بازار رونددار چیست؟


در نهایت نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که در تریدینگ رنج ها اندیکاتور ها به درستی عمل نمیکنند و شما را سر در گم می کنند

پنج راه برای شناسايی جهت روند، تحلیل تکنیکال

معامله كردن با روند در تحلیل تکنیکال اين است كه در جهت روند بازار معامله كنيد . چرا وقتي كه روند غالب صعودی است شما به دنبال معاملات فروش هستيد در حالي كه معاملات خريد مثل هلو برو تو گلو ست ؟ خيلي از معامله گران آماتور حتي وقتي كه با روند هاي لانگ كه ماههاست ادامه دارد مواجه ميشوند نميتوانند دست از پيش بيني بازگشت روند بكشند . در حالي كه ميتوانند به سادگي با ملحق شدن به روند پول خيلي بيشتري به جيب بزنند. حتي اگر شما يه معامله گر در جهت روند نيستيد مي توانيد مفاهيم معامله كردن روند های تايم فريم های بالا تر را با رويكرد جاري خودتان تركيب كنيد . شما با تايم فريم روزانه شروع مي كنيد و مي بينيد كه آيا روند صعودی يا نزولي يا خنثي هست، و از اطلاعات بدست آمده در تايم فريم پايينتر استفاده مي كنيد تا بتوانيد حركات قيمت ، روند ها و جهت روند ها رو و به درستي بخوانيد، حالا ما مي خواهيم موثر ترين روش براي تحليل يك چارت را معرفي كنيم.

فاز هاي متفاوت بازار

قبل از اينكه ما شروع كنيم كه بدونيم چطور مي توان روند ها را با تحلیل تکنیکال شناسايي كرد، ما بايد اول به طور واضح بدانيم در پي چه چيزي هستيم. بازار ميتواند يكي از سه حالت ؛ صعودي ، نزولي يا سايد( خنثي) را داشته باشد.

عكس بالا نشون ميده شما سه سناريو ممكن داريد و بازار چگونه بين فاز ها جابه جا ميشه اما معما چون حل شود آسان شود . بخش مشكل پيدا كردن اين حركت هاست ، درست زماني كه در حال اتفاق افتادن هستند، وقتي كه بازار در شرايط لايو و واقعي هست و حركت ميكنه و فضاي سمت راست چارت خالي است، آنجا جايي است كه اين مقاله به كار مياد. به طور واضح اين مقاله نميخواد به شما نشان بدهد كه چطور وارد نقاط ورود به معامله را شناسايي كنيد بلكه هدفش اين است كه قيمت و روند را به شكل موثر تري درك كنيد.

1- راه ساده : خط گراف

اكثر معامله گران وقتي چارت ها بازار رونددار چیست؟ را مشاهده ميكنند فقط از كندل ها و ميله ها ي چارت استفاده ميكنند اما خط گراف را كه يك ابزار خيلي ساده و موثر است كه به آنها اجازه مي دهد وراي همه شلوغي و همهمه كه در بازار هست رو ببينند ، را فراموش ميكنند – هدف كندل ها و ميله ها بازار رونددار چیست؟ اين است كه اطلاعات جزيي در باره آنچه كه در چارت اتفاق ميافتد را به ما بدهند اما آيا وقتي كه روند كلي رو شناسايي ميكنيم انها ضروري هستند ؟ احتمالا خير

معامله گري كه گاهاً ( حد اقل يك بار در طول هفته) به تايم فريم بالاتر مي رود تا تصوير واضح تري از آنچه در بازار اتفاق ميافتد داشته باشد و از آنجايي كه هدف ما تنها شناسايي جهت هست خط گراف يك شروع عالي ست به ويژه اينكه ما در تايم فريم بالاتر هستيم و ميخواهيم جهت كلي بازار رو شناسايي كنيم

2- قله ها و دره ها

اين روش مورد علاقه من براي تحليل تکنیکال چارت ها است كه خيلي هم ساده است، همان چيزي ست كه شما احتياج داريد تحليل تكنيكال متداول ميگويد كه داخل يك روند صعودي شما قله اي بالاي قله قبلي داريد( يعني هاير هاي بعد از هاي ) چون خريدار ها در اكثريت هستند و قيمت را بالا ميبرند و دره ها هم بالاي دره قبلي تشكيل ميشود( هاير لوي داريم بعد از لو ها) چون خريدار ها به خريد ادامه مي دهند و قيمت را به بالا هل ميدهند ،و در روند نزولي شما در ه اي پايين دره قبلي داريد ( يعني لور لو بعد از لو داريد) چون فروشندگان در اكثريت هستند و قيمت را پايين مي برند و قله ها هم زير قله قبلي تشكيل مي شود ( لورهاي بعد از هر های)

بازهم زياد مهم نيست اگر فراموش كنيد كه از جهت روند صرفا به عنوان يك فيلتر براي معاملاتتون در تحلیل تکنیکال استفاده كنيد. در اكثر موارد شما بايد نسبتا قادر باشيد به سرعت بگيد كه در يك روند صعودی نزولی يا خنثي هستيد اگر نميتوانيد سريعا تشخيص دهيد چه اتفاقي روي نمودار در حال رخ داد است معمولا بهتر است كنار بايستيد و دست نگهداريد تا دوباره واضح ببينيد دارد چه اتفاقي مي افتد.

