گسترش فراگیری مالی با توسعه پسانداز و سرمایهگذاری خرد
نیما نامداری، عضو هیئتمدیره بلوط؛ هومن مسگری، معاون مشارکتها و سرمایهگذاریهای داتین / سالهاست اهمیت توانمندسازی مالی خانوادهها در مبارزه با فقر در دنیا درک شده است. به همین دلیل بانک جهانی برنامهای را با عنوان فراگیری مالی (Financial Inclusion) از سال ۲۰۱۴ آغاز کرد که هدف از آن گسترش دسترسی تمامی جمعیت جهان به خدمات اولیه اما ضروری مالی بود. هدف از این کار این بود که با افزایش دسترسی به خدمات مالی، درصد افرادی که در فقر مطلق به سر میبرند، کاهش پیدا کند؛ هدفی که با توسعه فراگیری مالی به تحقق پیوست. طبق آمار بانک جهانی، از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ با اتخاذ این سیاستها، جمعیت فقیر مطلق جهان، تقریباً نصف شده است.
در حوزه فراگیری مالی، منظور از خدمات مالی ضروری، امکان افتتاح حساب یا هر موجودیت مالی دیگر مبتنی بر پول رایج (کیف پول دیجیتال، کارت و…) است که به فرد امکان بدهد حداقل از پنج سرویس پایهای شامل پرداخت، پسانداز، اعتبار، انتقال ارزی و بیمه بهرهمند شود.
با حمایت بانک جهانی، بهتدریج بحث فراگیری مالی وارد ادبیات سیاستگذاری بسیاری از کشورها شد و در برخی کشورها به یکی از اجزای کلیدی برنامههای توسعه و فقرزدایی بدل شد. بهعنوان مثال استفاده از کیف پولهای موبایل باعث شد که در کشورهای آفریقای مرکزی نظیر غنا، کنگو و نیجریه، بخش مهمی از جمعیت روستایی که فاقد حساب بانکی بودهاند، اکنون بتوانند با تلفن همراه خود تراکنش بانکی داشته باشند. در نتیجه دولتها این امکان را پیدا کردهاند که کمکهای حمایتی و یارانهها را با حداقل فساد به دست شهروندان برسانند. در ایران نیز همین اتفاق با کارت بانکی افتاد و یارانه نقدی افراد با استفاده از این فناوری بین ۷۰ میلیون شهروند با حداقل فساد توزیع شد.
طبق اعلام بانک مرکزی، تعداد کارتهای بانکی صادرشده تا پایان فروردینماه ۱۴۰۱ قریب به ۴۱۵ میلیون کارت بانکی در قالب کارت نقدی، اعتباری و هدیه در کشور بود؛ به این ترتیب در صورتی که جمعیت ایران را ۸۵ میلیون نفر در نظر بگیریم، بهطور میانگین هر ایرانی حدود پنج کارت بانکی دارد. اگر این مقدار را به جمعیت بالای ۱۸ سال کشور که تقریباً ۶۰ میلیون نفر است، تقسیم کنیم، سهم هر ایرانی بالای ۱۸ سال نزدیک به هفت کارت خواهد شد.
با وجود این آمار و در حالی که تقریباً تمام ایرانیها به امکان افتتاح حساب که یکی از شاخههای فراگیری مالی است، دسترسی دارند، آیا این عدد میتواند امیدوارکننده باشد و کمک کند که فقر مطلق در کشور کاهش یابد؟
تأثیر فینتکها بر فراگیری مالی
در سالهای اخیر، فینتکها هم به بازیگران کلیدی این حوزه تبدیل شدهاند؛ از راهکارهای پرداخت گرفته تا پلتفرمهای وامدهی همتابههمتا، همگی خدماتی هستند که فینتکها ارائه میدهند. برای مثال بیش از یک دهه است که مردم آفریقا به لطف فینتکها و خلاف آنچه تصور ماست، نسبت به فناوری بسیار پیشتازانهتر رفتار کرده و برای ارسال و دریافت پول خود از کیف پولهای دیجیتالی استفاده میکنند.
همچنین فینتکها میتوانند به خانوادهها کمک کنند گزینههای بیشتری در تصمیمگیریهای مالی خود داشته باشند و این گزینهها را سریعتر و ارزانتر به کار بگیرند. به این صورت خانوادهها توانمندی مالی بهتری پیدا کرده و در کلیت جامعه هم فراگیری مالی افزایش پیدا میکند. خروج از تله فقر گاهی با کمکگرفتن در مدیریت هزینه خانوار ممکن میشود، گاهی اوقات با دریافت وام و اعتبار، برخی اوقات با پسانداز بهتر و سرمایهگذاری هوشمندانهتر، وقتهایی هم با بیمه و مزایای بازنشستگی اقتصادیتر. همه اینها کمک میکنند که معادله دخلوخرج خانوار، بهتر تراز شود و این کاری است که بیشتر از فینتکها برمیآید.
دغدغه پسانداز و کمک فینتکها
یکی دیگر از محورهای کلیدی فراگیری مالی که فینتکها میتوانند در آن نقش مهمی داشته باشند، پسانداز است. اغلب افراد تلاش میکنند بخشی از درآمد خود را خرج نکنند و کنار بگذارند. این پول کنار گذاشتهشده را پسانداز مینامند. افراد به سه دلیل پسانداز میکنند:
- میخواهند برای هزینههای پیشبینینشده، پولی کنار گذاشته باشند. مثلاً اگر اتفاق ناگواری مثل خرابی خودرو یا بیماری یا نیاز به بازسازی خانه پیش آمد، بتوانند از پس هزینههایش برآیند.
- میخواهند برای هزینههای پیشبینیشده، آماده باشند. مثلاً اگر قرار است شهریه دانشگاه بپردازند، هدیه عروسی به کسی بدهند یا سفر بروند، در زمان مقرر پول کافی داشته باشند.
- میخواهند به دارایی خود اضافه کنند. مثلاً میخواهند خانه، گوشی موبایل، لپتاپ یا ماشین جدید بخرند.
معمولاً افراد متناسب با شرایط مالی و رفاهی خود ترکیبی از اهداف بالا را دنبال میکنند، ولی در مراحل مختلف زندگی ممکن است اولویتها متفاوت باشد. پسانداز نقدی سادهترین شکل پسانداز پسانداز و سرمایه گذاری است. خیلیها در گذشته یک قلک میخریدند و هر روز در آن پول میانداختند. بعضیها این پول را جایی مثلاً زیر فرش پنهان میکردند. الان هم خیلیها یک حساب در بانک باز میکنند و مرتب به آن پول منتقل میکنند.
پسانداز در ایران و مسئلهای به نام تورم
البته پسانداز در ایران یک فرق مهم با اغلب کشورهای دنیا دارد. متأسفانه کشور ما از معدود کشورهای دنیاست که نرخ تورم بالایی دارد. نتیجه طبیعی این تورم، کاهش مستمر ارزش پول است؛ یعنی مثلاً اگر تورم موجود در کشور، به کاهش ۲۰درصدی ارزش پول در یک سال منجر شود، هر ۱۰۰۰ تومان با ۲۰۰ تومان کاهش ارزش در پایان سال مواجه میشود. پس اگر کسی در ابتدای سال هزار تومان پول نقد در قلک انداخته یا زیر فرش پنهان کرده باشد، در انتهای سال در اصل معادل ۸۰۰ تومان پسانداز کرده و ۲۰۰ تومان از ارزش پساندازش دود شده و به هوا رفته است. واضح است که این شیوه پسانداز منطقی نیست، چون افراد پسانداز میکنند که توان مالیشان بیشتر شود، نه اینکه کمتر شود. هرچند تورم سالهای اخیر ایران بیش از این مقادیر بوده، اما حقیقت این است که در ایران، تورم موضوعی ساختاری است و طبق گفتههای عبدالناصر همتی، مدیرکل سابق بانک مرکزی، در مقاطعی بنا به دلایلی از جمله تحریم یا کرونا، شوکهایی به آن وارد میشود.
