شاخص قیمت تولید کننده PPI چیست؟
شاخص قیمت تولیدکننده به دلیل تاثیر هشداردهندهاش در انتظارات تورمی آینده ، یک داده اطلاعاتی مهم اقتصادی به شمار میرود، معاملهگران به دلیل رابطه مستقیم میان نرخ های بهره و تورم، شاخص قیمت تولیدکننده را در معاملات خود زیرنظر میگیرند.
شاخص قیمت تولیدکننده یا PPI چیست و چه چیزی را اندازه گیری میکند؟
PPI نام اختصاری شاخص قیمت تولیدکننده (Producer Price Index) است و تغییر در قیمت تمامشده کالاها و خدمات ارائهشده ازسوی تولیدکننده را ارزیابی میکند. اطلاعات شاخص قیمت تولیدکننده نشاندهنده تغییرات ماهانه در قیمت متوسط یک سبد کالا خریداری شده ازسوی تولیدکنندگان میباشد.
شاخص قیمت تولیدکننده چطور محاسبه میشود؟
شاخص قیمت تولیدکننده سه بخش تولیدی را زیرنظر دارد: شرکتهای کالامحور، شرکتهای صنعتی و شرکتهای مبتنی بر مرحله پردازش. برای تهیه شاخص PPI، اطلاعات طی یک نظرسنجی پستی از خردهفروشان جمعآوری شده و پس از نمونهگیری سیستماتیک تمام شرکتهای داخل لیست سیستم بیمه بیکاری، ازسوی آمار اداره کار آمریکا منتشر میشود. معاملهگران میتوانند تغییرات شاخص قیمت تولیدکننده را بهصورت تغییرات درصدی سالیانه و ماهیانه مشاهده کنند.
استفاده از شاخص قیمت تولیدکننده در معاملات فارکس:
- کلمه PPI مخفف شاخص قیمت تولیدکننده است که بخش مهمی از اطلاعات اقتصادی را شامل میشود.
- اطلاعات مربوط به شاخص قیمت تولیدکننده در هفته دوم هرماه منتشر می شوند.
- معاملهگران فارکس میتوانند از شاخص قیمت تولیدکننده بهعنوان یک معیار اصلی برای پیشبینی تورم مصرفکننده استفاده کنند؛ مفهومی که با شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) اندازهگیری میشود.
شاخص قیمت تولیدکننده به دلیل تاثیر هشداردهندهاش در انتظارات تورمی آینده، یک داده اطلاعاتی مهم اقتصادی به شمار میرود. معاملهگران به دلیل رابطه مستقیم میان نرخ های بهره و تورم، شاخص قیمت تولیدکننده را در معاملات فارکس زیرنظر میگیرند. اما دست آخر، معامله گران میخواهند بدانند تغییرات نرخ بهره حاصل از این نوسانات چگونه بر روی قیمت جفت ارزها تاثیر میگذارند.
شاخص قیمت تولید کننده و تورم
تغییرات مثبت در شاخص قیمت تولیدکننده نشانه بالارفتن هزینههاست و این افزایش قیمتها درنهایت روی مصرفکنندگان اثز خواهد گذاشت. اگر این تاثیر به اندازه کافی زیاد باشد، اعداد و ارقام آتی شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) نیز افزایش خواهد یافت که این امر حاکی از افزایش سطح عمومی قیمتها خواهد بود.
تورم و تاثیر آن بر اقتصاد
تا زمانی که افزایش در سطح عمومی قیمتها تحت کنترل باشد، برای اقتصاد خوب است. وقتی تقاضا برای کالا و خدمات زیاد شود، کسبوکارها باید هزینه سرمایهای خود را افزایش داده و کارگران بیشتری را استخدام کنند تا متناسب با افزایش تقاضا، تولید خود را بالا ببرند.
اما مشکل اینجاست که وقتی قیمتها افزایش شدیدی پیدا کنند، قدرت خرید ارز آن کشور نیز کاهش خواهد یافت. برای مثال، امروز یک دلار آمریکا قدرت خرید کمتری نسبت به سال گذشته دارد.
در دهه ۱۹۵۰ قیمت بنزین ۰.۲۷ دلار، اجاره آپارتمان ۴۲ دلار در ماه و بلیط سینما ۰.۴۸ دلار بود. این اعداد و ارقام به هیچ وجه شباهتی با اعداد و ارقام امروزه ندارد و این مسئله نشان دهنده آن است که چطور تورم، ارزش پول محلی را از بین برده است. در تلاش برای مقابله با تحلیل (کاهش) قدرت خرید، بانکهای مرکزی سعی میکنند با ابزار افزایش نرخ بهره، میزان تورم را کاهش دهند.
چگونه شاخص قیمت تولیدکننده بر ارزها تاثیر میگذارد؟
هر جا پای پول در میان باشد، همیشه موضوع بدهبستان پیش میآید. افراد میتوانند پول خود را پسانداز کنند و سود بهره آن را دریافت کنند یا اینکه میتوانند پول خود را خرج کنند و از سود سرمایهگذاری چشمپوشی کنند.
افزایش شاخص قیمت تولیدکننده ممکن است باعث افزایش نرخهای بهره شود. هنگامی که نرخهای بهره بالا باشد، پسانداز پول گزینه مطلوبتری به نظر خواهد رسید؛ چراکه اکنون پاداش (بهره) نسبت به قبل بیشتر شده است.
در چنین شرایطی چنانچه مصرفکنندگان به جای پس انداز، شروع به خرجکردن کنند، این هزینه برای آنها گرانتر تمام میشود؛ زیرا اکنون به دلیل نرخ بهره بالاتر، پول بیشتری را نسبت به گذشته از دست میدهند. درنتیجه، افزایش شاخص قیمت تولیدکننده میتواند به تدریج منجر به افزایش نرخ بهره و تقویت یک ارز شود.
بهعنوان مثال، افزایش نرخ بهره یورو را در نظر بگیرید. معاملهگران فارکس میدانند که اعمال نرخهای بهره بالاتر برای یورو باعث افزایش جریانهای مالی از سوی سرمایهگذاران خارجی برای خرید این ارز میشود. این مسئله، تقاضا برای یورو را تقویت کرده و درنهایت باعث افزایش ارزش یورو خواهد شد.
یک تکنیک رایج معاملاتی برای کسب سود از نرخ های بهره بالاتر، تکنیک «معامله انتقالی» (شاخص CPI چیست؟ Carry trade) است که از طریق آن، معاملهگران مبالغی از یک ارز با نرخ بهره پایینتر را فروخته و بهجای آن، یک ارز با نرخ بهره بالاتر میخرند.
به یاد داشته باشید که پول همواره در مسیر بازدهی بیشتر جریان مییابد و معاملهگران نیز به دنبال سودگیری از این جریان هستند.
