وارن بافت، میلیاردر موفق بورسی دنیا
وارن بافت به عنوان یکی از بزرگترین سرمایه گذاران تاریخ و بزرگترین سرمایه گذار قرن 21، نزد بسیاری از انسانها شناخته شده است. وارن بافت با سرمایه گذاری در بهترین شرکتها توانسته است ثروت بسیار زیادی را به دست آورد. بررسی زندگی افراد بزرگ و متخصص در حوزههای مختلف میتواند ذهنیت ما را در خصوص نحوه عمل و فعالیت در آن حوزه تغییر دهد. با وجود اینکه افراد زیادی با نام وارن بافت آشنا هستند اما از سبک زندگی و استراتژی سرمایه گذاری او، اطلاع زیادی ندارند. در این مطلب قصد داریم تا زندگی و نحوه رشد ثروت وارن بافت را مورد مطالعه قرار دهیم و در انتها با بررسی استراتژی سرمایه گذاری وارن بافت تلاش میکنیم تا دیدگاه بهتری در خصوص سرمایه گذاری موفق را در اختیار شما قرار دهیم. پس تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
وارن بافت کیست؟
وارن بافت، یکی از ثروتمندترین افراد جهان و از مهمترین افراد عصر ما میباشد. وارن بافت واقعاً نیازی به مقدمهچینی و معرفی ندارد. او رئیس، مدیرعامل و بزرگترین سهامدار برکشایر (Berkshire Hathaway) است. برکشایر یک شرکت هلدینگ چند ملیتی است که دفتر مرکزی آن در اوماها مستقر میباشد. او در میان هم سن و سالان خود و همچنین سایر افراد جهان، به دلیل صرفه جویی در مخارج شخصی و پایبندی به اصول اخلاقی، حتی زمانی که به یک مدیر موفق تبدیل شده است، مورد احترام است. وارن بافت به "پیشگوی اوماها" ملقب است، زیرا وارن بافت از یک سطح درآمد متوسط فعالیت خودش را آغاز کرد و از طریق تلاش بسیار و تمایل زیادی که به سرمایه گذاری داشت، به یکی از ثروتمندترین افراد کرهی زمین تبدیل شد. وارن بافت از زمانی که کودک بود تواناییهای مالی خود را نشان داد، هنگامی که برای فروش آبنبات و نوشابه به درب خانهها میرفت. او به عنوان یک نوجوان شروع به سرمایه گذاری کرد و تا زمانی که 20 ساله شد، توانسته بود 10 هزار دلار پسانداز کند. بافت هوش کسب و کار بالایی داشت و در ابتدا به عنوان یک کارگزار سهام شروع به فعالیت کرد. او اصول سرمایه گذاری شخصی خود را توسعه داد و این کار به او کمک کرد تا ثروت زیادی را به دست آورد؛ وارن بافت در سی سالگی تبدیل به یک میلیونر شد. همانطور که ثروت او افزایش پیدا میکرد، او نیز مقدار بیشتری از ثروت خود را به افراد نیازمند جامعه اهدا میکرد. وارن بافت یک بشردوست مشهور است و با خود متعهد شده است که بخش مهمی از ثروت خود را به خیریهها اهدا کند.
دوران کودکی و جوانی وارن بافت چگونه گذشت؟
وارن بافت یکی از سه فرزند هاوارد و لیلا بافت بود و دو خواهر داشت. پدر او چهار دوره نماینده مجلس آمریکا بود. بافت تحصیلات خود را در مدرسه ابتدایی رز هیل آغاز کرد و در سال 1947 از دبیرستان وودرو ویلسون فارغالتحصیل شد. او حتی در دوران کودکی میل زیادی به تجارت داشت. وارن بافت قبلاً با فروش آدامس و نوشیدنیهای غیر الکلی کسب درآمد میکرد. در دوران نوجوانی مشاغل متعددی را برای به دست آوردن پول تجربه کرد و همچنین از این دوره اقدام به پسانداز و سرمایه گذاری پول خود کرد. او در سال 1947 در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا ثبت نام کرد و دو سال در آنجا مشغول به تحصیل بود. وارن بافت به دانشگاه نبراسکا - لینکلن انتقالی گرفت و سپس در رشته مدیریت بازرگانی فارغالتحصیل شد. پس از آن وارن بافت در دانشکده بازرگانی کلمبیا ثبت نام کرد و در سال 1951 موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد در رشتهی اقتصاد گردید. در آنجا این امکان را داشت که در کلاسهای بنجامین گراهام و دیوید دود شرکت کند و مطالب زیادی در خصوص تکنیکها و استراتژیهای سرمایه گذاری از آنان بیاموزد.