با وجود تورمی که در این سالها همه دیگر بهنوعی به آن عادت کردهایم، اولین راهی که به ذهن افراد میرسد، این است که پولشان را در حسابهای پسانداز بانکی سپرده کنند که به آنها سود تعلق میگیرد. این پسانداز و سرمایه گذاری کار از پسانداز پول نقد بهتر است، اما ایراداتی هم دارد. در سالهای اخیر نرخ سود بانکی اغلب کمتر از نرخ تورم بوده، پس نرخ بهره واقعی منفی بوده است.
فرض کنید شما ۱۰۰۰ تومان را در بانک سپرده کردهاید و بانک به شما سود ۱۰ درصد میدهد. پس در پایان سال ۱۱۰۰ تومان خواهید داشت. حالا اگر تورم در همان سال باعث کاهش ۲۰درصدی ارزش پول شده باشد (که معمولاً بیش از این است)، ۲۰ درصد از ارزش ۱۱۰۰ تومان شما کم شده و در اصل ۸۸۰ تومان میارزد. پس حتی با سود ۱۰درصدی بانک، باز هم شما ۱۲۰ تومان ضرر کردهاید. این ضرر کمتر از حالتی است که پول نقد نگه دارید، ولی باز هم ضرر است.
منطق حکم میکند پسانداز را خیلی سریع به نحوی سرمایهگذاری کرد تا حداقل به اندازه نرخ تورم بازدهی داشته باشد. اینجاست که رابطه پسانداز و سرمایهگذاری شکل میگیرد. برای اغلب افراد پسانداز و سرمایهگذاری هممعنی و همسو هستند، یعنی آنها همان پولی را سرمایهگذاری میکنند که قبلاً پسانداز کردهاند.
باز هم داستان به این سادگی نیست. روی کاغذ گزینههای مختلفی برای سرمایهگذاری وجود دارد، اما در عمل هنگام تصمیمگیری، گزینهها آنقدر هم متنوع نیستند. مهمترین عامل در این تصمیم، تناسبی است که بین سود و ریسک وجود دارد. هر چقدر افراد سود بیشتری انتظار داشته باشند، ریسک آنها هم بالاتر میرود یا به بیان دیگر هرچه ریسک بیشتری بپذیرند، احتمال دارد سود بیشتری هم ببرند. سود و ریسک دو روی یک سکه هستند. اما از افرادی که پسانداز اندکی دارند و سرمایهگذاری هم حرفه تخصصی آنها نیست، نمیشود انتظار داشت که ریسکپذیری زیادی داشته باشند. به همین دلیل خودبهخود گزینههای پرریسک حذف میشوند.
البته سرعت نقدشوندگی هم مهم است. سپرده بانکی نقدشوندگی آنی دارد. سکه و ارز را هم با سرعت خوبی میشود نقد کرد، اما مثلاً زمین و ماشین را نمیشود فوری فروخت. حتی اگر بخواهید تخفیف بدهید و سریع بفروشید، چند روزی طول میکشد.
ضمن اینکه بسیاری از گزینههای سرمایهگذاری نیازمند دسترسی به حداقلی از سرمایه هستند. مثلاً شما اگر بخواهید در زمین و ساختمان سرمایهگذاری کنید، باید حداقل یک سرمایه چند صد میلیونی داشته باشید. اگر بخواهید در بازار سکه سرمایهگذاری کنید، حداقل به قدر قیمت یک ربعسکه باید پول نقد داشته باشید. صرافیها معمولاً کمتر از یک مقدار ارز را نمیفروشند. اگر هم بخواهید در بورس سرمایهگذاری کنید و خودتان دانش سرمایهگذاری در بازار سرمایه نداشته باشید، باید به سبدگردانها مراجعه کنید، اما آنها هم یک کف سرمایه برای سبدگردانی دارند که این روزها بهندرت کمتر از چند صد میلیون تومان است. پس این حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بازارهای مختلف هم میتواند در تصمیمگیری مهم باشد.
همه دلایل پیشگفته باعث میشود بخش مهمی از جامعه پساندازهای کوچکش را در حساب بانکی رها کند، در حالی که بانکها هم سپردههای پسانداز جذابی ندارند. بر اساس گزارشهای رسمی، متوسط درآمد ماهانه خانوارهای شهری در سال ۱۳۹۹ حدود شش میلیون و ۳۰۰ هزار تومان و متوسط هزینه ماهانه آنها پنج میلیون و ۱۷۵ هزار تومان بوده است. میشود حدس زد متوسط پسانداز ماهانه خانوارهای شهری ایرانی در این سال کمی بیش از یک میلیون تومان است. این عدد به قدری کم است که کار زیادی با آن نمیشود کرد. نظرسنجیها هم همین مطلب را نشان میدهند.
میزان و بازار سرمایهگذاریهای خرد در ایران و جهان
یک نظرسنجی ملی که توسط ایسپا در تابستان ۱۳۹۹ انجام شده، نشان میدهد ۳۹.۱ درصد مردم هیچ پساندازی نداشتهاند. از مابقی آنها که پسانداز داشتهاند، پرسیده شده که این پسانداز را کجا سرمایهگذاری میکنند. پاسخها نشان میدهد ۱۷ درصد در بازار زمین و مسکن، ۱۶.۵ درصد در کسبوکار شخصی، ۹.۲ درصد در بورس، ۸.۱ درصد در بانک، ۵.۸ درصد در طلا و سکه و در نهایت ۱.۶ درصد در بازار ارز پساندازهای خود را سرمایهگذاری میکنند.
عموماً در دنیا این پساندازهای کوچک وارد صندوقهای سرمایهگذاری (Mutual Fund) و صندوقهای بازنشستگی (Pension Fund) میشوند. مثلاً در آمریکا ۴۶ درصد خانوارها در صندوقهای سرمایهگذاری و ۳۱ درصد آنها در صندوقهای بازنشستگی سرمایهگذاری کردهاند. در ایران بهدلیل انحصاریبودن صندوق تأمین اجتماعی عملاً صندوق بازنشستگی دیگری وجود ندارد. سهم صندوقهای سرمایهگذاری هم در ایران اندک و بعید است تعداد خانوارهایی که در صندوقها سرمایهگذاری کردهاند، حتی به پنج درصد کل خانوارها برسد.
اما چرا پساندازهای خرد مردم وارد صندوقهای سرمایهگذاری نمیشود؟ قطعاً یک دلیل این است که اغلب نهادهای مالی موجود، بر جذب مبالغ کلان و سرمایهگذاران حقوقی تمرکز دارند و به همین دلیل سرویسهای مناسب برای اشخاص حقیقی با مبالغ اندک ارائه نمیدهند. این در حالی است که همین رقم کوچک ماهانه یک میلیون و ۱۲۵ هزار تومان که به نظر اندک میآید، اگر در تعداد خانوارهای شهری یعنی ۱۸ میلیون خانوار ضرب شود، به عددی بالغ بر ۲۰ هزار میلیارد تومان در ماه بدل میشود.
علاوه بر این، هدایت پساندازهای خرد طبقه متوسط به صندوقها باعث جذب منابع پایدار به بازار خواهد شد؛ زیرا این اعداد کوچک بهصورت تدریجی و با صبوری جذب بازار شدهاند و به همین دلیل اثر رفتارهای دستهای (Herd Effect) را خنثی کرده و در عین حال ماندگاری بیشتری دارند؛ چراکه صاحبان آنها بهدنبال نوسانگیری نیستند و انگیزههای بلندمدت دارند. از منظر اقتصاد کلان هم هدایت پساندازهای مردم به بازار سرمایه آثار مثبت متعددی دارد.
این کار نیازمند ایجاد ابزارهای آنلاین برای پسانداز خرد (Micro-Saving) است، یعنی محصولاتی که بتوانند پساندازهای کوچک خانوارها را بهصورت مستمر و خودکار سرمایهگذاری کنند. اینجاست که فناوری مالی با پلزدن میان بازار پول و بازار سرمایه به گسترش فراگیری مالی از طریق توسعه پسانداز خرد یاری میرساند.
