آموزش الگوهای هارمونیک – تحلیل تکنیکال
در بازار های مالی تشخیص و شناخت نقاط برگشت بازار مهم است. برای بررسی این موضوع می توان از الگوهای هارمونیک استفاده کرد. الگو های هارمونیک، فرمت قیمتی هستند که با استفاده از خطی به نام خط فیبوناچی به دست می آیند. این الگوهای دارای ساختار قیمتی، برآوردهای متمایز و متوالی فیبوناچی هستند. با محاسبه جوانب مختلف فیبوناچی در قالب ساختار های قیمتی، الگوهای هارمونیک را می توان محتمل ترین نواحی […]
- تعداد دانشجو: ۵۶
- مدت زمان : ۵ ساعت
- تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۸
سرفصل های دوره
لیست ویدئوهای دوره
در بازار های مالی تشخیص و شناخت نقاط برگشت بازار مهم است. برای بررسی این موضوع می توان از الگوهای هارمونیک استفاده کرد. الگو های هارمونیک، فرمت قیمتی هستند که با استفاده از خطی به نام خط فیبوناچی به دست می آیند. این الگوهای دارای ساختار قیمتی، برآوردهای متمایز و متوالی فیبوناچی هستند. با محاسبه جوانب مختلف فیبوناچی در قالب ساختار های قیمتی، الگوهای هارمونیک را می توان محتمل ترین نواحی بازگشتی در حرکات قیمت توصیف کرد.آموزش الگوهای هارمونیک انواع روش های تحلیل تکنیکال را در بورس معرفی و توضیح می دهد.
تکنیک های معاملاتی هارمونیک شباهت زیادی به الگوهای قیمتی تکنیکال استاندارد مثل الگوی سر و شانه دارند. الگوهای قیمتی هارمونیک ،سطوح بعدی الگوی هندسی قیمت را با کمک اعداد فیبوناچی و نقاط چرخش تعیین می کنند.
چناچه علاقه مند به یادگیری در حوزه بازارهای مالی هستید، می توانید دوره جامع آموزش فارکس را مشاهده فرمایید.
انواع الگوهای هارمونیک
گروهی از معروف ترین الگو های هارمونیک به شرح زیر است:
- الگوی Cypher یا سایفر
- الگوی shark یا کوسه
- الگوی bat خفاش
- الگوی gartley
- الگوی crab خرچنگ
- الگوی butterfly پروانه
- الگوی 3 drives
- الگوی ab=cd
مخاطبین دوره الگوهای هارمونیک
- علاقه مندان به بورس ( آموزش جامع و کاربردی بورس )
- کسانی که به دنبال کسب درآمد از بورس هستند.
- همه افراد اعم از افرادی که برای اولین بار می خواهند وارد بازار سرمایه شوند و همچنین افرادی که در این بازار فعالیت دارند.
- و….
آنچه با خرید دوره آموزش الگوهای هارمونیک بورس به دست می آورید
- دریافت به روز ترین سرفصل آموزشی و آخرین ورژن های تکنولوژی
- آموزش مطالب تخصصی و عدم اتلاف وقت برای مباحث غیر کاربردی
- به دست آوردن یک فرصت ویژه برای کسب درآمد و اشتغال
- متخصص شدن در زمینه بورس
- اشتغال و در آمد زایی
- کسب مهارت های لازم برای فعالیت در زمینه بورس
- و …
پیش نیاز دوره آموزش الگوهای هارمونیک
- آموزش بورس هیچ گونه پیشنیازی ندارد و با گذراندن این دوره به طور کامل با الگوهای هارمونیک آشنا می شوید.
سرفصل های دوره آموزش الگوهای هارمونیک
- الگوی AB=CD
- الگوی Gartley
- الگوی Bat یا خفاش
- الگوی Butterfly یا پروانه
- الگوی Crab یا خرچنگ
- الگوی cypher
- الگوی Shark یا کوسه
مزایای خرید دوره آموزش الگوهای هارمونیک
- تمامی آموزش ها 3 ماه بعد از انتشار دوره دارای پشتیانی تخصصی توسط مدرس هستند.
- در صورتی که سورس و فایل های جانبی آموزش موجود باشد، همراه با لینک های آموزش در اختیار شما قرار می گیرد.
- با تهیه این دوره آموزشی، محتوای ارزشمند برای ورود به بازار کار را به قیمت ناچیزی در اختیار دارید.
- ویدئو های آموزشی توسط واحد کنترل کیفیت ما بررسی و سطح علمی ، صدا و تصویر ، شیوه بیان و سایر موارد آن تایید می شود.
- ویدئو های آموزشی ما در حد نیاز به مباحث تئوری می پردازد و بیشتر آموزش به صورت عملی و متناسب با بازار کار می باشد.
- بلافاصله پس از ثبت سفارش لینک دانلود برای شما فعال شده و به ایمیلتان ارسال میگردد.
- کیفیت تمامی دوره های سایت تضمین شده است. در صورت عدم رضایت از آموزش، به انتخاب شما یا به صورت رایگان یک یا چند آموزش معادل دیگر دریافت می کنید و یا ۷۰ درصد مبلغ پرداختی به کیف پول شما بازگشت داده می شود.
جمع بندی:
شما بعد از آشنایی با الگوهای هارمونیک و آموزش دیدن در این باره می توانید، نقاط بازگشتی را شناسایی نموده و بر اساس آن تصمیم های خود برای ورود و خروج به نمادهای بورسی را اتخاز نمایید.
شما دوره آموزش الگوهای هارمونیک را مشاهده نمودید. چناچه نقطه نظری در جهت افزایش کیفیت این دوره دارید، از شما در خواست داریم تا این نقطه را با ما در قسمت نظرات میان بگذارید.
مقدمهای بر الگوهای هارمونیک و بررسی مزایا و معایب آنها
الگویهای هارمونیک یکی از پیچیدهترین ابزارهای معاملاتی است. برای ترسیم این الگو روی نمودار، باید دانش زیادی را با هم ترکیب کنید. ما قصد داریم کار شما را آسانتر کنیم، بنابراین مرتبطترین اطلاعات در مورد الگوهای هارمونیک در فارکس را در یک راهنما جمعآوری کرده ایم. به خواندن این مطلب ادامه دهید تا به مطمئنترین سیگنالها دست پیدا کنید.
الگویهای هارمونیک چیست؟
فهرست عناوین مقاله
الگوهای هارمونیک یکسری الگوهای نموداری مانند Head and Shoulders یا Double Top هستند که بر اساس نسبتهای فیبوناچی شکل میگیرند و ساختار هندسی دارند. برای نمایش یک روند معکوس در کاهش قیمتها، از این الگوها استفاده میکنند. به دلیل اینکه آنها بر روی سطوح فیبوناچی خاصی شکل میگیرند، دقت بالایی را ارائه میدهند.