3- ميانگين متحرک

ميانگين هاي متحرك معروف ترين ابزار معاملاتي تحلیل تکنیکال براي تشخيص جهت بازار هستند ، عالي اند اگر چه بايد به چند نكته وقتي جهت روند را با ميانگين ها متحرك تحليل ميكنيد آگاه باشيد طول ميانگين متحرك (دوره ميانگين متحرك) روي سيگنال هايي كه از چرخش بازار ميگيريد تاثير ميگذارد ميانگين متحرك هاي كوچك سيگنال هاي زود هنگام و غلط زيادي ميدهد همچنين به حركت هاي كوچك بازار خيلي سريع واكنش ميدهد به عبارت ديگر ميانگين هاي متحرك سريع ميتونند شما را زود از بازار بيرون بيارن وقتي كه نزديك تغيير است. ميانگين متحرك هاي كند( با دوره بالا) خيلي دير سيگنال ميدهد يا به شما كمك ميكنند كه روند را مدتي بيشتر همراهي كنيد و نويز ها را فيلتر ميكند. در عكس ذيل ما از ميانگين متحرك 50 به عنوان يك ميانكين متحرك متوسط استفاده ميكنيم . شما مي تونيد ببنيد كه در يك روند صعودي قيمت هميشه به خوبي بالاي ميانگين متحرك مي ايستد و وقتي كه ميانگين متحرك را قطع ميكند وارد حالت رنج ميشود قيمت خيلي توجهي به ميانگين متحرك نميكند چون در وسط رنج افتاده است . اگر ميخواهيد از ميانگين متحرك به عنوان يك فيلتر استفاده كنيد ميتوانيد ميانگين متحرك 50 را در تايم فريم روزانه استفاده كنيد و سپس فقط دنبال معاملات در جهت ميانگين متحرك روزانه در تايم فريم هاي پايينتر باشيد.

4 – كانال ها و خطوط روند

كانال ها و خطوط روند راه ديگري براي تشخيص جهت روند هستند و ميتوانند براي تشخيص بازار رنج و خنثي بيشتر كمك كننده باشند. اگر چه ميانگين هاي متحرك و تحليل هاي ها و لو ها ميتوانند در مرحله اوليه روند استفاده شوند ، خطوط روند براي مراحل بعدي روند مناسب تر هستند چرا كه شما به دو نقطه تماس (بهتر 3 تا ) احتياج داريد. من عمدتا از خطوط روند براي تشخيص تغييرات آغاز روند استفاده ميكنم وقتي كه شما يك روند قوي داري و ناگهان خط روند شكسته ميشود اين ميتونه يه سيگنال براي تبديل به يك روند جديد باشه. خطوط روند در داخل حالت رنج ايده آل هستند وقتي كه به دنبال سناريو هاي بريك اوت كه قيمت بازار رونددار چیست؟ دوباره وارد حالت روند ميشه . همچنين خطوط روند ميتوانند به خاطر ويژگي هاي اغراق آميز شون به زيبايي با ميانگين ها متحرك تركيب شوند. اگر ميخواهيد در مورد خطوط روند بيشتر بياموزيد چند دقيقه وقت بزاريد و اين ويدئو ي بياموزيم چكونه خطوط روند را رسم كنيم را ببينيد.

5- چگونه از انديكاتور ای دی ايكس استفاده كنيم

يك انديكاتوري است كه ميتوانيد براي تشخيص جهت روند در تحلیل تکنیکال به كار ببريد ADX اين انديكاتور شامل 3 خط است .خطوط انديكاتور قدرت روند و قدرت آن را (كه ما حدف ش كرديم در اين مثال چون فعلا فقط ميخوايم جهت روند رو تحليل كنيم ) به شما ميگويند قدرت صعودي را نشان ميدهد (خط سبز )و DI+خط نشان دهنده قدرت نزولي ست (خط قرمز )DI +خط همون طور كه در تصوير پايين ميبينيد سيگنال انديكاتور صعودي است وقتي كه خط سبز بالاي خط قرمز قرار دارد و وقتي كه خط قرمز بالاتر از خط سبز باشد سيگنال نزولي است و وقتي كه قيمت رنج و خنثي هست دو خط انديكاتور خيلي نزديك به هم هستند و اطراف خط مياني مي پلكند اين انديكاتور ميتواند با انديكاتور ميانگين متحرك به خوبي تركيب شود و ميتوانيد ببينيد كه وقتي كه خطوط انديكاتور با هم برخورد ميكنند در خطوط ميانگين متحرك هم برخورد خطوط را داريم.

تركيب بهترين ابزار های معامله گری

همون طور كه در اين مقاله ديديم هر ابزار و مفهومي مزيت ها و محدوديت هاي خودشو داره — هيچ چيزي براي همه زمان ها به درد بخور نيست اگر چه تا وقتي بردهاتون از باخت هاتون بيشتره ضرورتي نداره كه راهي رو پيدا كنيد كه 100 برنده باشيد (چيزي كه اصلا اتفاق نمي افته) . در نهايت به اين ميرسيد كه بيايد ببينيد كه چه طور به خوبي از ابزار معامله گري استفاده كنيد ، چطور به خوبي درك شون كنيد و چطور ميتوانيد درشرايط بازار زنده ( لايو) ميتوانيد به خوبي به كار ببريد.