از طرف دیگر، امکان رشد اقتصادی از طریق توسعه سرمایهگذاری در اغلب نظریات اقتصادی به تأیید رسیده، اما موضوع قابل توجه این است که منابع برای سرمایهگذاری باید به مولدترین و کارآمدترین بخشها هدایت شوند و این کار جز از طریق افراد و نهادهایی که در این زمینه خبره هستند، کارساز نیست.
در حقیقت هدایت سرمایه خرد مردم و پسانداز آنها به سمت تولید در یک اقتصاد کارا عامل رشد اقتصادی است و بازارهای مالی این وظیفه را بر عهده دارند. از سوی دیگر نهادهای مالی با رشد و توسعه فناوریهای مالی میتوانند امکاناتی را در اختیار افراد قرار دهند تا پساندازهای خرد مردم را در مسیر سرمایهگذاری درست مصرف کنند و به تبع آن با توسعه فراگیری مالی، اقتصاد کشور به رونق برسد و افراد از این طریق، به سودهای قطعی دست یابند.
نگرش نسل Y در مورد هزینه ، پس انداز و سرمایه گذاری
بالا رفتن هزینه ها ، ناتوانی در پس انداز کردن و بازار آشفته برای سرمایه گذاری دست به دست هم داده اند تا تمام کسانی که در حال حاضر بر روی کره زمین زندگی می کنند اعتقاد دارند که این دوره از تاریخ بشریت یکی از مشکل ترین و پر فراز و نشیب ترین ادوار تاریخ است. در این مقاله قصد داریم تا نگرش نسل Y یا نسل هزاره را به مسائل مالی این دوره از تاریخ بررسی کنیم که علاوه بر نا مشخص بودن آینده مالی این نسل نسبت به گذشتگانشان ، به زودی نگرش آنها می تواند معضل اقتصادی جدی را برای بسیاری از افراد به وجود آورد.
معرفی نسل هزاره یا نسل Y
نسل وای یا نسل ایگرگ که با نام نسل هزاره ( Millennials یا Generation Y ) نیز شناخته می شوند، نسلی هستند که از دید برخی محققان در فاصله 1980 تا 1994 میلادی متولد شده اند و سن آنها حدودا 26 تا 40 سال است. نسل هزاره برخلاف نسلهای پیشین شدیداً به فناوری دیجیتال وابستهاند و همین موضوع باعث شده تا به نسلی متفاوت تر از گذشتگان خود یعنی نسل X تبدیل شوند.
نسل هزاره اولین نسلی هستند که والدینشان از آنها کمک و آموزش میگیرند. برای نمونه پدر خانواده در انتظار فرزندش است تا وی برای او دی وی دی پلیر را راه اندازی کند.
آمار در برابر نظر جامعه
اگرچه نسل هزاره برچسب مادی گرایی و دنیا طلبی را همیشه با خود همراه دارد ، اما حقیقت این است که نسل هزاره قادر به دستیابی به اهداف مادی مانند پیدا کردن شغل رویایی خود ، خرید خانه یا بازنشستگی نیست. سطح زندگی آنها از والدینشان پایین تر است و غالبا با بیکاری و مشاغل کم درآمد دست و پنجه نرم می کنند.
رکود اقتصادی بزرگ دوران کرونا در جهان بیش از 15٪ این نسل را زمین گیر کرد. این صدمه مطمئنا کوتاه مدت نیست و مطالعات اقتصادی نشان می دهد چنین اتفاقاتی در جهان مانند رکود اقتصادی 1980 باعث شدند که افراد بیکار شده تا دهه ها از برنامه زندگی خود عقب تر باشند.
فلسفه سرمایه گذاری نسل هزاره
پیامد اقتصادی ناشی از وقایعی مانند 11 سپتامبر و سقوط بازار 2008 منجر به ایجاد یک ذهنیت جدیدی در این نسل شد که باید راه و نظر شخصی خودتان را دنبال کنید و به توصیه های مالی که والدین یا متخصصان مالی می دهند تا حدودی بی اعتماد هستند. این نسل معمولا به قلب سرمایه گذاری توجه می کند و ترجیح می دهند با هم سن و سالان خود همراه باشند.البته نتایج نشان دهنده این است که این طرز فکر تا حدودی درست نیست و حتی افراد موفق در این نسل دارای مشاوران مالی خود هستند.
نکته جالب در اینجاست که برخی از نسل Y با وجود تعامل خوبی که با فناوری و دنیای مجازی دارند اما علاقه بیشتری به داشتن ارتباط شخصی با کسانی دارند که می خواهند با آنها تجارت یا سرمایه گذاری انجام دهند.
عادات خرج کردن در نسل Y
نتایج یک نظرسنجی در آمریکا نشان می دهد كه بیش از سه چهارم این نسل می خواهند حتی در دوران سخت زندگی نیز همان لباس ، ماشین و وسایل دیجیتال را داشته باشند و حدود نیمی از آنها برای رسیدن به هدفشان از کارت اعتباری استفاده می كنند. بیش از 25٪ از آنها تاخیر در پرداخت اقساط را داشته اند و بیش از نیمی از آنها هنوز هم به نوعی کمک های مالی از والدین خود دریافت می کنند.
یكی از نگران كننده ترین یافته های این مطالعه نشان می دهد كه پسانداز و سرمایه گذاری هفتاد درصد نسل هزاره ثبات مالی را به عنوان توانایی پرداخت تمام صورتحساب های خود در هر ماه تعریف می كنند یعنی درآمد و مخارج این نسل برایشان غیر قابل کنترل است. این مطالعه همچنین بیانگر تفاوت در عادات خرج کردن بین جنسیت ها است به طوریکه مردان تمایل بیشتری دارند تا پول خود را صرف خوش گذرانی با دوستانشان بکنند در حالی که زنان تمایل بیشتری به خرید وسایل مختلف ، سرمایه گذاری و پس انداز دارند.
تأثیر رسانه های اجتماعی
البته بخش اعظمی از فشار كه این نسل از لحاظ مالی احساس می كند از طریق رسانه های اجتماعی وارد می شود ، جایی كه نقاط عطف مالی مانند خرید خانه و ماشین به طور معمول برای نشان دادن به دیگران پست می شود تا همه مشاهده كنند. این موضوع باعث می شود تا افراد فکر کنند که از همسالان خود عقب هستند و به هم دیگر حسادت کنند.
به دلیل تأثیر رسانه های اجتماعی ، جراحی پلاستیک حوزه دیگری است بازار آن در میان این نسل رونق بسیار دارد . طبق بررسی سال 2018 توسط آکادمی جراحی پلاستیک آمریکا ، 72 درصد از جراحان پلاستیک گزارش دادند که شاهد افزایش بیماران زیر 30 سال اند که مایل به تزریق یا جراحی زیبایی هستند.
فلسفه محل کار
اگرچه حقوق و مزایا هنوز برای نسل Y که به دنبال کار هستند مانند تمامی نسل ها بسیار مهم است ، اما همیشه عامل اصلی تعیین کننده بهترین مکان برای کار آنها نیست. سایر موضوعات به طور فزاینده ای مورد توجه این نسل قرار گرفته است که شامل استقلال ، احترام و برخورد منصفانه با آنهاست. آنها همچنین انتظار دارند که کارفرمایان بتوانند شرایط ایده آلشان را در محل کار فراهم کنند.
دسترسی آنها به اطلاعات دیجیتال همچنین باعث شده است تا آنها نسبت به موقعیت شغلی همسالان خود آگاهی داشته باشند و از لحاظ کاری رقابت بیشتری داشته باشند.
حرف آخر
نسل هزاره با مجموعه ای از چالش ها بزرگ روبرو هستند و آینده برای این نسل از بعضی جهات نسبت به سایر نسل ها نامشخص تر است . توانایی آنها برای موفقیت در امور مالی به عوامل زیادی بستگی دارد ، از جمله شرایط اقتصادی و سیاسی.
