نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهام، ( Return on equity ) یا ROE معیاری برای اندازهگیری عملکرد مالی است که از تقسیم درآمد خالص بر حقوق صاحبان سهم به دست میآید و میزان کارایی یک شرکت، در خلق سود خالص برای سهامداران را مورد بررسی قرار می دهد.
بازده حقوق به عنوان معیاری برای توانایی استفادۀ مدیریت از دارایی های سازمان برای سوددهی در نظر گرفته می شود. این معیار با درصد سنجیده می شود و زمانی قابل محاسبه است که درآمد خالص و ارزش سهام اعداد مثبتی باشند، درآمد خالص قبل از پرداخت سود به سهامداران اصلی و بعد از پرداخت سود به سهامداران منتخب و فرمول دارایی های نقدی بهره به وام دهندگان محاسبه می گردد .
بازده حقوق صاحبان سهام به شکل درصدی بیان شده و میتواند برای هر شرکت محاسبه شود، البته ناگفته نماند در صورتی که خالص درآمد و حقوق سهامدار اعداد مثبتی باشد به شکلی که درآمد خالص شرکت تقسیم بر مجموع حقوق صاحبان سهام می شود .
بالا یا پایین فرمول دارایی های نقدی بودن نسبت ROE میتواند در صنعتها و بخشهای مختلف متفاوت باشد. زمانی که دو شرکت مشابه توسط این نسبت مقایسه میشوند، مقادیر معنادارتر خواهند بود. حتی در یک گروه و صنعت یکسان مقایسه نسبت ROE بین دو شرکت که یکی سود تقسیمی بیشتری دارد میتواند گمراهکننده باشد .
تفسیر نسبت های بدست آمده از ROE
در بسیاری از موارد هر چه نسبت ROE بالاتر باشد، این موضوع بیانگر آن است که مدیریت شرکت مورد نظر راندمان قابل قبولی دارد و سوددهی خوبی را به سهامدار های خود می رساند.
ROE علاوه بر معیار سوددهی، معیار بازدهی هم هست :
نسبت ROE بالا نشان دهنده ی آن است که شرکت با سرمایه ی بسیار کمتری در مقایسه با درآمد خود، سوددهی دارد؛ یعنی قدرت سود سازی شرکت نسبت به سرمایه مورد نیاز او، به طور قابل توجهی بیشتر است و مدیریت شرکت آنقدر در کار خود خبره است که می تواند به بهترین نحو از سرمایه سهام داران خود بهره برداری نماید.
مواردی که هنگام محاسبه بازدهی حقوق صاحبان سهام نباید فراموش کرد:
1- اگر طی دوره، سهام جدید منتشر و عرضه شود، از میانگین موزون تعداد سهام در طول سال استفاده شود .
2- برای شرکت های با رشد بالا، باید انتظار بازده حقوق صاحبان سهام بالاتری را داشت .
3- میانگین بازده حقوق صاحبان سهام در طول ۵ تا ۱۰ سال میتواند بینش بهتری از تاریخچه ی رشد شرکت، در اختیارمان قرار دهد .
محدودیت های استفاده از بازدهی حقوق سهامداران
بازدهی حقوق بالا همیشه نشانه ی خوب بودن آن نیست. بازدهی بالا می تواند نشانگر مشکلاتی نظیر: سوددهی های ناپایدار یا بدهی مازاد و بازدهی منفی، به دلیل زیاندهی یک شرکت یا حقوق منفی سهامداران، نمی تواند برای تحلیل سازمان یا مقایسه با سازمان هایی با بازدهی مثبت استفاده شود .
فرمول دارایی های نقدی
ارزشیابی به فرآیند تعیین ارزش فعلی ( Present Value) دارایی، شرکت یا کسبو کار گفته میشود. ارزش فعلی میتواند نشاندهندۀ ارزش ذاتی ( Intrinsic Value )، ارزش اقتصادی ( Economic Value )، ارزش منصفانه ( Fair Value ) و یا ارزش بازار ( Market Value ) باشد.
هر یک از این عبارات در علوم مالی معنای دقیق خود را دارند :
- ارزش ذاتی: این ارزش با در نظر گرفتن ارزش تمام داراییهای مشهود و نامشهود محاسبه میشود.
- ارزش اقتصادی: به حداکثر ارزش یا قیمتی گفته میشود که خریداران یا سرمایهگذاران برای یک دارایی یا شرکت قائل میشوند و حاضر به پرداخت آن هستند .
- ارزش منصفانه: به قیمتی منطقی از دیدگاه فعالان بازار و مورد توافق فروشنده و خریدار گفته میشود، به شرطی که هر دو طرف با تمایل و آگاهی کامل حاضر به معامله شده باشند .
- ارزش بازار: قیمتی است که در بازار بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین میشود .
ارزشیابی بر مبنای روشهای مختلفی قابل محاسبه است. معیار استفاده از یک روش به اطلاعات در دسترس، نوع دارایی یا شرکت و سایر عوامل بستگی دارد. به عنوان مثال، برای ارزشیابی شرکتهای بورسی، ارزش فعلی جریانهای نقدی در آیندۀ شرکت محاسبه شده تا نهایت ارزش ذاتی آن بدست آید.