چگونه شاخص PPI بر دلار آمریکا تاثیر میگذارد؟
در ابتدای امر، شاخص قیمت تولیدکننده روی دلار آمریکا تاثیر ناچیزی دارد. این موضوع از آنجا ناشی میشود که در اقتصاد واقعی همیشه یک تاخیر زمانی میان افزایش قیمتها از سمت تولیدکنندگان و دیدن اثر نهایی این اتفاق در قالب تجربه تورمهای بالاتر وجود دارد.
همانطور که در تصویر بالا میبینید، زمان انتشار دادههای PPI بهصورت منظم در تقویمهای اقتصادی درج میشود. بااین حال، اجازه ندهید که برچسب «اولویت کم» اثرگذاری این دادهها، شما را گمراه کند.
یک معاملهگر هوشیار باید قادر به پیشبینی احتمال بروز تاثیرات ثانویه ناشی از شاخص قیمت تولیدکننده بر شاخص قیمت مصرفکننده و در ادامه بر نرخ بهرهها و معاملات باشد. به یاد داشته باشید که ارزشمندترین جنبه مربوط به شاخص قیمت تولیدکننده، تاثیر هشداردهندهاش بر بازار است.
شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI چیست؟
در این مقاله با تمرکز بر آنچه معاملهگران باید برای اخذ تصمیمات آگاهانه مرتبط با CPI بدانند، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) و نقش آن در معاملات فارکس را بررسی میکنیم. ما ابتدا مفهوم CPI را بررسی میکنیم و در ادامه، تاریخهایی که CPI منتشر میشوند، نحوه تفسیر آن و آنچه باید به هنگام معاملات فارکس براساس دادههای CPI در نظر داشت را مطالعه میکنیم.
CPI چیست و چرا برای معاملهگران فارکس اهمیت دارد؟
شاخص قیمت مصرف کننده یا CPI یک شاخص اقتصادی مهم است که بهطور منظم توسط اقتصادهای بزرگ منتشر میشود که بامطالعه آن میتوان رشد اقتصادی و سطوح تورم فعلی را بررسی کرد. دادههای تورمی مورد مطالعه در شاخص CPI، بهصورت قدرت خرید و افزایش قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد نمود پیدا میکند که میتواند بر سیاستهای پولی یک کشور تاثیرگذار باشد.
شاخص قیمت مصرف کننده با میانگینگیری تغییرات قیمتها برای هر محصول در یک سبد از پیش تعیینشده کالاهای مصرفی شامل مواد غذایی، انرژی و خدماتی (شامل مراقبتهای پزشکی) محاسبه میشود.
CPI به دلیل تأثیر در سیاست پولی و بهنوبه خود نرخ بهره، یک شاخص مفید برای معامله گران فارکس محسوب میشود (گفتنی است نرخ بهره خود تأثیر مستقیمی بر قدرت ارز دارد). در ادامه به بررسی نحوه تفسیر دادههای CPI از دیدگاه یک معاملهگر خواهیم پرداخت.
تاریخهای انتشار CPI
معمولا CPI بهصورت ماهیانه منتشر میشود اما در بعضی کشورها همچون نیوزلند و استرالیا به صورت فصلی منتشر میشود. برخی کشورها مثل آلمان نتایج را بهصورت سالیانه منتشر میکنند. اداره آمار کار آمریکا از سال ۱۹۱۳ شاخص قیمت مصرفکننده را بهصورت ماهیانه گزارش میکند.
جدول زیرمجموعهای از اقتصادهای بزرگ و اطلاعات مربوط به دورههای انتشار CPI آنها را نشان میدهد.
کشور/حوزه اختیارات | سازمان گردآورنده | دورههای انتشار |
استرالیا | اداره آمار استرالیا | فصلی |
کانادا | اداره آمار کانادا | ماهیانه |
چین | اداره ملی آمار چین | ماهیانه |
منطقهی یورو | بانک مرکزی اروپا | دو بار در ماه |
آلمان | اداره آمار فدرال آلمان | ماهیانه، سالیانه |
ایتالیا | انستیتوی ملی آمار ایتالیا | ماهیانه |
هند | وزارت برنامهریزی و آمار | ماهیانه |
ژاپن | آمار ژاپن | ماهیانه |
بریتانیا | کمیته سیاست پولی | ماهیانه |
آمریکا | اداره آمار کار آمریکا | ماهیانه |
چرا معاملهگران فارکس باید دادههای مربوط به شاخص قیمت مصرف کننده را دنبال کنند؟
آگاهی از دادههای CPI برای معاملهگران فارکس اهمیت دارد؛ زیرا یکی از معیارهای مهم تورم است که تأثیر مهمی بر سیاست پولی بانک مرکزی دارد.
اما CPI چگونه بر اقتصاد تأثیر میگذارد؟ در بیشتر موارد تورم بالا بهصورت افزایش نرخ بهره ازسوی سیاستگذاران تعبیر میشود تا بدینترتیب سرعت اقتصاد کاهش یافته و تورم کنترل شود. ازیکطرف هرچه نرخ بهره یک کشور افزایش یابد، احتمال تقویت ارز رایج آن کشور بیشتر است. برعکس کشورهایی که نرخ بهره پایینتری دارند، اغلب ارز رایج ضعیفتری دارند.
انتشار و بازبینی ارقام شاخص قیمت مصرفکننده میتوانند سبب ایجاد نوسانات در ارزش پول رایج آن کشور در برابر دیگر ارزها شوند. بدین ترتیب نوسانات بالقوه خوبی ایجاد میشود که معاملهگران باتجربه میتوانند بهواسطه آن سود کسب کنند.
بهعلاوه دادههای شاخص قیمت مصرفکننده اغلب بهعنوان معیار مفیدی در خصوص تأثیر سیاست اقتصادی دولتها در پاسخ به شرایط اقتصادی داخلی آنها در نظر گرفته میشوند. معامله گران فارکس این فاکتور را میتوانند به هنگام ارزیابی احتمال حرکت قیمتی ارز هر کشور در نظر بگیرند.
شاخص قیمت مصرفکننده میتواند همراه شاخص CPI چیست؟ با دیگر شاخصها ازجمله شاخص قیمت تولید کننده (PPI) مورداستفاده قرار گیرد تا معامله گران فارکس بتوانند تصویر واضحتری از فشار تورمی در اختیار داشته باشند.
به هنگام انجام معاملات فارکس چه موضوعی در مقابل دادههای CPI باید در نظر گرفته شود؟
هنگام استفاده از دادههای CPI بهمنظور تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها در معاملات فارکس، معاملهگران باید انتظارات بازار را در خصوص تورم در نظر داشته باشند تا در صورت برآورده شدن این انتظارات یا عدم برآورده شدن آنها، برای ارز چه اتفاقی ممکن است رخ دهد.
همچون انتشار هر دادهی اصلی دیگر، نداشتن معاملهی باز بلافاصله قبل از انتشار داده CPI میتواند اقدامی سودمند باشد. شاید نیاز باشد تا معامله گران چند دقیقه پس از انتشار و پیش از جستجو برای معاملات احتمالی منتظر بمانند زیرا اسپردهای فارکس میتوانند دقیقا قبل و شاخص CPI چیست؟ پس از گزارش افزایش یابند.