نسل Y همچنین باید در تاش باشد تا دید منفی جامعه را نسبت به خود تغییر دهد و از زیر این فشار بیرون بیاید.
معرفی فینتو
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه که به خاطر یکسری از مشکلات نتونید به محل کار برید یا برای مثال خارج از ساعت کاری باید گزارشی رو آماده کنید تا برای مدیرتون که داخل جلسه است ارسال کنید.
و یا اینکه به دلیل نوسانات برق برای سیستم داخل شرکتتون مشکل پیش اومده و تقریبا همه اطلاعاتتون از بین رفته.
همه این اتفاقات و صدها مسائل دیگه باعث شدن تا کم کم نرم افزار های سنتی و یا به اصطلاح local جای خودشون رو به سیستم های ابری بدن که از لحاظ امنیت و دسترسی به مراتب قوی تر هستند.
ما در فینتو با بهره گیری از آخرین دانش روز فناوری اطلاعات تونستیم یک نرم افزار حقوق و دستمزد ابری بسیار قوی طراحی و عرضه کنیم تا شما دوستان بتونید به راحتی از هرکجا و با هر دستگاهی کارهاتون رو انجام بدید.
آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان
اگر صاحب فرزند باشید و یا در اطرافیان خود کودکان کم سن و سالی باشند نگرانی اینده آن ها در جامعه دارای تورم سنگین یکی از مهم ترین مسائل است فلذا داشتن دانش سرمایه گذاری برای کودکان برای درامان ماندن از گزند تورم مسئله ای مهم است پس با ما همراه باشید در آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان…
آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان به چه صورتی انجام می گیرد؟
اگر در حال حاضر پدر یا مادر هستید، هدف اصلی زندگی شما باید تهیه امنیت حال و آینده کودک ها باشد. برای پدرومادر هیچ چیز مهمتر از خوشبختی کودکانشان نیست؛ اما متاسفانه در دنیای امروز، شادی و خوشحالی هزینه های زیادی دارد. به همین دلیل، شما باید آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان خود را در اسرع وقت شروع کنید.
سرمایه گذاری زود هنگام به سرمایه گذاران زمانی برای پیشرفت می دهد و به شما کمک می کند که وقتی کافی برای یاد دادن کودکان خود بسازید و هرچه سریعتر این کار را انجام دهید، می توانید راه های بیشتری را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید و ریسک سرمایه گذاری خود را کاهش دهید.
البته کودک ها به شکل های مختلف بالغ می شوند و هرکدام از آن ها ویژگی های خاص خود را دارند. پس ممکن است مدتی طول بکشد که آن ها آماده شوند تا با مفاهیمی مانند ایجاد سبد سهام و تخصیص دارایی آشنا شوند. با این حال، اصول اولیه سرمایه گذاری را می توان در وقتی که کودک ها کاملا مستعد یادگیری هستند، آموزش داد. پیش از آغاز آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان می توانید آن ها را با مفاهیمی همچون خطر و پاداش آشنا کنید و سپس تصویری مختصر از سرمایه گذاری در بازار سهام، اوراق قرضه و…برای آن ها بسازید. به طور کلی، می توانید از نکات زیر برای آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان استفاده کنید:
به مرور کودک خود را با نحوه کار در بازار آشنا کنید و روند سرمایه گذاری را به او آموزش دهید؛ چراکه این امر باعث می شود در بزرگسالی، دیدگاه بهتری در خصوص سرمایه گذاری داشته باشد.
با آموزش اصول سهم، اوراق قرضه و…مواردی همچون سود و زیان را به آن ها آموزش دهید.
به آن ها نشان دهید که در سبد سرمایه گذاری خود، سهام چه شرکتی را خریداری کرده اید و توضیح دهید که دلیل انتخاب این سهم ها چه بوده است و از آن ها بخواهید تا در خصوص سهام خریداری شده، اطلاعات و اخبار مهم را جمع آوری کنند.
هنگامی که کودک شما با مفاهیم ابتدایی مالی احساس راحتی کرد، زمان دهید پسانداز و سرمایه گذاری سهم شرکتی را که می شناسد یا دوست دارد را انتخاب کند. اگر توانایی خرید چند سهام را دارید، این کار را انجام دهید؛ در غیر اینصورت، به آن ها کمک کنید تا سبد سهام خود را درست انتخاب کنند.
هنگامی که کودک شما بزرگتر شد، او را تشویق کنید پولی که پس انداز کرده است را در ترکیبی از سهام، اوراق قرضه، حساب پس انداز و… سرمایه گذاری کند. شما می توانید به مدیریت سبد دارایی آن ها کمک کنید؛ در حالی که هنوز به آن ها اجازه می دهید شروع کننده شوند.
در مورد سهام و اوراق قرضه بحث کنید
یکی از روش های آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان، بحث کردن در مورد مفاهیمی همچون سهام و…است؛ در واقع به این شکل پیش بروید که برخلاف حساب پس اندازی که فرزند شما ممکن است از قبل داشته باشد، نحوه سرمایه گذاری کردن را نیز به آن ها آموزش دهید و به این نکته توجه کنید که سهام یک سرمایه گذاری با ریسک و بازده متغیر است.
به طور جمعی، سرمایه گذاری در بازار سهام به عنوان ریسک بالا طبقه بندی می شود؛ اما همراه با آن، پتانسیل بازده بالا نیز وجود دارد. برای آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان می توانید این موضوع را توضیح دهید که ارزش یک سهام بسته به رشد و سودآوری شرکت می تواند بالا و پایین رود و در طرف مقابل نیز به این موضوع اشاره کنید که ریسک در سهام همیشه قابل پیش بینی نیست. به عنوان نمونه، وقتیکه سوابق شرکت ها دستکاری می شود یا مدیران عامل دروغ می گویند، تحلیل بنیادی شرکت های فعال در بازار سرمایه بی معنی می شود؛ با این حال، این حوادث دور از دسترس هستند.
از جهت دیگر، سرمایه گذاری در بسترهایی همچون اسناد خزانه اسلامی، اوراق قرضه، اوراق مشارکت و…نیز می تواند یکی از مفاهیمی باشد که در آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان استفاده می شود. این اوراق معمولا سودی به اندازه سود حساب های بانکی دارند و ریسک سرمایه گذاری در آن ها بسیار پایین است و توسط دولت، بانک ها و یا شرکت هایی که نیاز به تامین مالی دارند، منتشر می شود و براساس قراردادهایی که منعقد می شود، سود آن ها قطعی شده است. پس، سرمایه گذاری در این اوراق، جزییات خاص خود را دارد و با توجه به پیچیدگی این ابزارها، می توانید آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان را از این راه آغاز کنید و به آن ها اجازه دهید که خرید و فروش این ابزارهای مالی به چه صورت انجام می شود.
توجه کودک خود را به سوی سرمایه گذاری بیاورید
اگر مالک سهام هستید، با نشان دادن مالکیت خود بر تکه ای از سهام شرکت هایی که ممکن است برای کودکان جذاب باشد، نظر آن ها را جلب کنید. به عنوان نمونه، سهام شرکت های فعال در حوزه فناوری، تولید وسایل ورزشی و… که معمولا برای کودکان جذاب است، می تواند آن ها را در خصوص سهام خریداری شده کنجکاو کند و برای این موضوع می توانید کودک خود را با صفحه ارتباطی سرمایه گذاران و شرکت مذکور آشنا کنید تا بتواند پاسخ سوالات خود را بدست آورد و در مورد آنچه شرکت می سازد، درآمد شرکت در آن سال، مقدار کارکنان و…اطلاعات کاربردی بدست آورد. بعد از آن از کودک خود بپرسید که دوست دارد سهام چه شرکتی را بخرد و اولین سوالات سرمایه گذاری را در ذهن او به وجود بیاورید.