حرفه و فعالیتهای شغلی وارن بافت
وارن بافت از سال 1951 تا 1954 در شرکت پدرش، بافت - فالک به عنوان یک فروشنده کار کرد. در سن 20 سالگی، در سال 1950، وارن بافت توانسته بود ثروتی به ارزش تقریبی 10 هزار دلار جمع آوری کند و این موضوع مشخص کرد که او یک سرمایه گذار باهوش است. بافت در سال 1954 در شرکت سهامی بنیامین گراهام با حقوق اولیه 12000 دلار در سال استخدام و مشغول به کار شد. بنجامین گراهام به عنوان رئیس او، بسیار سختگیر بود و انتظار داشت که بافت از قوانین سرمایه گذاری که درک آن برای ذهن وارن بافت جوان سخت بود، پیروی کند. بنجامین گراهام در سال 1956 بازنشسته شد و شرکت سهامی خود را تعطیل کرد. در این زمان وارن بافت مقدار زیادی پسانداز جمع آوری کرده بود که با آن یک شرکت سرمایه گذاری سهامی در اوماها، با نام سرمایه گذاری بافت تأسیس کرد. او چندین شرکت سهامی دیگر را نیز راهاندازی کرد و تا پایان دهه سوم زندگیاش، هفت شرکت را اداره میکرد. در نهایت در سال 1962 وارن بافت در نتیجهی تمام تلاشهای خود از طریق این شرکتها، تبدیل به یک میلیونر شد.
وارن بافت تمام شرکتها را با یکدیگر ادغام کرد و در یک شرکت تولید پارچه به نام برکشایر هاسوی (Berkshire Hathaway) سرمایه گذاری کرد. او خرید سهام شرکت برکشایر (Berkshire Hathaway) را به طور گستردهای در اوایل دهه 1960 آغاز کرد و سرانجام کنترل شرکت را به دست گرفت. در اواخر دهه 1960 او فعالیت شرکت را از نساجی به بخش بیمه تغییر داد و تا سال 1985 آخرین کارخانه نساجی که تحت مالکیت برکشایر بود، فروخته شد.
برکشایر در سال 1987، 12 درصد از سهام سالمون (Salomon) را خریداری کرد و به بزرگترین سهامدار آن تبدیل شد، سپس وارن بافت مدیر آنجا شد. پس از رسوایی در سال 1990 ، جان گوت فروند (مدیر عامل شرکت برادران سالمون) در سال 1991 شرکت را ترک کرد. بافت تا زمان عبور از این بحران ریاست شرکت را برعهده گرفت.
در سال 1988 وارن بافت شروع به خرید سهام شرکت کوکاکولا کرد و در نهایت 7 درصد از شرکت را با مبلغ 1.02 میلیارد دلار خریداری کرد. این سرمایه گذاری به عنوان یکی از بهترین سرمایهگذاریهای شرکت برکشایر شناخته میشود.
در ژوئن 2006 ، بافت اعلام کرد که به تدریج 85 درصد از داراییهای شرکت خود را به 5 بنیاد خیریه اهدا میکند و بیشترین سهم را به بنیاد بیل و ملیندا گیتس اختصاص میدهد. وارن بافت در سال 2008 با دارایی خالص 62 میلیارد دلار توسط مجله فوربس (Forbes) ثروتمندترین فرد جهان شناخته شد. وارن بافت توانست از بیل گیتس که در 13 سال گذشته، ثروتمندترین فرد جهان شناخته میشد، پیشی بگیرد. در سال بعد، بیل گیتس مجدداً عنوان ثروتمندترین فرد جهان را به دست آورد و وارن بافت در جایگاه دوم قرار گرفت.
وارن بافت چه دستاوردهایی داشته است؟
وارن بافت سال 2011 مدال آزادی ریاست جمهوری را توسط رئیس جمهور باراک اوباما دریافت کرد. بافت رئیس و مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری برکشایر (Berkshire Hathaway) است و در میان ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد. وارن بافت به عنوان موفقترین سرمایه گذار قرن بیستم محسوب میشود و همچنین از بزرگترین نیکوکاران عصر ما است و با خود متعهد شده که بیشتر ثروتش را به اهداف خیرخواهانه اهدا کند.
استراتژی سرمایه گذاری وارن بافت چگونه است؟
1-به استراتژیهای سرمایه گذاری با ارزش طولانی مدت پایبند باشید
اجازه ندهید ترس و طمع معیارها و ارزشهای سرمایه گذاری شما را تغییر دهد. از تحت فشار قرار گرفتن توسط نیروهای بیرونی که بر احساسات شما تأثیر میگذارند، خودداری کنید. هرگز در دام فروشندگان وحشت زده نیفتید.
2-در آنچه میفهمید سرمایه گذاری کنید.
وارن بافت فقط در شرکتهایی سرمایه گذاری میکند که آنها را به طور کامل درک کرده و معتقد است برای 10 - 15 سال آینده محصولات پایدار یا قابل پیش بینی دارند. به همین دلیل است که او در شرکتهای فناوری سرمایه گذاری نکرده است.
3-طوری سرمایه گذاری کنید که انگار دارید تمام شرکت را میخرید.
طوری با سرمایه گذاری در سهام برخورد کنید که انگار میخواهید تمام شرکت را خریداری کنید. من همیشه نگاه سختگیرانهای به ارزش شرکت دارم، زیرا این مبلغ لازم برای خرید تمام شرکت است.
4-شرکتهای دارای مزیتهای رقابتی
شرکتهایی با قدرت قیمت گذاری، داراییهای استراتژیک، برندهای قدرتمند یا دارای سایر مزیتهای رقابتی توانایی ارائه عملکرد بهتری در زمانهای پر چالش را دارند. یک استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت مستلزم سرمایه گذاری در شرکتهایی است که میتوانند چرخههای خوب و بد اقتصادی را پشت سر بگذارند.
