نقدی بر سود نقدی
شاید بتوان بدون اغراق، مجامع عمومی سالانه(AGM) را مهمترین مناسبت رسمی هر بنگاه اقتصادی دانست. تصمیمگیری درباره میزان سود تقسیمی(DPS) میان سهامداران، یکی از مهمترین مباحثمجامع سالانه محسوب میشود. بورس تهران یکی از بازارهایی است که در آن بیشترین سود نقدی میان سهامداران تقسیم میشود.
شاید بتوان بدون اغراق، مجامع عمومی سالانه (AGM) را مهمترین مناسبت رسمی هر بنگاه اقتصادی دانست. تصمیمگیری درباره میزان سود تقسیمی (DPS) میان سهامداران، یکی از مهمترین مباحث مجامع سالانه محسوب میشود. بورس تهران یکی از بازارهایی است که در آن بیشترین سود نقدی میان سهامداران تقسیم میشود. بررسی تاریخی نسبت سود تقسیمی به سود محققشده (EPS) نشان میدهد نسبت مزبور در بورس تهران حدود 75 درصد است (در جدول، نسبت مزبور به تفکیک هر صنعت مشاهده میشود). این در حالی است که در بازارهای سهام توسعهیافته، این نسبت کمتر از 50 درصد است. عدم پرداخت مالیات، نبود طرحهای توسعهای در شرکتها و مهلت زیاد جهت پرداخت سود نقدی از جمله مهمترین عوامل بالا بودن سود نقدی در کشور محسوب میشوند.
سودآوری در بازار سهام از دو منبع نتیجه میشود. نخست، تغییرات قیمتی سهام (مشابه رشد قیمت دلار در بازار ارز یا قیمت اونس در بازار طلا) و دوم سودی است که به ازای هر سهم دریافت میشود یا همان درآمد ناشی از DPS. بنابراین، از منظر سرمایهگذاری، نسبت قیمت به درآمد نقدی (P /D) پارامتری مهم محسوب میشود و در نگاه اول، نسبتهای پایینتر (درآمد حاصل از سود نقدی بالاتر) میتواند جذابیت بیشتری داشته باشد. با این حال، درآمد سود نقدی پایین (یعنی نسبت P /D بالاتر) لزوماً به معنای وجود مشکلات در شرکت به منظور پرداخت سود نیست. بلکه، درآمد سود نقدی پایین میتواند در بسیاری از موارد بیانگر آن باشد که سرمایهگذاران به رشد سودآوری این شرکت امیدوار هستند.
در این شرایط، اگر شرکتی احساس کند زمینههایی که میتواند در آن سرمایهگذاری کند سودآوری بیشتری از فرصتهای سرمایهگذاری سهامداران دارد، باید سود نقدی خود را به حداقل برساند. به این ترتیب، شرکتهای در حال توسعه (growth stock) هیچگونه سود نقدی پرداخت نمیکنند. به عنوان مثال، زمانی که بیل گیتس در اوایل فعالیت خود در شرکت مایکروسافت ایدههای فراوانی جهت توسعه داشت، این شرکت هیچگاه سود نقدی به سهامداران پرداخت نمیکرد. این در حالی بود که پس از 14 سال از زمان عرضه اولیه این شرکت، مایکروسافت در سال 2004 که یک شرکت کاملاً توسعهیافته بود، سود نقدی به سهامداران خود پرداخت کرد. بنابراین، مساله مزبور میتواند نخستین دلیل بالا بودن سود نقدی در بازار سهام کشور باشد. به عبارت دقیقتر، انتظار اندک برای رشد سودآوری یا نبود طرحهای توسعهای سبب میشود تا سهامداران از دریافت سود نقدی رضایت بیشتری کسب کنند.