وقتی کودکان خود را با مفاهیم ابتدایی مالی آشنا کردید، به آن ها اجازه دهید که یک شرکت را انتخاب کنند. اگر پول دارید، چند سهم از سهام مدنظر او را بخرید و سپس حداقل هفته ای یک بار سرمایه گذاری را با هم بررسی کنید تا نشان دهید چگونه می تواند صعود یا سقوط کند. یا می توانید به سادگی یک سبد سهام آنلاین ایجاد کرده و سهام را برای سرگرمی ردیابی کنید.
اگر سهام کودک خود را در سنین پایین انتخاب کنید، آن ها تجربه می کنند که بازارها چرخه های مختلف دارند و همواره با نوسانات کوچک و بزرگ همراه هستند. این موضوع آن ها را برای واقعیت نوسانات بازار آماده می کند و به آن ها کمک می کند تا در سنین بزرگسالی تصمیمات آگاهانه بگیرند.
بگذارید فرزندتان سرمایه گذاری کند
وقتی که کودک شما بزرگتر شد، می توانید توضیحات عمیق تری درباره سهام و سایر سرمایه گذاری ها به او ارائه کنید. در نهایت، شما می خواهید به یک کودک اجازه دهید سهام خود را بخرد و ممکن است تا وقتیکه علاقمند به سرمایه گذاری هستند، پول نقد کافی نیز پس انداز کنند. توجه داشته باشید که نباید همه این پس اندازها را در یک بخش یا سهام یک شرکت سرمایه گذاری کرد و بهتر است از استراتژی تشکیل سبد سرمایه گذاری استفاده کنید و این موضوع باعث آشنا شدن کودک شما با انواع سرمایه گذاری می شود.
اگر فرزندتان پول کافی برای شرکت در روند یادگیری نداشته باشد، شما دو راه دارید؛ اول اینکه می توانید از پول نقد خود برای باز کردن یک حساب کارگزاری کوچک برای فرزند خود، جهت سرمایه گذاری استفاده کنید و یا می توانید یک مجموعه از دارایی را که کودک شما می خواهد در آینده بخرد، ایجاد کنید. در راه دوم، شما باید راه های ابتکاری برای حفظ علاقه آن ها را پیدا کنید.
آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان باید هر چه زودتر آغاز شود
یادگیری مفاهیم پیچیده تر کودکان از 3 سالگی آغاز می شود و آن ها زمینه ها و آمادگی های لازم برای کسب دانش مالی و اقتصادی را در اختیار دارند و معمولا در همین سن است که نحوه پس انداز کردن را از طریق قلک یاد می گیرند.
هدف پدرومادر باید رشد کودکان برای آمادگی در آینده باشد؛ در واقع اگر کودکان تا 21 سالگی بدانند چگونه پس انداز کنند یا سرمایه گذاری کنند، ممکن است در این سن ثروت زیادی در اختیار نداشته باشند، اما داشتن دانش و هوش مالی در سال های پیش رو کمک زیادی به آن ها می کند. پس هرچقدر آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان را سریعتر آغاز کنید، در بلندمدت می تواند نتایج بهتری را به وجود بیاورد.
از پس انداز تا سرمایه گذاری
در حالی که پس انداز روشی آسان برای شروع سفر مالی کودک است، سرمایه گذاری بخش بعدی لازم برای درآمدزایی و رسیدن به ثروت است و شما باید تفاوت بین پس انداز و سرمایه گذاری را به کودک خود آموزش دهید و مشکلات و فواید هرکدام از آن ها را بیان کنید.
توجه داشته باشید که اقتصاد ایران در سال های اخیر به دلیل تحریم، کسری بودجه، رشد نقدینگی و… با تورم های سنگین همراه بوده است و با افت ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی، قدرت خرید مردم نیز کاهش یافته است و اشخاصی که پول خود را پس انداز کرده اند، در میان مدت قدرت خود را از دست داده اند. پس، به هنگام آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان بهتر است سرمایه گذاری کردن را جایگزین پس انداز کنید.
به آسانی هرچه تمام تر با آنها صحبت کنید
آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان باید به روشی کاملا ساده و روان باشد و در ابتدای کار بایستی مفاهیم و اصول اولیه بازارهای مالی را به او آموزش دهید؛ چراکه قدرت تحلیل و بررسی ذهن آن ها به اندازه یک فرد بالغ و بزرگسال نیست. به عنوان نمونه، در آغاز آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان، به جای انتقال مفاهیم سخت، بهتر است موضوعاتی همچون سود و زیان ناشی از معاملات را برای او توضیح دهید.
با بازی اصول آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان را به آنها بیاموزید
کودکان در خصوص بازی کنجکاو هستند و هر موضوعی که در این قالب بیان شود، می تواند اثرات خوبی بر یادگیری و آموزش آن ها داشته باشد. شما باید تفکر های خود را در مورد سرمایه گذاری به شکل بازی تعریف کنید و آن ها را در فعالیت های سرمایه گذاری خود مشارکت دهید. شما می توانید برنامه های پس انداز و سرمایه گذاری خود را توصیف کنید و توضیح دهید که چرا پس انداز می کنید و در طولانی مدت چه مزایایی را کسب خواهید کرد.
سود مرکب را به آن ها آموزش دهید
وقتی که در مورد ترکیب سرمایه گذاری و بازدهی های بلندمدت به کودکان خود آموزش می دهید، لازم است که نمونه های قابل لمس در دنیای واقعی در مورد چگونگی رشد پول را نیز به آن ها معرفی کنید؛ در واقع، نوسانات امری طبیعی است و دانستن این موضوع و سرمایه گذاری از راه آن، احساسات را هنگام سرمایه گذاری در سنین بالاتر کنترل می کند. از جهت دیگر، موضوع سود مرکب بسیار عجیب است و انجام این فرآیند در بازه های بلند مدت می تواند بازدهی های چشمگیر برای سرمایه گذاران به وجود بیاورد. پس، ذکر این نکات در میان آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان، می تواند اثرات بسیار خوبی را به همراه داشته باشد.
به کودکان خود سهم هدیه بدهید
پدر و مادرها معمولا برای تشویق کودکان خود، برای آن ها هدیه می خرند و این موضوع باعث افزایش انگیزه کودکان می شود. یکی از کارهایی که می تواند برای آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان مفید باشد، خرید سهام شرکت های سودساز به عنوان هدیه برای آن ها است و هرگونه سرمایه گذاری در دوران کودکی و نگهداری آن در چندسال آینده می تواند بازدهی های چشمگیری را خلق کند. به عنوان نمونه، پدرومادر می توانند برای هدیه روز تولد فرزند خود، برای او سهام بخرند و به شکل بلندمدت برای او نگهداری کنند و سود حاصل از مجامع سالیانه را نیز دوباره برای خرید سهام صرف کنند و سود مرکب را به او نشان دهند.
سبد دارایی ایجاد کنید
پیگیری یک سبد سهام می تواند به راحتی یک گفتگو در مورد معنای آن در هنگام افزایش و سقوط سهام باشد و اینکه چگونه بر سرمایه گذاری اولیه شما تأثیر می گذارد. این موضوعی است که کودک ها حتی در سنین جوانی نیز می توانند از آن لذت ببرند.
به عنوان نمونه، آکادمی مجموعه آریل در شیکاگو به هر شخص کلاس اول، یک سبد سرمایه گذاری به ارزش 20000 دلار می دهد. این نمونه که نکاتی را در خصوص بورس آمریکا بیان می کند، یک سبد سهام ساختگی است که می تواند با علایق فرزند شما مرتبط باشد. به عنوان نمونه در همین بازار، اگر کودک شما ماشین دوست دارد، می توانید سبد سهام پایه ای سرمایه گذاری مسکونی ایجاد کنید که شامل سهام انحصاری شرکت های خودروسازی مانند تسلا، شرکت فورد موتور، نیسان، بی ام و و جنرال موتورز باشد؛ سپس از فرزند خود بخواهید که چقدر پول برای سرمایه گذاری در هر سهام نیاز دارد.
در حال حاضر، برای معامله واقعی آماده هستید؟ بسیاری از فعالان حرفه ای بازارهای مالی معتقدند که استفاده از پول واقعی می تواند درسی عظیم برای کودک ها باشد، به شرطی که بتوانید آن ها جذب کنید.
