرایط قرار گرفته است. در مجموع سهامی که پی در پی سودهای چشمگیری نشان می دهد، زمانی که نمی تواند سودهای تخمینی خود را محقق سازد، با افت شدید قیمت مواجه می شود.
تست خودشناسی
خودتان را بشناسید و در محیط معامله گری بهتر و راحت تر فعالیت کنید .
فردی بنام ایزابل مایرز با همکاری مادرش کاترین بریگز یک تست خودشناسی طراحی کردند که یکی از
پرکاربرد ترین ابزارهای روان شناسی دنیا شناخته شده است . این تست که MBTI نام دارد یک پرسش
نامه ی روان سنجی فردی است که برای شناسایی نوع شخصیت ، نقاط قوت و اولویت افراد طراحی
از این پرسش نامه می توان برای موارد زیر استفاده کرد :
- خودشناسی و ارتقا توانمندی روانی
- مشاور شغلی و انتخاب شغل مناسب
- مشاور تحصیلی و انتخاب رشته
- مشاور خانواده و مشکلات بین فردی
- مشاوره عشق و ازدواج
- پژوهش ها و مطالعات علمی
پیدایش آزمون MBTI
در طول جنگ جهانی دوم خانم کاترین به همراه دخترش که هر دو علاقه مند به نظریه انواع شخصیت
یونگ بودند متوجه شدند معامله گر حسی یا شهودی که این تءوری در دنیای واقعی هم میتواند کاربردی داشته باشد و به همین
خاطر شاخصی را توسعه دادند که میتواند برای شناخت تفاوت های فردی به کار گرفته شود . این دو
نفر معتقد بودند اگر تستی طراحی کنند تا مردم شخصیت خودشان را بهتر بشناسند ، می توانند
مشاغلی متناسب با شخصیت خود انتخاب کنند و زندگی سالم تر و شاد تری داشته باشند .
تست شخصیت MBTI براساس الگو 16 تیپی خود افراد را دسته بندی نموده و به آنها کمک میکند تا
بتوانند ویژگی های بارز رفتاری خود را شناسایی کنند
4معیار اصلی تست شخصیت MBTI
در این آزمون با توجه به پاسخ به سوالات ، 4 جنبه از شخصیت مورد ارزیابی قرار میگیرد . پس از آن
افراد با توجه به میزان نمراتشان در این 8 ویژگی در یکی از 16 تیپ شخصیتی قرار میگیرند . هدف
MBTI این است که به پاسخ دهندگان اجازه دهد شخصیت خود را در جنبه های مختلف از جمله نقاط
ضعف ، قوت ، ترجیحات شغلی ، سازگاری افراد و …. بیشتر درک و کشف کنند .توجه داشته باشید
که نوع شخصیت هیچ فردی برتری نسبت به بقیه شخصیت ها ندارد و همه ی شخصیت ها برابر و
این مقاله برای شما مفید است :
1.درون گرا (E) و برون گرا (I)
افراد برونگرا (Extraverts)، عملگرا (action-oriented) هستند، از تعاملات اجتماعی مکرر لذت
میبرند و از صرف وقت با بقیه، انرژی میگیرند.
افراد درونگرا (Introverts)، فکرگرا (thought-oriented) هستند، از تعاملات اجتماعی عمیق و
معنیدار لذت میبرند و از تنهابودن، انرژی میگیرند.
2. حسی (S) یا شهودی (N)
افراد حسی (Sensing) ، توجه زیادی به واقعیت دارند؛ بهویژه آنچیزی را که میتوانند از حواسشان
بیاموزند. این افراد، تمایل دارند روی واقعیتها و جزئیات تمرکز کنند و از تجربهکردن لذت ببرند.
افراد شهودی (Intuition) ترجیح میدهند بیشتر به الگوها و تصورات توجه کنند. آنها درباره احتمالات،
آینده و نظریههای انتزاعی فکر میکنند و از آن لذت میبرند.
3.منطقی (T)واحساسی (F)
افرادی که ترجیح میدهند منطقی باشند (Thinking) بر واقعیتها و دادههای عینی بیشتر تأکید میکنند.
آنها هنگام تصمیمگرفتن؛ استوار، منطقی و بیغرض هستند.
کسانی که احساسات (Feeling) را ترجیح میدهند، در هنگام تصمیمگیری، مردم و احساساتشان را هم
4.قضاوت گر (J) و ادراک گر (P)
کسانی که قضاوتگر (Judging) هستند، ساختار و تصمیمات استوار را ترجیح میدهند. افرادی که تمایل
دارند ادراکی (Perceiving) باشند، فکر بازتر، منعطفتر و سازگارتری دارند. این دو گرایش، با مقیاسهای
قبلی هم در تعامل است.
کجا تست MBTI را انجام دهیم ؟
این پرسش نامه کاملا رایگان هست و میتوانیم بگویم که MBTI یک تست نیست چرا که هیچ پاسخ
غلط یا صحیحی ندارد . یک نوع شخصیت بهتر از دیگری نیست .هدف این تست ، ارزیابی سلامت روان
یا ارایه تشخیص های دیگر هم نیست . هدف از تست MBTI این است که بهجای مقایسه نتیجه تست
خود با نتایج سایر افراد، اطلاعات بیشتری در مورد شخصیت منحصربهفرد خود به دست بیاورید. این
دیدگاه شما