5-شرکتهای با کیفیت پیدا کنید
بافت به سرمایه گذاری در کیفیت اعتقاد دارد. او ترجیح میدهد برای یک شرکت عالی، قیمت عادلانهای بپردازد تا اینکه یک شرکت متوسط را ارزانتر بخرد.
6-پول نقد را در دست داشته باشید
فرصتهای سرمایه گذاری از طریق اصلاحات متعدد در بازار یا تک سهمهایی که از چشم بازار دور ماندهاند، در دسترس سرمایه گذاران قرار میگیرند. این وقایع قابل پیش بینی نیستند، بنابراین پول نقد یک مفهوم مهم در سرمایه گذاری ارزشی است.
7-به حاشیه ایمنی نیاز دارید
خرید سهام در قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی آنها، ریسک را کاهش میدهد و شما را در مقابل رویدادهای منفی غیرمنتظره ایمن میکند.
8-سرمایه گذاری بلند مدت و صبر
وارن بافت به سرمایه گذاری در ارزش به صورت بلند مدت اعتقاد دارد زیرا قدرت رشد نمایی را درک کرده است. شرکتهایی که سود پایدار دارند، میتوانند سود سهام خود را پرداخت کرده و همزمان سود سازی خود را رشد دهند.
آموزش سرمایه گذاری + توضیح کامل
آموزش سرمایه گذاری : در علم اقتصاد، سرمایه گذاری به این صورت تعریف شده است:« بهکارگیری پول یا هر دارایی دیگر در عملی یا جایی که انتظار میرود این دارایی سرمایهگذاری شده در قالب سود افزایش یابد ». برای فراگرفتن سرمایه گذاری، ابتدا اصول آن را بررسی می کنیم تا با ایجاد شناخت کافی نسبت به این مسئله در ذهنمان، گامی در جهت یادگیری سرمایه گذاری برداشته باشیم. در پایان نیز به بیان نکاتی کاربردی در رابطه با سرمایه گذاری موفق می پردازیم که عمل کردن به آن ها می تواند به شما در مسیر سرمایه گذاریتان کمک شایانی دهد.
هدف از سرمایه گذاری
افراد مختلف با سرمایه گذاری به دنبال اهداف متفاوتی هستند. بعضی از افراد به دنبال کسب سود در کوتاه مدت از سرمایه گذاری خود هستند و سرمایه گذاری خود را با توجه به آن تنظیم می کنند. عده ای دیگر به دنبال کسب سود در میان مدت یا بلند مدت هستند. همینطور افرادی هستند که سرمایه گذاری را به منظور حفظ ارزش دارایی خود برای مخارج خاصی که در آینده برای خود پیشبینی کرده اند، انجام می دهند؛ به طور مثال پرداخت هزینه های تحصیل فرزندان یا کمک به ازدواج آن ها. در مقابل هستند افرادی که هدفشان از سرمایه گذاری، زیاد کردن دارایی هایشان است و در این جهت گام بر می دارند. در کنار این افراد، عده ای دیگر به دنبال کسب یک سود مستمر از سرمایه گذاری، به منظور ایجاد درآمدی در کنار درآمد معمول خود هستند و قصد خرج کردن آن به صورت دوره ای را دارند.
بنابراین، افراد می توانند هدف و انگیزه های متفاوتی از سرمایه گذاری خود داشته باشند و مانند همه مسائل دیگر در زندگی، در سرمایه گذاری نیز هدف، جهت دهنده اصلی و شکل دهنده مسیر افراد خواهد بود.
ریسک سرمایه گذاری
ما در دنیایی زندگی می کنیم که هیچ چیز به صورت قطعی قابل پیشبینی نیست. پس اگر به دنبال این هستید که یک سرمایه گذاری بدون ریسک را تجربه کنید، باید بدانید که این امر (حداقل در این جهان!) ممکن نیست. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از سرمایه گذاریست و تنها کاری که ما می توانیم درباره آن انجام دهیم، مدیریت آن و به حداقل رساندن آن با توجه به هدفمان از سرمایه گذاری است.
میزان ریسک هر سرمایه گذاری با اهدافی که سرمایه گذاری برای خود تعیین می کند، متناسب است. فردی که هدفش کسب دوره ای سود از سرمایه گذاری جهت پرداخت مخارج جاری زندگی اش می باشد، باید به دنبال سرمایه گذاری کم ریسک تر باشد. افرادی که به دنبال افزایش دارایی های خود با سرمایه گذاریشان هستند، باید ریسک پذیری بیشتری داشته باشند و از سرمایه گذاری های بسیار کم ریسک فاصله بگیرند؛ در غیر این صورت، بعید به نظر می رسد که به اهدافشان دست پیدا کنند. اما آن دسته از افراد که به دنبال حفظ ارزش دارایی خود (حفظ قدرت خرید در طول زمان) هستند، می بایست از نظر ریسک سرمایه گذاری میانه رو باشند.
در این جا لازم است بدانیم ریسک پذیری بالا، به معنی قمار کردن سرمایه مان نیست. برای بهتر متوجه شدن این موضوع، می شود گفت هر سرمایه گذاری که ریسک آن 50 درصد یا نزدیک آن باشد، دیگر نمی توان نام سرمایه گذاری اصولی بر آن گذاشت و فرد در چنین مواردی، سرمایه خود را قمار کرده است، نه سرمایه گذاری!