علاوه بر مساله طرحهای توسعهای، دو عامل دیگر موجب بالا ماندن میزان سود نقدی میشوند. نخست بحث مالیات بر سود نقدی است که در حال حاضر در بورس تهران وجود ندارد (یکی از موارد پیشنهادی در بسته خروج از رکود غیرتورمی در سال گذشته بود). این در حالی است که در عموم بازارهای سرمایهگذاری بینالمللی، سود نقدی تقسیمشده شامل مالیات میشود. این موضوع سبب میشود سهامداران تمایل زیادی به دریافت سود نقدی نداشته باشند و بخش بیشتری از سرمایهها داخل شرکتها باقی بماند. فارغ از تاثیرات مثبت و منفی اعمال مالیات بر سود نقدی، این موضوع یکی از موارد بالا بودن نسبت DPS به EPS در کشور ما نسبت به بازارهای بینالمللی است. دومین نکتهای که در بازار سهام کشور وجود دارد، مهلت قابل توجه پرداخت سود نقدی است که حداکثر هشت ماه است. این موضوع سبب میشود شرکتها جهت کسب رضایت سهامداران در مجامع سود نقدی بیشتری را تخصیص دهند و نگرانی زیادی در خصوص کمبود نقدینگی نداشته باشند. در این شرایط، سهامداران باید در ارزشگذاری سهام شرکتهای بورسی به این موضوع نیز توجه داشته باشند. در واقع، با توجه به آنکه پس از برگزاری مجمع، سود نقدی از قیمت سهام در اختیار سهامداران کم میشود، آنها باید هزینه فرصت این موضوع را نیز در نظر داشته باشند. به بیان ساده، فرض کنید شرکتی 40 تومان سود به ازای هر سهم را قرار است تا هشت ماه دیگر به شما پرداخت کند؛ حال اگر قیمت سهم پیش از برگزاری مجمع 400 تومان باشد، پس از مجمع 10 درصد از قیمت سهم شما کاسته میشود (هر سهم 360 تومان میشود). در این شرایط، اگر با یک فرض نسبتاً خوشبینانه فرض کنیم تا هشت ماه دیگر، قیمت سهم شما به قیمت پیش از مجمع برمیگردد شما در این مدت حدود 10 درصد سود کسب کردهاید. این در حالی است که اگر به جای خرید سهام، سرمایه خود را در بانک با نرخ بهره 22درصدی قرار داده بودید، در مدت شش ماه 11 درصد سود کسب میکردید.
تعریف سود و سود تقسیمی هر سهم در بورس
اگر کل سودي را که شرکت در پايان سال مالي خود، بدست مي آورد، بر تعداد سهام منتشر شده توسط شرکت تقسيم کنيم، عدد حاصل بيانگر سود هر سهم است. براي مثال، اگر براساس اطلاعات مندرج در صورت سود و زيان، کل سود خالص شرکت در پايان سال مالي 500 ميليون تومان و تعداد سهام شرکت هم يک ميليون سهم باشد، سود هر سهم 500 تومان خواهد بود:
سود تقسيمي هر سهـم (DPS)
اگر به خاطر داشته باشيد، گفتيم که شرکت ها، لزوما همه سودي را که در پايان سال مالي بدست مي آورند، بين سهامداران توزيع نمي کنند و بخشي از آن را براي اجراي برنامه هاي توسعه اي شرکت، نگه مي دارند. ميزان سودي که به ازاي هر سهـم، بين سهامداران توزيع مي شود، سود تقسيمي هر سهم يا اصطلاحا DPS مي گويند. اگر در مثال قبل، شرکت به ازاي هر سهم، 300 تومان از 500 تومان سود را توزيع کند، DPS شرکت 300 تومان خواهد بود. تصميم گيري درخصوص ميزان تقسيم سود، در مجمع عادي ساليانه و با رأي گيري از سهامداران انجام مي شود. پس از تصويب مبلغ سود تقسيمي، شرکت موظف است حداکثر ظرف مدت 8 ماه، اين مبلغ را به سهامداران بپردازد. البته معمولا شرکت ها سود سهامداران خرد را زودتر از اين موعد، پرداخت مي کنند. منظور از سهامداران خرد، سهامداراني است که در مقايسه با سهمداران عمده، تعداد کمي از سهام شرکت را در اختيار دارند. سود تقسيمي هر سهم، به افرادي تعلق مي گيرد که در زمان برگزاري مجمع شرکت، سهام آن شرکت را در اختيار داشته باشنـد. لازم به ذکر است که شرکتها، سياستهاي متفاوتي درخصوص تقسيم سود دارند، برخي ترجيح ميدهند بيشتر سود سهام را بين سهامداران تقسيم کنند، اما برخي ديگر درصد کمي از سود را تقسيم کرده و بخش عمده آن را به تأمين نقدينگي مورد نياز براي انجام طرحهاي توسعهاي، اختصاص ميدهند. سرمايهگذاران بايد هنگام انتخاب سهام، به سياست شرکت در توزيع سود توجه داشته باشند، براي مثال، افرادي که دريافت سود مستمر براي آنها مطلوبيت دارد، ترجيح ميدهند سهام شرکتهايي را بخرند که سود تقسيمي آنها بيشتر است، اما افرادي که ديد بلندمدتتري دارند، بيشتر به سراغ شرکتهايي ميروند که بجاي درصد تقسيم سود زياد، بخش عمده سود ساليانه را صرف توسعه فعاليتهاي شرکت ميکنند.