هنگامی که آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان را آغاز می کنید، در صورت بروز اشتباهات زیاد به کودک ها سخت نگیرید. به جای آن، فرصت ها را غنیمت بشمارید و به آن ها درس های ارزشمند سرمایه گذاری بدهید و حتی اگر سبد متوسط فرزند شما ضرر کند، این موضوع فرصتی برای یادگیری درس ارزشمند مثبت ماندن، حتی در صورت نوسان بازار است.
آیا کودکان واقعا می توانند مفاهیم سرمایه گذاری را درک کنند؟
سوال مهمی که در خصوص آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان پیش می آید، این است که آیا واقعا کودکان می توانند مفاهیم مالی و سرمایه گذاری را درک کنند؟
تیم شیهان، بنیانگذار و مدیرعامل Greenlight، که یک شرکت بانکداری دیجیتال متمرکز بر نوجوانان که کارت های نقدی تحت مدیریت پدرومادر را برای کودکان فراهم می کند، می گوید که آن ها کاملا می توانند مفاهیم مالی را درک کنند. وی گفت: کودک ها شما را با آنچه که می فهمند و چقدر می توانند انجام دهند، تعجب زده می کنند و اگر با موارد بسیار ساده مانند ارتباط آن ها با محصولات یا خدماتی که استفاده می کنند شروع کنید، می توانید مفهوم سطح بالای سرمایه گذاری را برای اکثر کودک ها توضیح دهید. همچنین لازم به ذکر است برای آموزش کامل و بدون دردسر و سختی به کودکان خود میتوانید از دوره های حضوری مخصوص کودکان در اکادمی حسن زاده استفاده نمایید
جمع بندی
آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان، یکی از موارد ضروری داشتن ثروت در سن بعد بلوغ است و تحقیق ها نشان داده است پدرومادری که در مورد آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان خود حساس بوده اند، فرزند هایی با بینش سرمایه گذاری قوی تری را بزرگ کرده اند و این فرزندان نتیجه این آموزش ها را در بزرگسالی دیده اند. بسیاری از معامله گران بازارهای مالی معتقدند که کوچکترین سرمایه گذاری ها در دوران کودکی به علت رشد پول و سود مرکب، می تواند سود سازی های چشمگیری را در سال های بعد به وجود بیاورد. پس، آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان خود را جدی بگیرید و از همان سن کودکی، آن ها را با این موارد آشنا کنید.
سوالات متداول
1_ به چه روش هایی باید سرمایه گذاری را به کودکان آموخت؟
به روش های سرگرم کننده ای که توجه کودک را جلب کند همچون بازی داستان و…
2_پیش از اموزش سرمایه گذاری کودکان چه چیزی را باید بیاموزند؟
بهتر است قبل از سرمایه گذاری به کودکان پس انداز صحیح و روش های آن اموزش داده شود.
3_آموزش سرمایه گذاری توسط کودکان به چه صورت باید باشد؟
این آموزش باید به آسانی تمام و کاملا قابل فهم برای کلیه افراد بدور از پیچیدگی باشد.
بهترین راه سرمایهگذاری با پساندازمان چیست؟ /آیا با پسانداز میتوان خانهدار شد؟ /با تورم 40 درصد، پسانداز کردن فایده دارد؟
وقتی سرمایه خود را به سپرده های سرمایه گذاری بانک ها واریز می کنیم، چون نرخ سوددهی ثابت و از پیش تعیین شده است پس نقد شوندگی بالاست و هر زمان که بخواهیم پول در دسترس ماست، نرخ بازدهی از قبل تعیین می شود و "درجه ریسک" سود کردن وجود ندارد.
سرویس اقتصادی «فردا»: از همان دوران کودکی، پدران و مادرانمان به ما یاد داده بودند که پول هایمان را پس انداز کنیم. قلک های رنگارنگی برایمان می خریدند و ما را تشویق می کردند که بخشی از پول تو جیبی مان را در قلک بندازیم. لحظه شماری می کردیم که قلک مان پر شود و آن را باز کنیم تا حاصل تلاشمان را ببینیم که چقدر پول جمع کرده ایم؟ از همان دوران تا الان یاد گرفتیم پس انداز کنیم، اما هیچ وقت نپرسیدیم وقتی پولمان جمع شد با این پس انداز چه کنیم؟ آن زمان از تورم و گرانی سر در نمی آوردیم، فکر می کردیم هر وقت پولمان جمع شود هر چیزی که بخواهیم می خریم.
حال با این نرخ تورم و گرانی های پیش رو هر چقدر هم که صرفه جویی و پس انداز کنیم، به هیچ جا نمی رسیم! مثلا اگر قصد خرید خانه داشته باشیم تا پول هایمان جمع شود و کفاف خرید 6 متر خانه را بدهد، سال جدید آمده و گرانی های جدید! دیگر با همان پول 6 متر خانه هم به ما نمی دهند! به جای اینکه برای خرید هفتمین متر خانه پس انداز جدید داشته باشیم تازه باید خسارت پایین آمدن ارزش پس اندازمان برای 6 متر خانه را هم بدهیم!
با رشد نرخ تورم و گرانی های امروزه حتی اگر قصد خرید خودروی دلخواه مان را داشته باشیم و برای به پسانداز و سرمایه گذاری دست آوردنش پول پس انداز کنیم، شاید فقط هر سال بتوانیم با پس انداز لاستیک خودروی مورد علاقه مان را خریداری کنیم!
حال سوال این است برای رسیدن به خریدهای کلان مثل ماشین و خانه و . ، پس اندازهایمان را چه کنیم؟ پول هایمان را به دست بانک ها و موسسات مالی و اعتباری که " سود " می دهند بسپاریم؟ یا طلا، ارز، سهام و . بخریم؟ چه نوع سرمایه گذاری ای بهتر است تا ما را به هدف مان برساند؟
با این گرانی ها پس اندازتان را خرج کنید بهتر است!
مهدی تقوی كارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که بهترین نوع سرمایه گذاری چیست، به خبرنگار «فردا» گفت: اگر این سرمایه گذاری در حد پس انداز فردی باشد و قصد سرمایه گذاری داخلی داشته باشیم با محاسبه نرخ تورم و گرانی ها بهترین راهکار خرج کردن پول است!
مهدی تقوی توصیه برای کسانی که با پس انداز اندک قصد خرید خانه دارند گفت: کسانی که سرمایه کم دارند و با پس انداز قصد خرید خانه دارند، با استفاده از وام مسکن می توانند به هدف خود برسند.
این کارشناس اقتصادی در ادامه عنوان کرد: کسانی که ریسک پذیر نیستند پس انداز خود را در بانک های معتبر بگذارند اما کسانی که اهل ریسک هستند می توانند با خرید طلا و . شانس خود را امتحان کنند.
تقوی در ادامه بیان کرد: با سپردن سرمایه خود در بانک درست است که سرمایه شما افزایش پیدا می کند اما در نهایت شما ضرر خواهید کرد، زیرا نرخ سود بانکی 20 درصد و نرخ تورم 40 درصد اعلام شده است.
وی در پایان افزود: هیچ چیزی قابل پیش بینی نیست و امکان دارد با سرمایه گذاری روی طلا و دلار، با پایین آمدن قیمت آنها نه تنها سود نکنید بلکه ضرر هم کنید.
عملکرد دولت قدرت خرید مردم را پایین آورده است
دکتر ابراهیم رزاقی، کارشناس اقتصادی و استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران در رابطه با بهترین نوع سرمایه گذاری پس انداز به خبرنگار «فردا» گفت: دولت به جای حفظ قدرت خرید مردم با عدم افزایش سود بانکی متناسب با تورم، موجب کاهش آن شده است. به طوری که مشتریان سپرده های سرمایه گذاری بلند مدت به طرز چشم گیری قدرت خریدشان کاهش پیدا کرده است.