زمینه سرمایه گذاری
انتخاب زمینه سرمایه گذاری نیز امری مهم در اصول سرمایه گذاری تلقی می شود. برای انتخاب زمینه سرمایه گذاری نیز، مانند موارد قبل، اهداف فرد از سرمایه گذاری اصلی ترین نقش را دارد. اما به طور کلی، برای انتخاب زمینه سرمایه گذاری، بهتر است به سراغ چیزهایی برویم که از قبل نسبت به آن ها شناخت و علاقه خوبی داریم. به این صورت ریسک سرمایه گذاری را کاهش داده ایم و احتمال موفقیت را بسیار بالا برده ایم. اما ممکن است در بین موضوعاتی که از قبل در مورد آن ها شناخت و علاقه داشته ایم، زمینه سرمایه گذاری مناسبی که بازده مدنظر ما را داشته باشد یا ریسک سرمایه گذاری در آن زمینه، هماهنگ با ریسک قابل تحمل و منطقی برای ما باشد، پیدا نکنیم. در چنین شرایطی ناچاریم به سراغ موضوعات و زمینه های دیگر برویم. اما باید توجه داشته باشید که قبل از هرگونه اقدام به سرمایه گذاری، ابتدا لازم است نسبت به آن موضوع، بازار، زمینه های سرمایه گذاری در آن موضوع و ریسک و بازدهی هر کدام از آن ها شناخت کامل پیدا کنیم و قبل از آن اقدام به سرمایه گذاری نکنیم. به این صورت می توان در موضوعات و بازارهای مختلف، زمینه های فعالیت مناسبی را برای سرمایه گذاریمان پیدا کنیم.
همچنین درمورد انتخاب زمینه سرمایه گذاری، موضوعی که باید به آن توجه داشته باشیم، نیاز بازار است. برای درک نیازهای بازار، لازم است درک مناسبی از شرایط جامعه، کلیات اقتصاد، جهان آینده و شرایط کشور داشته باشیم.
نکات کاربردی در رابطه با سرمایه گذاری موفق
پس از شناخت اصول سرمایه گذاری، قصد داریم به بیان برخی نکاتی کاربردی در رابطه با سرمایه گذاری بپردازیم. در صورتی که آن ها را همیشه در ذهن داشته باشید، مطمئنا چند گام از سایرین در سرمایه گذاری هایتان موفق تر عمل خواهید کرد.
شاید این سخن کلیشه ای را بارها شنیده باشید. اما برای آن که سرلوحه کارتان در سرمایه گذاری قرار گیرد، تکرار آن به عنوان اولین نکته ضروری به نظر می رسد: «همه تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید!».
سرمایه خود را در چند جای مختلف سرمایه گذاری کنید تا ریسک سرمایه گذاریتان و در نتیجه احتمال موفقیت را افزایش داده باشید. به این صورت سرمایه شما تا حد زیادی حتی از اتفاقات غیر قابل پیشبینی نیز در امان خواهد ماند و در صورت نابودی کلی بازاری که در آن سرمایه گذاری کرده اید نیز!، تنها بخشی از سرمایه تان بر باد رفته و چیز زیادی را در این مسیر از دست نداده اید.
گاهی لازم است نسبت به سایرین ریسک بیشتری را متحمل شوید. پس از ریسک های منطقی نترسید و به دل آن ها بروید. چون موفقیت در دل همین ریسک ها پنهان شده و تا به دل آن نزنید، دستیابی به آن بسیار دشوار خواهد بود.
ریسک پذیری را با قمار اشتباه نگیرید. اگر نسبت به بازاری شناخت کافی ندارید، اگر نسبت به موضوعی شناخت ندارید، اگر می دانید با احتمال بالایی یک زمینه فعالیت در آینده با مشکلی جدی مواجه خواهد شد، در همه این موارد اگر در آن ها اصول سرمایه گذاری موفق سرمایه گذاری کنید، شما قمار کرده اید.
اگر در یک زمینه اطلاعات کافی کسب کردید و با آگاهی کامل به این نتیجه رسیدید که یک سرمایه گذاری برای شما مناسب است، به آن وارد شوید و مهم تر از آن، به آن پایبند بمانید. زیرا آن را به طور کامل از قبل بررسی کرده اید.
حتما با دیگران مشورت کنید و نظر آن ها را جویا شوید.
دقت داشته باشید که نظر دیگران، فقط نظر اصول سرمایه گذاری موفق دیگران است و در آخر شمایید که با بررسی تصمیم می گیرید، نه دیگران! با افراد غیر متخصص به هیچ وجه مشورت نکنید؛ زیرا نتیجه ای جز ایجاد تردید و ترس در تصمیم گیری و کم شدن احتمال موفقیت سرمایه گذاریتان نخواهد داشت.