چندین الگوی هارمونیک وجود دارد که هر کدام شکل و شمایل خاصی دارند. با این حال، برخی از چیزهای رایج وجود دارد که میتوانیم آنها را برجسته کنیم. معمولا الگوهای معاملاتی هارمونیک دارای پنج نقطه عطف و چهار پا (leg) هستند.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی هارمونیک انواع و اقسام متنوعی دارد که همه آنها ممکن است نزولی و صعودی باشند. برخی از این الگوها در نگاه اول بسیار شبیه به هم هستند. به همین دلیل است که دانستن تفاوتهای آنها برای معاملهگران امری حیاتی است.
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، الگوها بر اساس سطوح فیبوناچی هستند. این اعداد از نسبتهای ۰.۶۱۸ و ۱.۶۱۸به دست میآیند. این سطوح شامل ۰.۷۸۶، ۰.۸۸۶، ۱.۱۳ و ۱.۲۷ میشود. همچنین ممکن است شما با اعداد دیگری مانند ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۰.۷۰۷، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ برخورد کنید. این اعداد دقیق برای تعریف نقاط تغییرات قیمت استفاده میشوند. بیایید با چند نمونه از این الگوها آشنا شویم.
الگوی ABCD
اساس تمام الگوهای معاملاتی هارمونیک، الگوی ABCD است. به خطوط AB و CD ، پا میگویند. آنها اندازه مشابهی دارند و BC یک تصحیح است.
انواع مختلفی از الگوهای ABCD وجود دارد. در نسخه کلاسیک، نقطه C در ۶۱.۸٪ – ۷۸.۶٪ از خط AB قرار دارد و نقطه D در ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از امتداد فیبوناچی خط BC قرار دارد. اگر سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ را اعمال کنید، باید پیش بینی ۱۶۱.۸٪ از BC وجود داشته باشد. سطح اصلاحی ۷۸.۶% در نقطه C معمولا منجر به پیش بینی ۱۲۷.۲% میشود.
شما همچنین میتوانید یک الگوی AB=CD را پیدا کنید. همانطور که میبینید، در این مورد ساق پاها به یک اندازه است.
سومین مدل از این نوع الگوهای هارمونیک، گسترش ABCD است. در این مورد، پایه CD یک گسترش ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از خط AB است. خط CD میتواند بسیار طولانیتر از خط AB (حداقل دو برابر) باشد.
با معامله این الگو، میتوانید قوانین زیر را برای سفارش Take-Profit اعمال کنید. برداشت سود را میتوان در سطح اصلاحی ۳۸.۲% یا ۶۱.۸٪ از AD قرار داد. Take-Profit همچنین میتواند در نقطه A نیز باشد.
الگوی گارتلی
در ابتدا، الگوی اصلی گارتلی شامل سطوح فیبوناچی نبود. این سطوح توسط اسکات کارنی و لری پسونتو اضافه شده است. برای یافتن این الگو در نمودار قیمت، باید به دنبال حرکت قیمتی باشید که شبیه حرف M است. این یک الگوی صعودی خواهد بود. وقتی متوجه میشوید که قیمتی به شکل W در حال حرکت است، این یک الگوی فروش است. گارتلی شامل الگوی ABCD است، اما از پنج حرف تشکیل میشود. حرف پنجم X است. خط XA باید طولانیترین ضلع این الگو باشد.
- شرط بحرانی این است که نقطه B باید در سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ از خط XA قرار گرفته باشد.
- نقطه C باید سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% خط AB باشد.
- نقطه D باید ۱۲۷.۲٪-۱۶۱.۸٪ از گسترش خط AB یا در ۷۸.۶٪ سطح اصلاحی خط XA قرار بگیرد.
هنگام تعریف سطوح برداشت سود، به ۶۱.۸٪ از خط CD نگاه کنید. یکی دیگر از سطوح Take-Profit را میتوان در رابطه با طول خط XA از نقطه D یافت.
الگوی کرب
خرچنگ یکی از الگوهای هارمونیک است که بر اساس الگوی گارتلی شکل میگیرد. در اینجا چندین ویژگی الگو وجود دارد که آن را از سایر طرحهای هارمونیک متمایز میکند. به عبارت دیگر، خطوط XA و CD طولانی هستند و نقطه D دورتر است و فراتر از نقطه X قرار دارد.
پارامترهای تشکیل دهنده کرب:
- نقطه B در سطح اصلاحی ۳۸.۲٪-۶۱.۸% خط XA قرار دارد.
- نقطه C باید در سطح اصلاحی ۳۸.۲٪ – ۸۸.۶٪ خط AB باشد.
- نقطه D را در امتداد ۲۲۴٪ -۳۱۶٪ از خط AB یا در ۱۶۱.۸٪ گسترش خط XA پیدا کرد.
- موقعیت نقطه D قدرت سیگنال را تعیین میکند. اگر نزدیک به ۱۶۱.۸% گسترش X باشد، سیگنال الگو قویتر است.
- برداشت سود در آن نیاز به تنظیمات قبلی است. برای این منظور میتوان سطح برداشت سود را در ۶۱.۸٪ یا ۱۲۷.۲٪ از پای CD قرار داد.
الگوی بت
الگوی بت یکی دیگر از انواع الگوهای هارمونیک گارتلی است. تفاوت اصلی آن با سایر الگوهای گارتلی در نسبتهای فیبوناچی است که مکان نقاط اصلی را مشخص میکند. پارامترهای اصلی این الگو به صورت زیر است:
- نقطه B باید در سطح اصلاحی ۳۸.۲٪-۵۰٪ خط XA قرار گیرد.
- نقطه C باید در سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% از خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد ۱۶۱.۸%-۲۶۱.۸% خط AB یا سطح اصلاحی ۸۸.۶٪ خط XA قرار دارد.
سفارشات Take-Profit را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% یا ۱۲۷.۲% خط CD قرار داد. همچنین، Take-Profit میتواند در طرح ریزی خط XA از نقطه D قرار گیرد.
الگوی باترفلای
برایس گیلمور و لری پسونتو الگوی باترفلای را کشف کردند. این الگو در نزدیکی اوج و فرودهای قابل توجهی تشکیل میشود. به ویژگیهای مهم الگو دقت کنید:
- خط CD باید فراتر از خط XA باشد.
- نقطه B باید در سطح اصلاحی ۷۸.۶% خط XA باشد.
- نقطه C در سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% خط AB قرار بگیرد.
- نقطه D در امتداد ۱۶۱.۸٪ -۲۶۱.۸٪ از خط AB یا در گسترش ۱۲۷.۲٪ – ۱۶۱.۸٪ پای XA قرار گرفته باشد.
تفاوت اساسی الگوی گارتلی در این است که D در خط اصلاحی خط XA نیست، بلکه در گسترش آن قرار میگیرد.
سطوح برداشت سود الگوی باترفلای را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% یا ۱۲۷.۲% خط CD قرار داد. همچنین میتوان روی نقاط A و B به عنوان سطوح هدف، حساب باز کرد.
الگوی شارک
اسکات کارنی این نوع الگوی هارمونیک را پیدا کرد که معمولا با حروف مختلف 0، X، A، B و C مشخص میشود. در تمام الگوهای هارمونیکی که در بالا معرفی کردیم، قله دوم در فرم صعودی پایینتر از قله اولی است، در حالی که دره دوم در الگوی نزولی بالاتر است. الگوی کامل شارک را در زیر ببینید. در الگوی صعودی، دومین قله آن بالاتر از قله اول است.