فرمول ارزشگذاری به زبان ساده به صورت زیر است:
طبق فرمول فوق تنزیل جریان نقدی با نرخ مشخصی نشان داده شده است تا بر مبنای آن بتوان ارزش را در زمان صفر برآورد کرد.
سود نقدی که در فرمول فوق با حرف D نشان داده شده است، در حالت کلی Cash Flow یا جریان نقدی نیز نامیده میشود. Cash Flow با توجه به صورت مسئله قابل تعریف است و میتواند شامل هر کدام از موارد زیر باشد:
- EPS : سود هر سهم
- DPS : سود تقسیمی هر سهم
- Sales : فروش
- FCF : جریان نقدی آزاد
- EP ( Economic Profit ) : سود اقتصادی
- RI ( Residual Income ) : سود باقیمانده
ارزش شرکت را به دو روش میتوان بدست آورد:
- جریان نقدی آزاد ( FCF ): بر اساس این روش، ارزش کل شرکت محاسبه میشود و میزان ارزشی که به اعتباردهندگان مربوط میشود از آن کسر شده و ارزش باقیمانده میان سهامداران توزیع میشود. به سهامداران و افرادی که به شرکت وام میدهند، اعتباردهنده گفته میشود.
- تنزیل سود سهام ( DDM ): بر مبنای این روش ارزش کل سهامداران به صورت مستقیم محاسبه میشود.
به طور کلی فرمول محاسبۀ جریانات نقدی فعلی به صورت زیر است:
اجزای فرمول فوق به شرح زیر است:
- CF : جریانات نقدی؛
- r : نرخ تزیل؛
- PV : ارزش فعلی.
با فرض اینکه Cash Flow ها با یکدیگر برابر بوده و همچنین جریانات نقدی مادامالعمر باشد، فرمول بالا به صورت زیر نوشته میشود:
در بعضی موارد Cash Flow ها با یکدیگر برابر نبوده و Cash Flow در سال t با نرخ رشدی نسبت به سال t -1 افزایش پیدا میکند. در این شرایط ارزش فعلی به صورت زیر محاسبه میشود:
در فرمول فوق، g معرف نرخ رشد است.
در این مطلب، مباحث اولیۀ مرتبط با ارزشگذاری توضیح داده شد. در مطلب بعدی، رابطۀ NPV با ارزش شرکت توضیح داده خواهد شد.
جریان نقدی عملیاتی چیست؟
به مقدار پول نقد بدست آمده از فعالیتهای عملیاتی یک کسبوکار طی یک دوره زمانی مشخص، جریان نقدی عملیاتی گفته میشود. این مقاله به تحلیل این مفهوم مالی، آموزش فرمول محاسبه آن و مقایسه جریان نقدی عملیاتی و درآمد خالص میپردازد. همچنین در این مطلب، جریان نقدی عملیاتی در مدلسازی مالی به تصویر کشیده شده است.
جریان نقدی عملیاتی (OCF)، مقدار پول نقد تولید شده توسط فعالیتهای عملیاتی منظم یک کسبوکار در یک دوره زمانی خاص است. OCF با درآمد خالص شروع میشود (بخش پایین صورتحساب خالص را تشکیل میدهد)، هرگونه اقلام غیرنقدی را اضافه میکند و برای تغییر در سرمایه در گردش خالص تنظیم میشود تا به کل پول نقد تولید شده یا مصرف شده در این دوره دست پیدا کند. هنگام انجام تحلیل مالی، جریان نقدی عملیاتی باید همراه با درآمد خالص، جریان نقدی آزاد (FCF) و سایر معیارها استفاده شود تا ارزیابی عملکرد شرکت به درستی انجام شود.
مثال جریان نقدی عملیاتی
در ادامه یک مثال از جریان نقدی عملیاتی (OCF) با استفاده از صورتحسابهای مالی آمازون در سال ۲۰۱۷ آمده است. همانطور که میبینید، صورتحساب تلفیقی جریان نقدی از سه بخش مجزا تشکیل میشود که فعالیتهای عملیاتی در بالا، سپس فعالیتهای سرمایهگذاری و در نهایت، فعالیتهای مالی قرار دارند. علاوه بر این سه بخش، این صورتحساب، شروع تراز نقدی، تغییر کل برای دوره و پایان تراز را نیز نشان میدهد.
حالا چگونگی کارکرد بخش عملیاتی را تحلیل میکنیم:
- درآمد خالص از پایین صورتحساب درآمد، به عنوان نقطه شروع استفاده میشود
- تمام اقلام غیر نقدی “اضافه میشوند” یعنی همه موارد تعهدی برگردانده میشوند، از جمله: های ملموس (depreciation)، که یک روش حسابداری برای هزینههای خرید ملک، کارخانه و تجهیزات (PP & E) است
- جبران خسارت بر اساس سهام با پول نقد واقعی پرداخت نمیشود، بلکه با صدور سهام صورت میگیرد
- سایر هزینه / درآمدها میتواند شامل موارد مختلف مانند سود یا زیانهای تحقق نیافته یا موارد افزوده شده باشد
- مالیاتهای معوق، ناشی از تفاوت بین روشهای حسابداری است که شرکتها هنگام پر کردن صورتحسابهای مالیاتی خود در مقایسه با صورتحسابهای مالی خود استفاده میکنند
- تغییر در تنظیمات سرمایه در گردش (داراییها و بدهیهای عملیاتی) شامل موارد زیر است:
- بالا رفتن موجودی در ترازنامه منجر به کاهش پول نقد میشود
- افزایش حسابهای دریافتی موجب کاهش نقدینگی نیز میشود، که این یعنی بخشی از درآمد ثبت شده، توسط مشتریان پرداخت نشده است
- افزایش حسابهای قابل پرداخت، هزینههای جمعآوری شده و افزایش درآمد بادآورده باعث افزایش نقدینگی میشوند
در پایین قسمت جریان نقدی عملیاتی، میتوانیم مجموعی را ببینیم که با عنوان «نقدینگی خالص فراهم شده توسط فعالیتهای عملیاتی (مورد استفاده) » (“Net cash provided by (used in) operating activities.” ) نشان داده شده است. این خط، مجموع موارد بالای آن است و مجموع دوره را نشان میدهد.