مقالات مرتبط
همکاری منطقه ای پیش نیاز توسعه اقتصادی بیشتر
نقدی بر سود نقدی
شاید بتوان بدون اغراق، مجامع عمومی سالانه(AGM) را مهمترین مناسبت رسمی هر بنگاه اقتصادی دانست. تصمیمگیری درباره میزان سود تقسیمی(DPS) میان سهامداران، یکی از مهمترین مباحثمجامع سالانه محسوب میشود. بورس تهران یکی از بازارهایی است که در آن بیشترین سود نقدی میان سهامداران تقسیم میشود.
شاید بتوان بدون اغراق، مجامع عمومی سالانه (AGM) را مهمترین مناسبت رسمی هر بنگاه اقتصادی دانست. تصمیمگیری درباره میزان سود تقسیمی (DPS) میان سهامداران، یکی از مهمترین مباحث مجامع سالانه محسوب میشود. بورس تهران یکی از بازارهایی است که در آن بیشترین سود نقدی میان سهامداران تقسیم میشود. بررسی تاریخی نسبت سود تقسیمی به سود محققشده (EPS) نشان میدهد نسبت مزبور در بورس تهران حدود 75 درصد است (در جدول، نسبت مزبور به تفکیک هر صنعت مشاهده میشود). این در حالی است که در بازارهای سهام توسعهیافته، این نسبت کمتر از 50 درصد است. عدم پرداخت مالیات، نبود طرحهای توسعهای در شرکتها و مهلت زیاد جهت پرداخت سود نقدی از جمله مهمترین عوامل بالا بودن سود نقدی در کشور محسوب میشوند.
سودآوری در بازار سهام از دو منبع نتیجه میشود. نخست، تغییرات قیمتی سهام (مشابه رشد قیمت دلار در بازار ارز یا قیمت اونس در بازار طلا) و دوم سودی است که به ازای هر سهم دریافت میشود یا همان درآمد ناشی از DPS. بنابراین، از منظر سرمایهگذاری، نسبت قیمت به درآمد نقدی (P /D) پارامتری مهم محسوب میشود و در نگاه اول، نسبتهای پایینتر (درآمد حاصل از سود نقدی بالاتر) میتواند جذابیت بیشتری داشته باشد. با این حال، درآمد سود نقدی پایین (یعنی نسبت P /D بالاتر) لزوماً به معنای وجود مشکلات در شرکت به منظور پرداخت سود نیست. بلکه، درآمد سود نقدی پایین میتواند در بسیاری از موارد بیانگر آن باشد که سرمایهگذاران به رشد سودآوری این شرکت امیدوار هستند.
در این شرایط، اگر شرکتی احساس کند زمینههایی که میتواند در آن سرمایهگذاری کند سودآوری بیشتری از فرصتهای سرمایهگذاری سهامداران دارد، باید سود نقدی خود را به حداقل برساند. به این ترتیب، شرکتهای در حال توسعه (growth stock) هیچگونه سود نقدی پرداخت نمیکنند. به عنوان مثال، زمانی که بیل گیتس در اوایل فعالیت خود در شرکت مایکروسافت ایدههای فراوانی جهت توسعه داشت، این شرکت هیچگاه سود نقدی به سهامداران پرداخت نمیکرد. این در حالی بود که پس از 14 سال از زمان عرضه اولیه این شرکت، مایکروسافت در سال 2004 که یک شرکت کاملاً توسعهیافته بود، سود نقدی به سهامداران خود پرداخت کرد. بنابراین، مساله مزبور میتواند نخستین دلیل بالا بودن سود نقدی در بازار سهام کشور باشد. به عبارت دقیقتر، انتظار اندک برای رشد سودآوری یا نبود طرحهای توسعهای سبب میشود تا سهامداران از دریافت سود نقدی رضایت بیشتری کسب کنند.