برای اطمینان از ایجاد چنین الگویی، باید از نظریه الیوت و امواج فیبوناچی بهره ببرید. همچنین میتواند یک نسبت ۱۱۳٪ در آن وجود داشته باشد. ویژگیهای الگوی شارک عبارت است از:
- نقطه A میتواند در هر جایی قرار گیرد.
- نقطه B باید در امتداد ۱۱۳%-۱۶۱.۸% خط XA باشد.
- نقطه C در ۱۱۳% پسوند 0X و ۱۶۱.۸%-۲۲۴% از گسترش خط AB قرار دارد.
هنگام معامله با الگوی شارک، بهتر است برداشت سود خود را در بازه ۵۰٪ -۶۱.۸٪ از پای BC مستقر کنید. علاوه بر این، میتوانید توقف ضرر خود را در نقطه C قرار دهید.
الگوی سه درایو
این الگو شبیه دیگر الگوهای هارمونیک نیست. با مجموعهای از قلههای بالاتر یا پایینتر نشان داده میشود. الگوی سه درایو پنج پایه دارد.
به تنظیمات اولیه زیر نگاه کنید:
- نقطه A باید در سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ درایو ۱ قرار گیرد.
- نقطه B را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% درایو ۲ یافت.
- درایو ۲ در امتداد ۱۲۷.۲%-۱۶۱.۸% نقطه A قرار دارد.
- درایو ۳ در امتداد ۱۲۷.۲%-۱۶۱.۸% نقطه B قرار دارد.
- تصحیحهای A و B و درایوهای ۲ و ۳ باید با هم مساوی باشند.
- سطح برداشت سود در امتداد ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از نقطه B یافت میشود.
محدودیت الگوهای هارمونیک
الگویهای هارمونیک نیز مانند هر استراتژی دیگری، جام مقدس نیستند. آنها محدودیتهای خاص خود را دارند. برخی از معایب این الگوها در ادامه آمده است.
- آنها ذهنی هستند؛ موفقیت الگوی هارمونیک تا حد زیادی بستگی به شناسایی مناسب حرکت اولیه XA دارد. این پایه و اساس هر نوع الگوی هارمونیکی است. در هر زمان، حرکات تکانشی زیادی روی یک نمودار وجود دارد و ترسیم درست آن کار سادهای نیست. بهعلاوه، برای معاملهگران آسان نیست که سعی کنند بازار را وادار کنند تا با الگوی آنها مطابقت داشته باشند.
- در مدت تشکیل آنها، روندهای بزرگ به راحتی از دست میروند؛ معاملهگران برای مشاهده شکلگیری هر الگوی هارمونیک در نمودار باید صبور باشند. در برخی از الگوها، برخی از پاها حرکتهای عظیم قیمت را تشکیل میدهند و معاملهگران میتوانند در انتظار شکلگیری یک الگوی کامل بمانند و یکسری روندهای بزرگ را از دست بدهند.
- ممکن است در محدوده بازارها ناکارآمد باشند: با توجه به ماهیت شکلگیری الگوی هارمونیک، آنها میتوانند به راحتی در بازارهای مختلف ظاهر شوند. اما نرخ موفقیت آنها در چنین بازارهایی بسیار پایین است و شکلگیری آنها میتواند منجر به تولید سیگنالهای معاملاتی با کیفیت پایین و با احتمال کم شود.
- ممکن است نقاط توقف در آنها فعال شود؛ الگوی هارمونیک مناطقی را برای قرار دادن نقاط توقف تعریف کرده اند. اما توقفها واقعا محدود هستند و به راحتی میتوانند در بازارهای بیثبات فعال شوند.
استفاده از الگوهای هارمونیک در معاملات
الگوی هارمونیک علیرغم محدودیتهای خود، در پیشبینی جهت قیمت در هر بازه زمانی بسیار مؤثر هستند. برای بهبود بیشتر دقت آنها، خواندن درست نمودار و در نظر گرفتن قیمت غالب، روند، نوسانات و حتی احساسات بازار مهم است. کارایی الگوها را میتوان با استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز بهبود بخشید.
الگوهای هارمونیک (الگو های فیبونانچی)
ساعد نیوز: هارمونیکها (الگوهای فیبوناچی) الگوهایی هستند که با اشکالی خاص و در نسبت های معینی از درصد های فیبوناچی ایجاد می شوند. شناسایی این الگوها بر خلاف الگوهای کلاسیک (منظور همان الگوهای سروشانه، کف و سقف های دو قلو، مثلت ها و …) به تجربه و تمرین بیشتری احتیاج دارد که به مرور زمان خواهید توانست با چشم نیز این الگوها را تشخیص دهید.
هارمونیکها (الگوهای فیبوناچی) الگوهایی هستند که با اشکالی خاص و در نسبت های معینی از درصد های فیبوناچی ایجاد می شوند. شناسایی این الگوها بر خلاف الگوهای کلاسیک (منظور همان الگوهای سروشانه، کف و سقف های دو قلو، مثلت ها و …) به تجربه و تمرین بیشتری احتیاج دارد که به مرور زمان خواهید توانست با چشم نیز این الگوها را تشخیص دهید. الگوهای هارمونیک یکی از مباحث جذاب تحلیل تکنیکال می باشد که در دوره های پیشرفته تحلیل تکنیکال تدریس می شود. معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیش بینی کند.در ادامه خواهید فهمید که الگوهای درون نمودار به دو بخش “ادامه دار” و “بازگشتی” تقسیم شده و بعدا نیز به دو دسته ساده و پیچیده دسته بندی می شوند.
الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال توسط آقای گارتلی در سال 1932 ایجاد شد. گارتلی در کتاب خود با نام سود در بازار سهام (بورس) در مورد الگوی 5 نقطه ای صحبت کرد و آن را الگوی گارتلی نامید. بعدا فردی به اسم لری پساونتو این الگو را با دنباله اعداد فیبوناچی بهبود بخشید و قوانینی را در مورد استفاده از دنباله اعداد فیبوناچی در الگوهای گارتلی به وجود آورد.
چندین نویسنده دیگر نیز وجود دارند که بر روی الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال کار کرده اند؛ اما به نظر من (و اکثر فعالان بازار سرمایه) بهترین آن ها اسکات کارنی با کتاب “معامله هارمونیک” است. کارنی الگوهای دیگری همچون الگوی “خرچنگ” “کوسه”، “خفاش” و 0- 5را نیز اختراع کرد و همچنین عمق زیادی در فهم و دانش این الگوها ایجاد کرد.
اصلی ترین نظریه مربوط به الگوهای هارمونیک مربوط به حرکات زمان/قیمتی است که به دنباله فیبوناچی و تقارن آن ها در بازارها مربوط است.
آنالیز دنباله اعدا فیبوناچی در تمام بازار ها و در هر بازه زمانی ای قابل انجام است. ایده اولیه در استفاده از این دنباله ها این است که نقاط بازگشتی کلیدی، عقب نشینی ها، اوج گرفتن ها و نوسانات رو به بالا و پایین را تشخیص دهیم.