پرایس اکشن چیست؟ بهترین استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

پرایس اکشن یا تغییرات قیمتی روشی برای تحلیل حرکت قیمت است که بر مبنای حرکت خود قیمت پیش می رود. افرادی که تحلیلشان بر اساس پرایس اکشن است اعتقاد دارند که اندیکاتور فقط گذشته بازار را نشان میدهد پس به همین دلیل از اندیکاتور استفاده نمی کنند.

در ادامه دقیق تر خواهیم گفت پرایس اکشن در بورس چیست؟ افرادی که براساس سبک معاملاتی پرایس اکشن در بازار بورس معامله می کنند به عوامل فاندامنتال (تحلیل بنیادی) هم بی توجه هستند چرا که باور دارند هر خبر اگر به اندازه کافی مهم باشد تاثیر خود را بر روی نمودار قیمت نشان میدهد و نمودار قیمت در ساده‌ترین حالت خود تحلیل می‌شود. اولین موردی که در این روش تحلیل مورد توجه قرار میگیرد شکل، اندازه، رشد (در تایم فریم های پایین تر) و گاهی اوقات حجم هر کندل است.

پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن

استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

استراتژی پین بار Pin bar یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

استراتژی اینساید بار Inside bar یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

استراتژی فیکی Fakey یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

با الگوهای پرایس اکشن در نقطه تلاقی چگونه معامله کنیم؟

علاوه بر خود کندل میانگین متحرک ها، خطوط روند،

بازه های نوسانی قیمت مثل بالاترین و پایین ترین و البته

خطوط حمایت و مقاومت هم در تحلیل به روش پرایس اکشن نقش مهمی دارد.

یکی دیگر از موارد مهم در این روش تحلیل الگوهای بازگشتی و ادامه دهنده هستند. برخی از این الگوها عبارت اند از:

  • سر و شانه ها یا head and shoulders
  • دو قله یا double top
  • دو دره یا double bottom
  • پرچم یا flag
  • مثلث ها یا triangles

پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟

اما به زبان ساده بگوییم پرایس اکشن چیست؟ اصطلاح پرایس اکشن price action متشکل از دو کلمه پرایس Price به معنی قیمت و اکشن Action به معنی عمل یا واکنش و به طور کلی به معنی تغییرات قیمتی می باشد. پرایس اکشن به روش معامله گری میگویند که معامله گران در آن طبق حرکات قیمت اقدام به تحلیل و معامله در بازارهای معاملاتی می کنند. پرایس اکشن در بازارهای با نقدینگی و حجم معاملاتی بالا به راحتی دیده میشود، اما به طور کلی، هر خرید و فروشی در بازار آزاد منجر به شکل گیری پرایس اکشن میشود.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن

همانطور که اشاره کردیم در پرایس اکشن، عوامل بنیادی موثر بر حرکات بازار در نظر گرفته نخواهد شد و فقط بر تاریخچه قیمتی بازار تمرکز میشود. در واقع پرایس اکشن یکی از روش های تحلیل تکنیکال می باشد. اما پرایس اکشن چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد؟ پرایس اکشن همان تحلیل تکنیکال خالص است تفاوت پرایس اکشن با سایر روش های تحلیل تکنیکال در این موضوع می باشد که که در این روش رابطه بین قیمت های جاری و قیمت های گذشته مورد بررسی قرار میگیرد به این معنی که از داده های دست اول استفاده میکنند یعنی همان تغییرات قیمتی در طی زمان، اما در روش های دیگر بازار رونددار چیست؟ تکنیکال از مقادیر دست دومی که از قیمت های گذشته بدست آمده اند استفاده میگردد.

استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

در بین استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن، سه استراتژی پرایس اکشن بسیار پرکاربرد و قوی هستند که به شرح زیر می باشند:

  • پین بار Pin bar
  • اینساید بار Inside bar
  • فیکی Fakey

این الگوهای معاملاتی در عین سادگی بسیار قدرتمند می باشند و سعی کنید به درستی آن ها را یادبگیرید.

استراتژی پین بار Pin bar یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

استراتژی پین بار Pin bar یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن می باشد که دقت بسیار بالایی در بازارهای روند دار دارد علی الخصوص زمانی که در مناطق مستعد ایجاد می شود. پین بارهایی که در نواحی مقاومت و حمایت مهم ایجاد می شود معمولا دقت خیلی بالایی دارند. در واقع پین بارها برای تغییرروند بسیار مورد استفاده قرار میگیرند، البته توجه داشته باشید که حتما باید از کندلهای اطرافشان به آسانی قابل تمییز دادن باشد و بازگشت از یک سطح حمایت یا مقاوت را نشان دهد.

همانطور که در تصویر زیر هم مشاهده میکنید الگوی پین بار تشکیل شده از یک شمع می باشد و بیانگر ریجکت قیمتها و برگشت بازارست.