علاوه بر مساله طرحهای توسعهای، دو عامل دیگر موجب بالا ماندن میزان سود نقدی میشوند. نخست بحث مالیات بر سود نقدی است که در حال حاضر در بورس تهران وجود ندارد (یکی از موارد پیشنهادی در بسته خروج از رکود غیرتورمی در سال گذشته بود). این در حالی است که در عموم بازارهای سرمایهگذاری بینالمللی، سود نقدی تقسیمشده شامل مالیات میشود. این موضوع سبب میشود سهامداران تمایل زیادی به دریافت سود نقدی نداشته باشند و بخش بیشتری از سرمایهها داخل شرکتها باقی بماند. فارغ از تاثیرات مثبت و منفی اعمال مالیات بر سود نقدی، این موضوع یکی از موارد بالا بودن نسبت DPS به EPS در کشور ما نسبت به بازارهای بینالمللی است. دومین نکتهای که در بازار سهام کشور وجود دارد، مهلت قابل توجه پرداخت سود نقدی است که حداکثر هشت ماه است. این موضوع سبب میشود شرکتها جهت کسب رضایت سهامداران در مجامع سود نقدی بیشتری را تخصیص دهند و نگرانی زیادی در خصوص کمبود نقدینگی نداشته باشند. در این شرایط، سهامداران باید در ارزشگذاری سهام شرکتهای بورسی به این موضوع نیز توجه داشته باشند. در واقع، با توجه به آنکه پس از برگزاری مجمع، سود نقدی از قیمت سهام در اختیار سهامداران کم میشود، آنها باید هزینه فرصت این موضوع را نیز در نظر داشته باشند. به بیان ساده، فرض کنید شرکتی 40 تومان سود به ازای هر سهم را قرار است تا هشت ماه دیگر به شما پرداخت کند؛ حال اگر قیمت سهم پیش از برگزاری مجمع 400 تومان باشد، پس از مجمع 10 درصد از قیمت سهم شما کاسته میشود (هر سهم 360 تومان میشود). در این شرایط، اگر با یک فرض نسبتاً خوشبینانه فرض کنیم تا هشت ماه دیگر، قیمت سهم شما به قیمت پیش از مجمع برمیگردد شما در این مدت حدود 10 درصد سود کسب کردهاید. این در حالی است که اگر به جای خرید سهام، سرمایه خود را در بانک با نرخ بهره 22درصدی قرار داده بودید، در مدت شش ماه 11 درصد سود کسب میکردید.
تفاوت EPS و DPS چیست؟
EPS یکی از پرکاربردترین مفاهیم بورسی در بین سرمایهگذاران تازه کار و حرفهای است. هرجا که وضعیت سهام یک شرکت از طرف سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم پای eps نیز در میان است.
EPS یکی از پرکاربردترین مفاهیم بورسی در بین سرمایهگذاران تازه کار و حرفهای است. هرجا که وضعیت سهام یک شرکت از طرف سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم پای eps نیز در میان است.
در واقع EPS یکی از مهمترین مفاهیمی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت سهام شرکتها در بورس تاثیر میگذارد. زمانی که شما سرمایهگذاری در بورس را شروع میکنید همیشه به اشکال مختلف با این کلمه درگیر هستید. اگر بخواهیم خیلی ساده تعریف کنیم که eps چیست میتوانیم بگوییم که eps یک شرکت برابر است با میزان سودی که در آن شرکت به ازای هر یک عدد سهم شرکت به دست میآید.
کلمه eps مخفف عبارت Earnings Per Share که به معنی درآمد هر سهم است. وقتی که شما کل درآمد (سود پس از کسر مالیات) یک شرکت در پایان سال (سال مالی) را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم بکنید در واقع eps آن شرکت را محاسبه کردهاید. برای مثال فرض کنید شرکتی توانسته است در پایان یک سال ۱۰۰ میلیون ریال سود کسب کند و تعداد سهام آن شرکت نیز ۱ میلیون
EPS پیشبینی شده
EPS پیشبینی شده (درآمد پیشبینی شده هر سهم) مقدار سودی است که سود نقدی سهام (DPS) یک شرکت در ابتدای سال مالی خود پیشبینی میکند که در انتهای همان سال مالی به آن برسد. شرکتهای بورسی هر ساله موظف هستند که قبل از شروع سال مالی جدید یک پیشبینی از عملکرد مالی خود به بورس ارایه کنند که در آن پیشبینی براساس عملکرد گذشته شرکت و همچنین نظر مدیران و کارشناسان شرکت یک eps برای سال مالی پیش روی شرکت پیشبینی میشود. به این eps به اصطلاح eps پیشبینی شده گفته میشود. این eps همانطور که از نامش پیداست یک پیشبینی است که هنوز محقق نشده است. این eps همان سودی است که شما در سایت tsetmc به عنوان عدد روبهروی eps شرکتها مشاهده میکنید.