وی افزود: عموم مردم با سرمایه گذاری در مراکز تجاری، خرید سهام، سکه و ارز و . سعی در حفظ ارزش پول خود و سود دهی از پس اندازشان را دارند اما مشاهده شده است که در بین خریداران سهام عده ای سود که نکرده اند بلکه 50 درصد از سرمایه شان را نیز از دست داده اند!
ابراهیم رزاقی تصریح کرد: برای خرید مسکن، پس انداز باید خیلی زیاد باشد، بنابراین کسانی که با پس انداز کمتر قصد سرمایه گذاری دارند به خرید ارز و سکه روی می آورند اما می دانیم که سکه و ارز نوسانات زیادی را دارد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه بیان کرد: مردم ما که موجب توسعه شده اند، طماع می شوند برای مثال قیمت طلا که افزایش پیدا می کند، به سمت خرید طلا هجوم می برند اما این قیمت بالا حباب است که سریع می ترکد و چیزی جز ضرر برای سرمایه گذاران به بار نمی آورد.
رزاقی ضمن ابراز تاسف از ماجرای پدیده شاندیز یاد کرد و گفت: بسیاری از افراد سرمایه خود را برای سوددهی وارد این مجموعه کردند و می خواستند ارزش پول شان حفظ شود اما ضرر کردند.
ابراهیم رزاقی افزود: سود بانکی 20 درصد همین الان هم ظالمانه است. زیرا که پول سرمایه گذار 30 الی 40 درصد سوددهی داشته است اما فقط 20 درصد آن به سرمایه گذار تعلق می گیرد. وی در ادامه گفت: بسیاری از افراد معتقدند که سود بانکی باید کم شود و این اشتباه است.
دکتر رزاقی در پایان با تاکید بر این موضوع که راه حل این مشکلات فقط دست دولت و مجلس است و فرد نمی تواند راه حلی پیدا کند، گفت: دولت با عملکرد خود تنها آدم های فقیر را فقیر تر و آدم های پولدار را پولدار تر می کند.
برای خرید سهام حتما با یک مشاور حرفه ای مشورت کنید
دکتر حجت الله عبدالملکی، کارشناس اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) در پاسخ به سوال خبرنگار «فردا» درباره اینکه بهترین نوع سرمایه گذاری با پس انداز کم چیست، گفت: در هر سرمایه گذاری سه عنصر مهم است: نقدشوندگی؛ سرمایه ما هر زمان که بخواهیم در اختیار ما باشد. نرخ بازدهی؛ سود سرمایه گذاری ما چند درصد است. و درجه ریسک دارایی؛ منبعی که پس اندازمان را سرمایه کرده ایم ریسک دارد؟ یا ندارد؟ مثلا: وقتی سرمایه خود را به سپرده های سرمایه گذاری بانک ها واریز می کنیم، چون نرخ سوددهی ثابت و از پیش تعیین شده است پس نقد شوندگی بالاست و هر زمان که بخواهیم پول در دسترس ماست، نرخ بازدهی از قبل تعیین می شود و " درجه ریسک " سود کردن وجود ندارد.
حجت الله عبدالملکی در ادامه افزود: هر سرمایه گذار با توجه به سلایق شخصی این سه عنصر را در نظر بگیرد و بهترین راه سرمایه گذاری را انتخاب کند. مثلا شخصی که زندگی اش به پول وابسته است و باید پول سرمایه گذاری خود را در دسترس داشته باشد بهترین راهکار سپرده سرمایه گذاری بانکی است. اما فردی که زندگی اش به پول وابسته نیست و دوست دارد ریسک کند سهام بخرد.
این کارشناس اقتصادی در ادامه تصریح کرد: شخصی که می خواهد پس اندازش کم نشود باید روشی را انتخاب کند که درجه ریسک نداشته باشد و کسی که می خواهد ریسک کند بهترین نوع سرمایه گذاری خرید سهام از شرکت های سرمایه گذاری که تازه پذیرفته شدن است اما حتما با مشاور حرفه ای صحبت کند.
عبدالملکی در پایان افزود: سرمایه گذاران که قصد ریسک کردن را دارند احتمالا با مشورت یک مشاور حرفه ای و خرید سهام در شرکت های سرمایه گذاری تازه پذیرفته شده ظرف یکی دو سال به سوددهی خواهند رسید.
با قاعده ۵۰-۳۰-۲۰ برای مدیریت مالی شخصی، سرمایهگذاری کنید
امیدوارم در این روزهای سخت پر تورم و دلار گرانقیمت و شیوع ویروس کرونا، بتوانید همچنان شاغل بمانید؛ اما هزینههای زندگی زیاد است و برای بسیاری، درآمدشان بهسختی کفاف هزینههایشان را میدهد؛ اما میتوان با رعایت یک قاعده مدیریت مالی، اندکی پول برای پسانداز و سرمایهگذاری کنار گذاشت.
ما در این مقاله میخواهیم توضیح دهیم پسانداز و سرمایه گذاری که چگونه میتوانید با یک قاعده ساده مدیریت مالی شخصی، این روزهای «همه مبادا» را سپری کنید.
مدیریت مالی شخصی با قاعده ۵۰-۳۰-۲۰
ما در این مقاله میخواهیم توضیح دهیم که اگر درآمدی قابل قبولی دارید، چگونه میتوانید با مدیریت درست درآمد خود، مقداری از آن را پسانداز کنید و شاید هم به فکر سرمایهگذاریهای مستقیم و غیرمستقیم با آن باشید.
این روش مدیریت مالی شخصی، قاعده ۵۰-۳۰-۲۰ درصد نام دارد. بگذارید توضیح دهیم که این اعداد به چه معنی است، چگونهای از این قاعده استفاده کنیم و از چه چیزهایی بهتر است بپرهیزیم.
خرجهای خود را دستهبندی کنید
قاعده ۵۰-۳۰-۲۰ یکی از ابزارهای ساده و کارآمد مدیریت مالی شخصی خصوصا برای کسانی است که سرشان شلوغ است و زیاد وقت ندارند.
این قاعده با توجه به درآمد شما، قوانین سادهای برای خرج کردن آن به شما میدهد. ابتدا باید کل هزینههایی را که ماهانه میکنید، به سه دسته تقسیم کنید. این سه دسته شامل نیازها، خواستهها و پسانداز یا بدهی است.
شما ۵۰ درصد درآمدهای خود را صرف نیازها، ۳۰ درصد را صرف خواستهها و ۲۰ درصد را پسانداز میکنید.
با این حساب اگر شما ماهانه ۴ میلیون تومان درآمد دارید، ماهانه ۲ میلیون را خرج نیازها، یکمیلیون و ۲۰۰ هزار تومان را صرف خواستهها و بقیه ۸۰۰ هزار تومان را صرف پرداخت بدهیها یا در صورت نداشتن بدهی، پسانداز میکنید.
این قاعده مدیریت مالی شخصی، ساده به نظر میآید اما اجرای آن لزوما ساده نیست.
۱- نیازها را مشخص و محدود کنید
گام اول برای اجرای این قاعده این است که نیازهای خود را محدود کنید. نیازها شامل چیزهایی هستند که بدون آنها نمیتوان زندگی کرد و در نتیجه هزینههای غیرقابلچشمپوشی هستند؛ مثلا هزینه اجاره خانه، قبضها، هزینههای پزشکی، حملونقل، ابزارهای ضروری، غذا، اقساط از هر نوع و حداقلی از لباس، کفش و دیگر لباسهای لازم و غذاهای نه اضطراری ولی لازم مثل شیر.
میتوان با محدود کردن این نیازها به چیزهایی که بدون آنها بههیچوجه نمیتوان زنده ماند، روزگار گذارند. البته میدانم که چنین کاری آرامآرام باعث میشود ما همه لذتهای زندگی را کنار بگذاریم؛ اما وقتی درآمد کافی نداریم و درعینحال در کشوری هستیم که در آن تورم زیاد است و هر لحظه ممکن است یک تصمیم یا یک اتفاق، زندگیمان را زیرورو کند، بد نیست که به فکر روز مبادا باشیم. هرچند شاید به قول قیصر امین پور، هر روز، روز مبادا باشد.