میتوان سیگنال پین بار را در بازارهای دارای روند و بازارهای دارای یک دامنه حرکتی استفاده نمود.

سایه یا دُم پین بار بیانگر ریجکت شدن قیمتها و برگشت بازار می باشد.

نمونه ای از استراتژی پین بار Pin bar بر روی نمودار:

استراتژی اینساید بار Inside bar یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

استراتژی اینساید بار Inside bar که یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن می باشد یک سیگنال ادامه دهنده ی قوی روند است که برای پیدا کردن نقاط بازگشت قیمت از آن میتوانید استفاده کنید. به تصویر زیر توجه کنید همانطور که در شکل سمت چپ میبینید، اینساید بار به طور کامل توسط کندل قبلی خود احاطه شده، اما این به چه معنی است؟ این موضوع بیانگر تثبیت کوتاه مدت قیمت و سپس شسکت روند برای ایجاد روند بازار رونددار چیست؟ جدید است. استراتژی اینساید بار در تایم فریم روزانه و هفتگی تاثیر گذارتر هستند به این دلیل که در این تایم فریم ها ریسک این استراتژی کمتر و بازدهی آن حداکثر می شود.

همانطور که در تصویر زیر هم مشاهده میکنید الگوی اینساید بار یک الگوی دو شمعی می باشد که از یک شمع کوچک و یک شمع بزرگتر تشکیل شده است.

شمع کوچک بعد از شمع بزرگ قرار میگیرد

شمع کوچک را اینساید بار و شمع بزرگتر را شمع مادر میگویند

شمع اینساید بار باید در درون محدوده نوسان شمع مادر قرار داشته باشد.

استراتژی اینساید بار Inside bar که یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن است به عنوان یک الگوی شکست مورد استفاده قرار میگیرد، اما میتوان در نقاط کلیدی چارت از آن به عنوان سیگنال برگشت هم استفاده کرد.

نمونه ای از استراتژی اینساید بار Pin bar بر روی نمودار:

استراتژی فیکی Fakey یکی از استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن

استراتژی فیکی یا ساختگی یک استراتژی پرایس اکشن بسیار ساده است. استراتژی بازار رونددار چیست؟ فیکی برگشت از یک سطح مهم حمایت و یا مقاومتی را نمایش می دهد. معمولا بازار که در یک طرف حرکت می کند، ناگهان برمی گردد فقط برای اینکه معامله گران تازه کار و بی تجربه را از سهم خارج نماید، در حالی که تریدرهای با تجربه دوباره بازار را به سمت قبلی خود برمی گردانند.

به تصویر نگاه کنید در شکل سمت چپ می بینید که، الگوی فیکی شامل یک الگوی اینساید بار می باشد که به دنبالش یک شکست نامعتبر به سمت مخالف صورت گرفته که قیمت بسته شدنش در بازه ی همان اینساید بار و تایید الگوی استراتژی فیکی نیز به وسیله ی شکست قیمت در خلاف جهت شکست نامعتبر قبلی می باشد اگر به تصویر نگاه کنید متوجه می شوید که قیمت قبل از اینکه الگوی فیکی شکل بگیرد در حال صعود به سمت بالا بوده اما الگوی فیکی پس از یک شسکت ناموفق از اینساید بار به سمت پایین شکل گرفته است. این شکست ناموفق به این دلیل بوده که تریدرهای بی تجربه قصد فروختن در قله ی قیمتی را داشتند زیرا گمان می کردند روند بازار نزولی خواهد شد، اما تریدرهای حرفه ای با دید بازی که از بازار داشتند متوجه این موضوع شدند و بازار به روند اصلی خود ادامه داد.

در الگوی فیکی، یک شکست نادرست در الگوی اینساید بار اتفاق می افتد.

اگر الگوی اینساید بار شکسته شود، اما بازار دوباره برگردد و در درون محدوده نوسان شمع مادر یا شمع اینساید بار بسته شود، یک الگوی فیکی ساخته خواهد شد.

از فیکی ها میتوان در روند، مخالف روند(در سطوح اصلی) و در بازارهای اصلاحی استفاده نمود

نمونه ای از استراتژی فیکی بر روی نمودار:

با الگوهای پرایس اکشن در نقطه تلاقی چگونه معامله کنیم؟

گاهی یک سیگنال پرایس اکشن در ناحیه ای تشکیل می شود که ارزش ورود را ندارد یا اینکه ممکن است یک سیگنال پرایس اکشن در جایی شکل بگیرد که باید بدون تردید وارد سهم شد. پس قوی بودن این سیگنال ها بستگی به این دارد که این الگوها در کجا شکل بگیرند. بهترین سیگنال های پرایس اکشن، در نقطه تلاقی شکل میگیرند. اما نقطه تلاقی چیست؟ نقطه تلاقی یعنی چند سیگنال با هم در یک جا اتفاق بیفتند. به تصویر زیر توجه کنید: سیگنال هایی که در این ناحیه وجود دارد این است که پین بار در جهت بازار صعودی شکل گرفته و و همچنین در یک سطح حمایتی است و در اینجا تلاقی روند و سطح حمایت را داریم. این دو سیگنال به پین بار اهمیت بیشتری میدهند و بر درست بودن آن می افزاید.