در زیر نموداری را مشاهده میکنید که نرخ تورم ماهیانه آمریکا را نشان میدهد. انتظارات تورمی برای ماه آخر حاکی از نرخ تورم ۱.۶% در مقایسه با دادههای سال قبل است. اگر شاخص قیمت مصرفکننده بالاتر یا پایینتر از انتظارات منتشر شود، این رویداد خبری میتواند بر بازار تأثیر بگذارد.
نموداری که سطوح تورم را در سالهای ۲۰۱۸ الی ۲۰۱۹ آمریکا نشان میدهد
یک روش برای تفسیر تأثیرات دادههای شاخص قیمت مصرفکننده، بررسی شاخص دلار آمریکا است (در زیر نمودار شاخص دلار را برای سالهای ۲۰۱۸ الی ۲۰۱۹ مشاهده میکنید). اگر دادههای CPI دور از انتظارات باشد، منطقی است که این مسئله همچون کاتالیزوری جهت تحریک شاخص برای بالا رفتن یا بازگشت از یک سطح مقاومت/حمایت باشد.
از آنجاکه شاخص دلار دربرگیرنده عملکرد تمامی جفتارزها نظیر EURUSD، USDJPY و GBPUSD است، با زیرنظر گرفتن این شاخص، میتوان به تفسیری درمورد تمامی وقایع پیش رو دست یافت.
نموداری که تحرکات شاخص دلار آمریکا را نشان میدهد
همانگونه که در مثال بالا میتوان مشاهده کردید، با افزایش تورم در نیمه اول سال ۲۰۱۸، شاخص دلار آمریکا بالاتر رفت. اما با کاهش تورم در آمریکا در ماههای بعد و فاصله گرفتن از هدف تورمی ۲%، افزایش نرخ بهره در آمریکا از دستور کار خارج شد. درنتیجه دلار در مقابل سبد دیگر ارزها با کاهش ارزش روبرو شد.
با این حال همیشه به خاطر داشته باشید انتشار هر خبر فاندامنتال که با انتظارات منطبق است روی قیمتها تأثیر نخواهد گذاشت.
هنگامیکه دادههای CPI منتشر میشوند، معاملهگران باید در نظر بگیرند که آیا قیمت در حال حرکت به سمت سطوح مهم تکنیکالی بوده یا در حال بازگشت از این نواحی است. این مسئله به معاملهگران کمک میکند تا قدرت حرکت قیمتی کوتاهمدت و نیز قدرت سطوح تکنیکال و مقاومت را درک کنند و تصمیمگیریهای آگاهانهتری در هنگام معامله اتخاذ کنند.
تورم چیست؟ هر آنچه که باید درباره تورم بدانید
تورم نرخی است که به واسطه آن، قیمت کالا و خدمات افزایش پیدا میکند. به عبارت دیگر به افزایش تدریجی قیمت اجناس و خدمات در یک دوره زمانی تورم گفته میشود که میتواند علل مختلفی داشته باشد.
احتمالاً برای شما هم اتفاق افتاده است که در دوران کودکی از بزرگترها درباره قیمت ناچیز یک خودرو یا خانه شنیده باشید که امروز دیگر با آن پول به هیچ عنوان قابل خریداری نیست.
به عنوان مثال در سال دهه ۶۰ میشد با ۵ میلیون تومان یک خانه بسیار مناسب در یکی از مناطق خوب تهران خریداری کرد. پولی که امروز فقط قدرت خرید تلفن همراه هوشمند را دارد.
تورم تاثیرات عمدهای بر اقتصاد یک کشور دارد. این تاثیرات از دولت گرفته تا کوچکترین جنبههای زندگی روزانه یک فرد عادی قابل مشاهدهاند. از آنجایی که تورم هم از عملکرد اقتصاد ناشی میشود و هم نتیجه همین عملکرد به حساب میآید، موافقان و مخالفانی دارد.
در واقع بسیاری از اقتصادانان معتقدند که مقدار مشخصی از تورم برای اقتصادهای پررونق ضروری است اما افزایش افسار گسیخته و غیر قابل کنترل آن نگرانیهایی را به همراه خواهد داشت که میتواند سبب کاهش ارزش پول یا در بدترین حالت، یک رکود اقتصادی شود. به همین دلیل، کشورهای دنیا با چاپ پول یا دستکاری در نرخ بهرهی بانکها، به صورت عمدی مقداری تورم سالانه ایجاد میکنند. با این حال همواره سعی میکنند مقدار آن را تحت کنترل نگاه دارند.
اساساً تورم میزان ارزش یک پول برای خرید یا همان «قدرت خرید» را مشخص میکند. در واقع از نظر اقتصاددانها، تورم اگر کنترل شود میتواند به رشد اقتصادی کمک کند و سبب شود که مردم جامعه، یک پول را خرج کنند و مایل به سرمایهگذاری در تولید و بازارهای گوناگون باشند.شاخص CPI چیست؟
عموما بانکهای مرکزی یک نرخ تورم سالانه و هدف برای خود مشخص میکنند. به عنوان مثال اگر نرخ تورم سالانه ۴ درصدی را در نظر بگیریم و شما به فرض برای خرید یک کیلوگرم گوجه فرنگی امسال ۳ هزارتومان پرداخت کنید، سال بعد برای خرید همان مقدار گوجه فرنگی باید ۳ هزارتومان + ۴ درصد بیشتر پرداخت کنید که میشود ۳,۱۲۰ تومان.
اما در حقیقت تورم همیشه آنگونه که دولتها تمایل دارند کار نمیکند، چون اگر اینطور بود، قیمت یک خانه ۵ میلیون تومانی، ۵ میلیارد تومان نمیشد!
کشورهای زیادی با مشکل تورم دست و پنجه نرم میکنند. از نمونههای بارز آن میتوان به ونزوئلا اشاره کرد که نرخ تورمش به میلیونها درصد در سال میرسد. اگر فردی در سال ۲۰۱۳ معادل یک میلیون دلار آمریکا، بولیوار (واحد پول ونزوئلا) در اختیار داشت، ارزش این مقدار بولیوار در زمان فعلی، فقط ۰.۳۷ دلار بود.
مقدار اسکناسی که در ونزوئلا برای خرید چند گوجه فرنگی پرداخت میشود
مقدار تورم میتواند نسبت به داراییهای مختلف متفاوت باشد. مثلا، قیمت گاز میتواند در فصلهای مختلف سال دچار تغییر شود؛ اتفاقی که معمولا با نزدیک شدن به فصل تابستان قابل مشاهده است. در واقع یک اصطلاحی به نام «تورم هسته» وجود دارد که به معنی تورمی است که همه چیز به جز غذا و انرژی (مثل نفت و گاز) را شامل میشود. زیرا در تعیین نرخ، مواردی چون غذا و انرژی، عوامل دیگری نیز دخیلاند.