فرمول جریان نقدی عملیاتی
خواه شما یک حسابدار، یک تحلیلگر مالی یا یک سرمایه گذار خصوصی باشید، آگاهی از چگونگی محاسبه مقدار جریان نقدی تولید شده در یک دوره از اهمیت بالایی برخوردار است. ممکن است هنگام خواندن صورتحسابهای مالی، بی چون و چرا قبول کنیم که چندین مرحله واقعا در محاسبه نقش دارند.
در ادامه فرمول جریان نقدینگی عملیاتی و هر یک از اجزای مختلف را تحلیل میکنیم.
فرمول (شکل کوتاه):
Capture
اقتصادی
فرمولهای فوق به شما کمک میکند تا ایدههای خود را در مورد چگونگی انجام محاسبات داشته باشید، با این حال، این فرمولها کاملا جامع نیستند. ممکن است اقلام غیرنقدی اضافی و تغییرات اضافی در داراییهای فعلی یا بدهیهای فعلی که در بالا ذکر نشدهاند وجود داشته باشد. باید اطمینان حاصل شود که همه موارد برای آن حساب شود و این موضوع از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است.
مقایسه جریان نقدی عملیاتی و درآمد خالص
درآمد خالص و کارکرد هر سهم (EPS) دو معیار مالی هستند که متناوبا به آنها مراجعه میشود، بنابراین چطور آنها متفاوت از جریان نقدی عملیات میباشند؟ تفاوت اصلی در قوانین حسابداری مانند اصل تطبیق و اصل تعهد هنگام تهیه صورتحسابهای مالی است.
درآمد خالص شامل همه انواع هزینههایی است که ممکن است برای آن پرداخت شده باشد یا توسط حسابداران ایجاد شده باشد (مثل استهلاک داراییهای ملموس).
علاوه بر این، اصل تشخیص درآمد شرکت و تطابق هزینهها با زمانبندی درآمد میتواند منجر به تفاوتهای اساسی بین OCF (جریان نقدی عملیاتی) و درآمد خالص شود.
متاسفانه، نمیتوان به سادگی گفت که یکی از اعداد همیشه بالاتر یا پایینتر از دیگری است. گاهی اوقات OCF بالاتر از درآمد خالص است (مانند مثالی که از آمازون داشتیم، که در بالا نشان داده شده است) و گاهی اوقات برعکس است.
همانطور که میتوانید در تصویر بالا ببینید، تفاوت عمدهای بین دو معیار وجود دارد و آمازون همواره OCF بیشتری نسبت به درآمد خالص تولید میکند. برای اینکه عادلانه به قضیه نگاه کنیم، آنچه که OCF در نظر نمیگیرد هزینههای سرمایه (Capex) یا خریدهایPP & E است. با محاسبه Capex از OCF شما به جریان نقدی آزاد دست پیدا میکنید که رقم قابل مقایسهتری است.
جریان نقدی عملیاتی در مدلسازی مالی
محاسبه جریان نقدی از عملیاتها میتواند یکی از چالش برانگیزترین بخشهای مدلسازی مالی در اکسل (Excel ) باشد. شکل زیر نمونهای از این فعالیت در یک صفحه گسترده میباشد.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، کارکرد خالص برای استهلاک داراییهای ملموس و استهلاک داراییهای ناملموس (amortization) و همچنین افزایش خالص سرمایه در گردش تنظیم میشود. در یک مدل مالی، بخشهای جداگانهای برای زمانبندی استهلاک داراییهای ملموس و زمانبندی سرمایه در گردش وجود دارد که به بخش صورتحساب جریان نقدینگیِ مدل داده میشود.
شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟ | درآمدکل
شاخص قیمت و بازده نقدی از مهمترین شاخصهای بازار سرمایه هستند. این دو معیار تقسیم سود در هر شرکت و میزان بازده سهام را بر اثر افزایش قیمت سهم هر شرکت نشان میدهد. در این مقاله در مورد این شاخصها و انواع هر کدام صحبت میشود.