در الگوهای هارمونیک با یک سری ساختار هندسی سر و کار داریم که از دنباله فیبوناچی استفاده می کنند. فهم این الگوها یک فرصت های خاص و فوق العاده ای را در اختیاران فعالان بازار بورس قرار می دهد؛ زیرا با استفاده از آن ها می شود روند های قیمتی را پیش بینی کرده و و نقاط بازگشتی را مشخص کرد. معامله گران بورس با استفاده از این الگوها می توانند نقاط ورود، توقف و اهداف قیمتی خود را تعیین کنند.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب می کند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار می شون دریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبت ها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده می شود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز می توان آنرا یافت.از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار می شود، می توان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعه ای که معامله در آن انجام می شود تاثیر می پذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازه های متفاوت است، معامله گر می تواند نسبت های فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیش بینی قیمت های آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت داشته اند و الگوها و سطوحی را یافته اند که باعث بهبود عملکرد این روش می شود.
الگو های هارمونیک
الگوی گارتلی در تحلیل تکنیکال
در طول این مقاله بیشتر در مورد این الگو که توسط گارتلی به وجود آمد و بعدا کارنی نسبت های فیبوناچی را به آن اضافه کرد، صحبت کردیم. در تصویر زیر نمونه ای از آن را می بینید.
سبت ها در این الگو چگونه است؟ در اینجا از مثال الگوی صعودی استفاد می کنیم. قیمت از نقطه X شروع شده و تا A بالا می رود و سپس به اندازه 0.618 نسبت به A به سمت B پایین می رود(0.618 مقداری که از X تا A رفتیم را محاسبه کرده و ضلع سوم را از X به B می کشیم) قیمت بعد از این مرحله به اندازه نسبت 0.382 تا 0.886 AB به سمت C می رود و ضلع BC را تشکیل می دهد. سپس به نسبت 1.13 تا 1.62ضلع AB ضلع سوم مثلث BCD با نام CD را می کشیم. نقطه D از X تعیین شده و برای مشخص کردن آن از نسبت 0.785 استفاده می کنیم.
الگوی خرچنگ در تحلیل تکنیکال
از نظر کارنی الگوی خرچنگ فوق العاده دقیق است و نسبت های آن به اعداد فیبوناچی بسیار نزدیک هستند. پیشنهاد ما نیز این است که برای تحلیل تکنیکال قیمت ها حتما نگاهی به الگوی خرچنگ بیندازید. الگوی خرچنگ از نظر ظاهری به نوع پروانه ای شباهت دارد؛ اما در اندازه و نسبت ها متفاوت هستند. تعیین نقطه C مانند دو الگوی قبلی است؛ اما خط نسبت رسم AB از XA از 0.382 تا 0.618 بوده و ضلع CD نیز با نسبت 2.618 الی 3.618 رسم می شود.
الگوی 3 درایو یا 3 Drives
این الگو، شباهت زیادی به الگوی AB=CD دارد. تنها تفاوت این است که در این الگو، 5 لگ در ساختار پترن وجود دارد. برخی از کتب، قواعد موج شماری الیوت را برگرفته از این الگو می دانند.این الگو دارای 3 قله یا درایو و 2 کارکشن یا اصلاح است. درایوها یا نقاط قله با اعداد نام گذاری شده و کارکشن ها با حروف نام گذاری می شوند.نکته مهم این الگو این است که به منظور تشکیل یک الگوی ایده آل ۳ درایو، باید طول کارکشن ها و درایوها از نظر زمانی و قیمتی با یکدیگر برابر باشند. در شکل زیر، الگوی ۳ درایو نشان داده شده است.
الگوی خفاش Pat Pattern
در آموزش الگوهای هارمونیک، این الگو از نوع بازگشتی شناخته شده است. درواقع، تغییریافته و توسعه یافته الگوی گرتلی است. بعنوان یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک شناخته شده است. ضریب اطمینان و دقت نسبت به سایر الگوهای هارمونیک بالاتر است. این الگو، در دو نوع الگوی خفاش صعودی و الگوی خفاش نزولی بوده و شباهت زیادی به گرتلی و پروانه دارد. تنها تفاوت در نسبت های فیبوناچی است. الگوی خفاش صعودی یا Bullish Bat: الگوی خفاش نیز شبیه به الگوی گارتلی اما دارای نسبت های فیبوناچی مختلفی است:
.B=38.2-50% XA C=38.2-88.6% AB
D=88.6% XA D=161.8-261.8% BC
نمونه ای از الگوی خفاش صعودی به شکل زیر است:
الگوی خفاش نزولی یا Bearish Bat: نسبت های فیبوناچی در این الگو به شکل زیر هستند:
B=38.2-50% XA C=38.2-88.6% AB
D=88.6% XA D=161.8-261.8% BC
الگوی سایفر در تحلیل تکنیکال
الگوی سایفر یک الگو با نسبت های خاص فیبوناچی است که برای رصد نمودارها در بورس مورد استفاده قرار می گیرد. این الگو در تحلیل تکنیکال کمتر مشاهده می شود؛ زیرا تغییرات قیمتی ای که بتواند نسبت های آن را به وجود آورد کمیاب هستند. این نسبت ها به شرح زیر هستند:
AB: یک بازگشت از ضلع XA به نسبت 0.382 تا 0.618
BC: افزایش و بالا رفتن به نسبت 1.272 تا 1.414 از XA
CD: بازگشت با نسبت 0.786 از ضلع XC
الگوی کوسه در تحلیل تکنیکال
این الگو به نسبت بقیه مقداری جدید تر است و برای اولین بار در سال 2011 برای تحلیل تکنیکال بازار بورس مورد استفاده قرار گرفت. برای اینکه نام آن بهتر به یادتان بماند به این فکر کنید که بسیاری از معامله گران در بورس به دنبال صید ماهی هستند؛ اما برخی از آن ها که غول محسوب می شوند کوسه شکار می کنند. الگوی کوسه به دلیل فوق العاده دقیق و قدرتمند بودنش مخصوص این افراد است.این الگو نسبت معروف بازگشتی 0.886 را دارد و از 4 ضلع تشکیل شده است. خط AB در راستای projection XA با نسبت 1.13 تا 1.618 کشیده می شود و در گستره projection خط AB نیز 1.618 تا 2.24 ضلع BC را داریم. در زیر تصویر حالت صعودی این الگو که مورد بررسی قرار گرفت را می بینید.
الگوی پروانه در تحلیل تکنیکال
اکنون با نگاهی به نسبت ها و اضلاع متوجه این حرف که گفتم این الگوها شباهت زیادی به یکدیگر دارند می شوید. تنها تفاوت بین الگوی پروانه و گارتلی در این است که D بیشتر از X بالا و یا پایین می رود؛ زیرا نسبت آن بیشتر از نسبتش در گارتلی است. در تصویر زیر نمونه الگوی پروانه ای را مشاهده می کنید. همانطور که در حالت صعودی مشخص است ضلع AB به نسبت 0.786 از ضلع XA کشیده شده است و نقطه C با نسبت 0.382 الی 0.886 از نقطه A به دست آمده است. ضلع CD نیز با ادامه دادن ضلع AB با نسبت 1.618 تا 2.24 قابل رسم است.