همان طور که گفته شد پرایس اکشن یک سبک معاملاتی است و به دلیل برخی مزایایی که دارد برخی ها آن را به تحلیل تکنیکال ترجیح می دهند که به این افراد پرایس اکشن تریدر گفته می شود به معنی معامله براساس پرایس اکشن یا تغییرات قیمتی. البته تحلیل پرایس اکشن نیاز به تمرین زیادی دارد و به آسادگی انجام نمی شود. برخی از مزایای تحلیل پرایس اکشن:

فکر می کنید در معامله بدشانس هستید؟

تقریباً همه معامله­ گران روزی با «چالش­ های همه­ گیر معامله گری» مواجه بوده­اند. این چالش­ه ای فراگیر حالتی است که در آن مرتباً سودها از دست می­روند، یا زیان­ ها افزایش می­یابند. این دوره ­های زیان یا فعالیت­ های بی ثمر (فراچارت : یعنی وضعیتی که معاملات زیان­ده، سود معاملات دیگر را از بین می­برد) می­توانند در هر زمانی برای هر کسی رخ دهند. گاهی ممکن است به سبب تغییر جهت (فراچارت: روند) بازار این مشکل رخ دهد؛ گاهی نیز، ممکن است به این علت باشد که معامله­ گر استرتژی­ اش را تغییر داده است یا دیگر به پلن مشخصی پایبند نیست. فارغ از علت، معامله­ گر می تواند 5 سؤال از خود بپرسد تا مشکل را شناسایی و بررسی کند؛ بدین­ ترتیب، او می­تواند تغییرات را آغاز کند و امید وارانه به روند سودآوری بازگردد.

پرسش­ها

پرسش­های زیر باید تا حد ممکن صادقانه و کامل پاسخ داده شوند. هرکدام از آنها شرایط جاری بازار و استراتژی شخصی معامله­ گر را بررسی می­کند. معامله­ گران باید بدانند که معاملات زیان­ده برای هر کسی رخ می­دهد و حتی برای بهترین سیستم­ های معامله­ گری نیز ممکن است زنجیره ­ای از زیان­ها پیش آید. بنابراین، نباید با هر زیان، قوانین و استراتژی­های معاملاتی را بازبینی کرد. این پرسش­ها زمانی باید استفاده شوند که معامله ­گر روی گردونه (دور) زیان افتاده است. این پرسش­ها باید معامله­گر را مدام در مسیر نگه دارد و کمک کند از آغاز در دام آن «چالش­های فراگیر» نیفتد.

بر اساس روش­ هایم، آیا معامله من در جهت ایجاد سود حرکت می­کند؟

بازارها پیوسته پایین و بالا می­روند، از حالت بدون روند خارج شده، روند دار می­شوند و دوباره به شرایط بی­ روند بر می­گردند. بنابراین آنجه در شرایطی خاص به کار می­آید، ممکن است در شرایط دیگر کاربردی نداشته باشد. طرح معاملاتی ممکن است بدون نقص اجرا شود، اما اگر در جای نامناسب به کار گرفته شود، به شکست منجر خواهد شد.

بنابراین، معامله­ گران باید نقاط ورود، حد زیان­ها، و حد سودها و استراتژی­ های مدیریت سرمایه­ شان را با شرایط بازار تعیین کنند. در غیر این صورت، باید تا وقوع شرایط مناسب، از باز کردن معامله اجنتاب کنند یا استراتژی­ های جایگزین برای چنین شرایطی ایجاد کنند.

معامله­ ام در جهت روند است یا خلاف آن؟

بسیاری از معامله ­گران استراتژی­ هایی را توسعه می­دهند که بتوانند با آنها از روند کسب سود کنند. روندها در تایم ­فریم­ های گوناگون شکل می­گیرند و معامله­ گر باید توجه کند که کدام روندها برای معامله مناسب­ ترند.

معامله در جهت روند، می­تواند بر اساس دید معامله ­گر متفاوت باشد: ممکن است روند کوتاه ­مدت به سمتی برود، اما روند بلندمدت در همان زمان خلاف آن جهت باشد. بنابراین تشخیص روند در تایم ­فریم­ های مختلف و انتخاب یکی از آنها برای معامله، فاکتوری تعیین­ کننده در موفقیت معامله است.

اگر با استفاده از استراتژی دنباله­ روی روند همچنان معاملات زیان­ده باشند، معامله ­گر باید بررسی کند که آیا اصلاً بازار روند دارد یا خیر. اگر بازار روند دار باشد، احتمالاً نقطه ورود بسیار دیر (فراچرات: نزدیک نقطه اصلاح) تعیین شده است یا حد زیان بسیار نزدیک قیمت است. اگر استراتژی به نظر سودآور باشد (اما در عمل این­طور نباشد)، باید بررسی کرد که آیا قوانین استراتژی کاملاً رعایت می­شوند. ممکن است مشکل در استراتژی نباشد، بلکه تریدر با نداشتن نظم باعث به و جود آمدن آن شده باشد (فراچارت : غالباً هم، این­طور است).