شاخص قیمت چیست؟
شاخص قیمت، معیار تغییرات نسبی قیمت را نسبت به یک دوره مشخص فرمول دارایی های نقدی نشان میدهد. این معیار متشکل از یک سری اعداد مرتب شده است به گونهای که مقایسه بین مقادیر هر دو دوره یا مکان، میانگین تغییر قیمتها را بین دورهها یا میانگین اختلاف قیمتها را بین مکانها نشان میدهد. شاخصهای قیمت ابتدا برای اندازهگیری تغییرات در هزینههای زندگی بهمنظور تعیین افزایش دستمزد لازم برای حفظ یک استاندارد زندگی ثابت ساخته شدند. آنها همچنان برای تخمین تغییرات قیمتها در طول زمان استفاده میشوند، همچنین برای اندازهگیری تفاوت هزینهها در مناطق یا کشورهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
معرفی انواع شاخص قیمت
عدد شاخص قیمت تغییر قیمت کالای مصرفی یا خدمات مختلف را در دورههای مختلف نسبت به یک سال پایه نشان میدهد. شاخصهای قیمت انواع مختلفی دارند از جمله:
• شاخص قیمت مصرف کننده
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) معیاری است که میانگین وزنی قیمت سبد کالاهای مصرفی و خدماتی مانند حمل و نقل، غذا و خدمات پزشکی را بررسی میکند. با در نظر گرفتن تغییرات قیمت برای هر کالا در سبد کالاهای از پیش تعیین شده قیمت و میانگین آنها محاسبه میشود. از تغییرات CPI برای ارزیابی تغییرات قیمت مرتبط با هزینه زندگی استفاده میشود. CPI یکی از پر استفادهترین آمارها برای شناسایی دورههای تورم است.
• شاخص قیمت تولید کننده
شاخص قیمت تولید کننده (PPI)، گروهی از شاخصها است که میانگین حرکت قیمت فروش از تولید داخلی در طول زمان را محاسبه و نشان میدهد. PPI حرکات قیمت را از نظر فروشنده اندازه گیری میکند. برعکس، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) تغییرات هزینه را از نظر مصرف کننده اندازه گیری میکند.
• شاخص قیمت عمده فروشی
شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) شاخصی است که تغییرات قیمت کالاها را اندازه گیری و پیگیری میکند. این شاخص در مورد کالاهایی است که به صورت عمده به فروش میرسند و بین نهادها یا مشاغل (به جای کالای بین مصرف کننده) معامله میشوند. WPI معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان میشود و میانگین تغییر قیمت کالاها را نشان میدهد. از این معیار به عنوان یك شاخص از سطح تورم یك كشور استفاده میشود.
• شاخص هزینه اشتغال
شاخص هزینه اشتغال (ECI) یک سری اقتصادی است که جزئیات جبران خسارت کارکنان را بیان میکند. از این معیار برای بررسی دستمزدها و میزان افزایش آنها استفاده میشود.
• شاخص قیمت صادرات و واردات
شاخصهای قیمت واردات و صادرات (MXP) تغییرات قیمت کالاها و خدمات ورودی و خروجی به هر کشور را اندازه گیری میکند. این شاخص با تدوین قیمت کالاهای خریداری شده از کشورهای دیگر (واردات) و قیمت کالاهای تولید شده در کشور (صادرات) ایجاد میشود.
• تعدیل کننده GDP
Deflator قیمت تولید ناخالص داخلی که به عنوان Deflator GDP یا Deflator قیمت ضمنی نیز شناخته میشود، تغییرات قیمت برای همه کالاها و خدمات تولید شده در یک اقتصاد را اندازه گیری میکند. تولید ناخالص داخلی مجموع تولید کالاها و خدمات را نشان میدهد. Deflator قیمت تولید ناخالص داخلی را با نشان دادن تأثیر تغییرات قیمت بر تولید ناخالص داخلی، ابتدا با ایجاد یک سال پایه و سپس، با مقایسه قیمتهای فعلی با قیمتهای سال پایه نشان میدهد.
بازده نقدی چیست؟
بازده نقدی یک محاسبه اساسی است که برای تخمین بازده از دارایی که درآمد ایجاد میکند استفاده میشود. بازده نقدی همچنین به کل مبلغ توزیع پرداختی سالانه یک درآمد به عنوان درصدی از قیمت فعلی آن اشاره دارد. همچنین یک روش اندازه گیری است که میتواند برای مقایسه اعتماد واحدهای مختلف استفاده شود.
در فرمول دارایی های نقدی واقع بازپرداخت وجه نقد بازدهی است که کل وجهی را که از کل وجوه سرمایهگذاری شده به دست آورده محاسبه میکند. مقدار کل وجه نقد به دست آمده به طور کلی بر اساس جریان نقدی سالانه قبل از مالیات است.
چگونه سهام قیمت گذاری می شود ؟ روش کشف قیمت سهام شرکت ها در بورس
ما در این مقاله برای کشف قیمت سهام و نحوه قیمت گذاری سهام در بورس به روشهاي مختلف ارزشیابی و قیمت گذاري بر اوراق بهادار، الگوي قیمت گذاري قیمت و درآمد، و در پایان با روش هاي ارزش گذاري بر سهام شرکت هاي پذیرفته شده در بازار سرمایه می پردازیم. پیشنهاد می شود ابتدا مقاله تحلیل بنیادی و صورت های مالی را که در سایت ایران بورس برای شما آماده گردیده را مطالعه بفرمایید.