الگوی AB-CD
کی از معتبرترین و مهمترین الگوهای هارمونیک رایج و موجود در بازار، الگوی AB-CD است. این الگو از 4 نقطه A، B، C و D تشکیل می شود. دو خط AB و CD را لگ های (Legs) الگو می نامند. خط نیز کارکشن یا اصلاح نامیده می شود. علاوه براین، این الگو یکی از انواع الگوهای بازگشتی است. نکته مهم این است که به منظور استفاده از این پترن در معاملات، بهترین نوع معامله می تواند خرید در نزدیکی نقاط A یا C و فروش در نزدیکی نقاط B یا D است.این الگو معمولا به دو حالت زیر اتفاق می افتد:
طول BC بازگشتی دارای درصدی بین 38.2 تا 88.6 درصد است. نقطه D که در اینجا همان PRZ است، جهت قیمت تغییر کرده و در میان دو نسبت 113 تا 261.8 درصد قرار می گیرد.تارگت یا هدف ها در الگوی AB-CD معمولا یکی از نسبت های زیر هستند:
مثلا درصورتی که 61.8 درصد از AB توسط BC اصلاح شد، هدف نقطه D باید روی سطح 161.8 درصد از BC واقع شود. از بین نسبت های ذکر شده در جدول فوق، حالت های ایده آل برای الگوی AB=CDS در سطوح اصلاحی 61.8 و 78.6 درصد قرار دارند.در آموزش الگوهای هارمونیک، به منظور یافتن بهترین ناحیه PRZ می توان ابزار فیبوناچی پروجکشن بر روی موج AB را بکار برد. ناحیه ای که همپوشانی فیبوناچی مناسبی در آن ایجاد شود، نقطه PRZ احتمالی درنظر گرفته می شود. با اتصال نقاط A-B-C به یکدیگر، ناحیه نقطه D بطور کامل مشخص می شود.
بطورکلی در مباحث آموزش الگوهای هارمونیک، الگوهای هارمونیک یا فیبوناچی به ۲ دسته صعودی و نزولی طبقه بندی می شوند. یعنی هریک از الگوهای هارمونیک، ۲ حالت صعودی و نزولی دارند.معمولا این الگوها، در انتهای امواج صعودی یا نزولی تشکیل شده و موجب تغییر در روند می شوند. علاوه براین، اگر این الگوها در بازه های زمانی بالاتری شکل بگیرند، دارای اعتبار بالاتری خواهند بود. بنابراین، روند بلندمدت را مشخص می کنند.شکل گیری این الگوها در انتهای موج های صعودی یا اصلاحی بسیارمهم است. زیرا اگر بتوانید این الگوها را قبل از پایان یافتن موج صعودی یا نزولی شناسایی کنید، قادرید با فاصله زمانی مناسب قبل از بازار، از این روند خارج شوید یابه آن ورود پیدا کنید.
الگوی هارمونیک سایفر (Cypher) و استراتژی معاملاتی آن
الگوی سایفر یکی از الگوهای کمتر شناخته شده هارمونیک است. با این حال، یک الگوی معاملاتی قدرتمند است که بکارگیری آن می توانید سودهای خوبی را برای معامله گران بورس و فارکس به ارمغان بیاورد.
در اینجا قصد داریم جزئیات این الگو و نحوه معامله بر اساس آن را برای شما شرح دهیم.
الگوی هارمونیک سایفر
سایفر یک الگوی بازگشتی است که در دسته الگوهای هارمونیک طبقه بندی می شود. این الگو در همه بازارهای مالی از جمله بازارهای فارکس ، بورس ، فیوچرز و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد.
الگوی سایفر در مقاسیه با دیگر الگوهای هارمونیک مانند گارتلی ، خفاش و پروانه ، کمتر در نمودار قیمتها ظاهر می شود.
الگوی سایفر دارای 4 حرکت قیمتی است که نسبت های فیبوناچی مشخصی بین آنها برقرار است. در ادامه در مورد این حرکات قیمت و ارتباط آنها بحث خواهیم کرد. الگوی سایفر معمولا در یک بازار روند دار تشکیل و بعنوان حرکت انتهایی روند ظاهر می شود. این بدان معنی است که پس از تشکیل الگو یک بازگشت قیمت را در بازار شاهد خواهیم بود.
الگوی سایفر در یک روند صعودی، قله های بالاتر و کف های بالاتر را تشکیل می دهد. بالعکس در یک روند نزولی، الگوی سایفر، کف ها پایین تر و قله های پایین تر را ایجاد می کند.
سه حرکت اول این الگو شبیه به یک زیگزاگ است. در زیر می توانید شکل کلی الگوی سایفر را مشاهده می کنید. ساختار شکل زیر یک الگوی سایفر صعودی را نشان می دهد.
شکل کلی الگوی سایفر
همانگونه که در شناسایی الگوهای هارمونیک شکل بالا مشاهده می شود الگو از 5 نقطه شامل نقاط X، A، B، C، D تشکیل شده است. بنابراین 4 حرکت قیمتی مجزا الگو را شکل می دهند. اولین حرکت، XA، دومین حرکت AB، سومین حرکت BC و چهارمین حرکت قیمتی CD می باشد.
شما می توانید در تصویر مشاهده کنید که چگونه نقطه A و نقطه C در سایفر صعودی، قله های بالاتر را ایجاد کرده اند. همچنین نقطه B یک کف بالاتر را تشکیل داده است.
قوانین الگوی سایفر
حال، وارد جزئیات بیشتر می شویم. زیرا جهت شناسایی الگوی سایفر بایستی از قوانین آن آگاهی داشته باشیم.
اولین حرکت الگو، حرکت XA نام دارد. دومین حرکت، موج AB است که بخشی از حرکت قبلی (XA) را به عقب باز می گردد. حرکت AB یک موج اصلاحی است.
حرکت سوم، موج BC است که انتهای آن از قله A بالاتر می رود. در نهایت، موج CD را خواهیم داشت که بخشی از کل حرکت ایجاد شده X تا C را باز می گردد.
حالا نوبت آن است تا روابط فیبوناچی بین هر حرکت با دیگر موج ها را مشخص کنیم.
نسبت های فیبوناچی در سایفر صعودی
حرکت AB بایستی حداقل تا 38.2% و حداکثر تا 61.8% موج XA باز گردد.
موج BC بایستی حداقل به اندازه 127% فیبوناچی اکستنشن موج XA ادامه یابد. همچنین BC نبایستی بیش از 141.4% حرکت XA ادامه داشته باشد.
نقطه D بایستی بر روی یا در نزدیکی فیبوناچی 78.6% کل حرکت X تا C را باز گردد.
در بین این قوانین، اولین و آخرین مورد برای شناسایی الگوی سایفر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
دو ابزار اصلی فیبوناچی وجود دارد که در اغلب پلتفرم های معاملاتی در دسترس می باشد. اولین ابزار، فیبوناچی بازگشتی و دومین مورد، ابزار فیبوناچی اکستنشن است.