این eps سودی است که یک شرکت توانسته بعد از گذشت یکسال مالی به دست بیاورد. حسابداران و مدیران شرکت بعد از پایان سال مالی شرکت عملکرد واقعی شرکت را بررسی میکنند، بعد از محاسبه درآمدها و هزینههای شرکت، مبلغی را به عنوان سود خالص و نهایی شرکت اعلام میکنند که این سود همان eps تحقق یافته است. پس بهطور خلاصه میتوان گفت eps پیشبینی شده سودی است که شرکت در ابتدای سال مالی خود پیشبینی میکند در انتهای آن سال به آن سود برسد. eps تحقق یافته میزان سودی است که شرکت بعد از پایان سال مالی خود به آن میرسد.
کلمه dps مخفف عبارت Dividend Per Share است. dps آن قسمتی از eps است که بین سهامداران تقسیم میشود. درصد سود تقسیمی یا dps در بین شرکتها متفاوت است. شرکتها سیاستهای متفاوتی درخصوص تقسیم سود دارند. برخی ترجیح میدهند بیشتر سود سهام را بین سهامداران تقسیم کنند اما؛ برخی دیگر درصد کمی از سود را تقسیم کرده و بخش عمده آن را به تأمین نقدینگی مورد نیاز برای انجام طرحهای توسعهای، اختصاص میدهند. حال اینکه چه مقدار از eps به عنوان dps بین سهامداران تقسیم شود، در مجمع شرکت تصمیمگیری میشود
تفاوت EPS و DPS چیست؟
جنس هردوی آنها از سود شرکت است. تفاوت در این است که در بیشتر مواقع با هم برابر نیستند.معمولا مقدار dps از eps شرکت کمتر است. چون شرکتها علاقه دارند بخشی از سود را نزد خود نگهدارند. اما گاهی نیز ممکن است به دلایلی dps از eps بیشتر شود. مثلا شرکت علاوه بر سود امسال، ازسود انباشتهای که از سال گذشته داشته است نیز مقداری را تقسیم کند. این کار باعث میشود که مقدار dps از مقدار eps بیشتر شود.
نکات مهم در مورد DPS
معمولا شرکتها همه سود خود را به عنوان dps بین سهامداران تقسیم نمیکنند، بلکه مقداری از آن را نزد خود نگه میدارند تا بر حسب شرایط و نیاز خود از آن استفاده درست بکنند.هر شخصی که در هنگام مجمع شرکت سهامدار است، سودی که به عنوان dps در مجمع تصویب میشود به او تعلق میگیرد. پس حتی اگر فردای مجمع سهام خود را بفروشد نیز dps یه او تعلق میگیرد.
شرکتها طبق قوانین بورس ۸ ماه زمان دارند که سود نقدی سهامداران را پرداخت کنند. بعضی از شرکتها این سود را زود و بعضی نیز خیلی دیر پرداخت میکنند.
مالیات بر سود تقسیمی و تامین مالی شرکت ها / مالیات بر سود تقسیمی سهام چه اثری بر قیمت آن دارد؟
همزمان با آغاز برگزاری مجامع شرکتها و تقسیم سود بین سهامداران، ممکن است مشکلاتی برای تامین نقدینگی مورد نیاز شرکتها به وجود آید. از این رو سیاست مالیات بر سود تقسیمی شرکتها مجددا مورد توجه فعالان بازار قرار گرفت.
اقتصادآنلاین - هانا پاکمند ؛ وضع مالیات بر سود تقسیمی سهام شرکتها (dps)، به عنوان ابزاری جهت هدایت سرمایه استفاده میشود. این ابزار میتواند کمک زیادی به بهبود ارزش بازاری سهام شرکتها در بورس، تسهیل تامین مالی و انگیزه بیشتر برای افزایش سرمایه باشد. به عبارتی میتواند اقدام موثری در جهت برونرفت از شرایط رکودی فعلی باشد.
با اعمال این سیاست بنیه مالی شرکت تقویت میشود. از سویی دیگر وضع مالیات بر سود تقسیمی، مشوقی برای انباشت و به کارگیری آن در سود نقدی سهام (DPS) جهت پیشرفت و توسعه شرکت شده و با افزایش قیمت سهام، سهامداران نیز از آن نفع میبرند.