شرکت سرمایه گذاری چیست ؟ نحوه قیمت گذاری سهام و کشف قیمت سهام شرکت های سرمایه گذاری
شرکتهاي سرمایه گذاري موسساتی هستند که از طریق فروش سهم (پذیره نویسی) وجوهات و منابع مالی سرمایه گذاران و افراد را جمع آوري می کنند و آنها را در سهام سایر شرکت ها و بخشهاي مختلف اقتصادي، سهیم می کنند. در حال حاضر 50 شرکت سرمایه گذاري در بورس تهران وجود دارد که از این مجموع 50 شرکت سرمایه گذاري، 11 شرکت جزو واسطه گري هاي مالی و 6 شرکت بانک، مؤسسه اعتباري و لیزینگ می باشند. در ادامه نحوه قیمت گذاری سهام شرکت سهامی خاص را به شما توضیح خواهیم داد.
سایر شرکت ها نیز در زمینه هاي تخصصی نظیر ساختمان، خودرو، تجهیزات، صنایع شیمیایی، صنایع غذایی، معادن فلزي و فرآورده هاي نفتی فعالیت می کنند. در ضمن، چهار شرکت هم به عنوان هلدینگ چند رشته اي در زمینه هاي مختلف سرمایه گذاري می نمایند. در این راستا برای سرمایه گذاری در شرکت های گفته شده لازم است از ارزش های شرکت های مذکور آگاه باشیم که در این فصل به این موضوع می پردازیم تا با شناخت موارد ذکر شده بتوانیم تصمیمات مطلوب گرفته باشیم. و همین طور با نحوه قیمت گذاری سهام عدالت نیز آشنا شوید.
پرتفولیو یا پرتوفوی چیست ؟ سبد سهام چیست ؟
پرتفو یا پرتفولیو یک ترکیبی مناسبی از سهام یا سایر دارایی ها می باشد که یک سرمایه گذار آنها را خریداری می کند. در واقع یک سرمایه گذار برای اینکه ریسک کمتری در بازار بورس داشته باشد به جای خرید یک سهام، از سهام های متفاوت خریداری کرده و در سبد سهام خود تنوع ایجاد می کند. در این راستا به جمع ارزش دارایی های داخل پورتفو می گویند.
ارزش پرتفو یا پرتفولیو یا سبد سهام
ارزش پرتفولیو یک شرکت سرمایه گذاري، حاصل تقسیم ارزش جاري سهام موجود در پرتفولیو شرکت سرمایه گذاري، بر تعداد سهام آن شرکت می باشد که این عدد به نحوي نشان دهنده ارزش جاري سرمایه گذاري هاي شرکت براي هر سهم می باشد. با مقایسه قیمت روز سهم و ارزش پرتفولیو، شرکت می تواند گمانه زنی هایی در مورد وضعیت و قیمت آتی سهم انجام بدهد تا اطلاعات مناسب را جهت خرید یا فروش اتخاذ نماید.
NAV چیست ؟ نحوه محاسبه NAV در مورد شرکت های سرمایه گذاری
NAV یا همان ارزش خالص دارایی همان خالص دارایی های صندوق سرمایه گذاری می باشد که با محاسبه آن می توان به منظور انجام مقایسه صندوق های سرمایه گذاری از لحاظ عملکردی استفاده کرد. در واقع سرمایه گذاران با خرید واحدهای سرمایه گذاری در دارایی های صندوق سهیم می شوند، که ارزش دارایی هایشان را با توجه به شرایط بازار که همواره در حال تغییر است بدانند تا این محاسبه بتواند کمک شایانی به آنها در تصمیم گیری ایفا نماید.
برای محاسبه NAV لازم است ابتدا سرمایه گذاري هاي شرکت را ارزش گذاري کنیم و سپس این رقم را با بهاي تمام شده مندرج در ترازنامه مقایسه نماییم و در صورتی که ارزش بازار بیشتر از بهاي تمام شده باشد، مبلغ مازاد ارزش نسبت به بهاي تمام شده را در محاسبه خالص ارزش دارایی ها در نظر بگیریم. درحقیقت این مازاد ارزش، به هنگام ارائه اطلاعات در بخش دارایی ها در ترازنامه پنهان مانده است.
فرمول محاسبه خالص ارزش دارایی هاي یک شرکت به صورت زیر به دست می آید:
حقوق صاحبان سهام + مازاد ارزش سرمایه گذاري ها نسبت به بهاي تمام شده=خالص ارزش دارایی(NAV)
برای فهم توضیحات بالا به ارزش گذاری سهام شرکت دکتر عبیدی به کمک متغیر پرتفولیو طبق جدول زیر می پردازیم:
عمده سرمایه گذاری هاي انجام شده
بدیهی است انجام محاسبه فوق در زمانی که کلیه سرمایه گذاري ها در سهام بورسی صورت گرفته باشد آسان است، اما پیچیدگی، زمانی آشکار می شود که شرکت سرمایه گذاری، فعالیت هایی خارج از بورس داشته باشد که در این حالت معمولاً اختلاف زیادي بین تحلیلگران در خصوص محاسبه NAV بروز می کند که علت آن نیز به فقدان بازار منصفانه براي ارزش گذاري سرمایه گذاري ها باز می گردد.