آیا من قواعدی برای ورود و خروج دارم و آیا کاملاً آنها را رعایت می­کنم؟

هنگامی «چالش­ های همه گیر معامله­ گری» رخ می­دهد که تریدر طرح کاملی (فراچارت: با ذکر جزئیات) برای نحوه ورود به معاملات و خروج از آنها ندارد. آیا قوانین ورود و خروج با جزئیات نوشته شده ­اند؟ جزئیات باید شامل نحوه و زمان ورود و خروج باشد.

معامله­ گران حتی باید کوچک­ترین تغییرات در طرح معاملاتی را بررسی کنند. برای مثال، آیا به محض صدور سیگنال، معامله باز کنند یا صبر کنند قیمت بسته شود، و برعکس. چنین تغییراتی می­تواند پویایی استراتژی را تغییر دهد. همچنین، معامله ­گر باید از خود بپرسد: آیا قواعد خرید و فروش من آزموده شده­ اند؟ و فرض­های پنهان این قواعد چیست؟ برای تست کارایی هر استراتژی می­توان از بررسی گذشته قیمت، معاملات مجازی یا حساب­های دمو استفاده کرد.

آیا با همه سیگنال­ های استراتژی معامله می­کنم یا فقط تعداد خاصی را انتخاب می­کنم؟

زمانی که سیستمی ایجاد می­شود، به خصوص زمانی که بر اساس تست گذشته ایجاد شده، فرض می شود که تریدر همه سیگنال­ها را معامله خواهد کرد. اگر معامله­ گران خاص بعضی سیگنال­ها را فیلتر می کنند، در معاملات واقعی نیز باید انها را نادیده بگیرند. بنابراین معامله­ گر باید از خود بپرسد ایا دقیقاً منطبق بر استراتژی معامله می­کنم یا تعداد معاملات را بسیار زیاد یا بسیار کم می­کنم؛اگر معاملات بیشتری باز می­شود، باید بررسی کند که کدام­یک بخشی از طرح معامله نبوده ­اند. نباید طرح معاملاتی را مقصر دانست. معامله ­گر باید تا زمانی که معاملات با سیستمی سودده به ثمر بنشینند، از این معاملات اضافه دست بردارد. اگر همه سیگنال­ها معامله نمی­شوند، فرض سودآوری استراتژی می­تواند به ­شدت مخدوش شود. معامله­ گران باید بررسی کنند معاملاتی که از آنها صرف­نظر کرده ­اند سودده بود ه­اند یا خیر. اگر چنین بوده، ازاین ­پس، همه سیگنال­ها را معامله کنند.

آیا قواعد مدیریت سرمایه دارم و آنها را رعایت می­کنم؟

یکی از مهم­ترین نکات معامله ­گری مدیریت سرمایه است. در هر معامله، ریسک معامله­ گر باید به مقدار ناچیزی محدود شود، در حالت ایده آل کمتر از 1 درصد اصل سرمایه. بنابراین معامله ­گر باید از خود بپرسد: اگر قواعد مدیریت سرمایه مناسب هستند، آیا من آنها را رعایت میکنم؟

ممکن است قواعد مناسب باشند، اما آیا در معاملات واقعی زیان­ها بیشتر از حد پذیرفته شده می شوند یا خیر. اسلپیج (فراچارت: Slippage : در معنای لغوی به معنای سر خوردن میباشد و به تغییر قیمت از زمان صدور فرمان معامله از سوی مشتری تا زمان اجرای آن توسط کارگزار گفته می شود)، و کارمزدها، می­توانند زیان­ها را بازار رونددار چیست؟ بیش از حد پیش­بینی­ شده کنند و یک استراتژی سود ده را خراب کنند.

البته اگر درست­ و حسابی به ریسک پرداخته نشده باشد. اگر زیان­ ها پیوسته بسیار بیش از حد پیش­بینی­ شده هستند، حجم معاملات را کاهش دهید، یا به کارگزاری مراجعه کنید که کارمزدش کمتر باشد، و یا به­ کلی در بازار رونددار چیست؟ این بازار معامله نکنید؛ زیرا ممکن است اسلپیج آن به قدری زیاد باشد که نتوان به­ درستی ریسک را کنترل کرد.

سخن پایانی

زیان­ های پیاپی برای هر کسی پیش می ­آید، مخصوصاً زمانی که فرد به اندازه کافی ترید کرده باشد. منشأ «چالش ­های همه گیر» یا بازار است یا معامله­ گر (فراچارت: تغییر جهت بازار یا چگونگی اجرای قواعد معامله). معامله­ گران با بررسی دقیق سیستم معاملاتی­ شان می توانند رشته زیان ها را پاره کرده، امیدوارانه به سود برسند.

پایش مداوم بازارها و بررسی کارایی سیستم نیز از دیگر راه­های رسیدن به این منظور هستند. معامله­ گر همچنین باید بررسی کند که معاملاتش در جهت روند هستند یا خلاف آن. آیا قواعد کارامد ورود، خروج و مدیریت سرمایه دارد؛ آیا همه سیگنال­ها معامله می­شوند، یا مهم­تر از آن، همه قواعد رعایت می­شوند؟ با آزمودن بازار و بررسی دقیق طرح معاملاتی (و چگونگی اجرای آن) ریشه مشکلات را می­توان یافت و با اقدامات مناسب وضعیت را اصلاح کرد.