انواع تورم
انواع مختلفی از تورم وجود دارد که لزوما به کالا ارتباطی ندارد بلکه به طور کلی اثرش را اندازهگیری میکنند.
تورم خفیف
اگر نرخ تورم هدف در کشوری ۴ درصد باشد و مثلا به ۶ درصد برسد به آن « تورم متحرک» (Walking inflation) میگویند و در این مرحله همچنان قابل کنترل است.
تورم شدید
به محض اینکه نرخ تورم به محدوده دو رقمی وارد شود و در حدود ۱۰ الی ۲۰ درصد قرار گیرد، فاز دوم که به آن «تورم روان» (Running inflation) آغاز شده و سبب کاهش ارزش پول با سرعتی بیش از آنچه مورد انتظار است میشود. از آنجایی که ارزش پول رفته رفته کاهش مییابد، این مسئله به معضلی برای شهروندان آن کشور بدل میشود. در این صورت قیمتها به قدری افزایش خواهد یافت که میتواند تاثیرات مخربی بر قشر کم درآمد و کارگر جامعه که پیشتر نیز با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکردند، داشته باشد. از طرف دیگر درآمدها به موازات هزینهها افزایش پیدا نمیکند، بنابراین کالاهای کمتری خریداری میشود و اقتصاد به سمت بحران پیش میرود.
ابرتورم
مرحله سوم، «ابر تورم» (HyperInflation) نامیده میشود که به ندرت اتفاق میافتد اما مخربترین اتفاقی است که میتواند برای یک اقتصاد رخ دهد. به طور کلی در این حالت تورم غیرقابل کنترل شده و مرز ۵۰ درصد را رد میکند. این اتفاق میتواند سبب فروپاشی اقتصاد شود. رکود اقتصادی موجب نا امیدی در جامعه خواهد شد. مردم اعتماد خود به ارزهای رایج (فیات) را از دست داده و شروع به احتکار مواردی چون طلا به جای پول میکنند. مجموع این عوامل سبب کاهش قابل توجه در مبادله کالاها میشود. موسسات مالی نیز عملاً بی اعتبار خواهند شد و این موسسات هم به سوی ورشکستگی پیش میروند. اگرچه وقوع این پدیده در اقتصاد بسیار نادر است اما در چندین کشور شاهد آن هستیم.
رکورد تورمی
همچنین شکل دیگری از تورم نیز به نام «رکود تورمی» وجود دارد که در این حالت، با وجود آنکه اقتصاد در حالت رکود است اما قیمتها مدام افزایش مییابند. رکود تورمی در شرایط خاصی اتفاق میافتد، مانند دهه ۱۹۷۰ در آمریکا که علاوه بر نرخ بالای بیکاری و رشد اقتصادی منفی، قیمت نفت به شدت افزایش یافت.
تورم چطور محاسبه می شود؟
چطور می توان با وجود این همه اقلام و خدماتی که در اقتصاد وجود دارد، نرخ تورم را تنها با یک عدد اندازهگیری کرد؟ انجام این کار چندان هم راحت نیست. دولتها از چندین مدل مختلف برای اندازه گیری نرخ جاری تورم استفاده میکند که در ادامه به تشریح مهمترینِ این روشها میپردازیم:
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)
شاخص CPI، روشی است که توسط دولتها، برای تعیین قیمت خردهفروشی کالا و خدمات، مورد استفاده قرار میگیرد.
در این روش بیش از ۸۰,۰۰۰ قلم از چندین هزار دسته مختلف در گروهی با نام «سبد بازار» را در نظر میگیرند و تغییرات قیمت آنها را بررسی میکنند. این شاخص به صورت ماهانه محاسبه شده و تغییرات قیمت نسبت به ماه گذشته تعیین میشود که با آن میتوان میزان تورم را تخمین زد.
شاخص بهاي كالاها و خدمات مصرفي خانوارها (PCE)
برخی از تحلیلگران در محاسبه نرخ تورم، ترجیح میدهند تا به جای CPI از شاخص PCE استفاده کنند. شاخص بهاي كالاها و خدمات مصرفي خانوارها در واقع تورم هسته که شامل افزایش قیمت کالاها و خدماتی که مربوط به غذا و انرژی مثل گاز و نفت نمیشود را محاسبه میکند. این کالاهای پرنوسان دارای ویژگیهای خاصی هستند که سایر کالاها از آن بیبهرهاند. بهعنوان مثال :
- عرضه این نوع اقلام تنها برای کوتاه مدت صرفه اقتصادی ندارد.
- مقدار و نحوه عرضه آنها وابسته به آب و هوا و جغرافیای سیاسی است.
- همچنین تغییر کوچکی در میزان عرضه با درصد تغییرات بسیار بیشتری در قیمت آنها همراه خواهد بود.
علت تورم چیست؟
عوامل مختلفی بر افزایش نرخ تورم دخیلاند. اما تمام آنها را میتوان در دو دسته کلی تقسیم بندی کرد: «تورم ناشی از افزایش هزینهها» و «تورم ناشی از افزایش تقاضا»
تورم ناشی از افزایش هزینهها
در این نوع از تورم، افزایش هزینه تولید کالاها و ارائه خدمات، باعث افزایش قیمت میشود. این اتفاق سبب کاهش عرضه میشود، در حالی که کاهشی در میزان تقاضا رخ نداده است.
گاهی اوقات در تورم ناشی از افزایش هزینه، افزایش قیمت مواد اولیه، باعث بالاتر رفتن قیمت کالاهای مرتبط میشود. چنین اتفاقی معمولا با کمبود عرضه برای مواد اولیهای نظیر نفت رخ میدهد و سبب افزایش قیمت کالای نهایی میشود. به علاوه، بلایای طبیعی میتوانند باعث کمیاب شدن مواد اولیه شوند و این اتفاق عموما افزایش قیمت را به همراه دارد.
مثلا فرض کنید که مواد اولیه تولیدات یک کارخانهِ مواد غذایی، از نوع وارداتی باشند. اگر قیمت ارز افزایش پیدا کند (افزایش هزینه)، شاخص CPI چیست؟ باعث میشود که کارخانه مجبور شود تا برای ادامه کار خود، قیمت تولیداتش را افزایش دهد (تورم).
تورم ناشی از افزایش تقاضا
بر خلاف تورم ناشی از افزایش هزینه که نتیجه کاهش عرضهای است که نمیتواند به پای میانگین تقاضا برسد، تورم ناشی از تقاضا، زمانی رخ میدهد که تقاضا به شدت افزایش یافته و شرکتها در پاسخ به این افزایش بسیار زیاد در تقاضا و بالا شاخص CPI چیست؟ رفتن قیمت، تولید و عرضه محصولات خود را بیشتر میکنند.