فرمول و نحوه محاسبه NAV
براي محاسبه ارزش بازار شرکت هاي خارج بورسی می توان از تعمیم میانگین نسبت قیمت به درآمد هر سهم صنایع بورسی به میزان سودآوري هر سهم شرکت هاي خارج بورسی استفاده نمود. که نحوه محاسبات آن به شرح فرمول زیر می باشد:
انواع مدل های نحوه قیمت گذاری سهام در بورس و کشف قیمت سهام
مهم ترین مبحثی که در بورس هر کشوري مطرح است و به صورت روزانه و حتی لحظه اي مورد چالش فعالان بازار قرار می گیرد، ارزندگی یا ارزش گذاری قیمت سهام یک شرکت است.
ارزش گذاري، عبارت است از تخمین ارزش یک دارایی، بر اساس مقایسه آن دارایی با دارایی هاي مشابه و یا بر اساس ارزش فعلی متغیرهایی که بازده آتی دارایی به آنها بستگی دارد. براي ورود به مبحث ارزندگی و ارزش سهام ها باید توجه داشت، متغیري که سهام داران خرد بر مبناي آن حاضر به پرداخت پول هستند میزان ارزش یک سهم می باشد. در واقع سود هر سهم (EPC) اصلی ترین شاخصه ارزش گذاري سهام یک شرکت است که در ادامه به انواع مدل های قیمت گذاری سهام می پردازیم.
⦁ مدل ارزش جایگزینی
ارزش جایگزینی، ارزش اوراق بهادار است با فرض اینکه قصد ایجاد شرکت مورد نظر را در تاریخ محاسبه شده داشته باشیم. برای محاسبه آن ابتدا تمام هزینه هایی که برای تاسیس شرکت لازم است محاسبه گردیده و رقم به دست آمده را بر تعداد سهام تقسیم می نماییم. در واقع در این روش کارشناسان ظرفیت و توان شرکت موجود را با توجه به استهلاك دارایی و نیروي کار و منابع انرژي و مواد اولیه به یک شرکت مشابه مقایسه می نمایند و سپس رقم بدست آمده براي محاسبه ارزش هر سهم را بر تعداد سهام آن تقسیم می کنند.
به طور نمونه ارزش تولید سالانه شرکت سیمان کرمان 1.112.000 تن می باشد .جاگزینی یک واحد یک میلیون تنی سیمان درحدود 1300 میلیارد ریال تخمین زده می شود. ارزش جایگزینی شرکت 1445.6 میلیارد ریال برآورد می شود بنابراین با تقسیم ارزش جایگزینی بر تعداد سهام شرکت، ارزش جایگزینی به ازاي هر سهم آن بدست می آید که ارزش جایگزینی هر سهم آن 6560 ریال به ازاي هر سهم به دست می آید.
مدل تنزیل جریانهای نقدی
جریانات نقدی تنزیل شده یک روش قیمت گذاری سهام و کشف قیمت سهام برای تعیین جذابیت یک فرصت برای سرمایه گذاری سرمایه گذاران می باشد که از طریق تخمین های جریانات نقدی آزاد آتی و تنزیل آنها استفاده می شود تا به تخمین ارزش فعلی برسد. اگر ارزش به دست آمده از طریق تحلیل جریان نقدی تنزیل یافته بیشتر از هزینه فعلی سرمایه گذاری باشد، این فرض را میتوان فرصت خوبی برای سرمایه گذاری دانست.
این روش بر این فرض استوار است که به دلیل وجود تورم و ریسکهای مختلف، ارزش فعلی پول در زمان حال بیشتر از زمان آینده می باشد. به همین خاطر میتوان ارزش یک شرکت را بر اساس پتانسیل آن در دارایی های نقدی که دارند به دست می آورند. دراین روش، سود سهام پیش بینی شده سال هاي آتی شرکت تبدیل به ارزش فعلی می گردد تا براساس آن قیمت هر سهم مشخص شود. فرمول محاسبه آن به شکل زیر است.
P/E چیست ؟ ارزش گذاری به روش ضرایب قیمت P/E
یکی از فاکتورهایی که همیشه در بین سرمایه گذاران بورس برای کشف قیمت سهام کاربرد زیادی دارد نسبت P/E می باشد. هر یک از سرمایه گذاران به نوعی از این نسبت برای قیمت گذاری سهام استفاده می کنند. برخی آن را درست و بسیاری نیز آن را به صورت اشتباه بکار می برند. برای آنکه بتوانیم از این نسبت به درستی استفاده کنیم ابتدا لازم است مفهوم آن را شناخته و با کاربردهای آن آشنا شویم.
به طور خلاصه نسبت P/E خلاصه شده عبارت Price (قیمت) تقسیم بر EPS (سود هر سهم) یعنی نسبت قیمت به سود هر سهم. حال این سوال مطرح می شود که این نسبت چه کاربردی برای ما در ارزش گذاری دارد؟
نسبت P/E در واقع انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک دارایی را به ما نشان می دهد .به این معنی که یک سرمایهگذار حاضر است به ازای هر ۱ ریال بازدهی که بدست می آورد، چند ریال پرداخت کند .برای درک بهتر این مفهوم به مثال زیر توجه کنید. فرض کنید شما ۱ میلیون تومان در بانک سپرده گذاری می کنید. بانک به شما می گوید که به ازای این پولی که شما سپرده گذاری کرده اید سالیانه 20% سود به شما پرداخت می کند .یعنی در ازای ۱ میلیون تومان سپرده گذاری شما، سالیانه ۲۰۰ هزار تومان سود به شما پرداخت می کند .برای اینکه در این مثال P/E را محاسبه کنید باید قیمتی که یرداخت می کنید (یعنی ۱ میلیون تومان) را به سودی که بدست می آورید( یعنی 200 هزار تومان) تقسیم کنید:
P/E در اینجا عدد 5 می باشد یعنی شما حاضر شده اید به ازای هر ۱ ریال سودی که از بانک دریافت می کنید ۵ ریال پرداخت بکنید.