علاوه بر این، اندیکاتورها و نرم افزارهایی وجود دارند که الگوی هارمونیک سایفر را بصورت اتوماتیک بر روی نمودار، شناسایی می کنند.
سوالی که در ذهن اغلب معامله گران وجود دارد این است که آیا در هنگام شناسایی الگوهای هارمونیک بایستی سایه کندل ها را در نظر بگیریم یا قیمت بسته شدن را مد نظر قرار دهیم؟
برای پاسخ به این سوال باید بگوییم که بستگی دارد.
اگر سایه کندل استیک بطور غیرمعمولی بلند باشد بهتر است قیمت بسته شدن کندل (Close) را در نظر بگیرید. از سوی دیگر، اگر سایه شمع یا کندل در حد نرمال باشد سایه شمع را جهت اندازه گیری فیبوناچی مد نظر قرار دهید.
الگوی سایفر صعودی
در شکل زیر ویژگی های الگوی سایفر صعودی را مشاهده می کنید.
واکنش قیمت پس از تکمیل سایفر صعودی
اولین موج، XA یک حرکت صعودی است.
موج بعدی، AB است. قیمت در این موج نزول می کند و بخشی از موج XA را باز می گردد. این حرکت بایستی بین 38.2% تا 61.8% موج XA ادامه یابد.
حرکت BC یک موج صعودی است که از قله A بالاتر می رود. این حرکت، مابین 127.2% و 141.4% موج XA اولیه، خاتمه می یابد.
حرکت آخر، موج CD است که طی آن قیمت کاهش می یابد. این موج تا محدوده 78.6% فیبوناچی کل حرکت XC ادامه می یابد.
زمانیکه قیمت در سطح 78.6% به نقطه D رسید، الگوی هارمونیک سایفر صعودی تکمیل شده است. بدین ترتیب، انتظار می رود قیمت از این نقطه صعود کند.
الگوی سایفر نزولی
شکل و قوانین کلی سایفر نزولی را می توانید در شکل زیر مشاهده کنید.
الگوی سایفر نزولی
حرکت اولیه XA یک حرکت نزولی است که از نقطه X شروع می شود.
موج AB صعود می کند و بخشی از حرکت XA را باز می گردد. این حرکت بازگشتی بایستی قیمت را تا بین 38.2% و 61.8% حرکت XA پیش ببرد.
حرکت BC یک حرکت کاهشی است که از کف قیمتی A نیز عبور می کند. این موج بین 127.2 تا 141.4 درصد فیبوناچی اکستنشن XA خاتمه می یابد.
موج CD نیز صعود می کند و تا محدوده 78.6% کل حرکت X تا C را باز می گردد.
زمانیکه قیمت در فیبوناچی بازگشتی به نقطه D رسید، الگوی سایفر نزولی تکمیل شده است و انتظار می رود قیمت از این نقطه کاهش یابد.
الگوی هارمونیک سایفر و الگوی هارمونیک شارک (کوسه)
برخی معامله گران بازارهای فارکس و بورس که برای معاملات خود از الگوهای هارمونیک استفاده می کنند الگوهای سایفر و شارک را با یکدیگر اشتباه می گیرند.
البته الگوی شارک شباهت های دارد اما دارای تفاوت هایی نیز می باشد که در اینجا به آنها می پردازیم.
در زیر، شکل کلی هر دو الگوی شارک و سایفر را در کنار هم قرار داده ایم تا تفاوت ها را راحت تر مشاهده کنید.
با وجود اینکه شباهت هایی در این دو الگو وجود دارد چندین تفاوت کلیدی نیز وجود دارد که معامله گران بایستی آنها را به خاطر بسپارند.
ابتدا به نحوه علامت گذاری هر دو الگو توجه کنید. الگوی سایفر با حروف XABCD و الگوی شارک با 0XABC نشان داده می شود.
موج دوم در الگوی سایفر بایستی تا نسبت خاصی از فیبوناچی باز گردد در حالیکه چنین الزامی در الگوی شارک وجود ندارد.
سومین موج در سایفر بایستی بین 127 تا 141 درصد حرکت XA خاتمه یابد. اما این محدوده در الگوی شارک (کوسه) اندکی عریض تر است و مابین 113 تا 161.8 درصد، خاتمه می یابد.
آخرین موج در الگوی سایفر تا محدوده 78.6% کل حرکت XC ادامه می یابد. در حالیکه موج آخر در الگوی شارک مابین 88 تا 113 درصد حرکت 0 تا B خاتمه می یابد.
همانطور که مشاهده کردید الگوی شارک (Shark) و الگوی سایفر (Cypher) در شکل کلی و در نسبت های فیبوناچی دارای تفاوت هایی با یکدیگر هستند.
استراتژی معاملاتی سایفر
حال می خواهیم بر اساس الگوی سایفر یک استراتژی معاملاتی ایجاد کنیم. هنگامیکه بازار را جهت یافتن یک ساختار مشابه با الگوی سایفر جستجو می کنید بایستی قبل از هر کار دیگری، نسبت های مهم فیبوناچی را بررسی کنید.
پس از اینکه اطمینان پیدا کردیم الگو معتبر است، می توانیم در محدوده تکمیل شدن الگو (نقطه D)، خود را برای یک معامله سودآور آماده کنیم.
در زیر، قوانین معاملاتی خرید را در الگوی سایفر صعودی مشاهده می کنید:
- یک سفارش محدود خرید (Buy Limit Order) در سطح 78.6% حرکت XC قرار دهید. این نقطه همان نقطه D است.
- سفارش حد زیان (Stop Loss) را پایین تر از نقطه X قرار دهید.
- ما از استراتژی حد سود دوتایی استفاده می کنیم. حد سود اول را دقیقا در زیر قله A قرار می دهیم. حد سود بعدی را دقیقا در زیر قله C تنظیم می کنیم.شناسایی الگوهای هارمونیک
همچنین قوانین معامله فروش در الگوی سایفر نزولی به شرح زیر می باشد:
- یک سفارش محدود فروش (Sell Limit Order) در سطح 78.6% فیبوناچی حرکت XC قرار دهید. این نقطه همان نقطه D است.
- حد زیان را بالاتر از نقطه X تعیین کنید.
- ما از استراتژی حد سود دوتایی استفاده می کنیم. حد سود اول را دقیقا بالاتر از نقطه A و حد سود دوم را بالاتر از نقطه C قرار می دهیم.
مثالی از الگوی سایفر صعودی
حال به یک معامله واقعی در بازار فارکس می پردازیم که بر اساس الگوی سایفر صعودی ایجاد شده است.
این معامله در تایم فریم 4 ساعته بر روی جفت ارز دلار استرالیا / دلار آمریکا انجام شده است.
سایفر صعودی در بازار فارکس
در تصویر بالا الگوی سایفر را مشاهده می کنید که در قالب یک سایه آبی رنگ، مشخص شده است.
توجه کنید که حرکت شارپ صعودی از نقطه X شروع شده و در نقطه A پایان یافته است. قیمت از نقطه B شروع به نزول می کند و کف B را ایجاد می کند. نقطه B در سطح 44% موج XA قرار گرفته است که مطابق با قوانین الگوی سایفر است.