به طور کلی میتوان گفت که تورم ناشی از فشار تقاضا، نوعی افزایش قیمت است که صاحبان کسب و کار رویای وقوع آن را دارند و نشان از یک اقتصاد پررونق دارد؛ چرا که مردم به شدت تمایل به خرج پولهای خود دارند. چنین کاری برای جبران هزینهها در یک بازار راکد انجام نمیشود، بلکه به منظور درآمد بیشتر و صرف آن برای افزایش تولید یک کالای محبوب صورت میگیرد.
همچنین برخی نظریه پردازان معتقدند که افزایش قیمت ناشی از تقاضا میتواند در نتیجه اشتغال بالا در یک اقتصاد ایجاد شود که به معنی افزایش درآمد تصرفپذیر مردم است.
این نوع تورم هم باعث صدور بیرویه پول میشود که ارزش آن را پایین آورده که مستلزم افزایش قیمت است.
مخارج دولت و شایعات
از موارد دیگری که میتواند باعث بالا رفتن قیمتها شود، مخارج دولت است که مجبور میشود تا برای جبران هزینهها پول چاپ کند.
شاید خنده دار باشد، اما یکی دیگر از دلایلی که می تواند به افزایش قیمتها منجر شود، تصور عموم نسبت به افزایش قیمتهاست. اگر پیشبینی شود که وضعیت بد اقتصادی در راه است، کسبوکارهای مختلف ممکن است قیمت خود را پیش از وقوع تورم بالا ببرند، این در حالت خودشان منجر به تحقق پیشبینی خود میشوند.
اثرات تورم بر کشور و مردم
گروههای مختلفی از مردم در صورت وقوع تورم تحت تاثیر آن قرار میگیرند، اما تاثیری که این رویداد بر هر گروه میگذارد متفاوت است. چه افرادی از وقوع تورم سود میبرند؟ کدام گروه ضرر میکنند؟
چه کسانی سود میبرند؟
به طور کلی، در دورهای از تورم خفیف، افراد جویای کار سود میبرند. افزایش خرجکرد میتواند به معنی افزایش تقاضا باشد و شرکتها ممکن است در پاسخ به تقاضای بیشتر تصمیم به استخدام افراد جدید بگیرند.
همچنین اگر شما در زمان تورم وامی دریافت کنید، این رویداد می تواند بازپرداخت وام را برای شما راحتتر کند. به دلیل کاهش ارزش پول، آن مبلغی که شما یک یا دو سال پیش به عنوان وام قرض گرفته بودید، ممکن است روی کاغذ رقمی مشابه باشد، اما در حقیقت ارزش واقعی آن کاهش یافته است.
تورم در حالتی که قابل کنترل باشد، می تواند برای صاحبان کسب و کار مفید واقع شود. یک مقدار تورم سالم سبب افزایش و تحریک بیشتر هزینهها میشود که در بهترین حالت، می تواند بهگونهای کار کند که افزایش هزینهها با افزایش فروش جبران شود.
چه کسانی ضرر میکنند؟
مردم طبقه متوسط به پایین، بیشترین زیان را از تورم میبینند. افزایش قیمت غیر سالم و غیر قابل کنترل، تقریباً برای همه افراد عادی جامعه فاجعه بار خواهد بود. اگر تورم از کنترل خارج شود، مردم اعتماد خود به پول را از دست داده، موسسات مالی به دلیل خارج کردن پولها توسط مردم متضرر شده و صاحبان مشاغل نیز به دلیل گران شدن کالاها و کاهش تقاضا با مشکل مواجه میشوند.
افراد با درآمد پایین و درآمد ثابت در هر سطحی از تورم متضرر خواهند شد. ارزش پول به صورت متناوب کاهش مییابد اما افزایش قابل ملاحظهای در مقدار درآمد رخ نخواهد داد. به عنوان مثال اگر درآمد شخصی در یک سال تنها ۲۰ میلیون تومان و نرخ تورم نیز ۵۰ درصد باشد، ارزش واقعی حقوقی که این فرد در سال بعد نسبت به سال قبل دریافت میکند ۱۰ میلیون تومان خواهد بود.
نمونههای تاریخی تورم
پس از جنگ جهانی اول، واحد پولی مارک آلمان به قدری بی ارزش شده بود که قیمت ۱ نان برابر ۴.۶ میلیون مارک بود، همچنین مردم به جای تامین سوخت پول های کاغذی را آتش میزدند زیرا منبع ارزان تری بود.
در حال حاضر کشورهای زیادی از جمله ونزوئلا با ابرتورمهای چند میلیون درصدی مواجه هستند که هر روز اخبار و مقالات زیادی درباره آن منتشر میشود. اما در اینجا قصد داریم نمونههایی را شرح دهیم که کمتر به آنها پرداخته شده است.
ابرتورم زمیباوه
کشور زیمباوه در دهه ۲۰۰۰ میلادی متحمل یک ابرتورم جدی شد. بسیاری از اقتصاددانان دلیل اصلی این اتفاق را چاپ بیش از اندازه پول برای تامین بودجه کشور در جنگ دوم کنگو میدانند. تاثیر این تورم به قدری بد بود که امکان بازیابی و نجات واحد پولی وجود نداشت. سرانجام سران کشور تصمیم به منحل کردن ارز رایج و جایگزین کردن آن با یک ارز خارجی گرفتند.
ابرتورم مجارستان
پس از جنگ جهانی دوم، کشور مجارستان نیز گرفتار یک ابرتورم جدی شد که در بدترین حالت آن، نرخ تورم روزانه پنگو (واحد پولی مجارستان در آن زمان) بیش از ۲۰۰ درصد بود. قیمتها هر ۱۵ ساعت دو برابر میشد. در این مورد نیز همانند زیمباوه، این اتفاق ضربه غیر قابل بازگشتی به اقتصاد این کشور وارد کرده بود و تنها راه ممکن تغییر ارز رایج کشور به یک واحد پولی دیگر بود.
ابرتورم آلمان (وایمار)
پس از جنگ جهانی اول، آلمان یا همان دولت وایمار به عنوان یکی از مقصران جنگ، محکوم به پرداخت غرامت سنگینی شد. دولت این کشور از یک سو مایل نبود با همسایگان اروپاییاش درگیری نظامی پیدا کند و از سوی دیگر نمیخواست با افزایش مالیات موجب تشفیش اذهان عمومی گردد. بنابراین به جای طرف شدن مستقیم با مردم، برای پرداخت بدهیها، اقدام به چاپ بیرویه پول کرد و مارک آلمان به یک سراشیبی سقوط غیرقابل کنترل افتاد. تورم در همه چیز به حدی شدت یافته بود که بچههای کوچک از دستههای اسکناس بیارزش ۵۰ میلیون مارکی برای بازی استفاده میکردند و بی خانمانها با آتش زدن این اسکناسها خودشان را گرم میکردند. مهترین درس بدست آمده از این اتفاق این است که هرج و مرج مالی و دولتی آلمان دهه ۱۹۲۰، دری برای ظهور آدولف هیتلر باز کرد.