همانطور که گفته شد وقتی شما ارزش سهم را با این روش کشف قیمت می کنید، باید ببینید که قیمت آن سهم در بازار، بیشتر از قیمت محاسباتی شماست یا کمتر. اگر قیمت سهم در بازار بیشتر از این عدد باشد، یعنی آن سهم ارزنده نیست ولی اگر قیمت سهم در بازار کمتر از این عدد باشد، به این معنی است که آن سهم ارزنده است و قابلیت رشد دارد. نکته ای که اینجا وجود دارد این است که تمام این موارد به این بستگی دارد که شما نسبت P/E را فرمول دارایی های نقدی به درستی محاسبه کنید. در غیر این صورت ارزشی که برای سهام بدست می آورید اشتباه خواهد بود.
ارزش گذاری به روش ارزش فعلی سود سهام DDM
( Dividend Discount Model ( DDM
مدل یک دوره ای DDM
سرمایه گذاري که سهام خریداري شده درابتداي دوره را در انتهاي دوره می فروشد.
مدل چند دوره اي DDM
ارزش فعلی سهام برابر است با ارزش فعلی سود سهام پرداخت شده در انتهاي دوره هاي اول تا N ام و قیمت مورد انتظار سهام در انتهاي دوره N ام.
ارزش گذاری با مدل گوردن Gordon Growth Model
در ادامه نحوه قیمت گذاری سهام و کشف قیمت سهام به مدل ارزش گذاری گوردن GGM یک روش ارزش گذاری سهام و کشف قیمت سهام است که گاهی اوقات به آن مدل تنزیل سود نقدی هم می گویند. این مدل در واقع جهت یافتن ارزش ذاتی و واقعی سهام یک شرکت به کار می رود و ارتباط بین نرخ رشد، نرخ تنزیل و ارزش یابی را مورد ارزیابی قرار می دهد. این مدل در نهایت به ارزش جاری سهام توجه نکرده و با سه عنصر میزان سود تقسیمی، نرخ رشد شرکت و بازده انتظاري، سهام یک شرکت ارزش گذاري می شود (طبق فرمول زیر):
G= نرخ رشد سود نقدی سهام
K= نرخ بازده مورد انتظار سهامداران
D1= سود نقدی مورد انتظار سهام برای سال آتی
GGM شکل ساده شده مدل DDM است.
قیمت گذاری سهام عدالت
در سال 1384 بود که دولت وقت طرحی را اجرا کرد که بر اساس آن سبدی متشکل از سهام کارخانه و شرکت های مختلف را به قشر خاصی از جامعه اهداد کرد. طبق گزارشات هدف اولیه آن کمک به آن دسته از افراد کم درآمد جامعه می باشد که تحت پوشش مدد جویان بهزیستی، کمیته امداد، کارگران و غیره بود. افرادی که این سهم ها به آنها تعلق گرفته نمی توانستند آنها را آزادسازی کنند تا اینکه در سال گذشته با موافقت رهبری این امکان فراهم شد. تا به حال نظریه های کارشناسی فراوان و متفاوتی در خصوص قیمت سهام عدالت شده است که نمی توان هر یک از آنها به تایید و یا رد کرد.
اما باید بدانید که تنها با داشتن کد بورسی می توان به خرید و فروش این سهام اقدام کرد. برخی از کارشناسان معتقدند که ارزش و قیمت این سهام پس از گذشت چندین سال دهها برابر افزایش یافته است. به عنوان مثال چندی پیش می گفتند که آن دسته از افرادی که سهام عدالتشان 530 هزار تومان در ابتدا ارزش داشت، با افزایش چند برابری الان 5 میلیون و 300 هزار تومان می باشد. به همین نسبت کسانی که ارزش سهام آنها یک میلیون تومان بود، در حال حاضر ده برابر شده است. البته ناگفته نماند که برخی دیگر از کارشناسان بر این باورند که ارزش این سهام ها 15 درصد رشد کرده است. در نتیجه ارزش اسمی آنها 15 برابر شده است.
نحوه قیمت گذاری سهام در بورس
در مورد اینکه چطور می توان ارزش سهام را قیمت گذاری کرد، باید در ابتدا بدانید که هر سهمی دارای دو نوع قیمت یا ارزش می باشد که در ادامه به آنها می پردازیم. زمانی که شرکتی تشکیل می شود، در همان روز نخست ارزشی را با نام ارزش اسمی تعهد می دهد. این ارزش را بر اساس سرمایه شرکت بدست می آورند. به عنوان مثال شرکتی داریم که سرمایه اولیه آن 3 میلیون ریال است و به هزار سهم 3 هزار ریالی تقسیم شده است. در نتیجه ارزش اسمی هر سهم شرکت مورد نظر 3 هزار ریال می باشد. این ارزش دقیقا همان قیمتی است که در زمان پذیره نویسی بر اساس آن انجام می شود.