سند بودجه تهیه کنید
برای اینکه دقیقا بدانید چه خرجهایی هستند که میتوان بدون آنها نیز زنده ماند، از امروز شروع به یادداشت هزینههای ماهانه خود کنید.
بهترین کار این است که از اپلیکیشنهای مدیریت مالی شخصی (Personal Finance Managment) یا PFM مثل فانوس، نیوو یا ثروت استفاده کنید.
با این اپلیکیشنها هر هزینهای را که میکنید میتوانید یادداشت و دستهبندی کنید. سپس بهخوبی دستتان میآید که در یک بازه زمانی مشخص دقیقا چقدر بابت چه چیزی خرج کردهاید.
ایده این است که چیزهایی که برای نیازهای خود خرج میکنید نباید بیشتر از ۵۰ درصد درآمد ماهانه شما باشد. اگر چنین اتفاقی بیفتد یعنی چیزی سر جایش نیست؛ که البته با تورم بالا و صعود دائم قیمت ارز و افزایش دیگر هزینههای جاری، مشخص است که چیزی سر جایش نیست.
بااینهمه اگر بیش از نیمی از درآمد شما صرف نیازها میشود، جدول هزینههایی را که با یکی از همین اپلیکیشنها درست کردید، باز کنید. هر چیزی را که خریدهاید ارزیابی کنید تا بتوانید تصویری روشنی از اینکه پولتان کجا صرف میشود، داشته باشید.
وقتی متوجه شدید که دقیقا برای چه چیزهایی خرج میکنید، نیازهای خود را تعدیل و تنظیم کنید و هزینههای غیرضروری را کاهش دهید.
مثلا سعی کنید مدتزمان بیشتری از یک کفش یا لباس استفاده کنید. یا لااقل کفش و لباس با کیفیتی بخرید که بتوانید مدت طولانیتری آنها را بپوشید. اگر هم ممکن است میتوانید سراغ گزینههای ارزانتر بروید. البته گزینهای که موقع خرید قیمت آن ارزان است، لزوما بدین معنی نیست استفاده از آن در طولانیمدت برای شما ارزانتر تمام میشود.
ممکن است کیفیت چنین کالای ارزانی بهقدری کم باشد که مجبور شوید در مدتزمان کمی دوباره همان را بخرید و در نهایت خواهید دید که در طول یک سال برای خرید یک جنس ارزان، هزینه بیشتری از قیمت یک کالای با کیفیت و گران، پرداختهاید.
آنقدر پولدار نیستید که جنس کم کیفیت بخرید
این قضیه مثلا در مورد کفشها بسیار صادق است. وقتی میخواهید کفش اسپرت یا کتانی بخرید، بهتر است بهجای خرید کفشهای کم کیفیت ارزان عموما چینی که در بازار وجود دارند، کفش اوریجینال که البته آن هم احتمالا تولید چین است بخرید.
در این حالت کفش با کیفیتی که میخرید میتواند تا چندین سال برایتان کافی باشد. کیفیت و کاراییاش هم در طول این چند سال استفاده تغییری نکند.
اما کفش ارزان سر ماه خراب میشود، کیفیتش خوب نیست و مثلا در روزهای بارانی آب به داخل آن نفوذ میکند. از آنسو به دلیل اینکه روی ارگونومی کفشهای ارزان در حد کفشهای اوریجینال کار نشده است، کفش ارزان سنگین و ناراحت است و میتواند به بدن شما آسیب بزند.
چنین چیزی شاید در آینده یک هزینه پزشکی چشمگیر را هم روی دستتان بگذارد. البته به شرطی که آسیب حاصل از کفش آنقدر زیاد نباشد که تا آخر عمر با شما بماند. پا قلب دوم است و اگر کفش خوب نپوشید ممکن است آسیبهای دائمی به زانو یا ستون فقرات شما وارد کند.
البته همه اینها به شرطی است که پولتان به کفشهای اوریجینال برسد و درگیر هزینههای فقیر بودن نباشید.
اما شاید بتواند موقع خرید لباسهای دیگر مثل شلوار و پیراهن، جنسهای ارزان و با کیفیت کافی پیدا کنید. پسازاینکه توانستید هزینههایی را که برای نیازها میکنید تا ۵۰ درصد درآمدتان کاهش دهید، میتوانید گام بعدی را طی کنید.
۲- خواستههایتان را تعریف کنید
گام بعدی این است که خواستههای خود را تعریف کنید. تا ۳۰ درصد از درآمد شما میتواند صرف این خواستهها شود. خواستهها البته بر خلاف تصویری که به نظر میآید چیزی مثل تعویض گوشی یا خرید کفش جدید نیست.
منظور از خواستهها چیزهایی هستند که بدون آنها هم میتوان زنده ماند اما زندگی بدون آنها بسیار سختتر میشود.
این هزینهها شامل چیزهای متعددی است. مشخصا بدون گوشی هوشمند زندگی در دنیای امروز سخت است. ولی خرید گوشی هوشمند هزینهای است که یکبار پرداخت میکنید و تا سالها از این خرید بهره میبرید. به همین دلیل این هزینه با اینکه جزء خواستهها است اما چون دائمی نیست میتوان آن را کنار گذاشت.
بااینهمه هزینهای که برای اینترنت خانگی و اینترنت موبایل میدهید هزینهای است که برای خواستهها میپردازید. با اینکه میتوان بدون اینترنت زنده مانند اما مشخص است که بدون اینترنت زندگی بسیار سخت میشود.
از جمله مثالهای این هزینهها میتوان به هزینه تعمیر خودرو و تعمیر وسایل خانگی اشاره کرد.
گاهی وقتها تشخیص اینکه چه هزینهای در دسته نیازها است یا در دسته خواستهها کمی سخت میشود؛ اما قاعده کلی این است. اگر میتوانید بدون چیز خاصی همچنان زندگی کنید، چنین چیزی بهاحتمالزیاد یک خواسته است و نه نیاز.
۳- پسانداز کنید و بدهیهای خود را بپردازید
گام نهایی این است که سعی کنید پسانداز کنید و بدهیهای خود را بپردازید. البته مشخصا مسئله مهم این است که سعی کنید بدهی نداشته باشید و خود را از قبل وارد بودجه منفی یا بدهی نکنید.
البته هزینهای که مثلا برای بیمه عمر یا بیمه بازنشستگی میپردازید شامل بدهی نیست و گونهای از پسانداز است که میتوانید بعدا از آن سود ببرید. میتوانید با این پول سرمایهگذاری هم بکنید.
بهتر است ۲۰ درصد درآمد خود را در این حوزه صرف کنید. اگر هم فکر میکنید که پولی که برای پسانداز یا سرمایهگذاری نگه میدارید، کافی نیست، میتوانید از لیست خواستهها بزنید و به این بخش اضافه کنید.
مدیریت مالی شخصی برای طبقه متوسط جامعه
رعایت قاعده ۵۰-۳۰-۲۰ ساده است. با استفاده از اپلیکیشنها و برنامههای مدیریت مالی شخصی، سادهتر هم میشود. تقسیمبندی هزینهها به سه بخش ساده کار را راحت میکند. در نتیجه مدیریت مالی شخصی آسانتر میشود.
همچنین جزئیات کم مورداستفاده در این قاعده، کارها را چندباره آسان میکند و در نتیجه برای افرادی که سرشان شلوغ است، راحتتر است.
البته این قاعده یک مشکل دارد. آن هم این است که بیشتر برای افرادی با درآمد متوسط کار میکند. مشخص است که کسی که درآمدش بهزور بهپای خرجهای ضروری یا همان نیازها میرسد، نمیتواند به فکر پسانداز یا حتی اینترنت باشد.
برای افرادی که درآمد بالایی دارند هم این قاعده کار نمیکند. مگر اینکه بخواهیم تعریف نیازها و خواستهها را برای این افراد تغییر دهیم.
دیدگاه شما