شکست را بپذیرید. گاهی افراد بعد از اینکه می بینند سرمایه گذاریشان با شکست مواجه شده، آن را قبول نمی کنند و زودتر اقدام به پایان دادن به سرمایه گذاری نمی کنند و این دیدگاه باعث زیان بیشتر آن ها می شود. خود را با شرایط جدید تطبیق دهید. هر چه قدر در این مورد انعطاف پذیر تر باشید، هم زمینه ها و بازارهای بیشتری برای سرمایه گذاری خواهید یافت، هم در سرمایه گذاری خود موفق تر عمل خواهید کرد.
باید همیشه جوابی برای این سوال که اگر شرایط آن طور که پیشبینی کرده ام پیش نرفت چه می شود، داشته باشید. به این صورت می توانید در برابر اتفاقات پیشبینی نشده منعطف عمل کنید و با وفق دادن خودتان با شرایط، از زیان دیدن جلوگیری کنید. همیشه باید مترصد فرصت های مناسب باشید و مطمئن باشید در هر زمان فرصت های بسیاری برای سرمایه گذاری وجود دارد که شما هنوز آن ها را نیافته اید.
در سرمایه گذاری خود عجله نکنید. هیچ وقت دیر نمی شود! پس هیچ گاه دقت بررسیتان را فدای سرعت عمل در تصمیم گیری نکنید. زیرا اگراز فرصت مدنظرتان مقداری عقب بیفتید، در عوض با ریسک کمتری اقدام به سرمایه گذاری کرده اید و در نتیجه در شرایط سخت، به تصمیمتان پایبندی بسیار بیشتری خواهید داشت. همیشه آرامش و تمرکز خود را تصمیمگیری حفظ کنید؛ چه قبل از شروع سرمایه گذاری، چه در هنگام وقوع رویدادهای غیر قابل پیشبینی.
چیزی که ریسک سرمایه گذاری را برای شما کاهش می دهد، شناخت و علاقه شما نسبت به زمینه و موضوع سرمایه گذاریست. هیچگاه سرمایه گذاری بدون ریسک نخواهید یافت. پس دنبال آن نگردید! اگر ریسک پذیری زیادی در سرمایه گذاریتان به خرج نمی دهید، انتظار سود عجیب و غریب هم نداشته باشید. در بیشتر مواقع برای کسب بازدهی بالا، نیاز به ریسک بالا وجود خواهد داشت.
سعی کنید حتی الامکان فرصت سرمایه گذاری را ایجاد کنید، نه این که دنبال آن بگردید. برای این کار لازم است فرصت هایی را بیابید که دیگران نیافته اند. ترس از شکست مالی نداشته باشید. یکی از آفت های بزرگ برای سرمایه گذاری موفق، ترس از شکست است. بی محابا عمل نکنید و حتما تمام بررسی ها و پیشبینی های لازم را انجام دهید، اما ترس به خود راه ندهید؛ چون راهی جز ریسک کردن ندارید.
رابرت کیوساکی در کتاب «پدر پولدار، پدر بی پول» چیزی را می گوید که بد نیست به آن فکر کنید. او می گوید اگر سرمایه کمی دارید، دست به ریسک های بزرگ تری بزنید. منطق او هم این است که حتی در صورت شکست خوردن سرمایه گذاری، شما مقداری از دارایی را از دست داده اید که برای شما قابل هضم است. اما از آن جا که ریسک کم معمولا متناسب با بازدهی پایین خواهد بود، اگر شما با سرمایه کم اقدام به یک سرمایه گذاری کم ریسک کنید، در صورت موفقیت چیز زیادی به دست نیاورده اید.
از بدبینی بپرهیزید. زیرا در این صورت فقط فرصت ها را از دست می دهید.
غرور را کنار بگذارید تا از شکست هایتان درس بگیرید. در غیر این صورت در سرمایه گذاری های بعدی با این تصور که شکست قبلی به دلیل بدشانسی اتفاق افتاد، همان اشتباهات را تکرار خواهید کرد و در صورت انجام یک عمل تکراری، نباید انتظار یک نتیجه متفاوت داشته باشید. برای موفقیت در سرمایه گذاری، به راهی که بیشتر افراد در حال طی کردن آن هستند نروید. یک سرمایه گذار موفق وقتی می بیند که همه در حال سرمایه گذاری در یک بازار خاص هستند، در می یابد که حتما فرصت مناسب سرمایه گذاری در آن بازار تمام شده است!
اگر لازم است برای یک سرمایه گذاری به یک مشاور یا دلال پول زیادی پرداخت کنید، از این کار نترسید. چون احتمالا او چند برابر پولی که از شما می گیرد، در سرمایه گذاری شما، برایتان عایدی خواهد داشت. در انتها پیرو بحثی که در رابطه با لازم بودن شناخت کلی بر اقتصاد مطرح شد، بد نیست یاد آوری شود که مطالعه کتاب هایی که به بررسی کلیت اقتصاد و معرفی آن می پردازند، خالی از لطف نیست. از زمره این کتاب ها می توان به «کلیات علم اقتصاد» نوشته گریگوری منکیو اشاره کرد.
ویژگی رفتاری و شخصیتی مهم سرمایه گذاران موفق دنیا
خصوصیات اخلاقی و ویژگی های شخصیتی موفق ترین سرمایه گذاران جهان چیست؟ در ادامه از 8 ویژگی خصیتی موفق ترین سرمایه گذاران دنیا مطاع خواهید شد.