جمعبندی
تورم معیاری است که افزایش یا کاهش یا ثبات در قیمت کالاها و خدمات را نشان میدهد. بالا رفتن تورم به معنای افزایش قیمتها و کاهش ارزش پول است.
کمی تورم میتواند باعث رشد اقتصادی شود و چرخهای اقتصادی یک کشور را بچرخاند اما اگر از کنترل خارج شود، اثرات بسیار زیانباری بر جامعه خواهد داشت و بیشترین آسیب را قشر متوسط و کم درآمد جامعه میبیند. قدرت خرید یک ارز با تورم رابطه مستقیم دارد. هر چه تورم افزایش یابد، قدرت خرید مردم کمتر میشود.
تورم علتهای زیادی میتواند داشته باشد که بیشتر آنها به چاپ پی رویه پول از سوی دولت منجر میشوند و ارزش پول را کاهش میدهند.
داستان CPI و تورم
در داستان CPI و تورم به چالشهای محاسبه تورم بر اساس این شاخص میپردازیم.
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)، یکی از مهمترین و حساسترین شاخصهای اندازهگیری تورم در اغلب کشورها در نظر گرفته میشود. انتشار ارقام ماهانه این شاخص تاثیر مهمی روی بازارهای مالی میگذارد و ارقام غافلگیرانه این شاخص اغلب سرمایهگذاران را به نابودی میکشد.
شاخص قیمت مصرف کننده CPI، معیار اندازهگیری تغییرات قیمت در یک بازه زمانی در قیمتهای سبد مصرف کالاها و خدمات شهروندان است. این کالاها و خدمات در ۸ گروه اصلی تقسیم میشوند: غذاها و نوشیدنیها، مسکن، پوشاک، حملونقل، سلامت، بازسازی، تحصیل، و ارتباطات.
مقدار CPI با در نظر گرفتن تغییرات قیمت کالاها و خدمات معین مصرفکنندگان و گرفتن میانگین این تغییرات محاسبه میشود. تغییر در CPI به معنی تغییر در هزینه زندگی است. بنابراین CPI شاخصی اقتصادی است که بیشتر برای شناسایی دورههای تورم استفاده میشود.
تورم به معنی افزایش عمومی سطح قیمتهاست که معمولا به صورت درصد بیان میشود. نتیجه تورم کاهش قدرت خرید واحد ارزی نسبت به بازه زمانی مشابه در گذشته است. تغییر در CPI به معنی تغییر در اقتصاد است. وقتی که تغییر CPI مثبت باشد، به معنی افزایش سطح عمومی قیمتهاست. افزایش CPI سرانجام به معنی تنظیم هزینههای زندگی و درآمد میباشد. به این فرایند شاخصبندی (Indexation) گفته میشود.
تغییر در شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)، نمایانگر میزان تغییرات کلی قیمت است.
آیا CPI بهترین روش محاسبه تورم است؟
حال جدای از شهرت و کاربرد بالای CPI، این شاخص با ایدهآل بودن فاصله بسیار زیادی دارد و به صورت کامل نمیتواند تورم یا هزینههای زندگی را اندازه گیری کند.
اگرچه از این شاخص به عنوان شاخص اصلی اندازهگیری تورم استفاده میشود، اما دقت آن در این اندازه گیری، انتقادات زیادی را به خود جلب کرده است.
محدودیتهای CPI
سنگینی وزنه بر مصرفکنندگان شهرنشین است.
چون شاخص CPI طوری طراحی شده که عادات خرید مصرفکنندگان شهرنشین را محاسبه کند، انتقاد میشود که مقدار دقیقی از افزایش قیمت کالاها یا عادات خرید مناطق حاشیهنشین و روستایی را نشان نمیدهد.
درست است که شهرها مهمترین مراکز تولیدات اقتصادی هستند اما جمعیت زیادی از کشور در خارج از نقاط شهری زندگی میکنند که در این مناطق ممکن است به دلیل فاصله قیمتها بالاتر نیز باشد.
در یک انتقاد گستردهتر، در شاخص CPI گزارش جداگانهای از گروههای مختلف فرهنگی وجود ندارد.
تغییرات کیفیت
مصرفکننده ممکن است که با خرید جنس گرانتر در کل سود کند زیرا که این افزایش قیمت به خاطر افزایش کیفیت بوده است. اما CPI هیچ معیاری برای اندازهگیری این افزایش کیفیت ندارد. بنابراین صرفا افزایش قیمت را نشان میدهد بدون آنکه منافع جدیدی که برای مصرف کننده ایجاد شده را در نظر بگیرد.
کالاهای جایگزین
یکی از مشکلات شناخته شدهٔ CPI که حتی اداره آمار کار آمریکا (محل محاسبه و انتشار CPI) نیز آن را پذیرفته، این است که اثر جایگزینی کالاها توسط مصرفکنندهها را در نظر نمیگیرد.
این یک واقعیت اقتصادی است که وقتی قیمت یک کالا رشد زیادی میکند، بسیاری از مصرفکنندهها گزینه جایگزین مناسبتری پیدا میکنند. برای نمونه به جای خرید پوشاک با برند مشهور، برندهای کمتر شناخته شده و ارزانتری را برای خرید انتخاب میکند.
در اینجا CPI بدون در نظر گرفتن این سناریو، رقمی را نشان میدهد که با فرض ادامه خرید مصرفکننده از کالاهای گرانشده محاسبه شده است.
محصولات جدید
خلاقیت و نوآوری ضعف دیگر شاخص CPI است. تولیدات و محصولات تا وقتی که جزء اقلام اصلی سبد خرید مصرفکننده قرار نگیرند، در محاسبات CPI لحاظ نمیگردند. بنابراین ممکن است که کالاهای جدید بخش قابل توجهی از هزینههای مصرفکننده را شامل شوند، اما با این وجود سالها طول میکشد تا در محاسبات CPI در نظر گرفته شود. هرگونه شاخص قیمتی که تغییرات در میزان خرید مصرفکنندگان را در نظر نگیرد، ناقص است.
هزینههای زندگی
در CPI تغییرات قیمت کالاها و خدمات نمایان میشود اما مشکلی که وجود دارد این است در این شاخص تغییرات هزینه محاسبه نمیشود. یعنی میزان هزینهای که هر خانوار حاضر است به خاطر داشتن استانداردهای زندگی تقبل کند.
شاخص CPI نمایانگر سطح قیمت نیست
شاخص CPI نرخ تغییرات قیمت را نشان میدهد و اطلاعاتی درباره سطح قیمت نمیدهد. به عنوان نمونه اگر شاخص قیمت تخممرغ ۱۳۰ و شاخص قیمت نان ۱۸۰ باشد به معنی این نیست که نان گرانتر از تخممرغ است. بلکه به معنی این است که تغییرات قیمت نان بیشتر از تخممرغ بوده است.