معامله گری به روش پرایس اکشن Price Action چیست؟

پرایس اکشن چیست

پرایس اکشن به انگلیسی Price Action یک تکنیک معامله یا تریدینگ و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را می دهد تا تصمیمات خود برای انجام معاملات را با استفاده از حرکات (اکشن) واقعی قیمت بگیرد. شاید خیلی از شماها در وبسایت های تحلیلی داخلی و خارجی دیده اید که گاهی اوقات از واژه Price Action (پرایس اکشن) استفاده می کنند و یا دیده اید که دوره های آموزشی آنلاین برای این روش تحلیلی برگزار می شود. خب مسلما ذهن کنجکاو شما به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که اصولا پرایس اکشن چیست و یا چرا بعضی معامله گران از این روش برای تحلیل بازار استفاده می کنند.

حال با ما باشید تا با پرایس اکشن آشنا شوید.

معامله به روش پرایس اکشن

این روش شاید ساده ترین روش معاملاتی و بسیار پایدار و دقیق است. تریدرهای پرایس اکشن جزو کسانی نیستند که بخواهند یک شبه میلیونر شوند. اما هنگامی که این روش به شکل درستی استفاده کنید، به شما کمک می‌کند تا تریدر بهتری شوید. در پرایس اکشن تریدینگ (Price Action Trading )، تریدرها بر اساس نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و غیره) به معامله می‌پردازند. پرایس اکشن به معنای عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. هر معامله‌گری که تصمیمات خود را براساس تحلیل تکنیکال و نمودار قیمت می‌گیرد به شیوه متفاوتی معامله می‌کند.

معامله گر پرایس اکشن به چه کسی گفته می شود؟

معامله گری که از روش پرایس اکشن استفاده می کند را پرایس اکشن تریدر می گویند این دسته از تریدرها همه چیز را ساده می بینند که در واقع روش بسیار موثری در معامله گری است. همه چیز را ساده ببین!

این تریدرها نوسانات قیمت، الگوهای نموداری، حجم معاملات و دیگر اطلاعات بازار را با یکدیگر ترکیب می کنند تا تصمیم بگیرند که وارد معامله شوند یا خیر. آنها به شکلی ساده و مینیمالیستی (توضیح سایت فراچارت: ساده‌گرایی یا به انگلیسی: Minimalism ) به بازار نگاه می کنند. البته این به بدان معنا نیست بازار رونددار چیست؟ بازار رونددار چیست؟ که این بهترین روش برای تحلیل بازار است. استفاده از این روش به درک خوبی از بازار نیاز دارد تا تریدر بداند که بازار چگونه حرکت می کند و نظم درونی آن به چه صورتی است. اما چیز خوبی که این روش دارد این است که تقریبا در هر بازاری کار می کند. بازار بازار رونددار چیست؟ سهام، فارکس، فیوچرز، طلا، نفت و ..

ناب ترین نوع از پرایس اکشن تریدرها به Tape Trader مشهور هستند. آنها برای انجام معاملات خود نیازی به چارت ندارند (البته شاید گاهی اوقات نگاهی هم به چارت بیندازند مخصوصا اگر موقعیت معاملاتی باز داشته باشند). آنها به دنبال مناطق حمایتی و مقاومتی برای کسب سود می گردند. ابزار اصلی آنها در پنجره Time و Sales خلاصه می شود و یا شاید هم پنجره Depth of Market؛ البته اگر بتوانند چند کار را با هم انجام دهند. هیچ چیز دیگری لازم ندارند.

حرکات قیمتی یا پرایس اکشن چیست؟

حرکات قیمتی زیر شاخه ای از تحلیل تکنیکال است. در این روش تحلیلی، معامله گر از نمودار های شمعی (Candlestick) برای بررسی بازار استفاده می کند. هدف نهایی تحلیل پرایس اکشن یا حرکات قیمتی، پیدا کردن نقاطی در بازار است که احتمال بازگشت بازار از آن سطوح بسیار بالاست. در این روش از هیچ نوع اندیکاتور تکنیکالی استفاده نمی شود. و تمرکز معامله گر یا تحلیلگر تنها بر خود قیمت و تاریخچه قیمتی بازار است.

تریدینگ رنج و استراتژی معاملاتی در آن (range trading)

زمانی که قیمت در تایم فریمی که به آن نگاه میکنیم روند خاصی ندارد (نه صعودی است و نه نزولی) و داخل یک محدوده بالا و پایین می شود، تریدینگ رنج (TR) نامیده می شود.

اگر دقت کنین در بالا جمله ( در تایم فریمی که به آن نگاه میکنیم ) را به کار برده ام؛ به این معنی می باشد که شاید شما در تایم روزانه شاهد تریدینگ رنج هستید اما در تایم 5 دقیقه اطلاعات کاملا متفاوت می باشد و شما روند پر قدرتی را در جهت نزول یا صعود خواهید دید. پس تایم الگو را باید دریابید و برا اساس تایم فریم تریگر ترید نمایید.