با فرض اعمال این سیاست در کنار کاهش مالیات بر درآمد شرکت، سود آتی آن افزایش پیدا میکند. در چنین شرایطی انگیزه برای تقسیم سود کاهش یافته و در نتیجه ارزش خالص داراییهای شرکت افزایش مییابد و سود حاصله شرکتها میتواند مجددا مورد سرمایهگذاری قرار گیرد.
این شیوه مالیات ستانی موافقان و مخالفانی دارد. موافقان میگویند شرکت یک نهاد حقوقی است که میتواند داراییهایی را تصاحب یا تصرف کند، اقامه دعوی کند یا علیه آن شکایت و اقامه دعوی شود یا به ثبت و انعقاد قرارداد بپردازد. در مقابل مخالفان مالیات بر سود تقسیمی میگویند که مالیات بر سود تقسیمی به شکلی ناعادلانه بوده و نوعی مالیات مضاعف است.
اگر بخواهیم اثر اعمال مالیات بر سود تقسیمی را محاسبه کنیم، میتوانیم از «مدل رشد گوردن» استفاده کنیم. در این مدل مفروضاتی از قبیل ثابت بودن مدل تجاری شرکت، پایدار و بدون تغییر بودن نرخ رشد و ثابت بودن اهرم مالی شرکت وجود دارد.
با توجه به این مدل، میتوان مشاهده کرد که سیاست کاهش سود تقسیمی، دو اثر غیر همجهت روی قیمت سهام دارد. از طرفی موجب رشد قیمت سهام میتواند شود و از سمت دیگر موجب کاهش آن. میتوان گفت با کاهش سود تقسیمی، بخشی از سود بدست آمده درون خود شرکت باقی میماند. در نتیجه توان شرکت برای سرمایهگذاری و توسعه با هزینه مالی کمتر، افزایش مییابد. بدین ترتیب احتمال افزایش نرخ رشد سود آوری شرکت بیشتر میشود. اما از سمت دیگر، با توجه به مدل ساده گوردن، کاهش سود تقسیمی سبب کاهش قیمت سهم میشود.
با سود نقدی سهام (DPS) درنظر گرفتن دو اثر بالا، به طور قطعی نمیتوان مشخص کرد که کاهش سود تقسیمی روی قیمت سهم چه اثری خواهد گذاشت. اما به طور حتم در بلند مدت میتواند موجب ارزندهتر شدن سهم شود.
تجربه مالیات بر سود تقسیم شده در دنیا
علی رغم اینکه در ایران مالیات بر سود تقسیمی شرکتها وجود ندارد و سنگینی نرخ بالای مالیات بر دوش خود شرکت میافتد. اما برای وضع چنین مالیاتی بهتر است از تجربه دیگر کشورها در این زمینه استفاده کنیم.
در سال ۲۰۰۳ آمریکا با کاهش مالیات بر سود تقسیمی آن را از ۳۸.۶ به ۱۵ درصد رساند اما سود نقدی سهام (DPS) این کار هیچ پیشرفتی در شرکتها و حقوق کارمندان ایجاد نکرد. در مقابل فرانسه در سال ۲۰۱۳ مالیات بر سود تقسیمی را از ۱۵.۵ درصد به یکباره به ۴۰.۸ درصد رساند. نتایج، رشد ۰.۴درصدی سرمایه گذاری و ۰.۱ درصدی اعتبار به مشتری را در برابر افزایش هر یک درصد مالیات بر سود تقسیمی نشان داد.
به طور کلی مالیات بر سود تقسیمی باعث میشود انگیزه برای تقسیم سود کاهش یابد. به فرض اگر از ۷۰درصد تقسیم سود به مثلا ۵۰درصد برسیم ۵۰ تا ۸۰ هزار میلیارد تومان از محل سود تقسیم نشده برای طرحهای توسعهای به شرکتها تزریق شده است. این مبلغ میتواند باعث رشد ارزش خالص داراییهای شرکتها در آینده میشود.
در شرایطی که در اقتصاد تورمی ایران، هزینه تأمین مالی از طریق منابع خارج از شرکت بالاست، شاید این روش بتواند به شرکتها کمک کند. همچنین برای جلوگیری از کاهش قیمت سهام و زیان سهامداران خرد میشود از طریق اعطای معافیت مالیاتی کوتاه مدت و یا تعویق دریافت آن استفاده نمود.
دیدگاه شما