ویژگی ها و خصوصیات رفتاری سرمایه گذاران موفق دنیا
سرمایه گذاری یک فعالیت بسیار مهم برای یادگیری و تمرین در زندگی ما است. سرمایه گذاری به ما یاد می دهد که چگونه ثروت خود را حفظ و بیشتر کنیم. با سرمایه گذاری پول خود در دارایی هایی مانند سهام ، اوراق قرضه ، املاک و مستغلات یا فلزات گرانبها می توانیم به مرور زمان آن را چندین برابر کنیم. اگر اصول موثر و هوشمندانه سرمایه گذاری را به کار گیرید ، می توانید سود خود را افزایش داده و آینده مالی خود را تضمین کنید و برای این کار، باید دانش کافی در زمینه دارایی هایی که خریداری می کنید را داشته باشید.
برخی صفات خاص وجود دارند که شما را در سرمایه گذاری موفق می کنند و سرمایه گذاران برتر مانند وارن بافت و جورج سوروس این صفات را به اشتراک گذاشته اند. با یادگیری و توسعه این ویژگی ها می توانید شانس خود را برای افزایش ثروت و دارایی خود ارتقا دهید. در این قسمت از رازهای موفقیت در نمناک چند ویژگی شخصیتی مشترک بین همه سرمایه گذاران موفق به اشتراک گذاشته شده است.
8 ویژگی شخصیتی موفق ترین سرمایه گذاران دنیا
1. سطح بالایی از عزم و اراده:
مسیر موفقیت در سرمایه گذاری همواره همراه با چالش ها ، سختی ها ، سخت کوشی ها و ایثارگری ها است . برای رسیدن به موفقیت باید تصمیم بگیرید و این بدان معنی است که شما حاضر هستید خود را تحت فشار بگذارید و برای رسیدن به موفقیت تلاش کنید و در این راه نیاز است که تحقیقات گسترده ای انجام دهید تا بدانید که دقیقا باید چه کاری انجام دهید و بعد از آن تمام تلاش خود را بکنید که آن کار ها را به بهترین شکل ممکن انجام دهید که این ویژگی برای رسیدن به موفقیت ، بسیار ضروری است.
2. صبور بودن از ویژگی های موفق ترین سرمایه گذاران:
این مهمترین ویژگی است که باید به عنوان یک سرمایه گذار در خود تقویت کنید. بسیاری از سرمایه گذاران به دلیل عجول بودن و نداشتن صبر ضرر های هنگفتی کردند و ویژگی های دیگر مانند حرص و آز و ترس به دلیل نبودن صبر به وجود می آیند، شما باید صبور باشید تا در مقابل این قبیل احساسات منفی مقاومت کنید و حفظ صبر و شکیبایی به شما این امکان را می دهد تا از اقدام به خطا های احتمالی در مسیر خود خودداری کنید و بنابراین برای به دست آوردن سود ، صبور باشید.
اغلب سرمایه گذاران موفق صبور هستند
3. اعتماد به نفس حاصل از توانایی های شخصی ، نه حاصل از اموال و املاک:
پس از افزایش پیدا کردن سرمایه تان به عنوان یک سرمایه گذار ، طبیعی است که بخواهید دارایی های بهتری در اطراف خود داشته باشید . تمایل به داشتن لباس های مجلل ، خانه ، اتومبیل ، غذا و . در شما افزایش پیدا خواهد کرد و این امر به این دلیل است که داشتن این قبیل چیز ها باعث می شود شما احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید و در نظر اطرافیانتان جذاب تر باشید و به همان اندازه که سرمایه گذاری خوب به نظر می رسد ، باید مراقب خرج های اضافه باشید و برای خرید چیز های غیر ضروری ولخرجی نکنید و این صرفه جویی به شما این امکان را می دهد که از پس مشکلات مالی ناگهانی ناشی از رکود بازار سهام و یا رکود بازار مسکن به راحتی بر بیایید و به این ترتیب سعی کنید که نسبت به توانایی های شخصیتان اعتماد به نفس داشته باشید ، نه فقط به خاطر داشتن املاک و اموالتان.
4. تمرکز مدوام روی هدف اصلی و موفقیت:
در دنیای سرمایه گذاری ، حفظ تمرکز بر روی هدف مانند نگه داشتن چشم بر روی توپ در بازی فوتبال است و ممکن است شما در ابتدا میل شدیدی به موفقیت داشته باشید اما در طول مسیر اهداف دیگر برایتان جذاب تر از هدف اولیه تان شوند. اگر متمرکز نباشید دائما حواستان پرت اطراف خواهد شد و این امر نه تنها باعث اتلاف وقت شما می شود بلکه باعث می شود که هدف اصلی خود را به طور کامل از دست بدهید . پس هدف اصلی خود را تعیین کنید و روی آن تمرکز کنید و به عنوان یک سرمایه گذار به موفقیت برسید.
5. دائما در جستجو دانش بودن از ویژگی های سرمایه گذاران موفق:
در دنیای سرمایه گذاری داشتن دانش مانند قدرت است ، چرا که هر تصمیمی که در دنیای سرمایه گذاری گرفته می شود به دلیل داشتن دانش خاص در زمینه مورد نظر است و بنابراین لازم است برای موفقیت در زمینه سرمایه گذاری روز به روز دانش خود را گسترده تر کنید و در مورد هر دارایی که مایل به خرید آن هستید ، با احتیاط عمل کنید. اگر از قرار گرفتن در موقعیتی خاص مطمئن نیستید ، کافی است تا در مورد آن اطلاعات بیشتری کسب کنید تا دقیقا بدانید که چه کاری باید انجام دهید.