پس از تکمیل نقطه B قیمت دوباره اوج می گیرد و موج BC ایجاد می شود. توجه کنید که در حین تشکیل این موج، قیمت چگونه از قله A عبور می کند.
با حرکت آخر نیز موج CD تکمیل می شود.
ما می دانیم که یکی از مهم ترین روابط فیبوناچی در الگوی سایفر، نقطه D می باشد که در محدوده 78% حرکت XC است.
بنابراین بر اساس قوانین معاملاتی سایفر، در این نقطه وارد معامله خرید می شویم. شما می توانید نقطه ورود را در نمودار مشاهده کنید.
اولین کاری که پس از نقطه ورود بایستی به آن توجه کنیم تعیین محل حد زیان معامله است. حد زیان بایستی در زیر نقطه شروع X قرار گیرد. حد زیان را با یک خط مشکی، پایین تر از نقطه ورود بر روی نمودار، مشخص کرده ایم.
همانطور که در نمودار مشاهده می کنید، پس از اینکه وارد معامله خرید شده ایم قیمت اندکی ریزش کرده است. اما خوشبختانه هنوز از حد زیان ما فاصله دارد.
استراتژی سایفر، نیاز به یک حد سود دوتایی دارد. هدف اول ما قله A می باشد که در نمودار بالا با “حد سود 1” مشخص شده است. همچنین هدف دوم در قله C قرار دارد که می توانید آن را با عنوان “حد سود 2” در نمودار مشاهده کنید.
همان گونه که مشاهده می شود نمودار به راحتی به هر دو هدف قیمتی دست یافته و معامله با سود قابل توجه به پایان رسیده است.
مثالی از الگوی سایفر نزولی
حال می خواهیم یک معامله بر اساس الگوی سایفر نزولی را به شما نشان دهیم.
در زیر، نمودار یورو / دلار کانادا را در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید.
سایفر نزولی در بازار فارکس
نمودار EUR/CAD از نقطه X شروع به نزول کرده و فشار فروش، نرخ این جفت ارز را تا نقطه A ادامه داده است. این حرکت، موج XA را ایجاد می کند.
سپس قیمت صعود می کند و در 62% موج XA خاتمه می یابد. انتهای این صعود، نقطه B می باشد.
62 درصد تنها اندکی از حداکثر 61.8% درصد بیشتر است. با این حال، به اندازه کافی به سطح قابل قبول الگوی سایفر، نزدیک است که آنرا معتبر در نظر بگیریم.
پس ازاینکه نقطه B ایجاد شد قیمت شروع به نزول کرده و از کف A پایین تر آمده است. بدین ترتیب نقطه C ایجاد می شود.
پس از تشکیل BC، قیمت اوج می گیرد و بخشی از کل نزول را باز می گردد. این نقطه D می باشد که تا محدوده 78% حرکت X تا C را باز گشته است.
شما می توانید در نمودار ببینید که سیگنال ورود به معامله فروش در کجا صادر شده است. همانطور که مشاهده می کنید پس از ورود به معامله فروش، قیمت اندکی افزایش یافته است. اما سپس نزول کرده و یک الگوی کندل استیک ستاره صبح را تشکیل داده است.
الگوی ستاره صبح، احتمال نزول قیمت را افزایش می دهد و ما با اعتماد به نفس بیشتری معامله را دنبال می کنیم.
حد زیان معامله را نیز بالاتر از نقطه X قرار می دهیم. این سطح قیمتی را با یک نقطه چین در نمودار بالا مشاهده می کنید.
سرانجام می توانید به حد سود معامله توجه کنید که در دو قیمت متفاوت بر روی نمودار مشخص شده اند. این قیمتها متناظر با سطوح A و C هستند.
شما بخشی از معامله را در حد سود اول و مابقی را در حد سود دوم می بندید و از معامله خارج می شوید.
نتیجه گیری
الگوی سایفر یک الگوی هارمونیک نسبتا پیچیده است و معامله گران کمتری با ساختار آن آشنایی دارند. نرخ موفقیت این الگو بسیار بالاست و نسبت پاداش به ریسک جذابی دارد.
مانند سایر الگوهای هارمونیک، این بسیار مهم است که با دقت کافی، الگو تایید شود. ما نمی خواهیم درباره نسبت های ایده آل فیبوناچی، خشک عمل کنیم. اما نبایستی سهل انگارانه با آن برخورد کنیم.
الگوهایی که نسبت های فیبوناچی دقیق تری دارند در مقایسه با آنهایی که با نسبت های فیبوناچی ضعیف تری تشکیل شده اند، دارای نرخ موفقیت بالاتری هستند.
موضوع آخری که بایستی به آن اشاره کنیم این است که بکارگیری الگوی سایفر در تایم فریم های بالاتر مانند تایم فریم 4 ساعته و بیشتر، نتیجه مطلوب تری ارائه می دهد.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.1 / 5. تعداد آرا 39
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
استراتژی مارتینگل در معاملات باینری آپشن
بهترین تایم فریم معاملات فارکس کدام است؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
الگوی کوسه چیست؟
همان طور که میدانید الگوهای بسیاری در تحلیل تکنیکال مربوط به بازار بورس وجود دارند و یکی از پرکاربردترین این الگوهای تحلیل تکنیکال، الگوی کوسه است. این الگو نیز مانند دیگر الگوها ترکیبی از اعداد فیبوناچی و اشکال هندسی هستند.
بنابراین برای استفاده از آنها بایستی تسلط کاملی روی ابزارهای فیبوناچی داشته باشید. تا در این صورت بتوانید با استفاده از الگوی کوسه و الگوهای هارمونیک دیگر، سود خوبی در بازار بورس و معاملات کسب نمایید.
باید بیان کنیم الگوی هارمونیک کوسه نیز مانند دیگر الگوها، دارای جریان نزولی و صعودی هستند. اغلب الگوهای صعودی کوسه به شکل M بوده است و الگوی نزولی کوسه نیز به شکل W است.
برای این که بتوانیم شناسایی الگوهای هارمونیک الگوی کوسه را بهتر بشناسیم، ضروری است دو الگوی نزولی کوسه و الگوی صعودی کوسه را به خوبی تحلیل کنیم. در ادامه قصد داریم به معرفی این دو الگو بپردازیم پس همراه ما باشید.
الگوی کوسه نزولی
برای اینکه متوجه شوید شروع جریان نزولی الگوی کوسه از کجا آغاز میشود، نقطهای را با نام x در نظر بگیرید. این نقطه هنگامی که در جهت نقطه A شروع به افت کرد، جریان نزولی قیمت آغاز شده است.
حرکت بعدی در این نوع الگو، یک جریان معکوس از نقطه A به نقطه B خواهد بود. اصطلاحا به این نقطه موج XA گفته میشود. بنابراین پس از آن نیز شاهد کاهش قیمت به اندازه خط BC خواهید بود.