تریدینگ رنج و استراتژی معاملاتی در آن (range trading)

بهزاد میرزازاده

از کجا بفهمیم در TR هستیم و این TR معتبر می باشد؟

وقتی که ما دو سطح داشته باشیم که شاهد دو برخورد از پایین و دو برخورد از بالا باشیم، میگوییم تریدینگ رنج رخ داده است و با اطمینان معامله بازار رونددار چیست؟ میکنیم.اما اگر نیاز به پیش داوری باشد باید در نظر گرفت که بازار 3 نوع چرخه دارد و ما بعد از رخ دادن چرخه اول منتظر چرخه بعدی خواهیم شد. این چرخه ها اسپایک، کانال و تریدینگ رنج هستند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چرخه های بازار اینجا کلیک کنید.

از کجا بفهمیم در TR هستیم و این TR معتبر می باشد؟

استراتژی معاملات در تریدینگ رنج:

همانطور که می بینید، قیمت داخل یک محدوده در حال حرکت می باشد و ما باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.

  • خرید در پایین BL: buy low
  • فروش در بالا SH: sell high

دیدن کندل سیگنال بار و کی بار در بالا و پایین TR بسیار مهم است. و به ما کمک میکند با اطمینان بیشتری وارد معامله شویم اما کسانی هستند که اردرهای stop می گذارند و به محض رسیدن قیمت به سقف یا کف اردرشان فعال میشود.

کسانی که پرایس کلاسیک کار میکنند عقیده دارند هر چقدر که سطحی میزان برخورد بیشتری داشته باشد اعتبار بیشتری دارد اما کسانی که عرضه و تقاضا کار میکنند میدانند که هر چقدر برخورد ها زیاد باشد اعتبار سطح پایین تر می آید زیرا سفارش های موجود در آن سطوح به اتمام می رسد. پس ما بعد از حداکثر 4 الی 5 برخورد باید به سطوح اعتماد نکنیم و منتظر بریک از TR باشیم.

قیمت چگونه از TR خارج می شود؟

ابتدا باید بدانید که معمولا 80 درصد تلاش ها برای خروج از TR با شکست مواجه میشود و وقتی که قیمت تصمیم به خروج گرفته باشد با مومنتوم بالا (اسپایک) از TR خارج می شود و آغاز حرکت خروج معمولا از وسط تریدینگ رنج شروع می شود.

استاپ (SL) گذاری در تریدینگ رنج:

روش های مختلفی برای استاپ گذاری وجود دارد اما به دلیل اینکه در تریدینگ رنج ها اگر قیمت از سطح خارج شود، 80 درصد احتمال دارد دوباره به داخل تریدینگ رنج برگردد؛ پس ما استاپ خود را رو به اندازه نصف طول تریدینگ رنج قرار می دیم

اهداف قیمتی بعد از شکست:

هنگامی که قیمت یک خروج موفق از تریدینگ رنج داشته باشد معمولا به اندازه ارتفاع تریدنگ رنج حرکت می کند. این اندازه یک نقطه ورود دوباره در جهت مخالف نیز می باشد.به شرط اینکه سایکل رسیدن به این نقطه کانال باشد ( اسپایک نباشد). هدف دوم نیز دو برابر ارتفاع تریدینگ رنج می باشد


اهداف قیمتی درون تریدینگ رنج:

درون تریدینگ رنج معمولا قیمت به میدلاین واکنش بسیاری می دهد اما اهداف سقف و کف می باشد و برگشت هایی که از میدلاین اتفاق می افتد نباید باعث شود که سریع از پوزیشن خارج شویم؛ این احتمال وحجود دارد که بعد از برخورد به میدلاین دوباره قیمت به نقطه ورود ما برگردد اما اگر در ابتدای تریدینگ رنج هستیم نباید نگران این اتفاق باشیم. ( اما در انتها باید نگران بود زیرا قیمت معمولا از میدلاین حرکت خروج را آغاز می کند)

خاصیت مگنت:

قیمت در تریدینگ رنج نسبت به کف و سقف خاصیت آهنربایی دارند؛ یعنی هنگامی که به کف و سقف نزدیک می شود کندل های پر قدرتی را ثبت می نماید. دلیل این اتفاق یکسو شدن دیدیگاه عمومی در نزدیکی کف و سقف می باشد. حتما به این خاصیت دقت داشته باشید. اگر خواستان به این مبحث نباشد احتمال دارد پوزیشن همسو با کندل ها بگیرید و متحمل ضرر شوید.

در نهایت نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که در تریدینگ رنج ها اندیکاتور ها به درستی عمل نمیکنند و شما را سر در گم می کنند

 تریدینگ رنج ها اندیکاتور ها

برای دیدن ویدیو آموزشی مربوط به مبحث تریدینگ رنج، اینجا کلیک کنید

روانشناسی تریدینگ رنج:

قیمت برای همیشه نمی تواند صعودی یا نزولی باشد؛ گاهی معامله گران سر در گم می شوند، گاهی سفارش نهنگ های بازار پر نشده است، گاهی دیدگاه ها تغییر می کند، گاهی بازار انتظار یک اتفاق و یا خبر مهم را دارد و . تمامی این بی تصمیمی ها در بازار موجب ایجاد تریدینگ رنج می شود و در نهایت تصمیم گیری انجام می شود و قیمت معمولا با مومنتوم بالا حرکت میکند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.