ویژگی های سرمایه گذاران موفق
6. انعطاف پذیر باشید:
مسیر سرمایه گذاری مانند هر اصول سرمایه گذاری موفق مسیر پر ارزش دیگری پر از پیچ و تاب ها ، سختی ها و چالش ها است. گاهی هدف نزدیک به نظر می رسد و گاهی اوقات دور. همیشه شرایط خارجی بر بازار های داخلی تاثیر می گذارند و عملکرد های سیاسی ، اقتصادی ، بلایای طبیعی ، تحولات اجتماعی و بسیاری چیز های دیگر تاثیر گذار بر فعالیت بازار هستند و بنابراین باید نسبت به هرتغییری انعطاف پذیر باشید. توسعه ی صفت انعطاف پذیری بسیار ضروری است و هر حرکتی را با علم کافی نسبت به آن انجام دهید. این ویژگی ها ، موفقیت یک سرمایه گذار را تضمین خواهند کرد.
7. داشتن آرامش از خصوصیات سرمایه گذاران موفق:
در دنیای سرمایه گذاری ، شرایط بازار می تواند باعث طوفان مالی شود و این در حالی است که قیمت دارایی ، با افت روبه رو خواهد شد و همه به دنبال بیرون کشیدن دارایی های خود هستند تا کمتر دچار ضرر شوند و تعداد زیادی از سرمایه گذاران از بازار خارج می شوند و به دنبال جای مناسب تری برای سرمایه گذاری خواهند بود و با همه ی این ها، بهترین کار این است که آرام باشید و بدون قضاوت شاهد تغییرات بازار باشید.
با انجام این کار می توانید فرصت های مناسبی را که تمام سرمایه گذاران از دست می دهند تشخیص دهید. شما همچنین می توانید با استفاده از راه کارهای مناسب و حفظ تمرکز بر روی هدفتان ، توانایی حفظ آرامش خود را توسعه دهید.
داشتن آرامش از خصوصیات بسیار مهم سرمایه گذاران موفق است
8. فروتنی از ویژگی های سرمایه گذاران موفق:
با وجود توانایی های خود فروتن باشید. اگر بر روی سود و دانش کافی درباره سرمایه گذاری متمرکز باشید ، می توانید در بازار هم به موفقیت برسید و در نتیجه اعتماد به نفس شما افزایش پیدا خواهد کرد و ممکن است تصور کنید اصول سرمایه گذاری موفق قادر به انجام هرکاری که بخواهید هستید که این امر ممکن است توجه شما را به امور دیگر جلب کند و باعث حواس پرتیان نسبت به تجارت و سرمایه گذاری هایتان شود و بنابراین بهتر است فروتن باشید و برخی از مسئولیت های خود را به افرادی که شایستگی انجام آن را دارند واگذار کنید. این امر به شما کمک می کند تا فرصت بیشتری برای سرمایه گذاری داشته باشید و از هدف اصلی خود دور نشوید.
ویژگی های شخصیتی موفق ترین سرمایه گذاران جهان
نتیجه گیری . . .
برای موفقیت در زمینه سرمایه گذاری باید ویژگی های یک فرد موفق در این زمینه را دارا باشید. ویژگی های فوق برای تبدیل شما از یک مبتدی به یک سرمایه گذار حرفه ای و کاربلد ضروری است. برای توسعه این ویژگی ها تلاش کنید تا در دراز مدت از مزایای بزرگ آن بهره مند شوید.
اصول پایه ای یک سرمایه گذاری موفق و 3 اصل کاربردی و مهم!
سرمایه گذاری مطمئن ترین راه برای ایجاد ثروت در طول زمان است. اگر برای اولین بار سرمایهگذاری میکنید، قبل از اینکه پولی را که به سختی به دست آورده ای در جایی سرمایه گذاری کنید، به درک اولیه از نحوه سرمایه گذاری درست پول خود نیاز دارید. بهترین راه برای سرمایه گذاری پول شما روشی است که براساس اهداف و زمان شما برای رسیدن به پول باشد. برای فهمیدن این موضوع ، باید سبک سرمایه گذاری، بودجه و میزان تحمل ریسک خود را متوجه شوید.
1) سبک شما: برای سرمایه گذاری خود چقدر زمان اختصاص می دهید؟
در دنیای سرمایه گذاری 2 روش وجود دارد: سرمایه گذاری فعال و سرمایه گذاری غیرفعال سرمایه گذاری غیرفعال: سادگی بیشتر، ثبات بیشتر، پیش بینی پذیری بیشتر سرمایه گذاری فعال: کار بیشتر، ریسک بیشتر، پاداش بالقوه بیشتر، شما سرمایه گذاری را خودتان انجام می دهید .