جدال بر سر محاسبه CPI
در اصل CPI با مقایسه قیمت سبد کالاهای مشخص و ثابتی در دو بازه زمانی مشخص محاسبه میشد. اینجا CPI شاخص هزینه کالاها (COGI) بود.
سپس کنگره آمریکا پذیرفت که برای لحاظ کردن تغییراتی که جامعه برای حفظ استاندارد زندگی ایجاد میکرد، شاخص قیمت مصرفکننده را اصلاح کند. در نتیجه CPI به شاخص هزینه زندگی (COLI) تغییر یافت.
در طی سالها روش محاسبه CPI دچار اصلاحات متعددی شده است. بر اساس اداره آمار کار آمریکا (BLS) در روش جدید تغییرات کیفیت کالاها و همچنین کالاهای جایگزین را نیز در نظر میگرفت.
جایگزینی کالاها موجب تغییرات قابل توجهی در محاسبات و میزان CPI میشد. منتقدان این روش میگویند که دولت با اختیار جایگزینی کالاهای شاخص قیمت مصرفکننده، به راحتی میتواند در محاسبات این شاخص دستکاری کرده و رقم پایینتری را گزارش کند.
روشهای مختلف محاسبه CPI
روش اصلی محاسبه CPI همان روشی است که در اداره آمار کار آمریکا معرفی شده است. این روش با جزئیات کامل در سایت اداره آمار کار آمریکا در «کتاب راهنمای BLS» فصل ۱۷ با عنوان «شاخص قیمت مصرفکننده» بیان شده است.
جان ویلیام اقتصاددان آمریکایی و تحلیلگر دولتی میگوید که CPI یا رقم تورم با روش محاسباتی قدیمی خیلی بهتر بود. لذا ویلیام در سایت خود با استفاده کالاهای ثابت رقم متفاوتی برای CPI گزارش میکند.
دیوید رنسون، اقتصاددان دیگر آمریکایی CPI را شاخص قابل اتکایی برای محاسبه تورم نمیداند. دیدگاه رنسون این است که CPI یک اندیکاتور تاخیری برای تورم است و نمیهواند خوبی برای محاسبه فعلی تورم مورد استفاده قرار گیرد.
طبق نظر رنسون افزایش قیمت کالاها شاخص خیلی بهتری برای محاسبه تورم فعلی است. زیرا تورم ابتدا قیمت کالاها را افزایش میدهد و ممکن است چندین سال طول بکشد تا این تغییر وارد اقتصاد شده و در CPI لحاظ شود. رنسون تورم را بر اساس قیمت سبد کالای فلزهای ارزشمند محاسبه میکند.
پس سه تعریف مختلف از CPI وجود دارد. چون این تعریفها از لحاظ عملیاتی عین هم نیستند، هر روش اندازهگیری تورم منجر به نتیجه متفاوتی میشود.
پایین بودن CPI و منافع دولت
دولتها از CPI برای تعیین هزینههای خود در آینده استفاده میکنند. مبنای بسیاری از هزینههای دولت بر اساس CPI است بنابراین هرگونه کاهش آن تاثیر قابل توجهی در هزینههای آتی دولت خواهد داشت.
شاخص قیمت مصرفکنندهٔ پایین حداقل دو مزیت برای دولت دارد:
- بسیاری از پرداختهای دولت مانند حقوق تامین اجتماعی و سودهای اوراق بهادار دولتی مصون از تورم (TIPS)، به سطح CPI وابسته اند. بنابراین CPI پایینتر به معنی پرداخت و هزینه پایینتر است.
- CPI از موجب کاهش برخی مؤلفههایی که مورد استفاده در محاسبه GDP واقعی میشود. نرخ تورم پایینتر به معنی اقتصاد سالمتری است. به عبارت دیگر اگر رقمهای واقعی تورم بالاتر از CPI محاسبه شده توسط دولت باشد، بعد نرخ سود واقعی سرمایهگذار از چیزی که انتظار داشت پایینتر خواهد بود. زیرا این تورم محسابه نشده موجب از بین رفتن سودهای سرمایهگذار میشود.
روش بهتر برای اندازه گیری تورم
اداره آمار کار ایالت متحده، از شاخصهای اضافی دیگر برای اندازهگیری تورم استفاده میکند.
شاخص قیمت تولید کننده (PPI) میزان تولیدات و خدمات را اندازهگیری میکند. در محاسبه این شاخص این واقعیت در نظر گرفته میشود که تورم ابتدا تولیدکنندهها را درگیر میکند. سپس افزایش در هزینه تولیدکنندهها به خردهفروشان و مصرفکنندهها بازمیگردد.
بنابراین شاخص قیمت تولید کننده (PPI) معیار دقیقتری برای اندازهگیری بازده اقتصادی یک کشور است، زیرا که از نیازهای مصرفکنندگان تاثیر نپذیرفته است.
اداره آمار کار از شاخص ضمنی تولید (GDP deflator) به عنوان شاخص اضافی برای سطح تورم در آمریکا استفاده میکند. شاخص ضمنی تولید، جمع قیمت تمام کالاها و خدماتی را که در کل کشور تولید شده، اندازه میگیرد. این شاخص هردوی CPI و PPI را اندازهگیری میکند.
برای اندازهگیری دقیقتر و جامعتر تورم در آمریکا، ارقام PPI و شاخص ضمنی تولید (GDP deflator) را باید به طور همزمان با آخرین گزارشهای CPI سنجید.
تکلیف معامله گر چیست؟
شاخص CPI با وجود کاستیهای خود به صورت گستردهای استفاده میشود. این شاخص مبنای اصلاح پرداختهای تامین اجتماعی و دیگر برنامههای توزیع بودجه دولت است. این رویکرد احتمالا به این زودیها تغییر نخواهد کرد. بنابراین بسیار مهم است که از محدودیتهای آن آگاه باشیم.
در طول سالهای اخیر اقلام موجود در کالاهای اساسی چندین بار اصلاح شده اند. طبق اعلام اداره آمار آمریکا این اصلاحات برای حذف یا کاهش عوامل بزرگنمایی CPI بود. با این وجود تا زمانی که معیار رسمی محاسبه تورم CPI باشد، این محدودیتها پابرجا خواهد بود.
گزارهبرگ: شاخص ادراک از فساد (CPI)
این روزها زیاد شنیده میشود که مثلا رتبهی ایران در شاخص فساد بهتر یا بدتر شد؛ و یا اینکه حسب سنجش سازمان شفافیت بینالملل، ایران جزء فاسدترین کشورهای دنیاست. اما هیچیک از این تحلیلها و یادداشتها دقیق نیستند. این مطالب […]
این روزها زیاد شنیده میشود که مثلا رتبهی ایران در شاخص فساد بهتر یا بدتر شد؛ و یا اینکه حسب سنجش سازمان شفافیت بینالملل، ایران جزء فاسدترین کشورهای دنیاست. اما هیچیک از این تحلیلها و یادداشتها دقیق نیستند. این مطالب عموماً به «شاخص ادراک از فساد» اشاره دارند که در ادامه نکات مختصری برای آشنایی با آن ذکر شده است.