که در حقیقت نقطه C سطح اصلاحی در موج AB محسوب میشود. در جریان نزولی الگوی کوسه شما نیز شاهد صعود این الگو خواهید بود. برای اینکه نقاط صعودی CD را تعیین کنید، در حقیقت بایستی نقطه D را در نمودار شناسایی الگوهای هارمونیک سطح اصلاحی موجو BC را نشان دهد. از سوی دیگر نیز نقطه D قادر است در نسبت موج XA نیز قرار گیرد.
در چنین الگوی میتوانید به وضوح نقطه D را ابتدای جریان نزولی الگوی کوسه به حساب آورید. چنانچه این نقطه از قیمت معینی گذر کند، انتظار آن را داشته باشید که قیمت با اصلاح موج XA همراه شده و جریان نزولی شروع شود.
بعد از آن نیز شروع این جریان را میتوان نقطه D جدید به حساب آورد. معاملهگران به این دلیل واقف هستند که فقط میتوان در بازارهای دو طرفه سود خوبی را از کاهش قیمت کسب کرد.
بنابراین در صورتی که در بازارهای دو طرفه شاهد الگوی نزولی کیسه بودید، قادر هستید در نقطه D اقدام به ارسال سفارش فروش و انجام معامله کنید. بعد از آن نیز بایستی با ارسال خرید در قیمتهای پایینتر، از این معامله خارج شوید. در چنین الگویی شما با اهداف قیمتی منحصربهفردی مواجه هستید که شامل موارد زیر هستند:
چنانچه شکست مقاومت قیمت C و ادامه این جریان افتی قادر هستید حد ضرر این الگوی کوسه را از نقطه D بالاتر در نظر بگیرید. حال که با الگوی کوسه نزولی آشنا شدید در ادامه به توضیح الگوی کوسه صعودی میپردازیم.
الگوی کوسه صعودی
برای تعیین این الگو نیز بایستی نقطه شروع را نقطه X در نظر بگیرید، که به جهت نقطه A در حال رشد است. بعد از آن نقطه A به نقطه B مشاهده نمایید که در اصل سطح اصلاحی موج XA به حساب میآید.
بعد از آن سطح اصلاحی، قیمت در خط BC نیز جریان صعودی در پیش میگیرد. نقطه C روی الگوی کوسه صعودی سطح اصلاحی موج AB است. شما میتوانید در این نوع الگو نیز شاهد جریان نزولی قیمت باشید که از طریق خط CD مشخص میشود.
نقطه D سطح اصلاحی روی این الگو است که روی موج BC قرار میگیرد. این نقطه را میتوانید سطح اصلاحی XA نیز به حساب آورد. باید روی الگوی صعودی کوسه، نقطه D را از اول جریان صعودی حرکت قیمت در نظر داشته باشید.
در این نقطه قادر هستید با ارسال سفارش خرید، وارد معامله شوید. چنانچه نقطه D از تراز 0.886 گذر کرد، میتوانید منتظر افزایش جریان صعودی موج XA روی این نوع الگو باشید.
بنابراین نقطه D را روی الگوی کوسه صعودی، روی تراز اصلاحی 1.13 موج XA واقع خواهد شد. روی الگوی کوسه صعودی نیز اهداف قیمتی معینی وجود دارد که میتوان به پرکاربردترین آنها چنین اشاره کرد:
بعد از شکست مقاومت قیمتی نقطه C حد ضرر روی این الگوی کوسه را بایستی کمی پایینتر از نقطه D مدنظر قرار دهید.
نکته مهمی که در این بخش وجود دارد این است که در زمان تشخیص الگوهای هارمونیک کوسه در نمودار و محاسبه نقطه D بهتر است از تغییر جریان مطمئن شوید و سپس اقدام به ورود کنید.
بنابراین بهتر است منتظر بمانید تا واکنش قیمت پس از لمس نقطه D و در کندلهای پس از این نقطه در رابطه با ورود یا عدم ورود به سهم تصمیمگیری شود. برای اطمینان خاطر از تغییر جریان بسیاری از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال مانند واگرایی میتواند کارساز شود.
علاوهبر این فراگیری علم تابلوخوانی و کندلشناسی میتواند تا حد قابل توجهی تشخیص الگوی کوسه و تغییر جریان نمودار را ساده کند.
ساختارهای قیمتی در الگوهای هارمونیک
بین الگوهای قیمتی تکنیکال استاندارد مانند الگوهای سروشانه و تکنیک معاملات در الگوهای هارمونیک، شباهتهای بسیاری وجود دارد. یکی از دلایل مهم با هدف تشخیص و تایید الگوهای قیمتی، تمرکز اصلی بر شکل منحصربهفرد حرکات قیمتی است.
الگوهای هارمونیک، الگویهای قیمتی تکنیکال بسیار منحصربهفرد با محاسبات فیبوناچی خاصی هستند. محاسبات فیبوناچی مزیتهای بسیاری را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این مزیت در تعیین و دستهبندی سطوح قیمتی تکنیکال جدا به کار میروند.
هر یک از فرصتهای معاملاتی، برای هر موقعیت معین، استراتژیهای الگو محور منحصربهفردی را نشان میدهد. ساختارهای قیمتی متشابه، برابر نبوده و بایستی هر الگو عینا تعریف و مشخص شود. اطلاعات بسیاری از تعریف خاص الگو براساس حرکات قیمتی احتمالی آتی قابل تشخیص است.
همچنین بخوانید : آموزش بورس از صفر
جزئیات معاملات در الگوهای هارمونیک کوسه
به طور کلی، این شیوه موجب ایجاد معاملاتی میشود که از نظر تکنیکال طبق حرکات قیمتی گذشته و آینده ایجاد شدهاند. در الگوهای هارمونیک کوسه، معاملهگر به جای مشغول شدن به موضوعات بنیادی، صرفا بر حرکات خالص قیمتی متمرکز است.
در تصمیمگیریهای معاملاتی با هدف از بین بردن تعصبات، اعتماد کامل به حرکات قیمتی لازم است. این دلیل موجب میشود که معاملهگر، تمام سیگنالهای تکنیکال موجود در بازار بورس را استفاده نماید.
سیگنالهای مرتبط با نقاط بازگشتی ابزار از طریق محاسبات نسبی روی امواج مجاور قیمتی نشان داده میشود. شرایط بازار از طریق تکنیکهای معاملاتی مشخص میشوند. همچنین، تکنیکهای معاملاتی هارمونیک به شما کمک میکند تا بتوانید فرصتهای معاملاتی مختلف را شناسایی کنید.
این فرصتهای معاملاتی درواقع به خریداران و فروشندگانی که با یکدیگر در حال رقابت هستند کمک میکند تا بتوانند سطوح قیمتی سهام را بهتر شناسایی کنند. الگوهای قیمتی منحصربهفرد اغلب موجب تغییر این سطح میشوند.
قواعد دقیق موجود در الگوهای هارمونیک کوسه، سیستمی را به معاملهگران ارائه میکنند که اساس و پایه تمام تصمیمات معاملاتی را در الگوهای تکنیکال به شمار میرود. معاملات صورت گرفته طبق الکوهای هارمونیک، دارای دامنههای قیمت دقیق هستند.
دیدگاه شما