ما اعتقاد داریم هر 2 سبک سرمایه گذاری مزایایی دارد، به شرطی که روی اهداف بلند مدت تمرکز کنید و به دنبال دستاوردهای کوتاه مدت نباشید. اما تمام نتایج سرمایه گذاری به سبک زندگی، بودجه، تحمل ریسک و علایق شما ارتباط دارد. سرمایه گذاری فعال به این معناست که شما مسئولیت خرید و فروش و سبد سرمایه گذاری خود را به عهده می گیرید، ولی در سرمایه گذاری غیر فعال این مسئولیت به شرکت های سرمایه گذاری و سبدگردان ها داده می شود.
یک سرمایه گذار برای موفقیت به 3 عامل احتیاج دارد:
سرمایه گذاری فعال نیازمند این است که شما درباره فرصتهای سرمایهگذاری تحقیق کنید، برخی تحلیل های اولیه را انجام دهید و با استراتژی کامل اقدام به انتخاب و خرید سهام نمائید و با سرمایهگذاری های خود همراه باشید.
دانش و آگاهی
قبل از سرمایه گذاری در سهام، حداقل باید با برخی از اصول اولیه تجزیه و تحلیل آشنا باشید. بدون شک موفقیت شما به عنوان فردی با تجربه که در مورد تمامی ابزار سرمایه گذاری و سهام تحقیق کرده و تجزیه و تحلیل درستی دارد تضمین شده خواهد بود.
آیا شما به راستی این اشتیاق و علاقه را دارید تا زمان خود را صرف تحقیق و تجزیه و تحلیل و سرمایه گذاری در سهام کنید. بسیاری از مردم هیچ علاقه ای به این کار ندارند و با توجه به اینکه سرمایه گذاری از طریق سبدگردان ها و شرکت های سرمایه گذاری بسیار راحت تر و کم ریسک تر است به سمت سرمایه گذاری غیرفعال می روند. سرمایهگذاری فعال مطمئناً پتانسیل بازدهی برتری را دارد ، ولی باید میل برای صرف زمان در شما وجود داشته باشد.
به بیان ساده تر، سرمایه گذاری غیرفعال مثل قرار دادن هواپیما در حالت خلبان خودکار در مقابل پخلبان واقعی است. شما در درازمدت با تلاش بسیار کمتر نتایج خوبی کسب خواهید کرد. به طور خلاصه، سرمایه گذاری غیرفعال یعنی سرمایه گذاری که درآن شخص دیگری به سختی کار می کند. (سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری و سبد گردان ها) از این موارد هستند.
2) بودجه شما
چقدر پول برای سرمایه گذاری دارید؟
ممکن است فکر کنید برای شروع داشتن یک سبد سرمایه گذاری به مبلغ زیادی پول نیاز دارید ، اما شما می توانید با 100 دلار شروع به سرمایه گذاری کنید. مقدار پولی که با آن شروع میکنید مهمترین چیز نیست ، بلکه اطمینان از آمادگی مالی و مدیریت سرمایه در طول زمان برای سرمایه گذاری است جزو اولویت های شما است.
یکی از گام های مهمی که قبل از سرمایه گذاری باید برداشته شود، ایجاد یک صندوق اضطراری مالی است. این پول نقد به شکلی کنار گذاشته می شود که برای برداشت سریع در دسترس قرار می گیرد. همه سرمایهگذاری ها، اعم از سهام، صندوقهای سرمایه گذاری مشترک یا املاک و مستغلات، دارای سطحی از ریسک هستند و شما هرگز نمیخواهید مجبور شوید این سرمایه گذاری ها را در زمان نامناسب و به علت نیاز واگذار کنید و یا بفروشید.
اکثر برنامه ریزان مالی اعتقاد دارند با توجه به اینکه هزینه های پیش بینی نشده ظاهر می شود و شما برای جلوگیری از ضرر به یک پشتوانه مالی احتیاج دارید، صندوق اضطراری مالی ایده آل باید برای پوشش هزینه های شش ماهه کافی باشد.
3) تحمل ریسک شما
قدرت ریسک مالی شما چقدر است ؟
همه سرمایه گذاری ها موفق نیستند زیرا هر نوع سرمایه گذاری سطح ریسک خاص خود را دارد، اما این ریسک اغلب با نتیجه (پاداش) همبستگی دارد. مهم است که تعادلی بین به حداکثر رساندن بازده پول خود و یافتن سطح ریسکی که با آن راحت هستید پیدا کنید. به عنوان مثال، برخی بازارهای سرمایه گذاری قابل پیش بینی و با ریسک بسیار پایین هستند، اما سود نسبتاً پایینی در حدود 2 تا 3٪ نیز دارند. در مقابل، بازدهی در بازار سهام می تواند بسته به شرکت و مدت زمان سرمایه گذاری بسیار متفاوت باشد، اما کل بازار سهام به طور متوسط تقریباً 10 درصد در سال بازدهی دارد. یک راه حل خوب برای مبتدیان، استفاده از یک مشاور مالی برای تدوین یک برنامه سرمایه گذاری است، یک
کارگزاری یا سبدگردان برنامه هایی را برای به حداکثر رساندن پتانسیل بازدهی سرمایه شما و حفظ سطح ریسک متناسب با نیازهای شما طراحی می کند که با اهداف مالی شما مطابقت دارد
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری اصول سرمایه گذاری موفق و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
دیدگاه شما