اما ارزش دوم، ارزش تجاری می باشد که قیمت هر سهم به فعالیت های شرکت در طول سال بستگی دارد. البته شرکتی که در یک سال به میزان ده درصد سوددهی داشته باشد با شرکتی که 80 درصد منفعیت ایجاد کرده باشد، مطمئنا متفاوت می باشد. این امکان وجود دارد که ارزش تجاری نسبت به ارزش اسمی کمتر یا بیشتر باشد. به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که نه تنها هیچ گونه فعالیتی را انجام نمی دهد بلکه بر اثر زیان هایی که به آن وارد شده، مقداری از سرمایه خود را نیز از دست داده است. سهام این شرکت در بازار خریداری ندارد و ناچار می شوند تا آنها را به قیمت پایین تری به فروش بگذارند. گاهی نیز این دو ارزش با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند که در این صورت گفته می شود که ارزش اسمی و تجارتی سهام با یکیدگر منطبق می باشند.
روشهای قیمت گذاری سهام در بورس
کارشناسان بر این باورند که 8 روش اصلی در قیمت گذاری سهام در بورس وجود دارد که به ترتیب می توان به تعیین ارزش سهام طبق ارزش دفتری آن، ارزش سهام طبق ارزش اسمی، ارزش سهام طبق قیمت و جریان بازار، تعیین ارزش سهام طبق نرخ سودآوری، تعیین ارزش سهام طبق ارزش فعلی خالص جریان های نقدی آتی، تعیین ارزش سهام طبق قیمت یا ارزش جاری خالص دارایی، تعیین ارزش سهام طبق ارزش معدل 2 و تعیین ارزش سهام طبق ارزش ذاتی و اقتصادی اشاره کرد. قیمت گذاری سهام بر اساس ارزش دفتری به ارقام ثبت شده در دفاتر و صورت های مالی شرکت اشاره می کند که اختلاف حاصل دارایی و بدهی های ثبت شده را بدست می آورند تا قیمت پایه سهام را محاسبه کنند. ارزش اسمی نیز فرمول دارایی های نقدی همان قیمتی است که با محاسبه تعداد سهام در مبلغ ذکر شده بدست می آید که روی ورق سهام درج شده است. در روش قیمت گذاری بر اساس قیمت و جریان بازار، منظور همان قیمتی است که روی تابلوی بورس و اوراق بهادار در زمان انجام معامله مشخص می شود.
قیمت گذاری سهام دارا فرمول دارایی های نقدی دوم
این صندوق بالاخره پس از کش و قوس های فراوان در روز 5 شهریور عرضه شد که دارای سهام چهار شرکت پالایش نفت تهران، نفت اصفهان، نفت تبریز و نفت بندر عباس می باشد. طبق آخرین گزارشی که در این باره منتشر شد، ارزش دارایی صندوق دارا دوم در ابتدای ماه شهریور چیزی حدود 64 هزار و 554 میلیارد تومان برآورد شده بود. بر اساس این گزارش، تخمین زده شد که در صورتی که 20 درصد تخفیف داده شود و به هر کد ملی 5 میلیون تومان سهم اختصاص یابد، 12 میلیون و 911 هزار نفر باید شرکت کنند تا تمام سهام مورد نظر این شرکت ها به فروش رود. در روز بازگشایی سهامداران این سهم ها را خریداری کرده اند و منتظر ماندند تا پس از یک ماه روی سامانه بورس معامله شوند. اما به دلیل روند نزولی بازار بیشتر تخفیف هایی که در ابتدا داده شد از بین رفت و سهامداران را دچار تشویش و دلهره کرد.
قیمت گذاری سهام عرضه اولیه
طی تحقیقی که در این زمینه انجام شده آمده است که قیمت عرضه های اولیه در دو مرحله به قیمتی که در بازار ثانویه تثبیت شده، می رسد. قیمتی که در بازار ثانویه تثبیت شده است، معممولا بزرگتر از قیمت عرضه اولیه می باشد. همچنین قیمت گذاری عرضه های اولیه در بورس اوراق بهادار کمتر از ارزش آن می باشد. نرخ تورم، نسبت P/E نسبت بدهی بر قیمت تثبیت شده در بازار ثانویه سه متغیری هستند که تاثیر گذار می باشند. علاوه بر آن، متغیرهای حساسیت سرمایه گذار وجود دارد که از بین آنها تنها نسبت P/E با انحراف قیمت رابطه مستقیمی دارد.
سئوال های متداول در خصوص نحوه قیمت گذاری سهام
- آیا می توان قیمت تمامی سهم ها را تخمیین زد ؟
بلی. شما با جمع آوری اطلاعات کامل می توانید تفاوت قیمت و ارزش هر سهامی را محاسبه کنید. کافیست یکی از روش های ذکر شده را مبنای محاسبات خود قرار دهید.
خیر. نحوه ارزشیابی سهام کاملا به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. پیشنهاد می شود حتما مقاله تحلیل بنیادی را که در آن انواع استراتژی مالی به صورت کامل توضیح داده شده را مطالعه فرمایید.
ما در این مقاله سعی نموده ایم بهترین روش های کشف قیمت سهام را معرفی کنیم. بهترین روش تخمین ارزش یک شرکت بورسی در دل این مقاله نهفته است.
دیدگاه شما