پیرامون چیستی شاخص CPI:
شاخص Corruption Perception Index (که به اختصار CPI نیز گفته میشود)، مهمترین و مطرحترین شاخصی است که در حوزهی فساد به صورت بینالمللی شناخته شده است.
این شاخص توسط مهمترین و بزرگترین سازمان مردم نهاد (NGO) بینالمللی در حوزهی مبارزه با فساد، یعنی سازمان شفافیت بینالمللی (Transparency International)، و از سال ۱۹۹۵ به صورت سالیانه تهیه شده و منتشر میگردد. دامنهی شمول کشورها در این فهرست از سال اول ۴۱ کشور و در آخرین نسخه از این شاخص در سال ۲۰۲۰ به ۱۸۰ کشور رسیده است.
پیرامون معنای شاخص CPI
شاخص CPI در فارسی به صورت «شاخص ادراک از فساد» ترجمه میشود، هر چند که سالهاست در رسانهها به نادرستی به صورت «شاخص فساد»، «شاخص شفافیت»، «شاخص مبارزه با فساد» و مانند آنها نیز ترجمه شده است.
شاخص CPI فساد را اندازه نمیگیرد، چرا که فساد پدیدهای پنهان است و وقوع آن به سادگی قابل شمارش یا اندازهگیری نیست.
هر پدیده یک واقعیتی دارد و یک ادراک (فردی یا جمعی) از آن واقعیت. واقعیت یک پدیده و ادراک از آن همواره یکسان نیستند. این فاصله در پدیدههای حوزهی علوم اجتماعی بیشتر نیز میگردد، مانند عدالت، رونق اقتصادی، مرزهای سازمان، قدرت، و … . در مورد فساد هم ماجرا همینطور است؛ گاهی ادراک از فساد بیشتر از واقعیت موجود است و گاهی کمتر از آن. لذا شاخص CPI صرفاً ادراک عمومی شاخص CPI چیست؟ از فساد را اندازهگیری میکند نه خود آن را.
پیرامون نحوهی تولید شاخص CPI
شاخص CPI میانگینی است از تعدادی از منابع مرتبط (شاخصهای بینالمللی) که سازمان شفافیت بینالملل در هر سال آنها را انتخاب میکند. لذا تعداد منابع و مصادیق آنها در هر سال ممکن است تغییر کند، هر چند غالب آنها در سالهای مختلف تقریباً ثابت هستند.
ممکن است برخی از منابع در برخی سالها رتبه و امتیازی را برای برخی کشورها منتشر نکنند (مثلاً بهدلیل فقدان اطلاعات قابل اعتماد در آن سال). لذا شاخص CPI در هر سال تنها برای کشورهایی محاسبه میشود که حداقل در ۳ مورد از منابع مذکور امتیاز داشته باشند. برای مثال در گزارش سال ۲۰۲۰، ایران تنها در ۷ منبع (از ۱۳ منبع) دارای امتیاز بوده است.
هر منبعی که در شاخص ادراک از فساد قرار میگیرد، استانداردسازی میشود تا امکان تجمیع شاخصها با یکدیگر فراهم گردد. در فرآیند استانداردسازی، نمرات تمام منابع به یک مقیاس ۰ تا ۱۰۰ تبدیل میشود که در آن ۰ نشانگر بالاترین سطح فساد درک شده، و ۱۰۰ نمایانگر پایینترین سطح فساد درک شده است.
پس از میانگینگیری، شاخص CPI به کشورهای مختلف دنیا امتیازی بین ۰ تا ۱۰۰ میدهد که مبتنی بر همین امتیاز، کشورها مرتب شده و در نهایت رتبهبندی میشوند.
سازمان شفافیت بینالملل هر ساله توضیحات کاملی را پیرامون منابع مورد استفاده در تولید CPI همان سال منتشر میکند که این سند مرتبط با شاخص CPI ۲۰۲۰ از طریق این لینک قابل دستیابی است.
پیرامون امتیاز ایران در شاخص CPI
- رتبهی بینالمللی ایران در شاخص CPI در طول سالهای مختلف نوسان زیادی داشته است. نمودار زیر این رتبه را در بستر زمان نمایش میدهد. طبیعی است که هر چقدر این عدد کمتر باشد، یعنی رتبهی ایران در جایگاه بالاتر و بهتری قرار دارد:
از سوی دیگر اما رتبهی بینالمللی، نمیتواند به خوبی وضعیت مبارزه با فساد در کشور را نمایش دهد؛ چرا که از یک طرف تعداد کشورهایی که هر ساله مورد ارزیابی قرار گرفتهاند تغییر کرده (بیشتر شده)، و از طرف دیگر رتبهی ادراک از فساد ایران نه فقط متأثر از تلاش ایران در زمینه مبارزه فساد خود بوده، بلکه به میزان زیادی متأثر از تغییر وضعیت سایر کشورها نیز هست، چرا که با یک رقابت در این عرصه روبرو هستیم.
لذا در کنار رتبه، باید امتیاز خالص ایران در طول سالهای مختلف را نیز بررسی کنیم. نمودار زیر، تغییرات امتیاز کشورمان (به صورت درصد) را در طول سالهای مختلف نمایش میدهد. طبیعی است که این امتیاز هر چقدر بالاتر باشد، نشانگر وضعیت بهتر کشورمان است:
- تصویر زیر، وضعیت رتبهی ادراک از فساد در کشورهای مختلف جهان را در سال ۲۰۲۰ نمایش میدهد:
- همچنین وضعیت کشورهای منطقه و مقایسه با ایران را نیز میتوان در تصویر زیر مشاهده کرد:
برخی انتقادات
سنجش میزان ادراک از فساد در شاخص CPI دقیق نیست. زیرا برخی از منابع مورد استفاده در CPI مشخصاً بر موضوع فساد تمرکز ندارند.
مؤسساتی که شاخصهای مورد استفاده در گزارش CPI را تهیه میکنند، در ایران نمایندگی ندارند. به همین دلیل جامعه آماری که برای پیمایش جهت تهیه شاخصهای خود انجام میدهند، عموما شامل ایرانیان خارج از کشور است. به همین دلیل محتمل است که نتایج پیمایشهای این مؤسسات دچار اریب گردد.
گزارش CPI بسیاری از مفاسد را دربرنمیگیرد. بنابراین نمیتواند نتیجه دقیقی در مورد میزان ادراک فساد ارائه کند.
در بسیاری از منابع مورد استفاده در CPI، ایران دارای امتیاز نیست که این امر موجب کاهش دقت نتیجه و همچنین پایین آمدن رتبه ایران میشود. برای مثال، در سال ۲۰۰۹، تنها ۳ منبع دارای امتیاز برای ایران بودند که در آن سال، ایران بدترین رتبه خود در گزارش CPI را کسب کرده بود.
دیدگاه شما